فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
لازمه ی رسیدن به توسعه ی ملی، ارتقاء سطح توانمندی های جوامع روستایی در بخش اقتصادی است. در این راستا، ارزیابی سیاست های موجود در راستای توسعه ی اقتصادی جوامع روستایی ضروری تلقی می گردد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر سیاست های دولت بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا با تأکید بر برنامه های چهارم و پنجم توسعه نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل روستایی استان گیلان و شهرستان آستارا بوده که با استفاده از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 70 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. همچنین در راستای تحلیل اطلاعات از آزمون های تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی و لگاریتمی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان اشتغال در طول برنامه های چهارم و پنجم توسعه در روستاهای شهرستان آستارا روند صعودی، هرچند با شیب کند، داشته است. همچنین مراکز تجاری-صنعتی تحت حمایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با رشد 56/26 درصدی طی برنامه ی چهارم و رشد قابل ملاحظه ی 7/155 درصدی در طی برنامه ی پنجم توسعه روبه رو بوده است. صنایع غذایی روستایی نیز طی دوره ی چهارم توسعه افزایش 5/87 درصدی را داشته است که این مقدار در طول برنامه ی پنجم توسعه نیز همچنان روند رو به رشد ولی با شیب کمتر را نشان می دهد. از طرفی بررسی 5 سیاست عمده در طول هرکدام از برنامه های چهارم و پنجم نشان می دهد که تأثیر برنامه ی پنجم بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا به مراتب بیشتر بوده است.
ارزیابی خطر آتش سوزی در جنگل های زاگرس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش بهترین- بدترین (BWM) (مطالعه موردی: شهرستان دوره چگنی، استان لرستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
68 - 85
حوزه های تخصصی:
به دلیل اثر تغییر اقلیم، فراوانی و شدت آتش سوزی جنگل ها به طور مداوم در حال افزایش است. ارزیابی خطر آتش سوزی جنگل بخش مهمی از پیشگیری آتش است، زیرا برنامه ریزی قبل از آتش نیاز به ابزارهای پایش یک منطقه از نظر زمان و مکان که در آن وقوع آتش محتمل تر است، یا وقتی که آتش آثار منفی شدیدتری خواهد داشت، دارد. آتش جنگل از مهم ترین مخاطرات طبیعی در بوم سازگان های جنگلی زاگرس در غرب ایران است. این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل خطر آتش سوزی و بررسی عوامل موثر بر آتش سوزی در محدوده جنگلی شهرستان دوره چگنی انجام شد. هدف اصلی مطالعه حاضر تلاش برای تهیه نقشه پهنه بندی خطر آتش سوزی با ترکیب داده های توپوگرافی و سایر داده های کمکی از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از روش بهترین-بدترین برای منطقه مورد مطالعه است. نقشه خطر آتش سوزی از طریق نمره دهی و وزن دهی لایه های عوامل موثر آتش سوزی (پوشش گیاهی، شیب، جهت، ارتفاع، اقلیم و فاصله از سکونت گاه ها و جاده ها) بدست آمد. بر اساس نتایج، منطقه مورد مطالعه به چهار کلاسه خطر آتش سوزی طبقه بندی شد. مناطق با خطر آتش خیلی زیاد (7 درصد) و زیاد (11 درصد) در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. همچنین به ترتیب 8 و 74 درصد از منطقه مورد مطالعه در کلاسه های خطر آتش متوسط و کم قرار گرفت. این تجزیه و تحلیل به مدیران زمین در درک الگوهای آسیب پذیری و خطر آتش در سیمای سرزمین کمک می کند. با استفاده از تجزیه و تحلیل نتایج، سرمایه گذاری ها در شرایط محدودیت منابع، بازسازی جنگل، تیمارهای ماده سوختنی و سایر اقدامات کاهش آسیب آتش می تواند در نواحی با خطر آتش سوزی زیاد هدف گذاری شود.
بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
103-119
حوزه های تخصصی:
حکمروایی شهری در پی آن است تا نقش دولت را در حد هماهنک کننده و پاسدار قوانین محدود کند و از دخالت مستقیم آن در تصمیم گیری ها، اداره و اجرای امور مربوط به زندگی روزمره مردم بکاهد. هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهری زاهدان است. روش تحقیق پژوهش، توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات موردنیاز از روش کتابخانه ای و میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق را شهروندان شهر زاهدان شامل 592968 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 360 نفر محاسبه و پرسشنامه پژوهش متناسب با جمعیت هر منطقه به روش تصادفی ساده در سطح منطقه ها تکمیل شد. جهت مقایسه زوجی هر یک از شاخص های حکمروایی خوب شهری، پس از اخذ نظر 17 نفر از کارشناس متخصص که از شناخت کامل نسبت به شهر مورد مطالعه برخوردار هستند، با استفاده از مدل ا. اچ. پی فازی به وزن دهی هر یک از شاخص ها اقدام گردیده است. جهت تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای و مدل تاپسیس فازی استفاده گردیده است. یافته ها نشان داد که شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهر زاهدان در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین، نتایج به دست آمده از اولویت بندی مناطق پنج گانه شهر زاهدان با مدل تاپسیس فازی (Fuzzy Topsis) از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری نشان می دهد که منطقه 1 با وزن 818/0 در رتبه اول جای دارد. منطقه 4 با وزن 000/0 در رتبه پنجم و آخر قرار دارد. منطقه 2 با وزن 722/0، منطقه 5 با وزن 636/0 و منطقه3 با وزن 289/0 به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری قرار دارد.
ارزیابی میزان هدررفت خاک در کاربری های اراضی حوزه آبخیز نیرچای با استفاده از مدل RUSLE و تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده OLI)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
6 - 20
حوزه های تخصصی:
فرسایش خاک یک مشکل جهانی است که منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات کاربری اراضی یکی از عوامل مهم در فرسایش خاک است. هدف از این پژوهش ارزیابی میزان هدررفت خاک در کاربری های اراضی حوزه آبخیز نیرچای با استفاده از مدل RUSLE در استان اردبیل است. به منظور اجرای این تحقیق ابتدا تصویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه مربوط به سال 1400 و ماه خرداد از مرکز تحقیقات زمین شناسی آمریکا دریافت و پس از تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده به شیوه ماشین بردار پشتیبان اقدام به تهیه نقشه کاربری اراضی شد. سپس به منظور برآورد میزان فرسایش از مدل RUSLE استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تولید نقشه ها در اجرای این تحقیق نیز از نرم افزارهای SPSS 21، Excel، ArcGIS 5.4، Archydro و ENVI 5.3 استفاده شد. لایه پارامترهای مدل RUSLE شامل لایه فرسایندگی باران، لایه خاک، لایه توپوگرافی، لایه پوشش گیاهی و عامل حفاظتی خاک هم چنین آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی، هیدرومتری، نقشه های توپوگرافی 1:50000، زمین شناسی 1:100000 هم چنینDEM (20 متر منطقه) و نیز بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و سنجش از دور استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار متوسط فرسایش سالانه خاک برای کل حوضه در دامنه بین 5/0 تا 25/14 تن در هکتار در سال متغیر است. هم چنین بررسی روابط رگرسیونی بین فاکتورهای مدل RUSLE و مقدار فرسایش سالانه خاک نشان داد که فاکتور توپوگرافی (LS) با بالاترین مقدار ضریب تعیین R^2=0/93 بیش ترین اهمیت را در برآورد فرسایش سالانه خاک به وسیله مدل RUSLE دارد.
تحلیل و ارزیابی آسایش حرارتی در فضاهای باز شهر رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
86 - 102
حوزه های تخصصی:
فضاهای باز موفق و مطلوب، مردم را تشویق به گذراندن وقت خود جهت انواع فعالیتهای فرهنگی، ورزشی، تجاری و تردد در این مکانها می نمایند. لذا توجه به معیارهای کیفی در برنامه ریزی و طراحی این فضاها اهمیت زیادی دارد. جریان باد نقش مهمی در کیفیت و پایداری فضاهای باز شهری و همچنین عاملی مهم و تأثیرگذار روی تبادل گرما، رطوبت، انتقال ذرّات و تهویه محیط شهری جهت برقراری آسایش حرارتی است. هدف این پژوهش، تحلیل و ارزیابی اثر اقلیم بر شرایط آسایش و راحتی فیزیولوژیک انسان در فضاهای باز شهری است. پژوهش از نوع کاربردی است که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده های مورد استفاده شامل متوسط حداقل، حداکثر و ماهانه پوشش ابر، ساعت آفتابی، دما و سرعت باد در دوره آماری40 ساله (2019-1979) است. ابزارهای اصلی تحلیل نیز شامل شاخصهای پن واردن، برودت باد و بیکر و نرم افزارهایExcel ، Arcgis و Autocad است. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق شهر رشت در استان گیلان است. یافته ها نشان می دهد که وزش بادهای مطلوب از سمت شمال شرقی و بادهای نامطلوب بیشتر از جهت های غرب و شمال غربی است و روند روبه رشد افزایش تغییرات آن از میانگین سالانه به خصوص در دهه اخیر مشهود و قابل توجه است. عدم آسایش سرمایی فقط در دو ماه ژانویه و فوریه دیده می شود. مقدار کالری از دست رفته روزانه و ساعتی در ماه فوریه دارای بیشترین مقدار و در ماه جولای دارای کمترین مقدار است. همچنین مقدار کالری رسیده از تابش آفتاب نیز در ماه دسامبر کمترین و در ماه جولای بیشترین مقدار است. روزهای چهار ماه جولای، آگوست، ژوئن و سپتامبر نه تنها به سایه بلکه به جریان هوای طبیعی جهت برقراری آسایش حرارتی نیاز دارند و دوره گرم سال بین ساعات 11صبح تا 17 عصر دو ماه جولای و آگوست بوقوع می پیوندد. با توجه به ﺟﻬﺖ وزش ﺑﺎد در ﻓﺼﻞ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن، ﺷﺒﮑﻪ ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﺷﻬﺮ رﺷﺖ ﺑﺮای ورود اﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺷﻤﺎﻟﯽ و ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﺪ با ورود اﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻧﻬا ﺑﺎﻋﺚ ایجاد کوران، ﺗﻠﻄﯿﻒ ﻫﻮا و ﮐﺎﻫﺶ رﻃﻮﺑﺖ ﺑﺎﻻی ﺷﻬﺮ ﺷﻮد. اما این ﺑﺎدﻫﺎ با برخورد ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎزﻫﺎی وﺳﯿﻊ و ﺑﺎ ارﺗﻔﺎع زﯾﺎد که بدون برنامه ریزی مناسب در قسمت ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺷﻬﺮ ایجاد شده اند دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﺷﺪه و از ورود ﻣﻨﺎﺳﺐ آن ﺑﻪ داﺧﻞ ﺷﻬﺮ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی می شود.
تحلیلی بر انتقال آب میان حوضه ای در استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
22 - 41
حوزه های تخصصی:
آب گران بهاترین ثروتی است که در اختیار بشرقرار گرفته است، به خصوص در مناطق خشک کشور که سطح عظیمی از کشور ما را در بر گرفته است. امروزه جوامع بین المللی از اهمیت آب برای رشد اقتصادی و اجتماعی پایدار در زمان حال وآینده آگاه گشته اند. در سطح ملی سهم زیادی از سرمایه گذاری ها صرف زیر ساخت ها و امور زیر بنایی و بهبود مدیریت منابع آب وانتقال آن می شود. این عوامل یاد شده بیانگر اهمیت بخش آب وامنیت اقتصادی واجتماعی در سطح ملی خواهد بود.
مسئولان امر، در سال های اخیر به دلیل سوء مدیریت در حفظ منابع آبی و همچنین زیرساخت های هدایت منابع آبی زیرزمینی نتوانسته اند فکری به حال خشکسالی پیش بینی شده انجام دهند. یکی از طرح های انتقال آب بین حوضه ای که در دست مطالعه و اجرا می باشد، انتقال آب از بهشت آباد به زاینده رود می باشد. طرح بهشت آباد، عنوانی است که برای انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان های اصفهان، یزد و کرمان به کار برده می شود. طبق این طرح قرار است نسبت به انتقال سالانه حدود یک میلیارد و صد میلیون مترمکعب، آب به فلات مرکزی ایران اقدام شود در حالیکه استان چهارمحال و بختیاری با کمبود شدید آب آشامیدنی مواجه می باشد. طرح انتقال آب بهشت آباد یکی از طرح های بزرگ انتقال میان حوضه ای محسوب می شود که قرار است آب را از استان چهارمحال و بختیاری به استان های اصفهان، یزد و کرمان انتقال دهد. این طرح در کش وقوس قانون گذاری ها و تحت فشار افکار عمومی استان های خوزستان، چهارمحال و بختیاری و نمایندگان این استان ها در مجلس، علی رغم تصویب در شورای عالی آب هنوز اجرا نشده است. بیشتر کارشناسان معتقدند اجرای این طرح، به طور خاص پیامدهایی منفی بر استان های مبدأ و به طور عام بر امنیت ملی دارد. کنشگری های سیاسی، چالش های امنیتی (درگیری های قومی)، تنش های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حاصل از مطالعه نکردن و امکان سنجی نادرست طرح، از جمله مسائلی هستند که توجیه پذیری اجرای آن را ناموجه جلوه می دهند. این پروژه که برای انتقال آب از منطقه زاگرس به فلات مرکزی ایران اجرا می شود، شامل احداث سد ذخیره مخزنی به ارتفاع حدود (180متر) در محل تقاطع رودخانه های کوهرنگ و بهشت آباد است.
ارزیابی توسعه پایدار شهرها براساس مدل معادلات ساختاری؛ مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
56 - 66
حوزه های تخصصی:
شهر کرمانشاه به دلیل افزایش زیاد جمعیت و گسترش نامتوازن، دارای مسایل و مشکلات زیادی در رابطه با توسعه پایدار شهری است. با افزایش سرعت رشد جمعیت طی دهه های اخیر، این شهر شاهد فضاهای نابرابر شهری شده، به طوری که، مناطق این شهر روند نابرابری را از لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه نشان می دهد. هدف مقاله حاضر، ارزیابی توسعه پایدار بر اساس مدل معادلات ساختاری در شهر کرمانشاه می باشد. نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات و داده ها از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است.محدوده موردمطالعه شهر کرمانشاه بوده و جامعه آماری پژوهش شامل946651نفر از شهروندان شهر کرمانشاه است که 356 نفر تعداد حجم نمونه انتخاب شده با فرمول کوکران برآورد شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه است. ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزارSPSS و Amosاست. نتایج آزمون تی تک نمونه ای، در سطح متوسط یا نرمال بیانگر این بود که ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی، کالبدی و مدیریتی در شهر کرمانشاه در وضعیت نامطلوب قرار دارد. بنابراین، وضعیت بعد مدیریتی را در مناطق 8 گانه شهر کرمانشاه نامطلوب تر ارزیابی کرد. همچنین، در این مبحث به بررسی عوامل بازدارنده و شتاب دهنده بر توسعه پایدار شهر کرمانشاه با استفاده از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS پرداخته شده است. براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که تمام شاخص های پژوهش دارای اثر معنادار بر توسعه پایدار در شهر کرمانشاه می باشند. مهمترین عامل شتاب دهنده در توسعه پایدار شهری در منطقه مورد مطالعه عامل مدیریتی است، براساس نتایج میزان بارعاملی یا وزن رگرسیونی برای عامل مدیریتی برابر 87/0 در سطح معناداری 000/0 به دست آمد. پس از عامل مدیریتی، عامل کالبدی با وزن رگرسیونی 8/0 بود. میزان بار عاملی یا وزن رگرسیونی عامل زیست محیطی برابر 77/0، عامل اقتصادی برابر 75/0 و عامل اجتماعی برابر با 69/0 به دست آمد.
بررسی ارتباط توسعه یافتگی و تخصیص منابع در ایجاد سکونت گاه های انسانی جدید در طی سال های 1390 تا 1400 (نمونه موردی: ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
120 - 139
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط توسعه یافتگی و تخصیص منابع در ایجاد سکونت گاه های انسانی جدید در طی سال های 1390 تا 1400 و در ایران می باشد. روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که داده های آن به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به صورت کمی صورت گرفته است. برای بررسی داده های گردآوری شده از روش های متعددی استفاده شده است به طوری که برای وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون، برای ارزیابی وضعیت توسعه یافتگی استان های کشور از روش تصمیم گیری چند شاخصه ویکور، برای ارتباط یابی میان متغیر سکونتگاه های انسانی (شهر و دهستان) به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای تخصیص منابع (بودجه تملک دارایی) و توسعه یافتگی به عنوان متغیر مستقل از روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی و برای ارزیابی توزیع سکونتگاه ها از روش توزیع جهت دار استفاده شده است. نتایج نشانگر این است که بیشتر سکونتگاه های انسانی در سال 1390 در موقعیت جغرافیایی شمال غربی کشور پراکنده شده اند که با طی روند زمانی و افزایش تعداد سکونتگاه های انسانی این روند تغییریافته و پراکندگی سکونتگاه های انسانی بیشتر به سمت مرکز کشور کشیده شده است. همچنین ارتباط متغیر سکونتگاه های انسانی (شهر و دهستان) و متغیرهای تخصیص منابع (بودجه تملک دارایی) و توسعه یافتگی نشانگر این است که میزان تأثیرگذاری توسعه یافتگی استان ها و سهم تخصیص منابع در ایجاد سکونتگاه های انسانی از مقدار 28 درصد در سال 1390 به مقدار 58 درصد در سال 1400 رسیده است که دلیل اصلی این موضوع انباشت سرمایه و امکانات در مناطق با توسعه یافتگی بالا می باشد که دلیل ایجاد آن، بازتولید نابرابری منطقه ای در کشور می باشد.
واکاوی و رتبه بندی استراتژی های سازگاری نسبت به تغییرات اقلیمی از دیدگاه مردم محلی مورد مطالعه: دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای شناسایی نگرش های مردم و مدل های ذهنی آنها نسبت به تغییرات اقلیمی می تواند کاربست های لازم جهت مدیریت پساتغییر را فراهم نماید. اشاعه فرهنگ مدل سازی و مهندسی ذهن از رویکردهایی است که دانشمندان جهت مدیریت مخاطرات اقلیمی و پیامدهای تغییر اقلیم اتخاذ کرده اند. هدف از این پژوهش ارائه مدل و شناخت نگرش مردم برای سازگاری این مناطق با تغییرات اقلیمی می باشد. به منظور انجام این مطالعه به تدوین چارچوب نظری برای ارائه مدل سازگاری با تغییرات اقلیمی در هیرمند پرداخته و سپس با روش میدانی به سنجش دیدگاههای مردم درباره تغییر اقلیم اقدام شد. ویژگی های سازگارانه مردم با تغییرات جدید و رویکرد مردم با چالش های پیش رو بررسی شد. این داده ها محور بر سطح دانش (آگاهی) از آب و هوا و تغییرات آن و استراتژی های کاهش و سازگاری آماده شد. داده های گرداوری شده با استفاده از تکنیک های آماری پردازش گردید و برای رتبه بندی و ارزیابی استراتژی های سازگاری مدلسازی گردید و شاخص ASI ایجاد شد. این نتایج برای بینش سیاست گذاران و ارائه دهندگان خدمات جهت توسعه محلی مهم است و می توان به اقدامات هدفمند مورد استفاده قرار گرفته و ترویج و تصویب مکانیسم های مقابله با پتانسیل برای ایجاد تاب آوری و سازگاری با تغییر آب و هوا و در نتیجه اثرات زیست محیطی انها آماده کند. نتایج نشان داد که بیشتر مردم در این منطقه به دنبال انتخاب رفتار سازشی با تغییرات اقلیمی می باشند. در مجموع 15 استراتژی در منطقه مطرح می باشد. بر اساس رتبه بندی استراتژی ها با شاخص ASI تغییر الگوی کشت، انتخاب گونه های مقاوم، کاهش مقدار زمین و تنوع کشت مهمترین الگوی های سازگاری با تغییرات محیطی می باشد.
اهمیت بخش کشاورزی در حفظ تعادل اقتصادی - اجتماعی ساختار شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه بخش کشاورزی به عنوان موتور محرک رشد و توسعه اقتصادی در ساختار شهری و روستایی از جمله موضوعاتی است که همواره مورد بحث و اظهارنظر کارشناسان بوده است. شواهد موجود نشان می دهد در حال حاضر، سه دیدگاه مختلف درباره ی کارکردهای بخش کشاورزی در اقتصاد ایران وجود دارد. تفکر نخست با رویکرد صرف اقتصادی بر مبنای نظریه " تغییرات ساختاری " و بر اساس یافته های نظام حسابداری بخشی معتقد است بخش کشاورزی تنها می تواند به عنوان بخش تأمین کننده امنیت غذایی موردتوجه باشد. درحالی که طرفداران دیدگاه دوم بر این عقیده اند که بخش کشاورزی در به حرکت درآوردن چرخ های اقتصادی کشور نقش اساسی را ایفا می نماید. نظر به ساحت چندبعدی فعالیت های بشری، ارتباط تنگاتنگ و تأثیرپذیری هریک از جنبه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این فعالیت ها از یکدیگر و با در نظر گرفتن تجارب موجود در این زمینه که نشان می دهد طی نزدیک به ربع قرن گذشته جهت گیری های تک ساحتی بالاترین سهم را در تحمیل انواع نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی و ایجاد فاجعه های زیست محیطی به کشور داشته است، دیدگاه سوم با تأکید بر ضرورت بررسی ابعاد گوناگون آثار و تبعات گسترش فعالیت های کشاورزی در مناطق شهری و روستایی، بر جایگاه بخش کشاورزی از منظر نقش برقرارکننده تعادل اقتصادی-اجتماعی تأکید دارد. با توجه به پشتوانه علمی نسبی هریک از دیدگاه های موجود و نظر به اینکه استدلال های مختلف ارائه شده در این باره دارای نوعی ابهام و گیج کنندگی است، رفع ابهام در این زمینه، مستلزم بررسی میزان انطباق دیدگاه های موجود با ساختار اقتصادی اجتماعی کشور است. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت بخش کشاورزی با استفاده از الگوی ماتریس حسابداری اجتماعی به عنوان جامع ترین نظام حسابداری میانه می پردازد. یافته های این پژوهش نشان از مطابقت بیشتر دیدگاه سوم با ساختار اقتصادی اجتماعی ایران دارد.
تحلیل میزان پرخاشگری بالقوه در نواحی اقلیمی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ارتباط بین سلامت روحی و رفتار انسان با شرایط اقلیمی و جوی مورد توجه بسیاری از محققان علوم رفتاری و اجتماعی قرار دارد. در این پژوهش ارتباط آب و هوا، با میزان پرخاشگری بالقوه افراد در استان کردستان بررسی شد. با استفاده از داده های روزانه هواشناسی 25 ایستگاه همدید در محدوده استان و خارج از آن پایگاه داده ای تا سال 2012 فراهم شد. با انجام تحلیل خوشه ای بر روی این داده ها دو پهنه اقلیمی در استان کردستان شناسایی شد. سپس در هر کدام از نواحی اقلیمی متناسب با تعداد جمیعت، نمونه ای انتخاب گردید. برای سنجش میزان پرخاشگری از پرسش نامه باس و پری استفاده شد. در نهایت نتایج حاصل از پرسشنامه ها نیز در نرم افزار SPSS مورد تحلیل گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t گروه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که در استان کردستان ساکنان نواحی سردسیر از میزان پرخاشگری کل، بدنی، کلامی، خشم و خصومت بیشتری نسبت به ساکنان نواحی گرمسیر برخوردارند و میزان پرخاشگری در مردان بیشتر از زنان است. پرخاشگری در مردان بیشتر به صورت بدنی ظاهر می شود، در حالی که پرخاشگری زنان بیشتر به صورت کلامی است. در نواحی گرم و مرطوب استان، میزان پرخاشگری از نوع خشم و خصومت در زنان بیشتر از مردان بود.
تحلیل پیامدهای جهانی شدن بر ابعاد زندگی جوامع عشایری اسکان یافته (مورد پژوهی: کانون های اسکان عشایری استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن فرایندی است که امروزه جوامع بشری را در عرصه های مختلف تحت تأثیر خود قرار داده است. تغییرات ناشی از این پدیده در دو دهه اخیر در جامعه عشایری ملموس تر بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل پیامدهای جهانی شدن بر ابعاد زندگی جوامع عشایری اسکان یافته در استان فارس می باشد. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و نوع آن کاربردی– توسعه ای است. روش گردآوری داده ها نیز عمدتاً پیمایشی بوده و از طریق پرسشنامه صورت گرفته است حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای محدوده مورد نظر 384 نفر محاسبه شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار های توصیفی و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، و رگرسیون) انجام شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت است که اثرات جهانی شدن در همه ابعاد بر جامعه سنتی عشایر اسکان یافته موثر بوده است و بین اثرات جهانی شدن با تغییرات در زندگی عشایر اسکان یافته در روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان می دهد که در سطح کلی میزان تأثیر گذاری جهانی شدن بر زندگی عشایر اسکان یافته منطقه مورد مطالعه، بخش اجتماعی با مقدار بتای (821/0 β=)، بیشترین تأثیر را از جهانی شدن داشته است. در بعد اجتماعی استفاده از ماهواره با میانگین (3.35)، در بعد اقتصادی شاخص تقلید از سبک زندگی شهری با میانگین (3.25) و در بعد فرهنگی شاخص میزان استفاده از دکوراسیون های جدید در منزل با میانگین (3.34) بیشترین تأثیرپذیری را در میان روستاییان داشته است. بنابراین می توان بیان کرد جامعه روستایی عشایر اسکان یافته با ویژگی های خود در برابر فرآیندهای جهانی شدن آسیب پذیرتر است و برخی عرصه ها از جمله فرهنگ بومی این جامعه را با تهدیداتی نیز مواجه ساخته است.
تحلیل مبانی دینی حفاظت از محیط زیست به عنوان یک هدف تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل مبانی دینی «حفاظت از محیط زیست» به عنوان یک هدف تربیتی با شیوه توصیفی، تحلیلی و استنتاجی است. روش توصیفی تحلیلی را می توان به صورت یک پیوستار در نظر گرفت که با توصیف آغاز می شود و به تحلیل و در نهایت استنتاج می انجامد. ماهیت پژوهش کیفی و از نوع تحقیقات بنیادی است. داده های مورد نیاز، از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی استخراج گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دانش و اطلاعات محیط زیستی، نقش تعیین کننده ای در ایجاد نگرش و بروز رفتارهای مناسب محیط زیستی دارند و تولید این دانش ها در قالب هدف تربیتی از وظایف نظام آموزشی است. حفاظت از محیط زیست به عنوان یک هدف تربیتی باید مبتنی بر مبانی دینی باشد؛ زیرا طبیعت از منظر قرآن، مخلوق مستمر خداوند، نظام مند، هدفمند، آیت و تجلی صفات و اسماء الهی است که بر اساس تدبیر حکیمانه الهی اداره می شود و از سوی دیگر، از دیدگاه قرآن، طبیعت مسخر و در اختیار انسان است.
عوامل تأثیرگذار بر ادراک کشاورزان شهرستان کرمانشاه از مدیریت خاک زراعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت جهان و رشد اقتصادی از یک طرف و منابع طبیعی محدود به ویژه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از طرف دیگر، باعث توجه جدی به مسأله پایداری محیط زیست شده است. در این راستا، تخریب و بهره برداری بیش از حدِ منابع طبیعی از مهم ترین محدویت های توسعه پایدار در بسیاری از کشورهای در حال توسعه است. هدف کلی این تحقیق توصیفی همبستگی، تعیین ادراک کشاورزان از مدیریت خاک زراعی و عوامل تأثیرگذار بر آن بود. جامعه آماری تحقیق، کشاورزان سرپرست خانوار روستاهای شهرستان کرمانشاه بودند (24391N=) که تعداد 350 نفر از آنان با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که برای سنجش پایایی و روایی آن، به ترتیب از آلفای کرونباخ و پانل متخصصان استفاده شد. بر اساس یافته ها، ادراک کشاورزان از مدیریت خاک زراعی در حد متوسط بود.از سوی دیگر، وضعیت تماس های ترویجی کشاورزان و میزان استفاده آنان از منابع اطلاعاتی درباره مدیریت خاک زراعی پایین تر از حد متوسط بود. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای میزان تحصیلات، تماس های ترویجی، سابقه کشاورزی، منابع اطلاعاتی و اندازه زمین زراعی کشاورزان بر ادراک آنان از مدیریت خاک زراعی تأثیر معناداری دارند و در کل 51 درصد از تغییرات ادراک کشاورزان از مدیریت خاک زراعی را تبیین می کنند.
