فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
133 - 152
حوزههای تخصصی:
اانتظار خاموش سربرآورده از تلنبار تجربه های ناخوشایند از شریان های مسموم ساز در کالبد سازمان هاست که برخی از کارمندان را به اجبار به ادامه زندگی اداری با پنهان سازی انتظارها، استراتژی ها و تاکتیک ها سوق می دهد. از این رو، از آنجا که در باب این پدیده، سکوتی عمیق فضای مطالعاتی دانش مدیریت رفتار سازمانی را فراگرفته است؛ این پژوهش درصدد است تا با ریخت شناسی پدیده لایه های پیدا و ناپیدایی آن را در بافت استانداری های غرب کشور هویدا سازد. این جستار، بر پایه ر وش شناسی آمیخته اکتشافی استوار است. در بخش کیفی از روی آورد نظریه مبنایی رویکرد ساما ن مند استفاده شده و در فاز کمی برای اعتبارسنجی و تعمیم پذیری آن از آزمون تی تک نمونه ای بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش تعداد 18 نفر از حاذقان در بستر مورد مطالعه بودند که از رهگذر روش نمونه گیری نظری به مشارکت در پژوهش دعوت شدند. نتایج تحقیق نشان داد در عمیق ترین لایه مفهومی پدیده انتظار خاموش پیش ران های هراس اداری، پیشه سازان خاموشی، صبر استراتژیک و موقعیت شناسی زیرکانه جای گرفته اند و ظاهری ترین لایه در قالب رفتارهایی از قبیل رادارگریزی، سالوس گرایی و تخریب گرایی رخ می نماید. همچنین، نتایج اعتبارسنجی مدل از طریق آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که از نظر خبرگان، مدل مفهومی از اعتبار نظری برخوردار است.
تبیین مدل مدیریت استعدادهای دیجیتال در صنعت بانکداری ایران؛ رویکردی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
24 - 50
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش یکی از مطالعات اولیه در زمینه استعداد دیجیتال در داخل کشور به شمار می رود که به تبیین مدل مدیریت استعدادهای دیجیتال در صنعت بانکداری ایران (رویکردی ترکیبی) پرداخته است. روش: رهیافت پژوهشی در این مطالعه، نظریه داده بنیاد و مدل سازی معادلات ساختاری است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از خبرگان سازمانی در صنعت بانکداری و پرسش نامه کمّی در میان کارکنان به دست آمده است. یافته ها: بر اساس یافته ها مقوله های نهایی عبارت اند از: جهت گیری های فلسفی و سازمانی، تحلیل موقعیتی استعداد دیجیتال، شناخت الگوهای موقعیتی چشم اندازی، جهت گیری های اقدام های استراتژیک در توسعه DTs، ارتقای سطح عملکرد فردی و سازمانی. در بخش کمّی، سازه جهت گیری های فلسفی و سازمانی، بر سه سازه مستقیم خود، یعنی تحلیل موقعیتی استعداد دیجیتال، شناخت الگوهای موقعیتی چشم اندازی و توسعه استعدادهای دیجیتال اثرگذار بوده است. در مدل ساختاری، سازه شناخت الگوهای موقعیتی چشم اندازی، به عنوان سازه ای با اثرگذاری بیشتر در رابطه با توسعه استعدادهای دیجیتال و جهت گیری های اقدام های استراتژیک در مدل مفهومی محسوب می شود. نتیجه گیری: به طورکلی، اشاعه تفکر دیجیتالی در عناصر گوناگون بانکداری حائز اهمیت است و توسعه جهت گیری های درونی بانک ها به سوی ایدئولوژی دیجیتالی، سیاستی است که می تواند قابلیت ها و ظرفیت های بیشتری را در بخش HR ایجاد کند و بانک ها را به مزایای رقابتی بهتر در زمینه استعدادهای دیجیتالی برساند.
