فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۴۷۶ مورد.
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
7 - 26
حوزههای تخصصی:
بین المللی شدن دانشگاه ها، مهاجرت دانشجویی، و تعدد دانشجویان بین المللی از فرهنگ های مختلف، سطح بالاتری از ارتباطات، تعاملات و تعهدات انسانی را به وجود آورده است، که این مسئله علاقه دانشمندان به مقوله فرهنگ پذیری و تأثیرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و روانی آن را تحت تأثیر قرار داده است. فرایند فرهنگ پذیری دانشجویان بین المللی به دلیل عوامل متعددی استرس زا شناخته شده است. در حقیقت، تعامل میان این دانشجویان و جامعه میزبان نقش مهمی در سازگاری بین فرهنگی آنان دارد. بااین حال، پژوهش های محدودی، چنین تعاملی را در بررسی فرهنگ پذیری دانشجویان بین المللی موردبررسی و ارزیابی قرار داده اند. لذا هدف اصلی این پژوهش احصاء و ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ پذیری دانشجویان بین المللی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در راستای تسهیل شرایط زندگی و بهبود عملکرد تحصیلی این دانشجویان در ایران بوده است؛ بنابراین پژوهش حاضر با تکیه بر مفهوم فرهنگ پذیری، به بررسی همسویی دانشجو و دانشگاه در ابعاد مختلف به عنوان پیش بینی کننده های سازگاری روان شناختی دانشجویان بین المللی در دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل 56 نفر از دانشجویان بین المللی مشغول به تحصیل در دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران بود که به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده های به دست آمده علاوه بر تحلیل شاخص های توصیفی، از تحلیل آماری نیز استفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از آن بود که عامل هنجارهای ارزشی، درصد فرهنگ پذیری را در این دانشجویان تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل نشان داد که در بین دانشجویان دختر و پسر در عامل شیوه های زندگی تفاوت معناداری وجود دارد که خود در فرهنگ پذیری نقشی اساسی دارد.
اثربخشی کلاس درس معکوس مبتنی بر بارشناختی بر یادگیری خود تنظیم دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
101 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه کسب مهارت های لازم برای یادگیری خودتنظیم یکی از اهداف برنامه های آموزشی به شمار می آید و تبدیل "یاددهی" به "یادگیری" امری ضروری تلقی می شود؛ بنابراین محیط های آموزشی باید به طورجدی بر اهمیت کسب این مهارت ها تأکید نمایند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی بر یادگیری خودتنظیم دانشجویان انجام گرفت.روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان چابهار در نیمسال اول سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 402 نفر بودند. انتخاب نمونه موردنیاز پژوهش به صورت هدفمند از میان دانشجویانی که واحد درسی پژوهش و توسعه حرفه ای را اخذ کرده بودند انجام شد و با روش قرعه کشی در گروه های آزمایش و کنترل (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری خودتنظیم Pintrich and De Groot (1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان داد بین میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری یادگیری خودتنظیم در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که آموزش به شیوه کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی تأثیر مثبتی بر یادگیری خودتنظیم دانشجویان داشته است (05/0 p<). با توجه به یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی می تواند در افزایش یادگیری خودتنظیم دانشجویان مؤثر باشد.نتیجه گیری: درنتیجه به کار بردن این شیوه آموزشی در دانشگاه ها می تواند کلاس های درس را فراگیرمحور کند و دانشجویان را ترغیب نماید تا در یادگیری خود فعال باشند.
طراحی مدل شایستگی های معلمان با رویکرد کیفی فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
173 - 193
حوزههای تخصصی:
The current research was conducted with the aim of designing a teacher's competency model with a qualitative approach. The current research was conducted in the framework of a qualitative approach and using the meta-combination method with the seven-step approach of Sandelovski and Barroso (2007). The statistical population under study includes all Persian and English researches and studies published in the field of teacher competencies between 2000 and 2024. In this regard, the keywords related to the purpose of the research were searched and the articles and documents obtained were examined using the purposeful sampling method and according to the acceptance criteria. The studies were analyzed using the three-stage coding method (open, central, selective) by MaxQDA2020 software. Based on the results of data analysis, 52 open codes were identified for data collection, which were categorized into 3 main categories and 10 subcategories, which include individual competencies (individual performance, individual self-efficacy and communication skills), competencies organizational (organizational innovation, positive organizational transformation, knowledge sharing and organizational learning) and professional competencies (educational competency, research competency, and digital competency).
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین سبک رهبری تعاملی و حمایت سازمانی ادراک شده با بهزیستی ذهنی: نقش میانجی سخت کوشی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
7 - 38
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراک شده و بهزیستی ذهنی با نقش میانجی گری سخت کوشی روان شناختی در کارکنان نواحی پنج گانه آموزش و پرورش شهر تبریز انجام شد. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی با معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل کارکنان نواحی پنج گانه آموزش و پرورش شهر تبریز در سال 1402 به تعداد 500 نفر بود. روش نمونه گیری، به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، به تعداد 246 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های سبک رهبری تعاملی شائو و همکاران (2017)، حمایت سازمانی ادراک شده آلن و همکاران (2008)، بهزیستی ذهنی مولوی و همکاران (1389) و سخت کوشی روان شناختی مورینو جیمز و همکاران (2014) بود. برای تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی گشاوری پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، رابطه بین سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراک شده، بهزیستی ذهنی و سخت کوشی روان شناختی، به طور مثبت معنی دار بود. بهزیستی ذهنی، نیز از طریق سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراک شده و سخت کوشی روان شناختی قابل پیش بینی بود. به علاوه، نقش میانجی گرانه سخت کوشی روان شناختی در رابطه بین سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراک شده و بهزیستی ذهنی، تأیید شد. بر این اساس، نتیجه گیری می شود، توسعه سخت کوشی روان شناختی می تواند سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراک شده و بهزیستی کارکنان را تضمین کند. با پرورش سخت کوشی روان شناختی ، محیط کار سالم و پویاتری ایجاد خواهد شد که به نفع هم کارکنان و هم سازمان است. بنابراین، ترویج سخت کوشی روان شناختی از طریق تشویق کارکنان به شرکت در فعالیت های تقویت کننده مقاومت و انعطاف پذیری روان شناختی پیشنهاد می شود.
تسهیم دانش و انگیزش شغلی معلمان: نقش میانجی یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
93 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تسهیم دانش با انگیزش شغلی معلمان با میانجی گری یادگیری سازمانی بود. روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان تبریز بودند.که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 330 نفر با استفاده از روش خوشه ای تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های استاندارد یادگیری سازمانی نیفه (2001)، تسهیم دانش واندن هوف و وان وینن (2004) و انگیزش شغلی لوداهل کیچنر (2004) بود. داده ها از طریق آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و T تک نمونه ای و با استفاده از نرم افزار SPSS 26 تحلیل گردید. همچنین برای محاسبه الگوسازی معادله ساختاری از نرم افزار AMOS استفاده گردید. در این پژوهش طبق جدول ماتریس همبستگی بین تسهیم دانش، یادگیری سازمانی و انگیزش شغلی معلمان همبستگی مستقیم و معنادار وجود داشت. با توجه به نتایج تحلیل عاملی تأییدی و شاخص های ارزیابی، الگوهای اندازه گیری از برازش مطلوبی برخوردار بودند. با توجه به ضرایب استاندارد یادگیری سازمانی بر انگیزه شغلی (37/0β=)؛ تسهیم دانش بر یادگیری سازمانی (59/0β=) و تسهیم دانش بر انگیزه شغلی (16/0β=) تأثیر مستقیم و معنادار وجود داشت. از طرفی تسهیم دانش با نقش میانجی یادگیری سازمانی، اثر مثبتی بر انگیزش شغلی معلمان دارد.
شناسایی بسترهای تحقق رهبری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
67 - 91
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی بسترهای تحقق رهبری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی انجام گرفت. پژوهش از نوع کیفی و روش مطالعه موردی است. مدارس مورد مطالعه جهت این پژوهش، دو مدرسه غیرانتفاعی دخترانه تکریم و فضه(س) در دوره ابتدایی بودند که ضمن بهره گیری از رویکرد دینی، از بسترهای متنوعی جهت بالا بردن کیفیت آموزشی و پرورشی مدرسه استفاده می نمودند. جامعه مورد مطالعه شامل معلمان، معاونان آموزشی و مدیران این دو مدرسه شامل 24 نفر بود که از 20 نفر آنها مصاحبه به عمل آمد و پس از آن به علت رسیدن به حد اشباع نظری در داده ها، مصاحبه ها ادامه پیدا نکرد. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار یافته بودکه توسط محقق طراحی شد. در تحلیل داده ها از الگوی تحلیل داده های کیفی با روش تحلیل محتوا استفاده شد و داده های پژوهش پس از مکتوب شدن به صورت کدهای باز، محوری و گزینشی دسته بندی شدند. نهایتا در زمینه بسترهای تحقق رهبری آموزشی 4 مولفه بسترهای سازمانی شامل: (برنامه های ترسیم اهداف و چشم انداز برای کارکنان، برنامه های ارزیابی و اثربخشی، برنامه های مشارکت کارکنان در تصمیمات، برنامه های ارتباط موثر با کارکنان، مدیریت زمان و برنامه توسعه حرفه ای مدیر)، بسترهای دانش آموزان شامل: (برنامه های توسعه فردی دانش آموز، برنامه های آموزشی و مهارتی، برنامه های خودشناسی و معرفت افزایی)، بسترهای معلمان شامل: (برنامه های توانمندسازی و برنامه های خودآگاهی) و بسترهای خانواده ها شامل: (برنامه های تربیتی و مهارت افزایی و برنامه های آگاهی از رویکرد مدرسه) به دست آمد.
واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
85 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور شهر یزد از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی صورت گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. تعداد شرکت کنندگان پژوهش ۱۰ نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور پارک علم و فناوری اقبال یزد بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش اسمیت تحلیل شدند. برای تعیین اعتبار داده ها از روش سه سوسازی (تطبیق توسط اعضاء، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش و بازاندیشی پژوهش گر) استفاده شد. کدگذاری نیز توسط پژوهشگر و فرد متخصص دیگری در حوزه کیفی انجام و مورد مقایسه قرار گرفت. درنهایت ادراکات تجربه شده مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی دانش آموختگان دوره کارشناسی برای اشتغال در قالب 3 مضمون اصلی: ضعف در کسب مهارت های نرم، ادراکی و فنی (11 زیرمضمون) کیفیت نامطلوب آموزش های دانشگاهی (5 زیرمضمون) و ضعف در سیاست گذاری و برنامه ریزی (5 زیرمضمون)، شناسایی شد. بر اساس یافته های پژوهش، سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی می توانند با شناسایی علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان در شرکت های دانش بنیان و فناور، الزامات آماده سازی آنان برای اشتغال در این شرکت ها را فراهم نمایند.
شناسایی پاسخ های وانمود دانشجویان در آزمون پنج عامل بزرگ شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
87 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر شناسایی پاسخ های وانمود در آزمون شخصیتی پنج عامل بزرگ بود.
روش: در این مطالعه توصیفی، داده ها با اجرای آزمون های شخصیتی نئو فرم کوتاه به صورت در دسترس در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی (748 نفر) در دو گروه وانمود (366 نفر) و صادقانه (382 نفر) جمع آوری شد. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه گزینش شدند: آزمودنی هایی که صادقانه پاسخ دادند و آزمودنی هایی با پاسخ های وانمود.
یافته ها: یافته ها با بررسی تفاوت ها در میانگین های طبقه، ترکیب گروه های اصلی، نمودارهای آستانه ی انتخاب و احتمالات تأیید گزینه های سؤال توسط طبقه، در بیشتر ابعاد دو طبقه از نمونه ها را به عنوان گروه وانمود و صادقانه شناسایی کرد.
نتیجه گیری: درنهایت می توان گفت که طی 10 سال گذشته، تحقیقات شناسایی پاسخ های وانمود توجه فراوانی در حوزه های ارزیابی به خود جلب کرده اند؛ امّا به نظر می رسد در ارزیابی پاسخ های وانمود، جدای از کاربردهای مختصر در مطالعات شبیه سازی، کمبودی نسبی در مطالعات تجربی وجود دارد که می تواند دقیقاً توضیح دهد چطور باید ناسازگارهای فردی را شناسایی، تشریح و اصلاح کرد. علاوه بر این، علی رغم چند گزارش اولیه در این زمینه، الگوهای ناسازگاری فردی به ندرت در گزارش های رسمی برای بررسی های آموزشی در مقیاس های بزرگ همچون آزمون های استخدامی کشوری و ارزیابی های روان شناختی ارائه می شوند. ازاین رو، می توان از روش های بررسی آماری نظیر نظریه سؤال – پاسخ و تحلیل عاملی در شناسایی پاسخ های انحرافی و وانمود در آزمون های استخدامی یا ارزیابی های روان شناختی با اهداف ویژه استفاده نمود.
سنتز پژوهی شایستگی های مدیران دانشگاهی: طراحی یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۲
125 - 150
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین مشکل دانشگاه ها، فقدان الگوی مناسب برای انتخاب شایسته ترین افراد در پست های مدیریتی است. پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی شایستگی مدیران دانشگاهی انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع سنتز پژوهی است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مطالعات داخلی و خارجی چاپ شده در حوزه شایستگی مدیران دانشگاهی در بین سال های 1392 تا 1402 به تعداد 80 مقاله بوده است. در این راستا کلیدواژه های مرتبط با اهداف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه و حذف پژوهش های نامرتبط ازلحاظ عنوان و کلیدواژه ، چکیده و نتیجه گیری و بررسی تفصیلی مقالات بر اساس مرتبط بودن با سؤالات و کیفیت پژوهش ها ازنظر اعتبار ابزارها و روش های تحلیل مورداستفاده، درنهایت تعداد 31 مقاله جهت بررسی و تحلیل انتخاب شدد. پس از پالایش چندمرحله ای و تحلیل و ترکیب داده ها، درنهایت الگوی شایستگی مدیران دانشگاهی با 4 مضمون فراگیر و 8 مضمون سازمان دهنده و 102 مضمون پایه ترسیم که مضامین فراگیر شامل شایستگی های آستانه ای (شخصیتی و اخلاقی)، شایستگی های متمایز (رهبری و تفکر نظام مند) و شایستگی های کانونی (اجتماعی، اجرایی) و شایستگی حرفه ای (دانشی، مهارتی) بودند.
تصویرسازمانی درک شده دانشگاه و رابطه آن با هویّت، شهرت و تعهد سازمانی کارکنان و اعضای هیئت علمی: مطالعه موردی دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
113 - 151
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی وضعیت تصویرسازمانی دانشگاه کردستان از دیدگاه ذی نفعان و ارتباط آن با متغیرهای هویت، شهرت و تعهد سازمانی می پردازد. عوامل مختلفی چون رفتار کارکنان، خدمات و نام سازمان به تشکیل هویت سازمانی کمک کرده و باعث ایجاد تصویری کلی از آن در ذهن افراد می شوند. پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است و جامعه آماری شامل ۴۰۰ عضو هیئت علمی و ۵۰۰ کارمند دانشگاه کردستان بوده است. درنهایت، ۲۸۹ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل چهار پرسشنامه با روایی و پایایی مناسب است. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که تصویر دانشگاه تأثیر مستقیم و معناداری بر شهرت (با 623/0 β=)، تعهد سازمانی (با 411/0 β=) و احساس هویت (با 220/0 β=) دارد. همچنین، اثر شهرت بر تعهد سازمانی و احساس هویت نیز معنادار است. نقش غیرمستقیم شهرت در ارتباط بین تصویرسازمانی و احساس هویت، و همچنین در ارتباط تصویرسازمانی با تعهد سازمانی تأیید شده است. نتایج این تحقیق اهمیت ارزیابی و ایجاد تصویرسازمانی در دانشگاه ها را نشان می دهد و تأکید می کند که متغیرهای شهرت و هویت سازمانی درک شده می توانند به عنوان میانجی برای افزایش تعهد سازمانی کارکنان و اعضای هیئت علمی عمل کنند، حتی در صورت وجود تصویرسازمانی نامطلوب.
الگوی گذار مدارس موفق به سوی مدارس ماندگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت هر جامعه، آموزش و پرورش آن جامعه است و تجربه نشان داده است که جامعه ای پیشرفته است که سیستم آموزشی پیشرفته و مترقی داشته باشد. هدف تمامی نظام های آموزشی، برپا کردن مدارس موفق و با کیفیت است که در گذر زمان باقی بمانند و تبدیل به مدارسی با تجربه و ماندگار شوند. مدارس ماندگار محصول مجموعه ای از پارامترهای داخلی و خارجی در مدارس هستند و کیفیت مدارس مستلزم تلاش و کار جمعی و هماهنگی کلیه پارامترهای داخلی نظام مدرسه است. از این هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه و شاخص های گذار از مدارس موفق به مدارس ماندگار و ارائه الگویی کیفی می باشد.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از بُعد هدف، کاربردی و از لحاظ روش، یک پژوهش ترکیبی (آمیخته) می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده مبانی نظری، شاخص و مولفه های گذار مدارس موفق به مدارس ماندگار استخراج گردید و به روش دلفی 13 مولفه و 132 شاخص مورد اجماع خبرگان قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش مدیران و آموزگاران مدارس ماندگار و مدارس موفق، مدیران و پژوهشگران حوزه آموزش و پرورش هستند که داده های مورد نیاز با پرسش نامه ای محقق ساخته ای از بین 386 به عنوان نمونه آماری جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری به روش PLS استفاده شده است.یافته ها: مولفه های اصول و روش های آموزشی، فرهنگ و جامعه، ویژگی های مدیر، معماری و ساختمان و تجهیزات، محتوای آموزشی، ویژگی های معلمان، روش های مدارس ماندگار و دولت و حاکمیت، اهداف مدارس ماندگار، روابط انسانی و مشارکت، خانواده، ویژگی های دانش آموزان و مولفه سازمان و مدیریت به ترتیب سیزده مولفه تاثیر گذار در الگوی گذار مدارس موفق به مدارس ماندگار هستند.بحث و نتیجه گیری: این پژوهش برای اولین بار به شناسایی مؤلفه های شاخص ها و مؤلفه های گذار از مدارس موفق به مدارس ماندگار برای یک سازمان آموزشی و مدارس موفق پرداخته است و یک الگو علمی و مستند برای مدارس موفق است که با استفاده از خطوط کلی ارائه شده، گذار مدارس موفق به مدارس ماندگار را تسهیل گردد.
مدرسه خودگردان: ساز و کاری نو برای متناسب سازی مدرسه با جامعه دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مدرسه به عنوان مجری سیاست های آموزشی هر کشور یک سازمان اجتماعی است که سیاستگذاری برای چگونگی ادراه آن، تبلور رابطه دولت با نظام آموزشی است. در این خصوص از یک طرف انتظار می رود مدارس امروزی متناسب با جامعه دانش محور فعالیت کنند و از طرفی دیگر، اداره متمرکز مدارس، یکی از موانع مهم تحقق این رسالت به شمار می رود. بر اساس دیدگاه های نو به نظر می رسد خودگردانی به عنوان رویکردی میانه می تواند گره متناسب سازی مدارس با جامعه دانش محور را حل نماید. لذا هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه مولفه های خودگردانی مدرسه با شکل گیری مدرسه متناسب با جامعه دانش محور بود.روش شناسی پژوهش: در این مطالعه توصیفی 315 نفر از جامعه 1376 نفری معلمان شهر آبادان به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از آنجا که مدارس ایران به شش شکل متفاوت شامل مدارس دولتی، شاهد، هیئت امنایی، تیزهوشان، غیرانتفاعی و نمونه دولتی و با سطوح متفاوت خودگردانی اداره می شوند، نمونه ها از معلمان شاغل در همه طبقات و متناسب با حجم آنها انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته که اولی میزان خودگردانی مدرسه و دومی میزان تناسب با جامعه دانش محور را اندازه گیری می کردند، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از فنون آمار توصیفی، آزمون Z و آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین مولفه های خودگردانی مدرسه شامل: استقلال، کنترل و چشم انداز- و ویژگی های هفتگانه مدرسه متناسب با جامعه دانش محور رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نمره سازه خودگردانی مدارس بر حسب نوع و شیوه اداره آنها متفاوت است ولی تفاوت معنی داری نیست و از نظر تناسب با جامعه دانش محور نیز بین انواع مدارس تفاوتهای معنی داری وجود ندارد.بحث و نتیجه گیری: برای متناسب سازی مدارس با الزامات زیست در قرن بیست ویکم لازم است در واگذاری استقلال به مدارس و مدیران آنها، تغییر در شیوه های کنترل مدرسه و تدوین چشم انداز باز برای مدارس تحول اساسی ایجاد شود. بی توجهی به این مولفه ها منجر به نا هماهنگی مدرسه با جامعه دانش محور خواهد شد.
تبیین فرآیند ادراک مدیران مدارس از سیاست ها: نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: موفقیت یا شکست سیاست ها در عمل بیش از هر چیزی به ادراک مدیران مدارس از سیاست ها بستگی دارد زیرا مدیران از جمله مهمترین کنشگرن سیاست هستند که ادراک سایر کنشگران را تحت تاثیر قرار می دهند. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف تبیین فرآیند ادراک مدیران مدارس از سیاست ها انجام شد.روش شناسی پژوهش: برای رسیدن به این هدف از روش مطالعه داده بنیاد استفاده شد. مشارکت کنندگان شامل 23 نفر از مدیران مدارس بودند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده های جمع آوری شده بر اساس کد گذاری باز، محوری و گزینشی به وسیله MAXQDA 2020 مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها:. پدیده اصلی مورد مطالعه یعنی فرآیند ادراک مدیران مدارس از سیاست ها، فرآیندی بسیار پیچیده و درهم تنیده است. پیچیدگی پدیده اصلی مورد مطالعه، ناشی از عوامل مختلف از جمله پیچیدگی مفهوم سیاست، محتوای سیاست، چندگانگی و تنوع سیاست ویژگی های کنشگران، وجود بافتارهای مختلف در مدارس و... است. یافته های نهایی بر اساس الگوی پارادایمی استراوس و کوربین مقوله بندی شدندبحث و نتیجه گیری: در نتیجه با وجود پیچیدگی انجام سیاست در عمل فرآیند ادراک مدیران مدارس از سیاست ها بر اساس شرایط علّی، راهبردها، شرایط محیطی، شرایط واسطه ای و پیامد ها تبیین گردید. هر کدام از این عوامل دارای ابعاد ویژگی های خاص هستند که می توان آنها را در یک پیوستار متصور بود.
طراحی و اعتبارسنجی بسته آموزشی تحول مثبت کودکی اولیه در بافت ایرانی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
23 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف: تحول مثبت در کودکی اولیه می تواند آغازی برای ارتقا سطح توانمندی های کودک در دوره های تحولی بعدی او محسوب گردد. هدف پژوهش حاضر شناسایی مفاهیم تحول مثبت کودکی اولیه در بافت ایران و طراحی یک بسته آموزشی مبتنی بر آن بود.روش: با توجه به هدف پژوهش از رویکرد کیفی و راهبرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. شرکت کنندگان، والدین، مربیان فعال و متخصصان این حوزه در شهر تهران بودند. در ابتدا 14 نفر از والدین، مربیان فعال در زمینه آموزش کودکی اولیه و متخصصان که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند به مصاحبه نیمه ساختاریافته پاسخ دادند. سپس داده های این بخش با روش اشتراس و کوربن تحلیل و کدگذاری شده و بسته آموزشی تحول مثبت در کودکی اولیه طراحی شد. یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش هشت مقوله اصلی حمایت های بافتی، توانمندسازی فردی، قوانین و انتظارات، زمان بهینه، انگیزش و یادگیری، ارزش های مثبت، شایستگی های اجتماعی و فرهنگی و هویت استخراج گردید که بسته آموزشی متناسب با آنها تدوین شد. برای اعتبارسنجی برنامه دو ضریب نسبت و شاخص روایی محتوا استفاده گردید که ضرایب در تمام آیتم هابر اساس نظر ده تن از متخصصان برای شاخص CVI و CVR به ترتیب بالاتر از 79/0 و 62/0 بود.نتیجه گیری: بنابراین با توجه به یافته ها می توان گفت که بسته آموزشی تحول مثبت مبتنی بر سرمایه های تحولی است و می تواند موجب تقویت تجربیات کودکی شود و همین امر موجب می گردد تا کودک در زمینه های شناختی، اجتماعی و عاطفی به رشد و تحول بهینه دست یافته ودر بلند مدت نیز پیامدهای مثبت داشته باشد.
ارائه مدل توسعه مهارت های مدیران آموزشی در عصر انقلاب چهارم صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
39 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر ارائه مدل توسعه مهارت های مدیران آموزشی در عصر انقلاب چهارم صنعتی است.روش تحقیق: روش تحقیق مقاله حاضر از لحاظ هدف پژوهش کاربردی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها از انواع تحقیق کیفی از نوع روش تحلیل مضمون است. جامعه آماری تحقیق متخصصان و خبرگان حوزه مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی و مدیریت فناوری کشور در سال 1403 می باشد. روش نمونه گیری تحقیق نیز روش در دسترس می باشد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند و روش تجزیه و تحلیل داده ها تکنیک تحلیل مضمون و کدگذاری سه مرحله ای (پایه، سازمان دهنده و فراگیر) است.یافته های تحقیق: تعداد 44 شاخص برای مهارت های مدیران آموزشی در عصر انقلاب چهارم صنعتی، استخراج شد. این شاخص ها در 8 مؤلفه مؤلفه سازمان دهنده قرار گرفتند که عبارتند از: 1- پیش مهارت های شناختی (7 شاخص)، 2- پیش مهارت های بدنی (3 شاخص)، 3-مهارت های محتوا (5 شاخص)، 4-مهارت های اجتماعی (7 شاخص)، 5- مهارت های مدیریت منابع (6 شاخص)، 6- مهارت های سیستمی (6 شاخص)، 7- مهارت های حل مساله (6 شاخص) و 8- مهارت های فناوری (4 شاخص). همچنین 8 مولفه مؤلفه سازمان دهنده در سه بعد کلی یا مفهوم فراگیر، طبقه بندی شدند. این سه بعد عبارتند از 1- پیش مهارت ها، 2- مهارت های پایه و 3- مهارت های عملکردی. نتیجه گیری: مراکز آموزشی برای تحقق کارآمدی و اثربخشی خود باید بتوانند زمینه توسعه پیش مهارت ها و مهارت های مدیران آموزشی همانند پیش مهارت ها (پیش مهارت های شناختی و بدنی)، 2- مهارت های پایه (مهارت های محتوا و اجتماعی) و 3- مهارت های عملکردی (مهارت های مدیریت منابع، مهارت های سیستمی، مهارت های حل مساله و مهارت های فناوری) را متناسب با عصر انقلاب چهارم صنعتی فراهم نمایند.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر درصدد شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی در دوره ابتدایی می باشد. هدف پژوهش کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده ها آمیخته اکتشافی می باشد که در دو بخش صورت گرفته است.روش شناسی: در بخش اول با مطالعه مبانی نظری و پیشینه پژوهشی و هم چنین مصاحبه با 9 نفر صاحب نظر در حوزه مدیریت، راهبری آموزشی و برنامه درسی، الگوی صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی متناسب با نظام آموزشی کشور مشخص شد. انتخاب افراد مشارکت کننده در مصاحبه با استفاده از نمونه گیری هدفمند انجام گردید و معیار انتخاب تعداد آن ها، اشباع نظری بود. در بخش دوم با استفاده از روش دلفی و تحلیل سلسله مراتبی میزان اهمیت و اولویت مؤلفه های این الگو از نظر کنشگران خبره برنامه درسی (راهبران آموزشی، مدیران، معلمان) مشخص گردید و برای انتخاب این خبرگان از روش گلوله برفی استفاده شد. جهت تعیین روایی پژوهش از معیارهای اعتبارسنجی کیفی هم چون قابلیت اعتبار، انتقال پذیری و تأیید پذیری استفاده و پایایی با روش کاپای کوهن مشخص شد.یافته ها: الگوی صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی مضامین شایستگی های پایه شامل پنج مقوله، شایستگی-های تخصصی شامل سه مقوله و شایستگی های حرفه ای شامل چهار مقوله را دربر می گیرد که در مجموع شامل 155 مفهوم می باشد.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد اولویت مؤلفه های اصلی (مضامین) صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی از نظر خبرگان به ترتیب شایستگی های حرفه ای، شایستگی های تخصصی و شایستگی های پایه می باشد. هم-چنین محاسبه وزن زیرمؤلفه ها (مقوله ها) باتوجه به وزن نسبی هر زیرمؤلفه و مؤلفه اصلی نشان داد مؤلفه های حمایت و رشدحرفه ای معلمان، مدیریت بهینه فرایند یاددهی- یادگیری، مدیریت بهینه برنامه درسی و توانایی-های سازمانی و حرفه ای به ترتیب در اولویت اول تا چهارم قرار دارند. نتایج این پژوهش می تواند به منظور تصمیم گیری، انتخاب، انتصاب و رشد حرفه ای راهبران آموزشی در اختیار مسئولان و تصمیم گیرندگان در این حوزه قرار گیرد.
مدلسازی معادلات ساختاری تنظیم هیجان دانش آموزان مبتنی بر تاب آوری تحصیلی، راهبردهای مقابله ای، آگاهی فراشناختی و سخت رویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
5 - 22
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف تدوین مدل تنظیم هیجان دانش آموزان بر مبنای رابطه بین تاب آوری تحصیلی، راهبردهای مقابله، آگاهی فراشناختی و سخت رویی انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان مقطع متوسطه دوم ساکن شهرستان های فریدون شهر و بوئین و میاندشت در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که 402 نفر نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری در این تحقیق شامل مقیاس تنظیم هیجان گراس و جان، مقیاس تاب آوری تحصیلی ساموئلز، مقیاس راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، مقیاس سخت رویی کوباسا و مقیاس آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون بود.. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL-8 وبا روشهای آمار توصیفی و برای براورد برازش مدل با استفاده از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها نشان داد مقدار اثر تاب آوری، آگاهی فراشناختی و راهبردهای مقابله ای بر تنظیم هیجان مثبت و معنادار بودند(01/0p>))؛ اما مقدار اثر سخت رویی بر تنظیم هیجان معنادار نبود(01/0p>)). همچنین مقدار اثر تاب آوری بر آگاهی فراشناختی، راهبردهای مقابله ای و سخت رویی معنادار بود (01/0p>))و اثر سخت رویی بر راهبردهای مقابله ای معنادار نبود(01/0p>)).در نتیجه بر اساس یافته های این تحقیق، میتوان به منظور بهبود تنظیم هیجان و تاب آوری دانش آموزان برنامه هایی جهت آموزش و تقویت مهارت های راهبردهای مقابله ای، آگاهی فراشناختی و سخت رویی فراهم کرد. همچنین تحقیقات بیشتر برای روشن شدن رابطه ی سخت رویی با تنظیم هیجان و راهبردهای مقابله ای پیشنهاد می شود.
شناسایی و تحلیل پیشران های اثرگذار آینده آموزش عالی با تمرکز بر فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه آموزش عالی از مهم ترین پایه های ترقی جوامع تلقی می شود. همچنین، آموزش عالی با شیوه های تفکر، شناخت و سنجش عقلانی خویش، نقش تعیین کننده ای در مسیر ترقی اقتصادی و اجتماعی دارد. فناوری بلاکچین خیلی از حوزه ها را تحت تاثیر قرار می دهد، یکی از این حوزه ها آموزش و دانشگاه ها است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال شناسایی و تحلیل پیشرانهای اثرگذار آینده آموزش عالی با تمرکز بر فناوری بلاک چین است.روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر از نظر جهت گیری کاربردی بوده و از نظر مبانی فلسفی پسااثباتی است. در این پژوهش از روش های دلفی فازی و مارکوس استفاده شد. جامعه نظری پژوهش، مدیران آموزشی دانشگاه های بزرگ دولتی ایران و روش نمونه گیری قضاوتی و نمونه ها بر اساس تخصص و سابقه خبرگان در زمینه های آموزش عالی و فناوری بلاک چین انتخاب شدند و حجم نمونه برابر 10 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است.یافته ها: در ابتدا از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان 18 پیشران استخراج شد که 14 عدد از پیشینه و 4 عدد از طریق مصاحبه بود. در ادامه با توزیع پرسش نامه های خبره سنجی و روش دلفی فازی غربال شدند. 9 پیشران به عنوان پیشران های نهایی در نظر گرفته شدند. پیشران های نهایی با روش مارکوس اولویت بندی شدند.بحث و نتیجه گیری: 3 پیشران، رویکرد دانشگاه ها نسبت به فناوری های نوین، هماهنگی سیستم آموزشی با سیستم ها و زیرساخت های دیگر دانشگاه ها، حمایت مدیران ارشد دانشگاه ها به ترتیب بیشترین اولویت را داشتند.
مدل مدیریت مدرسه محور بر اساس آموزه های ملی (پژوهشی آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی و اعتباریابی مدل مدیریت مدرسه محور بر اساس آموزه های ملی ایرانی بود.روش پژوهش اکتشافی متوالی از نوع ابزار سازی بود که در بخش کیفی به صورت تحلیل مضمون انجام شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، مدیران ارشد ستادی و کارشناسان ارشد اداره کل آموزش و پرورش و اساتید دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی استان کهگیلویه و بویراحمر بودند که به به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از رویکرد اشباع نظری انجام شد. آگاهی دهندگان کلیدی، شامل 23 نفر از جامعه هدف بودند. در بخش کمی، جامعه شامل معاونین آموزشی ادارات کل آموزش و پرورش استانهای کشور و نیز مدیران مدارس مستقل دوره های ابتدایی، متوسطه و هنرستانهای فنی و حرفه ای و کارودانش اداره آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای درمجموع 227 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار گرد آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه به شیوه روایی محتوایی و جرح و تعدیل توسط متخصصین صورت گرفت. اعتباریابی کیفی پژوهش به عنوان یک پارادایم کیفی برپایه چهارمعیار: قابلیت اعتبار (باورپذیری)، بی طرفی (تأئیدپذیری)، قابلیت اطمینان (سازگاری) و قابلیت کاربرد (انتقال پذیری) درنظرگرفته شد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ به مقدار 87/0 به دست آمد. یافته ها: بر اساس شبکه مضامین 14 مضمون سازمان دهنده تحت عناوین چشم انداز مدرسه، آموزه های استراتژیک ملی، چشم انداز دانش آموزی، استانداردهای روانشناختی دانش آموزان، رویکرد دموکراتیک ستاد (وزارت)، مرجعیت معلم، حرفه مندی و تخصص گرایی، اشتراک پذیری، تشکل های راهبردی، نقش پذیری اولیا، نقش پذیری سازمان ها و مؤسسات، محاسبه پذیری و پایش فراگیر، تکریم کارکنان و پرهیز از انحرافات و بیراهه ها بود. در مجموع می توان نتیجه گرفت که یافته های بخش کمی، نتایج بخش کیفی را تآئید نمودنتایج حاصل از پژوهش مبیّن آن است که شرط اساسی و بایسته در تحقق مدیریت مدرسه محور، تمرکز زدایی از نظام آموزشی، حذف قوانین و مقررات دست و پاگیر و وضع قوانین و مقررات حامی، جلب مشارکت فراگیر همه سازمانها و مؤسسات سطح جامعه، تکریم معلم، می باشد.
طراحی الگوی شایستگی های رئیسان دانشکده های دانشگاه های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین بخش های هر دانشگاهی، دانشکده ها و در رأس آن ها، رئیسان دانشکده ها می باشند که به طور خاصی می توانند بر توسعه دانشگاه ها تأثیر بگذارند. درواقع تغییر روش تعیین رئیسان دانشکده ها که در حال حاضر در سطح گسترده ای در دانشگاه های کشور باب شده است، به یکی از جدی ترین چالش های دانشگاه ها تبدیل شده است. ازاین رو هدف از این پژوهش طراحی الگوی شایستگی های رئیسان دانشکده های دانشگاه های دولتی بود.روش: برای انجام این تحقیق از روش تحقیق کیفی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه منابع و اسناد قابل دسترس به تعداد 197 مورد بود که با روش فراترکیب سیستماتیک تعداد 71 منبع انتخاب شد. طبقه بندی و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد اکتشافی، اسناد و مدارک به روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفت . یافته ها: داده های به دست آمده از سؤال اول تحقیق، شناسایی 221 گزاره کلیدی، 139 مضمون اولیه، 26 مضمون پایه، 15 مضمون سازنده و 5 تم اصلی شامل شایستگی های عمومی، شایستگی های ارتباطی، شایستگی های تخصصی، شایستگی های بینش و نگرش استراتژیک و شایستگی های مدیریتی بود. براساس مضامین بدست آمده الگوی مورد نظر طراحی و سپس با روش کیفی معیارهای مقبولیت اشتراوس و کوربین مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج: به منظور انتخاب و تربیت مدیران شایسته برای دانشکده ها لازم است به انواع مهارت ها و شایستگی ها مانند انعطاف پذیری، اعتماد به نفس، سعه صدر، تیم سازی و تعامل و شبکه سازی، قدرت مذاکره، دانش و معلومات حرفه ای، توانمندسازی دیگران، حل مساله، پاسخگو، انواع بینش های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، تفکر منطقی و انتقادی، مدیریت منابع مالی، و مهارت روابط انسانی توجه شود.