مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
دانشگاه نسل سوم
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، معرفی قابلیت های دانشگاه نسل سوم است. در این پژوهش به وسیله مطالعه نظام مند پژوهش ها و با توجه هم زمان به دو بعد اقتصادی و اجتماعی رسالت سوم دانشگاه ها، قابلیت های این دانشگاه از ادبیات پژوهش استخراج شد. تفاوت اصلی الگوی دانشگاه نسل سوم با الگوی دانشگاه کارآفرین، توجه به بعد اجتماعی رسالت سوم دانشگاه ها علاوه بر بعد اقتصادی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از مطالعه نظام مند ادبیات، به کمک تحلیل محتوای کیفی جمع آوری و برای انجام تحلیل محتوا از نرم افزار مکس کیو دی ای استفاده شد. از پایگاه داده ای اسکوپوس به عنوان یکی از دو پایگاه داده ه ای برتر جهت استخراج پژوهش های مورد نیاز استفاده شد و با توجه به میزان ارتباط پژوهش ها با موضوع مورد بررسی، تعداد 150 پژوهش بررسی شدند. در انتها با توجه به نظرات گروه کانونی، قابلیت های دانشگاه نسل سوم در بیست و یک بعد تقسیم بندی گردید. نتایج این پژوهش، چارچوبی را برای ارزیابی فعالیت های انجام شده در راستای دستیابی به دانشگاه نسل سوم فراهم آورده و توجه به قابلیت های معرفی شده توسط سیاست گذاران و مدیران دانشگاهی، مسیر دستیابی به دانشگاه نسل سوم را هموارتر کرده و به این طریق دستیابی به اهداف مورد نظر در زمینه رسالت اقتصادی و اجتماعی دانشگاه ها با سرعت بیشتری تحقق می یابد.
الزامات و چالش های علوم انسانی کارآفرین: تحلیلی پدیدارشناسانه از وضعیت علوم انسانی در نظام دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحلیلی از وضعیت علوم انسانی در نسل سوم نظام دانشگاهی است. روش تحقیق کیفی از نوع اکتشافی، با رویکرد پدیدارشناسانه است. جامعه پژوهش متشکل از اساتید و متخصصان موضوعی در حوزه علوم انسانی و روش نمونه گیری هدفمند است که با توجه به معیارهای ورود به پژوهش با 12 نفر به حد اشباع نظری داده ها رسید. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. محقق در پی پاسخ به این سؤال بود که علوم انسانی در نظام دانشگاهی ایران با چه چالش هایی مواجه است و برای کارآفرین کردن این علوم چه الزاماتی باید در نظر گرفت؟ اعتبار اطلاعات گردآوری شده از معیار ارزیابی لینکن و گوبا (1985) و روش دنزین (1978) و پاتون (1999) تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها استقرایی و با استفاده از روش هفت مرحله ای کولایزی (1978) انجام گرفت. یافته ها نشان داد 8 مورد از الزامات و ضرورت های علوم انسانی کارآفرین شامل دانش آفرینی در آموزش، بازتعریف هویتی و اصلاح تصویر اجتماعی، مهارت آفرینی در آموزش، نهادینه سازی فرهنگ دانشگاهی والا، فرا رشته ای شدن، شناخت پیچیدگی ها و فرصت ها، توسعه دیالوگ به مثابه کارآفرینی، کارآفرینی علوم انسانی به مثابه ارزش آفرینی است. همچنین علوم انسانی در نظام دانشگاهی ایران با چالش های محتوایی (محتوای انفعالی، تفاوت الگو واره ای)، ساختاری (استقلال علوم انسانی از سیاست، حمایت نهادی)،عاملیتی (راهبردهای آموزشی، نامعلمی) و زمینه ای (فرهنگ دانشگاهی، شلوغ کاری علوم زیستی-دقیقه) مواجه است.
