مطالب مرتبط با کلیدواژه

عروج


۱.

ادریس (ع) از منظر ابن عربی (با تکیه بر فتوحات مکیّه و فصوص الحکم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنزیه ابن عربی متون عرفانی ادریس (ع) عروج ادریسی(ع) الیاسی(ع) اوتاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۷۰
در این پژوهش، با تکیه بر فتوحات مکّیه و فصوص الحکم ابن عربی، مراتب وجودی ادریس(ع) بررسی و تحلیل می شود. روش تأویلی ابن عربی بر پایه نظریه وحدت وجودی او بر مکاشفه، آیات قرآن و نیز روایت و اخبار وارد بر ادریس(ع) بنا نهاده شده است. وی در فصوص الحکم با تحلیل احوال ادریس، قرائتی نو به دست می دهد و معتقد است او به مرتبه تقدیس رسیده و منظور از تقدیس، شدّت تجرّد ادریس(ع) است که وی با ریاضت های سخت، نماینده عقل ناب می گردد. ابن عربی ادریس(ع) را با الیاس(ع) یکی می شمارد و معتقد است که سیر صعودی ادریس نبی(ع)، الیاس(ع) است که الیاس(ع) هم از رسولان است و هم از محمدیّون(امّت محمد(ص))؛ لذا در آخرالزمان باز خواهد گشت. بنابراین، ادریس(ع)- الیاس(ع) جامع میان نبوّت و رسالت است که صورت شخصیّه ادریسی فانی شده و به آسمان عروج کرده و بعد از عروج، به صورت شخصیّه الیاسی باز می گردد. پس، دارای دو حشر خواهد بود: یک بار، در کسوت نبوّت و بار دیگر، در کسوت ولی ای از اولیای محمد(ص). البته، ابن عربی در این نظر چندان یک رأی نیست و گاهی الیاس(ع) و ادریس(ع) را دو تن شمرده است که دو رکن از چهار رکن کعبه را تشکیل می دهند و در آخرالزمان یا از اقطابند، یا امام. از دیگر مقامات ادریس(ع)، جایگاه او به عنوان ابدال-اوتاد است که در مقام ابدالی، ادریس(ع) و در مقام اوتادی، الیاس(ع) است.
۲.

بررسی و مقایسه عروج ارداویراف و بایزید بسطامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بایزید بسطامی ارداویراف نامه عروج ارداویراف کتاب النور سهلگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۱ تعداد دانلود : ۸۳۲
ارداویراف، موبد پارسای ایرانی و بایزید بسطامی، عارف ایرانی سده سوم هجری، با آن که از نظر زمانی، چند قرن با یک دیگر فاصله و زبان و دینی متفاوت داشته اند ؛ هردو دارای تجربه دینی مشترکی بوده اند که در قالب کشف و شهود و طی عروج به آسمان برای آنان رخ داده است. آن ها در پی دستیابی به رازهایی نامکشوف و اسراری مکتوم، پای در سفری روحانی می گذارند و سرانجام به دیدار پروردگارشان نائل می شوند. گرچه بین این دو عروج تفاوت هایی از حیث تعلق داشتن به دو دین مختلف، کاربرد دو زبان متفاوت و برخی دیگر از تفاوت های ظاهری، ساختاری و محتوایی به چشم می خورد؛ امّا با استفاده از روش بررسی مقایسه ای این دو تجربه عرفانی، به وجوه و نکات مشترکی می توان دست یافت که این جستار در پی کشف و بیان همین مشترکات است. عبور از طبقات مختلف آسمان ها، دیدار بهشت و دوزخ و ساکنان آن ها، مشاهده فرشتگان و مراتب آنان و سرانجام رسیدن به بارگاه ایزدی از نکات مشترک این دو عروج است.
۳.

معرفت شهودی در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون روح معرفت اخلاق شهود عروج یادآوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۳ تعداد دانلود : ۳۵۳
افلاطون در جست وجوی معرفتی است که آدمی را به فضیلت اخلاقی و سعادت برساند؛ اما معرفت شناسی او گاه به نتیجه ای سلبی می انجامد، و تنها حاکی از آن است که به یاری روش دیالکتیک، یا هرگونه روش متکی بر زبان و واژگان، یا مادام که روح در قالب جسم اسیر است؛ نمی توان به معرفت رسید. شهود پاسخی ایجابی است که افلاطون برای پرسش معرفت شناسی خود می یابد. او در آثار میانی خود، به سه طریق اصلی، دستیابی به شهود را ممکن می داند، که هر یک در پی نوعی عروج حاصل می آید. اصلی ترین آنها، که شرح آن در فایدروسمی آید، شهودی است که روحِ مجرد با عروج به ساحت الوهیت به دست می آورد. این شهود تنها از روحی برمی آید که پیشتر به مرتبه ای از معرفت رسیده و خود را با فضیلت های اخلاقی از دلبستگی های جسمانی رهانده و سبکبال ساخته باشد. دوم، شهود زیبایی در مهمانی؛ و سوم، شهود یادشده در تمثیل غار در کتاب هفتم جمهوری ا ست. افزون بر این سه طریق، افلاطون در کتاب نهم جمهوریبه نوعی شهود در خواب اشاره دارد. چنین می نماید که طریقه های دوم و سوم و نیز شهود در خواب وابسته به شهود مذکور در فایدروس اند؛ چراکه در این جهان به دست می آیند، و هرگونه کسب معرفت در این جهان، یادآوری شهودی ا ست که روح مفارق پیش از حلول در تن حاصل آورده است.
۴.

بازخوانی عناصر عرفانی در طومارهای بحرالمیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قمران طومارهای بحرالمیت عرفان عروج مکاشفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۹۰
کشف طومارهای بحرالمیت به قدری در شناخت قوم یهود و متون مقدس آن مهم و اساسی بود که فروغ نوینی را برای شناخت و ساختن یک مفهوم دیگر از کتاب مقدس ارائه می دهند. عرفان در طومارها به نوعی رفتار مذهبی اطلاق می شود که فرد با روش هایی که اختصاصاً برای دستیابی به قلمرو و عرش الهی همراه با جذبه طراحی شده، انجام می دهد. افزون بر این، پیوستگی خاصی بین رؤیاهای مکاشفه ای ملکوت خدا و برخی طومارها مانند سپاس، نیایش فرشتگان، جنگ و قانون مسیحایی وجود دارد. اگرچه هنوز به روشنی آشکار نیست که این سنت عرفانی از بازمانده عرفان مکاشفه ای یهودیت معبد دوم ریشه ستانده یا از یک رشته عرفان کاهنانه فرقه گرایی قمران یا هردوان به وجود آمده باشد. اما این روشن است که سنت عرفانی به جامانده از قمران توسط یهودیان و مسیحیان در قرون بعد، بسط و توسعه یافته است. این پژوهش می کوشد تا با روش توصیف و تحلیل در بازخوانی مفاهیم و عناصر عرفانی طومارها به هدف بیان نوع و زبان مفاهیم عرفانی دست یابد.
۵.

عروج و رجعت عیسی از منظر اسطوره و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عیسی عروج رجعت اسطوره عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۵۴۱
عیسی بن مریم، زندگی شگرفی دارد که نقش عرفانی و اسطوره ای مسیح در عروج و رجعت برای وصل به اصل خویش، از کهن الگوهای گردونه مقدس(ماندالا) است. در این جستار، عروج و رجعت، با هدف الگو پذیری انسان از زندگی زاهدانه مسیح به روش توصیفی- تحلیلی، تبیین، شده است. همچنین با نگاهی اساطیری(اسطوره دایره، اسطوره انسان کامل، اسطوره نوزایی، اسطوره آب و...) و با بینشی عرفانی، رجعت گذر از تاریکی جسم دانسته شده که در قوص صعود، نفس در تلاش برای اتصال به عالم نور، خود را از حصار ظلمت (مغرب تن)می رهاند و پله پله خویشتن را با راهنمایی انسان کامل و الگوپذیری از مسیح، مجرد گونه، به انوار ایزدی ( مشرق جان) و به یقین که منزل اول و آخر سالک است، می رساند تا از آبِ حیات عشق بنوشد. این پژوهش، راز عروج را دست یابی به جاودانگی معرفی می کند و جایگاهِ جاودانگی (عشق) را نیز با پیروی از عقل(پیرِخردمند) می شناساند که این سفر روحانی از همان مبدأ تنها در سایه درد، آغاز و طلب می شود و در فرجام به رجعت و قرب (مبدأ/ مقصد)می انجامد.
۶.

مقایسه تطبیقی مفهوم عروج در مشترکات معنایی کهن الگو با کالبد معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کهن الگو عروج اسطوره رؤیا نماد زبان کهن الگو معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
انسان برای بیان مضامین دینی و اسطورهای و فایقآمدن بر شکاف بین بخش خودآگاه و ناخودآگاه ذهن خود به نماد و نمادپردازی نیاز دارد. نماد در صور مختلفی چون رؤیا، قصه عامیانه، اسطوره، شیء طبیعی و هنر ظاهر میشود. در معماری کاربرد نماد از همه هنرها قویتر و پرمعناتر است. امروزه، زبان نمادگونه در معماری با اصطلاحات بیاثر یا منفی یکسان شده است و ارتباطات شهودی ناظر در تعریف موقعیتش نهتنها عاملی برای بهبود تعاملات وی در فضا نیست، بلکه به ابزاری برای از خودبیگانگی تبدیل شده است. هدف از این مقاله پاسخگویی به این سؤال است که آیا با دستیابی به مشترکات معنایی کهنالگوها که در ناخودآگاه جمعی انسانها وجود دارد و برگرفته از سه منبع اسطوره های جهانی، نماد و رؤیا است، میتوان به درک مفاهیم کهنالگویی و تجلی آن در کالبد معماری رسید یا خیر. در این مقاله مفهوم «عروج» به عنوان کهنالگو تلقی و بررسی میشود و از آنجا که این مفهوم یکی از مفاهیم برگرفته از ناخودآگاه جمعی انسانها است، با کشف مفاهیم و معناهای دیگر میتوان به زبان الگوی واحدی در معماری دست یافت تا تعاملات انسان با فضای معماری ارتقا یابد. طراحان و معماران این زبان را شیوهای بیزمان و ابدی خواهند یافت که با استفاده از آن میتوانند عوامل دیگر متأثر از زمینه و سبکهای معماری را بهصورت مکانمند و زمانمند بهکار گیرند.
۷.

تحلیل معنای قالیچه محرابی «سلیمان نبی» با روش آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالیچه محرابی سلیمان نبی آیکونولوژی آرمان شهر شهریاری عروج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۳۰۶
با خوانش متون هنری به شکل نظام مند، می توان اندیشه ی دوره ای که اثر هنری در آن خلق شده است را بهتر شناخت. از جمله این متون، قالی و قالیچه های محرابی است که در دوره صفویه جایگاه ویژه ای دارد. اکثر قالیچه های محرابی در دوره صفویه با آیه آمن الرسول یا آیه الکرسی آغاز می گردد؛ ولیکن در این بین تعدادی قالیچه موجود است که با نام سلیمان قسمتی از آیه 30سوره نمل آغاز می گردند. حال پرسشی که مطرح می شود این است، چرا در دوره ای خاص این متن جانشین دیگر متون می شود؟ برای رسیدن به پاسخی مطلوب، نیاز است معنای متن دریافت گردد. این گذار از صورت ظاهریِ قالیچه و درک معنای نهفته در آن، فرایندی است که به روش آیکونولوژی قابل تحصیل است. پس از مطالعه قالیچه به روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات با توجه به اسناد موجود در کتابخانه و سایتهای اینترنتی و با روش آیکونولوژی، شبکه ای از معانی ایجاد می گردد، که در ارتباط با کل اثر می تواند بیانگر تفکرات آیینی- اسطوره ای با مفهومی اسلامی باشد. بنابراین به نظر می رسد حضور  نام سلیمان در آستانه در کنار قسمتی از سوره انعام و فرم محراب علاوه بر مفهوم عروج، دلالت به مفهوم شهریاری در مفهوم ایرانی-اسلامی آن و مشروعیت بخشی به حکومت پادشاهان صفوی را دارد.
۸.

تفسیرتثلیث، تصلیب، عروج و رجعت عیسی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عیسی تصلیب تثلیث عروج رجعت تفسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
شخصیت داستانی و اسطوره آمیز مسیح(ع) دستاویزی برای دانش ادبی فراهم کرده است. این پژوهش، جدای از پرداختن به نقش و تأثیر عیسی در متون ادب فارسی، با بینشی عرفانی به شرح منسجم تثلیث، تصلیب، عروج و رجعت عیسی پرداخته و یافته های مسئله را با شواهدی از ادب فارسی به روش تفسیری، تبیین کرده است. همچنین با نگاهی به زندگی شگفت آور مسیح(ع)- با هدف مانا شدن باورمندی ها- ضرورت تحقیق را روشن ساخته است . از سویی با دیدگاهی استعاره گونه، تثلیث را رمزی از وحدت دانسته و صلیب را نماد نفس اماره نشان داده که باید با آن مبارزه کرد. اما از منظر اسطوره دایره، عروج را نشانه قرب و رجعت را استعاره از بازگشت به اصل خویشتن، شناسانده و با نگاه عرفانی، آشکارکرده که با راهنمایی پیری خردمند چونان مسیحی ورجاوند ، می توان مجردوار با رهایی از مغرب تن به مشرق جان عروج داشت تا به وطن حقیقی وجایگاه عشق، برای جاودانگی رجعت کرد.
۹.

بررسی تطبیقی تأثیرگذاری مضامین قرآنی در مورد مسیحیت در اشعار احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شوقی اناجیل معجزات حضرت عیسی (ع) صلیب عروج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۹۲
نوشتار حاضر به موضوعاتی در زمینه مسیحیت همچون القاب و صفات بارز حضرت عیسی علیه السلام ، ولادت و معجزات آن حضرت، پرداخته است. همچنین مسأله به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی(ع) و عروج ایشان و اناجیل معتبر در میان مسیحیان که از کانونی ترین مسائل آیین مسیحیت به شمار می آید، مورد بحث واقع شده است. تفرقه در مسیحیت، اصحاب عیسی(ع) و مراتب روحانیت مسیحی از دیگر مطالب مورد گفت وگو در این مقاله است. این پژوهش بر آن است که هر یک از مضامین مورد بحث در اشعار شوقی را با تأکید بر آیات قرآن کریم، مورد بررسی قرار دهد و در صورت لزوم مقایسه ای با متون مسیحی و اسلامی انجام دهد و نحوه اثرپذیری شاعر از آن متون را بیان کند.