فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تجارب جدید معماری نشان می دهد که طراحی فضاهای آموزشی نیازمند توجه ویژه به عوامل کالبدی است که می توانند تعاملات اجتماعی کاربران را ارتقا داده و در نهایت، کیفیت آموزش را بهبود بخشند. از اینرو در این مطالعه کاربردی که با مصاحبه با متخصصان و استفاده از روش استقرایی و اکتشافی مبتنی بر گراندد تئوری، با هدف دستیابی به مؤلفه های مؤثر بر حضورپذیری و به کارگیری آن ها در طراحی مرکز آموزشی پژوهشی نقاشی معاصر لاهیجان به منظور ارتقای کیفیت آموزشی اجرا شده است، ضمن شناسایی مولفه های کلیدی، زمینه سازی مناسبی جهت فراهم آوردن دستورالعمل های لازم جهت فرآیند طراحی معماری با رویکرد حضورپذیری انجام گرفته است. نتایج حاصل از بررسیها نشان داد که مؤلفه های احساس خاطره انگیزی، رضایتمندی، وابستگی، حق انتخاب و تعامل، ساختار کالبدی و امنیت، بیشترین تأثیر را بر حضورپذیری افراد در این مجموعه دارند. نتایج نهایی این پژوهش تأکید دارد که طراحی معماری مرکز آموزشی و پژوهشی نقاشی با رویکرد حضورپذیری، تأثیر بسزایی در موضوعات هویتی، اجتماعی و فرهنگی شهر لاهیجان خواهد داشت.
آینده پژوهی وضعیت ورزش دانش آموزی شهر های استان خوزستان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی به عنوان یک ضرورت در زمینه ورزش و به ویژه ورزش تربیتی در نهادهای آموزشی و ورزشی مطرح شده است. علی رغم سابقه طولانی ورزش دانش آموزی و تربیت بدنی در مدارس کشور، مدیریت ورزش دانش آموزی هنوز با مسائل و مشکلات عدیده ای روبروست و به خصوص در سطح در استان خوزستان توسعه ورزش دانش آموزی و برنامه ریزی برای آینده آن، کمتر مورد توجه واقع شده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت ورزش دانش آموزی در استان خوزستان است که به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحلیلی - اکتشافی است. روش شناسی: جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه، تکنیک دلفی و مطالعات اسنادی -کتابخانه ای بهره گیری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش دلفی و ماتریس اثرات متقاطع (میک مک) انجام شده است. یافته ها و نتایج: یافته های پژوهش نشان داد از میان 15 عامل اصلی تأثیرگذار بر وضعیت ورزش دانش آموزی در استان خوزستان، 9 متغیر به عنوان کلیدی و تأثیرگذار شناخته شده اند. که این متغیرها بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را بر آینده توسعه وضعیت ورزش دانش آموزی در استان خوزستان دارند. همچنین نتایج نشان داد ازلحاظ تأثیرگذاری مستقیم متغیرهای مانند شبکه های اجتماعی با امتیاز 860، زیرساخت ها و اماکن ورزشی و نگرش دانش آموزان نسبت به ورزش با کسب امتیاز 835 و 810 به ترتیب در جایگاه های اول تا سوم واقع شده اند. از سوی دیگر متغیرهای که تأثیری غیرمستقیم بر وضعیت ورزش دانش آموزی دارند عبارت اند از شبکه های اجتماعی با امتیاز 876، زیرساخت ها و اماکن ورزشی و نگرش دانش آموزان نسبت به ورزش با کسب امتیاز 872 و 796 به ترتیب در جایگاه های اول تا سوم واقع شده اند.
کاهش مصرف انرژی با استفاده از بادگیرهای سنتی بندر لافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی و تحلیل تأثیر باد بر شکل گیری معماری بادپایه در استان هرمزگان می پردازد و به ویژه بر روی بادگیرها به عنوان یکی از عناصر کلیدی در طراحی معماری بومی تمرکز دارد. با استفاده از حسگرهای متعدد و جمع آوری داده های هواشناسی، این مطالعه نشان می دهد که بادگیرها می توانند به طور مؤثری دما و رطوبت را کنترل کنند و شرایط آسایش حرارتی را در ساختمان ها بهبود بخشند. نتایج مطالعات میدانی نشان می دهد که دمای اتاق های تحتانی بادگیرها به طور میانگین ۳ تا ۴ درجه خنک تر از محیط آزاد است. این کاهش دما به دلیل ایجاد فشار هوای کمتر در بخش تحتانی بادگیر نسبت به فشار هوای محیط آزاد است که منجر به جریان مداوم هوا از محیط به درون بادگیر می شود. بر اساس محاسبات انجام شده، استفاده از یک بادگیر می تواند به صرفه جویی سالانه 131328 کیلووات ساعت انرژی منجر شود. علاوه بر این، با توجه به وجود 168 بادگیر در بندر لافت، می توان تخمین زد که صرفه جویی یک ساله برای این بندر به حدود 43 میلیارد ریال می رسد. این پژوهش همچنین به بررسی راهکارهای بهبود عملکرد بادگیرها، از جمله عایق سازی و نصب توربین های بادی در دهانه آن ها، می پردازد. این تغییرات می تواند به افزایش راندمان بادگیرها و تولید انرژی کمک کند. در نهایت، این پژوهش بر اهمیت احیای و به روزرسانی تکنیک های معماری بومی برای استفاده بهینه از انرژی های تجدیدپذیر تأکید می کند و پیشنهاد می کند که معماران و طراحان باید از این تجربیات غنی برای طراحی ساختمان های پایدار و کارآمد استفاده کنند.
تحلیل فضایی شورش های شهری تهران از 1388 تا 1401(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورش های شهری را یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در برهم زدن نظم عمومی و امنیت اجتماعی شهروندان به شمار می آورند که موجب می شود مناسبات جامعه و دولت دچار تنش و بحران گردد. بدیهی است که شورش های شهری، در پایتخت ها از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردارند و نظام های سیاسی با بهره گیری از بازوهای اجرایی خود، سعی در کنترل پایتخت در قبال آشوب ها و ناآرامی های سیاسی - اجتماعی دارند. در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چندین شورش شهری رخ داده که از میان آن ها ناآرامی های سال 1388، دی ماه 1396، آبان ماه 1398 و وقایع سال 1401 جایگاه قابل ملاحظه ای دارند. نکته قابل توجه این است که هرکدام از این شورش ها دارای الگوهای پخش گوناگونی در سطح شهر بوده اند که پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی - تحلیلی مبتنی بر تحلیل فضایی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و به کمک ابزار Arc GIS سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که الگوهای پخش شورش های شهری تهران در مقاطع زمانی موردنظر به چه نحوی بوده است؟ طبق نتایج به دست آمده از این پژوهش، مبرهن گردید که به طور عمده، پخش شورش های شهری تهران در سال 1388 به صورت جابجایی، در سال 1396 به صورت مجاورتی، در سال 1398 به صورت ناحیه ای و در سال 1401 به صورت ویروسی بوده است. مهم ترین عواملی که در نوع پخش این الگوها تأثیرگذار است، ماهیت و موضوع شورش ها و همچنین گسترده تر شدن جریان اطلاعات و شبکه های دیجیتالی و سایبری می باشد که بسیاری از شورش ها را تحت تأثیر خود قرار داده است.
شناسایی استراتژی های گردشگری الکترونیک در دوران پسا کرونا با استفاده از رویکرد هوش رقابتی (مورد مطالعه: بخش گردشگری تفریحی جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی استراتژی های گردشگری الکترونیک در دوران پسا کرونا با استفاده از رویکرد هوش رقابتی (مورد مطالعه: بخش گردشگری تفریحی جزیره کیش) می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش تحقیق توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، صاحبان مشاغل گردشگری تفریحی در جزیره کیش و همینطور گردشگرانی بود که از خدمات گردشگری تفریحی استفاده می کنند. این افراد از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شد. برای جمع آوری داده های مربوط به مبانی نظری و استخراج عوامل و شاخص های اولیه از شیوه مصاحبه، منابع کتابخانه ای و اینترنتی و جهت گردآوری اطلاعات و داده های موردنیاز به منظور بررسی نظر خبرگان از پرسشنامه استفاده شده است. به منظور بررسی شاخص ها از آزمون میانگین پاسخ ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند در ارزیابی عوامل بیرونی نمره تهدیدها (386) از نمره فرصت ها (195) بیشتر است و در ارزیابی عوامل درونی نمره قوت ها (327) از نمره ضعف ها (182) بیشتر است؛ بنابراین نتایج حاکی از آن است که در ارزیابی عوامل بیرونی، نقاط تهدید بر فرصت ها و در ارزیابی عوامل درونی، نقاط قوت بر ضعف ها غلبه دارد و همچنین نتایج مصاحبه ها با نتایج پرسش نامه هم سو است؛ بنابراین، می توان گفت در تدوین راهبردها، مطلوب آن است که مسئولین جزیره کیش با بهره گیری از قوت های درونی و افزایش فرصت ها، از عوامل درونی و بیرونی محیط، استفاده لازم را داشته باشند.
سنجش دمای سطح زمین و ارتباط آن با شاخص های طیفی، مطالعه موردی: استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
33 - 64
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین، تابعی از انرژی خالص در سطح زمین است که به مقدار انرژی رسیده به سطح زمین، گسیلندگی سطح، رطوبت و جریان هوای اتمسفر بستگی دارد. در این تحقیق دمای سطح زمین (LST)، در استان خوزستان با استفاده از الگوریتم پنجره تقسیم محاسبه گردید. همچنین به منظور شناخت دقیق تر رفتار دمای سطح زمین در منطقه مورد نظر، از روش کدنویسی در سامانه «گوگل ارث انجین» استفاده شده است. صحت سنجی نقشه دمای تهیه شده نیز با استفاده از داده های ایستگاه های هواشناسی استان خوزستان صورت گرفت. هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط سه شاخص طیفی NDBI ،NDVI و NDBaIبا دمای سطح زمین (LST) است و به منظور دستیابی به این هدف، از تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست-8 در تیرماه سال 2022 استفاده گردیده است. پس از محاسبه دمای سطح زمین (LST) با استفاده از روش پنجره تقسیم، سه شاخص پوشش گیاهی، شاخص مناطق ساخته شده یا سطوح نفوذناپذیر و شاخص زمین های بایر محاسبه شد و با استفاده از همبستگی پیرسون در سطح اطمینان 01/0 درصد ارتباط آن ها با دمای سطح زمین مورد بررسی قرار گرفت، نتایج همبستگی دما با شاخص های ذکرشده نشان داد که شاخص مناطق بایر (NDBaI)، هم بستگی مثبتی با دمای سطح زمین دارد و میزان R2 آن معادل با 488/0 می باشد. شاخص مناطق ساخته شده (NDBI) از هم بستگی منفی با دمای سطح زمین برخوردار است و میزان R2 آن معادل با 642/0- است و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) دارای هم بستگی مثبت غیر خطی با دمای سطح زمین می باشد، دلیل غیر خطی بودن پوشش گیاهی، پراکندگی و محدود بودن آن در بخش های مختلف سطح استان خوزستان است. همچنین معنی دار بودن و مؤثر بودن سه شاخص مذکور، با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات (OLS) بررسی شد. نتایج بررسی جزایر حرارتی در سطح استان خوزستان با استفاده از شاخص موران محلی نشان داد که جزایر حرارتی در خارج از محدوده شهری و در مناطق بایر متمرکز شده اند و دمای مناطق شهری نسبت به مناطق بیرون از شهر پایین تر است. جزایر خنک نیز در پهنه های آبی و پوشش های گیاهی متمرکز شده و دارای مساحت خیلی کمتری نسبت به جزایر حرارتی در سطح استان خوزستان می باشند.
کنکاشی بر تدابیر محتمل راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
20 - 45
حوزههای تخصصی:
دیر زمانی نیست که موج چهارم تکنولوژی و شهرهای متاورسی، به عنوان نمادی پرتوان از این موج، کشورها را به تکاپوی آماده شدن در اندیشه و عمل برای راهبری شایسته از شهرهای متاورسی انداخته است. اما مسئله این پژوهش آن است که این تلاش ها در کشور -در حوزه راهبری شایسته، علیرغم تمام دلواپسی ها- مشاهده نمی گردد؛ شاهد آن که در حوزه مطالعات راهبری شهرهای متاورسی، این اولین مقاله علمی می باشد که ارائه گردیده است. لذا این پژوهش به هدف دستیابی به تدابیری به منظور راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور به تحقیق پرداخت. این مقاله در زمره پژوهش های بنیادی محسوب می گردد. سوال محور بوده و به صورت اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. همچنین، در زمره پژوهش های کیفی است که به صورت اکتشافی از طریق روش تحلیل محتوای کیفی در پاسخ به سوال های پژوهش و در چارچوب روش گراندد تئوری انجام یافته است. جامعه آماری پژوهش طیفی از اسناد و مطالعات علمی در ارتباط با موضوع محوری پژوهش بوده است که از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق دسته ای از مقولات به صورت خاص و دسته ای از مقولات به صورت عام در تدابیر به منظور راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور موثر می باشند که با لحاظ این مقولات و به شرط یکپارچگی در تمام ارکان می توان امید به بهره گیری از پیامدهای مثبت شهرهای متاورسی در آینده کشور داشت. در انتها براساس کنکاش در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پیشنهادهایی نیز در زمینه راهبری شایسته این شهرها ارائه گردید.
چالش ها و راهبردهای توسعه گردشگری شهری براساس مدل SWOT-QSPM (مطالعه موردی: کلانشهر اهواز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
87 - 111
حوزههای تخصصی:
عبور رودخانه از داخل یک شهر یک فرصت بی نظیر برای توسعه گردشگری می باشد و حفظ پویایی و کیفیت و کمیت این منبع طبیعی به منظور بهره وری مداوم از آن در گذر زمان امری ضروری است. کلانشهر اهواز به واسطه عبور رودخانه کارون از درون آن شرایط ویژه ای برای صنعت گردشگری شهری ایجاد کرده است. برهمین اساس این تحقیق برآن است تا چالش ها و راهبردهای توسعه گردشگری در کلانشهر اهواز را مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی (اسنادی- پیمایشی)، مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای، طراحی و تکمیل پرسشنامه و تعیین نقاط قوت و ضعف، فرصت و تهدیدهای موجود است. روش گردآوری اطلاعات استفاده از منابع رسمی برای داده های کمّی(پرسشنامه و مصاحبه) بوده و تکنیک کار مدل SWOT-QSPM است. یافته ها نشان داد که جذب سرمایه های بخش خصوصی در جهت حفاظت و نگهداری از جاذبه های گردشگری و افزایش جذابیت اقتصادی، ارتقاء سطح حفاظت از جاذبه های گردشگری از طریق یکپارچگی و همکاری های بین سازمانی و ارتقاء سهم کلانشهر اهواز از بازار گردشگری داخلی و خارجی استان و کشور از طریق ارتقاء کیفیت جاذبه های گردشگری و ابزارهای الکترونیکی و تبلیغاتی به عنوان خروجی های این استراتژی تنوع طلبی در جهت رفع چالش ها ارائه می گردد.
نقش عوامل محلی در ایجاد و توسعه جزایر حرارتی شهری (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
187 - 164
حوزههای تخصصی:
از اثرات شهرنشینی، پدیده جزیره حرارتی شهری است که به دنبال آن دمای شهر بالا می رود و تقاضای انرژی برای خنک شدن افزایش می یابد. در این پژوهش نقش عوامل محلی در ایجاد و توسعه جزایر حرارتی شهر اهواز در دوره گرم سال از سال 2000 تا 2015 میلادی با به کارگیری داده های سنجنده ی ماهواره لندست 7 و 8 مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی تغییرات بیوفیزیکی سطح زمین در شهر اهواز از تغییرات شاخص تفاضل بهنجار شده ی پوشش گیاهی به روش آستانه ای توکانگا - تاگ بهره برده شد. با به کارگیری روش کریجینگ و پهنه بندی دمای اهواز افزایش آستانه های کمینه و بیشینه دمایی شهر اهواز نمایان شد که استمرار این تغییر می تواند منجر به تغییر اقلیم محلی شود. نتایج خودهمبستگی فضایی موران تاییدی آشکار بر رد فرضیه عدم ارتباط فضایی دمای سطح زمین اهواز است. ارزیابی نقشه های دمایی نشان داد هرچه از مناطق جنوبی به سمت مناطق شمالی پیش می رویم، به دلیل کاهش فضاهای سبز و افزایش زمین های بایر شاهد افزایش دما هستیم. بین مناطق مرکزی و حومه شهر اختلاف حرارتی تند وجود دارد، منطقه ی 8 به علت استقرار شرکت های صنعتی پایدارترین جزیره حرارتی در این منطقه از شهر را شکل داده است. مناطق مسکونی نسبت به مناطقی با کاربری صنعتی و بایر، تاثیر کم تری در ایجاد و گسترش جزایر حرارتی داشته است.
تاثیرکارکردهای فرهنگی و اجتماعی پلیس در مدیریت انتظامی مناطق ساحلی و امنیت گردشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
139 - 166
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توسعه فرهنگی و اجتماعی و فعالیت های ارزشمند در یک جامعه، بدون وجود امنیت امکان پذیر نخواهد بود. در بسیاری از مناطق ممکن است مدیریت انتظامی وجود داشته باشد، ولی به افرد احساس امنیت دست ندهد. تأثیرکارکردهای فرهنگی و اجتماعی پلیس در مدیریت انتظامی مناطق ساحلی و عوامل مؤثر بر امنیت گردشگران و تعیین میزان تأثیر این عوامل بر احساس امنیت، مسأله پژوهش حاضر می باشد. هدف از اجرای پژوهش تأثیر کارکردهای فرهنگی و اجتماعی پلیس در مدیریت انتظامی و امنیت گردشگران در مناطق ساحلی استان مازندران می باشد.روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی میدانی و پیمایشی قرار داشته و نمونه آماری آن را400 نفر از فرماندهان و مدیران انتظامی استان تشکیل می دهند. محقق با استفاده از تجزیه و تحلیل فازی و نرم افزارExcel شاخص های فرهنگی و اجتماعی پلیسی مؤثر را بر امنیت مورد بررسی و به دنبال آن با استفاده از نرم افزارSPSS فرضیه های پژوهش را مورد آزمون قرار داده است.یافته ها: یافته های حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که شاخص توانمندی عملیاتی پلیس، شاخص رفتار حرفه ای پلیس و شاخص فعالیت های اجتماعی پلیس بر امنیت گردشگران در نواحی ساحلی استان مؤثر می باشند که در این میان تأثیر شاخص توانمندی عملیاتی پلیس بیش از دو شاخص دیگر می باشد.نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج بیانگر این امر است که مدیریت انتظامی و امنیت در نواحی ساحلی تنها از طریق توانمندی عملیاتی پلیس نیست، بلکه رفتار حرفه ای و فعالیت های اجتماعی پلیس نیز بر ایجاد امنیت مؤثر می باشند.اصالت و نوآوری: این پژوهش به ارائه مدلی در راستای تحقق راهبردهای مدیریت انتظامی و افزایش احساس امنیت در سواحل و توجه به نظارت و خواسته های بومیان و گردشگران پرداخته است که کم ترین مداخلات دولتی در آن صورت می پذیرد.
چارچوب مفهومی برای تحلیل هوشمندی در فضاهای عمومی سکونتگاه های غیررسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 25
حوزههای تخصصی:
مفاهیم هوشمندی و غیر رسمیت به عنوان دو مفهوم و عملکرد متضاد در مباحث شهری به نظر می رسند. بااین حال، ممکن است مفاهیم مذکور بیش از تفاوت، به یکدیگر شبیه باشند. به عنوان مثال، توسعه سکونتگاه های غیررسمی و فضاهای عمومی در آن ها از الگوهای خودسازمان دهی و روزانه پیروی می کند، و این مشابه آن چیزی است که در توسعه های هوشمند نیز یافت می شود. هوشمندی در سیر تکامل خود در نسل سوم تعاریف و مؤلفه ها به سر می برد که تأکید بیشتری را علاوه بر فناوری و رفاه (موجود در نسل اول و دوم) بر دغدغه های اجتماعی می گذارد که به نظر می رسد شباهت هایی با شیوه زندگی در سکونتگاه های غیررسمی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش، در نظر گرفتن فرصت مفهوم سازی مجددِ هوشمندی از طریق ارجاع به فضاهای عمومی در سکونتگاه های غیررسمی بر مبنای رویکرد تفسیری و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار می باشد که گردآوری داده ها نیز مبتنی بر روش کتابخانه ای و مطالعه اسنادی است. نتایج حاکی از آن است که مفهوم هوشمندی در فضاهای عمومی سکونتگاه های غیررسمی با مؤلفه های انعطاف پذیری، تکثر اجتماعی و قومی، کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری، تحرک و پویایی (پیشروی آرام)، شفافیت، مشارکت، سرمایه اجتماعی، انسجام و وحدت اجتماعی، جوامع محلی فعال، عملکرد پایین به بالا، آگاهی جمعی، اعتماد اجتماعی، سامانه ها و شبکه های حمایتگر، قدرت اجتماعی و حس تعلق بازشناسی می گردد.
بررسی عوامل موثر بر کاهش مصرف انرژی شهری برای پایداری کلانشهرهای هوشمند (نمونه موردی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آینده نزدیک، عملکرد خودکار و هوشمند بودن شهرها به عنوان یک نیاز حیاتی برای بهبود رفاه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شهروندان تبدیل خواهد شد. فناآوری های هوشمند شهری، سهم مهمی در توسعه پایدار شهرها دارند و شهرهای هوشمند را به یک واقعیت تبدیل می کنند. در این مفهوم، پایداری انرژی شهرها به یک نگرانی جهانی تبدیل شده است، و طیف گسترده ای از تحقیقات و چالشها را با خود به همراه داشته است که بسیاری از جنبه های زندگی مردم را تحت تاثیر قرار می دهد. ساختمان ها که یک زیرسیستم شهری را تشکیل می دهند در واقع، ساختمان ها سنگ بنای انتشار دی اکسید کربن در مقیاس جهانی هستند. از این رو تحقیق حاضر به دنبال شناسایی عوامل موثر بر کاهش مصرف انرژی شهری برای پایداری کلانشهرهای هوشمند می باشد. تحقیق حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده، حجم نمونه هم 15 نفر از مدیران شهری، مدیران و اساتید فناوری اطلاعات و ارتباطات است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری (SEM) با نرم افزارهای SPSS و Smart PLS بدست آمد. نتایج نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری بر کاهش مصرف انرژی در راستای پایداری شهری را در کلانشهر تبریز مربوط به شاخص کالبدی (PH)، شاخص رضایت و آسایش شهروندان (SA) و ﻣﺪیﺮیﺖ ﻣﺼﺮف اﻧﺮژى و کﺎﻫﺶ ﻣﺼﺮف آن. (CM) به ترتیب با ضرایب استخراج شده بر اساس مدل ساختاری تحقیق 965/0، 960/0 و 902/0 می باشد. بنابراین برای کاهش مصرف انرژی برای پایداری در کلانشهر شهر تبریز بکارگیری روشهای توسعه شهری هوشمند به همراه پیش بینی ساختمانهای هوشمند بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
شناسایی عوامل موثر بر ارزیابی اثربخشی تبلیغات تلویزیونی (رویکرد کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تعدد روزافزون رسانه ها، مخاطبان سعی دارند رسانه ای را انتخاب کنند که ضمن متناسب بودن با معیارها و علاقه مندی هایشان دارای تنوع و جاذبه بیشتری باشد. نظر به اهمیت و تأثیرگذاری تبلیغات در جلب نظر مخاطبان و لزوم سنجش میزان اثرگذاری آن، هدف تحقیق حاضر مدل سازی عوامل موثر بر ارزیابی اثربخشی تبلیغات تلویزیونی می باشد. جامعه آماری بخش کیفی را خبرگان آشنا به موضوع پژوهش تشکیل دادند که با روش غیر تصادفی و هدفمند تا اشباع نظری پرسشنامه 15 مصاحبه صورت پذیرفت . در این پژوهش از پرسش نامه محقق ساخته به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز به منظور سنجش و اندازه گیری متغیرهای مورد بررسی استفاده شده است که روایی و پایایی توسط نظرات خبرگان مورد تائید قرار گرفت.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل محتوای کیفی استفاده شد و نرم افزار مورد نظر مکس کیودا می باشد.نتایج نشان داد که ابعاد مدل شامل 31 مولفه می باشد و نتایح مدل سازی نشان داد که مدل برازش مناسبی برخوردار است.
الگوی برنامه درسی مبتنی بر سواد فرهنگی در آموزش و پرورش در راستای برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی الگوی برنامه درسی مبتنی بر سواد فرهنگی در آموزش و پرورش انجام شد. این پژوهش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفت. جامعه آماری اسناد موجود در پایگاه ها و وب سایت های معتبر در فاصله زمانی سال های 8811 الی 8041 و 8818 الی 1410 بودند که جهت انتخاب نمونه پس از انتخاب متون یاد شده از نمونه گیری هدفمند ملاک محور استفاده گردید. با بررسی و واکاوی مقالات پژوهشی مرتبط با سواد فرهنگی در حوزه آموزش و پرورش، نمونه گیری انجام شد و تا سر حد اشباع ادامه یافت. برای جمع آوری داده ها از ابزار فیش برداری از کتاب ها، مقاالت، اسناد و متون مرتبط با سواد فرهنگی استفاده شد. سپس با استفاده از کد گذاری باز، کدگذاری محوری و کد گذاری گزینشی به ترتیب داده ها تلخیص شده و در قالب مفاهیم قرار گرفتند. نتایج نشان داد در واقع الگوی برنامه ریزی درسی مبتنی بر سواد فرهنگی در آموزش و پرورش شامل 04 مؤلفه است که به دستههای مختلف تقسیم میشوند. دسته اول؛ مؤلفه های ارزیابی که شامل ارزیابی انتقادی، ارزیابی شخصی، ارزیابی فرهنگی و ارزیابی محیطی می شود. دسته دوم؛ اهداف که شامل :اهداف اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، بهداشت و سالمت، پرورشی و زیست محیطی است. دسته سوم؛ دانش شامل اجتماعی، تاریخی، زیستمحیطی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی. دسته چهارم راهبردهای یادگیری شامل: ادبیاتی، اقتصادی، انگیزشی، بازی محور، تجربی، تحلیلی، تربیتی، تعاملی، تفکر محور، تکنولوژی محور، خالقیت محور، فرهنگی . دسته پنجم؛ عناصرشامل: اجتماعی، ارتباطی، اطالعاتی، پرورشی، شناختی، مهارتی
سنجش و رتبه بندی میزان پایداری محلات شهر بندر ماهشهر از منظر شاخص های شهر سالم با استفاده از تکنیک ایداس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
392 - 412
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و با هدف تحلیل وضعیت پایداری محله های شهر بندر ماهشهر از منظر شاخص های شهر سالم سعی گردید، در قالب سه مولفه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و 22 شاخص فرعی بر مبنای آمار سال 1395 در محلات مختلف شهر بندر ماهشهر مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد. با استفاده از آزمون T.Test در نرم افزار SPSS نسبت به سنجش وضعیت کلی پایداری شاخص های مورد مطالعه اقدام شده، در ادامه اوزان حاصل از روش کریتیک و تکنیک ایداس در محیط GISنسبت به رتبه بندی و سطح بندی محلات شهر در شاخص تلفیقی از نظر شاخص های شهر سالم مبادرت گردید و در گام اخر از طریق مدل تحلیل مسیر در نرم افزار pLs اثر گذارترین عامل مرتبط با پایداری در محلات شهر ماهشهر سنجش و استخراج شده اند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که از محله های 35 گانه مورد مطالعه تنها محله های 1،2،6،11 از لحاظ برخورداری شاخص های شهر سالم در وضعیت پایدار و توسعه قرار دارند و سایر محلات یعنی 31 محله در وضعیت محروم و توسعه نیافته می باشند که این امر نشان از وضعیت نامناسب و دور از استانداردهای مطلوب شهر سالم در شهر بندر ماهشهر است. ند.پایدار، واژگان کلیدی: محلات پایدار، شهر سالم، تکنیک ایداس، شهر بندر ماهشه
تبیین نقش مکان های سوم در ارتقاء کیفیت محیط شهری(مطالعه موردی: مناطق هشتگانه شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
91 - 116
حوزههای تخصصی:
مکانهای سوم به مثابه تجلی گاه فرهنگ، هویت وتمدن، بستری مطلوب برای دستیابی به دیدگاهی جامع نسبت به کیفیت محیط های شهری و کیفیت زندگی شهروندان به شمار می روند. هدف از این پژوهش تبیین نقش مکانهای سوم شهری در ارتقاء کیفیت محیطی شهر اهواز است. این پژوهش با رویکردی کمَی، به شیوه پیمایشی و با اتکا بر مطالعات کتابخانهای- اسنادی و روش دلفی هدفمند برای شناسایی شاخصهای مفهومی، در سال 1402 در شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری اول کلیه شهروندان اهوازی 885000 نفر در سال 1395 میباشند، که به وسیله فرمول کوکران تعداد 390 نفر به عنوان حجم نمونه و به صورت تصادفی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای ANOVA، تحلیل رگرسیون، T تک نمونهای، تحلیل اثرات متقاطع و... استفاده شد. جامعه آماری دوم 100 نفر متخصص و کارشناس از میان مدیران مسئولین و فعالان مدیریت شهری میباشند، که تعداد 30 نفر به عنوان حجم نمونه به وسیله پرسشنامه هدفمند و از طریق روش گلوله برفی انتخاب شدند. پژوهش حاضر با بهرهگیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و با استفاده از برنامه MICMAC به تحلیل مؤلفههای مکانهای سوم و کیفیت محیطی شهر اهواز پرداخت. با استفاده از روش دلفی 55 مؤلفه و در 10 بعد، به عنوان شاخصهای مکان سوم و کیفیت محیط استخراج شدند. پس از بررسی چگونگی و میزان اثرگذاری ۵۵ عامل یادشده، ۱۱ عامل کلیدی که بیشترین نقش را در وضعیت آینده کیفیت محیطی شهر اهواز داشتند، انتخاب شدند. یافتهها نشان میدهد، تمامی 10 شاخص بررسی شده بالاتر از میانگین مبنا (3) بودند. همچنین در مدل رگرسیونی مشخص شد، متغیرهای پیشبین حدود (741/0= R2) از واریانس متغیر ملاک (کیفیت محیط) را تبیین میکنند. و منطقه 6 (میانگین 08/4) برتری بیشتری نسبت به سایر مناطق 8 گانه اهواز از لحاظ کیفیت محیطی داشت. کیفیت محیط و میزان رضایت شهروندان اهوازی از مکانهای سوم شهری با توجه به فرهنگ بومی ساکنین این شهر، ارتباطی تنگاتنگ با وضعیت مکانهای سوم این شهر (با بار عاملی0/722) دارد.
تبیین مدل هنجار فضایی با هدف ترویج رفتار پایدار در مجتمع های مسکونی بر اساس نظریه نحو فضا (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت رفتار افراد در تحقق اهداف پایداری، مدل های رفتاری به نحوی سعی در شناخت مولفه هایی داشته اند که پیش بینی کننده رفتار پایدار باشد. علی رغم تحقیقات بی شماری که رفتارها و ساختارهای فضایی را مورد مطالعه قرار داده اند، تاکنون تحقیقی در زمینه تاثیر رفتار فضایی بر رفتار پایدار انجام نشده است. پژوهش حاضر با افزودن رفتار فضایی به مولفه های مدل رفتار برنامه ریزی شده (انگیزش، نگرش، هنجار و کنترل رفتاری درک شده) به بررسی تاثیر این عامل پرداخته است.
هدف پژوهش: هدف نهایی دستیابی به دیدگاه مشخص تری در رابطه بین محیط فیزیکی مسکن و رفتار انسان با تاکید بر فضامحوری معماری معاصر است.
روش شناسی تحقیق: 516 پرسشنامه محقق ساخته که توسط محققان حوزه رفتار و روان شناسی مورد تایید قرار گرفته بود توزیع شد. چگونگی این تاثیرگذاری مستلزم بررسی ساختارهای فضایی و ویژگی های آن ها بود. به همین دلیل، الگوهای ساختاری و نحوی مسکن شهروندان مورد آزمون قرار گرفته نیز برداشت شد. مدل معادلات ساختاری، آزمون تحلیل واریانس و آزمون های نحوی محاسبه شاخص دید، هم پیوندی، عمق و ارزش فضایی ابزارهای تحلیلی این پژوهش بوده اند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر شیراز و مناطق 11 گانه آن محدوده مورد مطالعه تحقیق را تشکیل می دهند.
یافته ها: رفتار فضایی دارای ارتباط مثبت و متقابل با همه فاکتورهای رفتار برنامه ریزی شده می باشد و بیشترین تاثیر را بر رفتار همیشگی و هنجارها داشته است. آزمون مقایسه میانگین نشان داد میان رفتار فضایی و رفتار پایدار افراد در دو الگوی مرکزگرا و محورگرا تفاوت معناداری وجود دارد. این تفاوت ناشی از ارزش فضایی قلمروهای مختلف و امکانات محیطی و فضایی بود که در اختیار ساکنان خود قرار می دهند. الگوی مرکزگرا، قلمروی عمومی را با یکپارچگی و دید بالاتر در معرض استفاده بیشتر قرار می دهد و الگوی محورگرا قلمروهای خصوصی را مورد اهمیت بیشتری قرار داده و خلوت گزینی را تشویق کرده است.
نتایج: نتیجه تحقیق، با توجه به تاثیر استفاده پذیری و میدان های دید و عمق متوسط هر فضا که کنترل کننده ارتباطات و تعاملات بین اعضای یک جامعه کوچک مانند خانواده هستند، مدل هنجار فضایی نام گذاری شده است.
برنامه ریزی راهبردی بازآفرینی بافت تاریخی شهر «زارچ» براساس روش شناسی متاسوات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
121 - 150
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش رقابت های بین شهری برای جذب سرمایه های مالی از طریق سیاست های مکان سازی و برندسازی مکانی و ضرورت تقویت جنبه های رقابت پذیری شهرها به منظور جذب این سرمایه ها، احیا و بازآفرینی بافت های تاریخی در معرض آسیب، یکی از اهداف چالش برانگیز برنامه ریزی شهری معاصر است. هدف پژوهش حاضر تدوین و ارائه راهبردهای بازآفرینی بافت تاریخی شهر زارچ با استفاده از روش شناسی متاسوات است. در پژوهش حاضر، از دیدگاه های 20 نفر از متخصصان و کارشناسان حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری در شهر زارچ برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده و نمونه گیری و نحوه انتخاب متخصصان و کارشناسان براساس روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که اولویت های برتر شهرداری شهر زارچ برای بازآفرینی شهری بر سه محور اساسی برنامه ریزی یعنی؛ محور کالبدی، اجتماعی و اقتصادی استوار است. همچنین، چالشی که مدیریت شهری زارچ در زمینه بهره گیری از منابع فوق با آن مواجه است، وجود مجموعه ای از شهرهای پیرامونی و مجاور آن با منابع و قابلیت های مشابه است. در وضعیت فعلی، دو مؤلفه عدم حمایت فنی و مالی از ساخت وسازها و نیز پایین بودن میزان سرمایه گذاری دولتی در زمینه بازآفرینی شهری جز مؤلفه هایی هستند که نیازمند توجه فوری می باشند و اثرات منفی آن ها باید در شهر زارچ کاهش پیدا کند. بهره گیری از بناهای تاریخی برای گسترش ظرفیت های گردشگری و توانمندسازی گروه های کم درآمد؛ جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی از طریق سیاست های برندسازی مکان و تبلیغ پتانسیل های بافت تاریخی، تقویت ساختار فضایی شبکه حمل ونقل از طریق ایجاد اتصالات جدید و گسترش عرض معابر، ایجاد تصویر ذهنی مطلوب از طریق رسانه های جمعی، تقویت زیرساخت های عمومی شهری به منظور توانمندسازی گروه های کم درآمد، بهره گیری از رسانه های جمعی برای جذب گردشگران بین المللی با توجه به وجود جاذبه های تاریخی و ایجاد مشوق های ساختمانی، مالیاتی و عوارض برای جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی مهمترین راهبردهای بازآفرینی بافت تاریخی شهر زارچ براساس تحلیل تناسب منابع و قابلیت ها با عوامل بیرونی محسوب می شوند. بازآفرینی بافت های تاریخی شهری در یک خلأ جغرافیایی و بدون رقابت های بین شهری برای جذب سرمایه های مالی ضروری برای بازآفرینی اتفاق نمی افتد. بر اساس این واقعیت، راهبردهای فوق می توانند به مثابه شالوده ای برای تدوین برنامه های عملیاتی برای افزایش رقابت پذیری شهر زارچ در زمینه بازآفرینی بافت تاریخی این شهر عمل نمایند.
تدوین الگوی مدیریت ظرفیت برد در راستای ارتقا کیفیت گردشگری و حفظ محیط زیست در مناطق کوهستانی، مورد پژوهش: کوه صفه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
159 - 176
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ظرفیت برد گردشگری کوه صفه اصفهان درراستای ارتقای کیفیت گردشگری و حفظ محیط زیست انجام شد. نمونه های آماری دراین پژوهش بخشی از گردشگران بازدیدکننده ازاین منطقه به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. بدین صورت که باتوجه به مراجعه میدانی مکرر در روزهای مختلف، رقم متوسط تعداد مراجعان 100 هزار نفر برآورد شد. لذا با توجه به تعداد جامعه آماری، حجم نمونه تعیین شده طبق جدول مورگان، 384 نفرتعیین شد. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است و از لحاظ هدف کاربردی محسوب می گردد. داده های مورد استفاده دراین پژوهش ازطریق پرسشنامه جمع آوری شد که روایی آن با محاسبه روایی صوری CVR تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تایید شد. همچنین برای برآورد ظرفیت برد از روش های کمی استفاده شد. برای بررسی رابطه ظرفیت برد گردشگری بر حفظ محیط زیست و ارتقای کیفیت گردشگری از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. از آنجایی که براساس ویژگی ها و مختصات هر منطقه کوهستانی ازجمله اقلیم، جغرافیا، فرهنگ و تاریخچه، ظرفیت برد گردشگری متفاوت است، نوآوری این پژوهش در آن است که تاکنون پژوهشی درزمینه ظرفیت های برد گردشگری در محدوده مورد مطالعه انجام نشده است و همچنین ارائه الگوی مدیریت ظرفیت برد در راستای ارتقای کیفیت گردشگری و حفظ محیط زیست در مناطق کوهستانی موضوعی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. یافته های پژوهش نشان داد ظرفیت برد فیزیکی 32500، ظرفیت برد واقعی 8076 و ظرفیت برد مؤثر 5387 نفر در سال است، لذا ظرفیت برد مؤثر و ظرفیت برد واقعی، تأثیر معناداری بر حفظ محیط زیست و ارتقای کیفیت گردشگری دارد؛ ولی ظرفیت برد فیزیکی تأثیر چندانی در افزایش کیفیت گردشگری و محیط زیست ندارد.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از روش های پردازش شیءگرا و زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
316 - 338
حوزههای تخصصی:
کاهش سطح تراز آبی دریاچه ارومیه و اثرات آن بر محیط پیرامون دریاچه از موضوعات و چالش های مهم ملی و بین المللی در دو دهه اخیر بوده است. بر اساس مطالعات صورت گرفته یکی از مهم ترین عامل اثرگذار بر این روند تغییرات اراضی، به ویژه کشاورزی بوده است. بر همین اساس هدف تحقیق حاضر بررسی وضع فعلی و پیش بینی وضعیت آتی کاربری اراضی حوزه آبخیز گدارچای واقع در استان آذربایجان غربی یکی از زیر حوضه های مهم حوضه آبریز دریاچه ارومیه است. به همین منظور ابتدا تصاویر ماهواره ای سنتینل-۲ برای سال های میلادی ۲۰۱۶،2020 و ۲۰۲۲ از سایت کپورنیک اتحادیه اروپا دریافت گردید. سپس روش های پیش پردازش در محیط نرم افزارهای مختلف اعمال و تصاویر مربوطه به محیط نرم افزار eCognition ارسال شد. در این محیط با استفاده از روش های مختلف دانش پایه و شی گرا (به ویژه سگمنت سازی و تولید لایه های ضرایب مختلف) روش طبقه بندی نزدیک ترین همسایگی اجرا و نقشه های کاربری اراضی تولید شد. درنهایت از مدل زنجیره مارکوف به منظور پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در سال های آتی استفاده گردید. برای بررسی صحت مدل CA مارکوف، ابتدا نقشه تغییرات پیش بینی شده سال 2022 با نقشه طبقه بندی 2022 صحت سنجی شد. نتایج تحقیق نشان داد که با کاربرد روش های دانش پایه به ویژه طبق ه بن دی نزدیک ترین همس ایگی امکان تولید نقشه های کاربری اراضی با دقت بالا (ضریب کاپا ۹۰ درصد) امکان پذیر است. ضمناً با اعمال مدل مارکوف نقشه های تغییرات کاربری اراضی با دقت قابل قبول (در حد ۸۰ درصد) امکان پذیر است. نتایج نهایی مبین این واقعیت است که تا سال ۲۰۲۸ میلادی کاربری اراضی کشاورزی (۱۳.۸۹) کشت دیم (14/1) محدوده های مسکونی (33/0) و عرصه های نمکی دریاچه ارومیه حدود (26) درصد افزایش خواهد داشت. یادآور می گردد کلاس کاربری خاک در حد (26/10) و مراتع به میزان (35/5) درصد کاهش خواهند داشت. درمجموع مدل های نهایی مبین دقت بالایی روش های دانش پایه و شیء گرا و کارایی مناسب مدل مارکوف در روند مطالعه تغییرات کاربری اراضی هستند.