مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
زیورآلات
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
37 - 66
حوزه های تخصصی:
زیورآلات معاصر در جایگاه هنر عینی و کاربردی، در پیکره خود علاوه بر نقش مایه های تصویری، دربرگیرنده نقش مایه های نوشتاری است، چنان که پیکره زیورآلات به مثابه بوم نقاشی به بازتاب روایت های کلامی می پردازد. نقش مایه ﺷﺪن ﻧﻮﺷﺘﺎر به دنبال استفاده از ﻧﻘﻮش ﺳﻨﺘﯽ ﻫﻨﺮ اﯾﺮان و ﺑﻬﺮهﮔﯿﺮی از ﻋﻨﺎﺻﺮی از ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﺎمه اﯾﺮاﻧﯽ و تایپوگرافی ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺮﺧﯽ از طراحان زیورآلات معاصر ایرانی با تأکید فراوانی در دهه های اخیر مورد استفاده قرار گرفته است. مطالعه پیش رو با نگاهی بینارشته ای به بررسی علت یابی حضور نقش مایه های نوظهور نوشتاری در رمزگان زیورآلات این عصر می پردازد. این جستار با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و اﺗﺨﺎذ روﯾﮑﺮد ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﻔﺘﻤﺎن لاکلو و موف و نشانه شناسی نوشتار، ﺑﻪ ﺑﺎزﺧﻮاﻧﯽ و ﺑﺮرﺳﯽ ﯾﮑﯽ از ﺗﺤﻮﻻت زیورسازی، در ﻣﻘﻄﻌﯽ از ﺗﺎرﯾﺦ ﻣﻌﺎﺻﺮ طراحی زیورآلات پرداخته است. این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که، ﭼﻪ ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﻣﻮﺟﺐ اﺳﺘﺤﺎله ﻧﻮﺷﺘﺎر و ﺧﻮﺷﻨﻮﯾﺴﯽ ﺑﻪ نقش مایه در زیورآلات معاصر ایرانی شده است. رهاشدن از قیود کارکردهای سنتی و صرفاً تزیینی زیورآلات، تأکید بر اهمیت محتوای متون و انتقال پیام به مخاطب و تبدیل شدن زیورآلات به رسانه ، عامل اصلی استحاله نقش مایه های تصویری دیداری به نقش مایه های نوشتاری در پیکره زیورآلات معاصر شده است.
زیورآلات زنانه دوره صفوی با تأکید بر نوع موتیف های تزئینی
حوزه های تخصصی:
دوره صفوی یکی از دوره های درخشان تاریخ، هنر و فرهنگ ایران است که با توجه به قدرت حکومت مرکزی در این دوره هنرها هم رشد قابل توجهی نموده و از دوره های درخشان هنری تاریخ ایران است. هنر ساخت و طراحی زیورآلات در ایران پیشینه ای چند هزار ساله دارد که این پیشینه باعث شده است که هر دوره هنر زیورسازی مشخصه های خود را داشته باشد و با فرهنگ و آئین و رسومات مردم جامعه در هر طبقه ای آمیخته شود. در این پژوهش به مطالعه زیورآلات دوره صفویه پرداخته شده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و موزه انجام شده و در پایان این پژوهش مشخص گردید که بیشترین نقوش به کار رفته شامل نقوش هندسی، گیاهی و کتیبه بوده است. تکنیک ساخت، بیشتر قالبی و در مواردی به صورت دستی بوده است. در هنر زیور سازی دوره صفویه جایگاه مذهب شیعه به خوبی مشخص و بارز است و این نشان از قدرت مذهب شیعه در جامعه و هنر دوره صفویه دارد. در این دوره فلزات طلا، نقره و فولاد برای ساخت و تولید زیورآلات مورد استفاده بوده است که در کنار این فلزات سنگهای قیمتی هم استفاده شده است.
