آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

متون کهن پارسی در دو وجه منظوم و منثور خود بر مبنای ساختارهایی مشخص تکوین یافته اند که برونداد ژرف ساخت های گفتمانی حاکم بر نظام اندیشگانی مؤلفان آنها هستند. دیباچه ها در جایگاه نقطه آغازین این ساختارها، خود نیز سازمان بندی ویژه ای دارند. پژوهش حاضر با تکیه بر این انگاره و بر مبنای الگوی استنادی تاریخی در گردآوری داده ها، می کوشد ساختار حاکم بر دیباچه های پنج اثر روایی، تعلیمی، اخلاقی، عرفانی و تاریخی را با رویکردی توصیفی و تحلیلی شناسایی کرده، به سوی استخراج الگویی گام بردارد که تعمیم پذیر به تمام یا دست کم بخش عمده دیباچه های منثور ادب فارسی باشد. پژوهش پیش رو، ساختاری نُه سازه ای را در دیباچه های متون مورد مطالعه شناسایی کرده که به گونه ای تکرارشونده، نظام مند و نسبتا واحد نمود یافته، صرفا تفاوت نویسندگان از منظر ایستارهای ذهنی، شرایط اجتماعی و سیاسی و برخی عوامل دیگر باعث گسترش یا محدودیت برخی از این سازه ها شده است اما، در مجموع، این ساختار نه گانه برقرار مانده است. ساختار استخراج شده را می توان در کلان ساختار سه سازه ای «دیگری، خود، دیگری» خلاصه نمود. بر این اساس، در دیباچه های مورد مطالعه، گونه ای هنجارمندی و در نتیجه، نوعی وفاداری خودآگاه یا ناخودآگاه به این ساختار جز در مواردی معدود دیده می شود، مسئله ای که سخن درباب میزان ابتکار و نوآوری خالقان این دیباچه ها را پیش می کشد. بر مبنای پژوهش حاضر، می توان با تکیه بر همین ساختار حاکم بر دیباچه های منثور فارسی، از نوعی «زیرگونه» سخن گفت که در امتداد کلان گونه های شناخته شده در سنت ادبی فارسی شکل می گیرد و به مثابه نیروی جهت دهنده نویسندگان در فرایند خلق آثار منثور فارسی عمل می کرده است.

Toward Extracting the Structure of Prefaces of Classical Persian Prose Works

Persian classical literature is enriched with poetic and prosaic works that have flourished through the manifestation of unique structures, shaped by the profound musings of their brilliant authors. As the starting point of the structures in literary works, prefaces also have a special structure. Utilizing the historical documentary research method, this study seeks to unveil the fundamental structure that shapes the prefaces of five distinct types of works: narrative, didactic, moral, mystical, and historic. With a descriptive and analytical approach, the research seeks to extract a generalized structure, providing valuable insights into the topic. Most, if not all, of the prefaces to Persian literature are worthy of attention. The research conducted has revealed a consistent and systematic structure comprising 9 parts in the prefaces of the works under study. These parts follow a consistent pattern, with variations reflecting the authors' mental states, social and political circumstances, and other factors. As a result, certain aspects of these structures may either expand or be constrained depending on these influencing factors. But, in general, these 9 parts have been maintained. The extracted structure can be summarized in the macrostructure of three structures “other, self, other”. In the prefaces examined, we can observe a high level of informative content that showcases the authors' impressive abilities. With utmost dedication and remarkable precision, these prefaces demonstrate a conscious or perhaps even unconscious loyalty to their intended structure.

تبلیغات