
مدیریت در دانشگاه اسلامی
مدیریت در دانشگاه اسلامی سال 13 پاییز و زمستان 1403 شماره 2 (پیاپی 28) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رساله الحقوق امام سجاد(ع) از منظر ادبیات علم اقتصاد انجام شد. این رساله با بیش از ۵۰ وظیفه برای فرد نسبت به دیگران، درسنامه ای اخلاقی و بیان کننده رفتار انسان در حوزه روابط فردی و اجتماعی است. حقوق مطرح شده در این رساله، در بر گیرنده بسیاری از روابط اجتماعی انسان است. روش: در این مقاله سعی شده است با تکیه بر قرآن کریم و نیز استفاده از چارچوبهای دانش اقتصاد، به استخراج مفاهیم اقتصادی از رساله الحقوق پرداخته شود. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد مفاهیمی مانند همزمانی منفعت دین و دنیا، ممنوعیت مطلق مال حرام، صدقه: پس انداز- امانت نزد خداوند، تکلیف آسان بر مردم: عدم افراط، حق حاکم: وظیفه در مقابل مردم، حق مردم بر حکومت، حق شریک، حق مال و حق بستانکار، مفاهیمی اند که امام سجاد(ع) دیدگاههای اقتصادی خویش را ذیل آنها مطرح فرموده اند.
شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خودکارامدی پژوهشی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر افزایش سطح پژوهشهای علمی دانشجویان تحصیلات تکمیلی، در میان این دانشجویان پایین است. بنابر این، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی بود که به روش دلفی در سه دور اجرا شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی خبرگان حوزه موضوعی پژوهش با سابقه کار پژوهشی در دانشگاهها و پژوهشگاههای مختلف بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه دلفی بود. خبرگان پنل دلفی به روش هدفمند انتخاب شدند و در نهایت، 31 نفر از خبرگان برای شرکت در پنل دلفی همکاری کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه های دلفی، شاخصهای توصیفی، آزمون دوجمله ای و ضریب هماهنگی کندال محاسبه شد. یافته ها: بر اساس نتایج، سه دسته عوامل ذیل به عنوان عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی شناسایی شدند: عوامل فردی(شامل مقطع تحصیلی، خودارزیابی، اضطراب، نگرش به پژوهش، مهارتهای پژوهش، آشنایی با روشهای آماری و مهارتهای نرم افزارهای آماری، تجارب پژوهشی، رشته تحصیلی، وضعیت سکونت(بومی- غیر بومی)، علاقه به پژوهش، موفقیت طلبی، باورهای خودکارامدی)؛ محیط پژوهشی(شامل امکانات پژوهشی محل تحصیل، جوّ پژوهشی محل تحصیل، میزان دسترسی به منابع پژوهشی، تشویق پژوهش)؛ عوامل آموزشی(شامل نقش استاد، نحوه ارائه درس روش پژوهش، برگزاری کارگاههای روش پژوهش). نتیجه گیری: این پژوهش با شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی، می تواند به دست اندرکاران آموزش و پژوهش و دانشجویان در راستای افزایش و ارتقای خودکارامدی پژوهشی کمک کند و در نهایت، سطح پژوهش و تمایل به پژوهش را در آنان افزایش دهد.
بررسی الگوهای تجاری سازی در دانشگاههای منتخب بین المللی و پیشنهاد چارچوب تجاری سازی برای آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجاری سازی دانش یکی از ابزارهای درآمدزایی پایدار در دانشگاههاست. اما برای تجاری سازی علم و فنّاوری نیاز به الگوی مناسب تجاری سازی دانشگاههاست. هدف تحقیق حاضر بررسی الگوهای تجاری سازی دانشگاههای منتخب بین المللی و ارائه مدل مناسب برای دانشگاههای ایران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و تحلیل محتواست. نمونه آماری، 20 دانشگاه از جامعه آماری دانشگاههای معتبر ایالات متحده، اروپا و آسیا بودند که دارای دفاتر تجاری سازی بوده و تجربه تجاری سازی دارند. گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسناد و تارنمای این دانشگاهها انجام شد. در تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل محتوا، الگوهای انتقال فنّاوری و تجاری سازی در این دانشگاهها بررسی شد و با ترکیب آنها با در نظر گرفتن زیست بوم دانشگاههای ایران، یک الگوی تجاری سازی پیشنهاد شد. یافته ها: دانشگاههای موفق در زمینه تجاری سازی، رابطه بهتر و نزدیک تری با صنایع داشته و با مشکلات آنها آشنایی بیشتری دارند. همچنین عمده ترین راهبردهای تجاری سازی، شامل تأمین مالی، تحقیقات مشترک و سرمایه گذاری مشترک و دفاتر انتقال فنّاوری اند. با توجه به یافته ها، تمام دانشگاهها مدل ساختاری نسبتاً مشابهی در زمینه تجاری سازی در دفتر انتقال فنّاوری خود داشتند. نتیجه گیری: وجود دفتر مسئول عملیات تجاری سازی در دانشگاهها ضروری است. کارکنان این دفتر باید با پژوهشگران و روش کار مدیران صنایع آشنا باشند تا رابطه بین دانشگاه و صنعت به بهترین شکل برقرار شود. مالکیت اختراعی که توسط پژوهشگران، دانشجویان و کارکنان دانشگاه با استفاده از منابع دانشگاه انجام می شود، در اختیار دانشگاه خواهد بود. ارتباط با دانشگاههای معتبر بین المللی و پژوهشهای مشترک نیز می تواند درآمد و اعتبار دانشگاه را افزایش دهد و باعث توسعه برند در سطح بین المللی شود.
تأثیر رهبری اسلامی بر عملکرد کارکنان سازمانهای آموزشی از طریق ارزش سازمانی و فرهنگ سازمانی و انگیزه کار با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رهبری اسلامی بر عملکرد اسلامی کارکنان از طریق ارزشهای سازمانی اسلامی کارکنان، فرهنگ سازمانی اسلامی و انگیزه کاری اسلامی در میان کارکنان سازمانهای آموزشی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان دانشگاههای استان چهارمحال وبختیاری به تعداد 2200 نفر بود که از طریق فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 600 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه رهبری اسلامی راتناساری(2021)، پرسشنامه ارزشهای سازمانی اسلامی یوسف(2000)، پرسشنامه فرهنگ سازمانی اسلامی حکیم(2012)، پرسشنامه انگیزش کاری اسلامی حکیم(2012) و پرسشنامه عملکرد اسلامی کارکنان حکیم(2012) بود. روایی پرسشنامه ها بر اساس، روایی محتوایی، صوری و سازه، بررسی و پس از اصطلاحات لازم، تأیید شد. از سوی دیگر، پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ، به ترتیب: 945/0، 944/0، 933/0، 909 و 955/0 برآورد شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: رهبری اسلامی تأثیر مثبت و معناداری بر ارزشهای سازمانی اسلامی، فرهنگ سازمانی اسلامی، عملکرد اسلامی کارکنان و انگیزه کاری اسلامی دارد. ارزشهای سازمانی اسلامی و فرهنگ سازمانی اسلامی نیز تأثیر قابل توجهی بر عملکرد اسلامی کارکنان دارد. انگیزه کاری اسلامی پیش بینی کننده مهمی برای عملکرد اسلامی کارکنان است. از سوی دیگر، ارزشهای سازمانی اسلامی و فرهنگ سازمانی اسلامی، میانجی رابطه بین رهبری اسلامی با عملکرد اسلامی کارکنان است و انگیزه کار اسلامی به عنوان متغیّر میانجی، به طور معناداری رابطه بین رهبری اسلامی و عملکرد اسلامی کارکنان را توسعه داد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر، از سیاستگذاران و دست اندرکاران مدیریت منابع انسانی برای توسعه برنامه ها و راهبُردهایی حمایت کرد که عملکرد اسلامی کارکنان سازمانها را افزایش دادند. همچنین، بینشهایی را برای پژوهشگران و دانشگاهیان در توسعه رهبری اسلامی در سازمانهایشان فراهم کرد تا بر اساس ارزشها و کدهای اسلامی عمل کنند.
سنجش میزان عجین بودن شغلی بر اساس مدل Aon Hewitt (مورد مطالعه: نسل Z و کارکنان ماقبل آن در دانشگاه علم و صنعت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، دسته بندی جامعی از روشهای ارائه شده به منظور اندازه گیری میزان عجین بودن شغلی نیروی کار و نیز انتخاب جامع ترین روش برای بررسی میزان عجین بودن شغلی نسلهای مختلف در دانشگاه علم و صنعت ایران و بررسی شکاف بین نسلی و برنامه ریزی برای سیاستگذاری های آتی بود. روش: روش پژوهش، اکتشافی- توصیفی است. ابتدا با بررسی کتابخانه ای ادبیات و مدلهای موجود، به دسته بندی جامعی از مدلها پرداخته؛ سپس با بهره گیری از روش کوکران برای یافتن نمونه آماری در دانشگاه و پیاده سازی روش «آون هِویت» با پرسشنامه های استاندارد آن با طیف لیکرت پنج گانه، به بررسی وضع موجود می پردازد. یافته ها و نتیجه گیری: مدلهای به دست آمده در دو دسته صنعتی و دانشگاهی، تقسیم بندی و مدل صنعتی «آون هِویت» به عنوان مدل مرجع برگزیده شد. در پیاده سازی مدل «آون هِویت»، نسل انفجار جمعیت در جایگاه نخست و نسل «وای» پایین ترین میزان عجین بودن را دریافت کرد. همچنین عوامل و شاخصهای مؤثر بر عجین بودن شغلی در مدل نشان داد که نسل «زِد» انگاره متفاوتی از سایرین داشته و برخلاف سایر نسلها که رهبری و مدیریت را بالاترین عامل دانستند، شهرت سازمانی را در اولویت عجین بودن شغلی خود دید. همچنین مهم ترین عامل کاهش میزان عجین بودن شغلی در تمامی نسلها، فرایندهای سازمانی و در خصوص نسل «زِد»، امور زیربنایی، به ویژه عدم تعادل کار و زندگی شناخته شد.
طراحی مدل جامع شایستگی مدیران عالی دانشگاه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاههای اسلامی نقش بی بدیلی در توسعه علمی- فرهنگی جوامع اسلامی ایفا می کنند. شایستگی مدیران این دانشگاهها، عاملی کلیدی در بهبود عملکرد علمی و تربیتی نظام آموزش عالی به شمار می رود. با توجه به خلأ پژوهشی در زمینه شناسایی جامع شاخصها و شایستگی های مدیران دانشگاههای اسلامی، این پژوهش به دنبال ارائه مدلی جامع برای شناسایی شایستگی ها و شاخصهای مدیران سطح عالی دانشگاه اسلامی بود. به واسطه اهمیت این موضوع در سطوح عالی حکمرانی علمی-فرهنگی کشور، در کنار سایر تحقیقاتی که در این پژوهش بررسی شده اند، این مقاله برای پر کردن خلأ پژوهشهای پیشین، به طور خاص به بررسی اسناد بالادستی نظام های آموزشی و حکمرانی کشور، به ویژه سند دانشگاه اسلامی پرداخته است. روش: این پژوهش بر اساس نوع هدف، توصیفی- اکتشافی و راهبرد تحقیق، ترکیبی(کیفی-کمّی) بود. در بخش کیفی، از تحلیل مضمون و در بخش کمّی، از روش رتبه بندی عوامل استفاده شد. برای استخراج شایستگی های مدیران، بیش از 300 منبع پژوهشی، از جمله اسناد و مصوبات؛ منابع آموزش عالی، مدیریتی و اسلامی بررسی شد. پس از پایش اولیه، برای طبقه بندی شایستگی ها، از مدل سه لایه ای بُعد– مؤلفه– شاخص استفاده شد. در ادامه به منظور غربال و اولویت بندی شایستگی ها از طریق توزیع پرسشنامه بین ۲۳ خبره دارای دانش تخصصی یا تجربه مدیریت در حوزه آموزش عالی، اقدام شد. یافته ها و نتیجه گیری: مدل پژوهش در سه بُعد فردی، اجتماعی و سازمانی و در هشت مؤلفه با 12 شاخص اولویت دار شناسایی و ارائه شد. توصیه می شود در راستای افزایش بهره وری در نظام آموزش عالی کشور، از الگوی نهایی برای شناسایی شایستگی ها و شاخصهای مدیران دانشگاهی در انتخاب مدیران دانشگاهها استفاده شود.
عوامل زمینه ساز پاسخگویی؛ راهبردی برای حکمرانی اسلامی در سیستم های مدیریتی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین مفهوم پاسخگویی، از طریق غور و بررسی در مبانی نظری و آیات قرآنی مرتبط انجام شد. بخش اول پژوهش، نشان دهنده فراگیر بودن مفهوم پاسخگویی در قلمروهای مختلف زمانی، مکانی و موضوعی است؛ از پاسخگویی در برابر خداوند تا پاسخگویی به مردم و حتی پاسخگویی در برابر اعضا و جوارح. روش: پّژوهش حاضر، با مطالعه آیات و تدبّر روی آنها با بهره گیری از تفاسیر نور و نمونه و استفاده از فرایند چرخه ای تحلیل انجام شد. یافته ها: در این پژوهش، 104 مفهوم پایه، شناسایی و احصا شد که ذیل 28 مفهوم محوری، دسته بندی شدند و بر اساس آنها، هشت مفهوم سازماندهی شده عوامل زمینه ساز پاسخگویی، شامل توفیق الهی، پایداری، آرامش، توکل، بصیرت، مسئولیت پذیری، درستکاری و اعمال حسنه، به عنوان عوامل زمینه ساز پاسخگویی، در سه حوزه شناختی، عاطفی و رفتاری به دست آمد. نتیجه گیری: ترویج و توسعه آموزه های قرآنی حکمرانی اسلامی در نهادهای اداری کشور، که نتیجه آن، افزایش اعتماد و رضایتمندی عمومی مردم از دستگاهها و سازمانهای مختلف کشور و کاهش فساد اداری و اخلاقی در حوزه های مختلف سازمانی و در نتیجه، افزایش کارامدی، اثربخشی و در نهایت، سلامت سازمانی نظام اداری کشور است.