فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۰۸۱ تا ۴۶٬۱۰۰ مورد از کل ۴۹۵٬۶۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های زیبایی و گیرایی ادبیات عرفانی، تصویر است. در بلاغت تصویر برای بیان مفاهیم معقول و نامحسوس بیشتر از تصاویری بهره گرفته می شود که در خیال شکل می گیرد و از رهگذر صور بلاغی (تشبیه، استعاره، تمثیل و...) می توان به آن دست یافت. خیال یکی از مهم ترین ابزارها در شکل گیری صور برزخی میان عالم جسمانی و عالم روحانی است که به آن عالم مثال گفته می شود. ذهن خلّاق نجم رازی در زمینه صورتگری توانسته است صور خیال و الهام را با شیوایی کلام به نحوی درهم آمیزد که حالات باطنی و عرفانی را در قالب ترکیبات صور بلاغی نمایان سازد. در این مقاله، کوشش شده است تا به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای به بررسی صور خیال در رساله عشق و عقل رازی پرداخته شود تا از این طریق جایگاه و اهمیت ابزارهای بلاغی که در تفهیم معانی معقول و نامحسوس در عالم محسوسات کارآمد است، برجسته شود. هدف نجم رازی از به کارگیری صور خیال، القای حقیقتی است که در پسِ این صور قرار گرفته تا مقصود خود را به مخاطب برساند. یافته های این پژوهش نشان می دهد نجم الدین رازی در این اثر، بیشتر از عنصر بلاغی تشبیه و اضافه تشبیهی بهره برده که اغلب از نوع تشبیهات معقول به محسوس است. این نوع تصاویر از تنوع چشمگیری برخوردارند و بیشترین بسامد صور بلاغی را به خود اختصاص داده اند. وی در عناصر سازنده خیال، بیشتر از طبیعت و اشیاء بهره برده تا بتواند تبیین بهتری از حقایق عالم داشته باشد؛ بنابراین هر تصویر بیانگر یک حقیقت در مراتب مختلف است.
مطالعۀ تطبیقی جلوه های تعهد دینی و سیاسی در »سرود سپیده« حمید سبزواری و دیوان مصطفی جمال الدین
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
115 - 142
حوزههای تخصصی:
عهدمندی و اهتمام به رخدادهای اجتماعی، سیاسی و دینی؛ به ویژه د ر کشورهای ایران و
عراق که سرنوشت ملت ها و باورهایشان به سبب مسلمان و شیعه بودن، به هم گره خورده
است، از جلوه های بارز ادبیات و شعر شاعران میهنی و آئینی این دو کشور است. در
چنین شرایطی و بنا بر مقتضای وضعیت موجود که درهم تنیده با مفهوم دین و آزادی و
مبارزه با ظلم است، سرایندگان نمی توانند نسبت به آنچه در امور مذهبی و سیاسی و
تحوالت فرهنگی رخ می نماید بی تفاوت باشند ؛ ازاین روی، پرسش این پژوهش اینگونه
شکل می گیرد که »آیا در دیدگاههای حمید سبزواری و مصطفی جمال الدین، مفاهیم
مشترک دربارۀ باورهای دینی و سیاسی در تکریم امام خمینی )ره(، بزرگان دینی و
نظامی و رخدادهای تاریخی و دینی وجود دارد؟«. پس از مطالعه آثار شاعران یادشده با
روش کیفی ، پژوهش حاضر، بر پایه این فرضیه شکل گرفت که »بااینکه بین این دو
شاعر ارتباطی نبوده است، دین، کشور، انسانیت، سیاست و روح حاکم بر تفکر دو شاعر
و دلبستگی ها و تعهدمندی هردو را واداشته تا مثل همدیگر بیندیشند و بسرایند«؛ گویی
که هر دو از یک مکتب برخاسته و یک هدف را ترویج می نمایند «. این پژوهش با
استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، انجام شده و در پایان، یافته های مربوط به فرضیه
دسته بندی شدند. پس از تجزیه وتحلیل یافته ها با روش استدلال استقرایی، فرضیۀ یادشده
تأیید شده است.
