فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
243 - 261
حوزههای تخصصی:
سیلاب ها به عنوان یکی از مخرب ترین مخاطرات محسوب می شوند که هرساله خسارات جانی و مالی زیادی را به بار می آورند، به همین دلیل توجه به تاب آوری مناطق مختلف در برابر این مخاطره حائز اهمیت است. یکی از مناطقی که در معرض مخاطره سیلاب قرار دارد، شهر پلدختر است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به ارزیابی وضعیت تاب آوری شهر پلدختر در برابر مخاطره سیلاب پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. داده های تحقیق شامل اطلاعات آماری، اطلاعات کتابخانه ای و اطلاعات بدست آمده از طریق پرسشنامه است. مهم ترین ابزار تحقیق SPSS بوده است که به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آن استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شهر پلدختر و نمونه آماری تحقیق، 384 پرسشنامه مربوط به مناطق درگیر سیل است. پایایی تحقیق بر اساس آلفای کرونباخ 848/0 بدست آمده است که نشان دهنده درجه پایایی مطلوب و قابل قبول است. در این پژوهش به منظور ارزیابی وضعیت تاب آوری شهر پلدختر در برابر مخاطره سیلاب، از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، برگشت پذیری و کالبدی استفاده شده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی که روشی چند متغیره است، مناسب ترین راهکارها در بین متغیرهای مورد بررسی جهت افزایش تاب آوری شهر پلدختر ارزیابی شده است. بر اساس نتایج حاصله، به ترتیب متغیرهای همکاری و اقدام در پاکسازی معابر و فضاهای شهری با بار عاملی (878/0) و رضایت از مکان دسترسی و استفاده از محل های اسکان موقت بعد از وقوع سیل با بار عاملی (859/0)، مهم ترین عوامل مؤثر بر تاب آوری شهر پلدختر در برابر سیل می باشند.
شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت عملکرد خدمات گردشگری ورزشی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
337 - 354
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر نقش مدیریت عملکرد در زنجیره تأمین خدمات گردشگری ورزشی بود. روش تحقیق حاضر، کاربردی از نوع تحقیقات کیفی با روش تحلیل تماتیک است. جامعه آماری تحقیق شامل، اساتید مدیریت ورزشی، اساتید گردشگری و گردشگری ورزشی، مدیران آژانس های گردشگری، مدیران خبره وزارت ورزش و جوانان و پژوهشگران دکتری مدیریت ورزشی و گردشگری بودند و نمونه آماری از بین اعضای جامعه با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از متخصصان تحقیق که تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت، روایی تحقیق توسط متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفت و پایایی تحقیق با استفاده از روش توافق درون موضوعی 83 درصد به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد؛ عوامل مؤثر بر مدیریت عملکرد خدمات گردشگری ورزشی در قالب 58 تا نکات کلیدی، 12 تا کد اولیه، 5 تا مفهوم و 2 تا مقوله متمرکز تبدیل شدند؛ بر این اساس، توانمندی عملکرد و چابکی عملکرد به عنوان دو عامل کلیدی در بهبود عملکرد خدمات گردشگری ورزشی، تأثیر بسزایی در افزایش کیفیت خدمات و رضایت گردشگران دارند و باعث بهبود کارایی، پاسخگویی سریع به تغییرات و نیازهای بازار، ارائه خدمات به موقع و با کیفیت می شوند، این امر موجب تقویت رقابت پذیری سازمان های گردشگری ورزشی و ایجاد تجربه ای مثبت برای گردشگران ورزشی خواهد گردید.
بررسی و تحلیل عوامل اثرگذار بر میزان تمایل شهروندان به استفاده از پل های عابر پیاده شهر اهواز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
455 - 472
حوزههای تخصصی:
عابران پیاده جزو آسیب پذیرترین گروه ها در بحث حوادث ترافیکی بوده و از مباحث مهم در ایمنی عابران، استفاده از پل های عابر پیاده در سطح شهر می باشد. توجه به پل های هوایی در جهان به دوران تولید انبوه خودرو و حضور گسترده این وسیله نقلیه در سطح شهرها بوده و به دهه ابتدایی قرن بیستم برمی گردد که مسئولان شهری را به چاره جویی و جداسازی مسیرهای عابران پیاده از خودروها وادار کرد. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل عوامل اثرگذار بر میزان تمایل شهروندان به استفاده از پل های عابر پیاده شهر اهواز انجام گرفت.این پژوهش بنا به ماهیت موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده، از نوع توصیفی- تحلیلی و در زمره تحقیقات نظری- کاربردی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا از طریق نرم افزار SPSS شاخص های مورد نظر در فرضیه های پژوهش مورد تحلیل قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه از آزمون T استفاده شده است. فرضیه اول با 13 گویه و میانگین کل شاخص 4،54 و فرضیه دوم با 12 گویه و میانگین شاخص 4.67 به آزمون گذاشته و تایید شدند. نتایج این پژوهش نشان داد، پل های عابر پیاده با معیارها و اصول طراحی ایمنی مناسب نبوده و ضروری است با استفاده از الگوهای موفق در این زمینه و همچنین استفاده از گروه های طراحی و مهندسی به طراحی و خلق نمونه هایی از پل های عابر پیاده دست زد که با اصول و معیارهای امنیت و ایمنی مناسب تر بوده و بر ارزش و غنای آنها بیفزاید.
