مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
شهر ایرانی - اسلامی
حوزه های تخصصی:
ساختار و سیمای شهرهای جهان در گذر زمان و در فرآیند جهانی سازی دچار تحولات شگرفی شده اند اما میزان تغییر و تحول در هر شهر به عوامل و مؤلفه های گوناگونی بستگی دارد. در این میان شهرهای ایرانی اسلامی و عربی اسلامی طی دهه های اخیر دچار نوعی دگردیسی گردیده اند. امواج مدرنیسم و بازتاب فیزیکی آن در شهرها و سپس جریانات پست مدرنیستی اثرات بسیار مهمی بر ساخت، بافت و فونکسیون این شهرها به جای گذارده است. به بیانی دیگر مشخصه های مکانی شهرها که برخاسته از مجموعه عوامل جغرافیایی و فرهنگی و تحول یافته در بستر تاریخ است دچار استحاله شده و اثرات نامیمونی بر روابط و مناسبات شهروندان به جای گذارده اند در نتیجه شهر بی هویت، انسان های بی هویت را در خود جای داده و به این ترتیب معنا و معنویت را از فضای کالبدی شهر به دورساخته است. این مقاله با رویکردی تطبیقی و به شیوه توصیفی تحلیلی در پی کشف رمز و راز هویت زدایی از شهرهای جهان اسلام است . شیوه جمع آوری اطلاعات عموماً به روش اسنادی (کتابخانه ای) است و تئوری هدایتگر آن مبتنی بر دیالکتیک فضایی و ماتریالیسم فرهنگی می باشد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که فرآیند جهانی سازی اثرات شگرفی بر کلیه شهرهای جهان برجای می گذارد اما تحولات فیزیکی (کالبدی ) و سیمای شهرها و همچنین روابط و مناسبات اجتماعی و اقتصادی در شهرهای ایرانی- اسلامی و عربی-اسلامی به یک میزان نبوده و زمینه های جغرافیایی، تاریخی، اقتصادی و سیاسی نقش بسیار مهمی در ین ناهمگونی داشته است.
عوامل ﻣﺆثر بر ارتقای کیفیت محیط پیاده راههای شهرهای ایرانی- اسلامی (مورد مطالعه: پیاده راه میدان امام حسین (ع) و هفده شهریور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ شهرسازی ایرانی – اسلامی مولفه های وحدت، تعادل، توازن، زیبایی، همزیستی انسان با طبیعت و توسعه پایدار شهری همواره مورد توجه بوده است. یکی از ویژگی ها و اهداف شهر آرمانی ایرانی _ اسلامی حضور انسان و تعاملات اجتماعی فرهنگی آن در محیط های شهری از جمله پیاده راههای شهری بوده که نقش مهمی در سرزندگی شهرها داشته است. پژوهش حاضر در پی دستیابی به چگونگی ساماندهی کاربری های محور پیاده راه میدان امام حسین (ع) و هفده شهریور به منظور ارتقای کیفیت محیط شهری است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری 442 نفر از کسبه شاغل محدوده پیاده راه است. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی با بهره گیری از فن ترکیبی SWOT و AHP است. یافته های پژوهش با توجه به ماتریس به دست آمده نشان می دهد که در حال حاضر وجود کاربری های خاص از جمله مسجد امام حسین (ع)، ساختمان شهرداری منطقه 12 و بافت تاریخی با وزن 178/0 و موقعیت اقتصادی شامل بازارچه های واقع در حواشی میدان امام حسین (ع) و بازارچه شهرستانی در محدوده با وزن 166/0 به رونق پیاده راه کمک می کنند، اما کاربری های فوق نمی توانند پویایی کل فضای پیاده سازی را منجر شوند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل اقتصادی، حمل و نقل و دسترسی و توسعه فعالیت های اجتماعی _ فرهنگی به عنوان مهم ترین عوامل ﻣﺆثر در رونق پیاده راه مورد مطالعه می باشند. مهم ترین استراتژی ارتقای کیفیت عملکردی پیاده راه، توجه به نقش اقتصادی و در مراحل بعد نحوه دسترسی و نقش اجتماعی آن است؛ بنابراین جهت پویایی فضای پیاده راه باید به تجمیع و ترکیب بعضی از کاربری ها و تغییر آنها به کاربری های تجاری و خدماتی جاذب سفر ازجمله کاربری های فرهنگی، آموزشی، اداری، گردشگری، رفاهی و غیره پرداخته شود.