چهارچوب ارتقای ظرفیت نهادی بخش خصوصی در توسعه صنایع بالادستی نفت و گاز ایران با رویکرد حکمروایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
205 - 240
حوزههای تخصصی:
براساس رویکرد حکمروایی، اداره مؤثر امور، مبتنی بر مشارکت گسترده ذی نفعان می باشد به گونه ای که سیاست گذاران و برنامه ریزان در حوزه های مختلف بدون استفاده از دانش و ظرفیت سایر بخش ها نمی توانند درباره راه حل های بالقوه و بهبود کارایی عملکرد سیاست ها و برنامه ها، تصمیم گیری کنند. این امر مستلزم مشارکت سازنده سایر ذی نفعان همچنین توسعه و ارتقای ظرفیت نهادی آن ها در اداره موفق و مدیریت کارآمد امور، اجرای دقیق اقدامات و حل مسائل در دستیابی به اهداف است. مقاله حاضر با هدف ارائه چهارچوب ارتقای ظرفیت نهادی بخش خصوصی در توسعه صنایع بالادستی نفت و گاز ایران با تأکید بر رویکرد حکمروایی صورت گرفته است. مقاله ازنظر هدف کاربردی و از منظر روش؛ کیفی با رویکرد پویش اسنادی است. جامعه آماری کلیه اسناد بالادستی مرتبط با صنایع نفت و گاز بوده اند که با استفاده از روش هدفمند انتخاب شدند. داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل مضمون و رویکرد شبکه مضامین تجزیه وتحلیل شده اند. نتایج یافته ها نشان داده است که ارتقای چهارچوب ظرفیت نهادی بخش خصوصی درگرو تعامل عوامل مختلف در سه سطح: الف) فردی شامل: 1) سرمایه گذار؛ 2) سرمایه پذیر؛ 3) مدیران ارشد در مراجع سیاست گذاری؛ 4) تعهدات متقابل طرفین؛ 5) کارگروه / تسهیلگر شراکت؛ ب) سازمانی شامل: 1) زیرساخت های فنی؛ 2) الزامات سیاستی– قانونی در مراجع سیاست گذاری؛ 3) سازوکارهای قراردادی قوی؛ 4) سازوکارهای مالی – معاملاتی؛ 5) تأیید مراجع ذی صلاح، 6) سازوکارهای حمایتی؛ ج) زمینه ای شامل: 1) حوزه های شراکت؛ 2) کارکردهای شراکت؛ 3) شیوه شراکت؛ 4) حفظ و استمرار ارزش ها؛ 5) حوزه های مورد استفاده از قابلیت بخش خصوصی است.
رهیافت تطبیقی بر قاعده ی الواحد از منظر آخوند خراسانی و علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار کوشش شده تا با باز خوانی آرای دو اندیشمند بزرگ (آخوند خراسانی و علامه طباطبایی) درباره ی قاعده ی الواحد، علاوه بر تبیین تفاوت دیدگاه های ایشان پیرامون این قاعده ، اشکالات این دو نظر نیز مشخص گردد.نگارنده بر این باور است که دیدگاه های هر دو اندیشمند با وجود نقاط قوت قابل توجه، قابل نقض است؛ نظیر مبنای آخوند که این قاعده را در تمام علل جاری می داند و در علوم حقیقی و اعتباری مورد استفاده قرار می دهد، بخلاف علامه که شمول قاعده را در علل فاعلی اعم از هستی بخش و طبیعی می داند. در این پژوهش به این نتیجه دست یافته شده که باتوجه به مبانی فکری این دو نفر در اصول فقه و فلسفه و با نظر به این امر که تبیین دقیق این قاعده در فلسفه است باید گفت قاعده الواحد مخصوص علت های هستی بخش است که تنها یک سنخ از کمال را دارا می باشند (سوای موجودی که در عین بساطت کامل و وحدت، واجد همه کمالات باشد). شایان ذکر است که قاعده مزبور اختصاصی به واحد شخصی ندارد؛ بنابراین استفاده از این قاعده در مواردی نظیر بحث صحیح و اعم و یا بحث از واجب تخییری در اصول فقه و همچنین فلسفه که در آن ها مباحث فوق جاری نیست جایگاهی ندارد.
واکاوی فرایند بین نسلی ادغام فرهنگی مهاجران افغانستانی در جامعه ایران: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
11 - 37
حوزههای تخصصی:
ایران در چهار دهه گذشته میزبان مهاجران خارجی، عمدتا افغانستانی و عراقی بوده است. ادغام فرهنگی فرایندی است که مهاجران دانش و استاندارهای فرهنگی را برای تعامل با جامعه میزبان به دست می آورند و درنتیجه این فرآیند، انگیزه های آنان برای ادغام تسهیل می گردد. هدف این مقاله، کندوکاو فرایند ادغام فرهنگی در بین مهاجران افغانستانی نسل اول و دوم در ایران است. پژوهش در چارچوب رویکرد برساخت گرا و روش تحقیق کیفی داده بنیاد اجرا شده است. شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بوده و با 45 نفر مشارکت کننده مصاحبه نیمه ساختاریافته بعمل آمده است. داده های به دست آمده از مصاحبه در سه سطح کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت 10 مقوله اصلی از تحلیل داده ها کشف شد که عبارت است از: شگفت زدگی اولیه، شناخت، همانندی، اُخت شدن، همگرایی، دنبال کردن ارزش های مبدأ، تمایل به حفظ ارزش های مقصد محوریت زبان و مقاومت فرهنگی میزبان. مقوله هسته پژوهش "این همانی فرهنگی" کشف شد که 9 مقوله دیگر را تحت پوشش خود قرار می دهد. بر اساس نتایج تحقیق، همسان سازی (جذب) فرهنگی در بین مهاجران در یک فرایند بین نسلی شکل گرفته است.
تبیین جامعه شناختی سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده تحت نظارت سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی وضعیت سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده در سال 1401 شهر تهران به روش غیرآزمایشی از نوع همستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 13تا 18 سال مقیم مراکزشبه خانواده شهر تهران در سال 1401 به تعداد 116 نفر (در 6 مرکز شبه خانواده) بود که همه ایشان وارد پژوهش شدند. اطلاعات پژوهش بااستفاده از مقیاس استاندارد شده سلامت اجتماعی کییز (1998) که شامل مؤلفه های انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و پذیرش اجتماعی است، جمع آوری و به روش همبستگی پیرسون، آزمون رتبه ای اسپیرمن و بااستفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده با متغیرهای انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شکوفایی اجتماعی معنادار به ترتیب 542/.+، 395/.+، 590/.+، 476/.+ و627/.+ است که نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار آنها و سلامت اجتماعی مطلوب در این نوجوانان می باشد. براین اساس، می توان گفت که نگهداری نوجوانان بی سرپرست در مراکز شبه خانواده از جمله راه های مطلوب افزایش سلامت اجتماعی ایشان است که باید مورد توجه سیاستگذاران و متولیان نگهداری از این افراد قرار گیرد.
ارائه الگوی مدیریت عملکرد توسعه دوچرخه سواری بانوان با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوه ی زندگی مردم به سوی سبک غیرفعال، شتابی تند گرفته و پیامدهایی از جمله چاقی، اضافه وزن و غیره را در پی دارد. حمل و نقل فعال که شامل دوچرخه سواری و پیاده روی است، روشی مناسب برای جدایی از این نوع سبک زندگی است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مدیریت عملکرد توسعه دوچرخه سواری بانوان با رویکرد ساختاری تفسیری است.
روش : در این تحقیق کاربردی، داده ها به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. جامعه آماری در بخش کیفی 18 نفر از خبرگان و در بخش کمّی، مدیران فدراسیون در بخش بانوان، مدیران باشگاه های سطح اول دوچرخه سواری و نواب رئیس های بانوان هیأت های دوچرخه سواری استان ها، برابر با 74 نفر بودند. به دلیل محدود بودن اعضا، جامعه با نمونه برابر شد. ابزار تحقیق در بخش اول، پرسشنامه محقق ساخته، شامل 35 شاخص مدیریت عملکرد فدراسیون دوچرخه سواری و در بخش دوم، پرسشنامه خودتعاملی ساختاری بود. روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه و پایایی آن، با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (88/0=α)؛ جهت ساختاردهی مؤلفه های مدیریت عملکرد دوچرخه سواری بانوان از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد.
یافته ها: مدیریت عملکرد فدراسیون در توسعه دوچرخه سواری بانوان، دارای 9 مؤلفه و 35 شاخص است و مؤلفه ها در شش سطح، ساختاردهی شدند. مؤلفه های منابع مالی و نظام رشد آفرین و انگیزشی در سطح زیربنایی و فرایندهای اجرایی در سطح اول مدل قرار گرفتند. ساز وکارهای تشویقی، توسعه ظرفیت های یادگیری و بازاریابی، درآمدزایی و جذب حامیان مالی، ایجاد و یا تقویت دیگر مؤلفه های مدیریت عملکرد فدراسیون دوچرخه سواری، توسعه این رشته ورزشی در بانوان را تسهیل و به توسعه این رشته ورزشی کمک خواهد کرد.
بازیابی نظام سایزبندی لباس بانوان ایرانی بر اساس مطالعات آنتروپومتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
567 - 594
حوزههای تخصصی:
از جمله عوامل مهم در تولید پوشاک، الگوسازی و نظام سایزبندی لباس است. لباس به مثابه یک اثر فرهنگی هنری باید تناسب لازم با بدن انسان را داشته باشد. الگوسازی بر اساس سایز بدن افراد اقدام مهمی در این زمینه است. سایزبندی کلی همواره نمی تواند پاسخگوی تمام افراد جامعه باشد، زیرا برخی افراد از لحاظ اندامی نامتناسب با استانداردهای جهانی هستند. بنابراین جمع آوری داده های ابعادی متناسب با آناتومی افراد جامعه و طراحی الگو برای اندام آنان می تواند به بهره وری بیشتر از پوشاک بومی کمک کند. با وجود اختلاف در ابعاد بدنی ایرانیان با دیگر کشورها، همچنان از داده های ابعادی آنان در ترسیم الگو استفاده می شود. هدف این پژوهش بررسی مغایرت های انداز ه ای موجود در شیوه های متداول سایزبندی لباس و ارائه راهکار است. پرسش آن است که جمع آوری اطلاعات آنتروپومتری افراد تا چه اندازه می تواند به بهبود شیوه سایزبندی پوشاک کمک کند؟ این تحقیق کاربردی است و به روش بررسی منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های اندازه گیری شده حاصل از پژوهش میدانی انجام شده اس ت، از این رو ماهیتی کمی -کیفی دارد. برای این منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی، ابعاد بدنی 1290 نفر از بانوان 20 تا 44 ساله اندازه گیری و سایز آن ها از 32 تا 58 دسته بندی شد. با بهره گیری از نرم افزار SPSS به تحلیل داده ها پرداخته شد. در نهایت اندازه های دسته بندی شده بانوان با اندازه های سیستم مولر مقایسه گردید. باتوجه به یافته ها، در بسیاری از پارامترها تفاوت چشمگیری میان ابعاد اندامی ایرانیان و اندازه های ذکرشده در سیستم مولر وجود داشت، در نتیجه مجموعه ای از اعداد جدید براساس اطلاعات آنتروپومتری بانوان ایرانی در نظام سایزبندی جایگزین گردید.
نسبت سنجی مواضع گفتمانی رهبران ایران و چین درباره نظم بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
134 - 156
حوزههای تخصصی:
چین و ایران تجارب تاریخی مشابهی را پس از فروپاشی امپراتوری و سلسله های پادشاهی پشتِ سرگذاشته و وجوه مشترکی در سیاست خارجی خود دارند. اکثر رهبران دو کشور بر این باورند که نظام فعلی حاکم بر جهان که بر پایه سلطه قدرت های غربی به رهبری آمریکا قرار دارد، غیرمنصفانه بوده و نظم بین المللی موجود نمی تواند و نباید بر این اساس به حاکمیت خود تداوم دهد. افزون بر این، اهداف معاصر و نگرانی رهبران دو کشور از قدرت های خارجی که می کوشند آنان را از داشتن جایگاه ویژه بین المللی محروم سازند، از دیگر اشتراکاتی است که می تواند چین و ایران را صرف نظر از سطوح توانایی و اثرگذاری در یک چهارچوب قرار دهد. مسئله اصلی این مقاله ناظر بر طرح این پرسش است که مواضع رهبران ایران و چین درباره ساختار نظام بین المللی طی یک دهه گذشته از منظر گفتمانی چگونه صورت بندی شده است؟ یافته های این پژوهش با روش «تحلیل محتوای گفتمانی» و آموزه های نظریات «معناشناسی شناختی» و همچنین گزینش، کدگذاری و طبقه بندی گویه های رهبران، این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که رهبران جمهوری اسلامی ایران، ساختار نظام بین المللی را با واژگان تقابلی و فلسفی نقد و ارزیابی کرده اند در حالی که رهبران جمهوری خلق چین ساختار نظام بین المللی را بیشتر با واژگان تعاملی، سیاسی و اقتصادی نقد و تحلیل می کنند. پژوهش حاضر، همچنین نشان می دهد با وجود مشابهت در مواضع انتقادی رهبران دو کشور و تلاش برای تضعیف هژمونی آمریکا، صورتبندی گفتمانی و سیاست های تجدیدنظرطلبی دو کشور واجد تفاوت های بنیادین است.
بررسی الگوی آشناسازی با مبانی و اصول فکری امامین انقلاب اسلامی بر اساس مفاهیم موجود در آثارشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
199 - 221
حوزههای تخصصی:
تبیین شخصیت فکری و عملی امامین انقلاب اسلامی و آشنا نمودن و معرفی آن به نسل های مختلف انقلاب خصوصا نسل جدید از ضرورت های اساسی است که باید به عنوان یک اصل مهم و اساسی در مسیر پیش روی نظام اسلامی قرار گیرد. در این راستا این سوال مطرح می شود که مدل و روش علمی جهت آشناسازی نسلهای گوناگون کشور با مبانی و اصول فکری امامین انقلاب اسلامی مبتنی بر آثارشان، چیست؟ برای تبیین این موضوع از چارچوب نظری علل اربعه استفاده شده است. بر اساس این چارچوب، تحقق الگوی آشناسازی با ابعاد شخصیت فکری و عملی امامین انقلاب اسلامی مبتنی بر آثارشان، مستلزم تحقق چهار علتِ مادی؛ صوری؛ فاعلی و غایی می باشد. دست یافتن به علت هایِ مذکور مبتنی بر آثار امامین انقلاب دغدغه اصلی این پژوهش می باشد. در این راستا به یافته های ذیل دست یافت:منابع و مبانی الگوی آشناسازی در آثارامامین انقلاب، شامل منابعِ اعتقادی، فقهی و اخلاقی متخذ از کتاب و سنت می باشد. افراد، نهادها و کارگزاران الگوی آشناسازی در آثارشان؛ ولی فقیه، خواص اهل حق(بعنوان افراد) و نهادِ حکومت و نهادهای فرهنگی همانند مساجد و کانونهای فرهنگی، بعنوان نهاد)، می باشند. سطوح، انواع و ابعاد الگوی آشناسازی در آثارشان، سطح حیوانیتِ انسان، سطح انسانیِ انسان و سطح متعالیِ انسان می باشد و هدف غایی الگوی آشناسازی در آثارشان، پرورش انسان مهذب و تربیت یافته می باشد.