طراحی الگوی عوامل اثرگذار بر مدیریت جانشین پروری در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مدیریت جانشین پروری در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع تحقیقات آمیخته است. در بخش کیفی با انجام مطالعات نظری، شامل مطالعه کتاب ها، پایان نامه ها، مقالات داخلی و خارجی و پایگاه های اطلاعاتی رویکردهای مدیریت جانشین پروری از منظر مفهومی شناسایی شد و سپس، برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز، از 25 نفر از خبرگان خواسته شد نسبت به پاسخگویی به سؤالات اقدام کنند. نمونه گیری در بخش کیفی از روش هدفمند و در بخش کمّی با روش نمونه گیری تصادفی انجام شد و تعداد 341 نفر از کارکنان رسمی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب انتخاب شدند. روش تعیین روایی پرسش نامه صوری و محتوایی است. بر اساس یافته های پژوهش تعداد دو بُعد فردی و سازمانی با 10 مؤلفه، برای مفهوم مدیریت جانشین پروری شناسایی شد.
ارائه مدل خودتوانمند سازی کارکنان بهداشت و درمان و حوزه سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
51 - 72
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودتوانمندسازی به فرایندهایی اشاره می کند که کارکنان، خود تصمیم به طی آن می گیرند و به تبع مهارت ها، دانش و توانایی هایی که فرد در راستای خودتوانمندسازی کسب می کند، به شکل گیری احساس شایستگی، معناداری، حق انتخاب، اثرگذاری و... منجر می شود. بر این مبنا، مقاله حاضر درصدد ارائه مدل خودتوانمندسازی کارکنان بهداشت و درمان و حوزه سلامت است.
روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی داده بنیاد و با بهره گیری از ابزار مصاحبه اجرا شده است. جامعه هدف پژوهش خبرگان، استادان و مطلعان دانشگاهی در حوزه مدیریت و نیز مدیران دو بیمارستان منتخب با نام های «عرفان، واقع در سعادت آباد» و «عرفان واقع در نیایش» بودند. از میان آن ها، ۴۰ نفر به شیوه نمونه گیری نظری (۲۰ نفر از مدیران بیمارستانی و ۲۰ نفر از خبرگان و صاحب نظران علمی و دانشگاهی) انتخاب شد و جمع آوری اطلاعات تا مرحله اشباع و کفایت نظری ادامه پیدا کرد.
یافته ها: «عوامل علّی» (عوامل درون و برون سازمانی)، «عوامل زمینه ای» (محیطی مشتمل بر عوامل سازمانی و اجتماعی و فرهنگی) و نیز «عوامل مداخله گر» (الزامات سازمانی)، در بروز و ظهور خودتوانمندسازی در مراکز بیمارستانی اثرگذارند؛ از این رو در مدلی که به منظور خودتوانمندسازی کارکنان بهداشت، درمان و حوزه سلامت ارائه می شود، باید «راهبردهای کلان مدیریتی» در جهت تغییر پارادایم مدیریتی، از جمله دگرگونی در ساختار، تقویت فرهنگ سازمانی و... را اِعمال کرد تا شاهد پیامدها و دستاوردهای «سازمانی و فراسازمانی» بود که مشتمل است بر رشد و تعالی فردی (کارکنان)، تحول نظام اداری، رضایتمندی مدیران، کارکنان و مراجعه کنندگان به مراکز بیمارستانی.
نتیجه گیری: از آنجا که خودتوانمندسازی باور فرد درباره توانایی و قدرت لازم برای ادای وظیفه است، چنانچه از سویی این باور تقویت شود و از سوی دیگر، مراکز بیمارستانی با اِعمال روزآمدی و نیز، تلاش برای حمایت از کارکنان و حاکم شدن عدالت و قانونمندی در سازمان که زمینه ساز استقرار شایسته سالاری و حاکم شدن ضابطه بر رابطه است، می توان انگیزه های لازم برای خودتوانمندسازی را در کارکنان ایجاد کرد.
