
مقالات
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با توجه به افزایش جمعیت شهری و رشد افسارگسیخته شهرنشینی و شهرگرایی، تلاش های بسیاری برای ایجاد شهرهای زیست پذیر با تأکید بر جایگاه فضاهای باز عمومی پایدار صورت گرفته است. خیابان ها یکی از مهم ترین اجزای فضاهای عمومی هستند که در سال های اخیر توجه ویژه ای به طراحی و برنامه ریزی این فضاها معطوف گردیده است. یکی از اصول مهم شهرهای زیست پذیر، توجه خاص به مباحث مربوط به حوزه اجتماعی آن ها است که خیابان های شهری با توجه به جایگاهشان می توانند فضاهای ایده آلی را برای افزایش تعاملات اجتماعی و توسعه پایداری اجتماعی فراهم نمایند. در دو دهه گذشته رویکرد خیابان های کامل بر پایه طراحی خیابان های پایدار در جهان مطرح گردیده است که نگاهی جدید در طراحی و برنامه ریزی را برای خیابان ها ارائه می نماید. در این راستا، هدف اصلی مقاله حاضر، شناسایی شاخص های تأثیرگذار بر توسعه پایدار اجتماعی در خیابان های شهری با تأکید بر رویکرد خیابان های کامل است. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش در قالب پارادایم تفسیری، از میان روش های تحقیق کیفی بر پایه روش مرور دامنه ای آرکسی و اومالی است. در این پژوهش تلاش شده است با بررسی دقیق مطالعات موجود بر پایه روش مرور دامنه ای به سؤالات مطرح شده پاسخ داده شود. درنهایت با توجه به نتایج کسب شده، می توان شاخص های شناسایی شده را در گروه هایی شامل شاخص های کالبدی، ایمنی و امنیت، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دسته بندی نمود. با توجه به شاخص های شناسایی شده پیشنهاد هایی برای تقویت توسعه پایدار اجتماعی در خیابان های شهری با تأکید بر رویکرد خیابان های کامل ارائه شده است.
بررسی ترجیحات زنان در فضای عمومی مجتمع های مسکونی محصور - مطالعه موردی مجتمع مسکونی آتی ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی نیازها و ترجیحات زنان در فضای عمومی مجتمع های مسکونی می پردازد. به دلیل اینکه نوع و گسترش فعالیت های بیرونی در محیط های ساخته شده به میزان بسیار زیادی تحت تأثیر برنامه ریزی فیزیکی و کالبدی قرار دارد، بررسی مفهوم سبک زندگی به عنوان مجموعه ای جامع از کارکردها و واقعیت های زندگی مردم می تواند منجر به شناخت نیازها و خواسته های بهتر ساکنان در برنامه ریزی فضایی محیط های مسکونی شود. با توجه به این موضوع که زنان نیمی از جمعیت هر جامعه ای را تشکیل می دهند و بخش عمده ای از کارکردهای خانواده را ب ر عهده دارند، درنظرگرفتن ترجیحات و نیازهای آنان در شکل گیری محیط های مسکونی می تواند به سلامت جسمی، روانی و کیفیت زندگی آنان کمک کند. بااین حال بررسی رفتارهای مسکن مبتنی بر سبک زندگی زنان در ادبیات موضوع به ندرت مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش شناسایی نیازهای کلی از طریق کشف نیازهای فردی زنان بوده و ازآنجایی که نقطه شروع این پژوهش بررسی نیازهای فردی است مطالعه خودمردم نگاری به عنوان روش تحقیق انتخابی در پاسخ دهی به چیستی الگوی فعالیت زنان و شناخت ترجیحات آنان در محیط مسکونی در نظر گرفته شد و به منظور سازمان دهی داده های کیفی و تجزیه و تحلیل متن گزارش ها از تکنیک کدگذاری با روش تحلیل تماتیک استفاده شد. نتایج بر اساس تجزیه وتحلیل گزارش های ارائه شده، نشان می دهد سبک زندگی زنان در فضای عمومی مجتمع های مسکونی چندوجهی بوده و با توجه به ارتباط با خود، دیگران، محیط طبیعی، محیط کالبدی و در زمان بندی شخصی افراد شناسایی می شود. این مضامین الزامات مربوط به نیازها و ترجیحات مبتنی بر سبک زندگی را توصیف می کنند و حاکی از آن است که برخی از نیازمندی ها جنبه عمومی تر داشته و برخی دیگر نیازمندی های منحصربه فرد زنان را شامل می شود که می بایست در زمان طراحی و اجرای محیط های مسکونی آینده در نظر گرفته شوند.
بازخوانی معماری نوگرای ایران از منظر نشانه شناسی پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم معماری برقراری ارتباط معنامند بین اثر و مخاطب است و نشانه شناسی یکی از راه های خوانش و خلق معنا در آثار معماری است. در دهه های چهل و پنجاه شمسی در معماری ایران آثاری با تلفیق معماری سنتی ایران و مدرن خلق شده اند که جزء آثار موفق معماری معاصر ایران محسوب می شوند. ناکامی معماری معاصر ایران در طراحی یادمان ها و ارتباط معنامند با مخاطب، ضرورت بررسی دلایل موفقیت آثار این دوره معماری را ایجاب می کند تا بتوان در این بازخوانی به راهکارهایی برای طراحی دست یافت. یکی از راه های خوانش معنا در آثار معماری نشانه شناسی است. لذا هدف از این پژوهش خوانش نشانه های موجود در این بناها و پاسخ به این پرسش هاست: در این معماری از منظر نشانه شناسی چه نوع نشانه هایی به کاررفته است؟ کدام یک از این نشانه ها کاربرد بیشتری داشته اند؟ چه ارتباطی بین استفاده از نشانه ها و عملکرد بنا وجود دارد؟ در این پژوهش از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای جهت گردآوری اطلاعات و از روش دلفی برای اعتبارسنجی نشانه های به دست آمده استفاده گردید. سپس از روش مشاهده میدانی و مطالعات اسنادی برای بررسی نشانه ها در آثار معماری استفاده شده است. بدین منظور نمایه ها، شمایل ها و نمادهای به کاررفته در آثار معماری سبک معماری نوگرای ایران با استفاده از نشانه شناسی پیرس موردبررسی قرار گرفت و داده ها با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی تحلیل شد. نتیجه آن که در معماری نوگرای ایران به وفور از نشانه ها استفاده شده است. در طراحی نمونه های موردی از نشانه شمایلی تصویری یا همان استعارات تاریخی بیشترین استفاده شده است که عمدتاً استعارات محسوس و برداشت انتزاعی از فرم ها، سبک ها و عناصر معماری گذشته ایران است. در میان عملکردهای بررسی شده، بناهای یادمانی (آرامگاهی و غیر آرامگاهی) بیش از سایر آثار از نشانه ها استفاده کرده اند.
مروری بر شیشه ی پنجره های ساختمان با عملکرد بالا در انتقال حرارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیشه ها یکی از شاخص های مهم بهره وری انرژی یک ساختمان هستند و از دهه های گذشته تاکنون تحقیقات گسترده ای روی آن ها انجام شده است. نورگیرها، پنجره ها و سطوح شیشه دار با طراحی ضعیف می توانند محیطی ناخوشایند ایجاد کنند. در حال حاضر انواع شیشه های متنوع با کارایی های مختلف مورداستفاده قرار می گیرد. ویژگی های فیزیکی شیشه بر کیفیت نور روز، ویژگی های حرارتی و پتانسیل صرفه جویی در انرژی تأثیر می گذارد. این مقاله عملکرد فن آوری های مختلف شیشه ی پنجره را بررسی می کند و ویژگی های فیزیکی شیشه ی پنجره های ایستا و فناوری های پنجره های پویا و پیشرفته را پوشش می دهد. در این مقاله، ما رابطه ی بین پارامترهای فیزیکی و نوری انواع مختلف پنجره ها و مقدار انتقال حرارت آن را موردبحث قرار می دهیم. علاوه بر این، این مقاله همچنین طیف گسترده ای از اطلاعات، ازجمله تحقیقات جدید در فناوری های شیشه ی پنجره را در اختیار خوانندگان قرار می دهد. این بررسی بر این رابطه کلی در مرحله ی طراحی تأکید می کند تا طراحان در انتخاب محصول دید گسترده تری داشته باشند، همچنین دانش کافی برای اطمینان از مزایای مختلف دیگر برای بهبود آسایش، کاهش بار سیستم های تأسیسات و بهبود عملکرد انرژی را به دست بیاورند. پژوهشگران در میان نتایج اصلی دریافتند که اگرچه پیشرفت های متعددی در این زمینه در دهه ی گذشته به دست آمده است، تحقیقات بیشتری برای توسعه ی فناوری های پنجره موردنیاز است که نه تنها دارای خواص عایق بالایی باشند، بلکه بتوانند انرژی نیز تولید کنند.
بسط مفهومی مدل ابربلوک ها در برنامه ریزی شهری بر اساس روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل ابر بلوک ازجمله الگوهای شهری به شمار می آید که در پاسخ به تغییر اقلیم و گسترش پیادره روگستری شهری مطرح شده است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، بسط مفهومی مدل ابر بلوک های شهری جهت بهره گیری برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری کشور است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی-توسعه ای و ازنظر شیوه جمع آوری داده ها، به صورت توصیفی-تحلیلی است. روش پژوهش حاضر، کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا است. جامعه آماری مشتمل بر مقاله ها، کتاب ها و پایان نامه هایی است که با روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی، انتخاب شده اند. حجم نمونه شامل 35 منبع است. بر اساس نتایج پژوهش، ازنظر گونه شناسی، 74 درصد منابع پژوهش مربوط به مقاله ها است. ازلحاظ زمانی، بیشترین میزان منابع پژوهش مربوط به سال های 2022 و 2023 است(معادل 49 درصد). بیشترین منابع از پایگاه های داده ای Science Direct and MDPI, Proquest and Researchgate هستند(معادل 74 درصد). رویکرد بیشتر منابع کمی و کیفی است(71 درصد). بیشترین روش گردآوری داده ها مربوط به مطالعات میدانی، مرور ادبیات، مشاهده، مصاحبه، داده های فضایی و تحلیل اسنادی است(84 درصد). روش پژوهش بیشتر منابع شامل تبیین، مطالعه موردی، روش توصیفی-تحلیلی است(80 درصد). بر اساس تحلیل و ترکیب یافته ها ، 101 کد باز در خصوص ویژگی های منحصربه فرد ابر بلوک های شهری شناسایی گردید که در 31 کد محوری، طبقه بندی شده اند. کدهای محوری در شش کد انتخابی مشتمل بر شرایط زمینه ای(محیط ابر بلوک و مینی بلوک)، شرایط علی(زمینه کنش شهری، کاربری اراضی و مورفولوژی شهری، کارکرد شهری، پیچیدگی شهری، تنوع زیستی و سبز شهری، بهره وری متابولیک، وحدت اجتماعی، خیابان انسان محور، خیابان های کامل، خیابان های سالم و خیابان های پایدار)، شرایط مداخله گر(حکمروایی و کاربری ترکیبی)، مقوله محوری(نیازهای بیولوژیکی و فیزیولوژیکی، امنیت، تعلق، احترام، شناختی، زیبایی شناختی و خود شکوفایی)، راهبردها(بازطراحی فضای سبز، باز تخصیص فضا و اعمال محدودیت و حمل و نقل فعال) و پیامدها(بهبود محیطی، کاهش ترافیک، کاهش آلودگی هوا، انسجام اجتماعی، ارتقای سلامتی، اقتصادی)، طبقه بندی شده اند. کدهای انتخابی، مدل مفهومی ابر بلوک شهری را تشکیل می دهند.
بازتاب هویت دوران مدرنیسم در خوانش نمای بنای مسکونی پهلوی دوم بر اساس رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری معاصر ایران با تغییرات متعددی در نماسازی مواجه شده است که برخی از آن ها ناشی از گفتمان مدرنیته و برخی دیگر به شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خاص ایران مرتبط هستند. این تحولات منجر به ظهور نوعی معماری خاص در ایران شده که به عنوان معماری معاصر شناخته می شود و ویژگی هایی در نماسازی دارد که ارتباط چندانی با پیشینه هویتی ایرانی پیدا نمی کند. بااین حال، ابعاد هویتی این معماری، به ویژه از منظر معناشناسی و تاریخی، تا حد زیادی مورد غفلت قرارگرفته است. هدف این پژوهش تحلیل نشانه های هویتی در نمای ساختمان های مسکونی معاصر ایران، به ویژه نمونه های دوران پهلوی دوم است. این دوره را می توان نخستین مواجهه واقعی معماری مسکونی با رویکردهای مدرن دانست که بستر اولیه شکل گیری معنایی جدید در نمای مسکونی معاصر ایران را فراهم کرد. پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه هویت، متأثر از برهم کنش وجوه کالبدی (فرم) و محتوا با درون مایه های تاریخی و معنا در نمای بناهای مسکونی دوره پهلوی دوم شکل گرفته است. روش تحقیق کیفی و استنباطی بوده و از نرم افزار MAXQDA برای کدگذاری و تحلیل داده های کیفی استفاده شده است. نتایج نشان دهنده دوگانه معنایی هستند؛ یکی ساختار منسجم و منطبق بر شاخصه های کالبدی مدرنیسم و دیگری ترکیب های التقاطی، نامنسجم و نامفهوم. بنابراین، هویت نما در این دوره به دودسته بامعنا و بی معنا تقسیم می شود که دسته بامعنا مطابق با رویکردهای مدرن و دسته بی معنا رویکردی التقاطی را شامل می شود.