تبیین الگوی امنیت دسته جمعی در سیاست جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
71 - 97
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل کشور ها تامین امنیت ملی است به طوری که دولت های ملی همواره در صدد تامین امنیت برای حفظ و پیشرفت کشور خود هستند؛ حتی برخی از اندیشمندان سیاسی، فلسفه وجودی دولت را حفظ امنیت و سبب کشور و یک دولت را پاسداری از حریم امنیت عنوان کرده اند؛ کشورها در گذشته و حال برای حفظ و کسب امنیت ملی الگوهای رفتاری متفاوتی را مورد استفاده قرار داده اند یکی از الگوهای که برای تامین امنیت مورد توجه است الگوی امنیت دسته جمعی است؛در این مقاله تلاش خواهد شد با روش تحقیق تحلیل مضمون به بررسی این نکته پرداخته شودکه الگوی امنیت دسته جمعی در سیاست جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی دارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که در آراء و اندیشه های رهبران جمهوری اسلامی ایران از یک سو و اسناد بالادستی از سوی دیگر؛ به عنوان منابع تاثیرگذار بر سیاست جمهوری اسلامی ایران؛ به صورت مستقیم و غیرمستقیم کدها و مولفه هایی دال بر توجه و تاکید بر الگوی امنیت دسته جمعی جهت تامین منافع و امنیت ملی وجود دارد.
واکاوی روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در راستای نظریه توازن قدرت منطقه ای
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
189 - 206
حوزههای تخصصی:
ایران و عربستان از قدرت های مهم منطقه غرب آسیا محسوب می شوند و هریک درپی افزایش نفوذ خود در این مناطق و نیز در جهان اسلام می باشند که این خود باعث رقابتی روزافزون بین دو کشور شده است؛ رقابت میان دو کشور بر سیر روابط فی مابین تأثیر بسزایی داشته و فراز ونشیب های فراوانی را طی کرده است. درمسیر این روابط گاه این دو کشور بر سر مسائل منطقه ای، فرهنگی و مذهبی تقابل داشته اند و گاه بر سر منافع مشترک با هم همکاری کرده اند. این پژوهش با طرح این سؤال که روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در راستای نظریه توازن قدرت منطقه ای چگونه بوده است، به این پاسخ رسیده است که روابط این دو کشور بر تحولات و سیاست های منطقه ای تأثیر گذار بوده و دو کشور در طول سه دهه گذشته در اِعمال سیاست های منطقه ای به رقابت پرداخته اند. در واقع روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را باید یکی از دشوارترین عرصه های دیپلماسی خارجی کشور در سه دهه گذشته ارزیابی کرد و روابط و کنش های کشور عربستان به عنوان یک قدرت منطقه ای در برابر جمهوری اسلامی ایران را می توان در چارچوب مربوط به رقابت های منطقه ای در ذیل نظریه توازن قدرت منطقه ای مورد تحلیل و بررسی قرار دادکه چه متغیرهای تأثیرگذاری باعث ایجاد کنش های مختلف در روابط گردیده است؛ و این متغیرهای تأثیرگذار در تغییر موازنه قوا چگونه موجب حساسیت منطقه ای شده است. این پژوهش با بهره گیری از اسناد و تحلیل های مرتبط، با روش تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.
واکاوی زمانی تأثیر بادهای 120 روزه سیستان در فعالیت های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۰
97-119
حوزههای تخصصی:
هدف: یگان های نظامی قبل از شروع یک فعالیت و یا مأموریت نظامی جو و زمین منطقه را بررسی و تأثیر آن را بر مأموریت های محوله را ارزیابی می کنند. هدف از انجام این تحقیق تعیین تأثیر بادهای 120 روزه بر فعالیت های نظامی در منطقه شمال استان سیستان و بلوچستان و به صورت موردی شهر زابل است.روش شناسی: داده های مربوط به سمت و سرعت باد، دید افقی و تعداد گزارش های گردوغبار با دوره آماری 21 ساله (2021-2000) از ایستگاه سینوپتیک زابل دریافت و مورد واکاوی آماری قرارگرفته شده است.یافته ها: به منظور تعیین میزان اثرگذاری این بادها بر فعالیت های نظامی مصاحبه خبرگی با صاحب نظران نظامی انجام و در ادامه به منظور تعیین نزدیکی و مطلوبیت ماه های سال به ایدئال موردنظر خبرگان از روش تاپسیس استفاده شد. باد غالب منطقه شمال غربی بوده و بیشترین سرعت باد و همچنین کمترین دید افقی در فصل تابستان اتفاق افتاده است.نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که ماه های آذر، دی، آبان، بهمن، فروردین و مهر به ترتیب به لحاظ جوی(دید افقی، سمت و سرعت باد) به ایدئال موردنظر نظامی نزدیک ترین و ماه های تیر، مرداد، خرداد و شهریور، بیشترین فاصله را از ایدئال جوی برای فعالیت های نظامی در منطقه موردمطالعه را دارا هستند. هرگونه فعالیت نظامی در این زمان کمترین مطلوبیت و بیشترین اثر منفی به لحاظ شرایط جوی را به همراه خواهد داشت.
مؤلفه های قومی مؤثر در برندسازی ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در محیط بین المللی «برند ملی» اهرم مورد نیاز دولت هاست تا جایگاه خود را در عرصه جهانی بهبود بخشیده و مستحکم نمایند. رهبرانی که ارزش برند ملی را درک کنند، می توانند از تفاوت ها و تنوع فرهنگی در جهت ایجاد مزیت رقابتی و برتری استفاده کنند. آگاهی از نگرش ها و شناسایی ابعاد مختلفی که بر برند ملی یک کشور تأثیر دارند امری ضروری است؛ از همین رو، پژوهش حاضر جنبه اکتشافی داشته و از روش کیفی بهره برده است. جامعه آماری پژوهش را متخصصین حوزه برندسازی ملی تشکیل داده اند که تعداد این افراد 57 نفر می باشد و الگوی ذهنی این افراد براساس روش پژوهش «کیو» مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که هشت مؤلفه برای متغیر گروه های قومی و شش مؤلفه برای متغیر برند ملی کشف شده اند که از این میان، بین مؤلفه «فرهنگ قومی» با «تصویر بین المللی» رابطه مثبت و معنادار و «منافع قومی» با «سرمایه های اقتصادی» رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
ساختارشناسی دیباچه های متون منثور در پنج متن برگزیده پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
75 - 107
حوزههای تخصصی:
متون کهن پارسی در دو وجه منظوم و منثور خود بر مبنای ساختارهایی مشخص تکوین یافته اند که برونداد ژرف ساخت های گفتمانی حاکم بر نظام اندیشگانی مؤلفان آنها هستند. دیباچه ها در جایگاه نقطه آغازین این ساختارها، خود نیز سازمان بندی ویژه ای دارند. پژوهش حاضر با تکیه بر این انگاره و بر مبنای الگوی استنادی تاریخی در گردآوری داده ها، می کوشد ساختار حاکم بر دیباچه های پنج اثر روایی، تعلیمی، اخلاقی، عرفانی و تاریخی را با رویکردی توصیفی و تحلیلی شناسایی کرده، به سوی استخراج الگویی گام بردارد که تعمیم پذیر به تمام یا دست کم بخش عمده دیباچه های منثور ادب فارسی باشد. پژوهش پیش رو، ساختاری نُه سازه ای را در دیباچه های متون مورد مطالعه شناسایی کرده که به گونه ای تکرارشونده، نظام مند و نسبتا واحد نمود یافته، صرفا تفاوت نویسندگان از منظر ایستارهای ذهنی، شرایط اجتماعی و سیاسی و برخی عوامل دیگر باعث گسترش یا محدودیت برخی از این سازه ها شده است اما، در مجموع، این ساختار نه گانه برقرار مانده است. ساختار استخراج شده را می توان در کلان ساختار سه سازه ای «دیگری، خود، دیگری» خلاصه نمود. بر این اساس، در دیباچه های مورد مطالعه، گونه ای هنجارمندی و در نتیجه، نوعی وفاداری خودآگاه یا ناخودآگاه به این ساختار جز در مواردی معدود دیده می شود، مسئله ای که سخن درباب میزان ابتکار و نوآوری خالقان این دیباچه ها را پیش می کشد. بر مبنای پژوهش حاضر، می توان با تکیه بر همین ساختار حاکم بر دیباچه های منثور فارسی، از نوعی «زیرگونه» سخن گفت که در امتداد کلان گونه های شناخته شده در سنت ادبی فارسی شکل می گیرد و به مثابه نیروی جهت دهنده نویسندگان در فرایند خلق آثار منثور فارسی عمل می کرده است.
تأملّی در کارکرد آشنایی زدایی از چهره ی اساطیری اژدها در رمان عینکی برای اژدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فانتزی های نوین، ادامه ی اساطیر و قصه های عامیانه اند که با تأثیرپذیری مستقیم یا غیرمستقیم از چهره ها و حوادثِ قصه های کهن الهام گرفته اند. چهره هایی که از عالمی دیگر، از دنیایی که در چشم ما ناممکن جلوه می کنند، پا به دنیای واقعی مردم می گذارند و همانند چهره های اساطیری، رفتاری از آن ها سرمی زند که برای ما، دور از دسترس و ناشدنی می نماید. ویژگی ها و اعمالی از آن ها می بینیم که آرزوها و نیازهای حال و آینده ی ما را بازتاب می دهند، همچنان که اساطیر و حماسه ها پاسخگوی پرسش ها و بیانگر تشویش ها و آرزوهای نیاکان ما بودند. اژدها در رمان عینکی برای اژدها، اثر محمدهادی محمدی، نمادی از افسانه های رو به فراموشی است که نویسنده قصد دارد با این رمان اهمیت افسانه ها، حماسه ها، قصه های عامیانه و... را به نسل جدید یادآور شود. در این مقاله کوشش شده است که اژدهای این رمان با اژدهایان اساطیری و حماسی (به ویژه در اشعار شاهنامه) مقایسه شود، وجوه تشابه و افتراق آن ها بررسی گردد و کارکردهای اجتماعی اژدهای فانتزی تبیین شود. همچنین به این پرسش پاسخ داده شود که اگر هدف از این فانتزی جلب توجه نسل جوان به افسانه هاست، چرا با وجود دو افسانه گوی فعال، یعنی بی بی ترنج و ننه اژدها، در کل رمان حتی یک بار هم افسانه ای از آن ها نمی شنویم؟
بررسی سبک شناسانه ژانر منشآت در دوره گذار (قاجاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
75 - 103
حوزههای تخصصی:
دوره موسوم به قاجار در تاریخ ادبی ایران یک دوره گذار است که در خلال حدود یک صد و پنجاه سال، تمام جنبه های فکری، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، عقیدتی و ادبی ایرانیان از وضعیت موسوم به سنّتی به وضعیت موسوم به متجدّد تغییر کرد. در این میان، نثر فارسی نیز بعد از یک دوره تصنّع و تکلّف با ورود به دوره گذار تحوّلات سبکی عمده ای را از سر گذراند. منشآت، ژانری است که در کنار برخی دیگر از ژانرها نقش حلقه واسط بین سنّت منشآت نویسی گذشته و سنّت نامه نگاری مدرن را بازی می کند. حرکت بر خط تحوّلی این ژانر، در حد خودش، مسیر تحوّل نثر فارسی را از فضاهای سنّتی به فضاهای جدید به تصویر می کشد. مسأله اصلی مقاله، حرکت بر مسیر همین خط است. ما در بازه زمانی موردنظر بر اساس معیارهای تنوّع زمانی، ژانری و میزان تأثیرگذاری نمونه هایی از منشآت و نامه ها را انتخاب کردیم و با بررسی تک تک آن ها در سه سطح زبانی، ادبی و انگاره ای سعی کردیم مسیر تحوّل نثر فارسی را در خط ژانری منشآت ترسیم کنیم. نتایج نشان می دهد حرکت از عربی گرایی به فارسی گرایی، از جملات طولانی مرکّب به جملات کوتاه ساده، غیبت تدریجی آرایه های بدیعی از متن و حرکت از سازه فکری «شاه –خدا» به «شاه – انسان» در ژانر منشآت صورت گرفته است.
مفهوم سازی نظری شهر شکننده و ارائه ابعاد و شاخص های سنجش آن با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
52 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر شکننده در واقع یک مفهوم جدید می باشد و شهرهایی را توصیف می کند که توانایی لازم در زمینه مدیریت شهر و خدمات رسانی به شهروندان را ندارند. مفهوم «شهر شکننده» به عنوان یک چارچوب تحلیلی جدید برای توصیف شرایط اضطراری در عصر جدید ظهور یافته و این مفهوم نوین، ابزاری برای درک نابرابری ها و تعارضات در محیط های شهری است. در واقع یک شهر زمانی "شکننده" و یا " شکست خورده " تلقی می شود که در انجام کارکردها و وظایف اصلی خود موفق نباشد و در حوزه های سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی آسیب پذیری بالایی داشته باشد. بازگشت سریع به شرایط قبل از شکنندگی را «تاب آوری» نامیده اند و تاب آوری ماموریت اصلی خود را کاهش «شکنندگی شهر» و «برگشت پذیری در سریع ترین زمان ممکن و با حداقل آشفتگی و حفظ شایستگی» می داند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی نظری شهر شکننده و تعیین تمامی شاخص های آن انجام شده است.روش: روش تحقیق اسنادی با استفاده از رویکرد تفسیری و روش نظام مند فراترکیب بوده و جامعه آماری مقالات پژوهشی چاپ شده در مورد شهر شکننده در مجلات علمی در بازه زمانی 2010 تا 2022 میلادی می باشد که بر اساس عنوان و تحلیل محتوای مقاله ها 143 مقاله از بین 641 مقاله انتخاب شد و داده ها بر اساس استراتژی تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و بر اساس شاخص « دو کد گذار » جهت ارزیابی پایایی و کنترل کیفی یافته ها با 94/0 توافق عالی بین دو ارزیاب منتج گردید.یافته ها: بر اساس مقالات بررسی شده، ضمن تعریف کامل شهر شکننده، ابعاد شکنندگی شهری اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیطی و شاخص های آنها مشخص شد.نتیجه گیری: با توجه به تعریف شکنندگی و ابعاد آن، پژوهش حاضر می تواند فرصتی برای شناسایی علل شکنندگی در شهرها و ارائه راهکارهایی برای رفع آن فراهم آورد.
بررسی رابطه اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 37
حوزههای تخصصی:
اعتماد اجتماعی همواره به عنوان یکی از متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر مشارکت سیاسی در همه جوامع مطرح شده است. در پژوهش حاضر نیز به بررسی رابطه بین ابعاد متفاوت اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی دانشجویان پرداخته شد. پس از ارائه توضیحاتی درباره نظریه های پاتنام، گیدنز و زتومکا در رابطه با مفهوم اعتماد و رویکردهای نظری متعدد درباره مشارکت سیاسی، چهار فرضیه طرح و آزمون شد. براساس نظریات مطرح شده، چهار نوع از اعتماد (اعتماد بین فردی، اعتماد تعمیم یافته، اعتماد به نهادهای سیاسی و اعتماد به نخبگان) و سپس رویکردهای مختلف درباره مشارکت سیاسی به تفصیل بررسی شد و درنهایت، چارچوب نظری تدوین و یک پرسش نامه توسط محققان طراحی شد. فرضیه اصلی تحقیق، بررسی رابطه میزان اعتماد اجتماعی با مشارکت سیاسی بود. پژوهش با استفاده از داده های اولیه انجام شد و داده ها از طریق توزیع پرسش نامه بین 376 نفر از دانشجویان همه مقاطع تحصیلی دانشگاه اصفهان گردآوری شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که متغیرهای اعتماد تعمیم یافته با ضریب همبستگی 20/0، اعتماد به نهادهای سیاسی با ضریب 18/0 و اعتماد به نخبگان با ضریب همبستگی 23/0 رابطه مثبت و معناداری با متغیر مشارکت سیاسی دارند. پس از تحلیل داده ها و مشاهده نتایج تحقیق، دو فرضیه پساآزمونی براساس تفکیک مشارکت سیاسی انتخاباتی و غیرانتخاباتی توسط محققان، طرح و آزمون شد. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که متغیر اعتماد تعمیم یافته 38/0 از مدل مشارکت سیاسی غیرانتخاباتی و اعتماد به نخبگان 14/0 از مدل مشارکت سیاسی انتخاباتی را تبیین می کنند. نتایج آزمون تحلیل عاملی نیز نشان می دهد که سه معرف مسئولیت پذیری نخبگان، صداقت نخبگان و اعتقاد به کارایی نهادهای سیاسی بیشتر از 85 درصد میزان مشارکت سیاسی را تبیین می کنند.
ظرفیت سازی سازمانی برای اجرای خط مشی مبارزه با قاچاق کالا و ارز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
37 - 66
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قاچاق تهدیدی علیه نظم و امنیّت هر کشوری است و مبارزه با آن نیازمند سازمانی توانمند است که بتواند اجرای خط مشی را به منصه اجرا بگذارد. پژوهش حاضر با درک اهمیت نیاز به ابزارهایی برای اجرای خط مشی، به دنبال ظرفیت سازی سازمانی در اجرای خط مشی مبارزه با قاچاق کالا و ارز بود.
روش: پژوهش حاضر دارای رویکرد کیفی، در قالب پارادایم تفسیری است که برای تحلیل داده ها از راهبرد تحلیل مضمون استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته از هفده نفر از بازیگران اجرای خط مشی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای اعتبارسنجی یافته های پژوهش از دو راهبرد بازبینی خارجی و تکثرگرایی استفاده شد.
یافته ها: پنج مضمون اصلی و هجده مضمون سازمان دهنده شامل توسعه استراتژی (هدایت و رهبری پایدار، منابع مالی، تدوین و پشتیبانی از برنامه های اجرا، استقلال سازمانی)؛ زیرساخت های سازمانی (نیروی انسانی، جذب و گزینش کارکنان، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد، نظام ارتباطی، مهارت فنی)؛ فرهنگ و جو سازمانی (پذیرش تغییر، چشم انداز مشترک، یادگیری سازمانی)؛ تعامل و مشارکت سازمانی (ساختار حمایت از مشارکت، مشارکت در برنامه ریزی و اجرای خط مشی، همکاری فعال در اجرا)؛ انگیزه اجرا (سازگاری و واکنش مناسب، تشویق بازیگران اجرا) بر ارتقای ظرفیت سازمانی در اجرای خط مشی مبارزه با قاچاق کالا و ارز مؤثر است.
نتیجه گیری: دستیابی به اهداف خط مشی مبارزه با قاچاق کالا و ارز نیازمند سازمانی است که از ظرفیت مطلوبی برای اجرا برخوردار باشد. بر این اساس، عوامل شناسایی شده نه تنها منجر به ظرفیت سازی در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز می شود، بلکه اجرای خط مشی را تسهیل می کند.