مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
رطوبت
حوزه های تخصصی:
هدف: شناسایی عوامل آسیب رسان به منابع آرشیوی و کتابخانه ایِ موجود در مخازن دستگا ه های دولتی برای تدوین معیار های حفاظت هماهنگ با استانداردهای بین المللی، کاهش هزینه های آتی در ضدعفونی و مرمت و به ویژه آسیب های انسانی بوده است.
روش پژوهش: داده های حاصل از بازرسی و نمونه برداری از مخازن برون سازمانی 17 نهاد دولتی و شرایط محیطی 63 مخزن آنها پایش، جمع بندی و پردازش شد؛ آلودگی های بیولوژیکی موجود در آنها شناسایی و با CFU مقایسه و پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت به سازمان مربوطه ارائه شد. در این پایش ها، علاوه بر اندازه گیری دما، رطوبت، و نور، تعداد ریزاندامگان های[1] موجود در هوای مخازن بررسی و با مقادیر استاندارد تطبیق داده شد.آنگاه، داده های مربوط به تأثیرنور، دما، و رطوبت بر رشد ریزاندامگان ها ، استخراج و شناسه گذاری و با نرم افزار اس.پی.اس.اس. تجزیه و تحلیل شد.به سبب پیروی نکردن داده ها از توزیع نرمال در سنجش همبستگی عواملی مانند نور و دما با قارچ، از فرمول همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
نتیجه گیری: استانداردهای نور، رطوبت، و دما در اغلب مخازن رعایت نمی شود. معنا دار نبودن ارتباط رطوبت و وجود قارچ، نشان آن است که در 87% مخازن رطوبت کمتر از میزان استاندارد است.
تحلیل همدیدی – آماری تغییرات ارتفاع لایه تروپوپاوز بعنوان نمایه ای از تغییر اقلیم در خراسان رضوی
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب و هوایی با تغییر الگوهای اقلیمی و به هم ریختن نظم اکوسیستم ها ، عواقب جدی بر محیط زیست وارد می کند. تغییر در الگوهای آب و هوایی می تواند به وقوع سیل های شدید، گرما و سرماهای شدید، تکرار بیشتر خشکسالی ها، بالا آمدن سطح آب دریا، گرم شدن جهانی هوا و ذوب شدن یخ های دائمی منجر شود. هر یک از این پدیده ها می تواند ذخایر غذایی یک منطقه را در معرض خطر قرار دهد. تروپوپاز مرز انتقالی بین هوای فعال و مرطوب لایه تروپوسفر و هوای خشک استراتوسفر است. مشاهدات و مدل های اقلیمی نشان دهنده آن است که تروپوپاز در حدود 5 تا 10 مایلی (8 تا 16 کیلومتری) بالای سطح زمین قرار دارد. تغییرات رطوبت درون ستون جو یکی از عناصر مهم در تغییر ارتفاع لایه تروپوپاز و به تبع آن ارتفاع تروپوپاز یکی از عناصر مهم در آشکارسازی تغییر اقلیم در هر منطقه می تواند باشد. در 16 نمونه از سامانه های بارشی اتفاق افتاده در خراسان رضوی در فاصله زمانی 2000 تا 2010 ، در بررسی همدیدی لایه تروپوپاز در زمان های وقوع بارش و 48 ساعت قبل و بعد از بارش می توان اینگونه نتیجه گرفت که گرمای بادرو آزاد شده از طریق میعان و بارش اتفاق افتاده در لایه زیرین و میانی وردسپهر، به تدریج ستون هوای روی خود را گرم تر کرده و در طی روزهای بارشی، جو در ورد سپهر و به تبع ارتفاع تروپوپاز افزایش می یابد. فشار مرکزی هسته پرفشار ارتباط نزدیکی با شدت بارش در روز اوج بارش دارد. به عبارت دیگر هرچه شدت بارش بیشتر باشد، فشار مرکزی پر فشار نیز بیشتر است. به این ترتیب رابطه بسیار خوبی بین رطوبت لایه جو و گرمای بادرو حاصل از آن و ارتفاع تروپوپاز وجود دارد. بنابراین در زمان های وقوع بارش ارتفاع تروپوپاز افزایش و در روزهای عدم بارش ارتفاع تروپوپاز کاهش می یابد. از این رو با بررسی ارتفاع تروپوپاز می توان نوسانات اقلیمی منطقه را بررسی کرد.
تأثیر رطوبت جو در برآورد مشخصه های وارونگی دمایی از تصاویر ماهواره ای MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وارونگی دمایی زمانی رخ می دهد که در تروپوسفر و تا ارتفاعی مشخص، با افزایش ارتفاع، دما افزایش یابد. از مشخصه های وارونگی دمایی، پارامترهای قدرت و عمق وارونگی دمایی است. قدرت وارونگی به اختلاف دمایی بین قلة وارونگی و سطح زمین اطلاق می شود و ارتفاع متناظر با این اختلاف دمایی، عمق وارونگی نام دارد. راهکار متداول برای تعیین این مشخصه ها، اندازه گیری های میدانی به وسیلة رادیوساند است، که نوعی اندازه گیری نقطه ای در جو قلمداد می شود. به منظور مدل سازی برای استخراج مشخصه های وارونگی دمایی از تصاویر ماهواره ای می توان ارتباط بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مختلف با قدرت و عمق وارونگی دمایی منتج از داده های رادیوساند را به دست آورد. در پی شایع بودن پدیدة وارونگی دمایی در شهر تهران، ایستگاه هواشناسی فرودگاه مهرآباد تهران به عنوان منطقة نخست مورد مطالعه انتخاب شد. ضرایب همبستگی خطی به دست آمده بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مختلف با عمق و قدرت وارونگی محاسبه شده از داده های رادیوساند بسیار ضعیف بود که می تواند ناشی از تغییرات زیاد بخارآب جو و قدرت و عمق وارونگی دمایی نسبتاً ضعیف روی داده در تهران باشد. برای اثبات فرضیة مذکور، در ادامة روند تحقیق حاضر، عوامل مؤثر در افزایش ضریب همبستگی خطی بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مذکور با عمق و قدرت وارونگی محاسبه شده از داده های رادیوساند بررسی شدند. با توجه به روی دادن وارونگی های عمیق و قدرتمند تر در منطقة کرمانشاه درمقایسه با تهران، این منطقه به عنوان منطقة دوم مورد مطالعه انتخاب شد. افزایش ضرایب همبستگی محاسبه شده برای کرمانشاه نشان دهندة تأثیر عامل میزان قدرت و عمق وارونگی دمایی است. برای مثال، ضریب همبستگی بین BT 7.2 -BT 11 با قدرت و عمق وارونگی دمایی در تهران به ترتیب 16/0 و 32/0 و در کرمانشاه به ترتیب 51/0 و 70/0 است. به منظور بررسی تأثیر میزان بخار آب موجود در جو بر ضرایب همبستگی، با توجه به آنکه میزان بخار آب موجود در جو طی فصول سرد کمتر از فصول گرم است، داده های تهران و کرمانشاه به دو دستة تمام فصول و فصول سرد تقسیم شدند. افزایش ضرایب همبستگی محاسبه شده برای تهران و کرمانشاه طی فصول سرد نشان دهندة تأثیر عامل میزان بخار آب موجود در جو است. به عنوان نمونه، ضریب همبستگی بین BT 7.2 -BT 11 با قدرت و عمق وارونگی دمایی در کرمانشاه برای تمامی فصول به ترتیب 51/0 و 70/0 و طی فصول سرد به ترتیب 78/0 و 85/0 است.
پیش بینی کوتاه مدت سرمازدگی محصولات کشاورزی با استفاده از رابطه دمای نقطه شبنم و دمای حداقل در شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال اول تابستان ۱۳۸۳ شماره ۲
97 - 105
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به منظور بررسی امکان پیش بینی کوتاه مدت سرمازدگی با استفاده از داده های درجه حرارت روزانه و رطوبت نسبی ساعت 5/6 بعد از ظهر ایستگاه سینوپتیک مشهد برای ماه های آذر تا اسفند سال های 80-1363، مقادیر نقطه شبنم روزانه محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل آماری داده های موجود و آزمون های برازش آماری نشان داد که بین پارامترهای رطوبت نسبی و تفاضل دمای حداقل و نقطه شبنم، یک رابطه همبستگی معنی داری به صورت Min-Dew=30.9-0.325RH با ظریب همبستگی 70% وجود دارد. بنابراین نتیجه گیری شد در روزهایی که مقدار رطوبت نسبی در هنگام عصر کمتر از 75% می باشد احتمال وقوع سرمازدگی کم بوده و برای تعیین مقدار دقیق حداقل دمای فردای آن روز می توان از رابطه استخراج شده استفاده نمود. اما در روزهایی که مقدار این پارامتر بین 100%- 75% باشد، احتمال بوز سرمازدگی بسیار جدی بوده و بایستی با اعلام پیش آگاهی های لازم به کشاورزان منطقه در حد امکان از بروز خسارات بیشتر جلوگیری نمود.
بررسی نوسانات رطوبت ورودی به مناطق خشک ایران در رخدادهای خشکسالی و ترسالی
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
121 - 143
حوزه های تخصصی:
آب، با توجه به شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک، در اکثر مناطق سرزمین ما، حیاتی ترین ماده است. رطوبت عاملی مهم در ایجاد بارش بوده، بنابراین شناسایی و آگاهی از چگونگی انتقال رطوبت، نوسان و تاثیرگذاری آن بر بارش در یک منطقه، ضروری می باشد. به همین منظور در این پژوهش، داده های دوباره واکاوی شده ی ERA interim بارش، ارتفاع ژئوپتانسیل، نم ویژه و مولفه های (مداری و نصف النهاری) باد در دوره آماری 1981-2011 با قدرت تفکیک مکانی 1 در 1 درجه قوسی از مرکز پیش بینی های میان مدت اروپا (ECMWF) اخذ گردید. با بهره گیری از شاخص استاندارد شده z (ZSI) سال های خشک و مرطوب استخراج، و شار رطوبت ورودی به منطقه در این سال ها محاسبه گردید. برای مقایسه، الگوهای گردشی و تغییرات شار رطوبت در سال های خشک و مرطوب نمونه بررسی شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد تفاوت معناداری به لحاظ الگوی جریان حاکم در این سال ها وجود دارد، به طوری که با تغییر در جهت جریان ها در سطوح زیرین جو (1000 تا 700 هکتوپاسکال)، مقادیر رطوبت ورودی به منطقه تغییر نموده است. در سال های مرطوب در مقایسه با سال های خشک، جابجایی مرکز پرارتفاع عربستان به سمت شرق و قرارگیری بیشتر برروی دریا، کشیدگی مداری و افزایش گستره بازوی شرقی آن باعث تقویت جریا ن های شرقی-شمال شرقی بر روی دریای عرب و ایجاد و گسترش جریان های جنوب غربی بر روی شبه جزیره عربستان و ایجاد ناوه عمیق تر با محوری شرق سو مابین آن با پرارتفاع شمال آفریقا شده است. این شرایط با افزایش رطوبت برداشتی از پهنه های آبی جنوبی و انتقال به منطقه مورد بررسی در ایجاد بارش و شکل گیری سال های مرطوب آن تاثیرگذار بوده است.
ناکش، یک عنصر حفاظتی اصیل برای مقابله با رطوبت در بناهای تاریخی منطقه گرم و خشک مرکز ایران (نمونه موردی: اجرای ناکش خانه اخوان سیگاری (تراب) یزد، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
226-212
حوزه های تخصصی:
رطوبت از دشمنان دیرینه بناهای تاریخی به ویژه بناهای خشتی به شمار می رود. برای مقابله با رطوبت، معماران سنتی ایران راهکارهای قالب توجهی را به کار بسته اند که یکی از آنها «ناکش» است. این مقاله با هدف مستندسازی، حفاظت، معرفی، آموزش و کمک به استفاده دوباره این شیوه اصیل حفاظت سنتی در معماری مرکز ایران به طرح این پرسش ها پرداخته است که ناکش در معماری منطقه گرم و خشک فلات مرکزی ایران چیست؟ نحوه کارکرد و اجرای درست آن چگونه است؟ روش رسیدن به پاسخ این سؤالات رجوع به منابع مکتوب، بررسی میدانی نمونه های اصیل و تمرکز بر فرایند اجرای نمونه موردی در خانه تاریخی اخوان سیگاری یزد است. در نهایت از طریق کدگذاری اطلاعات به دست آمده، یافته ها در چارچوبی ساختارمند ارائه شده اند. ناکش ها انواع مختلفی دارند که البته ماهیت کارکرد آنها یکسان است؛ به گونه ای که در این مقاله بر آن تمرکز خواهد شد یک کانال هوا در داخل حیاط مرکزی ابنیه تاریخی منطقه گرم و خشک فلات مرکزی ایران است که بر مبنای یک فرایند طبیعی سدی را در برابر نفوذ رطوبت ایجاد و رطوبت را به نحوی هدایت و تبخیر می کند که به بخش های تحتانی بنا آسیب نرساند. نوع مصالح مصرفی، فنون اجرای کف، جداره ها و سقف و همین طور طرح ناکش مانند میزان عمق، عرض، سازمان دهی در پلان و شکل مقطع که در هر بنایی بسته به ویژگی های آن بنا متفاوت است، در عملکرد مناسب ناکش بسیار مهم است.
بررسی تحلیلی- عددی میزان اثر رطوبتی خارخانه در مسکن بومی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۱۰۰-۸۹
حوزه های تخصصی:
در معماری بومی سیستان، همواره راهکارهای ارزشمندی در جهت فراهم کردن شرایط زندگی مطرح شده است. شرایط خاص اقلیمی در این منطقه، معماران را بر آن داشته است که با اصول ابداعی خویش بهترین و مناسب ترین شیوه های تطبیق با اقلیم و استفاده مناسب از شرایط اقلیمی را فراهم آورند. این اصول و الگوها امروزه می تواند با تلفیق مناسب با فناوری جدید در ساختار معماری قرار بگیرد. ازجمله عناصر بومی مؤثر در تهویه و خنک کردن فضای زیست این منطقه، خارخانه است. معماران بومی با تعبیه خارخانه اقدام به ایجاد تأسیسات سرمایشی نموده تا توسط برودت ناشی از تبخیر قطرات موجود در خارها، هوای داخل ساختمان خنک شود. این مقاله با هدف شناخت و بررسی عملکرد خارخانه ها و نیز تحلیل رطوبت نسبی هوای داخل در مسکن بومی منطقه و مناسب سازی آن ها در مسکن روستایی امروز سیستان گام برداشته است. با این هدف، مطالعات میدانی بر روی دو اتاق بومی کاملاً مشابه، یکی دارای خارخانه به عنوان آزمون و دیگری بدون خارخانه به عنوان شاهد انجام پذیرفت و میزان اثر رطوبت در اتاق آزمون نسبت به اتاق شاهد و نقطه مبنای خارج از دو اتاق سنجیده و مقایسه شد و برای درک یکپارچه داده ها از پردازش با استفاده از روش آمار توصیفی توسط نرم افزارهای EXCEL و MINITAB استفاده شد. طبق نتایج تحلیل داده ها، رطوبت نسبی هوای اتاق دارای خارخانه اختلاف فاحشی با دو ایستگاه دیگر دارد و از عدد 12 درصد در فضای مشابه بدون خارخانه به بالای 30 درصد رسیده است و مطابق مطالعات اولگی و ASHRAE در محدوده آسایش حرارتی قرار دارد. دلیل این اختلاف، وجود خارخانه و رطوبت حاصل از تبخیر آب پاشیده شده بر خارها می باشد که این ایجاد رطوبت، سبب کاهش دما و تعدیل دمای محیط و بهبود اوضاع اقلیمی شده و تأثیری بسیار مطلوب در اقلیم گرم وخشکی مانند منطقه سیستان دارد که این تأثیر در محیط های خشک و با رطوبت نسبی کم، مطلوب خواهد بود. لذا در محیط هایی که گرمای محسوس در آن ها بسیار بالاست، این سیستم به عنوان استراتژی غیرفعال جهت تعدیل شرایط آسایش حرارتی پیش نهاد می گردد.
بررسی تأثیر متغیرهای اقلیمی بر شاخص های پوشش گیاهی (مورد مطالعه: باغات پرتقال حسن آباد داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
254 - 272
حوزه های تخصصی:
متغیرهای اقلیمی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات پوشش گیاهی محسوب می شوند. امروزه از تصاویر ماهواره ای به طور گسترده ای برای بررسی اثر نوسانات متغیرهای اقلیمی بر تغییرات پوشش گیاهی استفاده می گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیر اقلیمی بارش، دما و رطوبت بر تغییرات شاخص های پوشش گیاهی باغات پرتقال حسن آباد داراب با استفاده از داده های ماهواره ای می باشد. بدین منظور داده های مشاهداتی، شامل داده های فنولوژی درخت پرتقال و داده های هواشناسی در بازه زمانی ده ساله (1385 تا 1395) مربوط به ایستگاه هواشناسی کشاورزی حسن آباد داراب جمع آوری شده است. تصاویر سنجنده مودیس برای سال 1385 تا 1395 با توجه به داده های زمینی و نقشه های 1:25000 سازمان نقشه برداری زمین مرجع شدند. این تصاویر برای محاسبه شاخص های پوشش گیاهی سنجش ازدوری شامل شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص وضعیت پوشش گیاهی (EVI) استفاده گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای حداکثر رطوبت، حداقل دما و بارش دارای تأثیر مثبت معنی دار بر متغیر NDVI هستند. به علاوه متغیرهای حداکثر دما، حداقل رطوبت دارای تأثیر منفی معنی دار بر متغیر وابسته NDVI و EVI هستند. به منظور تعیین اهمیت هریک از متغیرهای مستقل در پیش بینی متغیرهای وابسته از روش شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. یافته ها نشان داد که عناصر اقلیمی بارش، حداقل دما، حداکثر دما، حداقل رطوبت و حداکثر با مقادیر به ترتیب (39/0، 3/0، 13/0، 1/0 و 06/0 ) بیشترین تأثیر را بر EVI دارند. به علاوه تاثیر این متغیرها بر شاخص NDVI به ترتیب ضرایب آنها (2/0، 28/0، 22/0، 11/0 و 17/0) می باشد.درنهایت به منظور افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل از روش رگرسیون ARMAX استفاده شد. نتایج نشان داد استفاده از این روش منجر به افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل، کاهش خطای پیش بینی می گردد.