رضا خیرالدین

رضا خیرالدین

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۵ مورد.
۱.

شناسایی و تحلیل عوامل سوداگرانه موثر بر تغییرات کاربری زمین و فعالیت (مورد کاوی خیابان گیشا کوی نصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرات کاربری زمین سود و سرمایه سوداگری زمین خیابان گیشا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۶
اهداف برنامه ریزی کاربری زمین به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری از وجوه مختلفی قابل بررسی است.استفاده بهینه اراضی و پیش گیری از سوداگری زمین از این اهداف است.وارد شدن ارزش اضافی و انباشت مازاد در شهر می تواند با پررنگ کردن وجه سرمایه ای، سبب تغییر در میزان تقاضای زمین شهری به عنوان بستر مکانی و فضایی فعالیت ها شود.یکی از اشکال این دسته از تغییرات، تجاری شدن نواحی مسکونی و تمایل برخی افراد برای تغییر کاربری مسکونی به تجاری است که بخش عمده ای از جداره های محلات مسکونی کلانشهر تهران بویژه محلات شمالی شهر را طی سالیان اخیر دربرگرفته است.کوی نصر در منطقه 2 شهر تهران بافتی شطرنجی با محوریت خیابان گیشا دارد که تعدد کاربری های تجاری فرامحلی در جداره این خیابان، مسئله مطرح شده در این پژوهش بود. با توجه به مشاهدات میدانی انجام شده در هر 45 متر از این خیابان یک بانک وجود دارد و این درحالیست که شعاع عملکردی فعالیت های بانک، در مقیاس ناحیه تعریف می شود.مسئله طرح شده از آن جهت قابل بررسی است که توجیه مالی و سوداگرانه این تغییرات می تواند باعث بروز فشارهایی بر محیط مانند آلودگی صوتی، ترافیکی و در مواردی نارضایتی ساکنین محدوده شود.بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل سوداگرانه موثر بر تغییرات کاربری زمین در جداره خیابان گیشا است.روش پژوهش در این مطالعه کتابخانه ای، اسنادی، پیمایش میدانی و محلی و همچنین استفاده از روش تحلیل عاملی به منظور تعیین عوامل موثر بر تغییرات کاربری در خیابان گیشا بوده است.با استفاده از این روش 3 عامل دسترسی، اقتصاد زمین و توزیع فعالیتی و ساختار محله ای به عنوان عوامل موثر بر تغییرات کاربری در جداره خیابان گیشا مطرح شد.در نهایت به منظور برنامه ریزی جهت کنترل پیامدهای سوداگرانه این تغییرات، جدول ماتریس عوامل خارجی و داخلی تنظیم و رویکرد تدافعی برای ارائه راهبرد و سیاست ها اتخاذ شده است.
۲.

Providing a Flexible Conceptual Framework to Define “Second Home”: A Systematic Review(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Second home Conceptual categories Systematic literature review Conceptualization conceptual framework Rural areas

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۶۸
Purpose - Although second home ownership is a growing phenomenon and a common lifestyle in most parts of the world, especially in rural areas, there is still no specific conceptual classification to define this phenomenon in the theoretical literature. Due to the complexity and variety of second homes; many definitions, terms and conceptual features have been mentioned regarding this fuzzy concept, increasing the conceptual disturbances in this field even more. To fill this gap, this research aims to provide a flexible conceptual framework to define “second home” through a systematic review of various sources.Design/methodology/approach - In this research, by conducting a systematic review process, 75 international articles were identified for study. Then, the conceptual framework of second homes was formulated in the form of categories, subcategories and conceptual codes using the content analysis method.Findings - The results show that, in total, six categories, including physical characteristics, the pattern of expansion and tenure, spatial characteristics, sensory-emotional characteristics, socioeconomic characteristics and usage characteristics form the “second home” conceptual framework. In this framework, the conceptual categories are stable and repeatable in all contexts, while the conceptual codes are fluid and adaptable in geographical and temporal situations.Originality/value - So far, no systematic review has been done to reduce the conceptual dispersion in the second home literature. The proposed framework highlights two characteristics of fluidity and stability, which help to disambiguate the “second home” concept and it is a suitable alternative for numerous definitions and different conceptual features of the second home. The results of this research can aid scholars in clarifying the second home concept and applying it in different contexts.
۳.

تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین با استفاده از چارچوب برنامه ریزی ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر کاربری زمین توزیع منافع تحلیل عاملی اکتشافی شهر اهواز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۷۷
تغییر کاربری زمین شهری از جمله موضوعات اساسی مطرح در شهرسازی است که پژوهشگران بسیاری از جنبه های مختلف بویژه از بعد فضا به آن پرداخته اند ولی موضوعی که در پژوهش های مختلف مورد غفلت واقع گردیده آن است که تحلیل جنبه هاب مختلف تغییر کاربری زمین تنها محدود به عوامل کلاسیک و فضایی نبوده و به دلیل وجود منافع گوناگون در تغییر کاربری زمین، ذی نفعان فراوانی با هدف کسب منافع از این فرایند، در تحولات زمین شهری موثر واقع می شوند. بر این اساس نگارش این مقاله با هدف کاربست چارچوب برنامه ریزی ارتباطی در شناسایی و تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین صورت پذیرفته چرا که برنامه ریزی ارتباطی به عنوان یکی از نظریات عمومی برنامه ریزی شهری عمده توجه خود را معطوف به توزیع مناسب منافع میان ذینفعان نموده است. در این پژوهش پس از تدوین شاخص های مطالعه حاصل از مطالعات نظری، با استفاده از رویکردی کمی و روش تحلیل عاملی اکتشافی به شناسایی و تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین بر مبنای مصوبات کمیسیون ماده 5 شهر اهواز (به عنوان یکی از مراجع رسمی تغییر کاربری زمین در نظام برنامه ریزی شهری) پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد 9 عامل با میزان واریانس تجمعی 851/70 درصد، تبیینی مناسب از توزیع منافع تغییر کاربری ارایه می دهند که در این میان عامل «مشروعیت میانجیگری برنامه ریزان و تصمیم گیران» دارای بیشترین اثر است.
۴.