بررسی ارتباط سلامت سازمانی با خلاقیت و بهره وری کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین سلامت سازمانی با خلاقیت و بهره وری کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت سازمانی هوی و همکاران، پرسشنامه بهره وری مدل اچیو (هرسی بلانچارد و گلد اسمیت) و پرسشنامه سنجش خلاقیت کارکنان تورنس استفاده شد. روایی صوری و محتوائی پرسشنامه ها توسط ده نفر از صاحب نظران تربیت بدنی مورد تائید قرار گرفت و پایائی آن ها با بهره گیری از آزمون ضریب آلفای کرونباخ بدست آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها افزون بر آمار توصیفی از آزمون های آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سلامت سازمانی با خلاقیت و بهره وری و ابعاد آن ها رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر سلامت سازمانی می تواند 68 درصد تغییرات خلاقیت و 35 درصد تغییرات بهره وری را پیش بینی کند. با توجه به نتایج تحقیق می توان اظهار داشت که اداره کل ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستان از سلامت سازمانی متوسط برخوردار است و از نظر خلاقیت و بهره وری سازمانی در وضعیت پائینی قرار دارد. نتیجه گیری می شود مدیران با ایجاد روابط و تعاملات اجتماعی، سلامت سازمانی را تقویت نمایند تا محیط کاری سالم منتج به خلاقیت و افزایش بهره وری شود
تدوین چهارچوب مفهومی سرمایه فرهنگی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق تدوین چهارچوب مفهومی سرمایه فرهنگی در وزارت ورزش و جوانان بود. این پژوهش از روش تحقیق آمیخته کمی کیفی به روش اکتشافی متوالی انجام شد. نمونه بخش کیفی 14 نفر از اساتید گروه مدیریت ورزشی دانشگاه و مدیران اجرایی وزارت ورزش و جوانان بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، مصاحبه ها تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. در بخش کمی نمونه آماری شامل 378 نفر از مدیران، مسئولان و کارشناسان وزارت ورزش و جوانان بوده اند. پرسشنامه محقق ساخته شامل 76 سوال که روایی محتوایی آن از طریق نظر خواهی از چند تن از اساتید دانشگاه تایید شد و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شد. جهت تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. با توجه به نتایج مدلی با 7 بعد مشتمل بر 76 گویه طراحی شد که با توجه به بار عاملی به ترتیب اولویت، شامل ابزارهای معنویت (973/0)، تغییرات مثبت زندگی (969/0)، ارزشمندی زندگی (962/0)، تعامل با دیگران (962/0)، هویت یابی (948)، مدیریت بدن،(896/0) و سرمایه اجتماعی (883/0) بودند. نتایج این پژوهش و عوامل شناسایی شده، نشان دهنده یک مدل جامع و فراگیر است که به عنوان چهارچوبی جامع در وزارت ورزش و جوانان قابلیت کاربرد دارد و استفاده از آن می تواند باعث شناسایی نقاط قوت کارکنان و توانمندسازی و بهبود عملکرد آنان و در نتیجه باعث افزایش بهرهوری سازمان شود.
شناسایی و اولویت بندی الزامات کوچینگ کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی الزامات کوچینگ کسب و کار با رویکرد کیفی- کمی انجام شده است که از لحاظ هدف در زمره پژوهش های توسعه ای-کاربردی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل کوچ های کسب و کار است که نمونه ای به تعداد 20 نفر از آنان با رویکرد هدفمند و نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل فعالان عرصه کوچینگ کسب و کار بود که نمونه ای به حجم 200 نفر از آنان به صورت هدفمند در دسترس انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد و روایی و پایایی آن ها مورد تأیید واقع شد، همچنین به منظور تحلیل داده ها در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی و آزمون رتبه ای فریدمن برای اولویت بندی معیارهای شناسایی شده استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که از بین معیارهای شناسایی شده بیشترین رتبه میانگین مربوط به متغیر کسب تجربه (4/04) و کمترین رتبه مربوط به متغیر ویژگی های روان شناختی ( 3/67) است. لازم به ذکر است که در رابطه با الزامات کوچینگ کسب و کار و تأثیر آن بر توسعه کسب و کارها مطالعات بسیار اندکی انجام شده است و خلأ جدی در این زمینه احساس می شود.
