فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱۲٬۸۷۲ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
59 - 69
حوزههای تخصصی:
علیرغم نقش کلیدی پیت موندریان ( )1872-1944در تحقق کامل اهداف نقاشی انتزاعی، در تحقیقات گذشته کمتر به اصول مطرحشده نقاشی نئوپلاستیک اشاره شده است. به منظور رفع این خلأ، مقالۀ حاضر بر آن است تا یافته های تحقیقی جامع بر تحولات نظری موندریان نسبت به عناصر نقاشی نئوپلاستیک در بازۀ زمانی 1927تا 1944ارائه کند. این مقاله در پی بررسی درستی این فرضیه است که تحلیل تطبیقی نقاشی ها و نوشته های موندریان به موازات هم مخاطب را به درک بهتری نسبت به چرایی تحولات بصری در ظاهر نقاشی های نئوپلاستیک میرساند. به منظور اعتبارسنجی فرضیه مذکور، از یکسو نقاشی های نئوپلاستیک در دوره های مختلف بر پایه رویکردی فرمالیستی مورد تحلیل بصری قرار گرفته، و از سوی دیگر نوشته های نظری موندریان براساس روش بینامتنی مورد واکاوی قرار گرفته تا تغییرات دیدگاههای نظری او نسبت به خصوصیات و نقش عناصر نقاشی نئوپلاستیک در دوره های مختلف تبیین و مشخص گردند. نتایج این بررسی ها نشان میدهد، دیدگاه های موندریان در دوره میانی ( )1927-1931و بالأخص دوره متأخر ( )1932-1944که تغییرات قابل توجهی در ظاهر نقاشی های نئوپلاستیک او ایجاد شده، نسبت به نظرات او پیش از ،1926به ویژه نسبت به اصل اول نئوپلاستیسیزم، دستخوش تغییرات زیادی شده است.
نقش هنرمندان در شکل گیری تئاتر خصوصی در ایران با تمرکز بر دوره پهلوی دوم
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
37 - 51
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با شرح ویژگی های تئاتر خصوصی و تمایزاتش با تئاتر غیرخصوصی، به بررسی شکل گیری گروه های نمایشی و فعالیت آن ها در تئاتر ایران خاصه در دوره پهلوی دوم می پردازد. در این مقاله می توان دید که در دوره اول سلطنت محمدرضا پهلوی پیش از کودتای 1332 همانند دوره مشروطه (پیش از کودتای 1299) تلاش های قابل توجهی در راستای خصوصی سازی تئاتر انجام شده است. در این دو دوره گروه های نمایشی را احزاب یا گروه های سیاسی مستقل از دولت اداره کردند، که تئاترهایی مردمی به حساب می آمدند و با هدف آگاهی بخشی افکار عمومی شکل گرفته بودند. اما با آگاهی حکومت ها از چنین امکاناتی، تئاتر تبدیل شد به ابزاری در دست حکومت. بنابراین مقاله حاضر به دو پرسش زیر می پردازد: 1. امکانات شکل گیری تئاتر خصوصی در ایران چگونه فراهم شد؟ 2. چه عواملی مانع از شکل گیری ایده تئاتر خصوصی در ایران، خاصه در دوره پهلوی دوم، شده اند؟ با مطالعه و بررسی تئاتر در چهار دهه حکومت پهلوی دوم، می توان گفت هرچند عدم حمایت دولت و البته سنگ اندازی های حکومتی دلیلی بر شکل نگرفتن تئاتر خصوصی در ایران بوده است، اما مقاله حاضر همراهی و پشتیبانی برخی پیشکسوتان و پیشروان هنر تئاتر با برنامه های حکومت را که در کسوت مقامات دولتی بودند عامل اصلی شکل نگرفتن تئاتر خصوصی در دوره مورد نظر می داند .
کارکرد تخیل ثانویه در تسکین اضطراب برآمده از تنهایی و مرگ در نمایشنامه ی خرس های پاندا اثر ماتئی ویسنی یک از منظر کولریج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۱)
31 - 55
حوزههای تخصصی:
این مقاله کوششی است در تبیین و ارایه ی مفهوم «تخیل ثانویه» براساس آرای کولریج و بررسی تاثیر آن در اضطراب برآمده از تنهایی و مرگ در نمایشنامه ی داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوستی در فرانکفورت دارد اثر ماتئی ویسنی یک . مسیر اصلی این مقاله، معطوف است به درک مفهوم «تخیل ثانویه» مبتنی بر آرای سیموئل تیلور کولریج و درک تفاوت معنایی و مفهومی آن با «تخیل اولیه» و «خیال» به منظور اثبات این نکته که «تخیل ثانویه» نقش کلیدی و مهمی در تسکین اضطراب برآمده از «تنهایی» و «مرگ» در شخصیت های نمایشنامه ی داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوستی در فرانکفورت دارد ایفا می کند. این پژوهش بر چگونگی عملکرد «تخیل ثانویه» به عنوان ساز و کاری دفاعی در نمایشنامه ی انتخابی معطوف است، بنابراین پرسش بنیادین این پژوهش عبارت است از: مطابق رویکرد کولریج ، چرا و چگونه تخیل ثانویه می تواند اضطراب برآمده از تنهایی و مرگ شخصیت ها در نمایشنامه ی مورد بحث را برطرف نماید؟ این مقاله که به صورت تحلیل محتوای کیفی به نگارش درآمده به همراه ارایه ی جدول و نمودار به صورت مستدل نشان می دهد چگونه شخصیت های نمایشنامه ی داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوستی در فرانکفورت دارد با پناه بردن به «تخیل ثانویه» با آفرینش جهانی ساخته و پرداخته ی ذهن شان، اضطراب های تنهایی و مرگ خود را از پنج مسیر مختلف روساختی و ژرف ساختی تسکین می دهند.