تحلیلی تاریخی بر عناصر و ساختار کالبدی فضایی شهرهای ایرانی - اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در سیر تاریخی اسلام گرایی، شهرهای بزرگی شکل گرفتند که در کنار آن ها شمار شهرهای کوچک و متوسط نیز افزایش یافت که در عین همسانی با سایر شهرها، ویژگی های منحصربه فردی را از لحاظ کالبدی نمایان کردند. ساخت، بافت و بناهای شهری؛ همچون: مسجد، بازار، مدرسه، کاروان سرا، سقاخانه، در شهر اسلامی هر کدام نمادی از مفاهیم، ارزش ها و تجلی بسیاری از مفاهیم اسلامی می باشند. تحقیق حاضر، با روش توصیفی - تحلیلی در قالب مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، ضمن اشاره به ویژگی ها و ساخت کالبدی شهرهای ایرانی - اسلامی، به بررسی و تحلیل عوامل ایجاد و تکوین شهرهای ایرانی اسلامی در ابعاد کالبدی فضایی می پردازد. بررسی ها نشان می دهد که عناصر کالبدی شهرهای ایرانی - اسلامی به لحاظ تاریخی، به ارزش ها و اعتقادات فرهنگی که ریشه در احکام اسلامی داشته است، بستگی دارند؛ به طوری که این عناصر، ساختار کالبدی و جنبه های گوناگون زندگی مسلمانان را تحت تأثیر قرار داده است.
همگام سازی شهر اسلامی با چارچوب های مدیریت شهری الکترونیک در فضای شهر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
97 - 111
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز انگاره ها و پارادایم های گوناگونی مطرح شده است که هر یک به نحوه بر شهرها و به ویژه اقتصاد آن ها تأثیرگذار است. یکی از این انگاره ها شهر اسلامی می باشد. شهر اسلامی به راحتی می تواند با عملکردهای جدید و استانداردهای زندگی تطبیق پیدا کند و همخوانی خود را با محیط طبیعی، مذهبی و اجتماعی- فرهنگی ما حفظ کند. این عامل باعث شده تا شهر اسلامی همچنان برای نیازهای شهری حال حاضر جامعه ما مناسب و زیست پذیر باشد. این پژوهش باهدف شناسایی و تطبیق ملاک های و معیارهای شهر اسلامی و عوامل مؤثر بر ایجاد شهر الکترونیک درصدد اجرا و همگام سازی اصول دولت الکترونیک در شهر اسلامی با تأکید بر اقتصاد شهری می باشد. رویکرد حاکم بر فضای پژوهش توصیفی و تحلیلی است، که برای تدوین چارچوب نظری تحقیق و مروری بر تحقیقات پیشین، از روش کتابخانه ای (اسنادی) بهره گرفته شد. در این راستا در گام نخست ملاک ها و شاخصه های شهر اسلامی استخراج گردید، و از طرف دیگر عوامل مؤثر بر ایجاد شهر الکترونیک استخراج و به جهت ارائه راهکارها و جهت دهی به این فرایند همگام سازی با استفاده از مدل رتبه بندیDEMATEL Fuzzy اقدام به رتبه بندی این عوامل مؤثر در ایجاد دولت الکترونیک شد. در راستای انجام مقایسه های زوجی بین شاخص ها در مدل DEMATEL از دیدگاه 30 کارشناس و مدیر در زمینه فناوری اطلاعات استفاده شده است. درنهایت با توجه به این ملاک ها و معیارهای استخراج شده فرصت های پیش روی شهر اسلامی الکترونیک مطرح شده و در پایان در جهت اجرای این مهم پیشنهادهایی ارائه شد. بر ابن اساس، تعلیم و تربیت نیروی متخصص در زمینه فناوری اطلاعات و درعین حال آگاه به اصول و ضوابط شهر اسلامی و دین مبین اسلام، فعال کردن روح مدیریت و اقتصاد اسلامی در بین مدیران شهری، ایجاد پلیس الکترونیک و تدابیری خاص در جهت ایجاد امنیت در فضای الکترونیکی ضروری می باشد.
بازشناسی شاخص های شکل دهنده نظم اجتماعی و فرهنگی در شهر ایرانی _ اسلامی (مقایسه تطبیقی بازار تاریخی تبریز و پاساژهای پیرامون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شهر ایرانی_اسلامی، نظم اجتماعی و فرهنگی یا برگرفته از اصول و تعالیم دین مبین اسلام بوده یا هماهنگ با تعالیم اسلامی بوده که در زندگی روزمره مسلمانان جاری می باشند بطوریکه رعایت این اصول و حقوق در شهر اسلامی به عنوان جزئی از عقاید و حقوق مسلم برای مسلمانان پذیرفته می شود. مهمترین قاعده تنظیم کننده روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در شهر اسلامی نظم اجتماعی همان قوانین و احکام شریعت که به رفتارها، تعاملات و امورات مسلمانان در شهر اسلامی نظم می بخشد. این مقاله که با هدف تبیین اصول، مبانی و ویژگیهای نظم اجتماعی در شهر اسلامی و با استفاده از روش تحقیق تحلیل کیفی محتوای متون در بخش نظری و روش تحقیق پیمایشی در مطالعه موردی انجام شده است که از طریق توزیع 750 پرسشنامه میان کسبه و بازاریان با گویه های مربوط به نظم اجتماعی و استفاده از طیف لیکرت به مقایسه تطبیقی بازار تاریخی و پاساژهای پیرامون آن پرداخته است. یافته های بخش نمونه موردی نشان می دهد که گویه های مربوط به نظم اجتماعی از دیدگاه کسبه و بازاریان و مراجعین بازار تاریخی نسبت به پاساژهای پیرامون آن از امتیاز بیشتری برخوردار می باشد.
بازآفرینی مفهوم محله در شهرهای ایرانی- اسلامی برپایه اصول نوشهرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
3 - 12
حوزه های تخصصی:
درشهرهای سنتی، نواحی مسکونی به محله های مختلف تقسیم می شدند و افراد با علایق مشابه در محله های خود برای تأمین راحتی، حمایت و امنیت بیشتر گرد هم می آمدند. دردوران معاصر، با رواج یافتن اقدامات شهرسازی جدید، محلات تازه تاسیس شهری با بی توجهی به ماهیت محلات سنتی و تسلط ماشین بر انسان مفهومی کاملا غریب و بی معنا پیدا کرده اند و تنها در حد یک واحد تقسیمات شهری بکار گرفته می شوند. از طرفی با توجه به اینکه محلات شهرهای اسلامی، روزگاری محل تبلور پویایی اجتماعی و اقتصادی در حیات شهری بوده اند و اکنون به سبب عدم معاصرسازی کالبد و فعالیتهای موجود، با آسیب های متعددی روبرو شده اند؛ نیاز به بازآفرینی مفهوم محله امری ضروری تلقی می گردد. به همین دلیل بکارگیری اندیشه های مکتب اصفهان به عنوان نماد شهرسازی بومی از یک سو و اصول نوشهرگرایی به عنوان نمادی از نظریه های معاصر از سویی دیگر می تواند در راستای اهداف توسعه ی پایدار همبستگی محله ای گذشته را به محلات امروزی بازگردانده و درعین حال پاسخگوی نیازهای کنونی ساکنین باشد. پژوهش حاضر به دنبال معاصر سازی و بازآفرینی ارزش های گذشته محلات شهری در پاسخ به عدم کارایی کاربری ها و زیرساختهای توسعه های جدید شهری است تا بتواند به اهداف مورد نظر یعنی احیاء ساختار کالبدی، تقویت هویت فضایی- کالبدی و جذب ساکنین دست یابد این امر بدون باززنده سازی کالبدی و عملکردی محله محقق نخواهد شد. به همین منظور، برای بهره بردن از نتایج تحقیقات جهانی و داخلی، با روش اسنادی به جمع آوری اطلاعات اولیه پرداخته و از طریق مشاهده و استفاده از منابع کتابخانه ای مولفه های مهم و اصلی تشکیل دهنده ی محله در شهر ایرانی- اسلامی و تئوری های معاصر به لحاظ کالبدی شناسایی شده و در نهایت با توجه به همسو بودن اصول و قواعد دو جریان نوشهرگرایی و مکتب اصفهان و تمایز های اندک آنها، می توان به محله ای دست یافت که با باززنده سازی ارزش های گذشته، هویت ایرانی- اسلامی خود را حفظ کرده و در عین حال ویژگی های محلات معاصر، متناسب با نیازهای ساکنین را در خود جای دهد. معیارهایی همچون پیوستگی فضایی، تنوع فضایی، سلسله مراتب و محله محوری از مواردی است که می تواند محله ای با هویت ایرانی- اسلامی را به تصویر کشیده و بر پایه نوشهرگرایی مواردی نظیر : سرزندگی، ایمنی،حس تعلق، نظارت ناخودآگاه و امنیت نیز در محلات فراهم گردد. درشهرهای سنتی، نواحی مسکونی به محله های مختلف تقسیم می شدند و افراد با علایق مشابه در محله های خود برای تأمین راحتی، حمایت و امنیت بیشتر گرد هم می آمدند. دردوران معاصر، با رواج یافتن اقدامات شهرسازی جدید، محلات تازه تاسیس شهری با بی توجهی به ماهیت محلات سنتی و تسلط ماشین بر انسان مفهومی کاملا غریب و بی معنا پیدا کرده اند و تنها در حد یک واحد تقسیمات شهری بکار گرفته می شوند. از طرفی با توجه به اینکه محلات شهرهای اسلامی، روزگاری محل تبلور پویایی اجتماعی و اقتصادی در حیات شهری بوده اند و اکنون به سبب عدم معاصرسازی کالبد و فعالیتهای موجود، با آسیب های متعددی روبرو شده اند؛ نیاز به بازآفرینی مفهوم محله امری ضروری تلقی می گردد. به همین دلیل بکارگیری اندیشه های مکتب اصفهان به عنوان نماد شهرسازی بومی از یک سو و اصول نوشهرگرایی به عنوان نمادی از نظریه های معاصر از سویی دیگر می تواند در راستای اهداف توسعه ی پایدار همبستگی محله ای گذشته را به محلات امروزی بازگردانده و درعین حال پاسخگوی نیازهای کنونی ساکنین باشد. پژوهش حاضر به دنبال معاصر سازی و بازآفرینی ارزش های گذشته محلات شهری در پاسخ به عدم کارایی کاربری ها و زیرساختهای توسعه های جدید شهری است تا بتواند به اهداف مورد نظر یعنی احیاء ساختار کالبدی، تقویت هویت فضایی- کالبدی و جذب ساکنین دست یابد این امر بدون باززنده سازی کالبدی و عملکردی محله محقق نخواهد شد. به همین منظور، برای بهره بردن از نتایج تحقیقات جهانی و داخلی، با روش اسنادی به جمع آوری اطلاعات اولیه پرداخته و از طریق مشاهده و استفاده از منابع کتابخانه ای مولفه های مهم و اصلی تشکیل دهنده ی محله در شهر ایرانی- اسلامی و تئوری های معاصر به لحاظ کالبدی شناسایی شده و در نهایت با توجه به همسو بودن اصول و قواعد دو جریان نوشهرگرایی و مکتب اصفهان و تمایز های اندک آنها، می توان به محله ای دست یافت که با باززنده سازی ارزش های گذشته، هویت ایرانی- اسلامی خود را حفظ کرده و در عین حال ویژگی های محلات معاصر، متناسب با نیازهای ساکنین را در خود جای دهد. معیارهایی همچون پیوستگی فضایی، تنوع فضایی، سلسله مراتب و محله محوری از مواردی است که می تواند محله ای با هویت ایرانی- اسلامی را به تصویر کشیده و بر پایه نوشهرگرایی مواردی نظیر : سرزندگی، ایمنی،حس تعلق، نظارت ناخودآگاه و امنیت نیز در محلات فراهم گردد.
باز آفرینی محلات شهر زنجان در تطبیق با شاخصه های شهر ایرانی اسلامی (نمونه موردی محلات حسینیه و نایب آقا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
333 - 349
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری در راستای احیای بافت ها و بناهای تاریخی با تاکید بر حفظ ارزش های فرهنگی و حفاظت از ثروت های بومی می تواند علاوه بر حفظ و تقویت استخوان بندی اصلی شهر، موجب رشد اقتصادی و توسعه شهری گردد و گروه های اقتصادی مناسبی را برای ارتقاء درآمدهای شهری ایجاد کند. از سوی دیگر شهر ایرانی- اسلامی واقعیتی است که وجود دارد و لازم است ضوابط و مقررات آن با توجه به صفات، ارزش ها و زبان طراحی آن تدوین و مشخص گردد. در این پژوهش که یک تحقیق کاربردی است و مبتنی بر مطالعات اسنادی، روش پیمایشی- توصیفی می باشد، تلاش شده است ضمن تبیین معیارها و شاخص های شهر ایرانی- اسلامی به بررسی وضع موجود در محلات حسینیه و نایب آقا در شهر زنجان پرداخته شود. عوامل دخیل در بازآفرینی شهری که مطابق با شاخص های شهر ایرانی– اسلامی است مشخص شده و به دنبال آن معیارهایی برای بازآفرینی محلات تاریخی ارائه شده که با رعایت آنها محلات هدف بازآفرینی انطباق پذیری بیشتری با اصول شهر ایرانی– اسلامی خواهد داشت. یافته های پژوهش حاکی از این است که در محدوده مورد مطالعه، حفظ برج و باروی تاریخی شهر و تکیه حسینیه به عنوان اصول اصلی شهر ایرانی– اسلامی بایستی در اولویت طرح قرار گیرد. بنابراین شناخت دقیق شاخص های شهر ایرانی اسلامی گامی مهم در بازآفرینی الگوی شهر است. اهداف پژوهش: 1.آشنایی با اصول معماری شهرهای ایرانی و اسلامی. 2.یافتن معیارهای مطلوب برای بازآفرینی محلات تاریخی با تکیه بر اصول شهرهای ایرانی – اسلامی. سؤالات پژوهش: 1.معیارها و شاخص های شهر ایرانی- اسلامی کدم اند ؟ 2.آیا در بازآفرینی های شهری می توان الگوی شهرهای ایرانی- اسلامی را به عنوان را الگوی طراحی انتخاب کرد؟
ارائه چارچوبی جهت مدل سازی و ارزیابی کمِی میزان سازگاری الگوی شکل شهری با شاخص ها و مؤلفه های کیفی شهر ایرانی- اسلامی به کمک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
127 - 144
حوزه های تخصصی:
شکل گیری شهر ایرانی-اسلامی بر اصول و ارزش هایی استوار است که همواره در برنامه ریزی و طراحی محیط زندگی مسلمانان اهمیت بسزایی دارد و بر روابط انسان با محیط و با سایر همنوعان خویش تأثیرگذار است. در این راستا، تبعیت شهر از اصول و قواعدی در راستای برآوردن نیازهای انسان و خدمت رسانی به او، یک مسئله ی ضروریست. از این رو، توجه به اصول شهرسازی و معماری در راستای تحقق شهر ایرانی-اسلامی نقشی پررنگ می یابد. در طول سالیان گذشته توسعه مفهوم شهرهای ایرانی-اسلامی موجب شکل گیری ادبیات جدیدی در برنامه ریزی و طراحی شهری کشور شده است که عموماً به ذکر شاخص های کیفی بسنده کرده اند، لیکن آنچه به عنوان حلقه مفقوده مطرح میباشد، ارائه ی شاخص های کمّی جهت ارزیابی مؤلفه های کیفی شهر ایرانی-اسلامی است. در این زمینه سامانه اطلاعات جغرافیایی به علت دارا بودن قابلیت تجزیه و تحلیل بالا در حل مسائل پیچیده و مکانی، می تواند به عنوان ابزاری در جهت غلبه بر این محدودیت مورد استفاده قرار گیرد. لذا در این پژوهش چارچوبی جهت مدل سازی و ارزیابی کمی میزان سازگاری الگوی شکل شهری با شاخص ها و مؤلفه های کیفی شهر ایرانی-اسلامی به کمک GIS ارائه گردیده است. در روش پیشنهادی، شاخص های عدالت فضایی، عدالت اجتماعی، توجه به مقیاس انسانی و انسانگرایی و تأمین دسترسی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مدل ارائه شده برای چهار ناحیه مرکزی شهر بجنورد، پیاده سازی و اجرا گردید. نتایج بدست آمده حاکی از توانایی مُدل پیشنهادی در ارائه شاخص هایی قابل اندازه گیری و مدیریت پذیر و همچنین شناسایی محدودیت ها و توانایی های هر ناحیه در رابطه با هر کدام از شاخص های ارائه شده، می باشد. مُدل پیشنهادی، گامی به جلو در راستای پیاده سازی بهتر مفهوم شهر ایرانی-اسلامی است و می تواند به عنوان ابزاری مناسب در اختیار تصمیم گیران، برنامه ریزان و طراحان شهری قرار گیرد.
بررسی ارتباط عناصر شهر ایرانی اسلامی با ساختار کالبدی بافت های تاریخی (مطالعه موردی: بافت تاریخی بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای کهن ایرانی – اسلامی با برقراری پیوند کالبدی و فضایی میان مولفه های اقتصادی، اجتماعی، اداری، فرهنگی و زیست محیطی، نظامی یکپارچه و پایدار را تشکیل داده اند. از جمله این ویژگیها می توان به انسجام شهری، رعایت سلسله مراتب، تقسیم بندی فضاها، ساختار گروهی و اجتماعی محله ها ، انسجام کالبدی و فضایی بازار و مسجد جامع بایکدیگر اشاره کرد. بافت تاریخی بیرجند با قدمت طولانی به عنوان نمادی از شهری ایرانی- اسلامی نیز ازاین قاعده مستثنی نیست. از همین رو تحقیق حاضر باهدف بررسی ارتباط عناصر شهر ایرانی – اسلامی مانند انسان محوری، امنیت، اصل سلسله مراتب، طبیعت گرایی و حد و حریم با ساختار کالبدی بافت های تاریخی به مطالعه این ارتباط در بافت تاریخی بیرجند پرداخته است. نوع تحقیق حاضر از نوع تحلیلی - تفسیری و داده های مورد استفاده اطاعات موجوددر زمینه ویژگیهای شهر ایرانی- اسلامی مستخرج در کتب و نوشتارهای تاریخی و نقشه وضع موجود بافت تاریخی بیرجند است که در نرم افزارGIS ARCترسیم شده و نتایج حاصل از این مقایسه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان داد که براساس ارتباط بین ویژگیهای تاریخی و فرهنگی بافت با عنصر محله محوری، ارتباط عناصر جغرافیایی بافت با عنصر طبیعت گرایی، کارکرد مذهبی بافت با عنصر انسان محوری هم راستا و منطبق بر الگوی ایرانی- اسلامی بوده است. اما بر مبنای اصل سلسله مراتب و پیوستگی محلی به جهت احداث خیابانهای جدید و از بین رفتن ارتباط بین کوچه ها و همچنین تغییرات در نوع ساختمان بافت دچار تغییرات شده و از الگوی شهر ایرانی- اسلامی فاصله گرفته است.
بازشناسی اَرسن شهری به عنوان الگویی برای مراکز شهر ایرانی_اسلامی با مرکزیت فضاهای مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۸۸)
129-108
حوزه های تخصصی:
اَرسن شهری، الگویی ایرانی_اسلامی است که در دوره های گذشته در مراکز محله و شهر شکل می گرفت. ترکیب کاربری های گوناگون در کنار یکدیگر مجموعهای متنوع از عملکردهای محلی یا شهری را پدید می آورد که نیازهای بسیاری از شهروندان را یک جا تامین می نمود. این عملکردها شامل بازار، بازارچه، مسجد، دارالشفاء، کتابخانه و مدرسه علمیه، نمونه هایی از این اجزاء اَرسن شهری هستند که اغلب پیرامون، فضایی مذهبی مانند مسجد یا امام زاده احداث می شده اند و بدین وسیله علاوه بر تامین نیازمندی های روزمره، بین زندگی مراجعین با فضایی معنوی و معنویت پیوند حاصل می شد. از این رو، مقاله حاضر با هدف تبیین جایگاه اَرسن شهری به عنوان الگویی در توسعه شهر ایرانی_اسلامی با تاکید بر مرکزیت فضاهای عبادی و مذهبی است که در بخش نظری با روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوای متون و استدلال منطقی و در بخش نمونه موردی با روش پیمایش میدانی انجام می شود. ارسن شهری الگویی کارآمد برای مرکز شهری ایرانی_اسلامی و قابل استفاده در برنامه ریزی و طراحی مجدد شهرهای ایرانی-اسلامی است. ارسن های شهری در سنت معماری و شهرسازی ایرانی_اسلامی دارای گونه ها و کارکردهای متنوعی است که عبارتند از: ارسن مذهبی، ارسن خدماتی، ارسن درمانی، ارسن ورزشی، ارسن تجاری، ارسن فرهنگی و آموزشی. ارسن شهری دارای ویژگی ها و معیارهای طراحی و برنامه ریزی شهری است که عبارتند از: برخورداری از معنا و هویت برگفته از کانون مذهبی و عبادی، تنوع و سازگاری کارکردی، پیاده مداری، تعادل توده و فضا با حیاط های مرکزی، خط آسمان متعادل و متنوع، سلسله مراتب فضایی و دسترسی.
تجلی شهر ایرانی - اسلامی در آراء سیاسی و اقدامات شهرسازی خواجه نظام الملک طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
شهرهای کنونی به دلیل پیچیده تر شدن زندگی شهری، با مسائل بسیاری مواجه شده است. مسائلی که تنها با تکیه بر اندیشه های معاصر و غربی قابلیت پاسخگویی ندارد، بنابراین تدوین مبانی نظری برگرفته از اندیشه های اسلامی و ایرانی بسیار مهم هستند. یکی از مهم ترین منابعی که می تواند یاریگر پژوهشگران جهت تحقیق در مورد تفکرات ایرانی-اسلامی باشد، تحلیل آثار و نگرش های متفکرین مسلمان است. خواجه نظام الملک طوسی، یکی از مقتدرترین نخبگان عرصه سیاسی و وزیر دربار سلجوقیان بود. اندیشه های وی در کتاب سیاست نامه (سیرالملوک)، راهگشای مسائل در ابعاد مختلف زندگی شهری است. هدف پژوهش حاضر واکاوی اندیشه های خواجه نظام الملک برای تفسیر شهر ایرانی-اسلامی می باشد. لذا با استفاده از روش تحلیل محتوا و متن و به صورت اکتشافی-توصیفی، با بهره گیری از اسناد و منابع کتابخانه ای، دیدگاه های وی در ابعاد مختلف کالبدی، سیاسی-مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی تفسیر می گردد. یافته ها نشان می دهد شهر ایرانی-اسلامی به زعم وی شهری آباد، امن، عادل، مقتدر، مولد و شهر علم است.
شهر و ساختار آن از منظر ابوعلی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش مسائل و مشکلات پیچیده شهری، ضرورت توجه به راه حل های مرتبط با شهرهای ایرانی-اسلامی و منطبق با زمینه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و کالبدی آشکار گشته است. در این میان، بررسی آراء و اندیشه های متفکران مسلمان می تواند راهگشای مسائل پیچیده موجود در شهرها باشد. حکیم ابوعلی سینا به عنوان یک اندیشمند بزرگ در جهان اسلام، در بسیاری جهات به تولید و بسط اندیشه های شهری کمک کرده است که در این بین، بیان مفهوم مدینه عادله به عنوان نقطه عطفی در نظریات مرتبط با مسائل شهری و شهرسازی وی مطرح می باشد. این پژوهش با هدف بررسی نظریات ابوعلی سینا در حوزه مسائل شهری و شهرنشینی، شناسایی ویژگی های یک شهر مطلوب و نیز ابعاد مرتبط با زندگی اجتماعی انسان ها در نظام شهری، به تبیین ابعاد و روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و کالبدی جامعه شهری مورد نظر خود می پردازد. روش تحقیق در پژوهش حاضر تلفیقی از روش های تحلیل محتوا، قیاسی- توصیفی و نیز تحلیل علّی و فرا تحلیل می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد وجود یک جامعه شهری سالم، مستلزم توجه به کلیه ابعاد و روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و کالبدی می باشد؛ به طوری که نظام های یاد شده به عنوان یک کل وحدت بخش، مرتبط بوده و بر یکدیگر تاثیر گذار می باشند.
بازشناسی آیندهِ مراکز خرید از منظر هویت شهر ایرانی-اسلامی بارویکرد تحلیل ساختاری و سناریونگاری (مطالعه موردی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
163 - 178
حوزه های تخصصی:
تغییر شکل فضاهای سنتی خرید از بازار و خیابان به ساخت و ساز بی رویه مراکز خرید، باعث شده تا «مال سازی» تبدیل به رویکرد غالب مدیریت شهری شود. انواع فضاهای خرید، بی آن که شناخت جامعی نسبت به فلسفه شکل گیری و گونه شناسی آنها وجود داشته باشد در حال تسخیر شهر هستند. از روی بررسی آینده این شیوه توسعه مراکز خرید در شهرهای امروزین ضرورتی غیرقابل انکار است. با توجه به این مهم، در مقاله حاضر آینده مراکز خرید از منظر هویت شهرهای ایرانی-اسلامی بررسی شده است. در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد استدلال منطقی (فرهنگی-گفتمانی) و رویکرد تحلیل ساختاری به صورت توأمان، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و دو پرسشنامه (در جهت تدقیق مدل مفهومی و ارزیابی پایایی و روایی آن (25نفر) و همچنین استفاده از تکنیک تحلیل ساختاری(15نفر)) و مصاحبه (در جهت سناریو نویسی(5 نفر)) استفاده شده است. با توجه به بررسی های انجام شده و مدل مفهومی پژوهش، متغیرهای مطلوبیت مراکز خرید از منظر هویت شهرهای ایرانی-اسلامی مشتمل بر بیست و دو (22) متغیر در قالب شش (6) مولفه می باشد. نتایج حاصل از مقاله حاضر نشان دهنده جهتگیری بالای سناریو ادامه وضع موجود به سمت سناریو پادآرمان شهری است. این امر حاکی از بی توجهی به بستر و زمینه شهرها در توسعه مراکز خرید در لایه های مدیریت و تصمیم ساز شهر است. توجه به نکات مطروحه در الگوهای شهر ایرانی-اسلامی می تواند مسیری آگاهانه از توسعه در پیش روی متخصصان و برنامه ریزان شهر قرار دهد.