مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نابرابری اقتصادی
حوزه های تخصصی:
سنت نظری وابستگی/ نظام جهانی متکی به تفکیک میان کشورهای مرکز (مادر) و پیرامون (اقمار) در جهان است. این سنت نظری مدعی است که نظام جهانی سرمایه داری با انتقال منابع عمده کشورهای کمتر توسعه یافته جهان سوم به کشورهای توسعه یافته مرکز، مانع توسعه مستقل و ملی آنان شده و از این طریق پیرامونی شدن آن ها را در درون نظام تقسیم کار بین المللی تقویت می نماید. به عبارت دیگر، کشورهای توسعه یافته مرکز، مازاد اقتصادی کشورهای پیرامون را تملک می کنند و آن را برای توسعه هر چه بیشتر خویش، اختصاص می دهند. کشورهای پیرامونی نیز به دلیل دسترسی نداشتن به مازاد خود، توسعه نیافته باقی می مانند. یکی از نتایج سیاسی یک چنین ساختاری عبارت است از تفاوت های قابل توجه مشاهده شده در سطوح کشمکش سیاسی شورشی در میان کشورهای توسعه یافته مرکز با کشورهای توسعه نیافته پیرامونی. در پژوهش حاضر، استدلال های اصلی تئوری های وابستگی/ نظام جهانی در تبیین کشمکش سیاسی شورشی در قالب فرضیات تحقیق استخراج و به صورت مدلی تئوریک تدوین گردید. سپس، با مقابله این مدل تئوریک با داده های مربوط به 95 کشور پیرامونی در یک دوره بلندمدت زمانی (بیست سال)، میزان انطباق و تناظر پیش بینی های نظری تئوری های مزبور با شواهد بین کشوری مورد ارزیابی و داوری تجربی قرار گرفت.
در مجموع، یافته های این پژوهش بین کشوری نتوانست برای دیدگاه نظری وابستگی/ نظام جهانی تایید تجربی فراهم آورد. به بیان دیگر، هیچ یک از فرضیات منطقا استخراج شده از سنت نظری وابستگی/ نظام جهانی در تبیین کشمکش سیاسی شورشی نتوانستند از این آزمون تجربی سربلند بیرون بیایند.
تجزیه و تحلیل عامل های موثر بر نابرابری اقتصادی در ایران با استفاده از ریز داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از آموزه های اقتصادی اسلام، عدالت است و از مؤلفه های اصلی عدالت، کاهش نابرابری ها و رسیدن به توازن اقتصادی بین شهروندان است.
هدف اساسی در این مقاله برآورد الگوی عامل های موثر بر نابرابری اقتصادی در ایران است. برای این منظور ابتدا با استفاده از ریزداده های طرح درآمد ـ هزینه، ضریب جینی و سهم بیستک های درآمدی (هزینه) طی دوره 1383 ـ 1363 برآورد شده است. آنگاه با استفاده از این شاخص های نابرابری اقتصادی و اطلاعات سری زمانی نسبت اشتغال، تورم، درآمدهای مالیاتی از خانوارها و هزینه های اجتماعی دولت برای خانوارها براساس مفهوم های همجمعی، الگوی عامل های موثر بر نابرابری اقتصادی برآورد شده است. براساس نتیجه های حاصل، نسبت اشتغال و هزینه های اجتماعی دولت بر نابرابری اثر کاهشی داشته است. در مقابل، اثر تورم و درآمدهای مالیاتی بر نابرابری افزایشی بوده است. به منظور تجزیه شاخص نابرابری اقتصادی و تحلیل اثر متغیرها بر نابرابری، از الگوی عامل های موثر بر بیستک ها به صورت دستگاهی از معادله های همزمانه به ظاهر نامرتبط (SURE) استفاده شده است. نتیجه های حاصلِ حاکی از آن است که، کاهشِ نابرابری ناشی از افزایش نسبت اشتغال، در اثر کاهشِ سهم بیستک چهارم و پنچم به نفع افزایش سهم دیگر بیستک ها به ویژه بیستک اول بوده است. کاهش نابرابری در اثر هزینه های اجتماعی دولت بر حسب خانوار ناشی از کاهش سهم بیستک پنچم به نفع افزایش سهم چهار بیستک اول بوده است. در مقابل، افزایشِ نابرابری ناشی از تورم و درآمدهای مالیاتی بر حسب خانوار، به علت کاهشِ سهم چهار بیستک اول به نفع افزایش سهم بیستک پنچم بوده است. برای تعیین شدت اثرهای متغیرها، الگوهای پیش گفته با متغیرهای استاندارد برآورد شده است. نسبت اشتغال و درآمدهای مالیاتی بر حسب خانوار به ترتیب قویترین عامل کاهنده و افزاینده نابرابرای اقتصادی بوده است. اما، اثر نابرابرگر درآمدهای مالیاتی بر حسب خانوار از اثر برابرگر نسبت اشتغال بیشتر بوده است. بنابراین، سیاست گذاری در جهت افزایش فرصت های اشتغال مولد در کنار اصلاح های اساسی و ساختاری در نظام مالیاتی به ویژه در حوزه اجرایی و جمع آوری مالیات تاکید می شود.
