مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
حوضه زاینده رود
حوزه های تخصصی:
حوضه زاینده رود به دلیل تنوع آب و هوایی و آب حیات بخش رودخانه زاینده رود، یکی از مناطق مهم کشاورزی در سطح کشور است. از آنجایی که پدیده یخبندان به ویژه یخبندان دیررس بهاره به درختان میوه و محصولات کشاورزی این منطقه خسارت زیادی وارد می کند؛ بنابراین بررسی یخبندان در این حوضه ضروری است. در این تحقیق شدّت یخبندان دوره سرد سال و فصل بهار در حوضه زاینده رود در 5 آستانه ی ضعیف (0 تا 5- درجه)، متوسط (1/5- تا 10- درجه)، شدید (1/10- تا 15- درجه)، بسیار شدید (1/15- تا 20- درجه) و فوق العاده شدید (کمتر از 20- درجه سلسیوس) با استفاده از آمار دمای کمینه شبانه روز 13 ایستگاه هواشناسی طی دوره آماری 16 ساله (72-1371 تا 87-1386) بررسی گردید. نقشه پهنه بندی فراوانی شدّت های مختلف یخبندان نیز در محیط Arc Map ترسیم شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمام ایستگاه های مورد مطالعه حوضه زاینده رود در دوره سرد سال یخبندان ضعیف تا بسیار شدید را تجربه می کنند؛ امّا یخبندان فوق العاده شدید تنها در مناطق مرتفع (بالای 2000 متر) اتفاق می افتد. در فصل بهار، یخبندان ضعیف تا آخر فروردین و در ایستگاه های مرتفع تا دهه سوم اردیبهشت و یخبندان متوسط تنها در ایستگاه های 2000 متر به بالا در فروردین ماه رخ می دهد. یخبندان شدید نیز تنها در شمال غرب منطقه مورد مطالعه اتفاق می افتد. با توجه به نقشه های پهنه بندی، شمال غرب حوضه زاینده رود از نظر فراوا نی وقوع شدّت های مختلف یخبندان منطقه پرخطر می باشد.
تحلیل رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی و توسعه روستایی (مطالعة موردی: سکونت گاه های روستایی پایین دست حوضه زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: به دنبال وقوع ناپایداری اقلیمی در دهه ۱۳۸۰ و افزایش بارگذاری بر رودخانه به مرور زمان، در سال های اخیر پدیده ناپایداری منابع آب کشاورزی و یا خشک سالی رخ داده است. وقوع ناپایداری منابع آب کشاورزی آثاری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و غیره به ویژه در سکونت گاه-های روستایی به همراه داشته است. در این پژوهش، رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی (خشک سالی) و توسعه روستایی در سکونت گاه های روستایی بخش پایین دست رودخانه زاینده رود (شرق اصفهان) مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش کمّی می باشد. براساس فرمول کوکران تعداد پرسش نامه ها از تعداد ۳۳۱۵۳ خانوار روستایی ۳۸۰ نفر برآورد شده که طی تحقیق و براساس محدودیت ها و حذف پرسش نامه های نادرست، تعداد نمونه ها به ۳۲۳ مورد رسید. حجم سکونت گاه های نمونه نیز ۲۵ روستا برآورد شده است. شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیطی در منطقه مورد مطالعه در زمان حاضر نسبت به پیش از وقوع خشک سالی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، در نرم افزار SPSS میانگین شاخص های سه گانه پژوهش (اقتصادی، اجتماعی و محیطی) مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج جهت سنجش معناداری در آزمون t مستقل تک نمونه ای بررسی شده و در نهایت، با آزمون ANOVA تفاوت معناداری تأثیر خشک سالی در دهستان های مختلف مورد مقایسه قرار گرفته است.
یافته ها: بر پایه نتایج پژوهش و تحلیل پرسش نامه، میانگین مجموع پیامدهای محیطی ناشی از ناپایداری منابع آب ۲۴/۴ بوده، در بعد اقتصادی ۲۳/۴ و در بعد اجتماعی نیز عدد ۰۲/۴ به دست آمده است. بر این اساس، پس از وقوع کم آبی یا خشک سالی، محیط طبیعی و انسانی تحت تأثیر قرار گرفته و توسعه روستایی در ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی در محدوده پایین دست رودخانه با اختلال مواجه شده و مسائلی چون کاهش سطح زیرکشت کشاورزی، کاهش درآمد، نشست زمین، فقر، بیکاری، مهاجرت و پیامدهای زیست محیطی و غیره را به دنبال داشته است.
