مطالب مرتبط با کلیدواژه

ذبیح بهروز


۱.

نقدی بر دوره 2820 سالی در گاهشماری هجری شمسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دوره 2820 سالی تقویم هجری شمسی دوره 128 سالی ذبیح بهروز احمد بیرشک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۰ تعداد دانلود : ۶۱۷
دوره ها رکن رکین گاه شماریهاى ایرانى از آغاز تا به امروز بوده است. در دوران هخامنشیان گاه شمارى شمسى- قمرى با دورهء19ساله به کار مى رفته است. سلوکیان گاه شمارى شمسى- قمرى با دورهء25 ساله را به کار مى بردند. اشکانیان در آغاز همان شیوهء سلوکیان را ادامه دادند، ولى به زودى با مبدأ مستقلى که از شروع سلطنت سلسلهء خود تأسیس کردند گاه شمارى شمسى را رسمیت دادند. در دورهء ساسانیان گاه شمارى دورهء اشکانیان به دو صورت عرفى و وهیژکى (بهیزک) متداول گردید. دورهء برقرارى کبیسه در هر 120 سال در دورهء ساسانیان موضوع مطالعات بسیارى از محققان ایرانى، شرق شناسان شده است. کبیسهء مضاعفى که در سال 461 م در دوران سلطنت فیروز (459-484 م) پسر یزدگرد دوم در گاه شمارى وهیژکى برگزار شده است، نزدیک به 600 سال یعنى تا تأسیس مبدأ گاه شمارى جلالى نقطهء عطف محاسبات برقرارى کبیسه در گاه شماریهاى ایرانى در ایرأن وحتى سایر مناطق در قلمرو اسلامى بوده است. شیوهء برگزارى کبیسه در گاه شمارى جلالى یکى از افتخاراتی است که منجمان و ریاضى دانان ایرانى نزدیک به هزار سال پیش به آن دست یافته اند. متأسفانه هیح گاه و حتى در دوران معاصر براى کاربرد دوره هاى برقرارى کبیسه و بسیارى دیگر از ارکان اصلى گاه شمارى محمل قانونى لازم تدارک
۲.

تحلیل گفتمان انتقادی ملی گرایی دوره پهلوی اول و بازتاب آن در نمایشنامه های ذبیح بهروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی ملی‌گرایی باستانگرایی پهلوی اول نمایشنامه ذبیح بهروز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۸
پژوهش در باب ملی گرایی در ادبیات نمایشی ایران دوره پهلوی اول، همواره مورد توجه پژوهشگران معاصر بوده است. در این دوره، رضاشاه تمام تلاش خود را مصروف به گسترش ملی گرایی و احیای فرهنگ باستانی می کند؛ بنابراین گفتمان غالب، ملی گرایی است. ذبیح بهروز نیز، که در همین دوران نمایشنامه می نویسد، در آثاری چون جیجک علیشاه، شاه ایران و بانوی ارمن و شب فردوسی متمرکز به نوعی ملی گرایی مبتنی بر بازگشت به شکوه گذشته است. در این پژوهش با بهره گیری از نظریه تحلیل گفتمان انتقادی «فرکلاف»، به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای، به مطالعه تطبیقی گفتمان غالب ملی گرایی پهلوی اول و مؤلفه های ملی گرایانه مورد نظر بهروز پرداخته شده است. لذا این مقاله در پی پاسخ به این پرسش ها است که اولاً، بازتاب گفتمان غالب ملی گرایی پهلوی اول در نمایشنامه های ذبیح بهروز چگونه بوده است و ثانیاً، وجوه اشتراک و افتراق گفتمان غالب ملی گرایی و نمایشنامه های بهروز چیست. بنابراین، ابتدا به معرفی مفاهیم طرح شده در پژوهش پرداخته خواهد شد، سپس به تحلیل گفتمان غالب ملی گرایی پهلوی اول و چگونگی بازتاب آن در نمایشنامه های بهروز پرداخته می شود و درنهایت، وجوه اشتراک و افتراق موجود در این آثار، شناسایی می شود. از نتایج این پژوهش می توان به بازتاب مستقیم ملی گرایی پهلوی اول با اندکی تفاوت در آثار نمایشی ذبیح بهروز اشاره کرد