علوم انسانی در سپهر نسل سوم دانشگاه تحلیلی پدیدارشناسانه بر موانع علوم انسانی کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیدارشناسانه موانع کارآفرینی علوم انسانی در دانشگاه انجام گرفت. روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه بود. جامعه پژوهش را متخصصان موضوعی در حوزه علوم انسانی تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند متجانس بود که با 12 نفر به حد اشباع نظری داده ها رسید. از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات گردآوری شد. اعتبار اطلاعات گردآوری شده از معیار ارزیابی لینکن و گوبا (1985) و روش دنزین (1978) و پاتون (1999) تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها استقرایی و با استفاده از روش هفت مرحله ای کولایزی (1978) انجام گرفت. یافته ها نشان داد این موانع در 4 دسته جای گرفت. در بعد اشتغال زایی دو دیدگاه کاملاً متمایز، مخالف و موافق کسب وکار علوم انسانی قابل احصا بود. در مضمون اقبال اجتماعی فروکاست منزلت اجتماعی، تقلیل گرایی کاربردی، فضاسازی فرهنگی، تزلزل در گفتمان علوم انسانی، آگاهی و دانش اجتماعی ناصواب در دانشگاه، و در مضمون زیرساخت های توسعه ای این علوم، رشد عینی، وارونگی جنسیتی، قابلیت کارکردی، رقمی شدن، تعارضات معطوف به قدرت و در مضمون رشد علوم انسانی، فقدان مسئله، قابلیت پژوهش های علوم انسانی، کارآفرینی علوم انسانی، قابلیت های بین المللی شدن این علوم و زایش علوم میان رشته ای جای گرفت.
جایگاه مهارت آموزی در دانشگاههای نسل سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
117-103
حوزه های تخصصی:
دانشگاه مدرن از بدو پیدایش، سه نسل مختلف را تجربه کرده است. دانشگاههای مدرن نسل اول، عموماً آموزشی و مبتنی بر فعالیت های تعلیمی، و دانشگاههای نسل دوم، عموماً پژوهشی و مبتنی بر فعالیت های تحقیقاتی بودند. دانشگاههای نسل سوم، عموماً کارآفرین و مبتنی بر کارآفرینی و حل مسائل جامعه با رویکرد علمی و نظام یافته در تعامل با محیط پیرامونی هستند. در دانشگاه نسل سوم، محور و مأموریت کانونی نظام دانشگاهی، کارآفرینی است. در تمامی گروههای علمی، آموزش کارآفرینی همسو با طبیعت و ویژگی هر گروه علمی و در گروههای فنی- مهندسی و پزشکی، آموزش کارآفرینی و توسعه مهارت بر مبنای نیازهای هر گروه و رشته علمی، باید مورد توجه باشد. برای شکل گیری دانشگاه نسل سوم و بهره مندی از مزایا و مواهب این نسل دانشگاهی باید مهارت آموزی دانشجویان، اعضای هیئت علمی، مدیران و کارکنان نظام دانشگاهی در کانون راهبردها و سیاست های نهاد دانشگاه و آموزش عالی قرار گیرد. در این مقاله، به روش مطالعه اسنادی (مرور پژوهش های موجود در زمینه دانشگاه نسل سوم) و فراتحلیل کیفی تحقیقات انجام شده، با تبیین مفهوم و ویژگی های دانشگاه کارآفرین، جایگاه و ضرورت مهارت آموزی و آموزش کارآفرینی در این نوع دانشگاه ارائه می شود. بر اساس این تحقیق، شکل گیری و اثربخشی دانشگاه کارآفرین، بدون توسعه نظام مند آموزش کارآفرینی و مهارت آموزی مؤثر دانشجویان، استادان، مدیران و کارکنان نظام دانشگاهی و تقویت ویژگی های کارآفرینی منابع انسانی دانشگاه، امکان پذیر نیست. بنابراین، یکی از وجوه و منظرهای کلیدی دانشگاه نسل سوم (کارآفرین)، توسعه مهارت های شغلی، حرفه ای و شایستگی ها و توانمندسازی دانشجویان و استادان همسو با فرایند توسعه ملی و حل مسائل جامعه به روش علمی است.
شناسایی عوامل بازدارنده توسعه زیست بوم کارآفرینی دانشگاه کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
م مدیریت نوآوری سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
55 - 97
حوزه های تخصصی:
پژهش حاضر با هدف شناسایی موانع درونی و بیرونی ایجاد زیست بوم کارآفرینی در دانشگاه کارآفرین انجام شده است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از روش فراترکیب، پایگاه های اطلاعاتی معتبر بین المللی در بازه سال های 2008 تا 2020 و داخلی در بازه 1384 تا 1399 جستجو و 59 منبع برای تحلیل انتخاب شدند. یافته های پژوهش در بخش موانع بیرونی ایجاد زیست بوم کارآفرینی شامل هفت مقوله فرعی اولیه (ساختار سنتی حکمرانی، قوانین و نظارت ناکارآمد، مالیه کلان ناکارآمد، سیاستگذاری غیر موثر در آموزش عالی، ضعف در ظرفیت های نرم جامعه، نبود سازوکارهای حمایتی و تشویقی در سطح کلان، ضعف در ظرفیت های سخت جامعه) است. موانع درونی ایجاد زیست بوم کارآفرینی در برگیرنده هشت مقوله فرعی اولیه (حکمرانی نامناسب داخل دانشگاه، پداگوژی غیرکارآفرین، گسست دانشگاه با صنعت، قوانین و نظارت نامناسب داخل دانشگاه، مالیه دانشگاهی ناکارآمد، ضعف در ظرفیت های نرم داخل دانشگاه، نبود سازوکارهای حمایتی و تشویقی در سطح درون دانشگاه و ضعف در ظرفیت های سخت داخل دانشگاه بوده است. افزون بر این، یافته ها در سطوح مقوله های فرعی ثانویه و ثالثیه نیز طبقه بندی شدند. در پایان بر اساس یافته های پژوهش توصیه های سیاستی برای نظام آموزش عالی کشور ارائه شد.
تأثیر زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی اثربخشی سرمایه انسانی در دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۲
137-155
حوزه های تخصصی:
مساله و هدف: کنارگذاشتن دانش های منسوخ شده در سازمان برای جایگزینی دانش های جدید و ایجاد تغییرات در سازمان و انطباق سازمان با شرایط روز بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی سرمایه انسانی در دانشگاه رازی پرداخته شد. روش شناسی: در این پژوهش از پرسشنامه های استاندارد زمینه یادگیری زدایی و سرمایه انسانی سگارا-ناوارو (2017) و پرسشنامه نوآوری سازمانی یانگ و احمد (2004) استفاده گردید. جامعه مورد مطالعه کارکنان دانشگاه رازی به تعداد 585 نفر و با استفاده از جدول مورگان 230 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش معادالات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی در محیط نرم افزار (PLS) صورت گرفت. یافته ها : زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد همچنین اثر مثبت و معنادار بین سرمایه انسانی و نوآوری سازمانی را تأیید می نماید و در نهایت اثر مثبت و معناداری بین زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش سرمایه انسانی را نشان می دهد. نتیجه گیری: در راستای ارائه خدمات نوآورانه مدیران و کارکنان دانشگاه باید دانش قدیمی خود را کنار گذاشته و از دانش جدید و بروز استفاده نمایند. لذا اتخاذ رویکرد نوآوری در دانشگاه ها منجر به ارتقا شایستگی های نیروی انسانی، علمی و فناورانه می شود. این تأثیر در نهایت منجر به بهبود وضع اقتصادی و گامی در جهت تغییر رویکرد دانشگاه به سمت دانشگاه نسل سوم و کارآفرین می گردد.
پیامدهای بی توجهی به تبدیل دانشگاه ها به دانشگاه های کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
تبدیل دانشگاه ها از دانشگاه نسل اول و نسل دوم به دانشگاه کارآفرین، نه تنها ضرورت است بلکه عدم توجه به این مسئله پیامدهای سوئی درپی خواهد داشت. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناسایی پیامدهای بی توجهی به تبدیل دانشگاه ها به دانشگاه های کارآفرین انجام شده است. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند، با 20 نفر از صاحب نظران و متخصصان آموزش عالی مصاحبه نیمه ساختارمند انجام گرفت. این پژوهش کیفی، از نوع رویکرد استقرایی، به لحاظ هدف کاربردی، ازنظر روش، توصیفی-اکتشافی است. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک استفاده و پیامدها استخراج شد. جهت اعتبارپذیری داده ها، از نظرات چند نفر از مصاحبه شونده ها و متخصصان رشته مدیریت آموزشی و آموزش عالی و برای تأیید انتقال پذیری داده ها نیز، از روش بازآزمایی بهره گرفته شد. بر این اساس ضریب پایایی، معادل 9/0 درصد به دست آمد که بیانگر آن است که پژوهش از قابلیت اعتماد بالایی برخوردار است. نتایج حاکی از آن است که درمجموع از 146 مورد کدگذاری؛ 73 کد مربوط به پیامدهای اجتماعی، 46 کد مربوط به پیامدهای اقتصادی، 5 کد مربوط به پیامدهای سیاسی، 3 کد مربوط به پیامدهای فرهنگی و 19 کد مربوط به پیامدهای بین المللی بی توجهی به تبدیل دانشگاه ها به دانشگاه های کارآفرین هستند. بدین ترتیب، حاصل کدگذاری ها، 5 مؤلفه اصلی و 19 مؤلفه فرعی بوده است.
طراحی الگوی مفهومی دانشگاه نسل سوم در نظام آموزش عالی از دور؛ مورد مطالعه دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
165 - 184
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی دانشگاه نسل سوم در نظام آموزش عالی از دور با مورد مطالعه قرار دادن دانشگاه پیام نور به عنوان بستر مطالعاتی انجام گردید. روش پژوهش کیفی و برمبنای نظریه داده بنیاد انتخاب گردید. جامعه مشارکت کنندگان در پژوهش کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید به طوری از بین اعضای هیات علمی دانشگاه تعداد 46 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد آزمون قرار گرفتند. داده های حاصل با رویکرد سه مرحله ای در نظریه داده بنیاد (کدگذاری باز؛ کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی) کدگذاری و تحلیل گردید. اجرای فرآیند کدگذاری باز منجر به شناسایی 114 مفهوم گردید. در مرحله کدگذاری محوری مفاهیم در قالب 23 مقوله ی فرعی و 8 مقوله اصلی جای گرفت. سپس مدل پارادایمی با ارکان شرایط علی( فضای سازمانی حاکم بر دانشگاه)، شرایط زمینه ای(زیرساخت های سازمانی)، شرایط مداخله گر(خودمختاری، جهانی شدن و تعاملات اثربخش)، پدیده محوری( دانشگاه نسل سوم)، راهبرد ها( بازنگری کنش های اداری و اجرایی) و پیامدها(جامعه توسعه محور)ترسیم گردید و در نهایت با اجرای فرآیند کدگذاری گزینشی، الگوی مفهومی پژوهش روابط بین عوامل را تبیین نمود. الگوی بدست آمده مشخص می کند که برای نسل سومی شدن باید در حوزه سخت افزاری و نرم افزاری تغییراتی در دانشگاه انجام پذیرد که در صورت ایجاد این تغییرات دانشگاه می تواند علاوه بر استقلال خود در توسعه ی جامعه نیز نقش مهمی را ایفا کند.
ارائه مدل تثبیت ساختار دانشگاه نسل سوم در حوزه علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۶
۱۱۰-۹۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: لزوم اعمال تغییرات در دانشگاه ها از نسل دوم به نسل سوم، نیاز به انجام پژوهش های علمی و کاربردی در این زمینه را مشخص می سازد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی جهت تثبیت ساختار دانشگاه نسل سوم در دانشگاه علوم پزشکی صورت گرفت. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بوده که در آن از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. ابتدا، تعداد 18 نفر از معاونین و کارشناسان ارشد دانشگاه های علوم پزشکی در استان های تهران و فارس به عنوان نمونه آماری و با روش اشباع نظری از بین 288 نفر انتخاب و سوال های مورد نظر پژوهش از آنها در قالب مصاحبه باز و در بازه زمانی دی و بهمن ماه 1397 پرسیده شد. با استفاده از نرم افزار Maxqda12 و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و مدل نهایی به دست آمد. یافته ها: مدل نهایی دارای شش مقوله اصلی نیازمندی های درونی و بیرونی، ساختار دانشگاه، تثبیت ساختار، موانع تثبیت ساختار، عوامل درون سازمان و کارآفرینی می باشد. بر اساس این متغیرهای مهم در زمینه تثبیت ساختار که در حقیقت نقطه اهمیت و نوآوری در پژوهش حاضر می باشد و در پژوهش های گذشته به صورت تخصصی مورد توجه نبوده است تعیین گردید. نتیجه گیری: بر اساس مدل نهایی به دست آمده نیازهای درونی و بیرونی دانشگاه بر ساختار دانشگاه نسل سوم تاثیر می گذارد و این موجب استفاده از استراتژی هایی در راستای تثبیت ساختار می گردد. استراتژی های تثبیت ساختار نیز تحت تاثیر عوامل درون سازمانی و موانع تثبیت ساختار قرار گرفته و در نهایت موجب کارآفرینی و مزایای حاصل از کارآفرینی می گردد.
ارائه مدل دانشگاه کارآفرین برای دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
۸۴-۶۵
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه ی مدل دانشگاه کارآفرین برای دانشگاه تبریز انجام شده است. روش شناسی: جهت گیری پژوهش حاضر، کاربردی با رویکرد استقرایی، از نوع کیفی، با استراتژی تحلیل محتواست که گردآوری داده ها به شیوه مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش به صورت هدفمند شامل 14 نفر از نخبگان حوزه کارآفرینی در بازه زمانی 1401-1400 خورشیدی انتخاب شده است، ابزار گردآوری داده ها، سؤالات محقق ساخته باز بود که روایی و پایایی ابزار توسط اساتید راهنما و مشاور تائید شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل محتوای استقرایی در این پژوهش، نشان داد که مُدل دانشگاه کارآفرین شامل چهارده عاملِ اصلی است که در چهار دسته کلی طبقه بندی شده اند که عبارت اند از: الف) عوامل کاربردی کردن دانش، شامل عوامل اصلی: 1- تشخیص نیاز جامعه و بازار، 2- تجاری سازی علم و دانش، 3- حفظ ارتباط دانشگاه با صنعت، 4- توسعه مراکز دانش بنیان، ب) عوامل انسانی، شامل عوامل اصلی: 5- آموزش کارآفرینی، 6- وجود اعضای هیئت علمی تیم ساز و توانمند، 7- ارتقاء فرهنگ سازمانی کارآفرینی، ج) عوامل مدیریتی، شامل عوامل اصلی: 8 - مدیریت دانشگاه کارآفرین، 9- اصلاحات ساختاری، 10- شناسایی و رفع موانع درون سازمانی کارآفرینی، 11- عوامل مالی و اقتصادی، 12- توسعه سخت افزاری، د) عوامل محیطی، شامل عوامل اصلی: 13- عوامل قوه ی اجرائیه (دولت)، 14- موانع بیرون سازمانی. نتیجه گیری: با توجه به اینکه عناصر و مؤلفه های چارچوب مفهومی و مدل استخراجی این پژوهش که با توجه به شرایط، زمینه فرهنگی، جو و فرهنگ سازمانی خاص دانشگاه تبریز به دست آمده است، برای ایجاد دانشگاه کارآفرین در دانشگاه تبریز ضروری است، لذا مدل استخراجی پژوهش حاضر می تواند جهت تبدیل دانشگاه تبریز به دانشگاه کارآفرین مورداستفاده قرار گیرد.
شناسایی و الویت بندی مولفه های موثر تجاری سازی دانش در ایجاد دانشگاه نسل سوم با رویکرد داده بنیاد ( مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی قم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
34 - 49
حوزه های تخصصی:
از آنجا که دانشگاه ها نقش مهمی در اقتصاد دانش بنیان بازی می کنند، تجاری سازی دانش تولید شده اهمیت فراوانی پیدا کرده و زمانی کاربردی میشود که از طریق آن ها، دانشگاه به دانشگاه کارآفرین تبدیل شود. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی مولفه های تجاری سازی دانش در دانشگاه آزاد قم با توجه به رویکرد ایجاد دانشگاه نسل سوم جهت پیشنهاد یک مدل مناسب می باشد. جهت گردآوری داده ها از روش ترکیبی استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات موجود در مورد موضوع پژوهش، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از گروه انتخاب شده اطلاعاتی در مورد راهکار ها و مراحل تجاری سازی دانش جمع آوری گردیده است. برای دست یابی به یک الگوی پارادایمی از راهبرد سیستماتیک نظر یه داده بنیاد استفاده شده است. بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته تعداد 214 کد باز اولیه شناسایی شد که این کد ها به 24 کد محوری و 6 کد منتخب کاهش داده شدند. سپس کد های شناسایی شده در شش طبقه هسته ای شامل پدیده ی محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردهای تعاملی و پیامد ها حول پدیده تجاری سازی دانش در ایجاد دانشگاه نسل سوم دسته بندی شدند و به صورت یک الگوی پارادایمی به هم مرتبط گردیدند. به منظور اولویت بندی مقوله های بدست آمده از آنتروپی شانون استفاده شده است.
مدل یکپارچه آموزش، پژوهش و نوآوری در تعامل دانشگاه نسل سوم با صنعت
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
77 - 92
آموزش های مهندسی صنعتی از دیرباز یکی از ابزارهای انتقال تجربه مهندسی به دانشگاه و به کارگیری آن در بهبود کیفیت آموزش های مهندسی در دانشگاه مبتنی بر تجربیات صنعتی به شمار می رود. این مقاله به معرفی یک مدل یکپارچه تعامل دانشگاه نسل سوم و دانشگاه کارآفرین با صنعت پرداخته است. مدل پیشنهادی ارائه شده در این مقاله مشتمل بر بازدیدهای صنعتی، جلسات تخصصی، آموزش مهندسی صنعتی، تعریف مسئله پژوهش، خلق ایده و نوآوری است. ارکان این مدل شامل شبکه ای از استادان دانشگاه، دانشجویان کارشناسی و تحصیلات تکمیلی، دانش آموختگان، پژوهشگران پسادکتری، متخصصان صنعتی و دانشگاهی ایرانی/خارجی شاغل در داخل/خارج از کشور هستند. فعالیت های این مدل تا حدی در هم ادغام شده و هر فعالیت بر سایر فعالیت ها اثر گذاشته و از سایرین تأثیر می پذیرد. نتایج پیاده سازی این مدل به صورت یک مطالعه موردی در یک بازه زمانی سه ساله در یکی از صنایع بزرگ پالایش گاز ارائه و تحلیل شده است. یافته ها حاکی از یادگیری بهتر مفاهیم، تحول در سرفصل محتوای دوره آموزش صنعتی، ارتباط مؤثرتر میان متخصصان صنعت و دانشگاه، خلق ایده های نوآورانه بیشتر، و انتقال مؤثرتر تجربیات فراگیران صنعتی در پلتفرم یکپارچه آموزش مهندسی، پژوهش و نوآوری است.
کاوش راهبردها و پیامدهای تأسیس شرکت های زایشی دانشگاهی در صنعت ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
17 - 48
حوزه های تخصصی:
امروزه شرکت های زایشی در مأموریت نسل جدید بیشتر دانشگاه های کشورهای توسعه یافته به عنوان ارزش عمده تجاری و اقتصادی مد نظر قرار گرفته است. اما این شرکت ها در دانشگاه های ایران به ویژه در حوزه ورزش نتوانسته اند به طور مطلوب مأموریت اصلی خود را انجام دهند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردها و پیامد های تأسیس شرکت های زایشی دانشگاهی در صنعت ورزش کشور انجام شد. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و با ماهیت اکتشافی- بنیادی انجام گرفت. داده های پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و بر اساس مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با خبرگان این حوزه (اساتید دانشگاه، مدیران شرکت های دانش بنیان، استارت آپ ها، شرکت های زایشی دانشگاهی، پارک های علم و فناوری، مراکز رشد، نخبگان حوزه کارآفرینی ورزشی) جمع آوری شد. شمار مشارکت کنندگان در این پژوهش با استفاده از شاخص اشباع نظری به 22 نفر رسید و تحلیل یافته ها به صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. پس از تکمیل یافته ها مقوله هایی از قبیل زیر ساخت های انسانی، محیطی، قانونی، پیوند های محیطی، شرکت زایشی مادر ورزشی، تحولات آموزشی، تیم های مشاوره ای، منابع مالی، منابع فنی، ایده محوری، خلاقیت و... از جمله راهبردهای های این پژوهش بود که می تواند به خودکفایی اقتصادی کشور، اشتغال زایی، کسب و کارهای جدید ورزشی، فراگیر شدن شرکت های زایشی دانشگاهی در حوزه ورزش، رشد همه جانبه ورزش، تجاری سازی یافته های ورزشی و کارآفرینی دانشکده های علوم ورزشی در ایران کمک شایانی نماید.
جایگاه یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در دانشگاه نسل سوم و وضعیت دانشگاه های ایران (موردمطالعه: پنج دانشگاه ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۸-۱
حوزه های تخصصی:
هدف: دانشگاه نسل سوم از ایده های اصلی برای مشارکت نهاد دانشگاه در فرایند توسعه محلی و ملی و حضور تأثیرگذار در محیط پیرامون و جامعه جهانی است. توسعه کارآفرینی از راهبردهای کلیدی برای ارتقای مسئولیت پذیری اجتماعی نهاد علم و تحقق اهداف تغییرات اجتماعی و توسعه پایدار است. آنچه از مفهوم دانشگاه نسل سوم در محافل دانشگاهی برجسته شده است، دانشگاه به مثابه یک سازمان تک بُعدی، مشابه با مؤسسات دانش بنیان است که صرفاً بر کارآفرینی اقتصادی- فنی تمرکز دارد. در این برداشت نادرست از دانشگاه نسل سوم، کارکردهای اصلی و ذاتی دانشگاه شامل آموزش، پژوهش و اجتماعی- فرهنگی واجد اولویت معرفی نمی شود. در این مقاله، نشان داده شده است که آموزش و یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در دانشگاه نسل سوم دارای جایگاه ویژه ای است. روش شناسی: در این پژوهش، وضعیت یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در پنج دانشگاه موردمطالعه برمبنای «چارچوب راهنمای دانشگاه کارآفرین» و «چارچوب مؤسسه آموزش عالی نوآور» کمیسیون اروپایی و سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه، به روش تطبیقی ارزیابی شده است. یافته ها: بر اساس این پژوهش، دانشگاه ها با رسالت عام و خاص خود برای حرکت در مسیر کار آفرینی دست کم باید در هشت بُعد به صورت هم زمان و متوازن اقدام کنند: 1. اصلاح و تعالی فرایند رهبری و حکمرانی، 2. تقویت و تکمیل ظرفیت های مالی و انسانی، 3. ارتقای سطح یاددهی- یادگیری، 4. آماده سازی و پشتیبانی از کارآفرینان، 5. تبادل دانش و همکاری مؤثر و هم افزا با جوامع محلی، منطقه ای و ملی، 6. افزایش سطح تحرک بین المللی، 7. تحوّل دیجیتال، 8. تلاش برای فعلیت آثار و نتایج کارآفرینی. به علاوه، یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین باید به یکی از ابعاد اصلی و اساسی دانشگاه کارآفرین تبدیل شود. این در حالی است که سطح یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین در دانشگاه های موردمطالعه در حد مطلوب و مورد انتظار نبوده و بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب فاصله قابل تأملی وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس ارزیابی وضعیت دانشگاه های موردمطالعه، اهتمام به آموزش نوآور و کارآفرین به اندازه کافی نبوده و در فرایند تحول به دانشگاه کارآفرین، باید بیش ازپیش به ارزش و اهمیت یاددهی- یادگیری نوآور و کارآفرین تمرکز شود. تحول به دانشگاه نسل سوم باید هم زمان با تقویت کارکرد آموزش نوآور و کارآفرین به عنوان هسته مرکزی نهاد و زیست جهان دانشگاه باشد. لازم است رهبران نظام آموزش عالی و دانشگاه ها اهتمام ویژه ای در سطوح سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرا برای ارتقای سطح آموزش نوآور و کارآفرین جامعه دانشگاهی داشته باشند.
مؤلفه های اخلاقی- اسلامی برای گذار به دانشگاه نسل سوم تحلیل محتوای بیانات رهبر انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله درصدد بود تا ویژگی ها و شرایط اخلاقی لازم برای دانشگاه را هنگام گذار به دانشگاه نسل سوم، از دیدگاه رهبر انقلاب استنباط کند. روش: مقاله حاضر، حاصل پژوهشی است که از نظر هدف، بنیادین؛ از نظر ماهیت داده، کیفی و از نظر روش، تحلیل محتوای کیفی بود. جامعه مورد مطالعه عبارت است از کلیه سخنان رهبر انقلاب، از ابتدای تصدّی مقام رهبری تا سال 1398. یافته ها: اخلاق به عنوان یکی از الزامات دانشگاه نسل جدید در کشور ایران، در بر دارنده این زیرمقوله هاست: نیک سرشتی در نیت و رفتار، وحدت و یگانگی نیروهای انسانی، مقابله با ابتذال، محبت و صمیمیت بین نیروها، فداکاری و گذشت در مسیر پیشرفت کشور، تحمل و مدارا هنگام اختلاف نظر، نظم و انضباط در امور، حسن ظن به نتیجه تلاشها، نقدپذیری، میانه روی، تواضع، دوری از تظاهر، وقت شناسی در کارها. نتیجه گیری: مؤلفه های اخلاقی می توانند به طور مستقیم یا غیر مستقیم در تحقق آنچه امروز دانشگاه نسل سوم می نامیم و نیز در تعالی همه جانبه آن نقش ایفا کنند.
اعتبارسنجی مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
103 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف : دانشگاه یک نهاد موثر در جهت رشد و تعالی جامعه است و پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور انجام شد.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کمی با رویکرد مدل ساختاری بود. جامعه پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 1399-400 بودند. نمونه پژوهش در مرحله مقدماتی برای بررسی شاخص های روانسنجی مدل 72 نفر و در مرحله اصلی 232 نفر بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 58 گویه ای در هفت مولفه زیرساخت های سازمانی، شرایط مداخله گر، فضای حاکم بر دانشگاه، دانشگاه نسل سوم، خودمختاری، جهانی شدن و تعامل اثربخش بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 88/0 بدست آمد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 وAMOS-22 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای 18 زیرمولفه در هفت مولفه زیرساخت های سازمانی (با دو زیرمولفه بسترسازی سخت و بسترسازی نرم)، شرایط مداخله گر (با سه زیرمولفه خودمختاری، جهانی شدن و تعامل اثربخش)، فضای حاکم بر دانشگاه (با چهار زیرمولفه خلاقیت و ایده پردازی، تعهد سازمانی، انگیزش نواندیشانه و نگرش نواندیشانه)، دانشگاه نسل سوم (با دو زیرمولفه دانشگاه کارآفرین و دانشگاه ثروت آفرین)، خودمختاری (با سه زیرمولفه سیاست گذاری مستقل، کاهش وابستگی مالی و تولید محتوی مستقل)، جهانی شدن (با دو زیرمولفه نگاه جهانی و اقدام جهانی) و تعامل اثربخش (با دو زیرمولفه ارتباطات درون سازمانی و ارتباطات برون سازمانی) بود. دیگر یافته ها نشان داد که مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای برازش مناسبی بود و در این مدل زیرساخت های سازمانی، شرایط مداخله گر و فضای حاکم بر دانشگاه بر دانشگاه نسل سوم اثر معنادار مستقیم و زیرساخت های سازمانی از طریق شرایط مداخله گر بر دانشگاه نسل سوم اثر معنادار غیرمستقیم داشت (001/0P<).
بحث و نتیجه گیری: طبق یافته ها مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای اعتبار مناسبی بود و برای بهبود دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش دور بهره گیری از مولفه های جهانی شدن، تعامل اثربخش، خودمختاری، شرایط مداخله گر، زیرساخت های سازمانی و فضای حاکم بر دانشگاه می تواند موثر واقع شود.