راهبردهای سرمایه فکری و تأثیر آن بر عملکرد محیط تحقیقاتی ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تأثیر سرمایه فکری و سه بعد اصلی آن سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای بر عملکرد محیط تحقیقاتی ناجا مورد بررسی قرارمی گیرد. بدین منظور اطلاعات لازم به وسیله پرسش نامه(ضریب آلفای 82%) از 120نفر از کارکنان محیط تحقیقاتی جمع آوری شد. روش تحقیق حاضر مبتنی بر روش شناسی مدل یابی معادلات ساختاری است. نتایج نشان می دهد سرمایه فکری(ضریب بتای 65/0) و ابعاد تشکیل دهنده آن شامل سرمایه انسانی(34/0)، سرمایه ساختاری(41/0) و سرمایه رابطه ای (40/0) تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد محیط تحقیقاتی در سطح ناجا دارند. از سوی دیگر، نتایج به دست آمده نشان می دهند که از بین ابعاد سرمایه فکری سرمایه انسانی با رتبه میانگین 10/2 در اولویت اول و سرمایه رابطه ای و سرمایه ساختاری به ترتیب با رتبه میانگین 1.8 و 67/1 در اولویت های بعدی قرارمی گیرند. درنهایت، براساس نتایج به دست آمده پیشنهاده ایی ارایه شد.
هویت مکانی و نقش آن در تبلور هسته مدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت مکانی یعنی همان خصیصه ای که با حافظه تاریخی طبیعی مکان ها ، بشدت در ارتباط است، به وجود آورنده متن جغرافیایی در فضاست. به عبارت دیگر چشم اندازهای سرزمینی، متون نانوشته جغرافیایی هستند که می توان آن ها را متنی مکانی در نظر گرفت، لذا با توجه به تنوعی که در طبیعت وجود دارد، با متون جغرافیایی متعددی روبرو خواهیم بود و هرکدام ویژگی های تاریخی و فرایند های جاری آن قلمرو را، تعریف می کنند. ایران متن جغرافیایی متکثری است که تنوع و تفاوت های آن، پایداری فرهنگی این سرزمین را در طول تاریخ تضمین نموده است و پرسش اصلی در مقوله پایداری فرهنگی یک جمع متکثر، با تمسک به اصل تنوع در اکولوژی محیطی هدف اصلی این پژوهش است.این مقاله با اتکا به تحلیلی سینماتیک و روش شناسی کیﻔی با رویکرد تحلیل فضایی، علل این تفاوت های اجتماعی به ظاهر افتراق آمیز را در چهارچوب نظریه ورف در قالب متون جغرافیایی بیان می دارد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که: ایجاد فضایی ترامتنی در متون متکثر جغرافیایی ایران در قالب کلی واحد، سینرژی اجتماعی را شکل می دهد، حافظه تاریخ طبیعی در ایران مرکزی بر اساس اصول آلومتری چیدمان فضایی مدنیت شهری و روستایی ایران را تعریف و هویت می بخشد و دستگاه جغرافیایی ایران تنوع محیطی و سازمندی های متنوع اجتماعی را در این سرزمین به گونه ای در منظومه سیاره ای به هم پیوند می دهد که مفهوم هویت آینه ای تجلی آن است.
بررسی تأثیر آموزش محیط زیست مبتنی بر تئوری ارتباط گرایی بر میزان یادگیری و ارتباط با طبیعت دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر آموزش محیط زیست مبتنی بر تئوری ارتباط گرایی بر میزان یادگیری مفاهیم محیط زیستی و ارتباط با طبیعت دانش آموزان پایه ششم ابتدایی می پردازد. روش پژوهش در این مطالعه، شبه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل می باشد که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 55 نفر از دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی ناحیه سه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری متغیرها، آزمون محقق ساخته یادگیری و همچنین مقیاس استاندارد ارتباط با طبیعت نسبیت و همکاران (2009) بود. روایی ابزار اندازه گیری متغیرها در دو بعد روایی محتوایی و صوری، توسط 5 نفر از متخصصان و پایایی ابزار یادگیری با استفاده از روش آزمون مجدد و محاسبه ضریب همبستگی قابل قبول، و پایایی پرسشنامه نیز به روش آلفای کرونباخ با در نظر گرفتن میزان ضریب همسانی درونی داده ها در حد خوبی برآورد و تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، با در نظر گرفتن متغیر کمکی (پیش آزمون)، نشان می دهد که بین آموزش مبتنی بر تئوری ارتباط گرایی نسبت به روش مرسوم مدارس، بر میزان یادگیری مفاهیم محیط زیستی (008/0=Sig)، و ارتباط با طبیعت (000/0=Sig)، دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد و روش ارتباط گرایی مؤثرتر می باشد.
بررسی تأثیر آموزش محیط زیست بر بهبود نگرش دانش آموزان ابتدایی نسبت به حقوق حیوانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «بررسی تأثیر آموزش محیط زیست بر بر بهبود نگرش دانش آموزان ابتدایی نسبت به حقوق حیوانات » به روش نیمه تجربی انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان ابتدایی دختر و پسر یک مدرسه دولتی در شهرستان بردسکن بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 60 نفر دختر و 60 نفر پسر از پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی به صورت قرعه کشی انتخاب شدند، سپس این حجم نمونه انتخاب شده پسر و دختر به دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شد و ابتدا از هر دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون گرفته شد. پس از دو هفته از اجرای پیش آزمون، در پایان جلسات آموزشی از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون گرفته شد. برای گردآوری داده های مربوط به پیش آزمون و پس آزمون، از یک پرسشنامه نگرش نسبت به حقوق حیوانات استفاده گردید. ضریب پایایی این پرسشنامه، از طریق آلفای کرونباخ 64/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس (Ancova) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که ارائه آموزش های هدفمند و فعال به دانش آموزان تأثیر به سزایی در ارتقاء نگرش دانش آموزان نسبت به حقوق حیوانات دارد و همچنین اینکه اختلاف معنی داری بین پاسخ دانش آموزان دختر و پسر وجود ندارد (sig=0.38).
عوامل مؤثر بر گرایش به رفتار مصرف پایدار: مورد مطالعه شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد روز افزون جمعیت و ترویج الگوهای مصرفی نامناسب به استفاده نابهنجار از ظرفیت های زمین منجر شده که عواقب آن سبب نابودی سرمایه های طبیعی، افزایش بیماری ها، تولید زباله و افزایش مواد زائد گردیده است که بی توجهی به این امر مهم در آینده ای نه چندان دور زمین را با مشکلات جدی مواجه خواهد ساخت. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تعیین میزان تأثیر متغیرهای نگرش زیست محیطی، دانش و اطلاعات زیست محیطی، دغدغه زیست محیطی، دغدغه سلامت، مسئولیت پذیری اجتماعی، زمینه اجتماعی، تحصیلات، جهان شهری بودن، استفاده از اینترنت، سابقه بیماری و حساسیت غذایی بر گرایش به رفتار مصرف پایدار شهروندان خرم آباد انجام شد. جامعه آماری این پژوهش ساکنان شهر خرم آبادند که نمونه ای به حجم 386 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای برای مطالعه انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل مسیر رگرسیونی استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد که متغیرهای نگرش زیست محیطی، دانش و اطلاعات زیست محیطی، دغدغه زیست محیطی، دغدغه سلامت و مسئولیت پذیری اجتماعی به طور مستقیم و متغیرهای تحصیلات، جهان شهری بودن، استفاده از اینترنت، سابقه بیماری به همراه حساسیت غذایی به طور غیر مستقیم در مجموع 30 درصد از واریانس رفتار مصرف پایدار ساکنان شهر خرم آباد را تبیین نمودند. در این بین متغیرهای دغدغه سلامت و نگرش زیست محیطی بیشترین میزان تأثیر بر رفتار مصرف پایدار را داشتند بنابراین توصیه می گردد که ارگان های ذی ربط در راستای تغییر نگرش و ارتقای سطح دغدغه سلامت افراد اقدامات لازم را انجام دهند.
تأثیر برنامه های محیط زیستی رادیو بر ارتقای سواد محیط زیستی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر استفاده از برنامه های محیط زیستی رادیو بر ارتقای آگاهی، نگرش و رفتارهای محیط زیستی دانشجویان به عنوان سه بعد اصلی سواد محیط زیستی است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گرد آوری داده ها، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد مطالعه شامل 40 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان مرکزی است که به روش نمونه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در قالب دو گروه کنترل و آزمون گروه بندی شدند. مداخله صورت گرفته در این پژوهش شامل معرفی و درخواست از دانشجویان برای پیگیری و گوش دادن به برنامه های محیط زیستی ثابت رادیوی جمهوری اسلامی ایران شامل برنامه سیاره آبی رادیو ایران و بخش های مربوط به محیط زیست برنامه افق روشن رادیو سلامت در یک دوره زمانی سه ماهه بود . بعد از 3 ماه به منظور سنجش تأثیر برنامه های رادیویی مذکور، از دانشجویان پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ای بود که روایی محتوایی آن به صورت کمی و کیفی با نظرخواهی از 25 نفر از اساتید و اعضای هیأت علمی رشته های مرتبط و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. بر اساس نتایج آزمون های آماری، برنامه های رادیویی سیاره آبی و افق روشن دارای تأثیر مثبت و معنی دار بر هر سه بعد سواد محیط زیستی دانشجویان به خصوص آگاهی محیط زیستی آنها با اندازه اثر بالاتر، بوده اند .