خوانش بینامتنی اسطوره ی میوه ممنوعه در سه نمایشنامه ی برتر جشنواره های تئاتر کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار نمایشی کودک و نوجوان، به ویژه وقتی پدیدآورندگان آن ها، در تعاملی بینامتنی با متون کهن، عناصر ساختاری مهمی از قبیل زمان، مکان، شخصیت های داستانی و گاه حتی همه ی یک پیکره ی داستانی را دستمایه ی کار خود قرار می دهند، گذشته از فراهم آوردن زمینه ی سرگرمی، تفریح و تخلیه ی روانی، از سویی کارکرد آموزشی دارد و از دیگرسو بستر مناسبی است برای انتقال میراث نیاکانی (سنت ها، آیین ها و ...) به آگاهی نسل امروز. یکی از این آبشخورهای برجسته، اسطوره و روایت های اسطوره ای است که همواره به اشکال مختلف در آیین ها، باورها و متون ادبی و هنری از جمله داستان ها، نمایشنامه ها و فیلمنامه ها بازتاب یافته است. در این جستار با بهره گیری از نظریه ی بیش متنیت ژرار ژنت، به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، چگونگی بازآفرینی اسطوره ی میوه ی ممنوعه (سیب) در سه نمایشنامه ی برتر جشنواره های تئاتر کودک و نوجوان، بررسی شده است. از مهم ترین یافته های پژوهش حاضر می توان به این موارد اشاره کرد: نویسندگان این نمایشنامه ها بیشتر با بهره بردن از روش گسترش متن (تراگونگی کمی)، بن مایه ی اسطوره ای میوه ی ممنوعه را به کار برده اند. البته در قسمتی از نمایشنامه ها نیز برای درک بهتر و جذاب کردن نمایش، تراگونگی محتوایی نیز به چشم می خورد. از این رو، زوایای پنهان این نمایشنامه ها در پیوند با این بن مایه ی اسطوره ای بهتر فهمیده می شود.
کارکرد خاطره از منظر «جریان سیال ذهن»: بررسی نمایشنامه خانمچه و مهتابی اثر اکبر رادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون متون مختلفی از زمان پیدایش شیوه جریان سیال ذهن در حوزه ادبیات داستانی ابتدا در غرب و سپس در ایران به این سبک نوشته شده اند، جریان سیال ذهن، برای اولین بار در حوزه روان شناسی توسط ویلیام جیمز معرفی شد. جریان سیال ذهن، شیوه ای بسیار متنی است که در حوزه درام کمتر به آن پرداخته شده است، و بیشتر در دنیای داستان قابل بررسی است، درحالی که در سال های اخیر متون متعددی به این شیوه نوشته شده اند. این پژوهش، به بررسی و مطالعه کارکرد و نمود خاطره از منظر شیوه جریان سیال ذهن با تمرکز بر نمایشنامه خانمچه و مهتابی اثر اکبر رادی نمایشنامه نویس معاصر ایران می پردازد. در این پژوهش، ابتدا زمینه های فلسفی، روان شناختی و ادبی توجه به آثار ذهنی در غرب مورد مطالعه قرار می گیرد، و بعد از آن به پیدایش شیوه جریان سیال ذهن در غرب پرداخته می شود، و سپس اصلی ترین مؤلفه های جریان سیال ذهن، از بعد روایت، گفتمان، زمان و طرح (پلات) مورد بررسی قرار می گیرند. و در انتهای این پژوهش، به پیدایش شیوه جریان سیال ذهن در ایران می رسیم. و در آخر بعد از مطالعه شیوه جریان سیال ذهن، این سبک از روایت را از منظر خاطره و مرور خاطرات با بررسی موردی نمایشنامه ی خانمچه و مهتابی بررسی می کنیم.