خوانش بیش متنی نقش مایه انار در زیورآلات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
43 - 58
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تقلید و الهام از آثار هنری گذشتگان، در شکل گیری اثری نو و خلاقانه قدمتی طولانی دارد. زیورآلات نیز به عنوان یکی از هنرهای غنی ایران زمین، از این قاعده مستثنی نیست. زیورآلات فارغ از مفهوم سرمایه ای، همواره ابزاری برای بازتاب هویت فرهنگی جوامع است و نقشی بارز در مراسم آیینی یک جامعه، باورهای مردم در گذشته و شناخت اندیشه های آنان ایفا می کند. در جستار حاضر با توجه به اهمیت نقش مایه انار در فرهنگ ایران زمین، تکرار این نقش مایه در متن زیورآلات باستانی ادوار مختلف و رجعت به این نقش مایه در زیورآلات معاصر، آرایه پرکاربرد انار انتخاب شده است. هدف: هدف از این پژوهش، مطالعه و بررسی چگونگی ارتباط فرم های بازنمایی شده انار، در زیورآلات معاصر و پیش متن های برگرفته آنها در زیورآلات باستانی است. جستار حاضر در راستای پاسخ به این سؤال است که ارتباط زیورآلات معاصر با پیش متن های خود چگونه تبیین می شود؟ در فرآیند اقتباس این آثار از زیورآلات باستانی ملهم از نقش مایه انار چه تغییراتی صورت گرفته است؟ روش تحقیق: این پژوهش با هدف بنیادی به شیوه توصیفی– تحلیل و تطبیقی است که با روش ترامتنیت و رویکرد بیش متنی صورت گرفته است. نتیجه گیری: در جمع بندی نتایج این پژوهش چنین به نظر می رسد، هنرمندان معاصر با حفظ ماهیت انار با تغییرات فرمی، برهم زدن تقارن، استفاده از فضاهای منفی و مثبت، ترکیب رسانه های مختلف با زیورآلات، به بازنمایی فرم انار در پیکره زیورآلات معاصر مبادرت ورزیده اند. ارتباط میان متن های پیشین و پسین در زیورآلات با گستره های متفاوت برگرفتگی، صراحت و اشتقاق در هردو دسته تغییری و تقلیدی به وقوع پیوسته است.
شمایل نگاری پوشش و آرایه های زن قاجار به روایت تابلوی «دختر با طوطی» اثر مهرعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
29 - 38
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: درتاریخ هنرایران، نقاشی قاجار از جایگاه ویژه ای برخوردار است و پیکرنگاری به عنوان شاخه ای برجسته از نقاشی در دوره حکومت فتحعلی شاه قابل تأمل است. دراین دوره زنان، به عنوان یکی از سوژه های اصلی نقاشان، غالبا بدون حجاب ، با آرایشی غلیظ، و آراسته به زیورآلات بسیار تصویر شده اند. مهرعلی یکی از نقاشان شاخص این دوره است که، علاوه بر پیکرنگاری از شخص شاه، تعداد اندکی از زنان قاجاری را نیز به تصویر کشیده است. در تابلوی «دختر با طوطی» منسوب به مهرعلی نقاش دربار فتحعلی شاه، پوششی متفاوت از آنچه به عنوان پوشش رایج زنان قاجار است مشاهده می شود. هدف: هدف این تحقیق تحلیل پوشش و آرایه های زن در تابلوی مهرعلی و میزان هم سویی آن با پوشش و آرایه های متداول زنان قاجار از منظر شمایل نگاری است. بدین منظور سعی شده است تا، از طریق توصیف و تحلیل مضمون های واقع در این اثر، لایه های پنهان در آن آشکار شود. این مقاله در پی یافتن دلیل انتخاب پوشش و زیورآلات در نقاشی این زن است. روش تحقیق: این تحقیق به صورت کیفی (توصیفی-تحلیلی) و به روش تحلیل محتوایی صورت گرفته است. چارچوب نظری تحقیق براساس رویکرد شمایل نگاری مکتب اروین پانوفسکی1 و منابع تحقیق به شیوه اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش مخاطب را با نوع متفاوتی از پوشش زنانه آشنا می کند که کمتر شباهتی با البسه رایج زنان قاجاری دارد و در اسناد و کتب تاریخی نیز اشاره ای به آن نشده است. نوع پوشش تصویرشده در تابلوی مهرعلی تحت تأثیر لباس زنان هندی در عصر گورکانیان است و شیوه آرایش زن در تابلوی مورد نظر متأثر از ادبیات و بازنمایی تشبیهات آن در نقاشی است.
بازتاب مفاهیم اساطیری در هنر جواهر سازی دوره هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر جواهر سازی در کنار هنرهای دیگر دوره هخامنشیان نمایانگر شکوه و عظمت امپراطوری کورش کبیر و جانشینانش بود.نقوش و نمادهای منقور بر جواهرات و زیورآلات دوره هخامنشیان، در واقع نموداری از پیشینه ی باورها و اعتقادات کهن ایران باستان است که در قالب هنر عصر هخامنشیان خلاصه می شود.کاربرد این مفاهیم نمادین در هنر جواهر سازی این دوره، متاثر از عناصر فرهنگی، دین، مذهب و اساطیر ادوار قبل و نیز تأثیر پذیری از مناطق همجوار امپراطوری هخامنشیان است. هدف از این پژوهش شناخت و مطالعه ی برخی از نمادها و مفاهیم اساطیری است که به صورت برجسته در هنر جواهر سازی و زیورالات دوره هخامنشی به کار رفته است.در این مقاله با بررسی نقوش منقور بر نمونه هایی از این آثار مانند دست بندها، گردن بندها و گوشواره ها در موزه بریتانیا، مهیو، بوستون و لوور، مشخص گردید که بازتاب باورها و اعتقادات در قالب مفاهیم نمادین در هنر آن دوره به ویژه هنر جواهر سازی به روشنی دیده می شود.شاهد این ادعا نقوش و مفاهیم نمادینی است که به کرات در آثار هنری هخامنشیان می توان دید، از جمله استفاده از شیر- دال(گریفین) که یک موجود ترکیبی است در دستبند یا بازوبند، نمایش فروهر در قالب گردنبند و همچنین استفاده از خدای بس در گوشواره و آویزهای تزیینی است.
مطالعه تطبیقی سیر تحول و تطور زیورآلات ایران در دوره هخامنشی و اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
97 - 109
حوزه های تخصصی:
سرزمین ایران با دارا بودن ذخایر معدنی، جاذبه های طبیعی و دست ساخته های ارزشمند هنری و نیز تنوع و گوناگونی فرهنگ و اندیشه در ادوار مختلف تاریخی بر هنر و تمدن سایر ملل تأثیرگذار بوده و همواره، دارای جایگاه شایان توجهی در جهان است. این منابع طبیعی و خدادادی از یک سو و تاریخ و تمدن کهن آن از سوی دیگر، زمینه ساز و پشتوانه فعالیت های تولیدی-اقتصادی و نیز سبب غنای اجتماعی و تنوع فرهنگی در تمامی ادوار تاریخی آن بوده است. هدف اصلی در این مقاله، رسیدن به یک منظر روشن از خط سیر و تکامل و تحول زیورآلات در ایران باستان از ابتدای دوره هخامنشی تا انتهای دوره اشکانی است. در این راستا، ابتدا، به بررسی جنبه های مختلف هنری و کاربردی برخی از آثار گران بهای کشف شده از دو دوره متوالی هخامنشی و اشکانی و سپس، به بازنمایی شباهت ها و تفاوت های موجود در آن ها از طریق تطبیق موضوعی نقش مایه ها و فرم های به کار رفته و معرفی سنگ های قیمتی و کاربردی در هنر زینتی آنان می پردازیم. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای(اسنادی)، روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی است. یافته ها نمایان گر وجوه اشتراک و افتراق فرم و نقش اشیای گران بهای مکشوفه و به ویژه، آرایه ها و زیورآلات برجای مانده از این دو دوره و نقش مهم آنان در بازنمایی تأثیر اعتقادات، اساطیر و باورهای ایرانیان در ادوار مختلف بر یک دیگر و بر سایر ملل است.