شاخص ها و مولفه های یادگیری الکترونیک مبتنی بر خودپیروی در آموزش سازمانی: سنتزپژوهی براساس مدل روبرتس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
21 - 41
حوزههای تخصصی:
امروزه یادگیری الکترونیک به عنوان روشی کارآمد در ارتقا فردی و آموزش های سازمانی شناخته شده است. بااین حال توجه به جنبه های خودشکوفایی و انتخاب فردی در یادگیری الکترونیک از اهمیت بسزایی برخوردار است. لذا هدف از این پژوهش، دستیابی به مؤلفه های یادگیری الکترونیک مبتنی بر خود پیروی بود. برای این منظور، از رویکرد کیفی و روش سنتز پژوهی استفاده گردید. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات منتشرشده در دهه اخیر (2022-2012) بود که از این میان تعداد 28 عنوان بر اساس پایش موضوعی محتوایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه گردآوری شدند . با تجزیه وتحلیل داده ها، عوامل کلیدی در 4 بعد، 13 عامل و 53 مقوله شامل خود مدیریتی یادگیری الکترونیک (مشتمل بر شناخت پتانسیل های فردی، کنترل جریان یادگیری، خودتنظیمی در یادگیری الکترونیک)؛ خود راهبری آموزشی (مشتمل بر مهارت های شناختی و فراشناختی، شناسایی و جست وجوی منابع و پایگاه های اطلاعاتی، یادگیری مشارکتی و همیارانه، پژوهش محوری در یادگیری الکترونیک)؛ خود انگیزشی در یادگیری الکترونیک (مشتمل بر جذابیت بخشی به محیط یادگیری، انگیزش درونی، انگیزش بیرونی)؛ خودارزیابی یادگیری الکترونیک (ارزیابی شخصی سازی شده، جامعیت در ارزیابی، خود بازتابی) طبقه بندی شدند. با توجه به یافته های پژوهشی پیشنهاد می گردد در طراحی مربوط به یادگیری و آموزش الکترونیک، توانمندی های فردی و ظرفیت های یادگیری فردی را لحاظ نموده و به شخصی سازی یادگیری و ارزیابی آن توجه ویژه صورت گیرد.
طراحی چارچوب مدل آموزشی ارشادگری برخط مبتنی بر تسهیم دانش برای آموزش مشاغل کلیدی حمل و نقل ریلی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر راهبردهای گوناگونی برای توسعه سرمایه انسانی توسط سازمان های پیش رو در پیش گرفته شده است. یکی از بهترین ابزارها از نقطه نظر متخصصان حوزه منابع انسانی برای این منظور، برنامه های ارشادگری است. افزون بر این، تحولات فناورانه در محیط های سازمانی، اهمیّت توجه به ارشادگری برخط را دو چندان نموده است. هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب مدل آموزشی ارشادگری برخط، مبتنی بر تسهیم یا به اشتراک گذاری دانش برای آموزش مشاغل کلیدی صنعت حمل و نقل ریلی کشور بود. پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیرگرایی است که با استفاده از روش فراترکیب و مطالعه موردی کیفی، چارچوب مدل آموزشی طراحی گردید. با کاوش مطالعات مرتبط جهانی در ابتدا با استفاده از روش فراترکیب تعداد 23 مقاله منتخب بعد از مراحل ارزیابی کیفیت که با معیارهای مورد پذیرش منطبق بود، مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله بعد در مطالعه موردی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 30 نفر از افراد خبره در حوزه صنعت ریلی کشور مصاحبه انجام شد. سپس مضامین حاصل از روش فراترکیب و مضمون های مصاحبه ها مورد تحلیل و جمع بندی قرار گرفت. نتایج پژوهش فراترکیب و مطالعه موردی نشان داد که مولفه های فرهنگ سازمانی، منابع مالی و بودجه، ارزیابی و کنترل، حمایت و پشتیبانی، ارتباطات، منابع انسانی، برنامه ریزی، ساختار سازمانی، شرایط محیطی، فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی از ابعاد اصلی مدل آموزشی ارشادگری برخط هستند. همچنین هر یک از این مولفه ها در برگیرنده زیر مولفه هایی بوده که ارشادگری برخط را تحت تاثیر قرار می دهند.
طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای مدیریت پایدار منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
255 - 266
حوزههای تخصصی:
پایداری اصطلاحی است که امروزه به صورت گسترده ای در رشته های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است و از آنجا که افراد در سازمان ها یکی از مهم ترین منابع به شمار می روند پایداری یک نگرانی دائمی برای سیستم های مدیریت منابع انسانی به شمار می رود. این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندها و پیامدهای مدیریت پایدار منابع انسانی به روش کیفی صورت گرفته است. گردآوری اطلاعات با به کارگیری مبانی نظری موضوع و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و با روش گلوله برفی و به صورت هدفمند انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. پس از کشف مضامین، الگوی ارتباطی میان آن ها به صورت مدل ترسیم و روایی و قابلیت اطمینان آن ها بررسی شد و مورد تأیید قرار گرفت. نتایج به دست آمده 71 مفهوم منحصربه فرد را نشان داد و 3 پیشایند (نظام کاری پایدار، مدیریت پایدار، منابع انسانی پایدار) و 3 پیامد (سطح فرد، سطح سازمان، سطح اجتماع) برای مدیریت پایدار منابع انسانی شناسایی شد.