نقش فرهنگ پذیری در تغییرات تکنیک، ساختار و کارگان نرمه نای در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نرمه نای سازی بادی و یکی از سازهای اصلی ملودیک در موسیقی استان کردستان و منطقه مُکریان است که در حدود پنجاه سال اخیر رواج بیشتری در این مناطق داشته است. این ساز بیشتر در موقعیت های شادیانه برای اجرای گورانی به کار گرفته می شد. تبادلات فرهنگ موسیقایی این مناطق با سایر مناطق کردنشین و حوزه های موسیقی ایرانی عربی ترکی منجر به گسترش کارگان و پیدایش بسترهای اجرایی جدید مانند سالن کنسرت و ضبط های استودیویی شده است. بر همین اساس بعضی از نوازندگان نرمه نای برای انطباق با تحولات جدید، تغییراتی در تکنیک های نوازندگی و ساختار این ساز به وجود آورده اند. مقاله حاضر با استفاده از بنیادهای نظری موجود در زمینه فرهنگ پذیری موسیقی و تأثیر آن در تغییرات یک ساز، علت و نحوه تغییرات ساز نرمه نای در موسیقی استان کردستان را مورد بررسی قرار داده است. ارزیابی ها نشان می دهد که در اثر تبادلات فرهنگی صورت گرفته ازجمله ورود سازهای جدید به این منطقه، اجرای قطعات کُردی به صورت ارکسترال در سالن های کنسرت و لزوم همنوازی نرمه نای با سازهای دیگر در موقعیت های جدید اجرایی، تغییراتی در کاربرد نرمه نای به وجود آمده است. روند این تغییرات به گونه ای بوده که امکان حضور این ساز در موقعیت های اجرایی بیشتری فراهم شده است. این تحقیق به روش کیفی و بر اساس تحقیقات میدانی و مصاحبه های عمیق نگاشته شده است.
مقایسه تطبیقی عکس طراحی شده در اینستاگرام و عکس مفهومی با توجه به آرای لِو مانویچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
115 - 124
حوزههای تخصصی:
مطالعات لو مانویچ در اینستاگرام به بررسی گرایش عمومی مردم به عکاسی به ویژه نسل جوان اختصاص دارد. مانویچ به طور کلی عکس های به اشتراک گذاشته شده در اینستاگرام را به سه دسته عکس های عمومی، حرفه ای و طراحی شده تقسیم می کند. او پس از مقایسه ویژگی عکس های عمومی و حرفه ای با همتایان مشابه آن ها در قرن بیستم، عکس هایی طراحی شده را به طور مشخص منتسب به دوران ظهور اینستاگرام می کند. سبکی که به اعتقاد وی زیبا شناسی منحصر به فرد آن حاصل ترکیبی از انتخاب های فردی و امکانات اینستاگرام می باشد. این پژوهش قصد دارد با روش توصیفی تحلیلی به معرفی عکس های طراحی شده بپردازد و آن ها را با عکس های مفهومی در قرن بیستم قیاس کند. گردآوری داده ها در این پژوهش با استفاده از اسناد کتابخانه ای و منابع مکتوب الکترونیکی صورت پذیرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس شباهت های یافت شده بین دو گروه مذکور، عکس های طراحی شده را می توان در امتداد سیر تحول عکس های مفهومی برشمرد. همچنین مشخص می شود که تفاوت های آن دو نیز تحت تأثیر بستر ارائه عکس ها در اینستاگرام و همچنین ویژگی دوربین های تلفن همراه حاصل شده است. دو عامل مهمی که موجب می شود صرف نظر از شباهت های ساختاری، اهداف آن ها در مقابل یکدیگر قرار بگیرند.
سوگردانی از ساحت صنعت به ساحت هنر؛ امکان نجات بخش زمانه ما از نگاه هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیدگر در رساله پرسش از تکنیک ضمن صحیح دانستن تعریف های موجودشناسانه از صنعت یعنی صنعت به مثابه مجموعه ابزارآلات و وسایل یا فعالیت هدفمند انسانی، معتقد است این تعریف ها به هیچ وجه ذات یا حقیقت صنعت را به دید نمی آورند. در نگاهی وجودشناسانه، وی صنعت را - به مانند هنر- نحوی انکشاف وجود به واسطه آدمی میداند و عقیده دارد برخلاف هنر که انکشافی به نحو پوئسیس یعنی تحقق حقیقت وجود در موجودات است، صنعت انکشافی به نحو گشتل یعنی ظاهرشدن موجودات به عنوان منابع قابل بهره برداری است. هیدگر در این رساله گشتل را تقدیر انکشاف در عصر کنونی دانسته و مخاطرات آن را برای زمانه ما برشمرده است. اما درعین حال بین سرنوشت و تقدیر تفاوت قائل شده و بر این باور است که چنانچه بشر امروز خطر گشتل را - که بیش از همه متوجه سرشت انسانیاش است - به عمق جان دریابد، سوگردان خواهد شد. به عقیده وی با سوگردانی یا چرخش به سوی وجود، نسبت آدمی با وجود - از بُعد ُ به قرب- تغییر خواهد کرد و امکان تغییر تقدیر زمانه - از گشتل به پوئسیس- و در نتیجه امکان نجات از خطر گشتل در عصر جدید ّ میسر خواهد شد.
