درخت حوزه‌های تخصصی

جامعه شناسی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۷٬۸۲۲ مورد.
۸۱.

ساخت و اعتبار یابی پرسش نامه تجربه زیسته تفکر انتقادی دانشجویان: مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی اعتباریابی تجربه زیسته دانشجویان پرسشنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۲
این مقاله بخش کمّی از نتایج یک پژوهش ترکیبی است که به روش اکتشافی متوالی (کیفی – کمّی) انجام شده است. هدف از تحقیق بررسی تجربهزیسته دانشجویان در تفکر انتقادی در دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1402-1403 بود. در مرحله کمّی، روش پژوهش از نوع پیمایشی (توصیفی و غیرآزمایشی) است و از تحلیل همبستگی و تکنیک تحلیل عاملی برای تحلیل داده ها استفاده شد. حجم نمونه برابر با 435 نفر به دست آمد که بر مبنای چهار متغیر دانشگاه، دانشکده، مقطع تحصیلی و جنسیت به تناسب توزیع شد. شیوه نمونه گیری سهمیه ای بود. ابزار اولیه شامل 50 آیتم و پنج عامل اصلی شامل زیست شرافتمندانه و مسئولانه، مواجهه چندگانه، اندیشیدن به فراسو، دوگانه هزینه-پاداش و نابودگری سازمانی بود که بر اساس تحلیل کیفی طراحی و در مرحله کمّی ارزیابی و تحلیل شدند. درمرحله کمّی از ساختار عاملی نهایی هفت عامل مشتمل بر 37 آیتم استخراج شد. دوعامل جدید شامل سازمان محافظه کار و مرجعیت غیرانتقادی به ترتیب از نابودگری سازمانی و مواجهه چندگانه نشئت گرفت. بارهای عاملی به دست آمده برای شش عامل بارگذاری شده بر روی تجربه زیسته دانشجویان در تفکر انتقادی (همه عوامل به جز سازمان محافظه کار) بالاتر از مقدار 60/0 به دست آمده است که حاکی از اهمیت بالای هر یک از این ابعاد در برآورد نمره نهایی هریک از افراد مطالعه شده است. ساختار سلسله مراتبی مقیاس تجربه زیسته دانشجویان در تفکر انتقادی نیز تحلیل و تأیید . نتایج پژوهش حاضر تلاشی برای توسعه ابزارهای جدید برای ارزیابی تفکر انتقادی در محیط های آموزشی به شمار می رود.
۸۲.

الزامات استارتاپی شدن، مطالعه ای با رویکرد جامعه شناسی اقتصادی (مورد مطالعه: مدیران استارتاپ های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الزامات استارتاپی شدن اکوسیستم نوآوری تحلیل مضمون جامعه شناسی اقتصادی اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۵
استارتاپ ها به عنوان پیش گامان مدل های جدید کسب وکار نقش مهمی در پیشبرد فناوری های نوین و توسعه اقتصاد مدرن ایفا می کنند. مطالعه حاضر باهدف واکاوی الزامات استارتاپی شدن با رویکرد جامعه شناسی اقتصادی در چارچوب پارادایم تفسیری و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. میدان پژوهش شهر اصفهان و مشارکت کنندگان پژوهش چهارده نفر از مدیران استارتاپ ها بوده اند. تکنیک گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است و برای تحلیل داده ها از رویکرد شبکه مضامین استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دهنده این است که الزامات استارتاپی شدن درباره تعدادی مضمون سازمان دهنده شامل اکوسیستم استارتاپی، ایده استراتژیک، منش استارتاپی، قرابت رویکرد مالی استراتژیک، پویایی تیم، واقع بینی بازار، شبکه ای شدن استارتاپ و مضمون فراگیر «استارتاپی شدن به مثابه اکوسیستم نوآوری» صورت بندی شده است. اکوسیستم نوآوری دلالت بر وضعیتی دارد که در آن شبکه ای پویا و متعامل از الزامات مختلف فردی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی ایجاد و توسعه می یابد که در سطوح خرد و کلان به رشد و موفقیت کارآفرینی در یک منطقه خاص کمک می کنند.
۸۳.

زیستن در شرایط زوال صداقت: دروغگویی به مثابه سیاست مسلط

کلیدواژه‌ها: دروغگویی زوال صداقت جامعه دروغگو نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۳۵
هدف: علی رغم دیدگاه های رایج در مورد دروغگویی به عنوان منفور اخلاقی، دروغ بخشی از زندگی اجتماعی است و در تاروپود جامعه ریشه دوانده است. در تمامی جوامع به افراد آموزش داده می شود که دروغ غیراخلاقی تلقی می شود؛ با این حال، دروغ یک تاکتیک ارتباطی است که اغلب در زندگی روزمره دیده می شود. در جامعه ما نیز انواع دروغگویی از تعارفات و ملاحظات گرفته، تا دروغ هایی که با عنوان دروغ مصلحتی به اطرافیان گفته می شود، وجود دارد. در واقع با وجود آنکه دروغگویی در فرهنگ ایرانی و دین اسلام همواره نکوهش شده است، در جامعه ما به نحو جدی شایع است. اکثریت قریب به اتفاق مطالعات در علوم انسانی در مورد دروغ در فلسفه انجام شده است، جایی که عمدتا به عنوان یک مشکل برای فیلسوفان اخلاق و زبان ظاهر می شود. در فلسفه، دروغ تقریبا از نظر اخلاقی بد تلقی می شود. در گزارش های معاصر، فیلسوفان همچنان به یافتن راه هایی ادامه می دهند که از طریق آن می توان دروغگویان را به دلیل فقدان اخلاق متهم کرد و تمایل دارند دروغ را به عنوان چیزی که مخالف هنجارهای اجتماعی صداقت و حقیقت است درک کنند. در مقابل، جامعه شناسان کمتر مایل بوده اند که دروغ را صرفاً بد بدانند، و کار جامعه شناختی زیادی در این مورد وجود ندارد. در کار گئورگ زیمل  است که اولین روایت توسعه یافته از دروغ به عنوان یک پدیده اجتماعی را می توان یافت. زیمل به بررسی دروغگویی به عنوان یک شکل اجتماعی در حال تغییر می پردازد که با اشکال مختلف اجتماعی دیگر پیوند خورده است و با تغییراتی که در مدرنیته رخ می دهد دگرگون می شود. اما، تحلیل او از دروغ در مورد تغییرات اجتماعی بسیار گسترده است، و زمانی که تلاش می کند کاوش خود را در مورد دروغ با توجه به سایر اشکال اجتماعی توسعه دهد، گیج می شود. در ایران نیز تحقیقات محدودی در مورد دروغ و دروغگویی انجام پذیرفته است. در تحقیقی که با عنوان نظرسنجی از مردم تهران درباره خصوصیات ایرانی ها درباره مهم ترین خصوصیت های منفی ایرانیان انجام شده است، دروغگویی در مقام نخست قرار می گیرد و 12 درصد از پاسخگویان، مهم ترین صفت منفی ایرانیان را دروغگویی دانسته اند. درواقع از نظر جامعه ایرانی، شکافی بین فرهنگ آرمانی ایرانی_اسلامی و فرهنگ موجود در جامعه وجود دارد که باعث می شود دروغگویی حائز اهمیت و یک مسئله قابل تأمل باشد. پذیرش فرهنگی عدم صداقت پیامدهای گسترده تری برای روابط بین فردی و انسجام جامعه دارد. تداوم دروغ ها، چه در زمینه های شخصی یا عمومی، اعتماد اساسی لازم برای انسجام اجتماعی را از بین می برد. با کاهش یکپارچگی، ساختار اخلاقی جامعه ضعیف می شود و منجر به احساس ناامیدی و بی تفاوتی در بین افراد می شود. در نتیجه، کاوش دروغگویی به عنوان یک سیاست غالب در زندگی مدرن، بر نیاز مبرم به تعهد مجدد به صداقت و شفافیت تاکید می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال مطالعه ای کیفی است برای بیان فرآیندهای اساسی که در آن دروغ ها و فریب ها در زندگی روزمره تجربه می شود. هدف این تحقیق با پرداختن به ماهیت فریب، تقویت گفتگوی انتقادی و تشویق پرورش یکپارچگی است، در نتیجه کیفیت اعتماد جامعه را در جهانی پیچیده تر افزایش می دهد.روش: این پژوهش با روش کیفی گراندد تئوری انجام شده است. در این روش یافته ها با شیوه هایی به جز روش های آماری یا هر گونه کمی کردن به دست می آیند. جامعه آماری این پژوهش افراد 18 تا 50 ساله شهر اصفهان می باشندکه با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده های این پژوهش براساس گفت گوهای عمیق با 20 نفر از ساکنان شهر اصفهان به صورت تصادفی و در مکان های عمومی، پارک ها و مراکز آموزشی جمع آوری و سپس درک و تفسیر آن ها از دروغ و دروغگویی، مبنای بررسی داده ها قرار گرفت. همچنین فرآیند تحلیل داده ها، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفته است. در این مراحل ابتدا مصاحبه های انجام شده بصورت خط به خط تحلیل و کدگذاری می شود و درقالب کدگذاری باز، به هر مفهوم موجود در مصاحبه یک برچسب الصاق می شود و براساس ویژگی ها و ابعاد هر مفهوم، تعداد زیادی کدهای باز و خام پدیدار می شوند. پس از فرآیند خردکردن مصاحبه ها به کدها و زیرمقوله ها در کدگذاری باز، در مرحله کدگذاری محوری به مرتبط کردن و دسته بندی آنها حول محور موضوع اصلی پرداخته می شود. کدگذاری انتخابی نیز با استفاده از انتخاب مفاهیم و موضوعاتی که در استخراج مضمون اصلی پژوهش موثر به نظر می رسند، دنبال می شود.یافته ها: از دریچه نظریه زمینه ای، محقق به انگیزه ها، استراتژی ها و پیامدهای دروغ پرداخته است. با انجام مصاحبه های عمیق ومشاهده موقعیت های دنیای واقعی و تجزیه و تحلیل، محقق توانسته درک عمیق تری از عوامل زمینه ای که تصمیم گیری برای دروغ را شکل می دهند، توسعه دهد. با اتخاذ رویکرد تئوری زمینه ای، محقق توانسته انواع مختلف دروغ، عوامل زمینه ای که بر شیوع آن تأثیر می گذارند و راهبردهایی که توسط افراد برای مشارکت و کشف دروغ به کار می رود را شناسایی کند. در آنچه پاسخ دهندگان در مورد راست و دروغ گفتند، پدیده دروغگویی عللی دارد که از زندگی اجتماعی و فردی شخص نشأت می گیرد. علت های اصلی به دست آمده فریب، بدخواهی و یا سودمندی است. یعنی علت هر دروغی ممکن است در این دسته بندی جای گیرد. این علت ها شامل لاف زنی (اغراق)، خودنمائی، تنبلی و تن آسایی، حسادت، انتقام گرفتن، خباثت، نفاق و دشمنی، جلوگیری از مجازات، ترس از رسوایی و آبروریزی، ترس از دست دادن منفعت و ترس از دست دادن مقام است. پس افراد یا برای فریب دادن دیگران، یا به علت سرشت بد خود و یا به خاطر مفید بودن دروغ در لحظه به این کار مبادرت ورزند. بسترهای مساعد برای دروغگویی شامل سه بعد زمان، زمینه تجربی فرد و ارضای یک میل ناشناخته در فرد است. این موارد خود به مقولات جزئی تر تاریخچه زندگی (گذشته) ، احتمال کشف دروغ در آینده، وضعیت اکنون، سابقه شنیدن دروغ، سابقه گفتن دروغ، سابقه تماس با افراد دروغگو، کمبودها، احساسات و عواطف و حس جاه طلبی دسته بندی می شود. سه مقوله اصلی نیز عوامل مداخله گر در این زمینه هستند. موقعیت در لحظه، موقعیت فرد مقابل و خروج از تعامل. اینکه فرد در لحظه ای که در یک موقعیت قرار دارد آیا شرایط اقتضا می کند که وی دروغ بگوید یا خیر. این موقعیت نیز ابعادی دارد که به موقعیت مکانی (مکان قرارگیری فرد)، موقعیت جمعیتی (تعداد افراد حاضر در آن موقعیت)، موقعیت ساختاری (موقعیت رسمی یا غیر رسمی) و موقعیت فرهنگی (فرهنگ موجود در آن شرایط) بستگی دارد. استراژی افراد برای به کار بردن دروغ شامل غیرقانونی نبودن، عدم آسیب رسانی و برداشتن موانع است که برای قانع کردن خود برای دروغگویی به کار می برند. مهمترین پیامد دروغگویی در جامعه، ایجاد جامعه دروغگو است. فرآیندی که منجر به پنهان شدن حقیقت، بی اعتمادی و عادی شدن دروغ در جامعه منجر می شود. عمل دروغ گفتن، اگرچه در لحظه به ظاهر بی ضرر به نظر می رسد، می تواند عواقب گسترده و عمیقی داشته باشد که در زندگی شخصی و حرفه ای فرد طنین انداز می شود. دروغ، چه ناشی از نفع شخصی باشد و چه از نیت های نادرست، پایه اعتمادی را که بر آن روابط سالم و ساختارهای اجتماعی بنا شده است، از بین می برد. با گشودن شبکه دروغ، مرتکب، اغلب خود را در شبکه پیچیده ای از فریب غرق می بیند، با از دست دادن اعتبار، روابط بین فردی تیره و تار و با عواقب قانونی یا حرف ه ای احتمالی مواجه می شود. در نهایت، تصمیم به دروغ گفتن، صرف نظر از اینکه چقدر وسوسه انگیز باشد، نشان دهنده خیانت عمیق به صداقت خود و اعتماد دیگران است که پیامدهای آن می تواند هم از نظر احساسی و هم از لحاظ عملی ویرانگر باشد. از بحثی که گذشت مسلم گردید که دروغ و فریب ضد حقیقت است. دروغ سنگری متزلزل و ناپایدار است که فرد برای دفع ضرر و خطر بدان پناه می برد که چون فرو ریزد خطر و ضرر دوچندان می شود. نتایج نشان داد که مقوله اصلی در این تحقیق زوال صداقت است. بطورکلی، در حوزه تعاملات انسانی، مفاهیم صداقت و عدم صداقت در بافت جامعه نفوذ قابل توجهی دارد. از منظر جامعه شناختی، این مفاهیم دارای پیامدهای عمیقی هستند و هنجارها، ارزش ها و انتظارات حاکم بر وجود جمعی ما را شکل می دهند. صداقت به عنوان یک فضیلت اجتماعی اساسی، سنگ بنای اعتماد و انسجام اجتماعی است. عملکرد روان روابط بین فردی را تسهیل می کند و افراد را قادر می سازد تا در تبادلات معنادار شرکت کنند و حس درک متقابل را تقویت کنند. هنگامی که صداقت غالب می شود، افراد در تعاملات خود احساس امنیت می کنند و محیطی از باز بودن و شفافیت را ایجاد می کنند. برعکس، عدم صداقت در قالب فریب، دستکاری و دروغ می تواند تأثیرات مخربی بر پویایی اجتماعی داشته باشد. بنابراین بایستی صداقت و راستگویی در جامعه از طریق فرهنگ سازی، درونی سازی اجتماعی و ریشه یابی دروغ نهادینه سازی شود. این نهادینه شدن، متاثر از روابط درون خانوادگی، روابط موجود در مدرسه و در مقیاس بزرگتر، روابط موجود در جامعه است؛ از این رو نمی توان توقع داشت فردی که در فضایی آکنده از دروغ زندگی می کند به سوی راستگویی گرایش پیدا کند. در نتیجه، یک استراتژی جامع برای مبارزه با فریب در جامعه باید شامل آموزش، پاسخگویی و شفافیت باشد. با پرورش محیطی که برای صداقت ارزش قائل است و ابزارهایی را برای رفتار درست در اختیار افراد قرار می دهد، جوامع می توانند فرهنگی مقاوم در برابر تأثیرات تفرقه انگیز فریب را پرورش دهند.
۸۴.

واکاوی جامعه شناختی روایات صوفیان در تذکرة الاولیاء عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اوضاع اجتماعی تذکرهالاولیا جامعه شناسی ادبیات روایات صوفیان عطار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۴۰
جامعه شناسی ادبیات، مطالعه علمی محت وای اث ر ادب ی و ماهیت آن در پیوند با دیگر جنبه های زندگی اجتم اعی اس ت. تذکرهالاولیا یکی از آثار بزرگ نثر فارسی است که روایات صوفیان یا شرح داستان هایی از زندگی شخصیت های تاریخی مشایخ صوفیه است که می تواند بازتابی از گرایش های فرهنگی، اجتماعی زمان نویسنده را نشان دهد. دوره ای که عطار در آن می زیست هرچند دوران شکوفایی علم و ادب نام گرفت اما به سبب عوامل گوناگون ازجمله، کثرت حوادث، درگیری ها، فقر، تعصبات مذهبی، حملات پیاپی به نیشابور و فساد سلاطین به یکی از دشوارترین و جانگدازترین دوران تاریخی مبدل شد. با سیر در تذکره الاولیاء و در روایات مشایخ و تصویری که از آن ها ارائه شده است، شرایط سیاسی، افتصادی و اجتماعی زمان عطار مجال ظهور یافته اند، درواقع تصویری که او از مشایخ صوفیه ترسیم می کند، نقطه مقابل تباهیها و اختناق و فساد حاکم بر اجتماع روزگار عطار است. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و با روش پژوهش توصیفی - تحلیلی به بررسی این تآثیر می پردازد تا به پیام ها و پیامدهای این آثار و هم تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر در فضای اجتماعی آن دوران پرداخته شود.
۸۵.

تحلیل جامعه شناختی گفتمان نواندیشی دینی در ایران: مطالعه موردی؛ علی شریعتی، آیت الله طالقاتی و مهندس بازرگان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: گفتمان تحلیل گفتمان انتقادی نواندیشی دینی انقلاب اسلامی نواندیشی راهبرداندیش نواندیشی معرفت اندیش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۱
نتایج تحلیل جامعه شناختی گفتمان نواندیشی دینی نشان داد این دوره، با تعدد و تکثر جریان های فکری و خرده گفتمان های معارض با نظم مستقر که مبتنی بر گفتمان توسعه ای آمرانه و گذشته گرا بود، شناخته می شود. آنها نه فقط با هژمونی گفتمان باستان گرای مستقر که در پی دین زدایی از عرصه حیات اجتماعی بود، بلکه با طیفی از اندیشه های مارکسیست، ناسیونالیست و لیبرال مواجه بودند. این گفتمان های رقیب، در میان طبقات متوسط شهری و تحصیل کردگان و حتی جامعه کارگر صنعتی که محصول توسعه فزاینده در نتیجه ی درآمدهای سرشار نفتی بود؛ از اقبال برخوردار بودند. در چنین شرایطی وجه غالب نواندیشی آنان؛ نواندیشی راهبرداندیشانه است و اگر چه می توان نمونه هایی از بازاندیشی در معرفت دینی همچون مقوله اجتهاد و شورا را در اندیشه علی شریعتی و آیت الله طالقانی بازشناخت، با این حال مصادیق فراخوانی شخصیت ها و مفاهیم دینی به منظور غیریت سازی و اسطوره سازی از گفتمانی، که اسلام زنده و پویا و مبارز را در مرکزیت صورتبندی گفتمانی خود قرار داده بود؛ در آثار آنها برجسته تر است. در شرایط رقابت گفتمانی و تعدد جریان های فکری، نواندیشان دینی در این دوره از کوشش معرفت اندیشانه در دین به سمت راهبرداندیشی برای رقابت بر سر استقرار نظام دانایی دین و معرفت دینی میل کرده اند و ضمن غیریت سازی از نظام مستقر و رقابت بر سر دال های تهی همچون عدالت و آزادی با خرده گفتمان های قدرتمند مارکسیستی و لیبرالیستی و تلاش برای تثبیت آنها در نظم گفتمانی خود، به غیریت سازی از قرائت سنتی از اسلام پرداخته اند.
۸۶.

شناسایی مؤلفه ها و چالش های مکان سازی جهت توسعه فضاهای شهری در سکونتگاه های غیر رسمی (بوستان گلشن محله خاک سفید تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکان سازی فضای شهری سکونتگاه غیررسمی محله خاک سفید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۳
در بسیاری از سکونتگاه های غیررسمی، کیفیت فضاهای شهری به دلیل فقدان برنامه ریزی و توجه به نیازهای ساکنان، به شدت پایین است. این موضوع، چالش های متعددی را در زمینه های مختلف از جمله سلامت، امنیت، اقتصاد و محیط زیست به وجود می آورد. مکان سازی به عنوان رویکردی نوین در طراحی و مدیریت فضاهای شهری، می تواند به ارتقای کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی کمک کند. این تحقیق با رویکرد تفسیری و روش کیفی از نوع مطالعه موردی، به صورت تحلیلی - توصیفی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل متخصصان دانشگاهی و سرپرستان دفاتر تسهیلگری و مدیران شهری بود که به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. ابتدا از روش فراترکیب برای شناسایی مؤلفه های مکان سازی استفاده شد و سپس چالش ها از طریق مشاهده و مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با متخصصان بررسی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA و کدگذاری بر اساس ابعاد مدیریتی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی انجام شد. نتایج نشان داد که مکان سازی فرایندی زمان بر و مشارکتی است که نیازمند هماهنگی بین ذی نفعان، زیرساخت های مناسب و درک مزایای مکان سازی به سبب جدید بودن موضوع، توسط مقامات و جامعه محلی است. همچنین تأمین منابع مالی و اعتمادسازی از چالش های اصلی این فرایند محسوب می شوند. یافته های این تحقیق می تواند به عنوان سند راهنما برای مدیران و دفاتر تسهیلگری جهت ارتقای کیفیت فضاهای شهری در سکونتگاه های غیررسمی مورداستفاده قرار گیرد.
۸۷.

تحولات جمعیتی استان کردستان در دوره زمانی 1330-1420 و دلالت های سیاستی و توسعه ای آن

کلیدواژه‌ها: تحولات جمعیت میزان باروری کل پنجره جمعیتی مهاجرت استان کردستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۱
هدف: امروزه تغییرات جمعیتی به یکی از موضوعات مهم اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی تبدیل شده است. در استان کردستان نیز، تحولاتی در حجم، نرخ رشد جمعیت، باروری و ساختار سنی و جنسی جمعیت مشاهده می شود. بررسی دقیق این تحولات و پیش بینی روندهای آینده، برای برنامه ریزی و سیاست گذاری مناسب در استان ضروری است تا بتوان از فرصت های پاداش جمعیتی به خوبی بهره برد و از اثرات منفی جلوگیری کرد. بررسی و تحلیل مشخصه های جمعیتی استان کردستان و روند تحولات آن در سال های اخیر و برآورد آن در آینده برای برنامه ریزان استان ضروری است. بنابراین در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سؤالات هستیم. تحولات و تغییرات استان کردستان در طول زمان چگونه بوده است؟ تعیین کننده های اصلی تغییرات جمعیت کدامند؟ نقش باروری، مرگ ومیر و مهاجرت در این تغییرات استان کردستان چیست؟ دورنمای حجم و ساختار سنی جمعیت استان کردستان چگونه خواهد بود؟ باتوجه به وضعیت جاری جمعیت و چشم انداز آینده ی آن سیاست جمعیتی مناسب برای استان کردستان کدام است؟روش: تحقیق حاضر به لحاظ داده مورد استفاده یک تحلیل ثانویه است. منبع اصلی داده ها برگفته از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن و همچنین نتایج ثبت سالانه وقایع حیاتی در سازمان ثبت احوال است. در این تحقیق در کنار استفاده ثانویه از اطلاعات با استفاده از فنون جمعیت شناختی به آینده نگری در حوزه تغییرات جمعیتی پرداخته شده و با استفاده از شاخص های جمعیت شناحتی روند تحولات جمعیت و ابعاد آن تحلیل و تفسیر شده است. داده های مورد استفاده شامل داده های جمعیت، مهاجرت، مرگ ومیر، باروری، می باشند. داده های جمعیت به تفکیک سن و جنس برگرفته از نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن استان کردستان و شهرستان های استان در مقاطع زمانی 1335، 1345، 1355، 1365، 1375، 1385، 1390 و 1395 است. داده های مهاجرت نیز از نتایج سرشماری های مذکور و اعمال روش های غیرمستقیم بدست می آید. داده های مرگ ومیر و باروری برگرفته از سازمان ثبت احوال استان، و نتایج بدست آمده از پیمایش های صورت گرفته در این حوزه ها هستند. برای بررسی مشخصه های مرتبط با ساخت و پویایی جمعیت، از سنجه ها و شاخص های مختلف جمعیتی استفاده شده و به منظور پیش بینی جمعیت با روش ترکیبی از مدل DemProj نرم افزار Spectrum استفاده می شود.یافته ها: از روش براس برای برآورد مرگ و میر بر اساس احتمال بقای فرزندان استفاده شده است. این روش بر داده های سرشماری ۱۳۸۵، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ اعمال شد و امید زندگی محاسبه شد. همچنین پیش بینی امید زندگی با استفاده از معادله لجستیک صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که امید زندگی در بدو تولد در استان از ۷۰.۱ سال در سال ۱۳۸۵ به ۷۵.۴ سال در سال ۱۴۲۰ افزایش می یابد. نرخ باروری استان کردستان از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۲۰ به تدریج افزایش یافته و در سال ۱۴۲۰ به ۲.۳۱ می رسد. استان دارای نرخ مهاجرت منفی است .طبق سناریوی منتخب (افزایش باروری و مهاجرت ثابت)، جمعیت استان در پایان دوره به حدود ۱.۹۱۵ میلیون نفر خواهد رسید. در دیگر سناریوها نیز با ترکیب های متفاوت باروری و مهاجرت، افزایش جمعیت تا سال ۱۴۲۰ پیش بینی می شود که بسته به شرایط باروری و مهاجرت، بین حدود ۱.۸۴ تا ۱.۹۲ میلیون نفر متغیر است.نتیجه: تغییرات اخیر در ساختار سنی جمعیت، با افزایش جمعیت سالمند و کاهش افراد در سن کار، چالش هایی را برای اقتصاد و سیستم های بهداشتی به همراه داشته است. پژوهش در استان کردستان نشان می دهد که اگر روندهای فعلی ادامه یابد، این استان با مشکلاتی نظیر سالمندی جمعیت و کمبود نیروی کار مواجه خواهد شد. با توجه به پنجره جمعیتی کشور، لازم است سیاست هایی در راستای جذب و حفظ نیروی کار و استفاده از ظرفیت های اقتصادی دوران پنجره جمعیتی تدوین شود؛ در غیر این صورت، فرصت های بالقوه از دست خواهد رفت و به بار اقتصادی تبدیل می شود.
۸۸.

معناسازی و گفتمان سازی هویت قومی در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت قومی بازنمایی رسانه ای شبکه های اجتماعی اینستاگرام نشانه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۰
این پژوهش به بررسی چگونگی بازنمایی هویت طلبی قومی ترک ها در فضای مجازی با تمرکز بر شبکه اجتماعی اینستاگرام پرداخته است. ضرورت تحقیق از آنجا ناشی می شود که شبکه های اجتماعی نوین، به ویژه اینستاگرام، با ظرفیت بالای خود در تولید و انتشار محتوا به محملی مهم برای تبلیغ گفتمان های قوم گرایانه بدل شده اند و می توانند انسجام ملی را تحت تأثیر قرار دهند. روش تحقیق کیفی بوده و بر مبنای نشانه شناسی بارت و پیرس و تحلیل محتوای هدایت شده انجام گرفته است. جامعه آماری شامل صفحات اینستاگرامی هواداران پان ترکیسم بود. از میان ده ها پروفایل موجود، سه صفحه با بیش از دو هزار دنبال کننده به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مشاهده مستقیم و تحلیل نشانه ها گردآوری و سپس با رویکرد کدگذاری و طبقه بندی کیفی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد محتوای صفحات مورد مطالعه به طور مستمر بر برجسته سازی هویت قومی و بازتولید گفتمان قوم گرایی متمرکز بوده است. تصاویر و متون با ارجاع به مؤلفه های فرهنگی و تاریخی، تلاش کرده اند انسجام درون گروهی ایجاد کرده و حس تعلق به جامعه قومی واحد را تقویت نمایند. تحلیل داده ها آشکار ساخت که برای اقناع مخاطبان، از شیوه های متنوع ارتباطی بهره گرفته شده است؛ از جمله برانگیختن احساسات، ایجاد حس نوستالژیک و استفاده از جاذبه های عاطفی و هیجانی. نتایج نشان می دهد اینستاگرام بستری مؤثر برای بازتولید هویت های مقاومتی و گفتمان های قومی است. این امر ضرورت توجه جدی به سیاست گذاری فرهنگی و مطالعات تطبیقی در سایر شبکه های اجتماعی و سنجش بازتاب آن در افکار عمومی را برجسته می سازد.
۸۹.

تحلیل جامعه شناختی چالش های توسعه شرکت های تعاونی روستایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تعاونی روستایی توسعه روستایی نظریه گراندد تئوری چالش های توسعه شهرستان شهرکرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۷۶
هدف این پژوهش تحلیل جامعه شناختی چالش های توسعه شرکت های تعاونی روستایی در شهرستان شهرکرد با بهره گیری از روش کیفی نظریه گراندد تئوری است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با مدیران تعاونی های روستایی گردآوری و با کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند و در نهایت پارادایم مرکزی «زیرساخت های نهادی توسعه تعاونی های روستایی» استخراج شد. یافته ها نشان داد که مقوله های اصلی چالش زا شامل مشکلات اقتصادی، تدابیر دولتی و عوامل اجتماعی است که تحت تأثیر شرایط علی، نظیر ضعف مدیریتی، سیاست های ناکارآمد دولتی، کمبود آموزش، بوروکراسی اداری، و عوامل اقتصادی و اجتماعی قرار دارند. همچنین شرایط زمینه ای چون ضعف زیرساخت ها، فرهنگ ملی و سرعت تغییرات فرهنگی، و شرایط مداخله گر مانند حضور شرکت های خصوصی، ضعف قوانین، نارسایی رسانه ها و رشد سریع فناوری های ارتباطی در شدت یافتن این چالش ها مؤثر بوده اند. راهبردهای پیشنهادی شامل ارائه تسهیلات، تقویت سیستم اطلاع رسانی، آموزش، افزایش مشارکت، بهبود مدیریت و توسعه زیرساخت ها است. در نهایت، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی چون افزایش مهاجرت، کاهش اشتغال، گسترش ناامیدی، فساد، نابرابری و عقب ماندگی فناورانه به عنوان نتایج عدم توسعه مطلوب تعاونی های روستایی شناسایی شد. این پژوهش با ارائه الگویی مفهومی، به درک عمیق تری از عوامل بازدارنده توسعه در این حوزه کمک می نماید.
۹۰.

شناسایی و تحلیل راهبردهای فرهنگی اجتماعی اثرگذار بر رفتار خرید نسل Z در بستر رسانه های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: رفتار خرید نسل z تحولات فرهنگی شبکه های اجتماعی فناوری های نوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۵۶
تحولات فرهنگی، اجتماعی و فناوری های نوین تأثیر بسزایی بر رفتار خرید نسل Z داشته اند. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر رفتار خرید این نسل انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان حوزه فرهنگ و اساتید دانشگاه در رشته بازاریابی است. با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی، داده های گردآوری شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته و بر اساس مدل ساختاری تفسیری، سطح بندی شدند. در مجموع، 45 مقوله فرعی شناسایی شد که در 13 مقوله اصلی و 4 دسته شامل ویژگی های فرهنگی و اجتماعی نسل Z در خرید (مانند تأثیر گروه های مرجع، ترجیح پیام های کوتاه، مسئولیت پذیری برند و نیاز به تمایز)، راهبردهای فرهنگی و اجتماعی در فروش (مانند تخفیف های شخصی سازی شده، استفاده از اینفلوئنسرها و مشوق های مناسبتی)، تحولات فرهنگی در تجربه خرید (از جمله کاربرد واقعیت افزوده و هوش مصنوعی برای شخصی سازی پیشنهادات) و نقش فناوری های نوین (نظیر کاهش اثر رسانه های سنتی، افزایش اعتماد به هوش مصنوعی و ادغام سیستم های خرید با پیام رسان ها)، در یک مدل پنج سطحی ساختاری تفسیری سازماندهی شدند. نتایج نشان می دهد که نسل Z، تحت تأثیر تعاملات شبکه های اجتماعی، نظرات کاربران و گروه های مرجع قرار دارد. ارتباطات سریع، ویدئوهای کوتاه و ارزش های اجتماعی همچون مسئولیت پذیری برند، در تصمیم گیری های خرید این نسل نقش مهمی ایفا می کنند. همچنین، اعتماد فزاینده به فناوری های نوین مانند هوش مصنوعی و واقعیت افزوده، تجربه خرید این نسل را دگرگون کرده است. یافته های این پژوهش می تواند به برندها و کسب وکارها در تدوین راهبردهای بازاریابی متناسب با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی نسل Zکمک کند.
۹۱.

سیاست زندگی و مشارکت در سپهر همگانی: مطالعه کیفی زنان بندر دیلم

کلیدواژه‌ها: بازاندیشی سیاسی زنان سنت مدرن سیاست زندگی بندر دیلم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۵
هدف: بازاندیشی فرایند تعریف و باز تعریف خود از طریق مشاهده و تأمل در اطلاعات درباره ی مسیرهای ممکن زندگی است. زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه ، سوژه هایی هستند که در جامعه ی در حال گذار از سنت به مدرن، بارها و بارها خود را تعریف و باز تعریف کرده اند. بررسی و کنکاش بازاندیشی سیاسی و تعریف جایگاه آن در ذهنیت و عینیت زنان موضوعی است که لازم است بصورت عمیق درک شود. زیرا امروزه سیاست، نه با ویژگی های ساختاری آن بلکه با تکیه بر نقش فرهنگ ،حول موضوعاتی چون سیاست هویت، سیاست تفاوت و سیاست جنبش های اجتماعی می چرخد.  کنشگران سیاسی امروز تنها افرادی نیستند که با رأی دادن و مشارکت سیاسی از طریق فرایندهای معمول شناخته شوند بلکه افراد و گروه ها، راه های دیگری را برای تأثیرگذاری و مشارکت در امر سیاسی بر می گزینند.روش: پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناختی انجام شده است. مصاحبه نیمه سازمانیافته با ۱۵ زن ۱۸ تا ۷۰ ساله (شاغل، خانه دار، فعالان زن، کاندیداهای پیشین شورای شهر) و با تکنیک مصاحبه ی عمیق نیمه طراحی شده، بصورت تلفنی و با نمونه گیری هدفمند و ترکیبی جمع آوری شده و سپس با روش تماتیک طبقه بندی و تحلیل شده اند. اعتبارسنجی با استفاده از راهبردهای اعتبارپذیری (تماس طولانی با میدان پژوهش)، انتقال پذیری (توصیف غنی زمینه) و قابلیت اطمینان (مسیرنمای حسابرسی) انجام شده است.یافته ها: نتایج این مطالعه نشان از گذار از سنت به مدرنیته و بازاندیشی سیاسی زنان می باشد. جهت گیری سیاسی زنان به تعبیر گیدنز به سمت سیاست زندگی چرخش کرده است و مشارکت سیاسی آنها در سطح حداقل به معنای کمی و کیفی دیده می شود. هرچند، زنان خواستار حضور بیشتری در عرصه سیاست بوده اند اما این امکان به لحاظ فرهنگی و ساختاری برایشان فراهم نشده است و این تجربه تلخ و ناموفق بر بازاندیشی سیاسی آنها تاثیرگذار بوده است. بطوری که آینده سیاسی خود را تاریک دانسته و تمایلی جهت کسب کرسی های سیاسی نداشته اند. مصاحبه شوندگان،فرهنگ سنتی، مردسالاری حاکم بر شهر، عدم اعتماد جامعه، خودباوری و عدم حمایت زنان از هم را مهم ترین عوامل ناکامی و بی میلی خود نسبت به کسب قدرت سیاسی دانسته اند.نتیجه: این مطالعه نشان می دهد که علی رغم تمایل برخی زنان دیلم برای مشارکت سیاسی، گفتمان مسلط مردسالارانه (همراه با بازتولید انگاره های سنتی در خانواده و جامعه) و فقدان سرمایه اجتماعی بین زنان، بازاندیشی سیاسی آنان را به سمت انفعال و فردگرایی سوق داده است. غلبه این روند، توسعه پایدار در دیلم را با چالش جدی مواجه می کند.
۹۲.

سنجش سرمایه اجتماعی و فرهنگی با تأکید بر تمایل به سکونت در فضاهای شهری؛ مطالعه موردی محله امیرآباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی سرمایه فرهنگی سبک زندگی تمایل به سکونت مسکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۷۶
رابطه انسان و مکان و احساس تعلق مکانی و اجتماعی به فضاهای شهری یکی از مهم ترین محورهای پژوهشی در انسان شناسی و جامعه شناسی شهری بوده است. انتخاب محل زندگی و سکونت در قلمرو شهری و کیفیت ارتباط با فضای انتخاب شده و حفظ رابطه با فضا یا ترک فضا تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ...است. در تحلیل انتخاب محل زندگی عمدتاً غلبه با رویکردهای اقتصادمحور بوده و به نقش تعیین کننده این مؤلفه تأکید شده است. بدون شک اهمیت عنصر اقتصاد و سرمایه اقتصادی در انتخاب محل زندگی را نمی توان ناد؛یده گرفت اما عاملی که امکان ماندن و تداوم زیست در محل انتخاب شده را فراهم نموده و با ایجاد حس تعلق و دلبستگی به مکان، امکان کندن از فضا را دشوار و سخت می کند عوامل اجتماعی و فرهنگی هستند که در فضا و مکان زیست افراد تولید و بازتولید می شوند. در مقاله حاضر تلاش شده است با الهام از رویکرد نظری بوردیو ساختارهای اجتماعی مؤثر در تصمیم گیری عاملان انسانی در انتخاب محل زندگی و تمایل به سکونت در منطقه 6 شهر تهران بررسی شود. میدان مطالعه محله امیرآباد شهر تهران بود که با استفاده از روش پیمایش و تحلیل معادلات ساختاری، روابط بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سبک زندگی و تمایل به سکونت در محله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد انتخاب محل سکونت نه تنها نتیجه عوامل ساختاری مانند امنیت، سرمایه اجتماعی و امکانات محلی بوده، بلکه متأثر از کنش های فردی و تصمیمات روزمره آن ها در ارتباط با سبک زندگی و فراغت نیز می باشد و عادت واره های سبک مصرف و سبک فراغت نقش تعیین کننده ای در انتخاب و محل زندگی شهروندان دارند. 
۹۳.

ترسیم الگوی راهبردی برای تحقق توسعه پایدار روستایی ( مورد مطالعه: روستاهای شهرستان خلخال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: توسعه پایدار الگوی راهبردی محرومیت مسائل توسعه روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۴
مقدمه: با گذشت نیم قرن از به کارگیری مدل های مختلف توسعه روستایی، همچنان بختک فقر بر پیکره جوامع روستایی ایران سایه افکنده و مشکلاتی همچون کمبود امکانات اجتماعی از جمله خدمات بهداشتی و آموزشی، کمبود درآمد و نیز مهاجرت بی رویه به شهرها کاملاً مشهود است. این پژوهش با هدف ارائه الگوی راهبردی برای تحقق توسعه پایدار روستایی در شهرستان خلخال در سال1403انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع کیفی و از تکنیک نظریه زمینه ای استفاده شده است. برای انتخاب نمونه آماری از روش هدفمند استفاده شد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 12نفر صاحب نظر تا رسیدن به اشباع نظری انجام و فرایند کدگذاری داده های جمع آوری شده با نرم افزار مکس کیودا، انجام شد. یافته ها: در کدگذاری باز تعداد249 رویداد شناسایی و در مرحله کدگذاری محوری، در سطحی انتزاعی تر موارد مشابه باتوجه به مشابهت شان در محتوا ادغام و حول 63مقوله فرعی و پنج مقوله عمده سازماندهی شدند. عناصر الگوی پارادایمی توسعه پایدار روستایی عبارتند از؛ شرایط علّی (مسائل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، نهادی و فیزیکی)، زمینه ها (فاصله روستا تا مرکز شهر و موقعیت جغرافیایی روستا)، شرایط مداخله گر (شهرگرایی، مهاجرت و بی توجهی به قابلیت روستا)، اقدامات و راهبردها ( آموزشی، حمایتی، تشویقی و توسعه ای)، پیامدها (کاهش فاصله طبقاتی، ایجاد اشتغال، سبک زندگی پایدار، مدیریت بهینه آب، توسعه زیرساخت ها و حفاظت پایدار منابع زیستی). نتیجه گیری: مطابق نتایج، تدوین و استفاده از الگوهای راهبردی تحقق توسعه پایدار روستایی می تواند به عنوان عامل و محرک توسعه پایدار مناطق روستایی عمل کند.
۹۴.

برساخت سیال جنسیت: واکاوی مفهوم دخترانگی نزد دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دخترانگی هویت جنسیتی نقش جنسیتی زنانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۲
دخترانگی به عنوان برساختی اجتماعی متأثر از تغییرات اجتماعی و فرهنگی دگرگون شده است. این پژوهش با هدف بررسی مفهوم دخترانگی در میان نوجوانان انجام شده است. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد برساختی در سال های ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳ انجام شده است. داده ها ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۵ دختر نوجوان ۱۶ تا ۲۲ساله و یک گروه متمرکز شامل ۸ دختر ۱۶ساله در شهر یزد گردآوری شده اند. تحلیل داده ها با روش چارمز و در سه مرحله کدگذاری اولیه، محوری و نظری صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مقولات اصلی شامل «سوژگی سیال»، «گفتمان سنت و بازتولید جنسیت»، «پویایی های مدرنیته»، «چالش های ساختاری و فرهنگی»، «زیست چندپاره»، «کنشگری جنسیتی»، و «زمان مندی و مکان مندی جنسیتی» هستند. مقوله مرکزی پژوهش، «ایفای سیال جنسیت» است که بر پویایی و بازتعریف دخترانگی در بسترهای فرهنگی و اجتماعی تأکید دارد؛ درنهایت، مدل نظری ای برای تبیین دخترانگی به عنوان مفهومی درحال تحول ارائه شد.
۹۵.

تبیینی نوین از انواع کنش عقلی براساس الگوی «اسفار اربعه» و امکان استفاده از این الگو در فلسفه علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسفار اربعه اسفار اربعیه اندیشه فلسفیه علوم اجتماعی کنش های عقلی معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۲
در این مقاله به روش دلالت پژوهشی، کارآمدی الگوی «اسفار اربعه» به عنوان یک الگوی روشی نوین در فلسفیه علم و فلسفیه علوم اجتماعی نمایش داده می شود. به منظور تحقق این هدف، پس از روشن کردن معنای اسفار اربعه در عرفان اسلامی، در گام اول اثبات شده است که «اسفار اربعه» یک الگوی فراگیر شناختی است و منحصر در مباحث سلوکی و عرفانی نیست. برای تحقق این گام با تشریح و نقد انواع کنش های عقلانیت، نشان داده شده که به ترتیب انواع کنش های عقل تحلیلی، ذات یاب، کلی یاب، توصیفی و ترکیبی با مراحل چهارگانیه اسفار اربعه مطابقت روشی دارند. درنتیجه می توان از الگوی «اسفار اربعیه اندیشه» به عنوان نظریه ای نوین در حوزیه مباحث معرفت شناسی یاد کرد. پس از تحقق این گام، برای نشان دادن کارآمدی این الگو در حوزیه فلسفیه علوم اجتماعی، به بازخوانی برخی از مشهورترین نظریات جامعه شناسی در قالب سفرهای چهارگانیه این الگو پرداخته شده تا روشن شود علی رغم تفاوت های بسیار زیاد روشی و مبنایی میان این اندیشمندان می توان مراحل اندیشه ورزی آن ها را در قالب منطق اسفار اربعه جایابی کرد؛ ایده ای که در صورت پیگیری تفصیلی آن و مقایسیه دقیق انواع نظریات براساس آن می توان به الگوی جدید و منسجمی برای عرضه و مقایسیه انواع نظریات علوم اجتماعی دست یافت.
۹۶.

بررسی تحولات دین داری بین نسلی؛ رویکردی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین فقه گرا دین نهادگرا دین فردگرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۳
تحولات دین داری همواره از موضوعات مهم در حوزه جامعه شناسی دین بوده است. تغییرات بین نسلی و نسبت آن با دین داری یکی از موضوعاتی است که در کشوری مانند ایران، جای بررسی و تحلیل فراوان دارد. هدف این پژوهش، بررسی گفتمان های دینی در تجربه زیسته سه نسل از شهروندان شهر کاشان است. پژوهش حاضر، از نوع مطالعات کیفی بوده که با به کارگیری روش نظریه زمینه ای انجام شده است. این پژوهش، از چارچوب مفهومی اینگلهارت، بروس و سروش بهره برده است. حجم نمونه این پژوهش 28 نفر از متولدان دهه 1330 (دوران رژیم پهلوی)، متولدان دهه 1350 (دوران انقلاب و ارزش های انقلابی) و متولدان دهه 1370 (دوران تثبیت و توسعه جمهوری اسلامی) بوده اند. براساس یافته های پژوهش، متولدان دهه 1330، دارای دین داری مرجع گرا بوده و رویکردی قطعی به مسائل دینی دارند. این نسل، دارای کدهای محوری ای همچون دین تعبدی، دین فقه گرا، دین حداکثری و سیاسی، دین سنتی و غیرسیاسی، الگوپذیری، درونی سازی و عمل گرایی، بیگانه ستیزی به مثابه مدرنیته ستیزی هستند. دین داری متولدان دهه 1350 از نوع دین داری نهاد گرا بوده و خواهان حضور دین در همه عرصه های جامعه ، و دارای کدهای محوری ای همچون دین تعبدی تقلیدی، دین مناسکی آیینی، الگوپذیری، دین حداکثری و سیاسی، عمل گرایی دینی، همبستگی نسلی، تمایزگذاری دوگانه دین و دین دار، و دین اجتماعی بوده اند. مقوله هسته ای دین داری متولدان دهه 1370، دین فردگرا با کدهای محوری دین انسانی و این جهانی، دین حداقلی، خودمرجعی دینی، عدم گرایش به دین مصلحت اندیش و اجتماعی نشده، عرفی گرایی دینی، عدم گرایش به دینِ سیاسی، تنوع طلبی و تکثرگرایی دینی، بی الگویی، و کاهش دین داری با قرائت رسمی بوده است. همچنین، برپایه یافته های پژوهش، مشخص شد که میان متولدان دهه 1330 و 1350، شکاف نسلی چندانی وجود ندارد، اما میان این دو نسل با متولدان دهه 1370، شکاف نسلی وجود دارد و مفهوم دین داری در نسل جدید، تغییر کرده و دارای رویکردی ایمانی و بی واسطه شده است.
۹۷.

سنجش طبقه متوسط جدید ایران در سه بعد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: طبقه متوسط جدید بعد اجتماعی بعد سیاسی بعد اقتصادی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۴
هدف این مقاله سنجش طبقه متوسط جدید در ایران در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، به منظور رسیدن به تعریف موثق از طبقه متوسط جدید در ایران است. طبقه متوسط در بُعد اجتماعی با شاخص تحصیلات، مدرک گرایی و کسب آگاهی های سیاسی و اجتماعی، در بعد سیاسی با شاخص های گرایش به حکومت قانون، حمایت از آزادی بیان و عقیده، گرایش به مشارکت سیاسی، عدالت، برابری فرصت های شغلی و حقوق شهروندی و در بُعد اقتصادی توافق با وام گرفتن از خارج سنجیده شد. جامعه آماری ۱۸۳۱۶ دانشجو، تعدادی کارکنان و تعداد هشت نفر ازاستادان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی ۱۳۹۶ بود که از میان آن ها ۳۶۲ نفر به مثابه جامعه آماری انتخاب شدند. برای تعیین پایایی همسانی درونی گروهی گویه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تعیین حداکثر برازش فرضیه ها با داده های تجربی جمع آوری شده از نرم افزار ایموس و برای تعیین برازندگی گویه ها در سه بعد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. تحلیل عاملی تأییدی همه گویه ها به خوبی توانستند پیشگویی معناداری برای عامل های خود باشند، به طوری که تمامی گویه ها موجب تأیید ساختار نظری طبقه متوسط جدید گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که طبقه متوسط جدید گروهی اجتماعی است که به تحصیل، حکومت قانون، آزادی بیان و عقیده، مشارکت سیاسی و پیشرفت صنعتی گرایش دارد.
۹۸.

سیاست دوستی در اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرنت امام خمینی خواجه نصیرالدین طوسی دریدا سیاست دوستی محبت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۸
دوستی مدنی بین انسان ها فضیلت والا و پیش شرط سعادت و وجه ممتازی است که به اندازیه تاریخ بشر قدمت دارد. جوهریه سیاست به تعبیر اشمیت در دوگانیه دوستی-دشمنی خلاصه می شود. درواقع نفس سیاست منازعه برانگیز است. در قرون اخیر در جهان اسلام، ادبیات منازعه و ستیزه جویی بسط و گسترش یافته است. مصداق عینی این ادعا کنش های فرقه هایی مانند وهابیت و گروه های جهادی-تکفیری در منطقه است. از آنجا که اصل بر منازعه و وظیفیه سیاست حل منازعه مبتنی بر دوستی است، پژوهش حاضر درصدد بسط «سیاست دوستی» در ایران و میان ملت های مسلمان است. برای نیل به این مقصود، فضای فکری متفکر مؤثر عصر زرین اندیشیه اسلامی یعنی خواجه نصیرالدین طوسی را به دلیل اهمیتی که به محبت در سیاست می دهد و آن را بالاتر از عدالت می داند و ظرفیت خوبی برای پرورش سیاست دوستی دارد، با نگاهی نو قرائت می کند. پرسش اصلی این جستار آن است که سیاست دوستی در دستگاه فکری اندیشمند چگونه شکل می گیرد. فرضیه آن است که عناصر شکل دهندیه سیاست دوستی در دستگاه فکری خواجه نصیر نظیر خوشبختی عمومی، قدرت، برابری، پذیرش تفاوت، پذیرش دیگری، دوستی مسئولانه و عشق بستر شکل گیری سیاست دوستی را فراهم می کند. یافتیه پژوهش این است که اندیشیه سیاسی خواجه نصیر براساس الگوی نظری طراحی شده در زمینیه دوستی سیاسی و مدنی قابلیت معاصرسازی دارد. این پژوهش با بهره گیری از نظرات اندیشمندان مغرب زمین در زمینیه این سیاست دوستی (آرنت و دریدا) با جرح وتعدیل و نیز یک شاخص از امام خمینی سازیه نظری را طراحی کرده است.
۹۹.

تبیین متغیرهای اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر بیگانگی شغلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیگانگی ناامنی شغلی احساس بی قدرتی تمرکزگرایی ابهام نقش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۸۰
 بیگانگی شغلی یا حس جدایی از کار که بعضاً افراد از آن رنج می برند ناشی از فقدان هدف، استقلال یا معنای کار است. این پدیده که تأثیر عظیمی بر تعامل بین افراد، هویت و خودپنداریه آنها دارد، از متغیرهای اجتماعی- فرهنگی متعددی تأثیر می پذیرد. پژوهش حاضر پیمایشی است در میان افراد شاغل در منطقیه 2 شهر تهران، در سه سازمان آموزش و پرورش و شهرداری و شعب بانکی، که داده های آن از طریق پرسشنامه گردآوری شده و با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهایی چون «احساس بی قدرتی»، «ابهام نقش»، «بی هنجاری شغلی»، «احساس پوچی» و «نارضایتی شغلی» رابطیه معناداری با بیگانگی شغلی دارند. سوای تفاوتی که برخی متغیرهای زمینه ای مثل جنسیت و سن در نوع و میزان بیگانگی از کار ایجاد می کند، بسترهایی اثرگذار نظیر «سلسله مراتب سازمانی» و «تمرکزگرایی» در تشدید یا کاهش این پدیده نقشی کلیدی دارند. همچنین  فرهنگ کار که خود متأثر از «سبک مدیریت» و «نوع ارتباطات در محیط کار» است به تشدید بیگانگی از کار دامن می زند. نتایج همچنین نشان می دهد که دو عامل دیگر ارتباط مستقیم و معناداری با میزان بیگانگی شغلی کارکنان داشته اند: ناامنی شغلی و عدم تعادل کار و زندگی، بدین معنا که افزایش کارهای موقت، آزاد، و پاره وقت موجب شده است که کارکنان از ثبات، مزایا و روابط بلندمدت با سازمان ها محروم شوند و حس جداشدگی و حاشیه نشینی در میان آنها تقویت شود. حاصل آن که، تبیین این عوامل اجتماعی- فرهنگی می تواند به سازمان ها کمک کند تا محیط های کاری پرمعنا، حمایتگر و رضایت بخشی ایجاد کنند که احساس بیگانگی را کاهش دهد.
۱۰۰.

آسیب شناسی مدیریت بحران تصادفات جاده ای با توجه به شرایط جوی-اقلیمی در جاده های استان خراسان رضوی : یک مطالعه کاربردی در جامعه شناسی شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی شهری تصادفات جاده ای استراتژی های مدیریت بحران تغییرات اقلیمی ارزیابی اقدامات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۷۰
زمینه و هدف: یکی از مسائل اجتماعی در جامعه شناسی شهری را می توان تصادفات جاده ای قلمداد کرد که در واقع یکی از مهمترین عوامل مرگ و میر در جهان است و مدیریت بحران در همه کشور ها تلاش بسیاری بر کنترل آن دارد. هدف پژوهش پیش رو ، آسیب شناسی و بررسی تجربه زیسته پرسنل هلال احمر از نقاط قوت و ضعف استراتژی های مدیریت بحران حوادث جاده ای با توجه به شرایط جوی-اقلیمی است. روش: تحقیق پیش رو از نوع مطالعات کیفی و مبتنی بر پدیدار شناسی است. از این رو با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و آزاد و با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند از 20 نفر از مسئولین و پرسنل هلال احمر استان خراسان رضوی که خود مستقیما در امدادرسانی در تصادفات جاده ای تجربه داشته اند، داده های لازم گرد آوری و تنظیم شده است. از مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شده است. یافته ها: طبق یافته های حاصله بازتوانی نیروهای جوان داوطلب،آموزش های اصولی و مدیریت دغدغه مند از مهمترین نقاط قوت ، ضعف تجهیزات،فواصل زیاد پایگاهی،ناهماهنگی سازمانی از مهمترین نقاط ضعف برنامه های مدیریت بحران در منطقه مورد بررسی محسوب می شوند. ازدیاد حوادث،پیامدهای بحران های اقلیمی،دشواری پاسخ دهی،جابه جایی مدیران،ضعف تجهیزاتی و وضعیت رانندگان به عنوان آسیب های پیامدی، مقولاتی از جمله: پوشش حوادث،مراکز کنترلی،فرماندهی عملیاتی و آمادگی و بازتوانی به عنوان کارکرد های مدیریتی در بحران تصادفات جاده ای شناسایی شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان