مطالب مرتبط با کلیدواژه

فلسفه یونانی


۱.

ارسطوی مسلمان (تفاسیر دینی ارسطو در عالم اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

۲.

منبع و منشا الهام فلسفه اسلامی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن فلسفه اسلامی حدیث فلسفه یونانی فلسفه نبوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۹ تعداد دانلود : ۹۰۷
تردیدی نیست که مسلمانان، ارتباطی تاریخی و فرهنگی با حکمت یونانی و فلسفه‏های دیگر داشته و از میراث فلسفی و غنی دوران باستان، بهره‏های زیادی برده‏اند؛ ولیکن، مطالعه عمیق تاریخ طولانی فلسفه اسلامی نشان می‏دهد که خاستگاه فلسفه اسلامی را باید در بطن و متن اسلام و در منابع اصیل آن یعنی قرآن و حدیث، جستجو کرد؛ چرا که این فلسفه، اصول، مبانی، موضوعات و مسائل متعدد خود را از وحی اسلامی گرفته است. همه فیلسوفان اسلامی در فضای وحیانی اسلام و با الهام از این متون، فلسفه خود را پدید آورده‏اند و اساساً فلسفه اسلامی، تأویلی فلسفی از متن مقدس است که عمیقاً ریشه در قرآن و حدیث دارد و به همین جهت در طول قرون و تا به امروز، به عنوان یکی از جریانات فکری بسیار تأثیرگذار در تمدن اسلامی به حیات خود ادامه داده است.
۳.

عقل در فلسفه ارسطو به روایت اسکندر و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل فلسفه اسلامی ارسطو فارابی فلسفه یونانی اسکندر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰۱ تعداد دانلود : ۶۵۷
عقل از مسائل بنیادی در فلسفه مشاء است. رویکرد فارابی به عنوان حکیم مسلمان ایرانی با اندیشه شرقی، و اسکندر افرودیسی به عنوان حکیم یونانی و غربی، به آن نیز از مسائل مهمی است که می تواند از وجوه تمایز و افتراق فلسفه مشائی ارسطویی و حکمت اسلامی محسوب شود. این پژوهش بر طبق سنت روش شناسی مطالعات تطبیقی به تحلیل و تطبیق رساله عقل این دو حکیم می پردازد. بر اساس نظر اسکندر، عقل (در رساله نفس ارسطو) سه نوع است: عقل هیولانی، عقل بالملکه، و عقل فعال، که مورد اخیر خالق و مدبر عقل هیولانی است. اما این عقل بر طبق نظر فارابی واجد سه مرتبه است: هیولانی، بالفعل، و مستفاد. عقل فعال که نورش را بر جمیع افاضه می کند، عقل فلکی و مفارق است. به نظر می رسد که این تقسیم نخستین بار توسط فارابی ارائه شده است. از سویی دیگر فارابی با توجه به معتقدات اسلامی و تمایلات عرفانی، عقل فعال را با جبرئیل و اتصال به عقل فعال را با نبوت منطبق ساخته و سعی در تحصیل این اتصال را سلوک خاص عقلی و عرفانی دانسته و دوام این اتصال را بعد از فنای بدن با سعادت اخروی مترادف شمرده است.
۴.

خدا در فلسفه ارسطو و ابن سینا: مدخلی بر تفاوت بنیادین فلسفه ابن سینا از فلسفه ارسطو

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود واجب الوجود فلسفه اسلامی ارسطو ابن سینا خداوند فلسفه یونانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
  8. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۶۰۶ تعداد دانلود : ۱۲۲۱
پس از نهضت ترجمه در جهان اسلام، مسلمانان اندیشه های فیلسوفان یونانی را دریافت نمودند و با تامل در باب میراث فلسفی آنان فلسفه ای را که موسوم به فلسفه اسلامی است، ایجاد کردند. مهمترین تفاوت مبنایی که میان فلسفه یونانی و فلسفه اسلامی وجود دارد و موجب ایجاد دو فلسفه مستقل شده است، فهمی دیگر از وجود و وجودشناسی متفاوت است. در این نوشتار برای فهم این دو نوع وجودشناسی به مقایسه دیدگاه دو فیلسوف شاخص، ارسطو و ابن سینا، درباره خداوند و صفات او می پردازیم. خداوند در فلسفه ارسطو، محرک نامتحرک و غایت نهایی عالم است و صفت بارز او فکرِ فکر است. بدین جهت، خداوند خالق ماسوای خود نیست و با آنها رابطه ای وجودی ندارد. ابن سینا به پیروی از فارابی با تمایز نهادن میان وجود و ماهیت، و واجب و ممکن، خداوند را به عنوان واجب الوجود و وجود محض که در راس سلسله علل قرار دارد و ماسوای او ممکن الوجود و وابسته به او هستند، معرفی نمود و اینچنین فهمی دیگر از وجود درانداخت. گرچه این نوشتار تصدیق می کند که فلسفه ارسطو مایه فکری فلسفه ابن سینا را فراهم آورده است بطوریکه در صورت نبود فلسفه ارسطو فلسفه ابن سینا نیز وجود نمی داشت، اما فلسفه ابن سینا با توجه به وجود شناسی متفاوت، اختلاف مبنایی با فلسفه ارسطو دارد.
۵.

«نسبت» فلسفه سیاسی فارابی با تفکر یونانی، باور دینی و بحران زمانه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابی فلسفه سیاسی فلسفه یونانی دین اسلام بحران های زمانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۳ تعداد دانلود : ۱۶۰۷
افزون بر بررسی های تاریخی، سه خوانش از اندیشه سیاسی فارابی صورت پذیرفته است: یکی در نسبت اندیشه این فیلسوف با تفکر یونانی، دوم در نسبت میان فلسفه و دیانت و به ویژه دین اسلام و سوم، توضیح اندیشه فارابی در نسبت با بحران( هایی) که فارابی با آن روبه رو بوده است. بر این سه خوانش دو نقد وارد است: خوانش اول و دوم، خوانش هایی تفسیری هستند که عنصر هویت و تمایز «خود و دیگری» بر وجه علمی آنها سایه افکنده است و در نتیجه، هر پژوهشگری متناسب با صبغه هویتی خود، از یک سو، در جهت تبیین و شرح غلبه جهان بینی یونانی بر آرای فارابی یا درنوردیدن فضای یونانی تلاش کرده است و از دیگر سو، به نسبت تعلق یا عدم تعلق خاطر پژوهشگر به دین و دینداری، کوشیده است نسبت فلسفه او با دین و به ویژه نبوت و امامت اثبات یا رد شود. خوانش هایی نیز که در پی توضیح اندیشه فارابی بر اساس نظریه بحران هستند، با این نقد جدی مواجه اند که به رغم زمینه محور بودن، داده هایی کافی برای استناد در اختیار ندارند و بیشتر در حد گمانه زنی علمی شمرده می شوند. در این مقاله به دیدگاه هایی می پردازیم که نسبت فلسفه سیاسی فارابی را با «یونان»، «اسلام» و «بحران اجتماعی زمانه اش» بسط داده اند. پژوهش حاضر نه جامع است و نه مانع؛ بلکه تنها، گریزی به این بحث است که چه بسا بتوان خوانش موجّه تر و منسجم تری از اندیشه های فارابی ارائه داد که کمتر ایدئولوژیک و کمتر هویت مند و در مقابل، بیشتر مستند و منسجم باشد. چنین خوانشی می تواند جهان اسلام را در مواجهه با مشکلات و چالش های پیشِ رو یاری رساند.
۶.

نقد عقل مدرن با رویکردی زنانه نگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل مردانه عقل زنانه اسطوره یونانی فلسفه یونانی مدرنیته فمینیسم مادرانگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۳۲۵
عقل انسانبه عنوان وجه تمایز وی از حیوانات، اصلی ترین عامل شکل دهندة تمدن بشری بوده است و محرومیت از عقل به منزله محرومیت از حضور در فرآیند تمدن بشری تلقی می شود. در اسطوره های یونان باستانیعنی اولین زمینه های فرهنگی غرب زنان موجوداتی غیرعقلانی و احساسی توصیف می شدند.این طرز تلقی با فیثاغوریانکه بنیانگذاران فلسفهیونان بودند ادامه یافت و سپس در تاریخ فلسفة غرب تا دوره روشنگریپیش رفت. به این ترتیب حوزة اجتماعی دوره روشنگری به مردان، و حوزة خانوادگی به زنان اختصاص یافتو عقل مردانه یکه تاز عرصه تمدن شد.با تولد و گسترش جنبش های فمینیستی فیلسوفان زنانه نگر پا به عرصة تفکر گذاشته اند و عقل مردمحور مدرن را مورد نقادی قرار داده اند.. ایشان به بازخوانی تفکر فلسفی پرداخته اند تا زنان را از حاشیه به متن حیات انسانی وارد کنند وبا ورود عقل مادرانه به نظریه پردازی ها و سیاستگذاری های اجتماعی، مهربانی و صلح را به جامعه بشری بازگردانند. در این مقاله پس از تحلیل عقل مذکر و نقادی آن توسط فیلسوفان زنانه نگر راهکارهای نظریه پردازان فمینیست تحلیل و ارزیابی می شود، و در نهایت معیارهایی برای عقلانیتارائه می شود که از آسیب دوگانه انگاری انسا ن ها به عنوان سوژه / ابژه ، من / دیگری، اصلی / فرعی، در امان باشد و طرحی همدلانه برای حیات انسان دراندازد.
۷.

بررسی تمایز هستی شناسی یونانی و اسلامی؛ در بسترِ فلسفه ارسطو و ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی ارسطو ابن سینا فلسفه اسلامی فلسفه یونانی مطالعات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۴۱۸
متافیزیک یا هستی شناسی مهمترین جریان فلسفه یا به تعبیری کل جریان فلسفه در تاریخ است. ارسطو و ابن سینا، هر یک جداگانه تأثیر ژرفی بر تاریخ متافیزیک گذاشته اند. ارسطو به عنوان مؤسس متافیزیک توانست با تسلط بر کل جریان فلسفه یونان برای نخستین بار اقدام به ایجاد نظام جامع فلسفی کندکه تقریباً تمام مباحث متافیزیکی بعد از خود را پوشش داده و تاریخ آن همواره باید ناظر به ارسطو نوشته شود. اما فلسفه ابن سینا برخلاف ابن رشد با فلسفه ارسطو فاصله بسیار گرفت؛ بنابراین می توان از دو هستی شناسی متمایز سخن گفت که در تاریخ متافیزیک از قرون وسطا تا هگل به روشنی مطرح هستند، چه بسا اثر ابن سینا بیش از ارسطو بر تاریخ متافیزیک حک شده باشد! پژوهش حاضر به دنبال این است که به طور بنیادین و بر اساس نحوه جهان نگری این دو فیلسوف زمینه بازخوانی تاریخ فلسفه را هموار کند، به طوری که بنیاد متفاوت نظرات فلسفی آنها کاملاً متمایز و آشکار شود. روش مورد نظر پژوهش، پدیدارشناسی هرمنوتیک است که به دنبال پیدا کردن بنیاد متفاوت  اندیشه در این دو تطور متافیزیکی است.    
۸.

تحلیل و نقد کتاب دگرگونی بنیادی فلسفه یونانی در برخورد با شیوه اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۱۹۵
یکی از مسائل مهم در حوزه چیستی فلسفه اسلامی، نسبتی است که این فلسفه با فلسفه یونانی دارد. محور اصلی مباحث کتابی که این نوشتار درصدد معرفی و نقد آن است، بررسی مسئله مذکور است. در این راستا با توجه به بدیع بودن موضوع و مدعاهای کتاب و دشوار بودن سبک نویسنده، سعی شده است ابتدا خط سیر و محتوا و مدعای اصلی نویسنده روشن شود و در نهایت در قسمت نقد، ابتدا به صورت اجمالی به نقاط قوّت و ویژگی های مثبت کتاب و نقد شکلی کتاب پرداخته شده سپس به صورت تفصیلی وارد نقد تحلیلی کتاب شده ایم. شاید بتوان گفت مهمترین نقص کتاب علاوه بر تمرکز بر اندیشه قرآنی به جای فلسفه اسلامی، ناکافی بودن ادله نویسنده و عدم توجه کافی به ادله رقیب است که سعی شده در قسمت نقد محتوایی مصادیق متعدد این نقص به تفصیل نشان داده شود. با وجود نقدهای وارده بر کتاب، موضوع کتاب و روش شناسی محققانه و استنباط ها و خوانش های متفاوت آن از متون فلسفه اسلامی به لحاظ کیفی آن قدر جذاب و قابل قبول است که پیشنهاد می شود مراکز آموزش عالی این کتاب را به عنوان متن کمک آموزشی در مقطع دکتری فلسفه اسلامی و فلسفه تطبیقی لحاظ کنند._x000D_ One of the important issues in the field of Islamic philosophy is the relation between this philosophy and Greek philosophy. The main focus of the book's discussions is to study this issue. This article is intended to introduce and critique this book. In this regard, we first tried to clarify the content of the book and the main claim of the author. Finally, in the critique, we first briefly reviewed the strengths and attributes of the book and the critique of the book's form, then we entered in more detail about the book's analytical critique. The most important critique of the book is the inadequacy of the evidence and the lack of attention to the rival's arguments. According to the subject matter of the book and its scholarly methodology, it is suggested that higher education institutions consider this book as a text of educational assistance in the PhD degree in Islamic philosophy and comparative philosophy.
۹.

بعضی جنبه های کتاب تهذیب الاخلاق مسکویه

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسلامی فلسفه یونانی مسکویه رازی اخلاق ارسطویی اخلاق نوافلاطونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۰
این نوشته درباره منابع ابوعلی مسکویه رازی در تألیف کتاب تهذیب الاخلاق است و نویسنده کوشیده است که تا آنجا که منابع اجازه می دهند، دریابد که آبشخورهای مسکویه آثار و شروح کدام فیلسوفان ارسطویی یا افلاطونی بوده است و جمع و تلفیقی که مسکویه در اینجا بین آراء افلاطونیان و ارسطوییان در مسئله اخلاق و شرح کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو کرده و گاهی در آثار موجود یونانی نمی توان نظیر دقیق آنها را یافت، ریشه در کجا دارد و احیاناً نوآوری های اندک او در کجاست.