مصحف معظم: فرضیاتی درباره کاتب و زمان کتابت قرآن بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
41 - 50
حوزههای تخصصی:
در برخی از موزه ها و مجموعه های جهان برگ هایی از قرآنی عظیم نگهداری می شود که به قرآن بایسنغری مشهور است. به سبب پراکندگی برگ های این قرآن و در دست نبودن اسناد و مدارک موثق کافی تقریبا هیچ یک از تحقیقات انجام شده به شناخت روشن و متقنی از کاتب، زمان تولید و انگیزه تهیه این مصحف نرسیده است. آخرین اظهار نظر مورد توافق عموم محققان بر پایه گزارشی از قاضی احمد قمی، انتساب خط نسخه به عمر اقطع، خطاط اوایل عصر تیموریان است. در حال حاضر حدود 65 برگ از این قرآن در مجموعه آستان قدس رضوی نگهداری می شود که تحقیق بر آنها نکاتی تازه درباره خط این مصحف دربردارد. این مقاله پس از بررسی مختصر ویژگی های نسخه شناسانه این برگ ها به تحلیل و تدقیق در خط نسخه پرداخته و نشان می دهد در این نسخه دست کم سه دست خط متفاوت اما بسیار نزدیک به کار رفته است. همچنین از مقایسه این دست خط ها با قطعه ای رقم دار از عمراقطع مشخص می شود هیچ یک از آنها نمی تواند خط عمراقطع باشد. از نتایج دیگر زمان احتمالی تهیه نسخه، نیمه نخست سده نهم، و به طور دقیق تر بین 823-832ق (زمان حضور غیاث الدین جمشید کاشانی در سمرقند) است و نقش الغ بیگ در حمایت از نسخه بسیار پررنگ می نماید.
مطالعه تحلیلی و آیکونوگرافیک کهن الگوهای تزئینی نخستین کتیبه احداثی- روایی معماری اسلامی ایران، در گنبدخانه مجموعه شیخ جام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
43 - 57
حوزههای تخصصی:
مجموعه آرامگاهی شیخ احمد جام در شهر تربت جام، در زمره آثار فاخر معماری ایرانی، در طول زمان یکی از کانون های عمده عرفان و تصوف در شرق ایران و سرزمین خراسان بوده است. بنیان های این مجموعه با نظر ارادت یا مصلحت های مذهبی و حکومتی، در طول زمان و از سده هفتم هجری تا دوره قاجار، پیرامون حظیره شیخ احمد جام(441 تا536 ه .ق) از عارفان خراسانی قرن پنجم و ششم هجری شکل گرفته و آیینه ای تمام نما از هنر ایرانی-اسلامی را به نمایش گذاشته است. در میان بناهای این مجموعه، گنبدخانه به لحاظ تمرکزگرایی در ایجاد تزئینات و وجود کتیبه ای با مضمون احداثی- روایی از دوره « ملوک آل کرت هرات»، مقارن با عصر حاکمان ایلخانی، از جایگاه مطالعاتی خاصی برخوردار است که هدف نگارندگان از این پژوهش بررسی، تحلیل و تبیین جامع این کتیبه به منظور دستیابی به گاه نگاری معماری، شناخت بیشتر بنای گنبدخانه از نظر دوره های ساختمانی و تفسیر هنری الگوهای تزئینی این اثر بوده است. بر مبنای این تحقیقات، کتیبه سرتاسری گنبدخانه از معدود نگاشته های نادر و تاریخی «آل کرت» است که در مقایسه با مضامین کتیبه های هم دوره با توجه به نوع نوشتار، سلسله مراتب تاریخی، روایت گونه بودن و از نظر معناشناسی و مفهوم، نخستین کتیبه شناسایی شده احداثی در معماری اسلامی ایران با ماهیت تاریخی-روایی است. پژوهش پیش رو برای پاسخ به این سوالات صورت گرفته است :(1) متن کتیبه حاوی چه مضامین تاریخی، سیاسی، مذهبی و احداثی مهمی است؟ (2) کدام کهن الگوهای ایرانی-اسلامی در تزئین این کتیبه قابل بررسی است؟ شیوه تحقیقات در این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و تطبیقی علاوه بر مطالعات اسنادی و میدانی، کاربرد روش آیکونوگرافیک، به منظور بررسی کهن الگوهای آرایه ای به عنوان بخشی از مؤلفه فرهنگی و تدقیق در آفرینش های هنری و بهره گیری از آنالیزهای آزمایشگاهی به منظور تعیین ماهیت رنگ های به کار رفته در کتیبه گنبدخانه و تغییرات و تأثیرات شیمیایی در آنها بوده است. نتیجه پژوهش این واقعیت را اثبات نمود، کتیبه گنبدخانه علاوه بر کاربرد تزئینی در این بنا، شامل پیام های سیاسی، مذهبی، تاریخ اولیه بنیان در قالب رمزگونه و روایتی از بانیان تجدید معماری این بنا است که زمینه ها و حاشیه آن با کهن الگوهایی برگرفته از هنر ایرانی، تزئین شده است.
آگاهی تاریخی از هنر در مکتوبات اعتمادالسلطنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
39 - 46
حوزههای تخصصی:
دوران قاجار بالاخص عصر ناصری، سرآغاز شکل گیری تاریخ نگاری نوین ایران و مقارن با پیدایش مفهوم هنرهای زیبا در غرب است. محمدحسن اعتمادالسلطنه از مورخان برجسته ی این ایام بوده که به واسطه ی برخورداری از رویکردی نوین در تاریخ نگاری و علاقمندی به تحقیق و تفحص در آثار تاریخی و ابنیه، تالیفاتش در زمینه ی تاریخ هنرهای ایران حائز اهمیت هستند. در پژوهش حاضر، با راهبردی کیفی در چهارچوب مطالعات تاریخی و به شیوه ی تفسیری-تاریخی به بررسی مکتوبات او شامل تاریخ منتظم ناصری ، المآثر و الآثار ، مرآه البلدان و روزنامه ی خاطرات اعتمادالسلطنه پرداخته ایم. سوال اصلی پژوهش این است که آگاهی تاریخی از هنر در مکتوبات اعتمادالسلطنه چگونه است؟ و مصادیق این آگاهی کدامند؟ مرور آثار مذکور حاکی از وجود اطلاعاتی قابل تامل در رابطه با تاریخ هنر ایران اعم از بناها، آثار باستانی و هنری است که می تواند نویدبخش پیدایش روندی تازه در تاریخ نگاری هنر ایران در امتداد تحولات تاریخ هنر غرب و خصوصا فرانسه ی آن دوران باشد. آگاهی تاریخی اعتمادالسلطنه در مقام خاستگاه ظهور این اطلاعات، ذیل عناوین آشنایی با مطالعات غربی در باب تاریخ هنر، و شیوه های تاریخ نگاری هنر نزد او دسته بندی شده است. شیوه های تاریخ نگاری اعتمادالسلطنه نیز در توجه به هنرمندان، سکه شناسی و باستان شناسی، و اشاره به متون مرتبط با هنرها تجلی یافته اند.
ارزیابی جایگاه خوشنویسی و کتیبه نگاری در تزیینات بقعه سهل بن علی(ع) شهر آستانه (استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بقعه سهل بن علی از نمونه بناهای مذهبی ایران است که در40 کیلومتری جنوب غرب شهر اراک در شهر آستانه واقع شده است. این بنا دارای پیشینه ای تاریخی است که تاکنون از نظر معماری و تزیینات وابسته مورد تحقیق و بررسی قرار نگرفته است. تزیینات این بنا شامل دیوارنگاری، آینه کاری کتیبه نویسی و غیره است که در این بین کتیبه ها از نظر تعداد و تنوع بخش قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند. ازاین رو مقاله پیش رو با هدف معرفی جنبه های هنری این بنا، کتیبه های آن را مورد بررسی قرار داده است. اطلاعات این پژوهش براساس بررسی های میدانی و مطالعات کتابخانه ای گردآوری و به روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. از نتایج آن می توان به یافتن یک قطعه مفقودشده از قطعات خوشنویسی بنا مربوط به دوره قاجار را نام برد. همچنین براساس آنچه مورد بررسی قرار گرفت می توان گفت که خوشنویسی در این بنا به دو خط ثلث و نستعلیق محدود شده و با تکنیک های مختلف از جمله دیوارنگاری، حجاری و قطعه نویسی اجرا شده است. علاوه براین می توان هم زمان با جنبه تزیینی دو کارکرد مهم تاریخی و مفهومی را برای آن ها در نظر گرفت که در این بین عملکرد تاریخی کتیبه ها از آن جهت که نام هنرمندان، بانی بنا و تاریخ تعمیرات را در خود دارند بسیار حائز اهمیت هستند.
مطالعه تطبیقی تصویرانسان مَنطِقَهُ البُروج (زودیاک-مَن)در نگاره های ایران و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
92 - 106
حوزههای تخصصی:
علاقه بشر به سیارات و ستارگان و دخیل بودن آنها در زندگی و سرنوشت انسان به هزاران سال پیش برمی گردد. علم نجوم تاثیرات فراوانی برعلم پزشکی گذاشته است. یکی از موارد مهم آن، ظهور انسان «منطقه البروج» یا «زودیاک-من» بر پایه قرارگیری سیارات و ستارگان در آسمان و تطابق تاثیرات آن بر اندام های انسانی است. «زودیاک-من»، تصویر انسانی را نشان می دهد که جایگاه بروج فلکی دوازده گانه، بر روی بدن وی و تاثیرات پزشکی مربوطه به آن مشخص شده است. هر یک از این علائم، ماه و زمان مناسب برای جراحی هر یک از اندام های بدن یا مداوای پزشکی مناسب با بدن بیمار را بر اساس طالع وی مشخص می نماید. این تصویر در نسخه های مصور خطی پزشکی یا به صورت برگه هایی منفرد در ایران و هند مشاهده می شود. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیرگذاری زودیاک-من بر تمدن های باستانی ایران و هند در حوزه درمان؛ و همچنین نحوه برخورد هنرمندان بر ترسیم پیکره زودیاک-من. سوالی که در این پژوهش مطرح است که: چه ارتباطی به لحاظ مفاهیم و شیوه تصویرنگاری انسان منطقه البروج در نگاره های (منتخب) ایران و هند وجود دارد؟ با توجه به بررسی های به عمل آمده به صورت کلی: شیوه پیکره نگاری «زودیاک-من» در هر دو نگاره از یک الگو و اندیشه واحد پیروی می کند اما نحوه پردازش آن به صورت بومی درآمده است. روش تحقیق بصورت توصیفی-تطبیقی می باشد و از روش کتابخانه ایی برای انجام این پژوهش استفاده گردیده است.
مدخلی به اصول اجرای آثار بتهوون از طریق واکاوی ارتباط تجربه ی زیسته و آثار هنرمند (مطالعه موردی آپاسیوناتا در فامینور، شماره ۲۳ اپوس ۵۷)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اجرای آثار پیانو بتهوون، آنچه پیانیست ها را همواره با چالش ها و پیچیدگی هایی روبرو می کند، راه گشودن به بخش های دشوار اثر هم از نظر تکنیک و هم از نظر بیانگری احساسی است. در موسیقی بتهوون نوازنده بیش از هر آهنگساز رومانتیک دیگری برای اجرای بهتر اثر درگیر جهان فکری و زیست رنجورانه ی هنرمند و تاثیر مستقیم آن بر آفریده هایش است. ازین رو ایجاد زمینه ای برای این نوع مواجهه با اثر ضروری می نماید چرا که تاکید بر بستری که اثر در آن خلق شده است (نظر به آرای صاحب نظران علم هرمنوتیک) یکی از روش های مهم درک و تفسیر نهایی اثر است. در این مقاله سعی بر آن است که با رویکردی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر تجربیات نگارنده در اجرا و تدریس آثار بتهوون، ابتدا به مختصاتی از تجربه ی زیسته ی هنرمند در دوره های مختلف دست پیدا کنیم و به این مساله بپردازیم که بتهوون در چه بستری به ساختارشکنی و نوآوری دست یافته است. سپس به بررسی آنها (بالاخص در بخش دولوپمان) می پردازیم. در آخر به بررسی یکی از شاخص ترین آثار وی برای پیانو، «آپاسیوناتا» (سونات در فامینور، شماره 23 اپوس 57) و بررسی ساختاری وسبک شناسانانه و نیز نکات فنی و تکنیکی پرداخته شده و در انتها نیز پیشنهاداتی برای اجرای هرچه صحیح تر اثر آمده است.
یک خوانش پدیدارشناختی از انتزاع در نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این موضوع که تصاویر قادر به نمایش چیزهایی کاملاً متفاوت از خودشان هستند، از زمان افلاطون برای فیلسوفان جذاب بوده است. از جمله فیلسوفانی که به این حوزه پرداخته اند پدیدارشناسان هستند، آنها از زوایای مختلف به تصاویر نزدیک می شوند. در این مقاله سعی می شود به این سؤال پاسخ داده شود که چگونه می توان از مفاهیم پدیدارشناختی برای درک انتزاع در نقاشی کمک گرفت؟ در این نوشتار متأثر از ادموند هوسرل، از مفاهیم [افق، تقلیل پدیدارشناختی، زیست جهان، اپوخه] کمک گرفته شده است تا نشان بدهد چه ارتباطی بین انتزاع، جهان و تقلیل پدیدارشناختی وجود دارد. نتیجه مورد تأکید مقاله این است که هنرمند مانند پدیدارشناس از جهان طبیعی و روزمره دور می شود و عمیق تر به جهان نگاه می کند و زیست جهان فراموش شده را دوباره احیا کرده و شکاف بین آگاهی و جهان را پُر می کند. از این نظر دو نتیجه قابل تحصیل است: یکی اینکه کارکرد انتزاع در هنر نشان دادن این بازگشت به جهان و روابط درونی ناشناخته آن است. دیگر اینکه تمام نقاشی ها انتزاعی هستند. زیرا دنیای قابل رؤیت را نشان نمی دهند، بلکه نیروهای نامرئی فعال در جهان را نشان می دهند. همچنین مفهوم اپوخه پدیدارشناختی و تمایزش با اپوخه زیبایی شناختی نشان می دهد، نقاشی ها معنایی فراتر از عناصر تصویری دارند که باید با تمرین طولانی اندیشیدن هنری آن را آموخت.
بررسی ساختار روایتی اسطوره معاصر در قهرمانان مارول با تمرکز بر مجموعه فیلم های انتقام جویان
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
71 - 81
حوزههای تخصصی:
انسان زمانی که با شرایطی فراتر از قدرت و توان و درکش روبه رو می شود اساطیر را می سازد؛ اساطیری که دارای شجاعت و توانایی های ویژه باشند. ابرقهرمانان سینما را به دلیل اشتراکاتی که با اسطوره های کلاسیک دارند، می توان «اسطوره ی معاصر» خواند. این پژوهش با تکیه بر نظریات امبرتو اکو، نحوه ی روایت و مؤلفه های حاکم بر آن از منظر شخصیت (هویت دوگانه ی قهرمان)، طرح تکراری، توطئه و تضاد و همچنین زمان و مکان مورد بررسی قرار می دهد. سوال اصلی این پژوهش آن است که چه مؤلفه هایی از اسطوره ی معاصر، در ابرقهرمانان نوظهور سینمای امروز، قابل ردگیری هستند؟ هدف این پژوهش بررسی و تبیین مؤلفه های حاکم بر این ابرقهرمانان و نحوه ی بازنمایی روایی و تصویری اسطوره ی معاصر در سینماست و برای نیل به این مقصود، دو فیلم انتقام جویان (2012، جاس ویدون ) و انتقام جویان عصر اولتران (2015، جاس ویدون) ساخت استودیو ماروِل مورد تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی است، که با مراجعه به منابع مکتوب و فیلم های مورد تحلیل انجام گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که مولفه های روایتی به صورت نشانه ها و ویژگی های ابرقهرمانان کمیک ها و فیلم ها در روایت نمود عینی می یابند
الگوی ساختاری حاکم بر نگاره های «آب تنی شیرین» در سنت نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
146 - 160
حوزههای تخصصی:
روایت آب تنی شیرین از خمسه نظامی، یکی از موضوعات ادبی است که در دوره ها و مکاتب مختلف نقاشی ایرانی، هنرمندان متعددی در به تصویر کشیدن آن دست به قلم برده و آثار بزرگی خلق کرده اند. از سوی دیگر، به نظر می رسد که در سنت نقاشی ایرانی برای هر موضوع یا روایت ادبی، قراردادهای بصری از پیش تعیین شده و تعریف شده ای مفروض بوده است و نگارگران در هر دوره و مکتبی در آثار خود به همان ساختار وفادار و متعهد بوده اند. تداوم این قراردادها، آن ها را به الگوی ساختاری در همان موضوع ادبی تبدیل می کرد. هدف این مقاله یافتن الگوی ساختاری حاکم بر تصویرگری روایت آب تنی شیرین در سنت نقاشی ایرانی است؛ و درصدد پاسخ به این سؤال است که نگاره ها با موضوع «آب تنی شیرین» به لحاظ ساختاری چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟ این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام شده است و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده مستقیم تصویر نگاره هاست. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی می باشد.شباهت ساختاری نگاره ها در تصویرگری روایت آب تنی شیرین شامل «خطوط رهنمون گر و نقطه تمرکز نگاره»، «گردش چشم در نگاره و شکل دیدگانی» و «جهت نگاه پیکره ها» است. نگارگران از دو خط رهنمون گر موربِ موازی که هر یک با قطر کادر اصلی نگاره، زاویه 90 درجه تشکیل می دهند، برای جاسازی عناصر نگاره، به ویژه پیکره خسرو و شیرین بهره برده اند. گردش چشم در نگاره با مثلث دیدگانی منطبق است. همچنین از آنجا که گروهی از نگاره ها دارای تقارن محوری با گروه دیگر هستند، از این رو جهت حرکت چشم بر سطح اثر متفاوت است. امتداد جهت نگاه خسرو به شیرین، مانند دیگر نگاره های نظرگاه در سنت نقاشی ایرانی، به صورت مایل و از بالا به پایین است. از طرف دیگر، اگرچه نگارگران در تصویرگری این روایت کمتر دست به ساختارشکنی زده اند، اما نگاره ها در مؤلفه «تناسبات کادر» با یکدیگر تفاوت ساختاری دارند.
عکاسی و سیاست در ایران پیشاانقلابی: نبرد بر سر تصویر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
115 - 123
حوزههای تخصصی:
رابطه تنگاتنگ عکاسی با واقعیت به عنوان واقع گراترین شکل بازنمایی، به آن قدرت اقناعی منحصربه فردی می بخشد. همین امر باعث میشود که عکس به ابزاری بی رقیب در انتقال پیام های سیاسی و ترویج باورهای ایدئولوژیک بدل شود. هرچند از عکاسی میتوان در راستای پیشبرد منافع طبقات حاکم بهره گرفت، عکاسی در دست منتقدان و مخالفان وضع موجود نیز میتواند به ابزاری برای مبارزه سیاسی بدل شود. این مقاله می کوشد با تمرکز بر گفتمان های سیاسی پیش از انقلاب اسلامی، نشان دهد که چگونه عکاسی می تواند فراتر از فعالیتی هنری، به کنشی سیاسی بدل شود. یافته های پژوهش نشان میدهد که دو جریان واقعگرایی آرمانگرایانه و واقعگرایی انتقادی در عکاسی در این دوران، در واقع انعکاسی از تقابل میان دو گفتمان پهلویسم و جریان چپگرا در سالهای منتهی به انقلاب بوده است که در آن هر جریان سیاسی تلاش میکرد از طریق عکس و عکاسی مشروعیت گفتمانی خود را به اثبات برساند. در پژوهش حاضر از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده و از منابع کتابخانه ای و اسنادی به منظور جمع آوری داده ها بهره گرفته شده است. در این تحقیق تلاش شده است با اشاره به گفتمان های سیاسی رقیب در دوران پهلوی، بستری برای تبیین سیر تحول معنای عکاسی و تحلیل تصاویر عکاسی در ایران فراهم آید.
مفاهیم استایل در محصول، خودرو و ارتباط آن با برند؛ پژوهش موردی: فیس لیفت نمای جلوی خودروی رانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
109 - 121
حوزههای تخصصی:
استایل، واژه ای کلیدی در طراحی محسوب می شود. یکی از مهمترین و اولین عواملی که مشتریان به هنگام مواجه با محصول، با آن رو به رو می شوند، استایل آن است. برندها با درک اهمیت این موضوع، از استایل محصول به عنوان عنصری جذب کننده و متمایز کننده در رقابت استفاده می کنند. همچنین، آن را فرصتی برای انتقال ارزشها و فرهنگ خود می دانند و به واسطه ی آن به گفتمان و تعامل با مشتریان می پردازند. لذا برای رسیدن به چنین اهدافی، باید درک درستی از مفاهیم و مباحث پیرامون استایل، وجود داشته باشد. در این مقاله، به کنکاش در مفاهیم استایل پرداخته و این مفاهیم توسعه داده شده اند. با توجه به اهمیت استایل در طراحی خودرو، یافته ها و نتایج حاصل در این حوزه، بسط داده شده و عناصر مرتبط با استایل خودرو، شناسایی و فرایندی ترکیبی برای طراحی پیشنهاد شده است. بر اساس نتایج و فرایند پیشنهاد شده و ابزارهای گوناگون مورد استفاده، طراحی عملی مبتنی بر معیارهای عملکردی، استایل و زیباشناسی همچون: تهاجمی واسپورت بودن، خلاقانه و ترند بودن، در قالب یک پروژه در شرکت ایران خودرو برای گروهای هدف مردان و زنان جوان، انجام وتوسط کارشناسان مورد راستی آزمایی قرار گرفت. در نهایت، طرح پروژه ی فیس لیفت رانا برای برند ایران خودرو پیشنهاد گردید.
مطالعه ی بازنمایی «سفره ایرانی» در سینمای ایران با رویکرد نشانه شناسی
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
65 - 79
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده تا با رویکرد نشانه شناسی، شیوه بازنمایی سفره های غذا در سینمای ایران و نسبت آن با پیوندهای اجتماعی، مطالعه و معنای ضمنی آنها تفسیر شود. بدین منظور بر اساس منطق نمونه گیری نظری، فیلم هایی (از سینمای بعد از انقلاب) انتخاب شده اند که در آنها غذا و تهیه آن از مضامین اصلی و یا گرد هم آمدن شخصیت های اصلی به بهانه صرف غذا از فصل های کلیدی در روایت به شمار روند. این مطالعه مطالعه ای توصیفی- اکتشافی است که با این فرضیه آغاز شد که تصویر سفره های غذا در سینمای ایران به ضرورت فرهنگی موجبات برقراری پیوند های اجتماعی را ایجاد می کند ؛ اما در ادامه پیوند ضمنی این پدیده با مفاهیمی چون جنسیت و طبقه نیز آشکار شد. به این معنا که تصویر سفره های غذا در سینمای ایران، تصویری است که با مناسبات جنسیتی و در واقع زنانه گی و همچنین تمایزات طبقاتی پیوندی انکار ناپذیر دارد. به این معنا که سفره در سینمای ایران، پدیده ای زنانه و خانوادگی است که موجب ایجاد پیوندهای قوی اجتماعی می شود و محتوا و شیوه چینش آن طبقه اجتماعی افراد پیرامون آن را نمایندگی می کند.