مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نما
حوزه های تخصصی:
هر چند که نمای خارجی ساختمان پارامتری است که معمولا توسط معماران و با در نظر گرفتن جنبه زیبایی و نمود ظاهری ساختمان انتخاب می شود ، ولی تحقیقات حاکی از آنست که نما یکی از عوامل تاثیرگذار بر شرایط حرارتی فضای داخل ساختمان است . این امر به ویژه در مورد نمای دیوارهای در معرض تابش آفتاب اهمیت بیشتری می یابد . ضریب جذب حرارت تابشی نمای ساختمان بیش از سایر خواص آن بر شرایط حرارتی ساختمان تاثیر می گذارد . در این تحقیق به بررسی تاثیر نمای دیوار خارجی بر عملکرد سیستمهای سرمایشی تابشی سقفی پرداخته شده است ...
هویت نما در روند نوسازی؛ تجربه تدوین ضوابط نمای ساختمانی در منطقه 17 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات بنیادی شهرهای ایران، مسئله ""هویت شهر"" است. امروز علی رغم گسترش و توسعة شهرها، سیمای آنها ناخوانا، فاقد شخصیت شهری و مولد انواع بحران ها است. شهر بدون هویت، قدرت خود را در ""هدایت ناخودآگاه جمعی شهروندان"" از دست می دهد.
نمای ساختمان ها به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده سیما و منظر شهر، دارای نمادها و نشانه های تعیین کننده هویتی است که از عواملی چون اقلیم، فرهنگ، تاریخ و اقتصاد تأثیر می پذیرد. در سال های اخیر برای احیای هویت معماری اسلامی ایرانی اقداماتی چون الگوسازی در بافت های فرسوده، تدوین ضوابط طراحی نما و برگزاری مسابقات طراحی صورت گرفته که از نتایج آنها قبول سهم مشترک حوزه عمومی و خصوصی بر نما است، اما افراط و تفریط در تعیین میزان نقش آفرینی این دو حوزه همچنان ادامه دارد. با هدف تسهیل امر نوسازی، مشوق هایی را در نظر می گیرد که منجر به خلق جداره های نامطلوب شده و یا اغماض در رعایت برخی قوانین حین مرور پایان کار بیش تر با ملاحظات اقتصاد پایین ساکنان مصداق کوتاهی در دفاع از حق عمومی است
در این نوشتار با بیان تجربه نوسازی بافت های فرسوده منطقه 17 تهران و آسیب شناسی نماهای جدید ساختمانی، لزوم ورود متخصصان و تقویت نقش حوزه عمومی در هدایت هویت نماها گوشزد می شود. یکی از سیاست های اصلی سازمان نوسازی، افزایش مشارکت مردمی است. سپردن امر نوسازی به بخش مردمی آن را به جریانی پویا و پایدار تبدیل می کند؛ اما در غیاب کار کارشناسی، آموزش های مردمی و ضوابط راه گشا، نماهای جدید آینه تمام نمای معضلات فرهنگی و هویتی ساکنان آن خواهد بود.
بررسی مقایسه ای روابط معنایی، ساختار شکلی و سیستم مدیریت اصطلاحنامه های فنی مهندسی و نما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اصطلاحنامه ها به عنوان ابزارهای کمکی بازیابی اطلاعات نقش مهمی در بهینه سازی جستجوها در پایگاه های اطلاعاتی علوم دارند و تألیف و انتشار آن ها مستلزم برخورداری از شرایطی استاندارد است. پژوهش حاضر، به بررسی مقایسه ای روابط معنایی، ساختار شکلی و سیستم مدیریت اصطلاحنامه های فنی و مهندسی و نما بر اساس استاندارد ANSI/NISO z39.19 2005 می پردازد.
روش: پژوهش حاضر به روش ارزیابانه انجام شده و از نوع کاربردی است. جامعه پژوهش شامل آخرین ویرایش اصطلاحنامه های فنی مهندسی و نما است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سیاهه وارسی است که در فضای نرم افزار اکسل در 4 بخش روابط معنایی، ساختار شکلی، نحوه ارائه و سیستم مدیریت اصطلاحنامه بر اساس بندهای موجود در استاندارد ANSI/NISO z39.19 2005 تنظیم شده است. از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین رعایت استاندارد در روابط معنایی اصطلاحنامه فنی و مهندسی 5/97 درصد و در اصطلاحنامه نما 93 درصد است. در بخش ساختار شکلی میزان رعایت استانداردها در دو اصطلاحنامه مذکور به ترتیب 86 درصد و 97 است. در نحوه ارائه اصطلاحنامه میزان برخورداری دو ابزار از استانداردها به ترتیب 5/54 درصد و 57 درصد و در سیستم مدیریت، دو اصطلاحنامه یاد شده به میزان 14 درصد و 18 درصد استانداردهای مذکور را رعایت کرده اند. می توان نتیجه گرفت که میزان رعایت استانداردها در بخش روابط معنایی و ساختار شکلی اصطلاحنامه ها مطلوب است. کمترین میزان رعایت استانداردها، در سیستم مدیریت اصطلاحنامه و سپس در بخش نحوه ارائه بوده است.
