فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
101 - 115
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های به منصه ظهور رسانیدن توانمندی اشتغال است. توجه به استعدادها و توانمندی های محیطی و انسانی روستا یک ضرورت برنامه ریزی می باشد. بالأخص روستاهایی که پیشرو و جلوتر از دیگر روستاها به صورت بالقوه و بالفعل می باشند. هدف از پژوهش حاضر تحلیل توانمندی های روستاهای پیشرو در اشتغال زایی است. ماهیت این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی می باشد. در این راستا جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق 26 روستای پیشروی منطقه سیستان می باشد که اطلاعات روستاها به صورت مشاهده میدانی و مصاحبه با دهیاران و اعضای شورای اسلامی روستا انجام شده است. نتایج گواه از آن است که روستاهای پیشرو منطقه سیستان به لحاظ ویژگی های محیطی و انسانی دارای قابلیت های بالایی جهت ایجاد اشتغال بوده که می تواند الگوی دیگر روستاها باشند. یافته ها نشان می دهد روستای خمر با بیشترین فعالیت های شغلی در ارتباط با ماشین، روستا ماشین منطقه، روستای لوتک با بیشترین فعالیت های خدماتی بازار، روستا بازار و روستای امیرنظام روستای فرش سیستان شناخته شدند. همچنین روستای قلعه نو به عنوان روستای ویژه توریسم و روستای میلک به عنوان روستای بازارچه و مرزی منطقه می باشند. در روستاهای پیشرو در اشتغال نزدیک به 60 نوع فعالیت شغلی، که برخی فعالیت ها قبلاً در روستاها وجود نداشتند، که خود نشان از تنوع فراوان در این روستاها است. این ویژگی ها و توانمندی ها می تواند راهگشای رشد و پیشرفت سایر روستاهای منطقه باشد.
بررسی پایداری سطح آب زیرزمینی در دشت اسلام آباد غرب (استان کرمانشاه) و ارزیابی وضعیت آینده با مدل های گردش عمومی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
134 - 115
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از تقاضای آب شیرین در جهان از طریق آب های زیرزمینی تأمین می شود. هرگونه ناهنجاری در آب های زیرزمینی به طور مستقیم بر زندگی انسان تأثیر می گذارد. از مه م ترین عواملی که در نوسان سطح آب های زیرزمینی تأثیر به سزایی دارند، خشکسالی ها و ترسالی ها هستند. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین شاخص بارش استانداردشده (SPI) به عنوان شاخص خشکسالی هواشناسی و شاخص منبع آب زیرزمینی (GRI) به عنوان شاخص خشکسالی هیدرولوژیک در دشت اسلام آباد غرب (استان کرمانشاه) در یک دوره 20ساله و پیش بینی وضعیت آینده سطح آب زیرزمینی در منطقه است. مقادیر هر دو شاخص در مقیاس های زمانی 1، 3، 6، 9، 12، 18، 24 و 48 ماهه محاسبه شد. برای به دست آوردن رابطه بین دو شاخص، از ضریب همبستگی، یک بار در مقیاس های زمانی مختلف و بار دیگر با تأخیرهای زمانی 1 تا 12ماهه در شاخص GRI استفاده گردید. سپس داده های بارش آینده دشت مورد نظر در یک دوره 20ساله با چهار مدل گزارش ششم (CMIP6) تحت سه سناریوی انتشار استخراج و با مدل SDSM ریزمق یاس نمایی شد. نهایتاً داده های مدل CanSM5-CanOE انتخاب و برای پیش بینی وضعیت آینده سطح آب زیرزمینی، وارد مدل رگرسیونی رابطه بارش با سطح آب شد. نتایج نشان داد که بیشترین ضریب همبستگی معنی دار بین شاخص SPI 48ماهه و شاخص GRI 48ماهه در شرایط تأخیر زمانی 12ماهه مشاهده می شود که نشان دهنده تأثیر بارش بر تغییرات سطح آب زیرزمینی در مقیاس های میان مدت و بلند مدت است. نتایج پیش بینی سطح آب زیرزمی نی برای دوره آتی بی انگر افت سطح آب به-ترتی ب به میزان 17/5، 02/6 و 08/8 متر تحت سه سناریوی SSP1-2.6، SSP2-4.5 و SSP5-8.5 است.
تحلیل عوامل کالبدی موثر بر تاب آوری مناطق حاشیه نشین در کلانشهرها (مطالعه موردی: محله ایده لو شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، افزایش جمعیت در مناطق شهری به عنوان یک پدیده مهم، پیچیدگی ها و مشکلات زیادی را در زمینه های مختلف ایجاد کرده است. وجود بحران های اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و کالبدی همراه با رشد حاشیه نشینی در شهرها، تاب آوری شهری و مدیریت بحران در این سکونتگاه ها را برجسته کرده است. یکی از ابعاد مهم تاب آوری، بعد کالبدی آن است. هدف تحقیق تحلیل عوامل کالبدی موثر بر تاب آوری مناطق حاشیه نشین در کلانشهرهاست. روش تحقیق حاضر، توصیفی - اکتشافی و از نوع ترکیبی کیفی و کمی است. جامعه آماری متشکل از 30 نفر از خبرگان شهری است. در تجزیه و تحلیل کمی از روش نظریه - مبنا و نرم افزار مکس کیودی و در تحلیل های کمی از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. برای ارزیابی پایایی سوالات، آلفای کرونباخ به کار رفته است. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نشان داد که بارهای عاملی تمام شاخص های کالبدی در تاب آوری مناطق حاشیه نشین شهر تبریز(محله ایده لو) بزرگ تر از 4 /0 و در سطح احتمال 99 درصد معنی دار هستند. بیشترین تأثیرات مربوط به عامل نفوذپذیری بوده با بار عاملی (86/0) و بعد آن به ترتیب عوامل انعطاف پذیری (72/0)، پایداری کالبدی (68/0) و ایمنی با بار عاملی (62/0) قرار دارند. در نتیجه چگونگی ایجاد تاب آوری کالبدی یک استراتژی حفاظتی مؤثر در مناطق حاشیه نشین است. ایجاد فضاهای تاب آور، مناطق امنی را در یک منطقه حاشیه نشین پدید می آورد و ظرفیت های محلی را تقویت می کند.