مطالعه تطبیقی نمادگرایی در زیورآلات اقوام ترکمن و بلوچ در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم ماشینی شدن زندگی، هنوز زنان و مردانی هستند که با دستان هنرپردازشان، هنرهای دستی کم نظیری را خلق می کنند که حاصل ذوق و ابتکار آنان است. از دیرباز، زیورآلات بین اقوام مختلف ایران از اهمیت خاصی برخوردار بوده زیرا این گونه هنرهای صناعی، زاییده ذهن خلاق و مبتکر آنان و نیز انعکاس دهنده فرهنگ، آداب و رسوم و سنت های آنها بوده است. شاید بتوان با مطالعه تطبیقی زیورآلات اقوام مختلف ایران و بررسی وجوه تشابه و افتراق بین آنها و هم چنین با رمزگشایی زیورآلاتی که مفاهیم خاصی را تداعی می کنند، گامی در جهت اعتلای این هنر برداشت. بیان و معرفی مفاهیم خاص زیورآلات این اقوام می تواند مؤثرترین راه در احیای دوباره این هنر رو به فراموشی برای ترکمن ها، بلوچ ها و حتی اقوام دیگر باشد. پژوهش حاضر به روش تاریخی- تحلیلی انجام گرفته و از شیوه های کتابخانه ای و میدانی جهت گردآوری داده ها استفاده کرده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مفاهیم نمادین زیورهای ترکمن و بلوچ است. زیورآلاتی که زنان، دختران و حتی مردان به وفور از آنها استفاده می کنند. این پژوهش بر این فرض استوار است که باورها و اعتقادات اقوام ترکمن و بلوچ، همواره در ساخت زینت آلات آنها دخیل بوده است. هم چنین این سوال مطرح است که با وجود فاصله جغرافیایی این اقوام، آیا تشابهات به دست آمده می تواند به تأثیرپذیری باورهای آنها از یکدیگر مرتبط باشد یا خیر؟ این تحقیق به بررسی زیورآلات اقوام ترکمن و بلوچ ایران پرداخته و تلاش نموده است زیورآلات این دو قوم را با رویکرد نمادگرایی مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. از نتایج تحقیق، می توان به تشابه این دو فرهنگ در باورها و اعتقادات و نیز اهمیت استفاده از زیورآلات با دلایل آیینی اشاره کرد.
نقش مایه های به کاررفته در هنر سیستان و بلوچستان (مطالعه موردی سفال، دست بافته ها، رودوزی ها، زیورآلات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران قرار دارد و متشکل از دو منطقه: سیستان و بلوچستان است. تزئینات در این دو منطقه، شکل های بسیار متنوعی دارد. بارزترین آنها را می توان در سفال های مکشوفه از تپه های باستانی، فرش، سوزن دوزی و زیورآلات مشاهده کرد. عوامل مختلف طبیعی و فرهنگی و تاریخی باعث شکل گیری رنگ و فرم در تزئینات این دو منطقه شده است. هنرمندان این دو منطقه در تزئینات آثار خود خصوصیات و کیفیت های بصری را رعایت کرده اند. تلاش نگارندگان در این پژوهش بررسی نقشمایه های تکرارشونده در چهار رشته صنایع دستی است. هدف این مقاله، مطالعه تحلیلی و مقایسه تطبیقی برمبنای جمع آوری اطلاعات و مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی نقش مایه های تکرارشونده است. پرسش های قابل طرح: چه شباهت هایی میان نقوش به کاررفته در صنایع دستی از دوران باستان تا عصر حاضر در دو منطقه وجود دارد؟ چه رابطه ای میان نقوش و محیط طبیعی این دو منطقه وجود دارد؟ چه رابطه ای میان نقوش و عقاید مردمان این دو منطقه وجود دارد؟ انتخاب این چهار رشته از بین صنایع دستی قرابت نقش مایه های تکرارشونده است. سعی برآن بوده که نقش مایه هایی را انتخاب کنیم که همریشه در فرهنگ و باور مردمان این دو منطقه و هم بیشترین کاربرد را برای تزئین داشته باشند. در این تحقیق، نقش مایه های تکرارشونده براساس متغیرهای مناسب به چهار گروه تقسیم می شود که در هر گروه نقش مایه های متعدد براساس ساختار و شباهت ظاهری در بین نقوش هندسی، حیوانی، گیاهی، مورد تحلیل قرار خواهند گرفت. نقش مایه های مورد بحث عبارت اند از: مثلث، لوزی، مار، ماهی، درخت زندگی. درنهایت روشن می شود که بعضی از نقش مایه ها از دوران باستان تا عصر حاضر سیر تکاملی را پیموده است. نیز با توجه به نحوه اجرا در هریک از چهار رشته صنایع دستی می توان قصد و منظور هنرمند را دریافت و نشان داد.
کاربرد سنگ های زینتی در زیورآلات ایرانی (نمونه موردی سنگ فیروزه)
حوزه های تخصصی:
سنگ های قیمتی یکی از منابع درآمدزا و اشتغال زا در دنیا به شمار می روند که پتانسیل ایجاد ارزش افزوده قابل توجهی را در خود نگاه داشته اند. به طوری که امروزه استخراج، فرآوری و صادرات سنگ های قیمتی بخش مهمی از اقتصاد کشورهایی چون آفریقای جنوبی، برمه، تایلند، چین، هند، ایالات متحده و بسیاری از کشورها را تشکیل می دهد و تصور حذف این صنعت برای تعدادی از این کشورها حکم حذف صنعت نفت در کشور ما را دارد. در کشور ما برخلاف منابع قابل توجهی از سنگ های قیمتی، تاکنون عملیات اکتشافی سیستماتیک و اقدامات چشمگیری برای استخراج و فرآوری صورت نگرفته است و تنها اندکی به صورت خام مورد بهره برداری غیراقتصادی قرارگرفته است فیروزه از سنگ های نیمه قیمتی است که استفاده از آن در ایران دوره باستان و بعدازآن در دوره اسلامی رواج بسیاری داشته است. این سنگ برای ساخت انواع آثار در حوزه هنرهای صناعی به کاربرده می شده است. بهترین نوع فیروزه را عمدتاً مربوط به ایران می دانند. رنگ زیبای سنگ فیروزه، موجب استفاده از آن برای ساخت زیورآلات شده است، از طرفی اعتقاداتی که از دوره باستان نسبت به رنگ فیروزه ای و سنگ فیروزه وجود داشت و نیز تشدید این اعتقادات در دوره اسلامی باعث شد تا این سنگ بسیار موردتوجه قرار گیرد. با استناد به منابع مکتوب درگذشته و نیز زیورآلات برجای مانده می توان به اهمیت و جایگاه این سنگ پی برد. در این مقاله سعی شده است. بامطالعه منابع مکتوب که شامل اشعار فارسی، کتاب هایی در خصوص شناخت کانی ها و همچنین سفرنامه های تاریخی و نیز نمونه های آثار برجای مانده از گذشته بتوان به جایگاه و اهمیت این سنگ از گذشته های دور تاکنون پی برد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و میدانی و روش تحقیق تاریخی- توصیفی است.
واکاوی ترجمه های فارسی واژگان قرآنی: مطالعه موردی واژه «اَسَاوِر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه قرآن کریم به زبان عربی نازل شده است ، فهم دقیق واژگان و ترجمه آن همواره برای غیر عرب زبانان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. توجه به معنای دقیق واژگان مهم ترین گام در ترجمه صحیح و رعایت امانت داری به شمار می رود. در این میان، واژه «اساور» که چهار بار در قرآن به کار رفته وبه عنوان یکی از نعم بهشتی معرفی شده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با بهره جستن از روش توصیفی- تحلیلی طی مراحلی به بررسی معانی واژه قرآنی «اساور» و واکاوی ترجمه های فارسی آن پرداخته است. در وهله نخست، واژه اساور از جهت معنایی مورد تحلیل لغوی، سیاقی و بررسی آراء مفسران و تاریخ شناسان قرار گرفت. نتیجه بررسی ها در این مرحله نشان داد که اساور جمع سوار به معنای هر زیوری است که مربوط به دست بوده و آن را مانند حلقه احاطه می کند. در مرحله بعد،ترجمه های قرآن به زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفت. نتائج در این خصوص حاکی از آن است همه مترجمان متاثر از نتیجه مرحله اول بوده اند. نکته مهم آن که هیچ یک از لغویان، مفسران و مترجمان به ماهیت آخرتی بودن مفهوم اساور توجهی نکرده و آن را هم تراز واژه اسوره که در یک آیه و برای زینت دنیایی استفاده شده، قرار داده اند.