اصالت/ارزش: با توجه به اینکه اصطلاحنامه ها یکی از منابع اطلاعاتی مهم در امر بازیابی اطلاعات در عصر حاضر هستند و تهیه و تدوین آن ها، برنامه های مدون و سرمایه گذاری های بسیاری را می طلبد، انجام پژوهش هایی که کیفیت اصطلاح نامه ها را بر اساس استانداردهای نوین بسنجد، ضروری به نظر می رسد. ارزش مقاله حاضر در نشان دادن ضعف اصطلاحنامه ها در سیستم مدیریت اصطلاحنامه و در نحوه ارائه اصطلاحات و نیاز به استفاده از ابزارهای نو برای بازنمایی است.
معنای نور سبک شناسی نورپردازی ساختمان های مسکونی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر شاهد رواج نورپردازی نماهای مسکونی در سطح شهر تهران هستیم. این نورپردازی ها به دلیل نبود قوانین هدایت کننده و همچنین عدم آگاهی و شناخت عموم از ماهیت هنری نورپردازی، به شیوه های سلیقه ای انجام می شوند که باعث ایجاد اغتشاش بصری در منظر شبانه شهر تهران شده است. این مسئله لزوم وجود مقرراتی در جهت کنترل این روند را آشکار می سازد. برای تبیین قوانین سامان دهنده نیاز است تا شناختی علمی از نورپردازی هایی که در سطح شهر انجام می گیرد حاصل شود. در این راستا بررسی حدود 50 نمونه از نماهای مسکونی نورپردازی شده در سطح شهر تهران در قالب تحقیقی با مشاهدات میدانی گسترده صورت گرفت. مشاهدات نشان می دهد که نورپردازی نماهای مسکونی به طور کلی با سه رویکرد عمده عملکردگرایانه، تزئینی و معناگرایانه انجام می شود. همچنین با در نظر گرفتن معیارهای مفهومی و ظاهری می توان نماها را در شش دسته با ویژ گی های متفاوت مورد بررسی قرار داد. طبقه بندی رویکردهای نورپردازی و شناخت ابعاد نظری و ویژگی های هر یک از این دسته ها، می تواند اولین گام در مدیریت منظر شبانه محلات مسکونی و ایجاد قوانین هدایت کننده در این زمینه باشد.
شناسایی مؤلفه های عینی و ذهنی مؤثر در طراحی نما در جهت ارتقاء هویّت منظر ِشهری و افزایش حس تعلق شهروندان
حوزه های تخصصی:
بحث نماسازی در ساختمان و ساخت بدنه ِشهری یک بحث هویّتی و فرهنگی است. افزایش ساخت وسازهای شهری، مشخص نبودن محدوده ساخت وساز، گسترش انبوه سازی در سال های اخیر سبب شده است، که نمای بسیاری از شهرها دچار نوعی بی نظمی شود که این بهم ریختگی در منظر ِشهری ما بیشتر ناشی از تقلیدهای کوکورانه از سبک های معماری و نبود متغیرهای دسته بندی شده، جهت به کارگیری در طراحی نماها است. از طرفی وجود نماهای گوناگون در پوسته های شهری باعث بر هم خوردگی زیبایی کلِ شهر گردیده است. لذا شناسایی و تدوین مؤلفه های عینی و ذهنی برای طراحی نمای مطلوب و یکپارچه در شهر ضروری می باشد، چرا که وجود تنوع و ناهمگونی در نماهای شهری نوعی بی هویّتی و عدم یکپارچگی و پیوستگی در مفاهیم مرتبط با معماری در حوزه نما و منظر شهری را به وجود آورده است. بنابراین به نظر می رسد ارتقاء هویّتِ شهر و افزایش حس تعلق و خاطره انگیزی شهروندان به شکل دهی و زیبایی نماها در شهر وابسته است که این امر با شناسایی و بهره مندی از اصول تدوین شده مشخص برای طراحی نما میسر می گردد. لذا با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه منابع کتابخانه ای با هدف بازخوانی هویّت بصری در نماهای شهری در انطباق با مؤلفه های هویّت بخش معماری به اهمیّت و تأثیر نما در هویّت بخشی به محیط و متغیرهای مؤثر در نماسازی که موجب ارتقاء هویّت و افزایش حس تعلق شهروندان می شود، پرداخته شده است. یافته ها نشان داده، شاخص هایی چون تناسبات، هماهنگی، رنگ، مقیاس، خطوط آسمان و ترکیب بندی در بعد عینی و معنی داری و آموزندگی و خاطره انگیزی در بعد ذهنی در طراحی نما تأثیرگذار است.
از زیباشناسی تا زیبایی شناسی نمای ساختمان های مسکونی منطقه 17 شهرداری تهران
منبع:
هنر و تمدن شرق سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
7 - 14
حوزه های تخصصی:
فرایندکشف رابطه میان اشیا و حوادث و درک نسبت آن ها با هم منتهی به تولید معنا می شود. در فرایند تولید معماری به مثابه هنر، زیبایی آفریده می شود. هنگامی که انسان با اثر زیبا مواجه می شود، می تواند با بررسی و تحلیل و بازخوانی آن اثر به قواعدی که منجر به تولید اثر زیبا شده پی ببرد. در این تحقیق، اثر زیبا، معماری ساخته شده توسط مردم ساکن منطقه 17 شهرداری تهران است. منطقه 17 از جمله مناطق مهاجرپذیر شهر تهران است که مهمترین ویژگی کالبدی آن فرسودگی بوده و در گذشته نه چندان دور، فقر جز جدایی ناپذیر زندگی ساکنان شمرده می شده است. نماهای ساختمان های مسکونی منطقه 17 شهرداری تهران که طی یک مسابقه عکاسی توسط مردم به عنوان اثر زیبا برگزیده شده اند، موضوعی است که در این مقاله بدان پرداخته می شود. در گام اول، کشف آنچه از نظر مردم زیبا دانسته شده و در گام دوم دست یابی به قانون مندی این «زیبایی شناسی» مد نظر بوده است. روش این پژوهش استنتاج نکات مشترک حاصل از تحلیل نمونه هاست و از روش های کمی به منظور فهم و تفسیر پدیده های کیفی در چندین نمونه از بناهای منتخب توسط مردم استفاده می کند. پارمترهای کمی مورد بررسی عبارتند از اشکال و تناسبات، رنگ، مصالح، تزیینات، سن و سبک نماهای ساختمانی منتخب. تحلیل دست آوردهای حاصل از بررسی پارامتر های کمی نشان می دهد با توجه به اتفاقات سال های اخیر همچون افزایش قیمت زمین و مسکن، همچنین گسترش تهران، افزایش جمعیت و قرارگیری این منطقه در متن شهر تهران، تمایل روشنی در مردم ساکن برای تغییر سابقه ذهنی ناشی از فقر در گذشته و نشان دادن نوعی رفاه در زندگی شان است. گرایش فراوان به استفاده از سنگ در نما، پیدایش نماسازی کلاسیک غربی که پیش از این بیشتر در شمال شهر دیده می شد و ترادف نو بودن و زیبایی در ذهن ساکنان و استفاده از رنگ های جلب توجه کننده، نشان دهنده تمایل مردم برای ابراز تمایز و تغییر طبقه اجتماعی است.
بررسی جایگاه رنگ در فضای شهری
منبع:
پیکره دوره چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۷
45 - 59
حوزه های تخصصی:
از میانِ عناصرِ بصری، رنگ، در زندگی معاصر شهری جایگاهی ویژه دارد. با این هم ه، قابلی ت هایِ تعامل یِ آن چنانکه بایسته بوده، مورد توجه ق رار نگرفته است. اجزای مؤثر در سیم ای شهر اعم از نما، فضای سبز، ویترین ها، تابلوها، مبلمانِ شهری، دیوارنگاره ها و مانند آنها همواره با پوششی از رنگ نمایانده شده است. امروزه با رشد فناوری و تنوع مصالح، ضرورت کاربرد متناسب رنگ با توجه به هویت فرهنگی شهرها بیش از پیش احساس می گردد.افزون براین، بررسی جلوه هایِ بصریِ رنگ و کاربرد بجای آن در نمایِ شهری، می تواند از نابسامانی های بصری در شهرها پیش گیری کند. تأثیر رنگ بر کیفیت فضای شهری از دو منظر بصری و بیانی قابل بررس ی است. هدف این مقاله، بهبود کیفیت فض ای شه ری با تأکی د بر نقش رنگ است. این پژوهش کیفیتِ تعاملی رنگ در فض ای شهری را از جنبه هایِ کاربردی، جامعه شناختی، روان شناختی، هویتی، زیباشناختی و نمادین بررسی کرده است و به نقشِ آن به عنوان عاملی مؤثر در سیمای شهر پرداخته است. پژوهش به صورتِ توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و داده ها بر اساس مطالعاتِ کتابخانه ای و برداشت هایِ میدانی از فضای شهری جمع آوری گردیده است.
بررسی عناصر هویت ساز در کالبد خارجی ساختمانهای بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نما، یکی از عوامل تأثیر گذار بر معماری در مقیاس خرد و شهرسازی در مقیاس کلان است. از نما به عنوان فصل مشترک معماری و شهرسازی یاد می شود. شناخت مولفه های هویت ساز در این عنصر تأثیر گذار، که مستقیما با روان و افکار آدمی در ارتباط است، در این مرحله حساس از معماری ما، که دچار سردرگمی است بسیار حائز اهمیت می باشد.
روش بررسی: در این نوشتار با استفاده از ابزار پرسشنامه، در راستای سنجش مولفه های هویت ساز در کالبد خارجی ساختمان های بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران، از 480 نفر که ساکن مجتمع های مسکونی انتخاب شده، جهت آزمایش بودند، اطلاعات مورد نیاز دریافت و در قالب 1920 داده آماری در نرم افزار Spss مورد تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: نتایج حاکی از آزمایش، نشانگر عوامل هویت ساز در کالبد خارجی ساختمان های بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران است که عبارتند از: نما و مصالح در ساختمانهای منفرد و همچنین هم پیکری یا گروهی بودن، نحوه قرارگیری بلوک ها نسبت به هم و نما در ساختمان های خوشه ای.
نتیجه گیری: با شناخت مولفه های هویت ساز، می توان به تعیین الگویی مناسب برای کالبد خارجی ساختمان های بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران پرداخت، که در شکل گیری سیمایی با هویت برای شهر تهران می تواند نقش بسزایی ایفا کند.
مطالعه مقایسه ای میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران در گستره نمای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
43 - 54
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: گستره حوزه نمای شهری عرصه ای است برای دسته بندی میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران که شباهت ها و تفاوت های گوناگونی را در این زمینه پدید می آورد. تحلیل شباهت ها و تفاوت ها می تواند ویژگی های خاص و عام میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران را در حوزه های نمای شهری آشکار سازد. مطالعه مقایسه ای، راهکاری برای تحلیل چگونگی و چرایی تفاوت میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران در گستره نمای شهری با وجود شباهت های ارائه می دهد. دیگر پژوهشگران حوزه های نمای شهری، با رویکرد منظر تاکنون برای یک مطالعه مقایسه ای در میدان های تهران به کار نبسته اند. هدف: این مقاله بر آن است تا چگونگی و چرایی تفاوت ها و شباهت های پدیدآمده در حوزه نمای شهری را مورد تحلیل قرار دهد. روش تحقیق: این پژوهش از نوع کیفی و براساس هدف کاربردی است. مقاله پیش روی برای نخستین بار روش مطالعه مقایسه ای میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران را در حوزه نمای شهری مورد تحلیل قرارمی دهد. پژوهش بر پایه داده های کتابخانه ای از یک سو و داده های میدانی از سوی دیگر استوار است. از این روی پس از به دست آوردن داده ها، فرم های گوناگون و اشکال به کاررفته در ساختار معماری و نما از لحاظ چگونگی چینش در کنار یکدیگر نسبت های طولی و عرضی، شکل مورد استفاده، مورد مقایسه قرارخواهد گرفت و تأثیرات این شکل ها در نماهای میدان به دست خواهد آمد. نتیجه گیری: تحلیل های انجام شده آشکار ساخت که نظام های شکل دهنده میدان منتج از تناسبات ابعاد و سطوح بازشوها، جانمایی آن ها و هندسه نما بوده که متأثر از کارکرد و جانمایی آن میدان هاست. این نظام ها هرچند ممکن است درصورت خود در طول تاریخ میادین ایرانی دچار تغییراتی شده باشد، لیکن از لحاظ محتوا تا چند دهه اخیر تداوم داشته است و می تواند به عنوان مجموعه شاخص هایی جهت طراحی مورد استفاده معماران منظر و شهرسازان قرارگیرد.
تبیین نقش نماهای شهری در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان (نمونه موردی: نماهای مسکونی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
217 - 232
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی نماهای مسکونی منتخب مسابقات معماری و تبیین نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان تهران می پردازد. هدف اصلی تحقیق، بررسی و شناسایی عناصر نما با تأکید بر معانی و ادراکات ذهنی شهروندان و نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان می باشد. تحقیق از نوع کاربردی است و جهت ارزیابی مؤلفه های تدوین شده در مدل مفهومی از ترکیب روش های پژوهش پیمایشی و روش توصیفی تحلیلی (تحلیل محتوا) استفاده شده است. نتایج تحلیل های کمی و کیفی نمایانگر آن است که نماهای ساختمانی را می توان در قالب ابعاد کالبدی (بتا:322/0)، ادراکی-احساسی (بتا: 284/0) و عملکردی- فعالیتی (بتا: 217/0) بررسی نمود. همچنین، عامل کالبدی با ضریب بتا 322/0 مهم ترین اثرگذاری را بر احساس دلبستگی به مکان ایفا می کند. مبتنی بر یافته های آزمون فریدمن مؤلفه های نوع مصالح با میانگین رتبه 98/16، رنگ نما با میانگین رتبه 88/16، هماهنگی با ابعاد بومی و زمینه ای 64/16، وجود سطوح پر و خالی 28/16 مهم ترین معیارهای کالبدی، تعامل با بنا با میانگین رتبه 63/16 و تناسب فرم و عملکرد 76/15 و مشارکت مردم 55/15 در مکان مهم ترین عوامل عملکردی- فعالیتی و خاطره انگیزی بنا با میانگین رتبه 60/16 و دلبستگی به بنا 28/16 و تجارب و انباشت ذهنی 13/15 دارای بالاترین میانگین رتبه در عامل ادراکی- احساسی در بین شهروندان مورد مطالعه می باشند.
کارگردانی تله فیلم
منبع:
رادیو تلویزیون سال ششم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۲
11 - 31
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش مقاله ای در زمینه کارگردانی تله فیلم، تجهیز علمی هنری کارگردانان تلویزیون در آثار بلند روایتی دراماتیک، یافتن راه کارهای مناسب برای ارتقاء سطح کیفی فیلم های تلویزیونی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است.
برای رسیدن به این هدف، این پرسش اساسی مطرح است که آیا کارگردانی اثر دراماتیک در سینما و تلویزیون یکی است و آیا اشراف به تفاوت های دو رسانه، باعث تغییر در فرم و ایجاد تفاوت زیبایی شناختی نمی شود؟ بنیادی ترین پرسش نیز این است که چگونه می توان فیلمی ویژه تلویزیون ساخت؟
نتیجه به دست آمده این بوده است که فیلم سازی برای تلویزیون باید با توجه به ویژگی های انحصاری تلویزیون برای این رسانه صورت گیرد، چرا که مخاطب تلویزیون با مخاطب سینما تفاوت دارد و هم چنین ابعاد صفحه تلویزیون نیز با پرده سینما یکی نیست. بنابراین فیلم سازی برای تلویزیون در عین حال که روش ها و شیوه های فیلم سازی سینمایی را به عاریت گرفته و اصول آن را رعایت می کند، اما متفاوت از آن است و به همین اعتبار، زیبایی شناسی تله فیلم متفاوت از زیبایی شناسی
فیلم سینمایی می شود، بنابراین می توان در مقایسه با سینما آن را این گونه تعریف کرد که امکان استفاده بیش تر از زوایای دوربین، ایجاد عمق میدان مناسب با توجه به تکنیک تصویربرداری که از عمق کمتری نسبت به دوربین سینما برخوردار است، استفاده از حرکات دوربین روی دست در نماهای بسته برای ایجاد هیجان، ریتم سریع تر و به تبع آن ایجاد هیجان در ارائه اطلاعات و ایجاد جلوه های بصری بیش تر با استفاده از لوکیشن های متعدد و متنوع و طراحی های هنرمندانه است. هم چنین می توان با ارائه فرم سریال های کوتاه که دو یا سه قسمت بوده و مجموع زمان آنها 90 تا 120 دقیقه است و به تله فیلم نزدیکی زیادی دارند، شیوه دیگری در برنامه سازی تلویزیونی را آزمود.
تبیین اصول معماری پایدار ، در جهت ارتقای نماهای طراحی شده ی 5 سال اخیر در شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پیشرفت بیش از پیش صنعت ساختمان سازی درایران و به خصوص شهر تهران و توسعه ی نماهای وارد شده با عنوان های مختلف در طی سالهای اخیر در این ساخت و سازها باعث تغییر چهره ی نمای شهری شده است و نمای گرم و اصیل ایرانی جای خود را به نمای التقاطی و وارداتی ای داده است که هیچ یک از نمادهای معماری گذشته ی ایران را در خود ندارد. لذا در این مقاله ضمن معرفی اصول معماری پایدار و بررسی تغییرات نما در طی دوره های مختلف در شهرتهران سعی در بهبود این نماها را به شکلی داریم که به لحاظ پایداری برگرفته از اصول معماری پایدار باشد و به فرهنگ و معماری سنتی ایران نیز نزدیک باشد. در این مقاله شیوه کتابخانه ای و میدانی برای بررسی مطالب انتخاب شده است. درنهایت باید گفت با وجود عمر طولانی مبحث معماری پایدار خبری از این بحث در ساختمان سازی ایران به خصوص بخش طراحی نما نیست و نماها شامل بخش های سرد و بی روحی هستند که نمیتوان ردپای هیچ یک از اصول معماری پایدار را در آن ها پیدا کرد. در پایان میتوان با ارتقای دانش و آموزش شهروندان ، مدیران شهری و معماران در خصوص نمای شهری و آشنایی این افراد با ادبیات نما و عناصر سازنده ی آن و همچنین واردکردن تکنیک های نوظهور همچون پنجره های هوشمند و نماهای دوپوسته ، نماهایی متناسب با فرهنگ ایرانی و براساس اصول معماری پایدار طراحی نمود.
بررسی فناوری های نوین ساختمانی در سیمای بلندمرتبه های مسکونی تهران از منظر الگوهای زیباشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
91-103
حوزه های تخصصی:
اﻫﺪاف: ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ در دﻫﻪﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺎ ﻣﯿﺰان ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ در ﺗﻌﺪاد و ﺳﻬﻢ، در ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﮑﻞ ﮐﺎﻟﺒﺪ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﺧﻮد اﺧﺘﺼﺎص دادهاﻧﺪ، ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪدﻟﯿﻞ ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬار ی زیﺎد در ﻣﻨﻈﺮ ﺷﻬﺮﻫﺎ در زﻣﯿﻨﻪ زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻣﻮرد ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻗﺮار ﮔﯿﺮﻧﺪ. ایﻦ ﺑﻨﺎﻫﺎ از ﻟﺤﺎظ زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ اﻟﮕﻮیﯽ ﺑﺮای ﺑﻨﺎﻫﺎی ﮐﻮﺗﺎهﺗﺮ ﻧﯿﺰ ﺗﺒﺪیﻞ ﺷﻮﻧﺪ. ﺗﺪویﻦ اﺻﻮل ﻧﻤﺎی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎ ﺿﺮورﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻐﻔﻮل ﻣﺎﻧﺪه و دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ آن ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﺷﻨﺎﺧﺖ، ارزیﺎﺑﯽ و دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ایﻦ ﺑﻨﺎﻫﺎ اﺳﺖ. ﭘﺮﺳﺶ اﺻﻠﯽ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺳﯿﻤﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ در زﻣﯿﻨﻪ زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﯽ ﭼﻪ دﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﭘﺪیﺪ آﻣﺪه اﺳﺖ، ﺷﮑﻞﮔﯿﺮ ی آﻧﻬﺎ از ﭼﻪ روﻧﺪی ﭘﯿﺮوی ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻫﺪف ﺧﻮاﻧﺸﯽ روﺷﻦ از ﺳﯿﺮ دﮔﺮﮔﻮﻧﯽ اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ ﻧﻤﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﺗﻬﺮان، از ﺳﺎل ۱۳۴۰ ﺗﺎﮐﻨﻮن اﺳﺖ. اﺑﺰار و روشﻫﺎ: ﺑﺎ روش ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ، ﻧﻤﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﺗﻬﺮان و روﻧﺪ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮ ی آﻧﻬﺎ در دورهﻫﺎی زﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮرﺳﯽ و اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺎ ﺣﻀﻮر در ﻣﺤﻞ ﺑﻨﺎﻫﺎ ﺟﻤﻊآور ی ﺷﺪﻧﺪ، ﺳﭙﺲ در ﺟﺪاوﻟﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮاﺳﺎس ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﺗﻌﺮیﻒ، دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی و ﺗﺎریﺨﭽﻪ ایﻦ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای ﮔﺮدآور ی ﺷﺪ. ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ، اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ در ﺳﯿﻤﺎی ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎ را روﺷﻦ ﻧﻤﻮد. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻓﺮاواﻧﯽ ﻫﺮ یﮏ در ﺑﺎزهﻫﺎی زﻣﺎﻧﯽ، ﭼﻬﺎر ﻣﻮج زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ و ﻣﺸﺨﺼﺎت دﻗﯿﻘﯽ از ویﮋﮔﯽ اﻟﮕﻮﻫﺎ و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮ ی ﻫﺮ ﻣﻮج در ﺷﻬﺮ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ. از ﺳﻮی دیﮕﺮ اﻟﮕﻮواره ﺑﻨﺎﻫﺎ از ﻟﺤﺎظ ﺷﮑﻠﯽ ﺑﻪ ﻣﮑﻌﺐ، ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻣﮑﻌﺐ و زیﮕﻮرات در ﺗﺎج و ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺗﻨﻮع ﺣﺠﻤﯽ و ﺷﮑﻠﯽ دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی ﺷﺪﻧﺪ. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: روﻧﺪی ﺳﯿﺎل در ﺗﺪویﻦ اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪ ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺷﺮایﻂ زﻣﺎﻧﯽ و ﻣﮑﺎﻧﯽ ﺗﻬﺮان وﺟﻮد دارد.
تحلیل حریم دیداری خانه های شناشیردار رو به دریا و درون بافت شهری تاریخی نمونه موردی: خانه های لبه ساحل در بافت قدیم بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
203-215
حوزه های تخصصی:
بافت های قدیمی و تاریخی هر شهر، پاسخی مناسب برای زندگی افراد در زمان خود بوده و اصول و ارز ش های جامعه خود را به کالبد معماری بدل کرده اند. گرچه نیازها و فرهنگ جوامع امروز با انقلاب های صنعت و اطلاعات دگرگون شده، اما همچنان ریشه های عمیقی در فرهنگ حاکم بر بناهای تاریخی خود وجود داشته و میتوان از آن ها آموخت. یکی از اصول واجد ارزش خانه های سنتی حریم و علی الخصوص حریم دیداری یا قابلیت کنترل میزان دید به درون خانه با توجه به فضای رو به آن است. در این مطالعه سعی بر آن است که تاثیر عنصر دریا و دید به آن بر حریم بصری بناهای مسکونی بافت قدیم شبه جزیره بوشهر بررسی شود. در این راستا با روش پژوهش در عمل، مطالعات میدانی انجام شده است؛ بدین صورت که با نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، شش بنای مسکونی درون و لبه بافت تاریخی که دارای عنصر شناشیر خارجی هستند، انتخاب و برداشت شده اند. با معرفی عناصر موثر در حریم دیداری، تعداد، سطح و دید آن ها، میزان باز، نیمه باز یا بسته بودن فضای خانه توسط این عناصر در نمای بناهای داخل بافت و رو به دریا مقایسه و تاثیر عامل دریا در حریم بصری خانه ها استنتاج شده است. آن چه از نتایج برآمده نشان دهنده این است که دریا باعث کاهش نیاز به حریم بصری خانه ها شده به گونه ای با وجود ثبات تناسبات، نماهای درون بافت دارای فضاهای بسته بیشتر و فضاهای باز کمتری نسبت به خانه های لبه بافت هستند اما میزان فضای نیمه باز در آن ها یکسان بوده و تحت تاثیر عامل دریا قرار نگرفته است.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقاء هویت منظر معماری در نماهای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
197 - 214
حوزه های تخصصی:
بحران هویت یکی از مشکلات بنیادی در سیمای بصری شهرهای ایران بشمار می رود. علی رغم ساخت وسازهای متعدد در راستای توسعه شهری، همچنان منظر معماری شهرها فاقد شخصیتی منسجم، خوانا و واجد هویت می باشد. هویت منظر معماری به معنای مجموعه ویژگی هایی است که در طول زمان حضوری مداوم در تعریف سیمای معماری داشته و علاوه بر پاسخگویی به تغییرات و نیازهای جدید در امتداد تاریخ خود قرار گیرد. ازآنجاکه پرداختن به ساختار معماری و شهرسازی نماهای معاصر جهت بازخوانی هویت، نیازمند اندیشه ای انتقادی بر مفاهیم و مؤلفه های تأثیرگذار بر شکل گیری عناصر معماری و خاصه نماهای شهری است، می توان با شناخت مفاهیم تأثیرگذار و ساختاری، امکانی جهت احیای هویت بصری در سیمای منظر معماری نماهای معاصر را فراهم کرد. هدف پژوهش حاضر، شناخت این مؤلفه ها در راستای تبیین مفاهیمی است که ارتقاء هویت منظر معماری در نماها را به دنبال داشته باشد. جهت دستیابی به این عناصر، ابعاد سازنده هویت، منظر و نما باهدف دستیابی به معیارها و کیفیت های خلق کننده ی اثرگذار بر ارتقاء هویت منظر معماری نماهای معاصر بررسی شده است. روش تحقیق پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی و تطبیقی و با هدف ماهیت کاربردی است. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل داده های ثانویه (اسنادی) جهت گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری و ادبیات مرتبط با تحقیق استفاده شده است. نتایج کلی پژوهش نشان می دهد؛ ارتقاء هویت منظر معماری در نماهای معاصر در قالب مؤلفه های زیبایی شناسی از بُعد معنایی و بصری، مؤلفه کالبدی مکان از بُعد عملکردی و بصری، ویژگی محیطی مکان از بعد اقلیمی و زیست محیطی و مؤلفه معنایی مکان از ابعاد تاریخی و فرهنگی قابل حصول می باشد که معیارها و کیفیت های خلق کننده توسط هرکدام از آن ها در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش پیشنهاداتی در راستای راهکارهای عملی ارتقاء کیفی منظر ارائه شده است.
سنجش امکان بهره گیری از روش اروین پانوفسکی د ر خوانش نماهای خانه های تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
89 - 102
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: د ر پژوهش های تاریخ معماری ایران، به غیر از خود بناها، منابعی تاریخی که بتوان با اتکاء بر آنها به انجام این پژوهش ها اقد ام کرد ، عموماً محد ود ند . بنابراین ضرورت آشنایی و تسلط بر روش هایی که از طریق خوانش بناهای تاریخی، می توانند اطلاعات تاریخی مورد نیاز را د ر اختیار قرار د هند ، احساس می شود . د ر میان روش شناسی های شناخته شد ه ای که به منظور خوانش آثار تاریخی مورد استفاد ه پژوهشگران قرار می گیرند ، آیکونولوژی (شمایل شناسی) «اروین پانوفسکی» روشی است که به د نبال فهم معنای اثر د ر تقابل با فرم آن است. این روش که د ارای مراتبی سه گانه است، د ر ایران هرچند د ر پژوهش های تفسیری-تاریخی د ر حوزه هایی چون نگارگری، فرش و یا اشیای تاریخی مورد استفاد ه قرار گرفته، اما به ند رت د ر حوزه پژوهش های تاریخ معماری مورد توجه بود ه است. هدف پژوهش: تحقیق حاضر د ر د رجه اول به د نبال فهم آن است که آیا روش خوانش آیکونولوژیک پانوفسکی به طور کلی د ر پژوهش های تاریخ معماری کاربرد د ارد ، و پس از اطمینان حاصل کرد ن از این موضوع د ر د رجه بعد ی به د نبال پاسخگویی به این پرسش است که د ر صورت کاربست این روش مشخصاً د ر مطالعه نمای خانه های تاریخی ایران، قابلیت ها و محد ود یت های آن د ر این زمینه چیست. روش پژوهش: پس از اطمینان یافتن از کارکرد عمومی روش شناسی آیکونولوژی د ر پژوهش های تاریخی معماری با تکیه بر روش مطالعه کتابخانه ای، با اتکاء بر روش پژوهش مورد ی، یک نمونه نما مربوط به خانه ای قاجاری-پهلوی د ر شهر تبریز، بر مبنای مراتب سه گانه آیکونولوژی پانوفسکی مورد خوانش قرار گرفته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می د هد خوانش آیکونولوژیک پانوفسکی به طور کلی د ر حوزه تاریخ معماری کاربرد د اشته و همچنین د ر زمینه مطالعه نمای خانه د ر معماری تاریخی ایران قابل استفاد ه است، ضمن اینکه بهره گیری از آن د ر این حوزه، پژوهشگر را با برخی قابلیت ها و محد ود یت ها مواجه می کند .
سازوکارهای اجرا سازی برنامه های اصلاحات نما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
50-66
حوزه های تخصصی:
لزوم هماهنگی نماها در سیمای شهری به ویژه در بخش های مرکزی شهرها از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این رو، تنظیم یک چارچوب قابل اتکا برای تضمین ابقای این انسجام بسیار مهم و ضروری است. با این حال در نبود سازوکار اجراسازی، این ضوابط تنها خطوط نوشتاری بر روی کاغذ باقی مانده و نمی توان نمود بصری آن ها را در چهره شهر مشاهده نمود. بررسی اسناد خارجی تدوین شده، نشان از وجود دسته ای از اسناد نما می دهد که به عنوان یک ابزار تشویقی، ماهیتاً پیاده سازی دستورالعمل های طراحی نما را هدف قرار می دهند. این اسناد که غالباً «برنامه های اصلاحات نما» نامیده می شوند، مورد استفاده طی گسترده ای از شهرها هستند. این مقاله از طریق بررسی اجمالی محتوای اسناد اصلاحات نما و مرور آن ها در تعدادی از این اسناد، سعی دارد که ابزاری جهت پیاده سازی دستورالعمل های طراحی به ویژه در مبحث نما ارائه دهد. قابل ذکر است هدف این مقاله تنها آشنایی با یکی از ابزارهای تشویقی در جهت اصلاحات نما بوده و استفاده از آن برای کشور ایران، نیازمند بومی سازی آن با شرایط و ضوابط خاص داخل کشور می باشد.
تبیین مدل مفهومی معنای نماهای آپارتمان های مسکونی از دیدگاه ساکنان (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
147-160
حوزه های تخصصی:
نمای بنا از مهمترین عنصر در شکل پردازی یک بناست و بر حس ارزیابی ناظران از کلیت کالبد تأثیرگذار است. نمای بناها در ارتباط مستقیم با ساکنان بنا است که لازم است واجد مؤلفه های معنادار محیطی باشد تا زمینه ادراک و خوانش مطلوب را برای ساکنان فراهم آورد. امروزه ادراک معانی نماها بیشتر در حوزه شهرسازی مورد توجه قرار گرفته و معانی نماها در مقیاس معماری و از دید ساکنان بناها کمتر مورد پژوهش متخصصان عرصه معماری قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر در پی ارائه مدل مفهومی از معنای مؤثر بناهاست. از همین رو پژوهش می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که مدل مفهومی معنای آپارتمان های مسکونی اردبیل از دیدگاه ساکنان چیست؟ این پژوهش دارای رویکردی ترکیبی است. بخش کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و بخش کمی با استفاده از تحلیل همبستگی انجام گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با ساکنان اردبیل بوده است و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخت بوده که روایی و پایایی آن بررسی شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است و با استفاده از شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، داده ها تجزیه و تحلیل شدند. پس از استخراج عوامل مؤثر بر معنا در نما، مدل مفهومی معنای نماهای آپارتمان های مسکونی اردبیل تبیین شده است. عوامل مختلفی در معنادهی نما مؤثرند که این معناها در بستر عوامل کالبدی، عوامل زمینه ای و مداخله گر شکل می گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تحلیل عوامل مؤثر در معنادهی نماهای آپارتمان های مسکونی که بر مبنای نظر 25 نفر از ساکنان صورت گرفت، به شناسایی عوامل سازنده معنا در نما منجر شد که در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. با توجه به یافته های بدست آمده از تحلیل همبستگی و تحلیل کمی، می توان بیان نمود که روایی مدل مفهومی و روابط عوامل آن به طور کلی مورد تأیید قرار گرفته است
بررسی نماهای خیابان های شهری از منظر ادراک شهروندان (نمونه موردی: پیاده راه 15 خرداد، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل نماهای ساختمان های شهری به منظور شناخت مولفه های موثر در ادراک مخاطب گامی مهم می باشد و با انجام مطالعات بر ساختمان های موجود می توان به ارائه راهکارهای مناسبی برای ساماندهی نمای خیابان های شهری رسید. این مقاله سعی دارد چارچوبی برای سنجش نمای خیابان های شهری از منظر ادراک شهروندان مهیا و از سوی دیگر زمینه ارتقا کیفیت نماهای شهری و افزایش ادراک پذیری شهروندان از آن ها را فراهم آورد. بر اساس روش تحلیل محتوا در بررسی مطالعات جهانی و داخلی مدل مفهومی تدوین شده که عوامل موثر بر ادراک شهروندان از نما را ارائه می دهد. همچنین، مبتنی بر روش مورد پژوهی، محدوده پیاده راه های مرکز تهران به دلیل دارا بودن کیفیت های اولیه و تاکید بر حضور پیاده مدار شهروندان جهت مطالعه انتخاب گردیده است تا درک واقع بینانه ای از عوامل موثر بر ادراک نمای خیابان شهری فراهم آید. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی، پرسش نامه های هدفمندی تهیه گردیده و جهت یافتن روابط پنهان متغیرها، و مقایسه تطبیقی آرای شهروندان و متخصصین برای تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ها، از نرم افزار SPSS استفاده شده است.ابتدا مولفه های کلی مدل ادراک پذیری، از دیدگاه متخصصین معماری و طراحی شهری سنجیده شده و سپس بر مبنای مدل ویژه نمونه موردی پرسشنامه تدوین گردیده است. پرسشنامه و مصاحبه همراه با برداشت های ناظر از شناخت و ادراک پذیری شهروندان و در ارتباط مستقیم با مخاطب این محور بوده است. هدف شناخت مولفه های اصلی و اولویت بندی مولفه های ادراک پذیری از منظر ذهنی شهروندان می باشد. نتایج نشان می دهد که از مولفه های اصلی ادراک پذیری نماهای شهری،مولفه های تاثیرگذاری، وحدت، هماهنگی، دلبستگی به مکان، تنوع و جذابیت بر میزان ادراک و شناخت نمای سنتی پانزده خرداد موثر می باشد.
تأثیرنشانه های نمای مسکن بر استیگمای وضعیت اجتماعی-اقتصادی ساکنین (مطالعه موردی: منطقه 4 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
81 - 96
حوزه های تخصصی:
نمای مسکن توسط نشانه هایی، ویژگی های ساکنین خویش را بیان م یکند. هدف یافتن ارتباط بین فاکتورهای عینی نمای مسکونی و استیگما 1 است. این تحقیق توصیفی-تحلیلی به صورت پیمایشی و با روش تلفیقی سه بعدی روی نماهای مسکونی منطقه 4 تهران انجام شد. در این راستا، 40 تصویرنما، توسط 203 شهروند به روش تحلیل کیفی قضاوت شد. بعلاوه، پرسشنامه ای جهت سنجش تأثیر فاکتورهای نما بر شأن ساختمان در اختیارشان قرار گرفت. طبق تحلیل عامل اکتشافی، 5 عامل مؤثر بر اعتبار نمای مسکن: طراحی نما، ابعاد ساختمان و جزئیات، مصالح و بازشو، ویژگی بالکن و آشفتگی بصری. توجه به این عوامل در طراحی، می تواند ننگ ناشی از نما را کاهش داده و در ادراک افراد از طبقه اجتماعی-اقتصادی ساکنین تأثیر مثبت ایجاد کند.