
پژوهش در نظام های آموزشی
پژوهش در نظام های آموزشی دوره 18 تابستان 1403 شماره 65 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری مبتنی بر نظریه انتخاب بر پایستگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم رشته تجربی بود.روش: روش پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نوع مطالعات شبه آزمایشی (پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه منطقه 2 شهر کرج است که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بوده اند. از بین آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جای گماری شدند و گروه آزمایش تحت آموزش بسته ی مسئولیت پذیری قرار گرفتند، درحالی که گروه کنترل آموزش خاصی دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی پایستگی تحصیلی Martin and Marsh (2008)، پرسشنامه کیفیت تجارب یادگیری Newman (1990) و بسته آموزش مسئولیت پذیری مبتنی بر نظریه انتخاب گراوند و همکاران بوده است. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش بسته ی مسئولیت پذیری قرار گرفتند ولی گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند؛ و داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 و به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شده اند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل ازنظر پایستگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم رشته تجربی تفاوت معناداری وجود دارد؛ یعنی آموزش مسئولیت پذیری مبتنی بر نظریه انتخاب باعث افزایش پایستگی تحصیلی (743/24 و 001/0=p) و کیفیت تجارب یادگیری (415/44 و 001/0 =p) می شود.نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها نتیجه گیری می شود که بسته ی آموزش مسئولیت پذیری می تواند تلویحات آموزشی و کاربردی برای دانش آموزان در افزایش پایستگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری شود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر انتخاب مدیران مدارس با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: انتخاب مدیران به گونه ای که بتوانند رسالت ها و مأموریت های نظام های آموزشی را محقق نماید، یکی از مسئله ها و چالش های جدی و استراتژیک آموزش وپرورش است. ازاین رو، شناخت عوامل مؤثر و دخیل در انتخاب مدیران مدارس به دلیل شایسته گزینی و شایسته گماری آن ها ضرورت دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر انتخاب مدیران مدارس انجام گرفت.روش: این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته بود که در سال 1402 با استفاده از روش فراترکیب و تحلیل مضمون انجام گرفت. ازنظر هدف، کاربردی - توسعه ای و ازنظر روش توصیفی – پیمایشی بوده است. در مرحله اول با جستجو در پایگاه های مختلف علمی تعداد 357 منبع اولیه در بازه زمانی 2000 تا 2023 که به کلیدواژه های پژوهش اشاره شده بود، استخراج گردید. سپس با در نظر گرفتن معیارهای موردنظر تعداد 34 مقاله و 7 نفر خبره با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند معیار انتخاب گردید. روایی داده ها با بهره گیری از آزمون کاپا 79 درصد به دست آمد. در ادامه با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا، منابع منتخب مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان از 93 مضمون پایه، 78 مضمون سازمان دهنده و 13 مضمون فراگیر (صلاحیت ها؛ مهارت ها؛ رهبری؛ بومی گرایی؛ ذی نفعان؛ قدرت؛ مدیریت مشارکتی؛ تجربه؛ حرفه گرایی؛ معنویت گرایی؛ تعهد سازمانی؛ پاسخگویی؛ شبکه سازی) دارد. به منظور اولویت بندی عوامل ازنظر درجه اهمیت، با بهره گیری از نظرات 7 نفر از خبرگان دانشگاه شهید چمران اهواز و اداره کل آموزش وپرورش استان خوزستان و با استفاده از نرم افزار SPSS (رتبه بندی فریدمن) عوامل یادشده رتبه بندی شدند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد عوامل "شبکه سازی" "صلاحیت و شایستگی محوری" و "ذینفعان" به ترتیب از بیش ترین درجه اهمیت برخوردارند؛ بنابراین برنامه ریزان و سیاست گذاران آموزش وپرورش بایستی در انتخاب و انتصاب مدیران مدارس علاوه بر عوامل دیگر به سه عامل دارای اهمیت توجه ویژه ای داشته باشند.
نقش واسطه ای خلاقیت هیجانی در رابطه ویژگی های شخصیتی چند فرهنگی با اضطراب زبان انگلیسی در دانش آموزان دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه ساختاری بین ویژگی های شخصیتی چندفرهنگی و خلاقیت هیجانی با اضطراب زبان انگلیسی در دانش آموزان دو زبانه انجام شد. روش: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دوزبانه ترکمن سال سوم متوسطه اول تشکیل دادند که بر اساس روش نمونه گیری در معادلات ساختاری، با توجه به 11 متغیر آشکار در مدل و تخصیص ضریب 20 و با احتساب پرسشنامه های ناقص 225 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های شخصیت چندفرهنگی ون درزی و همکاران (2013)، خلاقیت هیجانی آوریل (1999)، و مقیاس اضطراب کلاس زبان خارجی هورویتز و همکاران (1986) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری مبتنی بر رگرسیون چند متغیری و نرم افزار SPSS8 و Amos24 انجام شد. نتایج: یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیتی چندفرهنگی و خلاقیت هیجانی اثر مستقیم بر اضطراب زبان انگلیسی دارند. همچتین ویژگی های شخصیتی چندفرهنگی با میانجیگری خلاقیت هیجانی اثر غیر مستقیم بر اضطراب زبان انگلیسی دارند. مدل پژوهش نیز تایید شد و 31 درصد از واریانس متغیر اضطراب زبان انگلیسیتوسط متغیرهای پژوهش در سطح معنی داری 05/0 قابل تبیین می باشد. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش و نقش متغیرهای پژوهش در فراگیری زبان، و ارتباط زبان با عوامل فرهنگی و شناختی–هیجانی، توصیه می شود که اهمیت آنها در مراکز آموزشی و موسسات آموزش زبان مورد تاکید قرارگیرد تا سطح یادگیری زبان افزایش یابد.
شناسایی چالش های مدارس عادی دولتی در راستای عدالت آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی در راستای عدالت آموزشی و تربیتی بود.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش، مدیران مدارس عادی دولتی مقطع متوسطه دوم شهر سمنان در سال تحصیلی 03-1402 بودند که 44 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش بازخورد مشارکت کننده اعتباریابی شدند و روایی داده ها با استفاده از معیار کیفیت (مؤثق بودن) سنجیده و مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: نتیجه تحلیل داده ها منجر به شناسایی 323 مضمون پایه، 27 مضمون سازمان دهنده در زمینه چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی گردید. که در قالب 5 مضمون فراگیر به شرح 1. چالش سیاسی، 2. چالش مدیریتی، 3. چالش مالی، 4. چالش ساختاری، 5. چالش نیروی انسانی طبقه بندی شد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی شناسایی شده در این پژوهش و راهکارهای ارائه شده می تواند گسترش برابری فرصت ها و عدالت آموزشی را به همراه داشته باشد.
اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر قصه گویی بر خلاقیت دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه های درسی با بهره گیری از قصه گویی بر خلاقیت دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی ناحیه ی 2 زنجان انجام شده است.
روش: روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی ناحیه 2 شهر زنجان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که تعداد 60 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به تصادف، 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه درسی با بهره گیری از قصه گویی شامل 15 فعالیت بود که در 15 جلسه 60 دقیقه ای به دانش آموزان گروه آزمایش ارائه شد و دانش آموزان گروه کنترل برنامه درسی متداول را دریافت کردند. خلاقیت دانش آموزان با استفاده از (فرم تصویری A) آزمون خلاقیت Torrance (1974) اندازه گیری شد و درنهایت داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در نمرات پس آزمون مهارت خلاقیت و مؤلفه های آن (سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری) در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد؛ نمرات این متغیر و مؤلفه های آن در گروه آزمایش بعد از آموزش برنامه درسی با بهره گیری از قصه گویی افزایش یافته است. همچنین در هر یک از متغیرهای خلاقیت کل، ابتکار، بسط، سیالی و انعطاف پذیری به ترتیب 61%، 32%، 52%، 43% و 48%، تغییرات با توجه به مداخله برنامه درسی با بهره @گیری از قصه گویی، قابل تبیین است.
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش برنامه درسی با بهره گیری از قصه گویی با ایجاد قدرت تولید ایده ها و جواب های فراوان، ایجاد توانایی لازم برای تغییر جهت فکری، ایجاد توانایی تولید ایده های متنو و ایجاد توانایی توجه به جزئیات وابسته به یک ایده، مهارت خلاقیت را در دانش آموزان ابتدایی افزایش دهد.
شناسایی پاسخ های وانمود دانشجویان در آزمون پنج عامل بزرگ شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر شناسایی پاسخ های وانمود در آزمون شخصیتی پنج عامل بزرگ بود.
روش: در این مطالعه توصیفی، داده ها با اجرای آزمون های شخصیتی نئو فرم کوتاه به صورت در دسترس در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی (748 نفر) در دو گروه وانمود (366 نفر) و صادقانه (382 نفر) جمع آوری شد. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه گزینش شدند: آزمودنی هایی که صادقانه پاسخ دادند و آزمودنی هایی با پاسخ های وانمود.
یافته ها: یافته ها با بررسی تفاوت ها در میانگین های طبقه، ترکیب گروه های اصلی، نمودارهای آستانه ی انتخاب و احتمالات تأیید گزینه های سؤال توسط طبقه، در بیشتر ابعاد دو طبقه از نمونه ها را به عنوان گروه وانمود و صادقانه شناسایی کرد.
نتیجه گیری: درنهایت می توان گفت که طی 10 سال گذشته، تحقیقات شناسایی پاسخ های وانمود توجه فراوانی در حوزه های ارزیابی به خود جلب کرده اند؛ امّا به نظر می رسد در ارزیابی پاسخ های وانمود، جدای از کاربردهای مختصر در مطالعات شبیه سازی، کمبودی نسبی در مطالعات تجربی وجود دارد که می تواند دقیقاً توضیح دهد چطور باید ناسازگارهای فردی را شناسایی، تشریح و اصلاح کرد. علاوه بر این، علی رغم چند گزارش اولیه در این زمینه، الگوهای ناسازگاری فردی به ندرت در گزارش های رسمی برای بررسی های آموزشی در مقیاس های بزرگ همچون آزمون های استخدامی کشوری و ارزیابی های روان شناختی ارائه می شوند. ازاین رو، می توان از روش های بررسی آماری نظیر نظریه سؤال – پاسخ و تحلیل عاملی در شناسایی پاسخ های انحرافی و وانمود در آزمون های استخدامی یا ارزیابی های روان شناختی با اهداف ویژه استفاده نمود.
اثربخشی کلاس درس معکوس مبتنی بر بارشناختی بر یادگیری خود تنظیم دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه کسب مهارت های لازم برای یادگیری خودتنظیم یکی از اهداف برنامه های آموزشی به شمار می آید و تبدیل "یاددهی" به "یادگیری" امری ضروری تلقی می شود؛ بنابراین محیط های آموزشی باید به طورجدی بر اهمیت کسب این مهارت ها تأکید نمایند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی بر یادگیری خودتنظیم دانشجویان انجام گرفت.روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان چابهار در نیمسال اول سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 402 نفر بودند. انتخاب نمونه موردنیاز پژوهش به صورت هدفمند از میان دانشجویانی که واحد درسی پژوهش و توسعه حرفه ای را اخذ کرده بودند انجام شد و با روش قرعه کشی در گروه های آزمایش و کنترل (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری خودتنظیم Pintrich and De Groot (1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان داد بین میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری یادگیری خودتنظیم در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که آموزش به شیوه کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی تأثیر مثبتی بر یادگیری خودتنظیم دانشجویان داشته است (05/0 p<). با توجه به یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی می تواند در افزایش یادگیری خودتنظیم دانشجویان مؤثر باشد.نتیجه گیری: درنتیجه به کار بردن این شیوه آموزشی در دانشگاه ها می تواند کلاس های درس را فراگیرمحور کند و دانشجویان را ترغیب نماید تا در یادگیری خود فعال باشند.