مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حکمروایی
حوزه های تخصصی:
روندها و جریانات جهانی از یک سو ، و چالش های محتوایی و رویه ای موجود در مناطق کلانشهری جهان از سوی دیگر ، ضرورت نگاه نو به این مفهوم نسبتا جدید اما قوام یافته در نظام جدید برنامه ریزی سکونتگاهی را ضروری می سازد . این نگاه جدید که عمدتا تحت مفهوم منطقه گرایی به رسمیت شناخته شده ، از طریق مدل ها و روشهای متعددی تحقق یافتنی است . بررسی حاضر می کوشد تا با استناد به تعدادی از تجربیات جهانی اداره مناطق کلانشهری ، نتایج و آموزه های روشن و مفیدی را برای حکمروایی مناطق کلانشهری ایران به دست دهد ...
تحلیلی بر معیارهای حکمروانی خوب شهری با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی
حوزه های تخصصی:
حکمرانی خوب شهری ساختار جدیدی در فرایند مدیریت شهرهاست که اشکال سنتی و متمرکز مدیریتی در شهرها را دگرگون و مبانی نظری آن را به چالش کشیده است. رهاورد جدید این رویکرد در یکپارچگی جامعه شهروندی، مدیریت شهری و بخش های خصوصی برای رویارویی با مسائل موجود در شهرهاست. این رویکرد جدید با تمامی دستاورد های مثبت خود در مبحث مدیریت شهرها خود یک اصل گمشده در فرایند مدیریت شهری کشورهای در حال توسعه و به خصوص کشور ما به حساب می آید. چرا که هنوز شاخص ها و مؤلفه های آن و لزوم نهادینه سازی و بسترسازی شرایط این رویکرد نوین با توجه به این شاخص-ها و مؤلفه ها امری ناشناخته بوده و مورد غفلت واقع شده است. این امر و لزوم پرداخت به آن وقتی ضروری می نماید که برخلاف رویکردهای انعطاف مند، مردمی و مشارکتی حاکم بر فرایند حکمروایی شهری، در کشور ما فرایند مدیریت شهری از تمرکزگرایی در امور، غیر مشارکتی بودن، عدم کارایی، عدم شفافیت و داشتن نگرش های بالا به پایین به عنوان ضعف های درون سازمانی همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شهرگرایی و کمبود منابع و امکانات و عدم انعطاف و پاسخگویی به این مسائل به عنوان چالش های برون سازمانی رنج می برد. بر این اساس این پژوهش در صدد است تا چالش موجود در خصوص مفهوم حکمروایی شهری و ابعاد آن در کشوری همانند ایران را بررسی نماید. در پژوهش حاضرکه با روش توصیفی – تحلیلی به انجام رسیده است سعی گردیده است نحوه بکاربست اصول و شاخص های حاکم بر نگرش حکمروایی شهری برحسب اهمیت آن و با توجه به وضع موجود فرایند مدیریت شهری کشور مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. برای برآورد این هدف از بین شاخص های حکمروایی شهری، چهار شاخص شفافیت و کارایی، تحت عنوان شاخص های درون سازمانی مدیریت شهری، و پاسخگویی و انعطاف پذیری به عنوان شاخص های برون سازمانی مدیریت شهری در قالب چندین زیر شاخص انتخاب و با استفاده از نظرات کارشناسان میزان اهمیت آنها با توجه به وضع موجود مدیریت شهری در محیط الگوریتم AHP فازی اقدام گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که شاخص کارایی در بین شاخص های منتخب پژوهش به عنوان معیار درون سازمانی در فرایند مدیریت شهری بیشترین وزن را از سوی کارشناسان به خود اختصاص داد و در قسمت زیر شاخص ها نیز، داشتن خلاقیت و رهبری همه جانبه به عنوان یکی از زیر شاخص های کارایی، حائز بیشترین وزن از سوی کارشناسان گردید.
تحلیلی راهبردی از رویکردهای نوین حکمروایی در مناطق کلان شهری اروپا (مطالعه موردی بارسلونا و لندن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«حکمروایی مناطق کلان شهری» سازوکار ایجادِ انواعِ منعطف از ترتیبات نهادی- سازمانی کارامد، در گستره مناطق کلان شهری است که در راستای همکاریِ هدف دار میان بازیگرانی نامتجانس، چون نهادهای عمومی، حکومتی، خصوصی و جامعه مدنی صورت می پذیرد. مبتنی بر چارچوب مفهومی بالا، این مقاله با هدف بازنمایی راهبردهای حکمروایی برخی مناطق کلان شهری قرن بیست و یکم در اروپا؛ یعنی «بارسلونا» و «لندن»، با روشی تحلیلی- توصیفی و از منظری تطبیقی در جستجوی پاسخ به دو پرسش محوری است: نخست اینکه، گفتمان «حکمروایی مناطق کلان شهری» بر چه مفاهیم، اصول و گزاره هایی استوار است؟ و دوم، ساختارها، اقتضائات و استراتژی های مواجهه نظام حکمروایی دو منطقه کلان شهری فوق (لندن و بارسلونا) در بهره گیری از امواج خروشان جهانی شدن چه بوده است؟ این مقاله با تبیین زمینه ها و ساختار حکمروایی مناطق کلان شهری مذکور نشان داد که تشکیل ائتلافِ کنشگران مختلف در مقیاس های گوناگون در یک منطقه کلان شهری (باوجود اختلافات سیاسی همچون بارسلونا) و قدرت یابی رهبری سیاسی منطقه کلان شهری از طریق طراحی نظام حکمروایی کارامد و در چارچوب آن پی ریزی استراتژی های توسعه فضایی و اقتصادی منطقه کلان شهری منبعث از آرای مستقیم مردم (در تجربه لندن)، می تواند راه برون رفت از چالش های فراروی مناطق کلان شهری دوران معاصر باشد. از سوی دیگر، یافته های این پژوهش نشان داد که اولاً حوزه سیاست گذاری بسیار پراهمیت مناطق کلان شهری بنا به پیچیدگی های ماهوی، به نوعی «بازی چندنقشی» بدل شده و برای غلبه بر چالش های فراروی حکمروایی کلان شهری اتخاذ سیاست ها و رویکردهای همگرایانه افقی و عمودی میان کنشگران منطقه ای، ملی، بین المللی در عصر جدید اجتناب ناپذیر می نماید.دوم و باوجود «جهانی شدن همه چیز»، حکومت ها و در چارچوب آن، دولت ها هنوز هم سهم عمده ای در هدایت، بسترسازی، تسهیل، پویایی و نقش آفرینی حکمروایی مناطق کلان شهری برعهده و در اختیار دارند.
بررسی عملکرد شهرداری در چهارچوب حکمروایی خوب و شایسته شهری (مورد مطالعه: نواحی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش این پژوهش، با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی آن، توصیفی- تحلیلی می باشد که داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. هدف از این پژوهش بررسی عملکرد شهرداری ایلام بر اساس شاخص های حکمروایی شایسته و خوب شهریاست و محدوده جغرافیایی آن، شهر ایلام است که در سرشماری سال 1390 برابر 172 هزار و 213 نفر بوده است. جامعه آماری تحقیق نیز 42 هزار و 613 خانوار ساکن شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار بوده است که به روش تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ، استفاده شد که مقدار محاسبه شده 86/0 به دست آمد. در این تحقیق، پنج شاخص: مسئولیت پذیری، پاسخگویی، مشارکت، برابری (عدالت)، اثربخشی و کارآمدی، مورد استفاده قرار گرفته است. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار spss و آزمون T تک نمونه ای استفاده شده و ارزش گذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که سطح تمام شاخص های حکمرانی خوب در شهر ایلام، پایین تر از سطح متوسط طیف لیکرت است؛ لذا می توان گفت که نواحی این شهر از لحاظ این مؤلفه ها در سطح نامطلوبی قرار دارند.
سنجش میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری در ایران (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب شهری را می توان شیوه و فرایند اداره امور شهری با مشارکت و تعامل سازنده سه بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی به منظور نیل به شهر سالم، باکیفیت و قابلیت زندگی بالا و توسعه پایدار شهری تعریف کرد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی پژوهش، روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. هدف پژوهش، سنجش نواحی شهر ایلام به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری است. محدوده جغرافیایی پژوهش، شهر ایلام است که در سرشماری سال 1390 جمعیت آن برابر 172213 نفر بوده است. جامعه آماری تحقیق 42613 خانوار ساکن شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار 86/0 به دست آمده است. در این تحقیق، از هفت شاخص مشارکت، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، عدالت، شفافیت و کارایی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. ارزشگذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. براساس نتایج پژوهش، سطح تمام شاخص های حکمرانی خوب در شهر ایلام، پایین تر از سطح متوسط طیف لیکرت است؛ بنابراین، نواحی شهر ایلام به لحاظ این مؤلفه ها در وضعیتی نامطلوب قرار دارند.