طراحی مدل حکمرانی پایدار سازمانی با رویکرد مدیریت تعالی در نظام آموزش عالی کشور با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، نظام های آموزشی با چالش های پیچیده ای مواجه هستند که نیازمند ساختارهای مدیریتی کارآمد و نوآورانه است. حکمرانی پایدار سازمانی با رویکرد تعالی سازمانی در نظام مدیریت آموزش عالی کشور، به عنوان یک راهبرد کلیدی، به دنبال ایجاد و حفظ ساختارهایی است که قادر به پاسخگویی به نیازهای متغیر و چالش های نوین باشند. ازاین رو هدف طراحی مدل حکمرانی پایدار سازمانی با رویکرد تعالی سازمانی در نظام مدیریت آموزش عالی کشور است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی و از نظر هدف جزو پژوهش های کاربردی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. خبرگان شامل استادان هیئت علمی و همچنین مدیران ارشد بودند و همچنین مصاحبه شوندگان شامل، 15 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به سطح اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای اطمینان از روایی و پایایی، یافته ها به تأیید مصاحبه شوندگان رسید. به منظور تحلیل داده ها نیز از روش براون و کلارک با نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودآ انجام گردید. یافته ها حاصل از تحلیل مصاحبه شامل 14 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده و 1 مضمون فراگیر شناسایی شدند. نتایج نیز نشان داد که شامل ساختار حاکمیتی، توانمندسازی جمعی، سیاست گذاری و نظارت ملی، تحول علمی رقابتی، اقدامات ضد فساد، تعالی نظام آموزشی است.
تحلیل ابعاد الزامات برنامه ریزی استراژیک نیروی انسانی بررسی رابطه آن با استراتژی های موضع سازی خدمات ورزشی درمجموعه های ورزشی شهرکرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
96 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل ابعاد الزامات برنامه ریزی استراژیک نیروی انسانی بررسی رابطه آن با استراتژی های موضع سازی خدمات ورزشی در مجموعه های ورزشی شهرکرمان است . روش پژوهش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده و جامعه آماری شامل کارکنان مجموعه های ورزشی شهرکرمان با در نظر گرفتن احتمالات مربوط به غیر قابل استفاده بودن تعدادی از پرسشنامه های تکمیل شده، در مجموع 400 پرسشنامه توزیع شد که در نهایت 385 پرسشنامه مبنای تحلیل های آماری قرار گرفت.برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. سنجش روایی با استفاده از روایی صوری و تایید صاحب نظران مدیریت انجام گرفت. پرسش نامه الزامات برنامه ریزی استراتژیک نیروی انسانی برابر با (85 درصد) و استراتژی های موضع سازی خدمات ورزشی برابر با (1/86 درصد) محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کمی و کیفی صورت گرفته با نرم افزارهای SPSS ویراست 23 وPLS Smart ویراست 23 انجام شد ،در پژوهش حاضر سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شده است ، بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که اثر مثبت و معنادار الزامات برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی بر استراتژی های موضع سازی خدمات ورزشیاست. همچنین ضریب تعیین نشان می دهد 13 درصد از تغییرات استراتژی های موضع سازی خدمات ورزشیتوسط الزامات برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی تبیین می شود
مطالعه روایت برنامه نویسان کارشیفته از مناسبات کار خانواده: رویکرد جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
26 - 51
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: زندگی خانوادگی و شغلی دو جزء جدایی ناپذیر در زندگی افراد محسوب می شود؛ به گونه ای که رمز موفقیت افراد، به پیشبرد اهدافشان در این دو حوزه وابسته است. چنانچه فرد در بُعد زندگی شغلی یا خانوادگی خود، دچار مشکل و چالش شود، عوارض آن، هم فرد و هم سازمان و هم سطح جامعه را دربرمی گیرد. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه داستان ها و تجربه های برنامه نویسان کارشیفته، از مناسبات کار خانواده با رویکرد جنسیتی است.
روش: پژوهش کیفی حاضر از حیث پارادایم تفسیرگرایی، رویکرد تدوین نظریه استقرایی و از حیث استراتژی پژوهش، روایت پژوهی است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پایان باز است که به منظور رسیدن به داده های لازم، مصاحبه ها تا رسیدن به حد اشباع ادامه یافت و در نهایت، طبق استانداردهای تعریف شده و بر مبنای نمونه گیری هدفمند، 30 نفر (15 زن و 15 مرد) در پژوهش حاضر مشارکت کردند. از تحلیل روایت مبتنی بر مضمون، برای شناسایی مضامین و شرح تجربه های مشارکت کنندگان استفاده شد.
یافته ها: در بررسی های انجام شده مشخص شد که روایت کلان زنان کارشیفته با روایت کلان مردان کارشیفته در خصوص عوامل اثرگذار بر مناسبات کار خانواده، متفاوت است و بعضی از عوامل به تقویت مناسبات کار خانواده و بعضی دیگر به کارشیفتگی بیشتر منجر می شود. بر اساس این پژوهش، در بین زنان، عوامل خانوادگی از جمله خانواده محوری، تناسب کار خانواده، یکپارچگی کار خانواده و خانواده حمایتگر، به برقراری تعادل بیشتر بین کار و خانواده افراد منجر می شود؛ زیرا زنان در امور خانه، نقش، وظایف و مسئولیت های بیشتری را برعهده دارند. از نظر مردانِ برنامه نویس، عوامل سازمانی، از جمله کارشیفتگی، اضافه کاری اجباری، کار افراطی، درآمدزایی و عدم حمایت سازمان، به کارشیفتگی بیشتر و برهم خوردن تعادل کار خانواده منجر می شود.
نتیجه گیری: مردان به دلیل نان آور بودن و تأمین هزینه های زندگی که از دیرباز و به صورت سنتی بر عهده آن ها بوده است، چنانچه در وضعیت نامطلوب اقتصادی و ناتوانی در تأمین هزینه ها، قرار بگیرند، به سمت کارشیفتگی بیشتر سوق پیدا می کنند.
نقش تناسب شاغل و شغل در فراخوانده شدن در کار (رسالت غیرسازمانی) در سازمان بهزیستی زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
153 - 168
حوزههای تخصصی:
با آشکار شدن نقش تعیین کننده فراخوانده شدن در کار به عنوان عامل درونی و غیرسازمانی (پاسخ به ندای درونی) در درک نگرش ها و رفتارهای مربوط به شغل و کار، توجه پژوهشگران به این مفهوم فزونی گرفته است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تناسب شاغل و شغل بر فراخوانده شدن در کار (رسالت غیرسازمانی) در سازمان بهزیستی زاهدان است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق در زمره تحقیقات توصیفی - پیمایشی می باشد که داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد که روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان سازمان بهزیستی زاهدان بودند که بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 130 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب و پرسشنامه بین آن ها توزیع شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار اسمارت پی ال اس 4 استفاده شد. در نهایت، یافته ها نشان داد که تناسب شاغل و شغل تأثیر مثبت و معناداری بر فراخوانده شدن در کار (رسالت غیرسازمانی) دارد.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر انتخاب شریک استراتژیک در بخش بالادستی صنعت نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر در انتخاب شریک استراتژیک از بین شرکت های داخلی صنعت نفت و گاز (بخش بالادستی) است. در این تحقیق با استفاده از آراء خبرگان و مطالعات کتابخانه ای، عوامل مؤثر بر انتخاب شریک استراتژیک گردآوری شدند و در گام بعد توسط خبرگان صنعت اولویت بندی صورت پذیرفت. برای نمونه گیری از روش غیر تصادفی و از اعضای در دسترس استفاده شد. با بررسی پیشینه تحقیق و عوامل مؤثر بر انتخاب شریک، 21 عامل شناسایی شدند. ضمن تأیید این مؤلفه ها، با استفاده از روش مقایسات زوجی و نرم افزار AHP پرسشنامه نهایی تحقیق طراحی شد و با استفاده از دیدگاه های کلیه خبرگان و صاحب نظران این حوزه، 9 عامل شناسایی و با تحلیل نتایج و وزن دهی به آن ها مشخص شد که ارتباطات مؤثر دولتی، اهداف مشترک، تناسب راهبردی، اعتماد متقابل، رتبه های اول تا چهارم را میان عوامل مؤثر بر انتخاب شریک در شراکت راهبردی صنعت نفت و گاز (بخش بالادستی) را به خود اختصاص می دهند
بررسی و شناسایی روش های موثر توسعه استعدادها در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هزاره سوم، سازمان ها، توسعه منابع انسانی را از حیاتی ترین وظایف خود و اصلی ترین راه بهسازی سازمانی می دانند و با توجه به منافع زیاد آن در محیط کار، سرمایه گذاری های بسیاری را در این جهت به عمل می آورند. در این تحقیق، هدف "شناسایی روش های موثر توسعه استعدادها در صنعت بانکداری ایران" بوده است. جامعه آماری این تحقیق خبرگان صنعت بانکداری ایران بوده و نمونه تحقیق، بصورت هدفمند شامل 15 نفر از خبرگان بانک ها تعیین گردیده است. پس از مرور ادبیات تحقیق و نظرات خبرگان این حوزه، با استفاده از روش تحقیق کیفی و از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق و هدفمند، داده های تحقیق جمع آوری شده و در ادامه با روش تحلیل محتوا تحلیل گردید. روایی پژوهش با استفاده از روش های بررسی توسط اعضا(مصاحبه شوندگان) و چندسویه نگری منابع داده ها و پایایی آن از روش کدگذاری مجدد بررسی و تایید شد. طی 15 مصاحبه و اشباع نظری حاصله، 14 مولفه موثر در توسعه استعداد در صنعت بانکداری در دو دسته سازمانی و فردی شناسایی گردید. بر اساس یافته ها، روش های سازمانی شامل منتورینگ، یادگیری حین کار، بازدید از بانک های معتبر، آموزش های تخصصی خارج از کشور، مدیریت عملکرد، تسهیم دانش بین افراد، گردش شغلی، کارگاه های تخصصی، مربیگری، جلسات درون و برون سازمانی و روش های فردی شامل برنامه ریزی پیشرفت حرفه ای، آموزش های تخصصی، توسعه فردی و مشارکت در فعالیت های گروهی تعریف گردید. نتایج نشان می دهد مهمترین روش در توسعه استعدادها در دسته روش های فردی، برنامه ریزی پیشرفت حرفه ای و مهمترین روش سازمانی، منتورینگ می باشد.
بررسی رابطه سرمایه روانشناختی، ترس از بیماری کرونا (کوید - 19) و همکاری کارکنان در اجرای اقدامات سازمان در زمان همه گیری بیماری کرونا (با ملاحظه اعتماد به مدیران)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
105 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی بر ترس از بیماری کرونا و همکاری کارکنان در اجرای اقدامات سازمان در مقابله با کرونا در زمان همه گیری بیماری کرونا با ملاحظه متغییر اعتماد به مدیران بوده است. جامعه آماری شامل کارکنان یک شرکت تولیدی نیمه دولتی در شهرسیرجان بود. تعداد 220 عضو شرکت با روش نمونه گیری سرشماری انتخاب و پرسشنامه بصورت آنلاین در اختیار آنان قرار گرفت و در نهایت 145 پرسشنامه قابل استفاده دریافت گردید. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری، واگرا و همگرا و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. به-منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Smart-PLS 3 استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است کارکنان با سرمایه روانشناختی بالاتر به مدیران سازمان اعتماد بیشتری دارند، کارکنانی که ترس بیشتری در مورد ابتلا به کرونا دارند، بیشتر با اقدامات شرکت در مقابله با کرونا همکاری می کنند. کارکنان با سرمایه اجتماعی و تاب آوری بالاتر از اقدامات شرکت در مقابله با کرونا حمایت می کنند. علاوه بر این، اعتماد به مدیران بر میزان همکاری کارکنان تاثیری نداشته است. با اتکا به یافته های تاثیر سرمایه روانشناختی در متغیرهای این پژوهش، مدیران باید بیشتر در جریان اهمیت و نقش سرمایه روانشناختی قرار بگیرند و برای پرورش و تقویت آن در کارمندان دوره هایی در قالب دوره های آموزشی مهارت های افزاینده مثبت اندیشی، امیدواری و تاب آوری به کارکنان از طریق کارگاه های مهارت های ارتباطی و روابط اجتماعی و حمایت های سازمانی موثر می باشد.
تأثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر رفتارهای سبز کارکنان: نقش میانجی آگاهی زیست محیطی و تعدیل گری رهبری خدمتگزار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
123 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تأثیر مدیریت منابع انسانی سبز و آگاهی زیست محیطی بر رفتارهای سبز کارکنان: با تأکید بر نقش تعدیل گری رهبری خدمتگزار می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری کارکنان (150) اداره گمرک استان یاسوج بوده که با فرمول کوکران 108 به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود که از روایی و پایایی خوبی نیز برخوردار بودند. نتایج فرضیات نشان داد که مدیریت منابع انسانی سبز بر آگاهی زیست محیطی و رفتار سبز کارکنان تأثیر دارد، آگاهی زیست محیطی بر رفتار سبز کارکنان تأثیر دارد، همچنین آگاهی زیست محیطی می تواند نقش میانجی گری را در تأثیرگذاری مدیریت منابع انسانی سبز بر رفتار سبز کارکنان ایفا کند در نهایت رهبری خدمتگزار می تواند نقش تعدیل گری ضعیفی را در تأثیرگذاری مدیریت منابع انسانی سبز بر آگاهی زیست محیطی و مدیریت منابع انسانی سبز بر رفتار سبز کارکنان ایفا کند. با وجود مدل طراحی می توان انتظار داشت که اداره مذکور بتواند به منظور پیشبرد اهدافش به رفتارهای سبز کارکنان توجه کافی داشته باشد. لذا بایستی بتواند سطح مدیریت منابع انسانی سبز رو در جهت ارتقا رفتارهای سبز کارکنان در نظر بگیرد، تا از این طریق بتوانند سطح آگاهی زیست محیطی کارکنان را افزایش دهند. همچنین بایستی بتواند سطح رهبری خدمتگذار خود را به منظور ارتقای سطح مدیریت منابع انسانی سبز به منظور افزایش آگاهی زیست محیطی و رفتار سبز کارکنان کاهش ندهد چرا که اثرات جبران ناپذیری را بر پیکره سازمان هم در بلندمدت و هم کوتاه-مدت خواهد داشت.
چالش های کشورداری ما: آیا می توان ظرفیت همآوردی را تقویت کرد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سخن سردبیر: کیفیت نظام کشورداری هر حکومتی ضامن موفقیت هر کشوری است. تعامل سازنده ساحت حکمرانی، مدیریت و عملیات در شبکه اداره کشور از قبل خط مشی ها، راهبردها و رویه رمز این موفقیت است. ایران اسلامی مانند سایر کشورها در مسیر این موفقیت با چالش های بزرگی روبه رو است. فهم این چالش ها و راهکارهای تقویت قابلیت کشورداری در کشور می تواند برای جامعه علمی و عملی کشور مفید باشد. هدف این نوشتار تحقق این مهم است.
شایستگی های خاص مدیران قوه قضاییه با تاکید بر تحلیل اسناد بالادستی و دیدگاه مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
43 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدیران قضایی و اداری شاغل در قوه قضاییه کشور براساس اسناد بالادستی، منویات مقام معظم رهبری، سخنان مسئولان قضایی، مصاحبه با مدیران نمونه قضایی و اداری و نظرسنجی از مدیران شاغل در قوه قضاییه است. برای دستیابی به این هدف از رویکرد ترکیبی و روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی و آمار توصیفی استفاده شده است. 16 سند بالادستی، 23 سند منویات رهبری و سخنان مسئولان قضایی، 10 مدیر نمونه قضایی و اداری و نظرسنجی از کلیه مدیران قضایی و اداری (سطوح پایه و میانی) جامعه پژوهش بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که سلامت و نفوذناپذیری، عدالت، کرامت انسانی، کارآمدی و جهادی بودن شایستگی های محوری قوه قضاییه هستند.. شایستگی های شخصیتی، رفتاری، مدیریتی و خبرگی شایستگی های معرفی شده برای مدیران قضایی و اداری بوده اند. که در میان شاخص های هر یک از شایستگی های ذکر شده براساس دیدگاه مدیران مهارت های ارتباطی یکی از مهمترین مهارت های مورد نیاز مدیران قوه قضاییه است. علاوه بر این، شناخت سازمان، شناخت افکار عمومی و جامعه، اعتمادسازی، مقبولیت بین افراد، شناخت قومیت و فرهنگ، شناخت سیاست های قضایی و سرمایه اجتماعی از فراشایستگی های خاص مدیران قضایی بوده است که در انتصاب مدیران قضایی باید بدان ها توجه نمود.