گردشگری ترکیبی، الگویی برای توسعه گردشگری روستایی (مطالعه موردی حوضه زاینده رود، محور اصفهان تا گاوخونی)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری در عصر کنونی ، یکی از راهبردهای مهم و اصلی توسعه ، به ویژه برای کشورهای کمتر توسعه یافته یا به اصطلاح جهان سوم است . نقش و اهمیت این صنعت در ایجاد اشتغال، افزایش درآمد، و رشد و توسعه اقتصادی بر کسی پوشیده نیست. منطقه پایین دست حوضه زاینده رود از شرق اصفهان تا تالاب گاوخونی دارای سکونتگاه های متعدد روستایی با تاریخی کهن و سابقه ای درخشان است. با توجه به چالش های خشکسالی و بحران آب، توسعه گردشگری یکی از راهبردهای اصلی در جهت ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و جلوگیری از مهاجرت گسترده مردم به شهرهای بزرگ در این منطقه است. مقاله حاضر ضمن بررسی قابلیت ها و موانع توسعه گردشگری روستایی در این منطقه، با بکارگیری مدل SWOT به تحلیل وضعیت گردشگری و رتبه بندی روستاها و جاذبه های گردشگری روستایی دراین منطقه پرداخته است. نتیجه این تحقیق ، شناسایی و معرفی جاذبه ها و روستاهای هدف گردشگری و ارائه راهبردهایی در راستای توسعه گردشگری روستایی در این منطقه است.
تجزیه و تحلیل خشکسالی ها(اقلیم شناسی– هیدرولوژیکی) با بکارگیری روش من کندال در حوضه زاینده رود (مطالعه موردی: ایستگاه ورزنه)
خشکسالی به عنوان بی سروصدا ترین بلایای طبیعی در مقابل سیلاب به عنوان یکی از پر صدا ترین بلایا قرار گرفته است. این درحالی است که خطر و خسارت های ناشی از خشکسالی به مراتب بیشتر از سایر بلایای طبیعی مانند : سیل ، طوفان ، آتش فشان و حتی زلزله است. این پدیده با سایر بحران های طبیعی متفاوت است، زیرا به آهستگی و در زمان نسبتا طولانی به وقوع پیوسته و در اغلب اوقات دوره تداوم آن بیش از چند سال به طول می انجامد.در این مقاله خشکسالی حوضه زاینده رود مورد بررسی قرار گرفنه است بدین جهت از آمار بارش ایستگاه سینوپتیک ورزنه به عنوان نزدیک ترین ایستگاه به منطقه مورد مطالعه ،جهت تحلیل خشکسالی از داده های بارش در دوره زمانی 1327-1384به صورت ماهانه و سالانه استفاده شده است. از روند پارامتر بارش نیز توسط آزمون ناپاارمتری من – کندال محاسبه و تحلیل انجام گرفت .نتایج نشان میدهد که بیشترین میزان بارش انجام شده در سالهای 1329-1334-1355-1359-1367-1373بوده است. از سال 1375به بعد شاهد کمترین میزان بارش طی سالهای بررسی شده هستیم و بیشترین میزان بارندگی را در ماه های فروردین و اردیبهشت مشاهده می کنیم و کمترین میزان بارش در ماه های شهریور و مرداد و مهر داشته ایم با استفاده از آزمون من کندال پارامتر بارش در مقیاس سالانه بدون روند بود و در مقیاس ماهانه در ماه های خرداد، تیر،مهر و آذر دارای روند و در سایر ماه ها فاقد روند می باشد. آثار زیان بار این حشکسالی در اثر نبود مدیریت درست و دخالت های انسانی تشدید شده که با توجه به غیرقابل پیش بینی بودن اما تکرار پذیر بودن آن پیشنهاد می شود در راهبرد مدیریت منابع آب حوضه زاینده رود تجدید نظر صورت گیرد.
شناسایی و تحلیل جایگاه کنش گران در شبکه حکمرانی آب حوضه زاینده رود؛ با تأکید بر محدوده جغرافیای استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز زاینده رود، طی دو دهه گذشته کاستی های بسیاری را در مدیریت منابع آب تجربه نموده و شاهد بروز موارد متعددی از نارضایتی ذی نفعان بوده است. با عنایت به اصول حکمرانی، هرگونه سیاست گذاری در این حوضه، نیازمند شناسایی میزان تأثیر هریک از کنشگران بر ابعاد مسئله و در ارتباط با یکدیگر است. هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال است که شبکه حکمرانی آب حوضه زاینده رود در جغرافیای استان اصفهان، به چه میزان و متأثر از فعالیت چه کنشگرانی است. مقاله حاضر به همین منظور و با استفاده از چارچوب حکمرانی به شناسایی و احصای 21 گروه از کنش گران مسئله آب در جغرافیای مذکور پرداخته است. گردآوری داده ها و رسیدن به مرحله اشباع نظری، با جمع آوردی داده از 72 نفر از مشارکت کنندگان در پژوهش و تحلیل آن با استفاده از روش تحلیل شبکه ای حاصل شده است. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار UCINET و دو قابلیت تحلیل ساختاری و اعمال مؤلفه های ارزشی، مورد تحلیل قرار گرفته و سپس با استفاده از نرم افزار NETDRAW ترسیم شده است. یافته ها حاکی از آن است که نوع خاصی از شبکه تأثیرگذاری بر مدیریت منابع آب در این حوضه شکل گرفته که متناسب با ماهیت حکمرانی مطلوب آب نیست. در این شبکه از روابط، طیفی از کنش گران با قابلیت های متفاوت، دارای رفتار و در نتیجه تأثیرگذاری خاص بر مسئله آب، مورد شناسایی قرار گرفته اند.
وردایی دهه ای تبخیر در ارتباط با تغییرپذیری برخی عناصر اقلیمی در حوضۀ زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 17
حوزه های تخصصی:
تبخیر فرایند انتقال رطوبت از سطح زمین - منابع رطوبتی به جو می باشد. شناخت و ارزیابی تبخیر، یک بخش مهم در محاسبه بیلان آب و مدیریت صحیح منابع آب می باشد. از منظر اقلیمی، عوامل متعددی در فرایند تبخیر دخالت دارند که از مهم ترین آنها می توان به تابش و دمای هوا، سرعت باد و رطوبت نسبی اشاره کرد. تغییرپذیری تبخیر در مقیاس های زمانی مختلف به ویژه طی فرایند و روند گرمایش زمین، از جمله مظاهر در خور توجه تغییرات اقلیمی است. بررسی تغییرات دهه-ای تبخیر و فراسنج های موثر بر آن، نقش موثری در برنامه ریزی میان مدت و مدیریت منابع آب ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر واکاوی تغییرات دهه ای تبخیر در ارتباط با فراسنج های موثر (دما، خشکی و حرکت هوا) بر این فراسنج می-باشد. بدین منظور از پایگاه داده های روزانه تبخیر، دما، رطوبت نسبی و باد، حاصل میان یابی ایستگاه های همدید، اقلیم شناسی هواشناسی و باران سنجی وزارت نیرو طی بازه زمانی 2018-1969 با تفکیک مکانی 4 × 4 کیلومتر استفاده شد. نتایج نشان داد فراسنج دما نسبت به سایر فراسنج ها نقش مهم تر و موثرتری بر فرایند تبخیر دارد، ولی میزان سهم این فراسنج از دهه اول (1978- 1969) به سمت دهه های انتهایی رو به کاهش است. رطوبت از میان عناصر جوی جایگاه دوم را به لحاظ تاثیر بر فرایند تبخیر دارد که بالعکس دما نقش آن از دهه های ابتدایی به سمت دهه انتهایی (2018-2009) رو به افزایش است. همین روند در مورد فرایند باد نیز تکرار شده و نقش آن از دهه اول (1978- 1969) به سمت دهه انتهایی (2018- 2009) رو به افزایش است.
اثرات تغییرات بارشی و دمایی بر وقوع ناپایداری منابع آب در حوضه آبریز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۸ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۹
52 - 68
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز زاینده رود در منطقه مرکزی ایران از مناطق دارای مسئله ناپایداری منابع آب است. در یک دهه اخیر منابع آبی حوضه کاهش یافته، به طوریکه بخشی از طول رودخانه در قسمت میانی و پایین دست جریان آب خشک شده و یا به صورت موقتی درآمده و تخصیص آب کشاورزی به اراضی زراعی این بخش ها کاهش شدیدی یافته است. در این پژوهش برای تحلیل میزان تاثیر عوامل طبیعی در بروز ناپایداری منابع آب حوضه، تغییرات شاخص های اقلیمی از قبیل میزان بارش، نسبت بارش برف به کل بارندگی و تغییرات دمایی ایستگاه چلگرد در دهه های اخیر مورد بررسی قرار گرفته است. ایستگاه چلگرد منبع اصلی تامین آب طبیعی رودخانه بوده و تغییرات آن به طور مستقیم بر حجم آب رودخانه تاثیر می گذارد. سپس منابع کلی آب حوضه و تغییرات حجم آب ورودی به سد زاینده رود مطالعه گردیده و تغییرات آب های زیرزمینی (تعداد چاه و سطح آب زیرزمینی) در دو دوره آماربرداری سال های 1385 و 1390 مورد مقایسه قرار گرفته است. منبع اخذ داده های مقاله شرکت مدیریت منابع آب وزارت نیرو و سازمان هواشناسی می باشد. نتایج تحلیل آمارها نشان می دهد طی دهه های اخیر میزان بارش باران روند کاهشی داشته، بر میزان دمای هوا در بلندمدت افزوده شده و نسبت بارش برف به کل بارش ها کاهش چشمگیری داشته است. همچنین بررسی دمای هوای فصل پاییز، به دلیل تاثیر آن در ذوب برف ها نشان از افزایش شدید دمای فصل پاییز در سه سال اخیر نسبت به میزان بلندمدت دارد. به طور کلی طبق نتایج پژوهش تغییرات اقلیمی بر بروز ناپایداری منابع آب حوضه موثر بوده است. در ادامه بررسی تغییرات آب های زیرزمینی حاکی از حفر چاه های کشاورزی برای جبران کاهش آب رودخانه و کاهش سطح آب زیرزمینی حوضه بوده که خود وضعیت خشکی حوضه را تشدید نموده است.
تحلیلی بر انتقال آب میان حوضه ای در استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
22 - 41
حوزه های تخصصی:
آب گران بهاترین ثروتی است که در اختیار بشرقرار گرفته است، به خصوص در مناطق خشک کشور که سطح عظیمی از کشور ما را در بر گرفته است. امروزه جوامع بین المللی از اهمیت آب برای رشد اقتصادی و اجتماعی پایدار در زمان حال وآینده آگاه گشته اند. در سطح ملی سهم زیادی از سرمایه گذاری ها صرف زیر ساخت ها و امور زیر بنایی و بهبود مدیریت منابع آب وانتقال آن می شود. این عوامل یاد شده بیانگر اهمیت بخش آب وامنیت اقتصادی واجتماعی در سطح ملی خواهد بود.
مسئولان امر، در سال های اخیر به دلیل سوء مدیریت در حفظ منابع آبی و همچنین زیرساخت های هدایت منابع آبی زیرزمینی نتوانسته اند فکری به حال خشکسالی پیش بینی شده انجام دهند. یکی از طرح های انتقال آب بین حوضه ای که در دست مطالعه و اجرا می باشد، انتقال آب از بهشت آباد به زاینده رود می باشد. طرح بهشت آباد، عنوانی است که برای انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان های اصفهان، یزد و کرمان به کار برده می شود. طبق این طرح قرار است نسبت به انتقال سالانه حدود یک میلیارد و صد میلیون مترمکعب، آب به فلات مرکزی ایران اقدام شود در حالیکه استان چهارمحال و بختیاری با کمبود شدید آب آشامیدنی مواجه می باشد. طرح انتقال آب بهشت آباد یکی از طرح های بزرگ انتقال میان حوضه ای محسوب می شود که قرار است آب را از استان چهارمحال و بختیاری به استان های اصفهان، یزد و کرمان انتقال دهد. این طرح در کش وقوس قانون گذاری ها و تحت فشار افکار عمومی استان های خوزستان، چهارمحال و بختیاری و نمایندگان این استان ها در مجلس، علی رغم تصویب در شورای عالی آب هنوز اجرا نشده است. بیشتر کارشناسان معتقدند اجرای این طرح، به طور خاص پیامدهایی منفی بر استان های مبدأ و به طور عام بر امنیت ملی دارد. کنشگری های سیاسی، چالش های امنیتی (درگیری های قومی)، تنش های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حاصل از مطالعه نکردن و امکان سنجی نادرست طرح، از جمله مسائلی هستند که توجیه پذیری اجرای آن را ناموجه جلوه می دهند. این پروژه که برای انتقال آب از منطقه زاگرس به فلات مرکزی ایران اجرا می شود، شامل احداث سد ذخیره مخزنی به ارتفاع حدود (180متر) در محل تقاطع رودخانه های کوهرنگ و بهشت آباد است.