ارزیابی شاخص های حکمروایی مطلوب شهری با رویکرد مدیریت محله محور (مورد شناسی: محلات شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رویه غالب عملکردی در برنامه ریزی شهرهای کشور ما، بیشتر حرفه و تکنیکی است که از سوی بخش دولتی مستوفی می شود و حلقه گم شده آن مشارکت جامعه مدنی و بخش خصوصی در اداره امور شهری است. در این راستا بهترین الگو درجهت رفع نقیصه فوق، تحقق حکمروایی مطلوب شهری است که می توان تشکیل نهادهای مردمی ازجمله مدیریت محله محور را از آن قبیل به شمار آورد؛ ازاین رو هدف این پژوهش، ارزیابی شاخص های حکمروایی مطلوب شهری با رویکرد مدیریت محله است. تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر داده های پرسشنامه ای است که به روش اسنادی و پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری آن شهروندان محلات مدرس، الوند و کوچه مشکی (63221 نفر) شهر همدان است که حجم نمونه براساس مدل کوکران 382 نفر به دست آمده است. مطابق با نتایج آزمون ANOVAو TUKEYمشخص شد که شاخص های شفافیت، عدالت، اثربخشی و کارایی در محلات شهر همدان، بیشترین میزان عملکرد را در مطلوبیت حکمروایی شهری دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل تشخیص نیز بیانگر توان بیشتر شاخص های قانونمندی، عدالت و اثربخشی در پیش بینی میزان مطلوبیت حکمروایی شهری در محلات شهر همدان است. همچنین به منظور دستیابی به حکمروایی مطلوب در این محلات، بازتنظیم قوانین مصوب در رابطه با مدیریت محله-محور با تأکید بر شاخص های پاسخگویی و مسئولیت پذیری و شفافیت پروژه های عمرانی در محلات به منظور آگاه سازی شهروندان و استفاده از مشارکت آن ها در طرح ها و پروژه ها ضروری است.
ارزیابی و سنجش مؤلفه های برآمده از حق به شهر (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
57 - 68
حوزه های تخصصی:
با نگاهی اجمالی به وضعیت شهر پیرانشهر می توان شیوه نظام سرمایه داری و سود طلبی شخصی و کاهش دخالت ارگان های دولتی را به راحتی مشاهده نمود به گونه ای که در بیشتر موارد شهر به حال خود رها شده است و حق به شهر در بحبوحه سود طلبی های شهروندان و ارگان ها به فراموشی سپرده شده است. حق به شهر امروزه در تقابل چنین مسائل شهری آمده است و تلاش همه را در بازساخت شهری قابل زیست و پایدار می طلبد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف ارزیابی حق به شهر در شهر پیرانشهر صورت گرفته است. شاخص هایی که برای ارزیابی این آزادی تغییر و بازساخت شهر در پژوهش حاضر بیان شده اند، شمولیت اجتماعی، دسترسی فضایی، حکمروایی و سرزندگی شهری می باشند. این مؤلفه ها و زیرشاخص های آن ها از دیدگاه مردم با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل یافته ها از آزمون T- test تک نمونه ای استفاده شده است. در ادامه با استفاده آزمون میانگین محلات پانزده گانه شهر پیرانشهر از لحاظ تحقق حق به شهر رتبه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان دهنده نارضایتی شهروندان در دو مؤلفه حکمروایی شهری و دسترسی فضایی می باشد ولی در شاخص های شمولیت اجتماعی و سرزندگی شهری تا حدودی رضایت شهروندان را به همراه داشته است. در شاخص نهایی که ترکیب سازشی از 4 مؤلفه اصلی و زیرشاخص های آنها می باشد با عنایت به پایین بودن مقدار میانگین از حد متوسط و در سطح اطمینان 95%، می توان چنین اظهار نمود که حق به شهر در شهر پیرانشهر مورد رضایت شهروندان نمی باشد. بررسی میانگین شاخص های حق به شهر در هر یک از محلات شهر پیرانشهر نشان می دهد که محلات 2، 3 و 4 بیشترین میزان رضایتمندی از حق به شهر را اظهار نموند و در مقابل محلات 14، 15 و 7 شهر کمترین میزان رضایتمندی را داشتند.
بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تأکید بر نقش نهاد شهرداری(مورد مطالعه: شهر تبریز)
حوزه های تخصصی:
مسائلی همچون رشد روز افزون جمعیت شهری، شهری شدن جوامع، جهانی شدن و ضرورت پاسخگویی و شهروند مداری، مدیران و تصمیم گیرران را برس سروی بهرهگیری از روشهای مطلوب در زمینس مدیریت شهری سوق داده است؛ یکی از روشهای مطرح در در این زمینس حکمروایی خوب شرهری اسرتب برر پایرس اورو و اهداف حاکم بر حکمروایی خوب شهری دولت ها بس تنهایی قادر بس پاسخگویی نیازهای جدید نیستند و ضروری است با افزایش انعطاف و قابلیرت هرای خرود از طریر جذب نیروهای فعا در نهادهای عمومی و درگیر نمودن شهروندان در مراحل تصمیم سازی و تصمیمگیری بس عنوان ذینفعان اورلی، تروان پاسرخگویی برس نیازهرای جدید را افزایش دهندب بطور کلی این الگوی جدید از طری بهرهگیری از ظرفیت های جامعس در بخش های دولتی، خصووی و مدنی و نیرز برا تیویرت تروان سرازمانی، ارائس خدمات مطلوب را محی خواهد نمودب از اینرو این پژوهش در پی بررسی تحی پذیری حکمروایی خوب شهری با تأکید بر نیش نهراد شرهرداری در شرهر تبریرز میباشدب در این راستا تدوین سازوکار بررسی و سنجش وضعیت مدیریت مطلوب شهری در شهرداری تبریز بر اساس شاخصهرای حکمروایری خروب شرهری بعنروان مسالس اولی این پژوهش بس شمار میآیدب کس با استفاده از روش توویفی- همبستگی بس آن خواهیم پرداختب یافتسهای پرژوهش نشران مری دهرد کرس شرهر تبریرز در گرداب مدیریت بخشی و سلولی و نگرش از بالا بس پائین گرفتار گردیده است و از مردیریت ناکارآمرد، ضرعا سراختاری و نهرادی در اداره امرور شرهر رنر مری بررد و مسئولان و سازمانهای درگیر در اداره امور شهر جهت بهبود این وضعیت و برون رفت از وضعیت فعلی میبایست با بس حداقل رساندن و کراهش نیراض ضرعا در امرر مدیریت و کنار گذاشتن تعصبات طایفسای و در نهایت مشارکت گرایی شهری، زمینس حکمروایی خوب شهری را در این شهر فراهم آورندب
بایستگی های ساختاری احراز مدیریت کارآمد در مناطق کلان شهری ایران در چارچوب رهیافت نومنطقه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹۴
179 - 208
ساماندهی نهادی مناطق کلان شهری یکی از مباحث بحث برانگیزی است که ریشه بسیاری از مشکلات مناطق کلان شهری را در خود جای داده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ضمن شناخت ضرورت های نوین متأثر از فرایندهای جهانی و نظر به تفکرات منفرد، تفرق های برنامه ای سیاستی، عملکردی کارکردی و تفرق قلمروی مناطق کلان شهری در کشور، به انجام پژوهش در حوزه ساختار مدیریتی مترتب بر این مناطق کلان شهری (به مثابه عاملیت ها) مبادرت کرده است. نتایج حاصله، خلأ مدیریت مناطق کلان شهری و لزوم نوعی تجدید ساختار در حکومت های محلی و استانی در راستای شکل گیری این سطح مدیریتی را نشان می دهد که به مثابه حلقه حکومت منطقه کلان شهری درون طیفی از منطقه گرایی، قرار می گیرد.
تبیین بنیان های کارکردی حکمروایی فضایی در چارچوب انگاره پساساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمروایی فضایی مشتمل بر مطالعه ارتباط بین تجارت، سیاست و حل تنش ها و سازگاری ها مابین نیروهای اجتماعی مختلف در یک قلمرو فضایی در چارچوب الگوهای حکمرانی دمکراتیک می باشد . افزون تر شدن اهمیت این رویکرد در مدیریت فضا ناشی از واگذاری هرچه بیشتر وظایف و اختیارات دولت به بخش غیردولتی بوده است. این فرایند موجب تعاملی شدن هرچه بیشتر اِعمال قدرت و توزیع اختیارات فضاسازی در میان نیروهای مختلف اجتماعی و سبب سازگاری نظری - فلسفی هرچه بیشتر این رویکرد با انگاره پساساختارگرا گردیده است. این پژوهش، ناظر به تبیین الگوهای معرفت شناسانه رویکرد حکمروایی فضایی در چارچوب انگاره پساساختارگرا می باشد . در این راستا کوشش گردیده با روش توصیفی - تحلیلی در درجه نخست مفهوم حکمروایی و ابعاد و زیرمجموعه های آن در ارتباط با فضای جغرافیایی تعریف گردد. سپس با تطبیق رابطه حکمروایی فضایی با انگاره پساساختارگرا؛ نظرگاه نوینی در رابطه با علل تأثیرگذاری بیشتر این مکتب، در شناخت این مفهوم ارائه گردد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با توجه به اهمیت یابی کنش نیروهای های اجتماعی در حکمروایی فضایی این رویکرد الزاماً نمی تواند ابعاد فرامکانی و فرازمانی داشته باشد و در جهت شناخت اثرات آن در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی نمی توان از روشهای اثبات گرا که یکی از ویژگیهای مهم آن تعمیم پذیری است، استفاده نمود. ضمن اینکه عقلانیت ارتباطی مورد تأکید حکمروایی بر خلاف عقلانیت پدیداری؛ مدیریت، تولید و بهینه سازی فضا را نه در درون اذهان افراد بلکه در طی یک فرایند ارتباطی در میان نیروهای اجتماعی جستجو می نماید.
آینده نگاری حکمروایی، بسط مفهوم و آینده حکمروایی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
431 - 453
حوزه های تخصصی:
آینده شهر تهران به عنوان پایتخت و یک کلان شهر در گرو تغییرات شدید در کلان روندهای محیطی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فناورانه است. در میان این دگرگونی ها و تحولات شدید، ساختار حکمروایی کلان شهر تهران نیز مستثنا نخواهد ماند و آینده های مختلفی در پیش دارد. براین اساس نیاز است این آینده ها شناسایی شده و مدنظر قرار بگیرد تا مسیر بهینه برای عبور از چنین تحولاتی آشکار شود. در این پژوهش درباره اصول و مفاهیم آینده نگاری حکمروایی بحث شده و سناریوهای حکمروایی کلان شهر تهران در افق 1420 ترسیم و تبیین شده است. براساس خروجی های دلفی آنی، پیش ران های اصلاحات اساسی در ساختار اداره کشور، شکل گیری نظام فدرالیسم در کشور، جهانی شدن و آثار آن بر کلان شهر تهران و وضعیت مشارکت سمن ها و نهادهای مدنی در حکمروایی بیشترین اثرگذاری و بیشترین عدم قطعیت را دارند. براساس سه عدم قطعیت بحرانی شناسایی شده و از ترکیب آن ها درمجموع هشت سناریوی ممکن شکل گرفته است. پس از حذف ناسازگاری درونی سناریوها، پنج سناریو به عنوان سناریوهای سازگار باقی ماند و در ادامه داستان سناریوها برای هرکدام تدوین شد. هریک از این سناریوها تأثیرات متفاوتی بر حکمروایی شهری و تقویت یا تضعیف شاخص های حکمروایی شایسته شهری در کلان شهر تهران خواهد داشت. سناریوی اول (حکمروایی در کلاس جهانی) همراه با مجموعه ای از فرصت های بهبود ساختار حکمروایی کلان شهر تهران بوده و در صورت بهره گیری از ظرفیت های این سناریو الگوی بهینه حکمروایی شهری امکان پذیر شده است و عمده موانع آن رفع خواهد شد، اما در سناریوی سوم (روزگار سخت خسروان) وقوع پیش فرض های منفی عدم قطعیت های بحرانی، رفع موانع حکمروایی را بسیار دشوار کرده است و مجموعه ای از موانع جدید به همراه خواهد داشت. در سایر سناریوها نیز ترکیبی از ظرفیت ها و موانع حکمروایی شهری شکل گرفته و نگرش مدیران را به آینده های محتمل گسترده تر کرده است؛ بنابراین مدیران شهری باید با آگاهی از ظرفیت ها و موانع هریک از سناریوها آمادگی لازم برای بهره گیری از ظرفیت ها را داشته باشند، خود را برای موانع جدید آمده کنند و به روش های محدود اصلاح ساختار حکمروایی کلان شهر اتکا نکنند.
درآمدی بر حکمروایی خوب شهری: ضرورت ها، الزامات و چالش های فراروی تحقق آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند شتابان شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه و تبدیل شهر به کانون اصلی زندگی، تشدید روند جهانی شدن و کم رنگ شدن نقش دولت ها، بروز ضعف و نابسامانی در سیستم های مدیریتی سنتی، متمرکز و غیر رقابتی کشورهای جهان سوم، ضرروت تحول در سیستم مدیریت شهری و حرکت به سمت الگویی نوین در مدیریت و برنامه ریزی شهری در این کشورها را بیش از پیش آشکار ساخته است. این تحول در متون مرتبط با تجدید سازمان سیاسی شهرها، به عنوان حرکت از حکومت شهری (Government Urban) به حکمروایی خوب شهری (Urban Good Governance) تعبیر می شود.اصل اساسی در حکمروایی خوب شهری توزیع قدرت، صلاحیت و مسئولیت ها بین ذینفعان متعدد جامعه شهری است، که در شرایط کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور ما دستیابی به این هدف در گرو تقویت حکومت های محلی و تغییر در ساختار اداری- سیاسی به منظور مشارکت هرچه بیشتر مردم و بخش خصوصی در هدایت و مدیریت شهری است.در این تحقیق سعی گردید با روش توصیفی - تحلیلی ابتدا منابع ومدارک مورد نیاز جمع آوری شده و با توجه به مؤلفه های حکمروایی خوب شهری، داده ها و اطلاعات مورد تحلیل قرار گیردند.یافته های این پژوهش نشان می دهدکه تحقق الگوی حکمروایی خوب شهری در ایران، با چالش های حقوقی، سیاسی و فرهنگی بسیاری در سطوح کلان، میانی و خرد روبروست. از مهمترین آنها می توان به تمرکزگرایی دولتی، ضعف جامعه مدنی و فقدان شهروندی در نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری کشور، اشاره نمود که برنامه ریزی و مدیریت شهری کشور را در شرایط کنونی با چالش های جدی مواجه ساخته است.
تحلیل عملکرد مدیریت شهری با تاکید بر شاخص های حکمروایی خوب از منظر شهروندان (مورد مطالعه: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد حکم روایی منجر به نقش آفرینی فعال شهروندان در عرصه تصمیم گیری های شهری شده و این امکان را برای مدیران فراهم می کند تا با به کارگیری ظرفیت کنشگران، مشکلات را به صورت مناسب تر و بهینه تر شناخته و رفع کنند. در این پژوهش شهر ساری با توجه به افزایش جمعیت سالانه شهری و اهمیت این شهر به لحاظ سیاسی (مرکز استان)، عملکرد مدیریت شهر آن با توجه به نظرات شهروندان موردبررسی قرارگرفته است. جامعه آماری شهروندان شهر ساری بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. برای تحلیل علاوه بر آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) از آزمون T تک نمونه ای استفاده گردید. به همین منظور در این پژوهش سعی شده شاخص هایی چون مشارکت، کارایی، شفافیت، عدالت محوری، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون مندی و توافق جمعی مورد بررسی قرار گیرد. برای سنجش هر یک از متغیرها در پرسشنامه، از طیف لیکرت 5 سطحی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد، میانگین کل شاخص های حکمروایی خوب از منظر شهروندان با مقدار 1.98 از 3 در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. با توجه به نتایج، در بین شاخص های بررسی شده شاخص کارایی و اثربخشی فعالیت مدیران و مسئولان شهری با میانگین 2.46 از 3 بیشترین میزان در بین شاخص ها را داشته است ولی کمتر از میانگین استاندارد است که نشان دهنده مؤثر نبودن روش فعالیت مدیران در عرصه شهری است و شاخص مشارکت با مقدار 1.67 از 3 کمترین مقدار را داشته است درنتیجه برای افزایش مشارکت شهروندان در امور مدیریتی لازم است که مسئولان شهری زمینه مشارکت شهروندان را فراهم کنند. نتایج عدم رضایت شهروندان را بیان می کند که در این رابطه مسئولان شهری باید با به کارگیری نظرات افراد در عرصه مدیریتی و سیاست گذاری ها، زمینه را برای افزایش رضایت از زندگی در شهر را فراهم نمایند.
اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری سکونتگاه های پیراشهری در دهستان آدران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیستپذیری روستاهای پیراشهری در دهستان آدران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی از نوع همبستگی و به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش برابر با 5831 نفر و 2107 خانوار از ساکنان مناطق روستایی دهستان آدران انتخاب گردیده است. از مجموع جمعیت دهستان با استفاده از فرمول کوکران 365 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار مورد سنجش پرسشنامه محققساخته بود تمامی نمونهها تصادفی انتخابشده است. میزان آلفای کرونباخ برای متغیر حکمروایی 87/0 و زیستپذیری 89/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد وضعیت شاخصهای حکمروایی خوب در دهستان آدران نامطلوب(59/2) و وضعیت شاخصهای زیستپذیری تا حدودی نسبتاً مطلوب (77/2) است. جهت تبیین رابطه دومتغیر از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج نشان داد رابطه قوی بین تمام شاخصهای حکمروایی خوب و زیستپذیری برقرار است. در این بین متغیرهای عدالت محوری، مسئولیتپذیری، قانونمحوری به ترتیب دارای بیشترین رابطه و متغیر شفافیت دارای کمترین رابطه با زیستپذیری بودند. میتوان اینگونه عنوان کرد رعایت عدالت از جانب مدیران محلی با استفاده از الگوی حکمروایی خوب باعث توزیع برابر امکانات و بهبود زیستپذیری و افزایش کیفیت زندگی هرچه بیشتر در مناطق روستاهای پیراشهری منطقه مورد مطالعه شده است. شفافیت باید نزد مدیران افزایش پیدا کند و مردم در جریان طرحها و تخصیص بودجه قرار داده شوند. در پایان با توجه به نتایج پژوهش برای کمک به چالشهای موجود پیشنهادهایی ارائه گردید.
بررسی میزان انطباق پذیری مدیریت شهری ایران با اصول حکمروایی خوب شهری (مطالعه موردی: شهر کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
164 - 189
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب شهری مفهومی است که هم با مسئولیت حکومت و هم با تعهد شهروندان ارتباط دارد و به عنوان فرآیندی است که از یک طرف، بر اساس کنش متقابل میان سازمان ها و نهادهای رسمی اداره شهر و از طرفی دیگر، میان سازمان های غیر دولتی و تشکل های جامعه مدنی شکل می گیرد. در شرایط کنونی کشور ما که چهارچوب نظری منسجمی برای مدیریت شهرها وجود ندارد، باید به فکر ایجاد ساختارهای نوین تغییر و تحول در روش اداره ی شهرها بود. در این میان، حکمروایی خوب شهری به عنوان کم هزینه ترین و اثر بخش ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت، برای دستیابی به توسعه ی پایدار در قلمرو هر سرزمین جزئی از ضروریات می باشد. در این راستا، این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، از طریق مطالعات کتابخانهای و اسنادی مباحث نظری جمع آوری گردید. همچنین، ابزار به کارگرفته شده دیگر در این پژوهش در جهت تکمیل اطلاعات، تهیه ی پرسشنامه و استفاده از نظرات عمومی ساکنین شهر کنگاور می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مدیریت شهری در محدوده مورد مطالعه با اصول حکمروایی خوب شهری تطابق ندارد و با توجه به شاخص های آن از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. ارزیابی این پژوهش حاکی از آن است که شهرداری و دیگر ارگان های دولتی در چارچوب حکمروایی خوب شهری عملکرد مناسبی ندارد. واضح است که هرچه مدیران مسلط تر، با تجربه تر، خلاق تر و با دانش و آگاهی بیشتری در رأس امور قرار بگیرند عملکرد آن ها در زمینه های گوناگون بهتر و مفیدتر واقع می شود.
نقش حق بر شهر در ارتقاء حقوق شهروندی
حوزه های تخصصی:
درباره مبنای حق گفتگو بسیار است. پاره ای از نویسندگان اراده را منبع حق شمرده اند و گفته اند: «حقّ عبارت از توانایی است که با اراده اشخاص داده شده است». بنابراین عنصر اصلی حق اراده است که به وسیله قوانین حاکمیت یافته است. گروه دیگر در تعریف حق گفته اند: «نفعی است که از نظر حقوقی حمایت شده». بر طبق این نظر، صاحب واقعی حق کسی است که از آن سود می برد نه آنکه اراده میکند. ولی بیشتر نویسندگان حقوق مدنی مفهوم حق را از شخصیت جدا نمی بینند و آن را در اختیار شخصی خلاصه می کنند و به نظرشان، حق از اختیارهای شخص است، خواه طبیعی باشد یا حقوقی. در جامعه ی ما امروزه، در حوزه های مطالعاتی جامعه شناسی و شهرسازی، تحت تفاسیر و برداشت های متعدد، به نظریه"حق به شهر" و چگونگی دستیابی و بهره گیری از آن در فرایند تولید و بازتولید فضا به طرق مختلف در شهرها به عنوان یکی از ضروریات زندگی شهری و حقوق شهروندی، توجه بسیاری شده است. نوشتار حاضر بررسی رابطه بین"حق بر شهر" و"حقوق شهروندی" و نقش حق بر شهر در ارتقاء آن است. چارچوب نظری مورد استفاده، نظریه حق به شهر هنری لوفر است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی و تحلیلی است. اطلاعات لازم برای این پژوهش به روش اسنادی و از طریق مطالعات کتابخانه ای به ویژه مقالات جمع آوری و گردآوری شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین دو مفهوم"حق بر شهر" و "حقوق شهروندی" ارتباط معنا داری وجود دارد.
چالش های حکمروایی مدیریت یکپارچه شهری و ارائه راهکارهای عملیاتی
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد و گسترش کالبدی، فضایی و جمعیتی و نیز تعدد و پیچیدگی مسائل و چالشهای شهرها، نیاز به مدیریت یکپارچه شهری برای اداره امور عمومی شهرها و به ویژه برای کلانشهرها بیش از پیش روشن شده است. شهر به عنوان کلیتی به هم پیوسته، به سازمانی مقتدر با مدیریتی یکپارچه نیازمند است. تعدد مدیریت و ناهماهنگی سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امور شهری از چالشهای مدیریت کلانشهری مانند تهران باعث به وجود آمدن برخی مشکالت در درون کلان شهر شده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی چالشهای حکمروایی مدیریت یکپارچه شهری به شیوه مطالعه کتابخانه ای و بررسی مهمترین پژوهش های صورت گرفته در خصوص موضوع تحقیق می باشد. سپس با استفاده از تکنیک فراتحلیل و غربالگری مقالات غیر مرتبط به شناسایی ابعاد و مؤلفه های سوء مدیریت و حکمروایی بد یکپارچه شهری و ارائه راهکارهای عملیاتی جهت بهبود حکمروایی و مدیریت یکپارچه شهری است. نتایج پژوهش حاضر می تواند دید جامعی را به مدیران شهرداریها و دست اندرکاران حکمروایی شهری و پژوهشگران علاقه مند به این حوزه ارائه نماید.
شناسایی چالش های تأثیرگذار حکمروایی و مدیریت شهری در هنگام وقوع بلایای طبیعی با رویکرد زنجیره تأمین بشر دوستانه
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر رویکردی که به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت شهری معرفی می شود «حکمروایی خوب شهری» می باشد. به دلیل عواملی نظیر رشد جمعیت، تغییرات شرایط جوی و یکپارچگی جهانی، بحران های طبیعی در حال افزایش هستند و پیش بینی می شود که امداد فعلی ناکافی باشند. از طرفی ماهیت بلایای طبیعی به گونه ای است که پاسخگویی به آن ها باید در زمان اندک صورت پذیرد. در راستای نیل به این اهداف، زنجیره تأمین انسان مدارانه (بشردوستانه)، به عنوان حوزه ای کلیدی می باشد که بهبود در آن می توان نتایج اثربخشی را حاصل کند. هدف از مقاله حاضر شناسایی چالش های تأثیرگذار حکمروایی و مدیریت شهری در هنگام وقوع بلایای طبیعی با رویکرد زنجیره تأمین بشردوستانه و تکنیکی دلفی فازی، وزن دهی و اولویت بندی هریک از آن ها با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی است. بدین منظور پس از مرور مبانی نظری و پیشینه پژوهش با استفاده از دلفی فازی و نظر خبرگان شهرداری تهران مهارت های کلیدی زنجیره تأمین در چهار بُعد و چالش های حکمروایی مدیریت شهری در شش بُعد شناسایی شد. روش پژوهش حاضر توصیفی – پیمایشی است. جامعه و نمونه آماری عبارت است از 20 نفر از مدیران ارشد که دارای حداقل 10 سال سابقه مدیریتی و اجرایی در شهرداری تهران که در شناسایی ابعاد و مؤلفه های تحقیق نقش داشتند. سپس پس از شناسایی مؤلفه های تحقیق با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی به وزن دهی آن ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر می تواند دید جامعی را به محققان حوزه حکمروایی و مدیریت شهری و آشنایی بیشتر ایشان با مفاهیم زنجیره تأمین بشردوستانه ارائه نماید.
