مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
انباشت
حوزه های تخصصی:
مایکل ریفاتر، دو شیوه خوانش اکتشافی و پس نگر را در نشانه شناسی شعر مطرح کرده است. در خوانش اول به بررسی مفهوم و معنا و در خوانش دوم به دلالت های زبانی توجه می شود. در خوانش دوم، پس از بررسی عناصر غیردستوری، ارتباط پنهانی و درونی عناصر متن درقالب انباشت و منظومه های توصیفی تبیین می شود، سپس خواننده به دریافت هیپوگرام ها روی می آورد، و درنهایت این مباحث به دریافت و کشف ماتریس ساختاری شعر می انجامد.
در این مقاله، پس از بررسی عناصر غیردستوری، انباشت ها و منظومه های توصیفی در دو شعر زمستان اخوان و پیامی در راه سپهری، ماتریس ساختاری زیر به دست آمده است:
شعر زمستان: ترس و ناامیدی مردم، امیدواری شاعر به کمک دیگران، خفقان، ناامیدی شاعر؛
شعر و پیامی در راه: آشتی دادن و دوستی و محبت آوردن و رفع کاستی توسط شاعر، زشتی و کاستی در جامعه، برقرارشدن کمال و زیبایی در جامعه.
معضلة پیشرفتِ جامعه شناسی (مورد مطالعات انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر حول محور پرسشی شکل گرفته که از دیرباز برای علوم اجتماعی و بویژه جامعه شناسی مسأله زا بوده است، یعنی سوال در خصوص ماهیت انباشتگی دانش جامعه شناسی. آیا در انبوه مطالب نظری و تجربی تولید شده توسط جامعه شناسان در طول بیش از یک قرن فعالیت آکادمیک، می توان الگوهایی از تغییر را نشان داد که حاکی از پیشرفت باشد؟ در این راستا، مجموعه ای از دیدگاه های متفاوت و حتی متعارضِ جامعه شناسان مورد واکاوی تحلیلی قرار گرفته است. سپس، دو رویکرد اصلی در بررسی پیشرفت علمی یعنی، مبناگرایی در برابر برساخت گرایی مورد بحث و تجزیه تحلیل قرار گرفته و دلالت های هر یک از این دو رویکرد برای وارسی پیشرفت در جامعه شناسی تشریح گردیده است. در پایان، استدلال گردید که با توجه به ماهیت چندپارادایمی جامعه شناسی، درست نیست که متعلَقِ پیشرفت را کلِ جامعه شناسی قرار دهیم؛ بلکه مسألة ارزیابی پیشرفت در جامعه شناسی را بایستی معطوف به زیررشته ها و حوزه های خاص مطالعاتی در درون رشتة جامعه شناسی نماییم. بر همین اساس، استدلال های معطوف به ارزیابی پیشرفت علمی در جامعه شناسی بر پایة حوزة خاص «مطالعة انقلاب ها» استوار گردید؛ و بر اساس دو دیدگاه مبناگرایی و برساخت گرایی نشان داده شد که مطالعة جامعه شناختی در خصوص انقلاب ها منجر به پیشرفت منظم و انباشت دانش در این حوزة مضمونی شده است.
کاربست نظریه نشانه شناسی مایکل ریفاتر در تحلیل شعر « شبی در حرم قدس» رهی معیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
59 - 76
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی به مطالعه نظام مند عواملی می پردازد که در فرایند رسیدن به دلالت های موجود در یک متن، اثرگذارند. نظام های نشانه ای از جمله زبان ها، رمزگان و نظام های علامتی در حیطه نشانه شناسی عمل می کنند. راهبرد نشانه ها از وجود تعامل اجزای یک متن با کلّیت به کشف شبکه ساختاری می انجامد. به همین دلیل، ریفاتر برای نیل به دلالت ها، دوگونه خوانش را پیشنهاد می کند: خوانش خطّی یا دریافتی (Heuristic) و دیگری خوانش پس کُنشانه (Retroactive). خواننده در خوانش نخست، برداشتی سطحی از مفهوم متن به دست می آورد ولی در خوانش دوم پس از مشخص کردن عوامل غیردستوری (Ungrmmatically) می تواند از طریق چارچوب های انباشت و خوشه های تداعی گر توصیفی، به لایه های پنهان متن دست یازد. مسئله تحقیق نیز کشف ارتباط های پنهان و دلالت های شاخص متن است. در شعر رهی معیّری، شاعر با مشکلی مواجه می شود؛ برای حلّ آن تلاش می کند و راه به جایی نمی برد. دست تمنّا به سوی حضرت امام رضا (علیه السلام) برمی دارد و درخواستش اجابت می شود. شعری می سراید که مضمون آن برگرفته از درون شاعر است. در نتیجه، شبکه ساختاری متن به سه دلالت راه می یابد: تمنّای شاعر، اجابت آن و حلّ مشکل.
کاربرد نظریه نشانه شناسی مایکل ریفاتر در تحلیل شعر ققنوس نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریه نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر ، ابتدا اشعار به دو شیوه خوانش دریافتی (heuristic ) و خوانش ناپویا (retroactive ) بررسی و واکاوی می شوند که در مرحله اول به جستجوی معنا و در مرحله دوم به دلالت های زبانی توجه می شود ، در این خوانش، پس از مشخص کردن عناصر غیر دستوری در متن، ارتباط پنهانی و درونی عناصر متن در قالب انباشت و منظومه های توصیفی تبیین می گردد، سپس خواننده یا منتقد به دریافت تداعی های واژگانی و مفهومی یا موضوعات کلیدی روی می آورد و سرانجام این مباحث به دریافت و کشف شبکه ساختاری شعر می انجامد . در شعر ققنوس نیما، پس از بررسی و تحلیل عناصر غیر دستوری، به انباشت ها، منظومه های توصیفی و شبکه ساختاری زیر می توان دست یافت : انباشت ققنوس و محل زندگی و جامعه؛ منظومه های توصیفی ناامیدی و غربت شاعر و بی تفاوتی و یأس جامعه؛ شبکه ساختاری: ناامیدی- رنج و اندوه - مرگ- آینده امیدبخش.
بررسی نشانه شناختی شعر(( مسافر)) سپهری برمبنای نشانه شناسی ساختارگرا ؛ الگوی ریفاتر ویاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی ساختارگرا درپی کشف نشانه های درون متن است وساختارگرایان، معنارادر روابط میان اجزای متن می جوین د؛آنها با خوانش خلاق در پی یافتن نشانه ها هستند،تا به مفهوم متن دست یابند. ساختارگرایی بانظریه ((دریافت)) همسویی دارد؛ قبل ازطرح مبحث ساختارگرایی متن درسایه مؤلف قرارداشت اماپس ازاین که رولان بارت نظریه ی((مرگ مؤلف)) رامطرح کرد،خواننده،خ وانش خلاق واکتشافی متن، اهمیت یافت. پس ازبارت نظریه پردازان مختلف ازمنظرهای گوناگون به خوانش متون روی آوردند،ازجمله ریفاتر که معنای متن راحاصل دریافت هاوانتظارات خواننده می داند و یاکوبسن ،عوامل سازنده پیام راکه دربردارنده متن هم هست شامل:گوینده،مخاطب،موضوع ،پیام،مجرای ارتباط ورمز می داند،وی این اجزا را پردازنده نقش های شش گانه زبان (عاطفی،ترغیبی ،ارجاعی، فرازبانی، همدلی وادبی) می شمارد هدف مقاله آن است که نشان دهد الگوی ساختارگرای ریفاترو یاکوبسن درتحلیل شعر((مسافر)) تاچه اندازه به خوانش خلاق شعرمنتهی می گردد. بخش اول این مقاله، به معرفی رویکرد نظری ریفاتر وسپس برمبنای آن به خوانش شعر((مسافر)) می پردازد. ودربخش دوم نیز،الگوی ارتباط یاکوبسن را طرح وبرمبنای آن پیام های متن را مشخص می کند. نتیجه پژوهش بیانگراین نکته است که اگرچه هردوالگو به دریافت ها وبرداشت های مشابهی منتهی می شوند، الگوی ریفاترکارآمدتروگسترش پذیرتر به نظرمی رسد
کاربست الگوی نشانه شناختی ریفاتر در خوانش شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پژوهش های بنیادی در حوزه نشانه شناسی شعر به مایکل ریفاتر (1924-2006) تعلق دارد. ریفاتر در مکتبِ ساختارگرایی پرورش یافته و در نهایت به نظریه دریافت گرایش پیدا کرده است. به همین دلیل، وی در زمره ساختارگرایانِ هرمنوتیک قرار می گیرد. به کار گیری الگوی نشانه شناختی ریفاتر در بازخوانی آثار ادبی، به ویژه شعر، نکات مهمی را درباره آفرینشِ اثر و همچنین بازآفرینیِ آن از سوی خواننده روشن می کند. بنابراین، در پژوهش حاضر، به طورِ موردی، شعرِ «در آستانه» احمد شاملو بر اساس این الگو بررسی است. تحلیل این شعر نشان می دهد «در آستانه» محصولِ بسطِ ماتریس واحدی است که دلالتمندی شعر بدآن وابسته است. این ماتریس که حاکی از «انتقال از این جهان به جهانی دیگر» است، نخست به سه موضوع مستقل، یعنی انتقال، جهانِ هستی و جهانِ دیگر تفکیک شده است. هر یک از این موضوع ها، خود، از طریق تکنیک هایی چون انباشت، منظومه توصیفی، یا فضای متنی بسط یافته اند. این پژوهش همچنین نشان می دهد که شعر در روندِ خوانش از سطحِ محاکاتی بر می گذرد و به سطحی بالاتر، یعنی سطحِ نشانه شناختی، می رود؛ تنها در این سطح است که می توان وحدتِ شعر و دلالتمندی آن را بازجست.
خوانش نشانه شناختی کتیبه اخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
283 - 306
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی در این مقاله، بررسی و تحلیل شعر کتیبه اخوان، بر مبنای نظریه نشانه شناسی مایکل ریفاتر است، در این نظریه، ابتدا اشعار به دو شیوه خوانش اکتشافی(Heuristic) و خوانش پس نگر(Retroactive ) بررسی می شوند که در مرحله اول به جستجوی معنا و در مرحله دوم به دلالت های زبانی توجه می شود، در روش تحقیق مبتنی بر نشانه شناسی، کتیبه به شیوه خوانش پس نگرانه (Retroactive ) بررسی می شود و در این مرحله به دلالت های زبانی آن توجه می شود، در این خوانش پس از مشخص کردن عناصر غیردستوری، ارتباط پنهانی و درونی عناصر متن در قالب انباشت و منظومه های توصیفی تبیین می گردد، سپس به دریافت هیپوگرام ها یا موضوعات کلیدی روی آورده می شود و نهایتا به دریافت و کشف ماتریس یا شبکه ساختاری شعر ختم می شود. فرض بر این است که در شعر کتبیه می توان به خوانش دوم یا پس نگرانه دست یافت و عناصر غیر دستوری، انباشت ها، منظومه های توصیفی و شبکه ساختاری آن را نشان داد.
کاربست نظریه مایکل ریفاتر بر شعر زمستان «اخوان ثالث»
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
81 - 91
حوزه های تخصصی:
در نظریه نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر با تکیه بر ساختارگرایی، توانش ادبی خواننده و واکنش او نسبت به متن سعی بر آن است تا شیوه ای نظام مند از خوانش متن ارائه شود. در این نظریه دو شیوه خوانش مطرح است؛ ابتدا اشعار به دو شیوه خوانش دریافتی و خوانش ناپویا بررسی و واکاوی می شوند که در مرحله اول به جستجوی معنا و در مرحله دوم به دلالت های زبانی توجه شده است. در این شیوه خوانش، به بررسی ارجاع نشانه ها به درون متن و ایجاد شبکه های به هم پیوسته از نشانه ها توجه می شود. روش پژوهش در این مقاله یادداشت برداری و تحقیقات کتابخانه ای است. کتاب نشانه شناسی مایکل ریفاتر(1998) منبع اصلی محسوب شده است. در مقاله حاضر، نخست رویکرد نظری ریفاتر معرفی و سپس بر مبنای آن خوانش مشهورترین دفتر شعری اخوان یعنی «زمستان» و مشهورترین شعر این دفتر نیز که«زمستان» نام دارد و به لحاظ تصویری بسیار غنی و نزدیک به سی تشبیه، کنایه، استعاره و نماد دارد بررسی می شود. پس از بررسی و تحلیل عناصر غیردستوری، به انباشت ها، منظومه های توصیفی و شبکه ساختاری دست می یابیم. هدف این پژوهش تلاش برای خوانش دقیق تر و ژرف تر در شعر مورد نظر، با استناد به چارچوب پیشنهادی ریفاتر است.