Strategic Policymaking in the Era of Regional Escalating Crises(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
1 - 25
حوزههای تخصصی:
Political revolutions have the ability to expand and escalate in the surrounding environment. The United States, as a central player in the Western world, uses the mechanisms of aggressive action against neighboring countries and resistance groups. Iran's regional strategy in the years after the Cold War has been "comprehensive support for the resistance front" and "combating a system of domination". Such an approach has led to an increase in security conflicts between America and Iran. America has used the "offshore balancing strategy" to contain and limit Iran.
Offshore balancing as a part of America's security policy has been dedicated to limit Iran's influence. The third and fourth waves of the technological revolution have left their impact on the process and nature of regional crises. Every country needs to use crisis management mechanisms to reduce its strategic costs in the era of "escalating crises". According to such an idea, the main question of the article is: What are the characteristics of strategic politics in the era of progressive regional crises? How can it be controlled, limited and restrained? The hypothesis of the article emphasizes that: Strategic policy-making in the era of regional and international crises will be based on crisis management mechanisms. Crisis management is achieved through multilateralism, international cooperation, mediation and general participation of actors.
Protracted Unresolved Segment of Indonesia-Timor Leste Land Boundary in Noel Besi – Citrana Region(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
279 - 301
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to examine the protracted border problems of Indonesia - Timor Leste, especially unresolved segments in the Noel Besi - Citrana area. The method used in this research is qualitative research with a case study approach. The findings in this study show that the protracted land boundary problem between Indonesia and Timor Leste, namely the unresolved segment Noel Besi-Citrana, is caused by differences in interpretation between Indonesia and Timor Leste of the 1904 Treaty. Therefore, the Noel Besi River and its estuary, as contained in the 1904 Treaty, are still a matter of debate between Indonesia and Timor Leste. The error in the 1904 Treaty was to define an object using two definitions, geometrically and toponymical, which caused later debate. This condition has an impact on the social conditions of border communities, to be prone to conflict due to the unclear territorial boundaries of the country.
تحلیلی بر جایگاه مؤلفه های مؤثر بر برندسازی شهری (مورد مطالعه: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه برندسازی شهری یکی از پویاترین فعالیت های در حوزه خط مشی گذاری در عصر حاضر محسوب می شود که نقش مهمی در توسعه پایدار منطقه ایفا می کند و با توجه به رشد روزافزون توسعه شهری در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و... نیاز به یک برنامه ریزی هدفمند و جامع برای همگام شدن با توسعه پایدار می باشد. این پژوهش با توجه به مؤلفه های توسعه و تأثیر آن بر شاخص های برندسازی شهری بر آن است تا بتوان با بررسی آن ها به بهبود وضعیت توسعه و برندسازی شهری در استان کمک نماید. روش های گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و پرسش نامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش از دو گروه تشکیل شده است. گروه اول را خبرگان آگاه به موضوع که تعداد افراد موجود در این جامعه آماری نامشخص و حجم نمونه مورداستفاده 50 نفر می باشد. گروه دوم شامل سیاست گذاران و مدیران ارشد، کارکنان دارای تحصیلات عالی در استان بوشهر با تعداد 37751 نفر می باشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 382 نفر تعیین شده است. داده های مورداستفاده در این پژوهش از طریق 4 پرسش نامه که روایی و پایایی آن ها مورد تأیید قرارگرفته است، جمع آوری گردیدند. برای اندازه گیری سازه ها و روابط بین آن ها با استفاده از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SMART PLS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرخط مشی برندسازی شهری با مدل توسعه رابطه مثبت و معناداری دارد. لذا پیشنهاد می گردد سیاست گذاران و مدیریت شهری با توجه به رابطه خط مشی برندسازی شهری با ابعاد توسعه، جهت برندسازی شهری استان و بهبود ابعاد توسعه برنامه ریزی نمایند. واژگان کلیدی: مدل، توسعه، خط مشی، برندسازی شهری. [1]. نویسنده مسئول: استان کرمان، کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، دانشکده مدیریت، گروه مدیریت،
تحلیل قابلیت دسترسی به خدمات در نقاط روستایی و مدلسازی ساختاری عوامل مؤثر بر آن مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی نقش مهمی در توسعه روستایی دارد چرا که بین توسعه روستا با دسترسی به امکانات و خدمات زیربنایی رابطه معناداری وجود دارد. روستاهایی که دسترسی کمتری به خدمات ضروری و به ویژه حمل ونقل دارند با تنگناهای ساختاری و اجتماعی اقتصادی زیادی روبرو می شوند که خود از موانع توسعه پایدار روستایی است. تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت دسترسی، عوامل مؤثر بر آن را موردبررسی قرار دهد. برای این منظور، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موردتوجه قرار دارد. جامعه آماری تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز (52 روستا) می باشد که داده های موردنیاز برای واحد تحلیل روستا از دهیاران جمع آوری گردیده است. بعد از ارزیابی روایی بر اساس نظر متخصصان و تأیید چارچوب عملیاتی تحقیق از نظر ایشان و نیز ارزیابی پایایی پرسشنامه تحقیق، جمع آوری داده ها انجام گردید. به منظور تعیین روابط علت ومعلولی میان شاخص های ارزیابی قابلیت دسترسی از تکنیک دیماتل برای ارزیابی قابلیت دسترسی در روستاهای موردمطالعه از تحلیل فرایند شبکه ای (ANP) و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت دسترسی نقاط روستایی، از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم افزار Amos.24 استفاده شد. نتیجه اولیه تحقیق تعیین قابلیت دسترسی روستاها نشان داد که روستای مایان سفلی از بیشترین میزان قابلیت دسترسی برخوردار است و نتیجه نهایی تحقیق تعیین نقش عوامل در قابلیت دسترسی روستایی است که بر اساس آن عوامل فاصله از شهر، مرکزیت خدماتی و وضعیت اجتماعی روستا بیشتر از سایر عوامل در قابلیت دسترسی مؤثر هستند. واژگان کلیدی: قابلیت دسترسی، خدمات روستایی، تحلیل فرایند شبکه ای، معادلات ساختاری، شهرستان تبریز
تحلیل تغییرات ژئومورفومتریک شهرستان دنا ناشی از زلزله سی سخت با روش تفاضل سنجی راداری (D-InSAR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیآمد های زلزله می تواند تغییرات سطوح ارتفاعی ناهمواری های منطقه رخداد باشد. این تغییرات در سطح منطقه عمدتاً به صورت یکسان نخواهد بود و میزان آن تحت تأثیر عوامل متعددی ازجمله: شدت زلزله, لندفرم ها, جنس زمین, ساختمان زمین شناسی... متفاوت خواهد بود. هدف از این پژوهش انداز گیری تغییرات ژئومورفومتریک ناشی از زلزله 29 بهمن 1399 سی سخت در سطح شهرستان دنا با استفاده از فن تفاضل سنجی راداری می باشد. برای دستیابی به این هدف با توجّه به پوشش مناسب و دقت اندازه گیری تصاویر ماهواره راداری سنتینل1 از دو سین تصویر مربوط به منطقه وقوع زلزله برای تاریخ های قبل (20/11/1399) و بعد از زلزله ( 2/12/1399) از سایت سازمان فضایی اروپا (ESA) دریافت گردید, پس از انجام فرآیند و تحلیل داده با فن تفاضل سنجی راداری, یافته های مستخرج از نقشه های تفاضل سنجی نشان می دهد, پس از زلزله مورخ 29/11/1399 سی سخت بخشی از منطقه موردمطالعه تحت تأثیر تغییرات مثبت ارتفاعی با بالاآمدگی 0.11 سانتی متر و تغییرات منفی پائین رفتگی 0.6 – سانتی متر مواجه گردیده است. این تغییرات مثبت (بالاآمدگی) در نزدیکی کانون زلزله در شرق دنا بیشتر قابل توجّه هست و تغییرات منفی (پائین رفتگی) با دره ناودیسی که خرسان رود در برروی آن استقرار دارد کاملاً مشهود هست، همچنین این تغییرات در محل های تغییر ساختمان زمین شناسی, جنس سازند و در برخورد با گسل های منطقه دارای بی نظمی خاص هست.
پهنه بندی خطر سیلاب شهری با استفاده از تحلیل شبکه (ANP) و منطق فازی، مطالعه موردی: شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
171 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق پهنه بندی خطر سیلاب در شهر مراغه به دلیل سیلاب ناشی از طغیان رودخانه صوفی چای می باشد که برای این منظور از لایه های اطلاعاتی شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از آبراهه، فاصله از رودخانه، کاربری زمین، تراکم ساختمانی و تراکم جمعیتی استفاده شده است. براساس نظر کارشناسان و شناخت منطقه، وزن دهی لایه ها به روش تحلیل شبکه (ANP) با استفاده از نرم افزار سوپردسیژن انجام شد. با توجه به ضرایب به دست آمده در مدل ANP عامل آبراهه با ضریب 75/0 بیش ترین ارزش و عامل کاربری اراضی با ضریب 0895/0 کم ترین ارزش را برای ایجاد سیل به خود اختصاص داد و سپس تمامی لایه ها در محیط GIS فازی سازی شده و در نهایت با وزن دار کردن لایه ها و تلفیق آن ها به روش گاما، نقشه نهایی پهنه بندی سیلاب تهیه گردید. نتایج نشان می دهد، پهنه های با خطر سیل گیری خیلی زیاد در مرکز شهر حاشیه رودخانه صوفی چای با مساحت 126/3 هکتار به ترتیب در نواحی 1، 2 و 3 و پهنه های با خطر سیل گیری کم در حاشیه شهر با مساحت 598/13 هکتار در نواحی 5 و 7 واقع گردیده اند. نتایج حاصل از تلفیق مدل های ANP و Fuzzy در تائید مطالعات پیشین، حاکی از کارایی بالای آن ها در تعیین مناطق با ریسک بالای سیلاب می باشد و ضرورت دارد در فرایند برنامه ریزی و آمایش به ویژه ارزیابی خطر این سطوح پهنه بندی شده مدنظر قرار گرفته شود.
بررسی وضعیت غلظت فلزات سنگین موجود در گرد و غبار هوای کلانشهر تبریز (سال های 1399 و 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
209 - 188
حوزههای تخصصی:
معضلات ناشی از تغییرات اقلیمی از مهم ترین بحران ها و تهدیدات محیط زیست حال حاضر جامعه بشری به خصوص در محیط های شهری است. در شهر تبریز و در سال های اخیر، به علت رشد جمعیت، مهاجرت فراوان از شهرهای دیگر، ترافیک، توسعه صنایع و مراکز تولیدی باعث افزایش تولید و پراکنش آلاینده ها شده است. بر این اساس، در این پژوهش به ارزیابی کیفیت وقوع گرد و غبار در سال های 1399 و 1400مورد توجه قرار گرفته است. میزان غلظت ذرات گرد و غبار در مناطق مختلف مکان های مورد مطالعه بسته به موقعیت جغرافیایی، شرایط توپوگرافی، اقلیمی و هم چنین منشا آن ها اعم از داخلی و خارجی متفاوت است. براساس نتایج به دست آمده از تحلیل نتایج آزمایشگاهی و مطالعات میدانی، در منطقه تبریز و در دوره انجام تحقیق، تراکم فلز سرب در گرد و غبار برای بزرگسالان متوسط و برای کودکان شدید و خطر فلز جیوه هم برای افراد مسن و هم برای کودکان هر دو شدید بوده است. اثرات نامطلوب فلز کادمیوم در کودکان و بزرگسالان نیز بسیار شدید بوده است. از طرف دیگر بالا بودن دمای هوا در مرکز شهر و تشکیل جزایر حرارتی در آن باعث ایجاد بادهای محلی از حومه به طرف مرکز شهر می شود. با انتقال آلودگی ها از حومه به مرکز شهر توسط این بادها، وضعیت آلودگی در مرکز شهر نیز افزایش می یابد.
تحلیلی بر مقوله کشاورزی شهری و امکان پیاده سازی آن در کلان شهر تهران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
320 - 357
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش جمعیت شهرنشین جهان، نیاز به مواد غذایی بیش از پیش اهمیت یافته است. از این رو یکی از راهکارهای مؤثر در واکنش به افزایش جمعیت شهرنشینان به ویژه در کشورهای درحال توسعه، گسترش و ترویج کشاورزی شهری است. در واقع شهروندان جامعه می توانند از فضای اختصاص داده شده به کشاورزی شهری، نهایت بهره برداری را در قالب ظرفیت های زیست محیطی و اقتصادی ببرند. کشاورزان شهری از طریق مزارع شهری و تولید محلی خودمصرف، سوخت فسیلی مورد نیاز برای حمل ونقل، بسته بندی و فروش مواد غذایی را به میزان قابل توجهی کاهش می دهند. همچنین به دلیل نزدیکی به مصرف کنندگان، باعث گردش درآمد در سراسر یک منطقه می شود که این کار به سهم خود رشد اقتصادی را برای جامعه مورد نظر به همراه دارد. در این فضاها اغلب مردم با هدف تولید غذا، دورهم جمع می شوند و به فعالیت می پردازند، بنابراین توسعه مشارکت اجتماعی از دیگر مزایایی این پدیده است.لازم به ذکر است، کشاورزی شهری در کنار مزایای فوق، با موانع و چالش هایی نیز مواجه است. در واقع با مرور تجربه کشاورزی شهری در شهرهای مختلف دنیا به این نتیجه می رسیم که این پدیده باید توأم با بسترسازی در حوزه های فضایی و اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد و در غیر این صورت، توسعه و ترویج کشاورزی شهری قطعاً با چالش هایی همراه است. در واقع برای دستیابی به منافع و مزایای کشاورزی شهری لازم است بر این چالش ها غلبه کرد. در واقع اگر می خواهیم کشاورزی شهری گسترده و کارآمدی داشته باشیم، نیاز به ایجاد قوانین و بسترهای لازمی از سوی حاکمیت داریم. در واقع باید هم زمان با توسعه و ترویج کشاورزی شهری، مقررات و قوانین شهرداری ها کاملاً مشخص و صریح در این مورد تدوین شود و همچنین واحدهای تولید محصولات کشاورزی شهری به ثبت برسند تا قابل نظارت و بر اساس اصول محیط زیستی باشند.
شناسایی نشانگرهای مدیریت منابع انسانی همکاری محور در حوزه سلامت با استفاده از روش فراترکیب
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف شناسایی نشانگرهای مدیریت منابع انسانی همکاری محور جهت رسیدن به اهداف سازمانی در حوزه سلامت صورت گرفته است. روش بررسی: پژوهش به صورت فراترکیب و با بررسی 142 منبع انجام شد که طی مراحل فراترکیب 27 مقاله در پایگاه ها و موتورهای جستجوی ایرانداک، Science Direct، Google Scholar، Springer، IEEE و ACM در بین سال های (2000-2022) انتخاب گردید. ابتدا برای تمام عوامل استخراج شده از مطالعات پیشین، کدی در نظر گرفته شد و سپس در یک مفهوم دسته بندی شدند. برای کنترل کدها و مفاهیم استخراجی از دو کدگذار استفاده شد و شاخص موردنظر در این زمینه، شاخص هولستی بود. یافته ها: براساس تحلیل های صورت گرفته به کمک روش تحلیل محتوا، در مجموع تعداد 5 مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی شامل؛ زمینه همکاری (استخدام مبتنی بر همکاری، فرهنگ سازمانی همکاری محور، آموزش همکاری محور، ارزیابی با رویکرد همکاری، طراحی شغلی همکاری محور، تعارض منافع و ارتباطات همکاری محور)، محرک های همکاری (ادراک از عدالت، ایجاد اعتماد جهت همکاری، پاداش مبتنی بر همکاری، انگیزه مشارکت و تأمین منابع جهت همکاری)، تسهیل گر همکاری (رهبری همکاری محور، حمایت از فعالیت های همکاری محور و برخورداری از هوش هیجانی)، دستاوردهای همکاری (آثار همکاری) و همکاری مشترک (تیم سازی همکاری محور، هدف مشترک و برنامه ریزی مشترک) برای نشانگرهای مدیریت منابع انسانی همکاری محور شناسایی شدند.
شناسایی و برآورد عملکرد مزارع برنج با استفاده از تصاویر ماهوارهای و تکنیک های سنجش ازدور (مطالعه موردی: استان کندز، افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
187 - 218
حوزههای تخصصی:
بررسی سطح زیر کشت و برآورد میزان تولید محصولات کشاورزی، ازجمله برنج، تا حد زیادی می تواند باعث تأمین امنیت غذایی، تحلیل وضعیت محصولات کشاورزی و درنتیجه توسعه پایدار کشورهای درحال توسعه شود. در این پژوهش، با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل-2، به برآورد سطح زیرکشت و عملکرد برنج در استان کندز، کشور افغانستان در سال زراعی 2020 پرداخته شد. با به کارگیری سری زمانی شاخص NDVI، مراحل فنولوژی گیاه برنج به دست آمد و پارامترهای فنولوژی (SoS و EoS) با استفاده از روش حداکثر تفکیک استخراج شد. سپس برای شناسایی و تعیین سطح زیرکشت مزارع برنج از روش طبقه بندی شیءگرای مبتنی بر فنولوژی استفاده شد. در این روش از سه نوع داده میزان بازتابش باندهای انعکاسی، شاخص پوشش گیاهی NDVI و پارامترهای فنولوژی به عنوان داده های کمکی استفاده شد. برآورد عملکرد با استفاده از روش تجربی تحلیل رگرسیون بین شاخص های گیاهی سنجش ازدوری (مانند: NDVI و LAI) و داده های حاصل از برداشت زمینی انجام گرفت. برای ارزیابی صحت طبقه بندی و میزان عملکرد برآوردشده، از داده های مرجع، مانند نقاط برداشت میدانی و نقشه های پوشش اراضی سال های قبل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که روش طبقه بندی شیءگرای مبتنی بر فنولوژی با دقت کلی 5/91 درصد و ضریب کاپا 87/0، روش دقیقی برای شناسایی مزارع برنج به شمار می رود. همچنان روش تجربی مبتنی بر تحلیل رگرسیون داده های زمینی و سنجش ازدوری با ضریب تعیین 86/0 و ضریب همبستگی پیرسون برابر با 92/0 دقت بالای آن را در برآورد عملکرد مزارع برنج نشان داد. صحت عملکرد برآوردشده در این پژوهش با مقایسه عملکرد واقعی (داده های برداشت میدانی) در 27 نقطه کنترلی ارزیابی شد. برای این کار از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. این آزمون نشان داد بین عملکرد واقعی و عملکرد برآوردشده رابطه مثبت و بسیار قوی وجود دارد (000/0=P، 27=N و 929/0=R2).
برنامه ریزی توسعه گردشگری ساحلی و دریایی با بهره گیری از مدل SWOT و QSPM (مطالعه موردی: شهرستان بندر لنگه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گردشگری ساحلی و دریایی به عنوان یکی از رویکردهای مورد توجه دولت ها به منظور بهبود وضعیت گردشگری و درآمدزایی در مناطق ساحلی می باشد و کشور ایران با دارا بودن سواحل بکر و گسترده در مناطق جنوبی از پتانسیل بالایی برای توسعه این نوع گردشگری برخوردار است.هدف: هدف از تحقیق حاضر، برنامه ریزی توسعه گردشگری ساحلی و دریایی در سواحل شهرستان بندرلنگه به کمک مدل SWOT و QSPM می باشد.روش شناسی: پژوهش حاضر در زمره مطالعات کاربردی و بصورت توصیفی تحلیلی صورت گرفت، جامعه آماری شامل کنشگران حوزه گردشگری در شهرستان بندرلنگه است. به منظور جمع آوری اطلاعات برای تشکیل ماتریس SWOT، مصاحبه با مسئولین و افراد متخصص در زمینه گردشگری، مطالعه اسناد کتابخانه ای و مقالات و بازدیدهای میدانی صورت گرفت. پس از شناسایی عوامل درونی (نقاط قوت و ضعف) و عوامل بیرونی (تهدیدها و فرصت ها)، راهبردهای توسعه پایدار برای منطقه مورد مطالعه تعیین شد و اولویت بندی توسط ماتریس QSPM انجام پذیرفت.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شهرستان بندرلنگه می باشد .یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که مجموع نمرات نهایی عوامل درونی برابر با 558/2 بود که بیانگر توانایی غلبه نقاط قوت بر ضعف می باشد و مجموع نمرات نهایی عوامل بیرونی 530/2 بدست آمد بدین معنا که می توان با تکیه بر فرصت ها، نقاط ضعف و تهدیدها را تعدیل کرد. بنابراین، راهبرد تهاجی (SO) به عنوان بهترین راهبرد برای توسعه گردشگری ساحلی و دریایی انتخاب شد.نتیجه گیری: مواردی از قبیل حمایت از طرح های گردشگری و تنوع بخشیدن به آن ها، گسترش ورزش های ساحلی و آبی، توجه به جاذبه های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی سواحل، بکارگیری رویکردهای مدرن بازاریابی، حمایت از سرمایه گزاری های بخش خصوصی و دولتی، توسعه فرصت های شغلی در بخش گردشگری ساحلی و دریایی، ارائه تسهیلات و امکانات برای توسعه گردشگری در مناطق ساحلی، توجه به توریسم درمانی، توسعه زیرساخت ها، تمرکز بر رویکرد مدیریت یکپارچه سواحل، بهره مندی از چشم اندازهای زیبای ساحل و دریا و توسعه صنعت صید و پرورش آبزیان به منظور جذب گردشگران، به عنوان راهبردهایی مطلوب برای حرکت به سوی توسعه گردشگری ساحلی و دریایی در شهرستان بندرلنگه تعیین شدند.
تحلیل نقش عوامل انسانی در وقوع فرونشست با استفاده از تصاویر ماهواره ای و راداری (مطالعه موردی: شهر پیشوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
39 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف: فرونشست زمین مخاطره نامحسوسی است که بسیاری از شهرهای کشور از جمله شهر پیشوا را با چالش جدی مواجه کرده است. اهمیت موضوع فرونشست سبب شده تا در این پژوهش با استفاده از تصاویر راداری و روش سری زمانی SBAS، به ارزیابی میزان فرونشست در محدوده شهری و حاشیه شهری پیشوا در طی سال های ۲۰۲۰ تا ۲-۲۲ پرداخته شود.روش و داده: در این پژوهش به منظور دستیابی به اهداف موردنظر از تصاویر ماهواره لندست، تصاویر راداری سنتینل 1، اطلاعات مربوط به چاه های پیزومتری منطقه و اطلاعات کتابخانه ای به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. روش کار به این صورت بوده است که ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای، روند تغییرات کاربری اراضی منطقه ارزیابی شده است و سپس بر مبنای اطلاعات موجود، وضعیت افت منابع آب زیرزمینی منطقه بررسی شده است. در ادامه با استفاده روش سری زمانی SBAS، نرخ فرونشست منطقه محاسبه شده است.یافته ها: نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که منطقه مورد مطالعه در طی دوره زمانی 2 ساله (۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲) بین ۱۰۷ تا ۴۱۱ میلی متر فرونشست داشته است که بر این اساس می توان گفت که ماکزیمم فرونشست سالانه منطقه بیش از ۲۰ سانتی متر است. نتایج ارزیابی تغییرات کاربری اراضی منطقه نشان داده است که در طی دوره زمانی ۳۰ ساله (۱۹۹۱ تا ۲۰۲۱)، کاربری نواحی انسان ساخت از ۲/۲ به ۶/۹ کیلومترمربع افزایش یافته است و همچنین سطح چاه های پیزومتری منطقه با افت سالانه بیش از 1 متر مواجه شده اند.نتیجه گیری: با توجه به این که توسعه کاربری های انسان ساخت با افزایش فشار با سطح زمین همراه است و همچنین توسعه نواحی سکونتگاهی و صنعتی با افزایش استفاده از منابع آب زیرزمینی همراه است، بنابراین تغییرات کاربری های اراضی و افت منابع آب زیرزمینی در طی سال های اخیر، زمینه را برای وقوع فرونشست در منطقه فراهم آورده است.نوآوری، کاربرد نتایج: این تحقیق بر خلاف بسیاری از تحقیقات پیشین، علاوه بر برآورد نرخ فرونشست، به تحلیل عوامل مؤثر در وقوع فرونشست نیز پرداخته است. با توجه به دقت بالای روش مورد استفاده، از نتایج این تحقیق می توان جهت برنامه ریزی های مختلف عمرانی بهره گرفت.
ارزیابی تطبیقی مدل هیدرولوژیکی نیمه توزیعی با مدل یکپارچه در جهت شبیه سازی رواناب حوضه گمناب چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
39 - 22
حوزههای تخصصی:
مدل های هیدرولوژی ابزار موثری برای مدیریت منابع آب و همچنین مؤلفه های بیلان آبی از جمله کارهای پژوهشی می باشد .امروزه مدل های هیدرولوژی حوضه توسعه یافته اند، اما انتخاب مدل مناسب برای شبیه سازی یک حوضه خاص همیشه یک چالش بوده است. از این رو، انتخاب مدلی که بتواند فرآیندهای هیدرولوژیکی را در عین سادگی ساختار و با استفاده از حداقل عوامل ، به خوبی شبیه سازی کند امری ضروری می باشد که در این راستا در پژوهش حاضر رواناب ماهانه حوضه گمناب چای(کومور چایی) واقع در استان آذربایجان شرقی و در شمال غرب ایران به وسیله دو مدل AWBM و SWAT شبیه سازی شد. مدل AWBM یک مدل یکپارچه می باشد که شبیه سازی رواناب در حوزههای آبریز را با استفاده از دو متغیر بارندگی و تبخیر انجام می دهد و از طرف دیگر مدل SWAT یک مدل پیوسته و نیمه توزیعی است که شبیه سازی فرآیندهای هیدرولوژیکی را با استفاده از مشخصات فیزیکی حوضه (خاک، کاربری اراضی ، شیب ) و همچنین اطلاعات آب و هواشناسی متعددی همچون بارندگی ، دما انجام می دهد. نتایج شبیه سازی رواناب در دوره های واسنجی و اعتبارسنجی با استفاده از دو شاخص آماری ناش ساتکلیف (NSE) و ضریب تعیین R2 مورد ارزیابی قرار گرفت . با مقایسه نتایج شاخص های آماری مورد استفاده در مطالعه مشخص شد که مدل SWAT دارای نتایج بهتری در شبیه سازی رواناب ماهانه در دورههای واسنجی و اعتبارسنجی است .
مدل سازی توزیع فضائی اقامتگاه های گردشگری در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
71 - 88
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه ها مهم ترین نماینده گردشگری در شهرها هستند و موقعیت مکانی آن ها به طور قابل توجهی در انتخاب یک گردشگر تأثیرگذار است. خصیصه های فضایی اقامتگاه ها در مطالعه توزیع جغرافیایی به عنوان یک پدیده فضایی، نقش مهمی ایفا می کند. از این منظر، مدل سازی فضایی یک رویکرد قدرتمند برای درک و پیش بینی الگوهای توزیع اقامتگاه در فضای جغرافیایی است. در این پژوهش به بررسی روابط متغیر فضایی بین توزیع فضائی اقامتگاه و عوامل مؤثر بر آن در شهر یزد پرداخته شده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و مبتنی بر روش های تحلیل داده فضایی است. داده های پژوهش شامل تعداد و موقعیت جغرافیایی اقامتگاه های شهر یزد و متغیرهای تبیینی شامل کاربری زمین، شبکه راه، جاذبه ها و جمعیت می شود. ابتدا با روش های تحلیل اکتشافی، الگوهای فضایی اقامتگاه شناسایی و سپس با استفاده از رگرسیون سراسری پواسن (GPR) و رگرسیون وزنی جغرافیایی پواسن (GWPR) عوامل مؤثر در شکل گیری الگوها شناسایی و تحلیل شده اند. نتایج آزمون شاخص ANN نشان می دهد که الگوی فضایی اقامتگاه خوشه ای است. همچنین بررسی ها نشان داد که جاذبه های گردشگری، شبکه راه، فضای سبز، ایستگاه تاکسی و اتوبوس، مراکز تجاری، ادارات دولتی و غیردولتی و مناطق مسکونی، از مهم ترین عوامل مؤثر در توزیع مکانی اقامتگاه ها بوده اند. یافته ها حاکی است که مدل GWPR در برآورد اثرات متغیرهای مستقل، عملکرد بهتری دارد. این مدل نشان داد که میزان اثرگذاری متغیرهای مستقل در واحدهای فضایی مختلف یکسان نیست. برنامه ریزان شهری و گردشگری می توانند با توجه به الگوی فضایی اقامتگاه ها و عوامل مؤثر در توزیع مکانی آن ها، برنامه هایی را برای توسعه و بهینه سازی گردشگری در شهر یزد ارائه دهند
تأثیر فناوری های هوشمند گردشگری بر تجارب گردشگران، مطالعه موردی: گردشگران در موزه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
59 - 75
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فناوری های هوشمند گردشگری بر تجارب گردشگران صورت گرفته است. گردشگری صنعتی اطلاعات محور است، که توسعه فناوری های اطلاعاتی می تواند تحولات اساسی در عملکرد و ساختار این صنعت ایجاد نماید. این مطالعه به عنوان پژوهشی کاربردی - پیمایشی با ابزار پرسشنامه های استاندارد «فناوری گردشگری هوشمند» و «تجربه گردشگران» به انجام رسیده است. جامعه آماری آن شامل گردشگران موزه های شهر تهران در سال 1402 می باشند. فرضیه های تحقیق از طریق آزمون رگرسیون با کمک نرم افزار SPSS و SMART PLS در بخش استنباطی مورد آزمون قرارگرفته اند. نتایج تحلیل همبستگی میان متغیرهای فناوری گردشگری هوشمند با ارزش درک شده تجارب گردشگران با آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که متغیرهای تجربه ذهنی با ضریب 0/776، تجربه عاطفی با ضریب 0/732، تجربه رفتاری با ضریب 0/768، تجربه وجودی با ضریب 0/710 و تجربه تفریحی با ضریب 0/736 همبستگی مثبت و معناداری با متغیر فناوری گردشگری هوشمند از منظر گردشگران دارند همچنین نتایج نشان داد که فناوری هوشمند گردشگری به صورت کلی بر تجارب گردشگران با میزان اثر 0.715 اثر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این یافته ها نشان داد که از بین ویژگی های فناوری هوشمند گردشگری، اطلاعات با میزان اثر 0.298 بیشترین اثر؛ دسترسی با میزان اثر 0.292 در رتبه دوم؛ شخصی سازی با میزان 0.183 در رتبه سوم بر ارزش درک شده تجربه گردشگران مؤثر بوده اند. همچنین تعامل با تأثیر تنها بر بعد تجربه ذهنی با ضریب استاندارد 0/177 در رتبه چهارم و امنیت بدون تأثیر بر هیچ یک از ابعاد تجربه گردشگران در رتبه پنجم قرارگرفته است.
بررسی سیاست های مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی در افزایش کیفیت محیط شهری از دیدگاه شهروندان، پژوهش موردی: اراضی لشکر 64-ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه سیاست های مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی در افزایش کیفیت محیط شهری از دیدگاه شهروندان در محدوده مورد مطالعه، اراضی لشکر 64 ارومیه می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. از جنبه های نوآوری پژوهش حاضر در حوزه روش تحقیق، استفاده از مدل مایکل واکر ماتریس رضایت-اهمیت را می توان عنوان نمود. جمع آوری اطلاعات به دو صورت برداشت میدانی و اسنادی صورت پذیرفته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده است. معیارهای این پژوهش شامل پنج معیار کالبدی-فضایی(ذهنی)، کالبدی- فضایی(عینی)، فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد. جامعه آماری پژوهش ساکنین و استفاده کنندگان محدوده بلافاصل اراضی لشکر 64 ارومیه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 361 نفر برآورد شده است. پرسشنامه ها به طور تصادفی توزیع گردیده اند. پایایی پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و مقدار 76/0 مورد تایید قرار گرفته است. جهت تحلیل دیدگاه ساکنان از روش تحلیل مدل مایکل واکر ماتریس رضایت-اهمیت استفاده گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که میزان رضایت- اهمیت برای تمامی شاخص ها بیش از 2/0 است، بنابراین در تمامی شاخص ها افزایش تأکید در اولویت قرار می گیرد. شاخص های کیفیت دسترسی، کیفیت بناها، دسترسی به فضای سبز بیش ترین اهمیت و شاخص های هویت و خوانایی، اقتصاد فعال محدوده بیش ترین رضایت را کسب نموده اند. با توجه به نتایج به دست آمده میزان اهمیت زیرمعیارها در سطح خوب و میزان رضایت در سطح متوسط قرار دارد.
ارزیابی کارائی مدل های یادگیری ماشین در برآورد ارتفاع ژئوئید محلی با اندازه گیری های GPS/Leveling(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
99 - 117
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کارائی مدل های شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، سیستم استنتاج عصبی-فازی سازگار (ANFIS)، رگرسیون بردار پشتیبان (SVR) و مدل شبکه عصبی رگرسیون عمومی (GRNN) در تعیین ارتفاع ژئوئید محلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. برای انجام اینکار، مختصات ژئودتیکی 26 ایستگاه از شبکه شمال غرب ایران که ارتفاع اورتومتریک (Ho) آنها نیز با ترازیابی درجه یک توسط سازمان نقشه برداری کشور (NCC) اندازه گیری شده، مورد استفاده قرار گرفته است. در این ایستگاه ها، تفاضل ارتفاع اورتومتریک از ارتفاع نرمال (h)، به عنوان ارتفاع ژئوئید (N) در نظر گرفته شده است. بنابراین ورودی مدل های ANN، ANFIS، SVR و GRNN مختصات طول و عرض ژئودتیکی ایستگاه ها بوده و خروجی متناظر با آن، ارتفاع ژئوئید است. آموزش مدل ها با استفاده از 22 و 19 ایستگاه انجام گرفته است. به عبارت دیگر تعداد ایستگاه های آموزش متغیر بوده تا بتوان آنالیز دقیق تری از دقت مدل ها را ارائه نمود. به منظور ارزیابی دقیق تر، نتایج با ژئوئید حاصل از مدل IRG2016 که توسط سازمان نقشه برداری کشور تولید شده، مقایسه می شوند. ارزیابی های انجام گرفته نشان می دهد که در حالت 22 ایستگاه آموزش و 4 ایستگاه آزمون، RMSE مدل های ANN، ANFIS، SVR، GRNN و IRG2016 در مرحله آزمون به ترتیب برابر با 37/32، 19/83، 49/34، 53/82 و 29/65 سانتی متر شده است. اما در حالت 19 ایستگاه آموزش و 7 ایستگاه آزمون، مقادیر خطای مدل ها به ترتیب برابر با 36/63، 58/31، 39/64، 41/29 و 24/68 سانتی متر به دست آمده است. مقایسه RMSE نشان می دهد که مدل ANN با تعداد ایستگاه های آموزش کمتر، دقت بالاتری نسبت به مدل های ANFIS، SVR و GRNN ارائه می دهد. نتایج این مقاله نشان می دهد که با استفاده از مدل های ANN و ANFIS می توان ارتفاع ژئوئید را با دقت بالایی به صورت محلی برآورد کرده و مورد استفاده قرار داد.