طراحی مدل یکپارچه حکمروایی و مدیریت بحران در کلان شهرها (مورد مطالعه: شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
مدیریت بحران به عنوان نظم در اجتناب و برخورد با خطرات تعریف می شود. به عبارت دیگر مدیریت بحران به مجموعه ای از عملیات و فرآیندهای مشخص گفته می شود که برای پیشگیری و کاهش اثرات بحران، قبل از بحران، در حین وقوع بحران و بعد از بحران برنامه ریزی می شوند. این نظم شامل آمادگی برای مواجه شدن با بحران، پاسخ گویی به آن ها و درنهایت پشتیبانی و بازسازی جامعه بعدازآن که عملیات امداد اولیه مربوط به بحران به اتمام رسند. شهرها برای مدیریت و اداره خود راهی بجز زمینه سازی برای توسعه دموکراسی نیافته اند و در این راه به شکل تازه ای از حاکمیت دست یافته اند، که برخی آن را در حد اختراع و ابداع جدید بشری در ایجاد نظام اجتماعی نوین دانسته اند. این شکل جدید به نام جنبش حاکمیت شایسته یا حکمروایی نامیده می شود که منشأ شهری دارد. حکمروایی شهری در پی آن است تا نقش دولت را در حد هماهنگ کننده و پاسدار قوانین محدود کند و از دخالت مستقیم آن را در تصمیم گیری ها، اداره و اجرای امور مربوط به زندگی روزمره مردم بکاهد. هدف از مقاله حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمروایی و مدیریت بحران با تکنیک غربالگری فازی و وزن دهی و اولویت بندی هریک از آن ها با تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای است. همچنین تحلیل نقش این ابعاد و مؤلفه ها در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری، شهرداری تهران می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی – پیمایشی است. جامعه و نمونه آماری عبارت است از 15 نفر از مدیران ارشد و دارای حداقل 10 سال سابقه مدیریتی و اجرایی در شهرداری تهران که در شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمروایی و مدیریت بحران شهرداری تهران نقش داشتند. سپس پس از شناسایی ابعاد و معیار ها با تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای به وزن دهی ابعاد و معیارهای پرداخته شده است.
ارزیابی و تحلیل وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری (مطالعه موردی: شهر گناوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
79 - 94
حوزه های تخصصی:
وجود مسائل و مشکلات ناشی از رشد سریع شهرنشینی در کشور و عدم امکان مدیریت جامعه شهری با ابزارها و شیوه های سنتی موجود، ضرورت تغییر در شیوه مدیریت و اداره شهرها را دوچندان کرده است. این تغییر با استفاده از رویکرد حکمروایی خوب شهری قابل تحقق است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و تحلیل وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر گناوه می باشد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و به منظور گردآوری اطلاعات، از روش های اسنادی و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان شهر گناوه شامل 73472 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر و پرسشنامه ها به روش نمونه برداری تصادفی ساده تکمیل شده است. با توجه به مبانی نظری تحقیق و مطالعات پیشین، شاخص های تحقیق شامل؛ مشارکت، کارآیی و اثربخشی، ثبات سیاسی، دسترسی و اطلاعات، عدالت اجتماعی، مسئولیت پذیری، اجتماع محوری و قانون مندی می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون های آماری تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس و رگرسیون چندمتغیره انجام گردید. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد از میان شاخص های مورد بررسی، بدترین وضعیت را شاخص دسترسی و اطلاعات با میانگین (34/2) و شاخص مشارکت با میانگین (78/2) بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. شاخص کارآیی و اثربخشی با میانگین (72/2)، شاخص ثبات سیاسی (38/2)، شاخص عدالت اجتماعی (64/2)، شاخص قانونمندی (73/2) و شاخص اجتماع محوری با میانگین (37/2) هم پایین تر از حد متوسط (3) می باشند.به منظور، تأثیرشاخص های حکمروایی خوب شهری در تبیین رضایت مندی شهروندان از تحلیل واریانس بهره گرفته شد. بر اساس نتایج به دست آمده، 55 درصد از تغییرات حکمروایی خوب شهری، توسط ترکیب خطی متغیرهای مستقل (ابعاد هشت گانه حکمروایی) تبیین پذیر است. همچنین، نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد بین میزان رضایت از ابعاد هشت گانه شاخص حکمروایی و رضایت مندی نهایی از حکمروایی خوب شهری در سطح اطمینان بالای 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد.