مطالب مرتبط با کلیدواژه

فلسفه دینی


۱.

نسبت فلسفه اسلامی با اسلام: انطباق یا سازگاری؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نسبت فلسفه اسلامی و اسلام انطباق گرایی سازگارگرایی فلسفه دینی موجه بودن سازگارگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۴ تعداد دانلود : ۷۶۴
این نوشتار از طریق آشکارسازی دیدهای مو جود در گفتمان فلسفه اسلامی در گذشته و حال، دربارة نسبت فلسفه اسلامی با اسلام، به بررسی این منظرها پرداخته است. در این مقاله نخست، دو دید مهم و کلیدی انطباق گرا و سازگارگرا معرفی شده است و آنگاه پس از بیان دشواریهای نظری و عملی انطباق گرایی، حکم به گزینش و رعایت دیدگاه سازگارگرا شده است. در باب دینی بودن یا نبودن فلسفه اسلامی و وجه آن نیز تأملاتی صورت گرفته است.
۲.

А.С. Хомяков и Н.П. Гиляров-Платонов (К истории знакомства и творческих взаимоотношений) (آ. اس. خامیکوف و ان. پ. گیلیاروف - پلاتونوف (درآمدی بر تاریخ آشنایی و همکاری ادبی))(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خ‍اطرات اسلاوگرایی فلسفه دینی خامیکوف اگیلیاروف - پلاتونوف بیوگرافی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۳ تعداد دانلود : ۸۹۲
آلکسئی ستیپانوویچ خامیکوف، شاعر، مورخ و متخصص الهیات که بعدها ایده پرداز اسلاوگراها شد و همکار کوچک ترش، نیکیتا پتروویچ گیلیاروف - پلاتونوف که شخصیت برجسته مذهبی و اجتماعی، فیلسوف و روزنامه نگار عصر خود به شمار می رفت، در سال ۱۸۵۳ میلادی با یکدیگر آشنا شدند و در طول هفت سال، با یکدیگر روابط دوستانه و نزدیکی داشتند؛ این امر به رشد و پیشرفت پرثمر جهان بینی هر دوی آن ها کمک شایانی کرد. ارتباط ادبی و هنری نزدیک آن دو را می توان بر اساس منابعی که در آرشیوها نگهداری می شود (خاطرات و یادداشت های روزانه و رساله ها) آشکار نمود. گفتنی است که این منابع برای نخستین بار در پژوهش حاضر به چرخه علمی وارد شده اند. خامیکوف و گیلیاروف - پلاتونوف از نویسندگان فعال مجله «گفتگوی روسی» (Русская беседа) بودند و درباره آثار خود پیش از انتشار با یکدیگر بحث و گفتگو می کردند. گیلیاروف - پلاتونوف پس از مرگ خامیکوف، آثار دینی او را از زبان فرانسه به روسی ترجمه کرد و در قالب یادداشت های روزانه و نامه ها به تبیین مسائل دینی، تاریخی و ادبی ای پرداخت که هر دو نویسنده در آن ها دیدگاه های مشترکی داشتند؛ گیلیاروف - پلاتونوف همچنین به اختلاف نظرهای موجود میان خود و خامیکوف نیز اشاره کرد.
۳.

نسبت عقل و وحی (نگاهی به فلسفه فیلون اسکندرانی)

کلیدواژه‌ها: فلسفه دینی فیلون فلسفه یهودی فلسفه وحی نسبت عقل و وحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۳۱۱
در خصوص نسبت عقل و وحی و به عبارت دیگر، فلسفه و دین مطالب بسیاری گفته شده است تا جایی که برخی آن را بحث محوری قرون وسطی دانسته اند. اندیشمندان ادیان ابراهیمی با توجه به نسبتی که میان عقل و وحی قائل شده اند، در خصوص وجود یا عدم فلسفه دینی به طور عام و فلسفه ی یهودی، مسیحی یا اسلامی به طور خاص نظرات گوناگونی ابراز داشته اند. برخی به تمایز کامل عقل و وحی حکم رانده اند و هیچ گونه ربط و نسبتی میان آن دو قائل نیستند و جمعی دیگر عقل و به تبع آن فلسفه را به هیچ گرفته اند و معتقدند با وجود وحی و متون مقدس هیچ نیازی به فلسفه نیست. بدیهی است از نظر آنان نیز هیچ گونه ارتباطی میان عقل و وحی برقرار نیست و در نتیجه صحبت از فلسفه دینی بی معنا خواهد بود. به واقع برخی تنها سر در گرو حکمت یونانیات دارند و حکمت ایمانیان را به حساب نمی آورند، جمعی دیگر تنها به حکمت ایمانیان و آنچه از طریق دین و شریعت آمده است بسنده و فلسفه و فیلسوفان را همواره تحقیر می کنند. در این بین کم نیستند اندیشمندانی که در صدد جمع و تلفیق آن دو برآمده اند. قرون وسطی مملو از چنین افرادی است و فیلون اسکندرانی را به حق می توان پیش قراول آنان دانست.
۴.

طرحی از فلسفه دینی در اندیشه فارابی با تمرکز بر «رساله فی أغراض مابعدالطبیعه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی فلسفه دینی فلسفه اسلامی فلسفه یونانی فی أغراض مابعدالطبیعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۰
فلسفه فارابی برساختی هوشمندانه از پاره ای آیات و اشارات قرآنی و بعضی آموزه های میراث فلسفه یونانی است که سهم خلاقیت های این فیلسوف نیز در آن محفوظ است. این نوع تألیف قبل از فارابی سابقه داشته و به فلسفه دینی نام بردار است. در این الگوی فکری (فلسفه دینی) اصول اعتقادی موجود در هر یک از ادیان ابراهیمی (برای پیروان هر کدام از این ادیان) به عنوان اصل مفروض در نظر گرفته می شود و از میان آموزه های فلسفی، آنهایی که با این اصول موضوعه تقابل نداشته باشند، در برساخت یک نظام فلسفی دینی با تنظیمی سازگار مورد استفاده قرار می گیرند. به زعم ما، می توان طرح اولیه ای از نزدیک شدن به فلسفه دینی در عالم اسلام را در رساله فی أغراض مابعدالطبیعه فارابی مشاهده کرد. او در این رساله ابتدا الله را مبدأ موجود مطلق دانسته و آن بخشی از مابعدالطبیعه را که عهده دار بررسی مبدأ موجودات است شایسته نام علم الهی می داند. در ادامه، موضوع اول مابعدالطبیعه را موجود مطلق معرفی می کند. فارابی از این دو مقدمه نتیجه می گیرد که علم الهی به وجهی همان مابعدالطبیعه است. این برداشت وی منجر به دگردیسی مابعدالطبیعه به الهیات در عالم اسلام شده است. این هرگز به معنای آن نیست که الله موضوع فلسفه اسلامی شده باشد، بلکه می توان گفت الله (به عنوان مبدأ وجود) محور فلسفه اسلامی و اندیشه توحیدی قرار گرفته و به تبع آن مفاهیم اصلی اعتقادی مانند نبوت و معاد وارد فلسفه اسلامی می شود. به علاوه می توان خطوط برجسته از طرح فلسفه دینی را در آثار دیگر این فیلسوف مانند آراء أهل المدینه الفاضله، السیاسه المدنیه، و رساله های الجمع، المله و الحروف مشاهده کرد. این امر بیانگر آن است که الگوی فلسفه دینی در حکم بن مایه و اندیشه بنیادین در نگارش آثار فارابی بوده است.