بازتاب هویت دوران مدرنیسم در خوانش نمای بنای مسکونی پهلوی دوم بر اساس رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
103 - 124
حوزههای تخصصی:
معماری معاصر ایران با تغییرات متعددی در نماسازی مواجه شده است که برخی از آن ها ناشی از گفتمان مدرنیته و برخی دیگر به شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خاص ایران مرتبط هستند. این تحولات منجر به ظهور نوعی معماری خاص در ایران شده که به عنوان معماری معاصر شناخته می شود و ویژگی هایی در نماسازی دارد که ارتباط چندانی با پیشینه هویتی ایرانی پیدا نمی کند. بااین حال، ابعاد هویتی این معماری، به ویژه از منظر معناشناسی و تاریخی، تا حد زیادی مورد غفلت قرارگرفته است. هدف این پژوهش تحلیل نشانه های هویتی در نمای ساختمان های مسکونی معاصر ایران، به ویژه نمونه های دوران پهلوی دوم است. این دوره را می توان نخستین مواجهه واقعی معماری مسکونی با رویکردهای مدرن دانست که بستر اولیه شکل گیری معنایی جدید در نمای مسکونی معاصر ایران را فراهم کرد. پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه هویت، متأثر از برهم کنش وجوه کالبدی (فرم) و محتوا با درون مایه های تاریخی و معنا در نمای بناهای مسکونی دوره پهلوی دوم شکل گرفته است. روش تحقیق کیفی و استنباطی بوده و از نرم افزار MAXQDA برای کدگذاری و تحلیل داده های کیفی استفاده شده است. نتایج نشان دهنده دوگانه معنایی هستند؛ یکی ساختار منسجم و منطبق بر شاخصه های کالبدی مدرنیسم و دیگری ترکیب های التقاطی، نامنسجم و نامفهوم. بنابراین، هویت نما در این دوره به دودسته بامعنا و بی معنا تقسیم می شود که دسته بامعنا مطابق با رویکردهای مدرن و دسته بی معنا رویکردی التقاطی را شامل می شود.
بررسی تأثیر متغیرهای اقلیمی بر شاخص های پوشش گیاهی (مورد مطالعه: باغات پرتقال حسن آباد داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
254 - 272
حوزههای تخصصی:
متغیرهای اقلیمی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات پوشش گیاهی محسوب می شوند. امروزه از تصاویر ماهواره ای به طور گسترده ای برای بررسی اثر نوسانات متغیرهای اقلیمی بر تغییرات پوشش گیاهی استفاده می گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیر اقلیمی بارش، دما و رطوبت بر تغییرات شاخص های پوشش گیاهی باغات پرتقال حسن آباد داراب با استفاده از داده های ماهواره ای می باشد. بدین منظور داده های مشاهداتی، شامل داده های فنولوژی درخت پرتقال و داده های هواشناسی در بازه زمانی ده ساله (1385 تا 1395) مربوط به ایستگاه هواشناسی کشاورزی حسن آباد داراب جمع آوری شده است. تصاویر سنجنده مودیس برای سال 1385 تا 1395 با توجه به داده های زمینی و نقشه های 1:25000 سازمان نقشه برداری زمین مرجع شدند. این تصاویر برای محاسبه شاخص های پوشش گیاهی سنجش ازدوری شامل شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص وضعیت پوشش گیاهی (EVI) استفاده گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای حداکثر رطوبت، حداقل دما و بارش دارای تأثیر مثبت معنی دار بر متغیر NDVI هستند. به علاوه متغیرهای حداکثر دما، حداقل رطوبت دارای تأثیر منفی معنی دار بر متغیر وابسته NDVI و EVI هستند. به منظور تعیین اهمیت هریک از متغیرهای مستقل در پیش بینی متغیرهای وابسته از روش شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. یافته ها نشان داد که عناصر اقلیمی بارش، حداقل دما، حداکثر دما، حداقل رطوبت و حداکثر با مقادیر به ترتیب (39/0، 3/0، 13/0، 1/0 و 06/0 ) بیشترین تأثیر را بر EVI دارند. به علاوه تاثیر این متغیرها بر شاخص NDVI به ترتیب ضرایب آنها (2/0، 28/0، 22/0، 11/0 و 17/0) می باشد.درنهایت به منظور افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل از روش رگرسیون ARMAX استفاده شد. نتایج نشان داد استفاده از این روش منجر به افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل، کاهش خطای پیش بینی می گردد.
بازشناسی آیندهِ مراکز خرید از منظر هویت شهر ایرانی-اسلامی بارویکرد تحلیل ساختاری و سناریونگاری (مطالعه موردی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
163 - 178
حوزههای تخصصی:
تغییر شکل فضاهای سنتی خرید از بازار و خیابان به ساخت و ساز بی رویه مراکز خرید، باعث شده تا «مال سازی» تبدیل به رویکرد غالب مدیریت شهری شود. انواع فضاهای خرید، بی آن که شناخت جامعی نسبت به فلسفه شکل گیری و گونه شناسی آنها وجود داشته باشد در حال تسخیر شهر هستند. از روی بررسی آینده این شیوه توسعه مراکز خرید در شهرهای امروزین ضرورتی غیرقابل انکار است. با توجه به این مهم، در مقاله حاضر آینده مراکز خرید از منظر هویت شهرهای ایرانی-اسلامی بررسی شده است. در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد استدلال منطقی (فرهنگی-گفتمانی) و رویکرد تحلیل ساختاری به صورت توأمان، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و دو پرسشنامه (در جهت تدقیق مدل مفهومی و ارزیابی پایایی و روایی آن (25نفر) و همچنین استفاده از تکنیک تحلیل ساختاری(15نفر)) و مصاحبه (در جهت سناریو نویسی(5 نفر)) استفاده شده است. با توجه به بررسی های انجام شده و مدل مفهومی پژوهش، متغیرهای مطلوبیت مراکز خرید از منظر هویت شهرهای ایرانی-اسلامی مشتمل بر بیست و دو (22) متغیر در قالب شش (6) مولفه می باشد. نتایج حاصل از مقاله حاضر نشان دهنده جهتگیری بالای سناریو ادامه وضع موجود به سمت سناریو پادآرمان شهری است. این امر حاکی از بی توجهی به بستر و زمینه شهرها در توسعه مراکز خرید در لایه های مدیریت و تصمیم ساز شهر است. توجه به نکات مطروحه در الگوهای شهر ایرانی-اسلامی می تواند مسیری آگاهانه از توسعه در پیش روی متخصصان و برنامه ریزان شهر قرار دهد.
ارائه الگو پراکنش سکونتگاه های روستایی در محدوده های جنگلی؛ مطالعه موردی: میراث جهانی هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۶۲-۴۷
حوزههای تخصصی:
هدف: جنگل ها، ریه های زمین، نقشی بی بدیل در حیات کره خاکی ایفا می کنند و حفاظت از آن ها، موضوعی حیاتی است که در نشست گلاسکو در سال 2021 موردبحث و بررسی قرار گرفت. در این میان، پراکندگی سکونتگاه های روستایی در دل جنگل ها، تعادلی ظریف بین نیازهای انسانی و حفظ این اکوسیستم های ارزشمند ایجاد می کند. منطقه هورامان به دلیل دارا بودن جنگل های ارزشمند، در چهل و چهارمین جلسه کمیته میراث جهانی یونسکو در سال 2020 به فهرست آثار ملی افزوده شد اما جنگل های آن مدام در حال نابودی هستند. بنابراین باتوجه به اهمیت منطقه، پژوهش حاضر با هدف ارائه یک الگوی کارآمد برای پراکنش 267 سکونتگاه روستایی واقع در جنگل های هورامان انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش به بررسی شاخص های مؤثر بر پراکندگی با استفاده از مرور مبانی نظری در چهار معیار مرفولوژی زمین، دسترسی، اقلیم و تولیدات استخراج شده می پردازد و برای مدل سازی و تحلیل از مدل AHP و نرم افزار GIS استفاده کرده است. یافته ها: بعد از تشکیل ساختار سلسله مراتبی و دسته بندی شاخص ها، در میان شاخص ها و معیارهای تعیین شده، شاخص های بخش تولیدات، نقشی کلیدی در ارزیابی وضعیت پراکنش سکونتگاه های روستایی واقع در جنگل ایفا می کنند. این شاخص ها که به دو دسته تولیدات بخش حیوانی و کشاورزی تقسیم می شوند، اطلاعات جامعی را در خصوص میزان تولید، تنوع محصولات، بهره وری و وابستگی به منابع طبیعی ارائه می دهند؛ از سوی دیگر، معیار دسترسی به عنوان عاملی اساسی در پراکنش مؤثرند که شامل شاخص های فاصله تا رودخانه، سایر روستاها و شهر و ... است. بعد از بررسی و سنجش وضع موجود و تهیه نقشه وزنی، مکان یابی سکونتگاه ها انجام گرفت و الگوی نهایی با در نظر گرفتن چهار سیاست اصلی ارائه شد که شامل: ممنوعیت سکونت در روستاهای با ریسک بالا برای جنگل، جابه جایی سکونتگاه های آسیب زننده به جنگل به مکان های مناسب تر، ادغام چندین سکونتگاه کوچک برای تمرکز خدمات و کاهش تخریب جنگل و تثبیت سکونتگاه های موجود در وضع فعلی با رعایت شروطی مانند عدم توسعه در جهت منتهی به جنگل، ویلاسازی و حفظ تعادل با محیط زیست. نتیجه گیری: این الگو با هدف بهبود ماهیت سکونتگاه های روستایی و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین، ضمن حفاظت از جنگل ها در برابر تخریب، جنگل زدایی و سایر مخاطرات، به دنبال توسعه پایدار منطقه هورامان است.
تبیین اثرات عوامل جغرافیایی بر ناامنی زیست تاریخی / سیاسی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
129 - 166
حوزههای تخصصی:
در نگرش و مطالعات جغرافی دانان سیاسی، شرایط و ویژگی های محیط جغرافیایی، همواره بر خصایص فردی و اجتماعی (ویژگی های ملی)، شیوه های حکمرانی، شکل و ساختار حکومت ها، قدرت و امنیت ملی، ساختارهای فرهنگی و اقتصادی و غیره اثرگذار است (مهم است که از این واقعیت ها، تفسیر جبرگرایانه نشود). در حقیقت، محیط جغرافیایی، بستر خلق توأم فرصت و تهدید؛ امنیت و ناامنی است. همچنین که محیط طبیعی و جغرافیایی ایران از گذشته های دور به دلایل موقعیت خاص جغرافیایی، دوگانه ای از خلق فرصت و تهدید بوده است. در این راستا، این پژوهش به دنبال بررسی عوامل محیط جغرافیایی فلات ایران بر تکوین زیست تاریخی/ سیاسی و اجتماعی ناایمن انسان ایرانی است. یافته های پژوهشی نشان از آن دارد، که تجارب زیستن در محیط جغرافیایی پرحادثه و بلاخیز، بر زیست تاریخی/ سیاسی و اجتماعی ایرانیان اثرگذار بوده است. به تعبیر دقیق، کم و کیف و تحولات زیستِ تاریخی/ سیاسی و اجتماعی ایرانیان (به اشکال هرج و مرج طولانی و تاریخ پرتنش حکومت های مستقر در فلات، نوع شیوه های حکمرانی و کشورداری، تداوم اسبتداد، خصوصیات ملی و نظایر آن)، را می توان تا حد زیادی، متأثر از عوامل محیط جغرافیایی نظیر موقعیت، شرایط اقلیمی و آب و هوایی، اثر ناهمواری ها و ناامنی طبیعی فلات ایران دانست. در پایان، پژوهش به ارائه راهکار هایی پرداخته است. پژوهش براساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. اطلاعات، به شیوه اسنادی و با مراجعه به منابع معتبر گردآوری شده است.
تحلیلی بر بحران آب شرب و خانگی در شهر کرمان بر اساس مصارف شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ابزارهای اصلی رفاه و توسعه جوامع، استفاده بهینه از آب می باشد. در این میان، شهر کرمان با توجه به موقعیت کویری و خشک خود، استفاده بی رویه و غیر علمی از آب به خصوص در بخش خانگی، با بحران و کمبود آب آشامیدنی مواجه است. در این راستا، پژوهش حاضر بحران آب خانگی و شرب در شهر کرمان را مورد تحلیل قرار می دهد. داده و روش: تحقیق حاضر از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و در زمره تحقبقات کاربردی می باشد. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری را خانوارهای شهر کرمان برابر با 192365 خانوار و متخصصین شامل می شود که از طریق نمونه گیری کوکران 384 خانوار و دلفی دو مرحله ای (35 متخصص برای پرسش نامه عوامل مؤثر بحران آب خانگی و شرب) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، معادلات ساختاری و تکنیک ایشیکاوا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که بین میانگین 2/76 با حدمبنای متوسط (3) اختلاف معناداری (0/000) وجود دارد. بنابراین وضعیت مؤلفه های آب خانگی و شرب شهر کرمان در حالت مناسب و مطلوب نیست. نتایج تکنیک ایشیکاوا (استخوان ماهی) نشان می دهد که از اولویت بالا تا پایین، بعد اجتماعی و فرهنگی در سر ماهی و بعد مدیریتی در انتهای ماهی قرار گرفته است. نتابج آزمون معادلات ساختاری حاکی از آن است که مؤلفه اجتماعی و فرهنگی با ضریب مسیر 0/312 بیشترین تأثیر و مؤلفه کالبدی با مقدار 0/224 کمترین تأثیر را بر بحران آب خانگی و شرب شهر کرمان داشته است. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت شهروندان با مصرف بی رویه از آب خانگی و مصرفی باعث بحران آب شرب شده اند. از طرفی دیگر مدیریت شهری باید به فعالیت خود در زمینه مدیریت صحیح و یکپارچه آب شرب از طریق نظارت، تبلیغ، اجرای برنامه های آینده نگر و غیره ادامه دهد.
تحلیلی بر انتقال آب میان حوضه ای در استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
22 - 41
حوزههای تخصصی:
آب گران بهاترین ثروتی است که در اختیار بشرقرار گرفته است، به خصوص در مناطق خشک کشور که سطح عظیمی از کشور ما را در بر گرفته است. امروزه جوامع بین المللی از اهمیت آب برای رشد اقتصادی و اجتماعی پایدار در زمان حال وآینده آگاه گشته اند. در سطح ملی سهم زیادی از سرمایه گذاری ها صرف زیر ساخت ها و امور زیر بنایی و بهبود مدیریت منابع آب وانتقال آن می شود. این عوامل یاد شده بیانگر اهمیت بخش آب وامنیت اقتصادی واجتماعی در سطح ملی خواهد بود.
مسئولان امر، در سال های اخیر به دلیل سوء مدیریت در حفظ منابع آبی و همچنین زیرساخت های هدایت منابع آبی زیرزمینی نتوانسته اند فکری به حال خشکسالی پیش بینی شده انجام دهند. یکی از طرح های انتقال آب بین حوضه ای که در دست مطالعه و اجرا می باشد، انتقال آب از بهشت آباد به زاینده رود می باشد. طرح بهشت آباد، عنوانی است که برای انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان های اصفهان، یزد و کرمان به کار برده می شود. طبق این طرح قرار است نسبت به انتقال سالانه حدود یک میلیارد و صد میلیون مترمکعب، آب به فلات مرکزی ایران اقدام شود در حالیکه استان چهارمحال و بختیاری با کمبود شدید آب آشامیدنی مواجه می باشد. طرح انتقال آب بهشت آباد یکی از طرح های بزرگ انتقال میان حوضه ای محسوب می شود که قرار است آب را از استان چهارمحال و بختیاری به استان های اصفهان، یزد و کرمان انتقال دهد. این طرح در کش وقوس قانون گذاری ها و تحت فشار افکار عمومی استان های خوزستان، چهارمحال و بختیاری و نمایندگان این استان ها در مجلس، علی رغم تصویب در شورای عالی آب هنوز اجرا نشده است. بیشتر کارشناسان معتقدند اجرای این طرح، به طور خاص پیامدهایی منفی بر استان های مبدأ و به طور عام بر امنیت ملی دارد. کنشگری های سیاسی، چالش های امنیتی (درگیری های قومی)، تنش های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حاصل از مطالعه نکردن و امکان سنجی نادرست طرح، از جمله مسائلی هستند که توجیه پذیری اجرای آن را ناموجه جلوه می دهند. این پروژه که برای انتقال آب از منطقه زاگرس به فلات مرکزی ایران اجرا می شود، شامل احداث سد ذخیره مخزنی به ارتفاع حدود (180متر) در محل تقاطع رودخانه های کوهرنگ و بهشت آباد است.
بررسی ارتباط توسعه یافتگی و تخصیص منابع در ایجاد سکونت گاه های انسانی جدید در طی سال های 1390 تا 1400 (نمونه موردی: ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
120 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط توسعه یافتگی و تخصیص منابع در ایجاد سکونت گاه های انسانی جدید در طی سال های 1390 تا 1400 و در ایران می باشد. روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که داده های آن به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به صورت کمی صورت گرفته است. برای بررسی داده های گردآوری شده از روش های متعددی استفاده شده است به طوری که برای وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون، برای ارزیابی وضعیت توسعه یافتگی استان های کشور از روش تصمیم گیری چند شاخصه ویکور، برای ارتباط یابی میان متغیر سکونتگاه های انسانی (شهر و دهستان) به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای تخصیص منابع (بودجه تملک دارایی) و توسعه یافتگی به عنوان متغیر مستقل از روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی و برای ارزیابی توزیع سکونتگاه ها از روش توزیع جهت دار استفاده شده است. نتایج نشانگر این است که بیشتر سکونتگاه های انسانی در سال 1390 در موقعیت جغرافیایی شمال غربی کشور پراکنده شده اند که با طی روند زمانی و افزایش تعداد سکونتگاه های انسانی این روند تغییریافته و پراکندگی سکونتگاه های انسانی بیشتر به سمت مرکز کشور کشیده شده است. همچنین ارتباط متغیر سکونتگاه های انسانی (شهر و دهستان) و متغیرهای تخصیص منابع (بودجه تملک دارایی) و توسعه یافتگی نشانگر این است که میزان تأثیرگذاری توسعه یافتگی استان ها و سهم تخصیص منابع در ایجاد سکونتگاه های انسانی از مقدار 28 درصد در سال 1390 به مقدار 58 درصد در سال 1400 رسیده است که دلیل اصلی این موضوع انباشت سرمایه و امکانات در مناطق با توسعه یافتگی بالا می باشد که دلیل ایجاد آن، بازتولید نابرابری منطقه ای در کشور می باشد.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر ظرفیت نهادی بر اساس رویکرد توسعه یکپارچه شهری (پژوهش موردی: شهر شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش فضا و ژئوماتیک (برنامه ریزی و آمایش فضا سابق) دوره ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۶)
54 - 95
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مؤلفه های ظرفیت نهادی در راستای تحقق توسعه یکپارچه شهری در شهر شهرکرد، انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، تعداد 37 نفر از خبرگان دانشگاهی، کارشناسان و مدیران نهادی - سازمانی هستند که در زمینه اهداف مطالعه و قلمرو مطالعه دانش و تجربه لازم داشته اند. این کارشناسان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و زنجیره ای انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش تحلیل ساختاری در قالب نرم افزار میک مک استفاده شده است. در گام اول با استفاده تحلیل اسنادی و مطالعات کتابخانه ای و سپس با استفاده از نظرات کارشناسان تعداد 5 مؤلفه شامل «یکپارچگی نهادی، توانایی نهادی، یادگیری نهادی، ترتیبات قانونی و دانش و نوآوری نهادی» و تعداد 51 مؤلفه استخراج گردید. در گام دوم، خروجی تحلیل های صورت گرفته در تحلیل وضعیت پایداری یا ناپایداری سیستم مورد ارزیابی نشان داد که الگوی پراکندگی متغیرهای ظرفیت نهادی در توسعه شهری شهرکرد، بیانگر «وضعیت ناپایدار» سیستم است به طوری که متغیرها در بیشتر موارد حالت بینابینی از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را نشان دادند. همچنین سهم متغیرهای مؤثر بر ظرفیت نهادی در توسعه یکپارچه شهری شهرکرد بر اساس تأثیرپذیری و تأثیرگذاری به صورت مستقیم و غیرمستقیم رتبه بندی گردید که بر اساس نظر کارشناسان از میان (51 متغیرِ) بررسی شده، (18 متغیر) بر مبنای مجموع امتیازات کسب شده به عنوان متغیر های کلیدی مؤثر بر ظرفیت نهادی در توسعه شهری شهرکرد، استخراج و انتخاب شدند.
شناسایی و تحلیل عوامل سوداگرانه موثر بر تغییرات کاربری زمین و فعالیت (مورد کاوی خیابان گیشا کوی نصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
292 - 312
حوزههای تخصصی:
اهداف برنامه ریزی کاربری زمین به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری از وجوه مختلفی قابل بررسی است.استفاده بهینه اراضی و پیش گیری از سوداگری زمین از این اهداف است.وارد شدن ارزش اضافی و انباشت مازاد در شهر می تواند با پررنگ کردن وجه سرمایه ای، سبب تغییر در میزان تقاضای زمین شهری به عنوان بستر مکانی و فضایی فعالیت ها شود.یکی از اشکال این دسته از تغییرات، تجاری شدن نواحی مسکونی و تمایل برخی افراد برای تغییر کاربری مسکونی به تجاری است که بخش عمده ای از جداره های محلات مسکونی کلانشهر تهران بویژه محلات شمالی شهر را طی سالیان اخیر دربرگرفته است.کوی نصر در منطقه 2 شهر تهران بافتی شطرنجی با محوریت خیابان گیشا دارد که تعدد کاربری های تجاری فرامحلی در جداره این خیابان، مسئله مطرح شده در این پژوهش بود. با توجه به مشاهدات میدانی انجام شده در هر 45 متر از این خیابان یک بانک وجود دارد و این درحالیست که شعاع عملکردی فعالیت های بانک، در مقیاس ناحیه تعریف می شود.مسئله طرح شده از آن جهت قابل بررسی است که توجیه مالی و سوداگرانه این تغییرات می تواند باعث بروز فشارهایی بر محیط مانند آلودگی صوتی، ترافیکی و در مواردی نارضایتی ساکنین محدوده شود.بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل سوداگرانه موثر بر تغییرات کاربری زمین در جداره خیابان گیشا است.روش پژوهش در این مطالعه کتابخانه ای، اسنادی، پیمایش میدانی و محلی و همچنین استفاده از روش تحلیل عاملی به منظور تعیین عوامل موثر بر تغییرات کاربری در خیابان گیشا بوده است.با استفاده از این روش 3 عامل دسترسی، اقتصاد زمین و توزیع فعالیتی و ساختار محله ای به عنوان عوامل موثر بر تغییرات کاربری در جداره خیابان گیشا مطرح شد.در نهایت به منظور برنامه ریزی جهت کنترل پیامدهای سوداگرانه این تغییرات، جدول ماتریس عوامل خارجی و داخلی تنظیم و رویکرد تدافعی برای ارائه راهبرد و سیاست ها اتخاذ شده است.
تحلیل نقش بازآفرینی شهری بر کاهش مصرف انرژی در کاربری مسکونی (مورد مطالعه: منطقه10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین ه و ه دف: بهینه سازی و کاهش مصرف انرژی، هدفی متعالی در راستای کاهش مخاطرات محیطی و توسعه پایدار شهری است. از این رو، در این پژوهش به نقش بازآفرینی شهری در کاهش مصرف انرژی در کاربری مسکونی منطقه 10 شهرداری تهران پرداخته شده است. روش پژوهش: تحقیق حاضر از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی و از نظر ماهیت و روش، تحقیقی توصیفی_ تحلیلی است. این تحقیق، مشتمل بر تلفیقی از الگوریتم های یادگیری است که به روش کمّی اجرا شده است. جامعه آماری، کلیه ساختمان های مسکونی منطقه ۱۰ شهرداری تهران می باشد. شاخص های ارزیابی مشتمل بر میزان مصرف آب، برق وگاز خانوارها به علاوه ۳۵ شاخص دیگر است که در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی قرار داده شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش فرآیند گوسی با کرنل جنگل تصادفی و روش پرستیرون چند لایه بهره گرفته شده است. همچنین از نرم افزارArc GIS برای تحلیل فضایی واحدهای ساختمانی و نرم افزار Excel برای محاسبات و دسته بندی داده ها استفاده شده است. یافته ها و نتیجه: یافته ها بیانگر آن هستند که با توجه به ضریب همبستگی 42/0و ریشه میانگین مربعات خطا 24/0 میانگین خطای مطلق 19/0، بخش آزمایش برای پارامتر خروجی آب دارای بهترین عملکرد در مدل فرآیند گوسی بوده است و در بخش آزمایش پارامتر برق، ضریب همبستگی 99/0، ریشه میانگین مربعات خطا 001/0 و میانگین خطا مطلق 001/0 در مدل فوق، دارای بهترین عملکرد از بین مدلسازی بوده و همچین در بخش آزمایش مصرف گاز، ضریب همبستگی 47/0، ریشه میانگین مربعات 39/0خطا و خطای مطلق 33/0 دربین مدلها مدل فوق دارای بهترین عملکرده بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد که مقادیر این شاخص درصد قابل قبولی برای تعیین بهترین مدل با توجه به ضریب همبستگی بالاتر و ریشه میانگین مربعات خطا و میانگین خطای مطلق کمتر برای آنالیز حساسیت پارامترهای مستقل قرار دارد.
The Role of Social Capital in the Sustainability of Rural Entrepreneurship (Case Study: The Eastern Margin of Zayandeh River, Isfahan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
39 - 63
حوزههای تخصصی:
Purpose- This research examines the impact of social factors on the sustainability and success of rural entrepreneurship in the eastern border of Zayandeh River, Isfahan, Iran. Design/methodology/approach- Using a qualitative grounded theory approach, data were collected through semi-structured interviews with 40 key stakeholders, including rural entrepreneurs, local managers, agricultural jihad managers and experts, entrepreneurship experts, and rural development specialists. MAXQDA software was used for data analysis. Findings- The findings of this research show that trust, support, social participation and teamwork are very important for the success and sustainability of rural entrepreneurship. Mutual trust between entrepreneurs and communities, active participation in economic initiatives and joint efforts, increases innovation, productivity and adaptability in rural businesses. In addition, cultural norms and local power dynamics significantly influence entrepreneurial behaviors. Practical implications- Policymakers should prioritize strengthening local financial institutions, fostering entrepreneurial culture, and adopting participatory methods for designing and implementing entrepreneurship programs. These measures can help to increase the economic capabilities of rural communities. Creating equal opportunities for all members of society and rebuilding trust between rural communities and government institutions is necessary and mandatory. This trust can lead to improved collaborations and effective partnerships. Also, strategies to remove the cultural barriers of entrepreneurship are also necessary to create a suitable environment for innovation and growth and to encourage more people to engage in entrepreneurial activities. Originality/value- This study contributes to the existing literature by providing an integrated conceptual model of social factors affecting the sustainability of rural entrepreneurship. It enhances understanding of the social dynamics that shape entrepreneurial ecosystems in rural areas, particularly areas facing environmental and economic challenges. The obtained insights can provide effective policies and interventions aimed at promoting sustainable rural entrepreneurship in similar contexts.
Analyzing Determinants of Community Participation in Rural Water Project Planning in Simiyu Region, Tanzania: A Logit Model Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
45 - 64
حوزههای تخصصی:
Purpose- Access to safe and clean water remains a critical global concern, especially in rural areas of developing countries where infrastructural and institutional limitations are prevalent. In Tanzania, particularly in the Simiyu Region, water insecurity is further compounded by limited community participation in the planning stages of rural water projects. While participatory approaches are widely advocated to improve sustainability and responsiveness of such initiatives, there remains limited empirical evidence on the socio-economic and institutional factors influencing household-level participation. The main purpose of this research is to analyze the determinants of community participation in rural water project planning in Simiyu region, Tanzania by employing a Logit Model Approach. Design/Methods/Approach- This study addresses this gap by analyzing the determinants of community involvement using a logit regression model, drawing from data collected through a cross-sectional survey of 217 respondents. The sample was derived using Yamane’s (1967) formula, and a mixed sampling technique was applied to ensure representativeness across demographic and socio-economic groups. Structured questionnaires were employed for data collection, and the resulting data were analyzed using descriptive statistics and logistic regression methods. Findings- The results revealed that several variables significantly influence participation. These include age (marginal effect = 0.116, p < 0.05), gender (0.098, p < 0.05), occupation—particularly among those engaged in livestock keeping (0.161, p < 0.05) and small businesses (0.177, p < 0.05)-as well as income level. Additionally, community awareness (0.247, p < 0.05) and prior experience with development initiatives (0.175, p < 0.05) were strong positive predictors. Cultural norms were found to influence gendered participation, with male respondents more likely to be involved in decision-making processes. Practical implications- These findings emphasize the importance of integrating gender-sensitive and participatory planning approaches to ensure alignment with local needs and to promote sustainability. Original/Value- The study recommends targeted policy interventions including community capacity-building, equitable policy frameworks, and strengthened local governance mechanisms to foster inclusive participation. Institutionalizing participatory approaches and promoting gender equity will be crucial in enhancing community ownership, improving project outcomes, and ensuring long-term water security in rural Tanzania.
Investigating the Role of Livestock Products Production in the Spatial Organization of Houses in the Historical Village of Liqvan, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
65 - 85
حوزههای تخصصی:
Purpose- This research attempts to analyze the role of livestock production in the spatial organization of the houses in Liqvan village that is one of the famous rural areas at the national level in Iran, and it owes most of its fame to the dairy products produced there (especially cheese). Design/methodology/approach- This study has been carried out in two sections: library and field studies. The theoretical part is done from available and accessible library resources (including books, magazines, articles, and authoritative sites). The field part is done using the "phenomenology" method. Findings- Studies show that in the traditional livelihood period, the role of livelihood was influential in the formation and spatial composition of the houses in this village, and the old living spaces of Liqvan were shaped to respond to the functions, with appropriate internal divisions, to provide long-term living facilities. However, along with the contemporary wave of modernization and changes in the needs of the present era, and especially the significant shift in income from traditional activities to mass dairy production, in the newly built houses, the residential spaces have often been converted into living spaces that do not have much affinity with local customs and traditions and do not have compatibility with the native architecture. Original/Value- Given the significant changes in the livelihoods of rural communities, it is crucial to implement strategies for developing and regenerating villages like Liqvan. This includes stabilizing rural centers, creating production and promoting income centers, and revising development strategies and policies. The focus should be on leveraging local potentials. The study also advocates introducing new productions and reviving past activities and services through production clusters with technical and specialized consultations. Furthermore, the preservation of indigenous architecture and the regeneration of local spaces can contribute to the growth of the tourism industry in the village.
تدوین الگوی تحقق پذیری طرح های راهبردی ایران (مورد مطالعه: شهر شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
286 - 257
حوزههای تخصصی:
تدوین الگوی تحقق پذیری طرح های راهبردی ایران (مورد مطالعه: شهر شهرکرد) چکیده: پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی – توسعه ای و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است و در زمره تحقیقات کیفی قرار دارد. ایده تدوین الگوی تحقق پذیری طرح های راهبردی ایران بر اساس تعیین میزان موفقیت تحقق پذیری برنامه ریزی راهبردی در بررسی نظام ارزیابی، معیارها و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، مورد توجه است. از این رو هدف این پژوهش تدوین معیارها و شاخص های تحقق پذیری(با توجه به نظریه داده بنیاد) به صورت پایلوت روی شهر شهرکرد می باشد، بدین صورت که این الگو اگر بخواهد در شهرکرد ارائه شود، باید چه مشخصه هایی داشته باشد. در این قسمت با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای نظام مند، گردآوری داده های متنی، مصاحبه ای از افراد مطلع در دو حوزه پژوهشی و اجرایی و تحلیل داده ها، طیف گسترده ای از عوامل مؤثر در بکارگیری و تحقق این رویکرد در قالب 22 مقوله اصلی و 129 مقوله فرعی و روابط میان آنها شناسایی شده است. دستاورد این پژوهش شناسایی شاخص های توسعه جهت تحقق پذیری طرح های شهری و همچنین سنجش، رتبه بندی، تحلیل و ارزیابی و ارائه الگویی مطلوب به طور خاص می باشد. با عنایت به یافته های بدست آمده در خصوص پیامدهای تحقق پذیری طرح الگوی بهینه (شهر شهرکرد) مشخص گردید که توسعه مشارکت، بهبود عملکرد شهرداری و توسعه پایدار شهری از جمله مؤلفه های تحقق پذیری طرح های توسعه شهری می باشند.
واکاوی پیامدها و اثرات، چالش ها و فرصت های فراروی مشاغل غیرکشاورزی در نواحی روستایی با رویکرد تئوری بنیانی، مطالعه موردی: شهرستان کمیجان دهستان وفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیم قرن گذشته، تغییرات عمده ای در طرز تفکر توسعه روستایی رخ داده و توجه به اصل معیشت پایدار روستایی به طور بالقوه در کشورهای درحال توسعه به جهت تلاش برای کاهش فقر در روستاها، مطرح شده است. این درحالی است که در گذشته تمرکز اصلی جهت توسعه روستایی و تأمین معیشت روستاییان تمرکز بر افزایش بهره وری فعالیت های کشاورزی بود. در حال حاضر بسیاری از برنامه ریزان حرکت اقتصاد روستایی به سمت فعالیت های متنوع خارج از مزرعه را موتور محرکه رشد روستایی می دانند. تحقیق حاضر با هدف تبیین چالش ها و موانع فراروی اشتغالات خارج از مزرعه در نواحی روستایی با رویکرد تئوری بنیانی انجام گرفت. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – تحلیلی است. گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی با استفاده از ابزار مصاحبه و مشاهده و تجزیه و تحلیل آن ها به روش کیفی با استفاده از نرم افزا Maxqdaانجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 20 نفر از شاغلین در اشتغالات خارج از مزرعه (صنعت، خدمات و گردشگری) ساکن در 4 روستای سمقاور، وفس، آمره و فتح آباد می باشد، افراد پاسخ دهنده به صورت انتخاب شده یا توصیه شده با مشخصات مشابه بودند. مدت زمان مصاحبه از هر فرد به طور میانگین 15 دقیقه بوده و جریان مصاحبه دارای انعطاف و در خور اهمیت بحث دارای مدت زمان بیشتر یا کمتر بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در بخش موانع، افزایش قیمت و دشواری تهیه مواد اولیه و قطعات با 25.8 درصد بیشترین مقدار، در بخش مزیت های موجود احساس نیاز همیشگی به محصولات تولیدی در بازار با 27.1 درصد، در بخش تهدیدهای موجود وجود محصولات شرکتی با قیمت کمتر در بازار با 16.7 درصد و در بخش فرصت های موجود کاهش قیمت ارز، مواد اولیه و قطعات با 14.7 درصد بیشترین مقادیر را داشتند. در آخر نیز مدل پارادایمی فعالیت در مشاغل کشاورزی روستاییان تشریح و علل و شرایط، مفاهیم و پیامدهای آن بررسی شد.
آسیب شناسی طرح های جامع شهری در ایران با رویکرد داده بنیاد؛ مورد: طرح جامع شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
111 - 145
حوزههای تخصصی:
طرح جامع شهری سندی است که به طورکلی برای یک دوره زمانی ۱۰ساله، چارچوب فضایی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی توسعه و عمران یک شهر را مشخص می کند. این طرح به عنوان نقشه راهی برای هدایت و سامان دهی فضایی شهر عمل می کند. بااین حال، این طرح ها در بسیاری از موارد با چالش ها و مشکلاتی روبه رو هستند که مانع از دستیابی به اهداف آنها می شود؛ لذا ضرورت دارد تا باهدف ارتقای کیفیت طرح های جامع شهری و افزایش کارایی آنها در هدایت و سامان دهی فضایی شهرها مطالعات آسیب شناسی انجام شود. در این پژوهش، آسیب شناسی طرح جامع شهر بیرجند با رویکرد داده بنیاد و با استفاده از روش تحقیق ترکیبی در بین 22 نفر از متخصصان انجام شده است. در مرحله اول برای آسیب ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان و متخصصان حوزه شهرسازی و معماری، پنج مقوله علل علّی و زمینه ای، علل مداخله گر، علل هسته ای، علل راهبردی و علل پیامدی شناسایی شدند. در مرحله دوم، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، 11 عامل، 17 شاخص و 64 متغیر برای هر یک از این مقوله ها به دست آمد که پس از تحلیل تفسیری روندها مدل نظری ترسیم شد. در نهایت، با استفاده از روش تحلیل آماری دیمتیل، تأثیر عوامل مختلف بر آسیب شناسی طرح جامع ارزیابی شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عوامل زمینه ای (فقدان مشارکت، دیدگاه برنامه ریزی، کمبود منابع مالی)، راهبردی (آسیب در تحلیل وضع موجود و آسیب در هدف گذاری) و مداخله گر (سیاسی کاری، دگرگونی های اجتماعی و اقتصادی و تغییرات ناگهانی جمعیتی) از جمله عوامل مؤثر بر آسیب های طرح جامع شهر بیرجند هستند که تأثیر مستقیمی دارند و عوامل هسته ای و پیامدی عوامل تأثیرپذیر هستند که تأثیر آنها غیرمستیقم است. از این بین، عوامل مداخله گر بیشترین تأثیر را بر آسیب های طرح جامع داشته اند.