تبیین مفهوم «تعارف» و تأثیر آن بر ارتقای کیفیت روابط اجتماعی شهروندی؛ نگاهی شهرسازانه در بستر تفکر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارف آشنایی متقابل تعاملات شهروندی کیفیات اجتماعی شهر شهرسازی اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۴
روابط اجتماعی شهروندی مظهر پویایی جامعه هستند و پایداری اجتماعی به سلامت آن بستگی دارد. سلامت این روابط متکی به جاری بودن کیفیاتی است که هر جامعه بر اساس مبانی فرهنگی- اعتقادی خویش ترسیم می کند. تحقق این امر در جامعه اسلامی که اساس آن بر شکل گیری وحدت اجتماعی است از اهمیت بیشتری برخورداراست. امروزه به دلایل تغییراتی که در شهرها در ابعاد مختلف کالبدی- فضایی، عملکردی، شیوه های توسعه و... رخ داده، آن کیفیات در تعاملات شهروندی کمتر مورد توجه واقع می شوند و شهرها با مسائلی همچون بروز ناهنجاری های رفتاری، افزایش آمار جرائم، افزایش انزوای اجتماعی و ... مواجه اند. مسئله آن است که چگونه می توان قابلیت تحقق و تقویت کیفیات و ارزش های اجتماعی- رفتاری در فضاهای شهری و بین شهروندان را ارتقاء داد؟ تحلیل پژوهش های صورت گرفته درباره بُعد اجتماعی شهر مفهومی به نام «آشنایی متقابل» را هویدا می سازد که در پاسخ گویی به مسئله می تواند قابل توجه باشد. پژوهش حاضر به دنبال آن است تا با بررسی و تحلیل محتوای متون ادبیات نظری شهرسازی و با مراجعه به آموزه های اسلامی و با نگاهی تطبیقی جایگاه این مفهوم را از منظر پژوهشگران شهرسازی و نیز آموزه های اسلامی تبیین نماید و ارتباطی که بین تحقق کیفیات روابط اجتماعی شهروندی و این مفهوم وجود دارد را روشن کند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که مفهوم قرآنی «تعارف» در تطبیق با مفهوم «آشنایی متقابل» به عنوان عامل محوری در شکل گیری تعاملات شهروندی بر مبنای کیفیات اجتماعی عمل می نماید و با آن رابطه مستقیم دارد، این مهم هم از منظر اسلامی و هم از منظر اندیشمندان شهرسازی قابلیت تأیید دارد.
۵.

تبیین نظام شهری منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطقه کلانشهری ساختار مورفولوژیک فضایی تقسیم کار فضایی تعادل فضایی تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۱۹۶
بر پایه انگاره ها و پیش فرض های گفتمان «نومنطقه گرایی شهری» میان «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» نظام شهری یک منطقه کلانشهری، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حل مسائل موجود در یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست؛ زیرا آنها می توانند هم در جهت تقویت و حمایت مثبت یکدیگر عمل نمایند و یا در جهت تضعیف و تبدیل به مانعی در برابر یکدیگر باشند؛ بنابراین آنچه تحت عنوان مسئله دست یابی به تعادل و یکپارچگی در ساختار فضایی و نظام عملکردی یک منطقه کلانشهری مطرح است، بدون شناخت ماهیت و روابط بین این دو امکان پذیر نیست.بررسی های تحقیق نشان می دهد، «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» منطقه کلانشهری تهران در طی دهه های اخیر نتوانسته است در جهت حمایت از یکدیگر و کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه حرکت کند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در چارچوب این تحقیق می توان گفت؛ «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضایی» منطقه کلانشهری در طی دهه های مورد مطالعه(1345-1390) نه تنها با کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه همراه نبوده بلکه به سمت تضعیف تعادل فضایی نیز پیش رفته است.هرچند این تضعیف تعادل فضایی با شتاب کاهنده در حال حرکت است.از جمله دلالت های راهبردی چنین نتیجه ای این است که مسئله آینده منطقه کلانشهری تهران بیشتر معطوف به کانون های جمعیتی پیرامونی و ارتقاء سطح عملکردی خود شهر تهران به منظور پذیرش وظایف و نقش های فراملی و ایجاد فرصت ها و امکان های جایگزین برای نقش ها و وظایفی است که در آینده به پیرامون خود واگذار می کند. درست همان گونه که در طی سال های گذشته به تدریج بخش صنعت را به پیرامون خود واگذار و به جای آن بر خدمات تمرکز داشته است، در آینده نیز به نظر می رسد نیازمند واگذاری بخش خدمات به حوزه پیرامونی و در مقابل پذیرش بخش چهارم اقتصاد(اقتصاد اطلاعاتی و ارتباطی و فرهنگی) خواهد بود.
۶.