بررسی رابطه جهانی شدن فرهنگی و عرفی شدن فردی با تأکید بر نقش عوامل زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مروری بر نظریه های عرفی شدن نشان می دهد که این تئوری ها کمتر به تأثیر مناسبات فزاینده جهانی بر عرفی شدن مردم جهان پرداخته اند. با توجه به این مطلب، این مقاله کوشیده است رابطه جهانی شدن فرهنگی و عرفی شدن مردم کشورهای جهان را با توجه به متغیرهای زمینه ای اثرگذار بر این رابطه مورد بررسی قرار دهد. این متغیرهای زمینه ای عبارت اند از: سنت های مذهبی غیر اسلامی، سطح توسعه یافتگی، تنوعات قومی، زبانی و مذهبی. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که جهانی شدن فرهنگی رابطه مستقیم و مثبتی با عرفی شدن مردم جهان دارد. البته با در نظر گرفتن سهم کنترلی سایر متغیرهای منتج از نظریه های رقیب (نظریه نوسازی و نظریه بازارهای مذهبی) این اثر به میزان قابل توجهی کاهش یافت. یافته های دیگر مطالعه حاکی از آن بود که اثر جهانی شدن فرهنگی در کشورهای اسلامی، اثری غیر عرفی کننده و در کشورهای غیراسلامی اثری عرفی ساز از خود نشان می-دهد. هم چنین مشخص گردید که جهانی شدن فرهنگی در کشورهایی که از نظر قومی متنوع می باشند، به نسبت کشورهایی که از نظر قومی همگون هستند، اثر عرفی کننده بیشتری دارد. مطالعه حاضر با یافته خلاف انتظاری نیز روبه رو گردید. یافته های مطالعه نشان داد که جهانی شدن فرهنگی کاملاً مخالف انتظارات نظری مطالعه، در جوامعی که از نظر مذهبی همگون می باشند، اثر عرفی ساز بسیار بیشتری به نسبت جوامع ناهمگون مذهبی دارد.
تبیین جامعه شناختی بی ثباتی سیاسی (مطالعه ای بین کشوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر ابتدا تلاش گردید استدلال های اصلی نظریه های بی ثباتی سیاسی یعنی محرومیت نسبی، بسیج منابع و وابستگی / نظام جهانی در قالب فرضیات تحقیق استخراج و فرموله گردد. سپس، بر مبنای دلالت های مشترک آن ها مدلی نظری از تلفیق این فرضیات ساخته شد که در بردارندة سازه های اصلی نظریه های مزبور و پیونددهندة آن ها بود. در انتها، با مقابلة این مدل نظری با داده های 147 کشور در یک دورة زمانی بیست ساله، میزان انطباق و تناظر پیش بینی های هر یک از این نظریه ها با شواهد بین کشوری مورد ارزیابی و داوری تجربی قرار گرفت.
در مجموع، نتایج این تحقیق نتوانست هیچ یک از سه دیدگاه نظری بی ثباتی سیاسی را کاملاً تأیید یا ابطال کند. به عبارت دیگر، یافته های این تحقیق دلالت تام و تمامی برای هیچ یک از تئوری ها نشان نداد تا جایی که برخی از پیش بینی های هر یک از این سه نظریه تأیید و برخی دیگر ابطال شدند. نتایج تحقیق بر این واقعیت صحه گذاشت که هرگز یک نظریه نیست که توافق کامل و تام با عالم واقع دارد، بلکه چندین نظریه در عرض هم هستند که توافق ناکامل و جزیی با جهان تجربی دارند.