خوانش رویکرد اسطوره سنجی نزد ژیلبردوران، با نگاهی به "زیور آرایه های باغ ایرانی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
31 - 42
حوزه های تخصصی:
خوانش آثار هنری، با بهره گیری از روش های نقد اسطوره ای در ایران، یا بسیار ناشناخته باقی مانده است و یا به چند روش معروف نظیر سرنمونی یونگی، تک اسطوره ی کمبلی و نقد گونه شناسانه ی نوتروپ فرای، محدود شده است. روش های دیگر نظیر اسطوره سنجی، اسطوره کاوی و اسطوره متن که از جمله روش های کاربردی در تحلیل آثارهنری است، هنوز در سطح کشور کم شناخته باقی مانده است. از سوی دیگر، طیف های متنوع آثار هنرهای تجسمی و کاربردی با روش های مختلف نقد اسطوره ای، بارها مورد واکاوی قرار گرفته است. اما هنر زیورآلات؛ به مثابه ی هنرهای صناعی و کاربردی، نه تنها از حوزه ی نقد مغفول مانده، بلکه در حوزه ی نقدهای اسطوره ای نیز مطرح نشده است. جستار حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی و تاریخی، با بهره گیری از روش اسطوره سنجی ژیلبر دوران انجام شده است. بررسی روش نقد اسطوره سنجی، سپس خوانش و واکاوی "زیورآرایه های باغ ایرانی" با استفاده از این روش، از جمله اهداف پژوهش حاضر است. جستار حاضر، به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که اسطوره ی کلان مستتر در "زیورآرایه های باغ ایرانی" که در ارتباط مستقیم با زندگی شخصی مؤلفان آثار است و نگارندگان را در یافتن اسرار مستتر در این مصنوعات، همراهی کرده است، چیست؟ توجه در مضمون کلی و همچنین جزئیات در خور پیکره ی مطالعاتی مورد نظر نوشتار – زیورآرایه های باغ ایرانی- نگارندگان را به این نتیجه رهنمون کرد که تمام موتیف ها و مضامین مستتر در ساختار مصنوعات، هرکدام به نحوی با اسطوره ی کلان "آرمان شهر" در ارتباط است.
تحلیل زیورآلات مکشوفه از گورستان های دوره اشکانی استان گیلان، حاصل کاوش های علمی باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۷)
۳۲۷-۳۱۴
زیورآلات علاوه بر جنبه های زیبایی و تجملاتی وسیله ای برای مشخص کردن جایگاه اجتماعی و اقتصادی فرد استفاده کننده بوده است. یکی از مهم ترین یافته های باستان شناسی که بیشترین اطلاعات در خصوص زیورآلات در اختیار ما قرار می دهد، گورآونده ها هستند. هنر جواهرسازی و ساخت زیورآلات در دوره اشکانی به اوج کمال خود رسید. زیورآلات دوره اشکانی با درآمیختن زیبایی هنرمندانه، به جنبه های پزشکی، چشم زخم، حاکی از عشقی سرشار به خودنمایی، تظاهر و ثروتمندی فوق العاده است. طی کاوش های باستان شناختی انجام شده در گورستان های دوره اشکانی استان گیلان، مجموعه ای از زیورآلات از جنس طلا، نقره، مفرغ، آهن و سنگ به دست آمده که بیانگر هنر و فرهنگ اقوام ساکن در این منطقه در دوره اشکانی است. هدف اصلی این بررسی و گونه شناسی زیورآلات مکشوفه از گورستان های دوره اشکانی، استان گیلان از لحاظ نوع جنس، فناوری ساخت و نوع کاربری است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و ترکیبی از مطالعات موزه ای و کتابخانه ای انجام شده است. نتایج بیانگر آن است که یک تضاد طبقاتی و اجتماعی بارز در این دوره وجود دارد و همچنین زیورآلات شباهت زیادی از لحاظ جنس، تزئینات و نوع ساخت با یکدیگر دارند، ولی در جزئیات، زیورآلات دارای ابتکارات و نورپردازی هستند. این ابداعات به احتمال زیاد از طبیعت منطقه الهام گرفته است. همچنین در ساخت این اشیاء از روش ریخته گری، چکش کاری و ملیله کاری استفاده شده است. زیورآلات مکشوفه از گور زنان با مردان کاملاً متفاوت بوده است.
تحلیل ساختاری و روش های نوآورانه در طراحی زیورآلات با استفاده از طرح ها و نقش های قالی فراهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرکز بر زیبایی و سوق به آراستگی، از مهم ترین ابعاد زندگی آدمی است که از گذشته تا به اکنون، نوعی ارزش و شایستگی و ضرورتی قابل تأمل بوده است. ازاین رو، ساخت زیورآلات و جواهرات کلاسیک و بدلیجات هنری، سویه ای از فن و دانش بومی و معاصر است که از مهم ترین هنرها و حِرَف صناعی به شمار می رود. در فرآیند تولید انواع زیورآلات تزئینی اصیل، مؤلفه های مهمی همواره در نظر جلوه گر است که شامل: کاربرد مواد و مصالح و نیز کیفیت ساخت، طراحی شکل و ترسیم کالبد اولیه و شکل دهی ساختار اثر و نیز نقش پردازی و تزئین زیورآلات، است. در این میان طراحی و آفرینش فرم و حجم انواع زیورآلات، سهم به سزایی در اقبال و استقبال از آن توسط مشتری دارد. از طرفی استفاده و الگوبرداری خلاقانه و نوآورانه از انواع نقش و نگاره های موجود در قالی های فاخر کلاسیک ایرانی نظیر قالی های فراهان، نگاهی ارزش مدار در عرصه تولیدات هنری و گامی نو در اشاعه این نگرش مطلوب است. براین پایه، پرسش اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان از گنجینه نقش و نگاره های قالی فراهان در طراحی زیورآلات امروزی استفاده کرد؟ بدین روی، صیانت و معرفی قالی های نفیس فراهان و نقوش آن ها به عنوان بخشی از هویت ملی و هنری و صنایع فرهنگی خلاق، در قالب به کارگیری و استفاده از آن ها در طراحی و تولید انواع آثار هنری، هدف این پژوهش است. این تحقیق از نوع کاربردی و ماهیت آن رویکرد توصیفی-تحلیلی دارد. شیوه گردآوری داده ها، مطالعات اسنادی و مرور منابع کتابخانه ای و جست وجو در پایگاه ها و مجموعه های معتبر بوده است.
معرفی، گونه شناسی و گاهنگاری نسبی اشیاء فلزی گورستان صرم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
29 - 49
حوزه های تخصصی:
تپه صرم یکی از مهمترین محوطه های عصر آهن منطقه فلات مرکزی است. این تپه در ۱۶ کیلومتری جنوب شرقی قم در بخش کهک قرار دارد. گورستان عصر آهن صرم از بزرگترین گورستان های شمال مرکزی ایران است. اشیاء فلزی از جمله یافته های مهمی هستند که از این گورستان به دست آمده است. در این پژوهش تمام اشیاء فلزی گورهای گورستان صرم که تا کنون معرفی نشده اند مورد مطالعه قرار گرفته است. نگارندگان در پژوهش پیش رو تلاش دارند تا از طریق معرفی، گونه شناسی و طبقه بندی اشیای فلزی گورهای صرم آن ها را مطالعه نمایند. اشیاء فلزی این گورستان به دو گروه جنگ افزارها و زیورآلات تقسیم می شوند. جنس بیشتر این اشیاء فلزی از مفرغ بوده و درصد کمتری نیز از جنس آهن هستند. روش بکار رفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. پس از معرفی، توصیف و طبقه بندی اشیاء فلزی، به مطالعه نوع، جنس، و فراوانی آن ها در گورها پرداخته شد و سپس با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، این اشیاء با نمونه های مشابه در فلات مرکزی مقایسه شده اند. این پژوهش نشان می دهد اشیاء فلزی این گورستان از نظر جنس، فرم و تکنیک ساخت با اشیاء فلزی سیلک A، سیلک B، قیطریه و خوروین در عصر آهن جدید منطقه فلات مرکزی قابل مقایسه اند.
مؤلفه های گفتگومندی باختینی در زیورآلات معاصر هندوستان با نقش مایه جانوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
174 - 190
حوزه های تخصصی:
از زمان شکل گیری جوامع متمدن بشری، زیورآلات را که نه تنها نشانگر تمایل بشر اولیه به زینت دادن خود، بلکه به عنوان یکی از کهن ترین عناصر فرهنگی هر تمدنی به شمار آورده اند. در این بین، شبه قاره هند به عنوان کشوری مملو از سنگ های گرانبها، از گذشته تاکنون مرکز ارتباطات تجاری زیورآلات بوده که همواره ریشه در باورها و مناسبات فرهنگی جامعه متکثر هند داشته است. درواقع، آنها با قدمتی بیش از 5000 سال به عنوان بخشی از یک تمدن کهن، فراتر از تزیین بدن به شمار آمده اند که با اشکال و نقش مایه هایی، در حکم رسانه ای از سنت، هویت تاریخی، فرهنگ غنی و تغییراتی که در ادوار مختلف تمدن هند ایجاد شده، صحبت می کنند. لذا در این پژوهش برآنیم تا با استناد به رویکرد گفتگومندی باختین به عنوان روشی برای مطالعه زیورآلات به مثابه اثر هنری بپردازیم که گفتگومندی چگونه در تولید زیورآلات معاصر هند بروز پیدا کرده است؟ هدف، ارائه روشی برای درک جهان متن، تصویری منسجم از ارتباطات فرهنگی در محتوای آثار و پی بردن به فرآیند شکل گیری زیورآلات معاصر با نقش مایه جانوری بوده است. زیرا به عقیده باختین، گفتگومندی؛ یک روش خاصِ نگریستن به جهان بوده که می تواند برای خوانش آثار، به بافتار و متونی که از فرهنگِ دیگری سرچشمه گرفته اند، بپردازد. یعنی توجه به عناصر درون متنی و نیز ارتباط میان عناصر متن با خارج از آن. یافته ها، به روش توصیفی-تحلیل محتوا انجام گرفته اند که بیان می کنند، آنچه در تألیف زیورآلات به هنرمند هندی تعلق داشته فقط ماده اولیه در شکل گیری آنها بوده؛ لیکن وی هرگز در خلق آثارش مستقل نبوده است. بلکه برای عینیت یافتن صورت و تکمیل محتوای زیورآلات، به گفتگو با فرهنگِ «دیگری» پرداخته که در دوره معاصر به عنوان بن مایه هایی یادآور برای مخاطب یا مخاطبان آتی، در شکل زیورآلات با نقش مایه جانوری تجسم یافته اند. درواقع، زیورآلات معاصر هند هنگامی که با زمینه مرتبط شدند، توانستند موجودیت بیابند. یعنی، گفتگو با فرهنگِ «دیگری» و مهم تر از همه فرهنگ هندو- اسلامی در کنار سایر فرهنگ ها این امکان را برای هنرمند ایجاد نمود که، او، فرهنگ هند را به خاطر آورد زیرا وی از منظر خویشتن، قادر نبوده در ظرف زمان تاریخی و مکان اجتماعی به آفرینش اثر خود ادامه دهد. و همچنین، برای مخاطب نیز تداعی شود به گونه ای که، حتی اگر مخاطب، نام هنرمند آنها را ندانسته لیکن در نهایت، به عنوان زیورآلات هندوستان شناخته می شود.
هنر و بقایای زیورآلات پارینه سنگی ایران از منظر سه فرضیه اصلی درباره خاستگاه های ظرفیت شناختی در انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
95 - 111
حوزه های تخصصی:
انسان شناسان، حضور بقایایی که نشان دهنده ی پیچیدگی های رفتاری (همانند تولید هنر) می باشند را حاصل شکل گیری ظرفیت های شناختیِ پیچیده در ذهن می دانند. تاکنون سه فرضیه اصلی (انقلاب شناختی، فرآیند تجمعیِ تدریجیِ تطور و گونه های چند گانه) در خصوص منشأ چگونگیِ آغازِ پیچیدگی های رفتاری و ظرفیت های شناختی بر مبنای قدیمی ترین آثارِ هنری و صنعتیِ به جای مانده از انسان شکل گرفته است. در این پژوهش با بررسیِ قدیمی ترین یافته های مرتبط با زیورآلات در دوران پارینه سنگیِ ایران این سه فرضیه مورد مطالعه قرار خواهند گرفت. هدف از این پژوهش بررسیِ جایگاهِ ایران در مطالعات شکل گرفته در خصوص خاستگاه های احتمالیِ ظرفیت های شناختی در انسان می باشد. بر این اساس قدیمی ترین یافته های خودآرایی در ایران (از محوطه های پارینه سنگی غار یافته در لرستان، غار بوف در استان فارس و غارهای کمیشان، کمربند و التپه در مازندران) نشان می دهند که خودآرایی همانند دیگر اجزای مدرنیته ی رفتاریِ فرض شده مفهومی نیست که در تاریخ پنجاه هزار سال قبل به طورِ ناگهان ظهور کرده باشد، بلکه قدیمی ترین آثارِ نمادینِ شناخته شده از انسانِ هوشمند در آفریقا نشان دهنده ی حضورِ بقایای مدرنیته ی رفتاری، هزاران سال پیش از ورود انسانِ هوشمند به اوراسیا هستند. از این منظر انسانِ هوشمند از همان ابتدا دارای ظرفیت های شناختیِ موردِ نظر بوده است و براساس شرایط و نیازهای احتمالیِ خویش این ظرفیت ها را به دیگر نقاط جهان انتقال داده است.