کارکرد مولد و صادرات محور مناطق ویژه اقتصادی بندری در توسعه درون زای منطقه ای موردکاوی منطقه ویژه اقتصادی بندرامیرآباد

کلیدواژه‌ها: توسعه درون زای منطقه ای تولید و صادرات مناطق ویژه اقتصادی بندر امیرآباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۶
تعیین مناطق ویژه اقتصادی، بستری برای توسعه درون زای منطقه ای در حوزه های تاثیر آن ها است. برنامه ریزی برای تشکیل مناطق با مزیت نسبی، زمینه توسعه مبتنی بر تولید در خود مناطق است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش و تاثیر تولید درمنطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد و تاثیر آن بر توسعه منطقه ای به عنوان یک بندر نسل سوم است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از روش توصیفی-تحلیلی بهره برده است. با استفاده از اسناد کتابخانه ای تعیین شاخص های توسعه، تعیین و با روش های پیمایش، مصاحبه، بررسی داده های گمرک، عکس ها و برداشت های پژوهشگر، شاخص های شش گانه، ارزیابی و تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که بیشتر سرمایه گذاری ها به سمت فعالیت های واردات محور (انبار، مخازن و سیلو) رفته است. درحالی که بیشترین سهم اشتغال در بخش های تولیدی مانند صنایع چوب و مصالح ساختمانی است که این فعالیت ها ظرفیت های بالفعل و بالقوه صادراتی نسبی بالایی دارند و علی رغم ظرفیت مناسب این فعالیت های صادراتی، تعداد کمتری از واحدهای سرمایه گذاری را دارند. برای خروج از وضعیت موجود و رونق تولید در منطقه رویکردهای جذب سرمایه گذاری های لازم در صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات باغی و دامی، ایجاد خوشه های صنعتی پشتیبان، توسعه صنایع تب دیلی و تکمیل ی می تواند دنبال شود و دیپلماسی دریایی درراستای گسترش تعاملات تجاری اوراسیا و برنامه ریزی برای شکوفایی هرچه بیشتر واحدهای مولد صنعتی و کشاورزی مجاور منطقه ویژه را تقویت کند. با اولویت بخشی و تقویت فعالیت های مولد و صادرات محور منطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد توسعه درون زا و تولیدمحور در منطقه بندری شمال کشور می تواند بیش از پیش محقق شود.
۷.

بایستگی بازاندیشی ریشه نگرانه در غیررسمی بودگی شهری با نگاهی نقادانه به اسناد سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غیررسمی بودگی دوگانه پنداری رسمی - غیررسمی پارادایم انتقادی پساتوسعه جهان جنوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۶۸
تحلیل دو سند ملی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران در رویارویی با اسکان غیررسمی، نگرش دوگانه پندار رسمی-غیررسمی را برجسته می سازد، بطوریکه ریشه های چنین نگرشی را می توان در مفاهیم «گفتمان توسعه» ردیابی کرد که همواره از استاندارها و شاخص هایی برای رتبه بندی هایی چون جهان اول/جهان سوم، توسعه یافته/توسعه نیافته یا رسمی/غیررسمی استفاده می کند. هدف از این نوشتار، به چالش کشیدن این نگرش غالب در سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران است که با بهره مندی از «پارادایم انتقادی»، بایستگی بازاندیشی در چارچوب های نظری این اسناد مطرح می شود. همچنین تلاش می شود تا با استفاده از آموزه های برآمده از مرور ادبیات جهانی، نگرش های بدیلی در رویارویی با واقعیت اسکان غیررسمی ارائه شود. الگوواره های فلسفی و اندیشه های برآمده از گفتمان توسعه همچون دوگانه پنداری، از سوی گفتمانی چون «پساتوسعه» به چالش کشیده می شود. آنان برای تولید دانش، جغرافیای جدیدی را تحت عنوان «جهان جنوب» مطرح می سازند تا بدین طریق از دانش اقتدارگرا، مرکززدایی شود. یافته های نظری، بر اهمیت ژرف نگری در سطوح زیربنایی و سازوکارهای مولد رخدادها در سکونتگاه های غیررسمی تاکید دارند که این امر از طریق شناخت و تحلیل زیست روزمره مردم عادی و گذار از گفتمان توسعه می تواند تحقق یابد. براین اساس، چنین شناختی بر مبنای ارتباطات پویا بین کنشگران، نیروهای پیشران و سازوکارهای مولد زیربنایی در رخدادهای زیست روزمره تهی دستان، می تواند سکونتگاه های غیررسمی را نه تنها به عرصه ای برای سکونت و معیشت، بلکه بستری برای نظریه پردازی تبدیل نماید.
۸.