ارزیابی تجربی نظریه اینگلهارت در ایران: ارتباط توسعه با دینداری دکتر محمدرضا طالبان* مهدی رفیعی بهابادی**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی این مقاله این است که آیا نظریة اینگلهارت که بین سطح توسعه یافتگی و میزان دینداری ارتباط برقرار می کند، قابلیت تبیین تغییرات دینداری در ایران را دارد یا خیر؟ از این رو، نظریة اینگلهارت چارچوب نظری این مطالعه قرار گرفت و دو فرضیة زیر از آن استخراج گردید: 1) بین سطح توسعة اقتصادی- اجتماعی و میزان دینداری رابطه معکوس وجود دارد. 2) بین میزان نابرابری اقتصادی و میزان دینداری رابطه مستقیم وجود دارد. این فرضیات بر اساس تحلیل ثانویة داده های موجود و با استفاده از تکنیک همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد آزمون تجربی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که ارتباط مستحکمی میان سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی و نابرابری اقتصادی با میزان دینداری وجود ندارد. این نتیجه را می توان چالشی برای نظریات یاد شده دست کم در سطح یک کشور به حساب آورد.
بررسی تاثیر نابرابری اقتصادی و سیاسی بر کیفیت محیط زیست در کشورهای منتخب: رویکرد پانل GMM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط زیست تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند نابرابری اقتصادی و سیاسی است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تاثیر نابرابری اقتصادی و سیاسی بر کیفیت محیط زیست در کشورهای منتخب است. برای این منظور تاثیر شاخص های ضریب جینی، دموکراسی، درآمد سرانه، مصرف انرژی و شاخص توسعه انسانی بر کیفیت محیط زیست در 57 کشور منتخب با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) برای دوره 2002 تا 2012 مورد بررسی قرار گرفته است. نابرابری اقتصادی و سیاسی به ترتیب با استفاده از شاخص های ضریب جینی و دموکراسی اندازه گیری شده است. نتایج بیانگر تاثیر منفی نابرابری اقتصادی و سیاسی بر کیفیت محیط زیست در کشورهای مورد مطالعه است. در حالی که با افزایش مصرف انرژی، کیفیت محیط زیست کاهش پیدا می کند، با افزایش درآمد سرانه و بهبود شاخص توسعه انسانی، کیفیت محیط زیست بهبود پیدا می کند. این نتایج می تواند از نقطه نظر طراحی سیاست های رشد و توسعه پایدار مورد توجه برنامه ریزان اقتصادی قرار گیرد.
بررسی میزان انطباق فضایی نابرابری های اجتماعی– اقتصادی در نواحی هشت گانه شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند شهری شدن در کشورهای در حال توسعه، با عدم تعادل های خدماتی، پراکنش جمعیت و رشد بی قواره شهری مواجه بوده است؛ به طوری که ناپایداری به وجود آمده از این رشد ناموزون، به شکل عدم تعادل های فضایی- اجتماعی با نمودهای فقر شهری، اسکان و اشتغال غیررسمی و آلودگی های زیستی، نمایان شده است. تحقیق حاضر، به بررسی نابرابری های اجتماعی و فضایی موجود در مناطق و نواحی مختلف شهر یزد و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و داده های لازم، از طریق روش کتابخانه ای و عمدتاً با استفاده از اطلاعات طرح تفصیلی سال 1388 شهرستان یزد گردآوری شده اند. رتبه بندی مناطق و نواحی شهر یزد از لحاظ توسعه اجتماعی، با استفاده از 15 شاخص و با بهره گیری از روش تاپسیس و تاکسونومی نشان داد که منطقه 3 و ناحیه 3-2 در رتبه اول و منطقه 2 و ناحیه 2-1، در رده آخر قرار گرفته اند. انتخاب میانگین قیمت زمین به عنوان معیاری برای ارزیابی نابرابری اقتصادی میان نواحی مختلف شهر و مقایسه این شاخص با استفاده از آزمون ANOVA بیانگر این نکته بود که میان نواحی مختلف شهر یزد از این نظر تفاوت وجود دارد؛ به طوری که ناحیه 3-2 بالاترین ارزش و ناحیه 1-1 کمترین ارزش را به خود اختصاص داده اند. آزمون همبستگی بین میزان توسعه اجتماعی نواحی و ارزش زمین در آنها که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون انجام شد، نشانگر رابطه معنادار و مثبت بین این دو متغیر بوده است. لذا ما شاهد افزایش ارزش زمین به موازات افزایش توسعه یافتگی اجتماعی در نواحی مختلف شهر یزد می باشیم.
تحلیلی بولی و کلان نگر از عرفی شدن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی عوامل علّی دخیل در فرایند عرفی شدن در ایران می پردازد. در این راستا چهار تبیین کنندة علم گرایی، صنعتی شدن، رفاه اقتصادی و برابری اقتصادی برای تبیین عرفی شدن در نظر گرفته شد. واحد تحلیل، استان های ایران و تکنیک اتخاذ شده برای انجام تحقیق جبر بولی بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد ترکیب ثابت و قابل اعتنایی برای وقوع عرفی شدن در استان های ایران بر اساس عوامل تبیین کنندة فوق و بر اساس تحلیل بولی استخراج نمی شود که شاید بتوان آن را به عدم ارتباط علّی این شروط بر وقوع عرفی شدن در ایران مرتبط دانست.
تحلیل نابرابری های اقتصادی – اجتماعی توسعه در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال 1990 در گزارش برنامه عمران ملل متحد، شاخص مرکب توسعه انسانی موسوم به HDI توسط کارشناسان آن سازمان مطرح شد. این شاخص از ترکیب شاخص های امید به زندگی، باسوادی و درآمد سرانه به دست می آید و در محاسبه آن از حداقل، حداکثر و نسبت بین آنها استفاده می شود. در مقاله حاضر شاخص توسعه انسانی مناطق روستایی استان های ایران در دو مقطع 1384 و 1394 به دو روش سازمان ملل و منطق فازی محاسبه و نتایج حاصله مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرد . بر اساس شاخص توسعه انسانی محاسباتی در هر دو مقطع 1384 و 1394 استان هایی نظیر تهران، گیلان، اصفهان و فارس بهترین رتبه ها و استان هایی نظیرکهگیلویه و بویراحمد، کردستان و سیستان و بلوچستان بدترین رتبه ها را با استفاده از هر دو روش داشته است. رتبه بندی مؤلفه های تشکیل دهنده شاخص توسعه انسانی نیز موید نتایج حاصله است. به دلیل اینکه در روش دوم فازی مقدار ماکسیمم و مینیمم شاخص ها بر اساس اطلاعات استان ها جمع آوری شده ، رتبه شاخص توسعه انسانی محاسباتی بر اساس روش فازی نسبت به روش سازمان ملل واقع بینانه تر به نظر می رسد. همچنین علی رغم تحولات صورت گرفته پس از یک دهه در روستاها، هنوز این شاخص مطلوب نیست ولی در مقایسه با سال 1384 بهبود یافته است، به طوری که استان سیستان و بلوچستان با حدود 15 درصد بیشترین و استان تهران با حدود 3 درصد کمترین نرخ رشد را در شاخص توسعه انسانی داشته که به وضوح حکایت از کمتر شدن اختلاف توسعه ای بین مناطق دارد. به علاوه نتایج نشان می دهد که مناطق روستایی استان های مرزی کشور دارای توسعه انسانی به مراتب پایین تری نسبت به استان های مرکزی کشور هستند. بنابراین توجه به مناطق روستایی مرزی در برنامه ریزی های کلان منطقه ای ضروری است.
بررسی عوامل موثر بر چارچوب پوشش خبری در رسانه ملی
منبع:
علوم خبری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
113 - 136
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با عنوان "رابطه اقتصاد سیاسی و رسانه ها در ایران" انجام شده است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی برخی عوامل تأثیرگذار بر چارچوب پوشش خبری در رسانه ملی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان رشته چاپ و نشر دانشگاه علمی –کاربردی در تهران که، جمعا 935 نفر هستند که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران 163 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاد ه از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین ترجیحات گروه های ذینفع خاص و چارچوب پوشش خبری سیاست رسانه ها رابطه معنادار وجود دارد. بین مقررات و قوانین دولتی و چارچوب پوشش خبری سیاست رسانه ها رابطه معنادار وجود دارد. بین نابرابری اقتصادی با نفوذ اغنیاء درچارچوب پوشش خبری سیاست رسانه ها از دیدگاه رابطه معنادار وجود دارد. بین ترجیحات مدیران رسانه و چارچوب پوشش خبری سیاست رسانه ها رابطه معنادار وجود دارد..
تحلیل فضایی نابرابری های اجتماعی- اقتصادی براساس شاخص های رفاه چند بُعدی مطالعه موردی: محلات شهری زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
67 - 94
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها محمل توسعه اقتصادی جوامع هستند و از آنجایی که شهرها موجودیت انسانی دارند، برای تأمین زیربنای مناسب در جهت پیشرفت و رشد اقتصادی، رفاه شهرها به عنوان یکی از چالش های توسعه و مبارزه با فقر است. با تکیه بر تقویت شاخص های رفاه چندبعدی می توان مسائلی مانند نابرابری های اقتصادی و اجتماعی را در شهر به حداقل رساند. هدف از این پژوهش تحلیل فضایی نابرابری های اقتصادی- اجتماعی محلات شهر زاهدان براساس شاخص های رفاه چندبعدی می باشد. با توجه به هدف پژوهش، نوع پژوهش کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش شاخص های رفاه چندبعدی در دو بعد رفاه مادی و رفاه غیرمادی در قالب 55 شاخص صورت گرفته است. به منظور تحلیل فضایی شاخص های رفاه چندبعدی پس از نرمال سازی، اختلاف رفاه در سطح محلات شهری محاسبه و نتایج در قالب نقشه های ضریب اختلاف تهیه گردید. در نهایت، ارتباط بین سطح رفاه و ضریب اختلاف با استفاده از آزمون آماری پیرسون در محیط نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد محلاتی که از وضعیت رفاه بهتری برخوردار می باشند، در منطقه یک و پنج شهر که در جنوبغربی زاهدان می باشد، قرار دارند و محلات حاشیه ای شمال و جنوب زاهدان در وضعیت نامطلوب تری نسبت به سایر محلات شهری قرار دارند. نتایج آزمون همبستگی بین سطح رفاه چندبعدی و ضریب اختلاف رفاه نیز نشان می دهد که در سطح آلفای 0.1 تنها بین رفاه غیرمادی و مولفه های مسکن، دسترسی به خدمات، زیرساخت ها و تسهیلات و دانش با ضریب اختلاف شان رابطه معناداری وجود دارد. این درحالی است که در سطح آلفای 2 بین رفاه مادی و غیرمادی و مولفه های مسکن، دسترسی به خدمات، سلامت و دانش با ضریب اختلاف شان رابطه معناداری وجود دارد.
آزمون بین کشوری نظریه بازار دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
3 - 31
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برای آزمون تجربی نظریه بازار دین سازمان داده شده است. در فرمول بندی اصلی نظریه بازار دین، کاهش تنظیمات دینی حکومت در یک جامعه، تکثر مذهبی را پرورش می دهد، تکثر مذهبی موجب رقابت می گردد و رقابت بنگاه ها یا مؤسسات مذهبی با یکدیگر موجب عرضه بیشتر و کارآمدتر محصولات مذهبی می شود که برآیند همه این ها به عنوان نتیجه نهایی، افزایش دین داری و سرزندگی مذهبی در کلِ جامعه خواهد بود. این استدلال نظریه بازار دین به صورت فرضیه ای مبنی بر ارتباط منفی تنظیم حکومتی دین با التزام مذهبی فرموله گردید. جهت وارسی اعتبار تجربی این تئوری، فرضیه مذکور با داده های ثانویه از 179 کشور مقابله شد تا میزان انطباق و تناظر پیش بینی تئوری بازار دین با شواهد تجربی مورد ارزیابی قرار گیرد. در مجموع، یافته های این تحقیقِ بین کشوری نتوانست حمایت جدی و قابل اعتمادی برای تئوری بازار دین در تبیین واریانس سطوح التزام مذهبی فراهم آورد.
امنیت حیاتی و شکاف جنسیتیِ مذهبی در ایران: مطالعه تطبیقی درون کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
160 - 135
حوزه های تخصصی:
این گزاره که «زنان مذهبی تر از مردان اند» یکی از معدود گزاره های تعمیمی است که دانشمندان علوم اجتماعی، به ویژه جامعه شناسان دین بر آن اتفاق نظر داشته اند؛ با وجود این، تبیین چرایی آن یک معمای علمی محسوب شده و نظریه های متعددی برای تبیین این شکاف جنسیتی در دینداری ارائه شده است. این مقاله پژوهشی با هدف وارسی اعتبار تجربی نظریه امنیت حیاتی در ایران، حول محور این پرسش سازمان یافت که تا چه حد شاخص های امنیت حیاتی می توانند شکاف جنسیتیِ دینداری در ایران را تبیین کنند؟ در این راستا، ابتدا استدلال های نظریه امنیت حیاتی در قالب فرضیات تحقیق فرموله شد. سپس با واحد تحلیل قرار دادن «استان» و استفاده از روش تطبیقی درون کشوری، فرضیه های مذکور با داده های مربوط به همه استان های ایران مقابله شد تا میزان انطباق و تناظر پیش بینی های نظریه امنیت حیاتی با شواهد تجربی ارزیابی شود. درنهایت، یافته های مربوط به آزمون تجربی رابطه میان امنیت حیاتی با شکاف جنسیتیِ دینداری در ایران با روش تطبیقی درون کشوری و تحلیل بین استانی نشان داد که هیچ یک از فرضیات بازنمای تئوری امنیت حیاتی تأیید نمی شوند. درحقیقت، یافته های این تحقیق نتوانست حمایت جدی و قابل اعتمادی برای تئوری امنیت حیاتی در تبیین شکاف جنسیتیِ دینداری در بافت جمعیت مسلمانان و قلمروی استان های کشور ایران فراهم آورد. با توجه به همگرایی نتایج این پژوهش درون کشوری با پژوهش بین کشوری نوریس و اینگلهارت در سال 2008 میلادی درباره ناتوانی تجربی نظریه امنیت حیاتی در تبیین شکاف جنسیتیِ دینداری می توان نتیجه گرفت که پایه تجربی این نظریه برای تبیین شکاف جنسیتیِ دینداری، ضعیف و غیرمستحکم است.
تاثیر نابرابری اقتصادی بر برنامه ریزی کاربری زمین
حوزه های تخصصی:
به دنبال رشد سریع و گسترش روزافزون شهرها در چند دهه اخیر مسئله کاربری زمین های شهری توجه برنامه ریزان شهری را جلب نموده است و موضوع روز پژوهش های متعدد قرار گرفته است که حاصل آن ها از تغییرات قابل توجهی در زمینه کاربری زمین حکایت می کند، همچنین بدون برنامه ریزی کاربری زمین، نمی توان به الگوی بهینه زیست در شهرها دست یافت. امروزه، برنامه ریزی کاربری زمین شهری، به چگونگی استفاده و توزیع و حفاظت اراضی، ساماندهی مکانی و فضایی فعالیت ها و عملکردها، بر اساس خواست و نیازهای جامعه شهری می پردازد و انواع استفاده از زمین را مشخص می نماید. گسترش فضایی شهرها و ادغام روستاها و اراضی پیرامونی آن ها، یکی از پیامدهای مهم شهرنشینی شتابان است که در مادرشهرهای منطقه ای نمود چشمگیری داشته است. توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق شهری به عنوان یکی از مهم ترین ارکان زندگی مطلوب شهری، از الزامات برپایی جامعه ای پویا، منسجم و مترقی است، اما نابرابری اقتصادی و فقر در جامعه باعث شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی و تغییر کاربری اراضی زمین به خصوص زمین های کشاورزی اطراف شهرها شده است. در این پژوهش به مرور برخی از این پژوهش ها پرداخته ایم.
علل و پیامدهای اجتماعی فقر و نابرابری اقتصادی و راهکارهای رفع آن در اندیشه سید قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر و نابرابری اقتصادی، پدیده ای است که پیامدهای اجتماعی مختلفی را بر جامعه ی انسانی عارض می گرداند. تکوین این پدیده به عللی راجع است که هر یک از اندیشمندان علوم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، مبتنی بر مکتب فکری خویش، سویه هایی از آن را روشن ساخته و متعاقباً راهکارهایی را برای حل آن برشمرده اند. این مقاله در پاسخ بدین پدیده ی اجتماعی شکل گرفته و در صدد آن است که علل و پیامدهای اجتماعی فقر و نابرابری اقتصادی و راهکارهای رفع آن را از منظر یکی از متفکران مسلمان که در این زمینه آثار و آراء گسترده ای دارد، یعنی سید قطب (1906-1966) تبیین و تحلیل کند. در امتداد این بحث، در بادی امر مفاهیم فقر و نابرابری- به نحوی منفک- از منظری جامعه شناختی تشریح شده و در ادامه به ترتیب، علل ایجاد این پدیده، پیامدها و راهکارهای حل آن، در اندیشه ی قطب کاویده می شود. در حقیقت، در این مقاله روشن می شود که چگونه قطب تخطی از خط توحید و استنکاف از اجرای قوانین اقتصادی شریعت را علت العلل سلطه ی فقر و نابرابری اقتصادی دانسته و با اشاره به پیامدهای ناگوار آن که شیرازه ی حیات جامعه ی اسلامی را از هم می درد؛ چه راهکارهایی را از منظر اسلام برای رفع این پدیده عرضه می کند.
ارزیابی اثر فقر و نابرابری اقتصادی بر همه گیری کرونا در ایران و جهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۳۲-۲۰
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شناسایی عوامل مؤثر بر شیوع کووید-۱۹ به منظور سیاست گذاری در کنترل همه گیری این بیماری ضروری است. فقر و نابرابری اقتصادی از مهم ترین متغیرهای توضیح دهنده شیوع کرونا هستند. این پژوهش به سنجش اثر فقر و نابرابری اقتصادی بر شیوع کرونا در کشورهای جهان پرداخته است. روش ها: مطالعه حاضر کاربردی با روش توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی بود که با استفاده از رگرسیون باثبات، به ارزیابی اثر فقر و نابرابری اقتصادی بر شیوع کرونا در ۱۴۵ کشور جهان پرداخته شد. جامعه آماری، شامل داده های تجمعی کووید-۱۹ بود که بر اساس آمارهای برنامه تحقیقاتی آکسفورد-مارتین و بانک جهانی در سال ۲۰۲۱-۲۰۲۰ استخراج شد. کشورهای منتخب بر اساس طبقه بندی بانک جهانی در چهار گروه درآمدی دسته بندی و توضیح دهندگی شاخص های فقر و نابرابری بر شیوع کرونا در آن ها ارزیابی شد. اقتصادسنجی و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MATLAB انجام شد. یافته ها: اثر افزایشی سوءتغذیه و سالخوردگی جمعیت، بر نرخ ابتلا به کرونا برای تمام گروه های درآمدی کشورهای جهان تأییدشده است. درحالی که افزایش سخت گیری دولت ها سبب کاهش ابتلا به کرونا شده است. متغیرهای معنادار در شیوع کرونا برای ایران و کشورهای گروه درآمدی بالاتر از متوسط نیز اثر سالخوردگی و مقررات سخت گیرانه دولت ها را تائید کرده است. یافته ها نشان داد که ضریب جینی، سالخوردگی و سوءتغذیه جزو متغیرهای توضیح دهنده افزایش نرخ مرگ ومیر ناشی از کرونا در ایران و گروه درآمدی بالاتر از متوسط بوده است. نتیجه گیری: برخورداری از تغذیه مناسب به موازات مخارج نظام سلامت و مقررات سخت گیرانه دولت ها می تواند نقش مؤثری در کاهش ابتلا و مرگ ومیر ناشی از کرونا داشته باشد. همچنین، انتخاب سیاست های مناسب در جهت افزایش برابری اقتصادی نقش مؤثری در کاهش مرگ ومیر این بیماری خواهد داشت.
بررسی رابطه نابرابری های اجتماعی- اقتصادی و طرد اجتماعی گروه ها در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرد اجتماعی پدیده ای فرآیندی، رابطه ای، چندبعدی، نسبی، مبتنی بر عاملیت است که در سطوح مختلف و در هر زمان و مکان ممکن، در بین گروه های مختلف اجتماعی رخ می دهد. فرآیند طرد/ ادغام اجتماعی گروه های اجتماعی همواره عامل مهمی در نظم اجتماعی جامعه و رفاه و به سامانی گروه ها و افراد است. ازاین رو بررسی وضعیت طرد/ادغام گروه ها و عوامل مؤثر بر آن در کلانشهرها می تواند در تدوین بهتر سیاست های مرتبط با ادغام و رفاه اجتماعی اثرگذار باشد. به این منظور طرد/ادغام گروه های هویتی/ قومی کلانشهر اصفهان در پیوند با دسترسی به فرصت های اجتماعی اقتصادی و در مقایسه با ساکنان بومی برابری اجتماعی سنجش و تبیین گردید. یافته های تحقیق نشان داد همه گروه ها دسترسی یکسانی به منابع ندارند و برخی گروه ها تبعیض اجتماعی بیشتر و طرد اجتماعی به مراتب شدیدتری را تجربه می کنند و بین برابری اجتماعی، دسترسی به منابع و ادغام اجتماعی رابطه مثبتی وجود دارد. با این اوصاف لازم است دولت و جامعه با حمایت های اقتصادی و آموزشی و فرهنگ سازی در راستای برابری اجتماعی، از طرد اجتماعی گروه های آسیب پذیر و ایجاد بی نظمی های اجتماعی و سیاسی ممانعت به عمل آورند.
تحلیلی بر مؤلفه های اقتصادی مؤثر بر میزان ازدواج و طلاق با تأکید بر مشارکت اقتصادی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مؤلفه های اقتصادی با میزان ازدواج و طلاق به روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی که امکان تحلیل کوتاه مدت و بلندمدت را فراهم می آورد، انجام شد. همچنین تحلیل مقایسه ای مؤلفه های اقتصادی مشترک و توأمان مؤثر بر ازدواج و طلاق نیز ارائه گردید. داده های پژوهش از کلیه اطلاعات و آمار مکتوب مربوط به اقتصاد ایران در سال های 1362 تا 1399 جمع آوری شد. نتایج تحلیل بلندمدت داده ها نشان داد که میزان بیکاری به طور مستقیم، و ضریب جینی به طور معکوس با میزان طلاق رابطه معنادار دارد. متغیرهای مشارکت اقتصادی زنان، رشد درآمد سرانه، شهرنشینی و رشد اجاره مسکن رابطه معناداری با میزان طلاق در بلندمدت ندارد. همچنین متغیرهای شهرنشینی، مشارکت اقتصادی زنان و رشد درآمد سرانه به طورمستقیم، و متغیرهای ضریب جینی، رشد اجاره مسکن و نرخ بیکاری به طور معکوس، با میزان ازدواج در بلندمدت رابطه معکوس دارد. نتیجه قابل توجه درباره مشارکت اقتصادی زنان این بود که با افزایش میزان مشارکت اقتصادی زنان، میزان ازدواج ها در کشور افزوده شده و این متغیر، تأثیر معناداری بر میزان طلاق در کشور نداشته است.
توسعه مدل عامل بنیان تأثیر توزیع مناسب منابع خیریه ها بر نابرابری اقتصادی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش ها در اقتصاد هر کشور، بحث نابرابری اقتصادی، کنترل و جلوگیری از تبعات آن است؛ از این رو، در علم اقتصاد پیامدهای نابرابری اقتصادی، به امر بسیار با اهمیتی تبدیل شده است. همچنین، براساس پژوهش هایی که با استفاده از مدلسازی عامل بنیان به بررسی نابرابری اقتصادی پرداخته شده، به وجود آمدن نابرابری اقتصادی به اثبات رسیده است. یکی از بحث ها در زمینه نابرابری اقتصادی، ایفای نقش خیریه ها در تعدیل و کاهش نابرابری اقتصادی است. در ادبیات تحقیق به وجود پیچیدگی و ابهام در رابطه با نقش خیریه ها در کاهش نابرابری اقتصادی تأکید شده است و در بسیاری از آنها به صورت جزء نگرانه به این مسئله پرداخته شده است. در مطالعه حاضر، یک مدل عامل بنیان براساس مدل اقتصادی توزیع ثروت با نرم افزار نتلوگو توسعه داده شده است و در آن نقش خیریه ها و توزیع مناسب منابع آنها در یک محیط شبیه سازی شده، با طراحی سه سناریوی متفاوت گزارش می شود. با بررسی نتایج این سناریوها مشخص می شود وجود خیریه ها در کاهش نابرابری اقتصادی مؤثر است و ایجاد سازوکار توزیع مناسب منابع خیریه ها تأثیر بیشتری در کاهش نابرابری اقتصادی دارد
بررسی رابطه نابرابری جنسیتی و توسعه فرهنگی (مورد مطالعه: دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
417 - 448
حوزه های تخصصی:
نابرابری جنسیتی یکی از پدیده هایی است که در بیشتر جوامع بشری دیده می شود و به عنوان مسئل ه ای اجتماعی، همانند سایر پدیده های اجتماعی، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد و از سویی بر متغیرهای دیگر نیز تاثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین نابرابری جنسیتی و توسعه فرهنگی دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی تهران انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی تهران با حجم تعداد 457381 نفر بوده اند. حجم نمونه با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای متناسب با حجم و تصادفی ساده برابر با 382 نفر محاسبه شده است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته توسعه فرهنگی (57 گویه) و نابرابری جنسیتی (34 گویه) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای Spss22 انجام گرفت. نتایج نشان داد، نابرابری جنسیتی در حالت کلی و ابعاد آن همچون (نابرابری فرهنگی، نابرابری اجتماعی، نابرابری اقتصادی، نابرابری نمادی) با توسعه فرهنگی رابطه معکوس دارند. بدین معنا که با کاهش نابرابری جنسیتی و ابعاد آن، سطح توسعه فرهنگی کاهش می یابد. . چرا که مادامی که زنان یک جامعه در وضعیت نابرابر نسبت به مردان قرار داشته باشند نمی توان انتظار داشت که نهاد خانواده از جایگاه و استواری کافی برخوردار باشد. از سویی زنان نقش کلیدی در جامعه پذیری جنسیتی کودکان دارند.