تاثیر جهان بینی اسلامی در جایگاه مسجد به عنوان فضای شهری و نقش مسجد به عنوان یک رکن اساسی در شهر اسلامی در اقتصاد، فرهنگ و امنیت (نمونه موردی: شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسجد محله و سکونت انسجام اجتماعی و کالبدی تعاملات اجتماعی و دلبستگی به مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۶۵
مسجد در شهرسازی سنتی، همواره در نقطه عطف محیط قرار می گرفت و در منظومه ای از عملکردهای متنوع و آشنا، بخشی از ملزومات حیات جاری شهر قلمداد می شد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر جهان بینی اسلامی در جایگاه مسجد به عنوان فضای شهری و نقش مسجد به عنوان یک رکن اساسی در شهر اسلامی در اقتصاد فرهنگ و امنیت است. این پژوهش از نظر روش مطالعه، توصیفی - تحلیلی بوده و از حیث تجربی، شناخت فضایی و ساختاری فضایی کالبدی به وسیله نقشه پردازی شناختی از طریق کروکی پردازی برای سنجش باز نمایی های شناختی و مفاهیم رفتاری در تعاملات اجتماعی صورت می گیرد. منطقه مورد مطالعه شهر دزفول از استان خوزستان است.یافته ها نشان داد که تقلیل جایگاه مسجد (به عنوان یک عرصه عبادتگاهی )و برداشت بسیار ناقص و محدودی از مفهوم و واقعیت مسجد به عنوان یک فضای اجتماعی صورت گرفته است. مساجد به عنوان جزئی از ساختار فضایی-کالبدی شهر، عنصری شکل دهنده و از محوریترین و ارزنده ترین عنصر کالبدی متبلور کننده جامعه اسلامی است که دارای عملکردهای متعدد اجتماعی،اقتصادی، سیاسی و کالبدی در توسعه شهری دارند. بنابراین تثبیت محوریت مسجد از دیدگاه نظری به عنوان مفصلی انسجام بخش در ساختار کالبدی و فضایی محلات می باشد که می باید در برنامه ریزی و طراحی شهری در دستور کار مدیریت توسعه محلی قرار گیرد.
۹.

بررسی و تحلیل سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران با استفاده از جریان فضایی سفرها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه شهری سازمان فضایی جریان افراد تحلیل شبکه منطقه کلانشهری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۵۲
در ادبیات نوین برنامه ریزی منطقه ای الگوی سازمان فضایی مناطق هرچه بیشتر تحت تأثیر تعاملات میان سکونت گاه هاست، این امر باعث شکل گیری پیوندهایی میان کانون ها می شود و در صورت هدایت صحیح روند سازمانیابی فضا می تواند به یکپارچگی فضایی-عملکردی منطقه بیانجامد. براساس مستندات طرح های فرادست نیروهای مرکز گرا به سمت کلانشهر تهران، سیل عظیم نیروهای کار و جریان افراد با هدف برخورداری از خدمات و تسهیلات برتر متمرکز شده در تهران، سازمان فضایی نامتعادلی را تداعی می نماید. این پژوهش با بهره گیری از روش بررسی و تحلیل جریان سفرها (تعداد مسافران جابه جاشده بین شهرهای منطقه کلانشهری تهران)، الگوی حاکم بر سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران بازشناسی و روند تحولات آن بررسی شود. نتایج نشان می دهد به موازات کاهش سهم تمرکز جریان سفرها از کلانشهر تهران، نقش شهرهای پیرامونی در نظام اسکان و فعالیت در منطقه افزایش یافته و  الگوی سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران در طی دوره مورد بررسی (1375-1390) از یک الگوی متمرکز با تسلط شهر تهران به تدریج به یک حوزه گسترده با مراکز جمعیتی و عملکردی متعدد تکوین یافته است. تحلیل های شبکه جریان سفرها گرایش به سوی الگوی متعادل تر در پراکنش فعالیتها در منطقه و افزایش مراکز سطح دو را بیان می کنند.
۱۰.

تحلیل اثرات برنامه های حمایت مالی در تعدیل نابرابری فضایی شهری، (بازکاوی تجربه سه دهه برنامه ریزی در شهر ریودوژانیرو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه های حمایت مالی نابرابری فضایی اسکان غیررسمی فاولا ریودوژانیرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۲
  نابرابری فضایی شهری به صورت اسکان غیررسمی در کشورهای در حال توسعه نمود بیشتری دارد. سکونت گاه های غیررسمی باعث شکل گیری فضاهای شهری نابرابر در ریودوژانیرو هستند، برنامه های زیادی با حمایت مالی فراوان در سه دهه اخیر برای تعدیل شکاف فضایی در شهر ریودوژانیرو تدوین شده است. این پژوهش سعی دارد با بررسی وضعیت تغییرات شکاف فضایی از سال 1985 تا 2015 در ریودوژانیرو به این سؤال پاسخ دهد که آیا برنامه های پرهزینه توانسته نابرابری فضایی را در ریودوژانیرو کاهش دهد یا شکاف فضایی بین مناطق مختلف شهر توسط رشد هزینه های خدماتی تشدید شده است؟ این تحقیق ابتدا به بازکاوی برنامه ها و رویکردهای حمایت مالی در شهر ریو می پردازد، سپس به تحلیل وضعیت شهر در جنبه های مورد نظر پرداخته؛ بنابراین روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد و از آنجا که تجربه مطالعه ریودوژانیرو می تواند رهگشای برنامه ریزی شهری در کشور باشد، از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. در این تحقیق، تحلیل جنبه های مختلف نابرابری فضایی از روش های عددی مانند ضریب همبستگی، ضریب تغییرات و ضریب جینی انجام گرفته، و نمایش نابرابری فضایی با استفاده از  GIS انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که حمایت های مالی فراوان در ریودوژانیرو باعث بهبود زیرساخت های سکونت گاه های غیررسمی شده است و جمعیت فاولاها در دوره مطالعاتی افزایش یافته، اما تغییرات ضریب جینی قیمت مسکن نشان از افزایش شکاف فضایی بین مناطق مختلف ریودوژانیرو دارد بدین ترتیب برنامه های حمایت مالی نه تنها نتوانسته نابرابری فضایی را در ریو را تعدیل بخشد بلکه نتیجه معکوس درپی داشته و  شکاف فضایی در این شهر تشدید شده است.
۱۱.

تبیین فرایند شکل گیری و تکامل امنیت فضایی در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: شهرهای ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت فضایی اسکان غیررسمی فرایند شکل گیری امنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۳۱۹
در جامعه کنونی امنیت مهم ترین پیش شرط فضاهای شهری زیست پذیر و با کیفیت است. لزوم پرداختن به مقوله امنیت یکی از مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در سرزندگی و ادامه حیات فضاهای شهری در مناطق اسکان غیررسمی است که سبب انجام این مطالعه با هدف تبیین مدل مفهومی و فرایند شکل گیری امنیت فضایی در این مناطق شده است. فرایند شکل گیری و تکوین امنیت فضایی تاکنون در مطالعات صورت گرفته بررسی نشده و مراحل مختلف شکل گیری آن تبیین نگردیده است؛ از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر ضمن بررسی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر امنیت فضایی، تبیین فرایند شکل گیری و تکوین امنیت فضایی در مناطق اسکان غیررسمی است. رویکرد روش شناسی پژوهش بر مبنای روش آمیخته (کمی و کیفی) است. فرایند انجام پژوهش بدین صورت بوده است که در بخش اول، ابتدا با بررسی ادبیات نظری، منابع کتابخانه ای و اینترنتی مانند پایگاه های اطلاعات علمی، مجلات تخصصی مرتبط با حوزه امنیت و اسکان غیررسمی معیارها و شاخص های مؤثر در شکل گیری امنیت فضایی (امنیت مکان بنیاد) شناسایی و احصا شد. در بخش دوم، به منظور برقراری ارتباط و توالی میان ابعاد و شاخص ها، ارائه مدل ساختاری و تبیین مراحل شکل گیری از روش معادلات ساختاری تفسیری بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده مدل یکپارچه امنیت فضایی در 4 سطح اصلی تقسیم بندی شد که ضوابط طراحی شهری و طراحی محیطی به عنوان تأثیرگذارترین عوامل و بازتولید و ترمیم امنیت به عنوان تأثیرپذیرترین عوامل شناسایی شدند. در بخش بعدی، با توجه به نتایج مدل تفسیری و نظر خبرگان فرایند شکل گیری و تکامل امنیت فضایی در سکونتگاه های غیررسمی به ترتیب در چهار مرحله بلوغ اولیه امنیت (تولید امنیت)، بلوغ ثانویه امنیت (نظارت و حفاظت از امنیت)، امنیت تصرف و درنهایت مرحله بلوغ کامل امنیت (بازتوانی، ترمیم و بازسازی) شناسایی شد.
۱۲.

توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با گذر از رویکرد نیازمبنا به دارایی مبنا؛ (موردکاوی محله فرحزاد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکونت گاه های غیررسمی توسعه دارایی مبنا سرمایه اجتماعی محله فرحزاد تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۷
رویکردهای ساماندهی اسکان های غیررسمی بر نیازهای سکونت گاه ها، یعنی تفکر تأمین نیاز و خدمات متمرکز بوده و توجه کمتری به سرمایه ها و توانمندی های ساکنان این سکونت گاه ها شده است. لذا رویکردهای توسعه مبتنی بر اجتماعات محلی در بین برنامه ریزان رواج یافته است. در سیاست توسعه دارایی مبنا، توسعه بر پایه سرمایه های محلی و با کمترین دخالت های دولت صورت می گیرد. لذا هدف مقاله واکاوی رویکرد توسعه دارایی مبنا به منظور ساماندهی سکونت گاه های غیررسمی با انتخاب اسکان غیررسمی محله فرحزاد در شمال غرب تهران است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی (کمی کیفی)، به لحاظ ماهیت در دسته پژوهش های توصیفی تحلیلی قرار می گیرد. به منظور برداشت دارایی های محله فرحزاد از روش مطالعه اسناد، پیمایش های میدانی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کنشگران محلی و ساکنین استفاده شده است. تعداد 93 خانوار برای پرسشنامه و مصاحبه به طور تصادفی انتخاب شده اند و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد وجود شبکه های نسبتاً قدرتمند غیررسمی بین نهادهای مردمی فعال، نهادهای مذهبی و ساکنان و قومیت ها، سرمایه اجتماعی بالا و روددره فرحزاد و سرمایه های کالبدی محله از دارایی های این محدوده هستند. متناسب با دارایی های مطالعه و احصا شده، برنامه های اولویت دار و نهادهای مجری مشخص شده اند تا با اجرای برنامه ها بهبود شرایط زیست و معیشت و کاهش آسیب های اجتماعی در محله فرحزاد محقق گردد.
۱۳.

تبیین روشی جهت سنجش و افزایش میزان تاب آوری شهری به تغییرات اقلیمی بر پایه اصول اکولوژی سیمای سرزمین در مقیاس محله شهری (مطالعه موردی: محله یوسف آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکولوژی سیمای سرزمین زیرساخت های سبز شهری تاب آوری اقلیمی مقیاس محله شهری محله یوسف آباد شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۰۲
تاب آوری اقلیمی، به تاب آوری شهرها به تغییرات اقلیمی گویند. نقش زیرساخت های سبز شهری به عنوان یکی از عوامل ایجاد سازگاری با تغییرات اقلیمی برای بهبود تاب آوری اقلیمی در شهرها محرز شده است. این سؤال مطرح است که «چگونه و بر اساس کدام ویژگی های زیرساخت های سبز می توان وضعیت تاب آوری اقلیمی را در یک شهر مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد؟». درنتیجه، از اصول و تئوری های اکولوژی سیمای سرزمین و برقراری ارتباط بین این اصول با زیرساخت های سبز در شهرها، استفاده شد. ارتباط برقرارشده در محله یوسف آباد شهر تهران با استفاده از عکس هوایی، بازدید میدانی و تهیه نقشه های پایه و تحلیلی با نرم افزار GIS، به صورت کیفی مورد آزمایش قرار گرفتند و فاکتورهای مؤثر در سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری اقلیمی در شهرها با استفاده از زیرساخت های سبز شهری و بر پایه علم اکولوژی منظر به دست آمد.
۱۴.

ارزیابی ادراک منظر ثابت رنگی در فضاهای شهری، نمونه موردی: میدان امام حسین (ع) تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک روش VEP ترجیحات رنگی شهروندان منظر رنگی شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۶۵۶
| رنگ یکی از مهم ترین عناصر به کاررفته در منظر شهری است که ادراک آن به عوامل متعدد عینی و ذهنی بستگی دارد. برنامه ریزی منظر رنگی شهرها به عنوان شاخه ای از علم روانشناسی محیط، مانند برنامه ریزی پالت رنگی در دکوراسیون داخلی، دارای قواعد مشخصی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اینکه پژوهش حاضر سعی در شناسایی و ارزیابی ادراک رنگی افراد در فضای شهری دارد، از این رو با شناسایی روش های اخذ نظرات افراد در ادراک منظر رنگی مانند روش VEP و استخراج متغیرهای سنجش و طراحی پرسشنامه تصویری مربوط به آن، سعی شده چگونگی ادراک منظر رنگی ثابت توسط شهروندان در یک فضای عمومی شهری، برای نمونه میدان امام حسین تهران، تحلیل شود. جامعه آماری این پژوهش به سه دسته تقسیم می شود: دسته اول ساکنان، دسته دوم شاغلان و دسته سوم عابران محدوده که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعیین شده اند. سپس نتایج با روش تحلیل کیفی و کمی (با ابزارهایی مانند نرم افزار SPSS و Image Color Analyzer) تحلیل شده و در نهایت جمع بندی و پیشنهادهای کلیدی ارائه شده اند. مهم ترین پیشنهادهای مذکور مشتمل بر این موارد است: سکانس بندی فضاهای شهری و برداشت ترکیب رنگ در هر سکانس به کمک نرم افزارهای تجزیه و تحلیل رنگ، تعیین رنگ های غالب در هر سکانس و نیازهای افزودن یا کاستن رنگ از نظر الگوی هارمونی رنگ ها، تعیین نقش و عملکرد غالب هر فضای شهری و پالت رنگی پیشنهادی متناسب با عملکرد هر فضا، مطالعات اقلیم غالب شهر و استخراج اصول لازم برای تعدیل اقلیم به کمک منظر رنگی، تعیین مخاطبان غالب هر فضا و مطالعه مشخصه های ادراکی آنان از رنگ ها.
۱۵.

آینده پژوهی امنیت اجتماعی در نظام شهری ایران: شاخص شناسی برای تبیین، سنجش و اولویت بندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی امنیت اجتماعی نظام شهری شاخص های تبیین و سنجش امنیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۴۴۰
هیچ عنصری برای پیشرفت، توسعه و شکوفایی استعدادهای یک جامعه مهمتر از عنصر امنیت و تامین آرامش در جامعه نیست. توسعه اجتماعی و خلاقیت بدون امنیت مکان ناممکن خواهد بود. بررسی مفهوم و  تبیین شاخص های امنیت اجتماعی به عنوان یک ابزار مفید برای سیاست های عمومی و تصمیم گیری در امور شهری بوده و یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. تبیین و توصیف امنیت اجتماعی نظام شهری در آینده می تواند از بروز انواع ناهنجاری های اجتماعی بکاهد. این پژوهش با واکاوی و تدوین ابعاد تبیین کننده امنیت اجتماعی نظام شهری ایران از منظر آینده پژوهی برای پاسخ به این سوال که کدام تعریف و نظام شاخص سازی برای تبیین امنیت اجتماعی در نظام شهری ایران مناسب است، از روش توصیفی– تحلیلی، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل شبکه ای استفاده می کند. ابزار تحقیق نیز بدین شرح می باشد که، ابتدا منابع کتابخانه ای و پایگاه های مجلات تخصصی مرتبط با حوزه امنیت و طرح های پژوهشی انجام شده توسط سازمان های مرتبط مورد جستجو و مطالعه قرار گرفته، سپس با تحلیل مطالعات انجام شده و تدقیق و تبیین آنها شاخص های اصلی عمومی احصاء گردید. بر اساس یافته های تحقیق، ابعاد اصلی برای سنجش امنیت اجتماعی در نظام شهری ایران شامل بُعد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی، امنیت جانی و ناموسی، دینی و اسلامی، زیست محیطی و محیطی (کالبدی - فضایی) می باشد که بر اساس مؤلفه ها و شاخص های کاربردی در سکونت گاه های شهری احصاء گردیدند. در نهایت بر اساس تلفیق تحلیل عاملی و تحلیل شبکه ای اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص ها در نظام شهری آینده به دست آمد.
۱۶.

تبیین عوامل مؤثر بر سرزندگی فضای عمومی مطالعه موردی: چهارراه ولیعصر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرزندگی فضای عمومی تحلیل عاملی چهارراه ولیعصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۴۹۱
مفاهیمی که میان رشته ای هستند با توجه به اینکه رویکردهای نظری مختلفی بر آن ها حاکم می باشند، در حوزه های گوناگون تلقی های متفاوت از آن ها می شود. سرزندگی جزء این گونه مفاهیم است که در علوم روان شناسی، جامعه شناسی، جغرافیا، برنامه ریزی و طراحی شهری دیدگاه های نظری و رویه های مختلفی برای آن وجود دارد. این امر لزوم توجه به متغیرهای گوناگون را در فرایندهای ایجاد سرزندگی فضاهای عمومی ایجاب می نماید که در مبانی علمی و رویه های مدیریت شهری، به صورت جامع و با لحاظ نمودن متغیرهای مختلفی که عوامل زیربنایی سرزندگی را تبیین نماید، موردتوجه واقع نشده است. در این راستا سؤال پژوهش حاضر عبارت است از: چه عواملی به صورت زیربنایی و بنیادی بر سرزندگی فضای عمومی مؤثر هستند و چارچوب مدل مفهومی-عملیاتی ایجاد سرزندگی در فضاهای عمومی چگونه است؟ هدف پژوهش، ارائه چارچوب مناسب و کارآمد به منظور بهبود و ارتقاء سرزندگی فضاهای عمومی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی-کاربردی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته است. داده های موردنیاز بر مبنای شاخص های مستخرج از ادبیات علمی موضوع و با استفاده از پرسشنامه در محدوده مطالعاتی، که با روش هدف مند انتخاب شده است، گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی بررسی شدند. پس از محاسبه ماتریس های مختلف تحلیل مذکور، تفسیر و نام گذاری عوامل بنیادی صورت گرفته است. پنج عاملِ 1) کیفیت های محیطیِ کارکردی-فضایی، 2) هنجارهای اجتماعی و زمینه های لازم برای جامعه پذیری (اجتماعی شدن)، 3) درآمد مناسب و رونق فعالیت های اقتصادی، 4) حالت روان، علایق و روحیه فردی، 5) نحوه ادراک و برهم کنش دوستانه شهروندان باهم بر سرزندگی فضای عمومی مؤثر هستند. سهم این عوامل در تبیین واریانس کل متغیرها مجموعاً 3/70 درصد می باشد. درنهایت بر مبنای واریانس تبیین شده هر یک از عوامل، مدل چارچوب مفهومی-عملیاتی مناسب و کارآمد ارائه شده است.
۱۷.

تحلیل کیفیت های بنیادی محیطی مؤثر بر هنجارهای ادراکی مکان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت های بنیادی محیط های شهری مکان ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۴۴۶
تنوع ویژگی های محیطی و فردی زمینه های متفاوتی را برای بعد ادراکی مکان فراهم می کند. ماهیت چندبعدی کیفیت های بنیادی محیطی به گونه ای است که روابط متقابل میان آن ها را در ارتباط با مطلوبیت نمایانگر ادراکی مکان، پیچیده نشان می دهد. ویژگی های بعد ادراکی مکان به عنوان برآیند کمیت ها و کیفیت های گوناگون محیطی تاکنون در مطالعات مختلف به صورت یکپارچه و در ارتباط با کیفیت های بنیادی دیگر بررسی نشده و روابط علت و معلولی پیچیده کیفیت ها در ارتباط با نمایانگر ادراکی مکان مشخص نشده است؛ از این رو سؤال پژوهش حاضر این است که نمایانگر ادراکی مکان عمومی تا چه میزان به کمک کیفیت های دیگر تبیین می شود و چگونه می توان هنجارهای آن را ارتقا بخشید. روش پژوهش حاضر بنیادی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته (کمی-کیفی) است. جمع آوری داده ها به کمک مصاحبه با متخصصان صورت گرفته و تحلیل داده ها با کاربست نرم افزار Smart-PLS انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد درصد فراوانی (3/94 درصد) از نمایانگر ادراکی مکان عمومی، به کمک کیفیت های فضایی، ریخت شناسی، کارکردی و اجتماعی قابل تبیین و برآورد است. فضا و ریخت افزون بر اثرگذاری مستقیم، به صورت غیرمستقیم و با اثرگذاری بر کیفیت های دیگر بر شرایط نمایانگر ادراکی مکان عمومی نیز تأثیر می گذارند. این دو مقوله با ضریب تأ ثیر مستقیم 401/0، 311/0 و اثرگذاری غیرمستقیم 184/0، 612/0 جزء عوامل مهم مؤثر در این زمینه هستند؛ از این رو می توان گفت، در فرایند مکان سازی باید از سویی اولویت های برنامه ریزی و طراحی ابعاد مختلف مکان، با میزان اثرگذاری آن ها هماهنگ باشد و از سوی دیگر به برهم کنش و روابط غیرمستقیم میان آن ها به منظور افزایش مطلوبیت هنجارهای ادراکی مکان توجه شود.
۱۸.

تبیین دلیلی- سازوکار تولید فضاهای انحصاری در نواحی ساحلی پیراشهری (موردپژوهی: کرانۀ جنوبی دریای کاسپین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا فضای انحصاری نواحی ساحلی پیراشهری نظریه زمینه ای کرانه جنوبی دریای کاسپین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
دخالت عوامل چندگانه، به پیچیدگی کوشش های برنامه ریزی برای برقراری توازن میان خواست ها و منابع می انجامد. بی تردید، این امر در زمین های با ارزشِ محیط طبیعی اهمیتی دوچندان می یابد. زیرا، با افزایشِ مطلوبیت محیطی، تقاضا برای استقرار فعالیت های گوناگون انسانی افزایش یافته و ضمن مواجهه با کمبود منابعِ با ارزش محیطی، کوشش های برنامه ریزانه با تنش های بیشتری برای تأمین خواست عمومی و نگهداشت میراث طبیعی به جای مانده، رو به رو می شوند. این چالش، گاه در قالب فضاهایی بازنمون می شود که در جلوه های کالبدی، فضای انحصاری به شمار می روند. از آنِ خود ساختنِ فضاهای عمومی-همچون زمین های ساحلی و یا زمین هایِ با ارزشِ ملی- به ویژه در نواحیِ ساحلیِ پیراشهری، جریانی است که هم در کشورهای بیشتر توسعه یافته و هم در جوامع کمتر توسعه یافته قابل مشاهده است. در شرایطی که در ظاهر امر، این فرایند در تمامی جوامع یکسان جلوه می کند، در چرایی زمینه ایِ این پدیده اما، سازوکارهای مولد و محرک شکل دهنده، رفتاری متمایز دارند. پژوهش حاضر می کوشد به پرسش چرایی تولید فضاهای انحصاری پاسخ دهد و سازوکارهای مولد این نوع فضا را تبیین کند. با اختیارِ رویکرد تفسیرباوری انتقادی و با به کارگیریِ روشِ نظریه زمینه ایِ ساخت باور، یافته ها نشان دهنده نقشِ شش انگاشت کلیدی شاملِ «کاستی در چارچوب نهادی رسمی»، «تعارض قدرت»، «اقتصاد سیاسیِ غیرمولد»، «فرهنگ پشتیبان انحصار»، «ساختارِ فضایی مولد انباشتِ بهره» و «بهره جویی توده ای» در سازوکارهای شکل گیری فضای انحصاری در نواحی ساحلیِ پیراشهریِ مورد مطالعه است که برون داد آن، ویران گری محیطی در قالبِ جدائی گزینی فضایی، افتِ کیفیت فضایی درون شهری، تخریب منابع و چشم اندازهای طبیعی و غیره بازنمون شده است.
۲۰.

تحلیل ارتباط میان جداافتادگی کالبدی و محرومیت چندگانه در مناطق شهری بررسی موردی: محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جداافتادگی کالبدی محرومیت چندگانه چیدمان فضا هم پیوندی محلات شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۱۷۸
بر اثر توسعه پراکنده شهرها، ساختار اصلی آنها دگرگون گردیده و موجب انزوای فضایی بخش های مختلف شهرها و در نتیجه انزوای اقتصادی- اجتماعی آنها شده است. بر این اساس به تازگی شهرسازان در حوزه های ریخت شناسی و ساختارگرایی مدعی شده اند که تغییرات سطح جداافتادگی ساختار فضایی نقش بسزایی در تغییرات سطح محرومیت اجتماعی و اقتصادی مناطق شهری دارد. در این زمینه این مقاله به دنبال آزمون فرضیه ارتباط میان جداافتادگی کالبدی و محرومیت چندگانه در شهر اصفهان و 155 محله این شهر را مورد آزمون قرار داده است. در این آزمون جداافتادگی فضایی محلات به روش چیدمان فضا و محرومیت اجتماعی- اقتصادی به روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی مورد بررسی قرار گرفته و سپس ارتباط میان این دو ویژگی به روش همبستگی تحلیل شده است. در تحلیل جداافتادگی فضایی از شاخص هم پیوندی و در تحلیل محرومیت از شاخص محرومیت چندگانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ارتباط معنادار قوی و مستقیمی میان جداافتادگی فضایی و محرومیت چندگانه محلات شهر اصفهان وجود دارد، به طوری که با کاهش جدافتادگی، سطح محرومیت محلات نیز کاهش می یابد و بالعکس. همچنین ابعاد اجتماعی – اقتصادی محرومیت بیش از ابعاد کالبدی با جداافتادگی فضایی- کالبدی محلات همبستگی دارند. بنابراین ارتباط میان این دو متغیر می تواند نقش مهمی در توسعه و یا عدم توسعه محلات شهر اصفهان داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان