مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تعالی سازمانی
حوزه های تخصصی:
امروزه برای ایجاد انگیزه، رفتارهای مطلوب، دستیابی به اهداف سازمانی، افزایش بهره وری نیروی انسانی و در نهایت نیل به تعالی (سرآمدی) سازمانی، مدیران سطوح بالای سازمان از راهبردهای نوین و کارآمد استفاده می کنند. یکی از راهبردهای نیل به تعالی و تفوق، از طریق ایجاد فرهنگ سازمانی مطلوب است. تحقیق حاضر برای شناخت مسیر نیل به تعالی سازمانی از طریق ایجاد فرهنگ سازمانی متناسب با استاندارها و شاخص های تعالی سازمانی صورت گرفته است. این مقاله حاصل این طرح پژوهشی می باشد که محققان پس از مطالعات گسترده کتابخانه ای به بیست الگو و مدل و اجزای تشکیل دهنده فرهنگ سازمانی دست یافتند و به اقتضای نوع صنعت، اهداف سازمان و توجه به الگوی تعالی سازمانی (EFQM) مدلی تحت عنوان «مدل اسکیمویی فرهنگ - تعالی» را مطرح کردند. در این تحقیق به پیروی از مدل ذکر شده و با ساختاری تعریف شده و از طریق انجام روش تحقیق علمی از نوع پیمایشی، از شاخه میدانی با ارایه سوالاتی در بین جامعه آماری 414 نفری و نمونه 116 نفری که ترکیبی از مدیران و سایر کارکنان، که به دلیل عدم موافقت مسوولین صنعت محل انجام تحقیق، از بیان نام آن خودداری شده است، این تحقیق در سال 1386 در چارچوب یک طرح پژوهشی انجام شده است. جهت سنجش پایایی ابزار اندازه گیری از آلفای کرونباخ استفاده شده است؛ اعتبار پرسشنامه در وضعیت مطلوب 0.95 و وضعیت موجود 0.97 بر اساس مطالعه مقدماتی برآورد گردیده است. نوع نمونه گیری تحقیق به صورت سیستماتیک و تعدادی پیش آزمون برابر 45 پرسشنامه بوده است. مقایسه ای میان فرهنگ سازمانی در وضعیت موجود و مطلوب از نظر کارکنان و مدیران انجام شد و در نهایت به این نتیجه اشارت رفته است که فرهنگ سازمانی به عنوان یک عامل اصلی، نیل به تعالی و موفقیت در جهت اثر بخشی سازمانی را تسهیل می نماید. در این راستا، دستیابی به یک مدل بومی - کاربردی برای نیل به تعالی از طریق تقویت فرهنگ سازمانی میسر می گردد.
مدلسازی تعالی سازمانی با رویکرد تحلیل پوششی دادهها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله با توجه به ضرورت بحث ارزیابی عملکرد و دستیابی به تعالی عملکرد سازمانی، سعی شده با ترکیب دو رویکرد کیفی و کمّی در ارزیابی، مدلهای برگرفته از مدیریت کیفیت جامع تحت عنوان مدلهای تعالی سازمانی و مدلهای ریاضی تحلیل پوششی دادهها، مدلی برای تعالی سازمان ارائه گردد که ضمن دارا بودن مزایای هر دو روش، معایب آنها را به حداقل ممکن برساند. در این پژوهش با بررسی مدلهای تعالی سازمانی معیارهای مناسب جهت ارزیابی عملکرد و تعالی سازمانی شناسایی میشوند و سپس همین معیارها و عناصر در رویکرد تحلیل پوششی دادهها که بیشتر با استفاده از ورودی و خروجیهای ملموس )نهادهها و ستادهها)
به ارزیابی سازمانها میپردازد، مورد استفاده قرار میگیرد."
مروری بر مفاهیم و چگونگی تعالی سازمان در نیروی انتظامی
حوزه های تخصصی:
جشنواره برترین ها گامی بلند به سوی تعالی سازمانی
حوزه های تخصصی:
مطالعه تجربه صنایع دفاعی در پایش و ارزیابی تعالی با رویکرد پژوهش در عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنایع دفاعی در سال های اخیر به طور گسترده ای به طراحی و اجرای برنامه های ارزیابی و پایش تعالی همت گمارده و با توجه به اهداف و فلسفه بکارگیری، مدل ارزیابی، شیوه های اجرا، دامنه وسیع صنایع شرکت کننده، شبکه انسانی اجرا کننده و دستاورهای حاصله، مهم ترین تجربه کشور در زمینه ارزیابی تعالی و جایزه کیفیت را رقم زده است.در این پژوهش با بکارگیری استراتژی پژوهشی «پژوهش در عمل»، در سه دور نحوه طراحی و بکارگیری این رژیم بهبود سازمانی را مورد مطالعه قرار می دهیم.برگزاری هر دور از جایزه بر اساس راهبردها و سیاست های مشخصی انجام پذیرفت که ریشه در مساله هایی داشتند که در آن دور تشخیص داده شده و مورد تاکید ذی نفعان بود. بر همین اساس مدل تعالی و فرایند اجرایی دستخوش تغییرات تکاملی شدند و یافته های نظری و عملی متعددی را برای صنایع دفاعی رقم زدند. برخی از دستاوردهای اجرای این برنامه ها در صنایع دفاعی عبارتند از: ایجاد گفتمان تعالی در صنایع دفاعی، شکل دهی به رقابت برای بهبود و تحول، شتاب دهی به تغییر نگرش های مدیریتی، شتاب بخشی به تعریف و اجرای پروژه های بهبود با محوریت نگرش های جدید، نهادسازی برای حرکت بهبود و تعالی در وزارت دفاع، توسعه شبکه حرفه ای ارزیابان و متخصصان تعالی، ابزاری برای ایجاد همسویی و همگرایی، تشویق، قدردانی و تکریم حرکت به سوی تعالی.
طراحی الگوی ارزیابی عملکرد واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی براساس شاخص های تعالی سازمانی با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بمنظور تبیین ابعاد و مولفه های ارزیابی عملکرد در آموزش عالی و ارایه ی الگویی مناسب در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی به شیوه ی پیمایشی می باشد. بدین ترتیب پس از مطالعه ی مدل های استاندارد بین المللی تعالی سازمانی، شاخص های مشترک ارزیابی این مدل ها به روش دلفی استخراج گردید. عوامل ارزیابی در قالب 6 شاخص ورودی و 4 شاخص خروجی با 64 مولفه و در قالب پرسشنامه ای در طیف لیکرت، پس از تعیین روایی و پایایی بر روی 38 واحد دانشگاهی منطقه ی یک دانشگاه آزاد اسلامی اجرا گردید، سپس داده ها بر اساس روش های تحلیل پوششی داده ها مورد تحلیل قرارگرفتند؛ نتایج نشان داد که برخی از واحدهای دانشگاه آزاد منطقه ی یک کارا و برخی دیگر ناکارا هستند؛ همچنین، برای تعیین اولویت بندی واحدهای کارا نیز از روش اندرسون و پیترسون استفاده شد و در نهایت، با روش ساخت واحد مجازی و مجموعه ی مرجع، نقاط بهبود پذیر واحدهای ناکارا شناسایی و پیشنهادهای لازم جهت کارایی آن ها ارایه شد.
سنجش کیفیت عملکرد مدیریت کتابخانه های دانشگاه شهید چمران اهواز با استفاده از مدل EFQM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله شرح پژوهشی است که دو هدف را دنبال میکرد. 1) تعیین وضعیت عملکرد مدیریت کتابخانههای دانشگاه شهید چمران براساس مدل تعالی سازمانی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (EFQM)؛ 2) بررسی کارآمدی مدل تعالی سازمانی در محیط کتابخانهها. دانشگاه شهید چمران با سابقهای پنجاه ساله، به عنوان یکی از دانشگاههای مادر کشور، همواره در تلاش بوده است بهسوی تعالی گام بردارد. کتابخانههای این دانشگاه به عنوان عوامل اصلی پشتیبانی برنامههای آموزشی و پژوهشی آن، همسو با مجموعهی دانشگاه شهیدچمران، همواره به دنبال رسیدن به تعالی بودهاند. برای بهبود کیفیت، لازم است این کتابخانهها ابتدا با بررسی وضعیت حاضر، عملکرد مدیریت در این کتابخانهها، و میزان دوری یا نزدیکی از شرایط آرمانی تعالی را مشخص کنند تا پس از آن با آگاهی از ضعفها و قوّتهای خود، برای برداشتن گامهای لازم در راه رشد و تعالی برنامه ریزی کنند. انجام تحقیق حاضر نشان داد که کیفیت مدیریت در کتابخانههای مورد بررسی، در سطحی بسیار پایینتر از متوسط قرار دارد و از بعد «توانمندسازها»، بخشها، روشها و ساز و کارهای طراحی شدة مربوط به حوزههای رهبری، خط مشی، کارکنان، منابع و مشارکتها و فرآیندها در حوزة مدیریت، توانستهاند تنها با کیفیتی که 35 درصدِ وضعیت مطلوب است فعالیت کنند. در بعد «نتایج» نیز وضعیت اندکی بهتر بوده و در سطح نسبتاً متوسطی است. فقط «نتایج مشتریان» با کسب امتیازی برابر با 2/122 از 200 بیشتر از حد متوسط ارزیابی شد. بقیة زمینه ها نیاز به بهبود دارد. درمجموع، کیفیت مدیریت درکتابخانههای دانشگاه شهید چمران با عنایت به کسب 3/ 421 امتیاز از 1000 امتیاز الگوی تعالی سازمانی، از سطحی پایین تر از متوسط برخوردار است. پرداختن به نقاط ضعف و تلاش در جهت مرتفع ساختن آنها و نیز تقویت نقاط بهبود مدیریت کتابخانههای مورد بررسی، میتواند سبب ساز ارتقاء کیفیت مدیریت در این کتابخانهها گردد. از سوی دیگر، انجام این تحقیق و حصول نتایج روشن، بیانگر این واقعیت است که الگوی تعالی سازمانی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت که تا کنون بیشتر در مؤسسات صنعتی، و در موارد اندکی در مؤسسات خدماتی غیرکتابداری به کار گرفته شده بود، این قابلیت را دارد که با اندک تغییرات و تعدیلهایی با محیط کتابخانه و خدمات آن سازگار شده و در این محیط نیز به کار گرفته شود.
مقایسه تعالی عملکرد سازمان های کوچک و بزرگ با رویکرد EFQM
حوزه های تخصصی:
مدل های تعالی سازمانی ابزاری قدرتمند در ارزیابی عملکرد سازمان ها بشمار می آیند و بسیاری سازمان ها در جهان از این ابزارها بهره جستهاند. در این سال ها سازمان های ایرانی هم برای ارزیابی عملکرد خود یکی از رایج ترین این مدل ها یعنی مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا (EFQM) را به کار گرفتهاند. از آنجا که بررسیِ تطبیقیِ نتایج چنین ارزیابیهایی می تواند در درک و بهبود سازوکارهایِ ارزیابی عملکرد راهگشا باشد، مقایسه عملکردِ سازمان ها با ابعاد ساختاری و محتوایی متفاوت(کوچک/بزرگ، دولتی/ خصوصی، خدماتی/ تولیدی و غیره) اهمیت مییابد. این نوشته بنا دارد بررسی مقایسهای نتایج ارزیابی بر اساس مدل EFQM را براساس متغیر اندازه (کوچک/بزرگ) پی بگیرد. این پژوهشِ پیمایشی-توصیفی برای جامعه شرکت های تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران انجام می شود و فرض وجود تفاوت در معیارهای 9 گانه تعالی سازمانی در سازمان های بزرگ و کوچک به آزمون گزارده می شود. با توجه به نوع توزیع یافتهها، روش آماری مورد استفاده آزمون لِوِن و آزمون تفاوت میانگین های دو جامعه است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در معیارهای توانمندسازهای مدل EFQM بین سازمان های بزرگ و کوچک تفاوت معناداری وجود ندارد ولی در معیارهای نتایج می توان تفاوت هایی را سراغ گرفت.
استفاده از دو رویکرد تلفیقی در سنجش سرآمدی عملکرد سازمانی، مطالعه موردی: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق) سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)۹
حوزه های تخصصی:
هدف: مدل سرآمدی (European foundation for quality management) EFQM بهعنوان چارچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمانها، نشاندهنده مزیتهای پایداری است که یک سازمان سرآمد باید به آنها دست یابد. سازمان اسناد وکتابخانه ملی ایران نیز با توجه به جایگاه و نوع وظایف و خدماتی که ارائه میدهد، از این منظر نیازمند بررسی همهجانبه علمی است. بدین لحاظ، هدف پژوهش حاضر سنجش سرآمدی عملکرد سازمان اسناد و کتابخانه ملی با استفاده از دو رویکرد تلفیقی مدل تعالی EFQM است.
روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش حاضر پیمایشی، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، تمامی مدیران رده میانی و رده بالای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران هستند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد 90 سوالی، متناسب با شرایط سازمان اسناد و کتابخانه ملی به همراه کارگاه (اجماع نظر) بوده است. دادههای جمعآوری شده با توجه به اهداف، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای حاصل از آمارهای توصیفی پژوهش نشان میدهد که میانگین امتیاز خودارزیابی عملکرد سازمان اسناد و کتابخانه ملی در بُعد رهبری، 56 امتیاز از مجموع 100 امتیاز؛ در بُعد خطمشی و استراتژی، 34 از مجموع80 امتیاز؛ در بُعد کارکنان، 52 از مجموع 90 امتیاز؛ در بُعد شراکتها و منابع، 62 از مجموع 90 امتیاز؛ در بُعد فرآیندها، 41 از مجموع 140 امتیاز؛ در بُعد نتایج کاربر/ مشتری، 80 از مجموع 200 امتیاز؛ در بُعد نتایج کارکنان، 40 از مجموع 90 امتیاز، در بُعد نتایج جامعه، 31 از مجموع 60 امتیاز؛ و در بُعد نتایج کلیدی عملکرد، 96 از مجموع 150 امتیاز بود. سرانجام باتوجه به سرجمع امتیازهای داده شده به 9 معیار اصلی مدل سرآمدی، امتیاز سازمان اسناد و کتابخانه ملی 492 از 1000 امتیاز بهدست آمد.
نتیجهگیری: برآیند یافتههای حاصل از دو رویکرد پرسشنامه و کارگاه (اجماع) در این پژوهش، مشخص میکند که معیارهای خطمشی و استراتژی، شراکتها و منابع، منابع انسانی و رهبری به ترتیب از نقاط قوت سازمان بهشمار میآیند و معیارهای فرآیندها، نتایج مشتری/ کاربر، نتایج منابع انسانی، نتایج جامعه، و نتایج کلیدی عملکرد نیز بهترتیب از حوزههای نیازمند بهبود سازمان بهشمار میروند. بر این اساس، همانطور که نقاط قوت و حوزههای نیازمند بهبود حاصل از یافتههای آمارهای توصیفی پرسشنامه و کارگاه (اجماع) نشان میدهند، میتوان گفت یافتههای آمارههای توصیفی پرسشنامه، این نقاط را بهطور کلی و نتایج کارگاه را بهطور جزئی مشخص میکنند. بنابراین، این پژوهش مناسب بودن بهکارگیری همزمان دو رویکرد پرسشنامه و کارگاه را برای سازمانهای ایرانی بهویژه کتابخانهها تایید میکند.
بومیسازی نظام وزن دهی مدل تعالی سازمانی بنیاد کیفیت اروپا در شرکت های تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند ارزیابی و بهبود عملکرد در سال های اخیر اقبال فراوانی یافته است و بسیاری از سازمان های کشور مان نیز از آن برای ارتقای عملکرد خود استفاده میکنند. این پژوهش، چهارچوب وزنی این مدل را مورد بررسی قرار میدهد و در مقایسه با چهارچوب وزنی استاندارد مدل تعالی سازمانی، چهارچوب وزنی متناسب با جامعه پژوهش را ارائه میکند. در این پژوهش پیمایشی توصیفی از 46 سازمان از جامعه سازمان های تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه 45 سوالی است که در 9 بخش متناسب با معیارهای مدل تعالی سازمانی، سامان یافته است. روش تحلیل داده های آماری، رگرسیون امتیاز عامل بر مبنای تحلیل عاملی تاییدی است که با روش چندگزینی پشتیبانی میشود. این نوشته نشان میدهد که چهارچوب وزن دهی سازمان های جامعه پژوهش با چهارچوب استاندارد مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا متفاوت است و وزن ادراکی توانمندسازها در چهارچوب وزنی تدوین شده به شکل قابل ملاحظه ای از وزن نتایج بیشتر است.
مقایسة تعالی سازمانی در ادارة کل و ادارات تربیت بدنی استان لرستان بر اساس مدل تعالی سازمانی EFQM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مقایسة تعالی سازمانی در ادارة کل و ادارات تربیت بدنی استان لرستان بر اساس مدل تعالی سازمانی EFQMاست. روش بهکار رفته در این بررسی از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش کارکنان ادارات تربیت بدنی استان لرستان اعم از رؤسا، معاونان و کارمندان (60 نفر) بود. ابزار پژوهش پرسشنامة استاندارد 50 سؤالی است. در این تحقیق از آمارهای توصیفی برای طبقه بندی، تنظیم، محاسبة میانگین، انحراف استانداردها، درصدها، فراوانیها و نمودارهای مربوط به داده ها استفاده شده و در ادامه از آمار استنباطی برای تجزیه و تحلیل یافته ها از طریق نرم افزار SPSS و برای تعیین نرمال بودن متغیرها از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف و آنوا استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون آنوا و سطح معنیداری05/0 p≤ میتوان نتیجه گرفت بین مؤلفة رهبری و تعالی سازمانی (با توجه به مقدار 029/0 به دست آمده) تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان میدهد بین سایر مؤلفه ها اعم از خط مشی و راهبرد، کارکنان، مشارکت ها و منابع، فرآیندها، نتایج مشتری، نتایج کارکنان، نتایج جامعه، نتایج عملکردهای کلیدی تفاوت معنیداری مشاهده نشد. نتایج نشان میدهد میانگین نمرة تعالی سازمانی کل کارکنان ادارات تربیت بدنی استان لرستان بر اساس مدل EFQM برابر با 06/55 است و در میان معیارهای نه گانة تعالی سازمانی، معیار فرآیندها دارای کمترین میزان و معیار رهبری دارای بیشترین میزان است. نتایج کلی تحقیق بیانگر آن است که شهرستان بروجرد از نظر ارزیابی تعالی سازمانی در بالاترین جایگاه و شهرستان کوهدشت در پایین ترین جایگاه قرار دارد.
نقش مولفه های مدیریت دانش در پیش بینی مؤلفه های سلامت سازمانی (مورد مطالعه: اداره ی راه و شهرسازی جنوب استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش، محور خلق ارزش در سازمان های عصر حاضر است. ذخیره ی دانشی به عنوان سرمایه ی استراتژیک هر سازمان، مهم ترین مزیت رقابتی سازمان ها به شمار می رود. از طرفی سلامت سازمانی منجر به دوام و بقاء سازمان در محیط خود و ارتقاء سازگاری با آن می گردد. در واقع سلامت سازمانی توانایی سازمان برای رشد و بهبود مداوم است. این پژوهش، با هدف بررسی رابطه ی بین مدیریت دانش و سلامت سازمانی در اداره ی راه و شهرسازی جنوب استان سیستان و بلوچستان انجام شد. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی – همبستگی میباشد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کل 607 نفر کارکنان اداره ی راه و شهرسازی جنوب استان سیستان و بلوچستان در سال 1391 بود. نمونه ی آماری تحقیق بر طبق جدول مورگان که 237 نفر بودند با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داد ه های پژوهش از طریق پرسشنامه مدیریت دانش با پایایی 0.83 و سلامت سازمانی با پایایی 0.94 جمع آوری و از طریق آزمون های همبستگی پیرسونی و رگرسیون ساده بوسیله نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق بیانگر این بود که مولفه ی اجتماعی سازی دانش قابلیت پیش بینی مؤلفه های تأکید علمی، رعایت، ساختاردهی و یگانگی نهادی؛مؤلفه ی ترکیب دانش قابلیت پیش بینی تمامی مؤلفه های سلامت سازمانی؛ مؤلفه ی بیرونی سازی دانش قابلیت پیش بینی تأکید علمی، رعایت، حمایت از منابع و نفوذ مدیر و مؤلفه ی درونی سازی قابلیت پیش بینی روحیه، ساختاردهی، حمایت از منابع، نفوذ مدیر و یگانگی نهادی از زیر مؤلفه های سلامت سازمانی را دارد. بنابراین زیرمؤلفههای مدیریت دانش با برخی از زیر مؤلفههای سلامت سازمانی ارتباط مثبت معنادار و با برخی ارتباط منفی معنادار دارد و با برخی دیگر ارتباط معناداری ندارد.
ارزیابی سطح تعالی سازمانی با استفاده از مدلEFQM: مطالعه موردی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل تعالی EFQM به عنوان چارچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمان ها، نشان دهنده مزیت های پایداری است که یک سازمان سرآمد باید به آنها دست یابد. بدین لحاظ، هدف پژوهش حاضر تعیین سطح تعالی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ج.ا. ایران براساس مدل تعالی EFQM است. این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی در سال 1389 انجام شد. تمامی مدیران رده میانی و رده بالای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد 90 سؤالی متناسب سازی شده با شرایط کتابخانه ملی است. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین امتیاز خودارزیابی عملکرد سازمان اسناد و کتابخانه ملی در بعد رهبری، 56 امتیاز از مجموع 100 امتیاز؛ در بعد خط مشی و راهبرد، 34 از مجموع80 امتیاز؛ در بعد کارکنان، 52 از مجموع 90 امتیاز؛ در بعد شراکت ها و منابع، 62 از مجموع 90 امتیاز؛ در بعد فرآیندها، 41 از مجموع 140 امتیاز؛ در بعد نتایج کاربر/مشتری، 80 از مجموع 200 امتیاز؛ در بعد نتایج کارکنان، 40 از مجموع 90 امتیاز؛ در بعد نتایج جامعه، 31 از مجموع 60 امتیاز؛ و در بعد نتایج کلیدی عملکرد، 96 از مجموع 150 امتیاز بود. با توجه به سرجمع امتیازهای داده شده به 9 معیار اصلی مدل تعالی، امتیاز سازمان اسناد و کتابخانه ملی 492 از 1000 امتیاز به دست آمد. در میان تمام معیارهای مدل، معیار شراکت ها و منابع، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است که این خود نشان دهنده مدیریت مناسب بر منابع خارجی و داخلی کلیدی سازمان است. همچنین، معیار فرآیندها کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده است، بر این اساس سازمان، باید تدابیر مناسبی به منظور بهبود فرآیندها جهت جلب رضایت کامل و ایجاد ارزش افزوده برای کاربران و سایر ذی نفعان خود بیاندیشد. به علاوه، یافته ها نشان داد که مدل تعالی سازمانی EFQM مدل مناسبی برای خودارزیابی کتابخانه ها و تشخیص نقاط قوت و حوزه های نیازمند بهبود آنها به شمار می رود.
مقایسه عملکرد مدیریت کیفیت درکتابخانه های مرکزی دانشگاه تبریز و دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بدیهی است آشنایی و درک صحیح مدل های مدیریتی، و از آن جمله مدل تعالی سازمانی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (European Foundation of Quality Management :EFQM) اهداف، نقش ها و کارکردهای آنها در کتابخانه ها می تواند راهگشای بسیاری از معضلات مدیریتی در کتابخانه های دانشگاهی باشد. این مدل مجموعه ای از روش ها و ابزارهایی است که به منظور ارزیابی سازمان و حرکت به سمت تعالی سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد. روش/ رویکرد پژوهش: روش پزوهش حاضر پیمایشی از نوع تطبیقی است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران و مسئولان شاغل در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های تبریز و علوم پزشکی تبریز (22 نفر) است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مورد تأیید استاندارد بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) است. به منظور سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. مقدار آلفا عدد 97/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) برای توصیف وضیعت موجود، و آمار استنباطی (آزمون t مستقل) برای بررسی ( معنی داری) اختلاف بین معیارهای الگوی تعالی سازمانی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های مورد بررسی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد، کیفیت مدیریت در کتابخانه مرکزی دانشگاه تبریز با کسب 45/546 امتیاز از 1000 الگوی تعالی سازمانی، در وضیعت متوسطی قرار دارد و در آن حوزه توانمندسازها 03/285 امتیاز، حوزه نتایج 41/260 امتیاز را به خود اختصاص داده اند. بیشترین امتیاز در این دانشگاه به معیار «شراکت ها و منابع» و کمترین امتیاز به معیار «خط مشی و استراتژی» تعلق دارد. درمقابل، کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، 07/446 امتیاز را کسب کرده است و در آن حوزه توانمندسازها 36/240 امتیاز و حوزه نتایج 71/205 امتیاز را به خود اختصاص داده اند. بیشترین امتیاز در این دانشگاه به معیار «شراکت ها و منابع» و کمترین امتیاز به معیار «نتایج منابع انسانی» تعلق دارد. نتیجه گیری: استفاده از الگوی تعالی سازمانی EFQM موجب شناسایی نقاط قوت و ضعف در 9 حوزه در مدیریت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های تبریز و علوم پزشکی تبریز شد، که درنهایت نقاط ضعف به عنوان حوزه های بهبود مورد بررسی قرار گرفت.
بررسی تعالی سازمانی شرکت مهندسی قائم سپاهان اصفهان بر اساس مدل پیترز و واترمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تعالی سازمانی بر اساس مدل پیترز و واترمن در شرکت مهندسی قائم سپاهان اصفهان است. متغیرهای مورد ارزیابی در این مدل هشت متغیر تعصب به عمل، توجه به نیازهای مشتریان، استقلال و کارآفرینی کارکنان، افزایش بهره وری از طریق کارکنان، توجه به ارزش های مشترک، پایبندی به کار اصلی، استفاده از ساختارهای ساده و انعطاف پذیری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی پیمایشی می باشد، جامعه آماری متشکل از کلیه کارکنان شرکت مهندسی قائم سپاهان اصفهان بوده که نمونه ای به روش نمونه گیری تصادفی ساده به حجم 89 نفر محاسبه شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با تعداد 45 سوال از نوع پنج گزینه ای لیکرت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون t یک طرفه، T2 هتلینگ و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان دهنده آن است که t مشاهده شده در خصوص هشت متغیر مدل تعالی سازمانی پیترز و واترمن در این شرکت بالاتر از سطح متوسط قرار دارد و در نتیجه، این شرکت بر اساس مدل تعالی سازمانی پیترز و واترمن، سازمان متعالی است. در نهایت، با در نظر گرفتن الگوی تحقیق، مقاله حاضر به مدل سیستمی از مدل مورد نظر دست یافت.
معرفی الگوی ارزشی سازمان های دولتی
حوزه های تخصصی:
با توجه به کاستی های مدل های سنتی سنجش عملکرد سازمان و تحولات دوران معاصر در حوزه مدیریت، ارایه چارچوب های نوین سنجش عملکرد مدنظر قرار گرفته است. مدل های تعالی سازمانی از جمله مهمترین مدل هایی هستند که بر مبنای مجموعه ای از ارزش های محوری و معیارهای اساسی تشکیل شده اند. این مدل ها در پی معرفی مولفه های کلیدی عملکرد برتر سازمان هستند و به اذعان صاحبنظران چنین چارچوب هایی، حداقل در حوزه ارزش های محوری، جنبه تجویزی دارند. بر همین اساس و با توجه به این پیش فرض که طراحی مدل تعالی در هر کشوری با توجه به شرایط و عوامل زمینه ای حاکم بر آن صورت می گیرد، شناسایی و معرفی ارزش های محوری مدل تعالی سازمانی در بخش دولتی ایران، هدف اصلی این مطالعه می باشد.
در این تحقیق، به منظور بررسی عوامل زمینه ای موثر در طراحی مدل تعالی، سیاست های کلی نظام اداری کشور، برنامه های تحول نظام اداری کشور، قانون مدیریت خدمات کشوری و سند چشم انداز بیست ساله کشور با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پژوهش تحلیل محتوا، تحلیل و بررسی شد. براساس مطالعه تطبیقی مدل های تعالی سازمانی در سطح دنیا و تحلیل عوامل زمینه ای حاکم در کشور، مفاهیم، مقوله های اصلی و مقوله های فرعی مشخص و طبقه بندی شد. داده های این تحقیق از طریق پرسشنامه و به روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی در بخش دولتی جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی ارزش های اصلی مدل شناسایی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مدل تعالی سازمانی در بخش دولتی دارای 10 ارزش محوری بوده که در سه حوزه کرامت انسانی، دانایی محوری و چشم انداز محوری دسته بندی شده است.
مقایسه روش های ارزیابی سازمان: کارت امتیازی متوازن (BSC) و مدل تعالی (EFQM)
حوزه های تخصصی:
بهبود عملکرد در حال حاضر در صدر صورت جلسات بسیاری از سازمان ها در سطح جهان بوده و با توجه به گسترش روش های ارزیابی عملکرد سازمان، لازم است توجه کافی به انتخاب روشی گردد که تا حد امکان بیشترین میزان بازگشت سرمایه گذاری را داشته باشد (وانگرسمی، 2003) . کارت امتیازی متوازن (BSC) و مدل کیفیت اروپائی (EFQM) ابزارهای برای ارزیابی عملکرد سازمان با هدف بهبود مستمر سازمانی هستند. این مقاله به مقایسه و بررسی این دو مدل پرداخته و پس از بررسی و مقایسه ی توانایی ها و ضعفهای هر یک، از دو منظر تعالی سازمانی و اندازهگیری عملکرد، به این نتیجه میرسد که هر دو مدل از بسیاری از موارد مفهوم مشابهی دارند. در حالی که EFQM از اصول TQM پشتیبانی می کند، کارت امتیازی متوازن بر استراتژی سازمان تأکید دارد.
بکارگیری سیستمهای دینامیکی جهت تحلیل تأثیر مدیریت دانش بر تعالی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان زمانی در مسیر تعالی قرار می گیرد که در کنار بسترسازی مناسب و انجام فعالیتهای درست، به نتایج قابل قبول و مناسبی دست یابد. تلاش مدلهای تعالی همانند مدل EFQM این بوده است تا در ارزیابی عملکرد سازمان تعادلی بین توانمند سازها و نتایج برقرار سازند. مدیریت دانش یکی از این توانمندسازهاست که با توجه به اهمیت یافتن منابع دانشی روز به روز جایگاه مهمتری می یابد. جهت ارزیابی فعالیتهای انجام شده در راستای مدیریت دانش، به مدلهایی نیاز داریم که بتواند آن را در تمامی ابعاد مورد بررسی قرار دهد. یکی از مدلهای ارزیابی مدیریت دانش، مدلKMAT می باشد. در این پژوهش به منظور ارتباط بخشیدن مابین دانش و تعالی سازمانی، از ابزار سیستمهای دینامیکی استفاده شده تا رفتار و تأثیر مدیریت دانش بر تعالی سازمان مورد مطالعه قرار گیرد. لذا در این پژوهش با بکارگیری ابزار سیستمهای دینامیکی و بر اساس تلفیقی از مدل KMAT و مدل EFQM، مدلی پویا جهت بررسی رفتار و اثربخشی مدیریت دانش بر تعالی سازمان، ارائه گردید. همچنین پس از ارزیابی کارایی مدل، سیاستهای مختلف ارزیابی شده و بهترین سیاست انتخاب گردید.
ارزیابی تعالی سازمانی شهرداری تهران بر اساس مدل EFQM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارزیابی عملکرد سازمان ها به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف و میزان دستیابی سازمان ها به کیفیت و عملکرد بهتر، به کارگیری مدل های تعالی سازمانی مؤثر است .هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تعالی سازمانی شهرداری تهران از دیدگاه مدیریت منابع انسانی آن بر اساس مدل تعالیEFQM می باشد.
پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی، میدانی و مقطعی است که به ارزیابی تعالی سازمانی شهرداری تهران از دیدگاه مدیران منابع انسانی شهرداری تهران در سال 1392 پرداخته است. جامعه پژوهش شامل 30 نفر از مدیران منابع انسانی شهرداری تهران می باشد که به صورت سرشماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مدل EFQM که شامل 50 سؤال است، استفاده شد. سؤالات پرسشنامه براساس شرایط شهرداری تهران، متناسب سازی و روایی آن با استفاده از نظرات خبرگان، سنجیده شد و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ 88/0 تأیید گردید.
داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، آزمون t تک گروهی و آزمون تحلیل واریانس، توصیف و تحلیل شدند. مدیران منابع انسانی شهرداری تهران در این ارزیابی 85/609 امتیاز به شهرداری تهران اختصاص دادند که حوزه توانمندسازها 34/296 امتیاز و حوزه نتایج 51/313 امتیاز کسب کردند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارزیابی در قالب مدل توصیف شده، ابزار مناسبی برای شناسایی وضعیت عملکرد و نقاط قوت و قابل بهبود شهرداری تهران است. بدیهی است که اجرای بهتر برنامه ها و دستیابی به تعالی، با همکاری مستمر، امکان پذیر می شود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که در خصوص ارزیابی مدیران منابع انسانی در زمینه معیارهای کیفیت برحسب متغیرهای سابقه کار و سطح تحصیلات، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
تغییر و تحول در سازمان های رسانه ای
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی تغییر و تحول در سازمان ها، به ویژه سازمان های رسانه ای، می پردازد. سپس، تهدیدات پیش روی روزنامه ها و چگونگی تبدیل این تهدیدات به فرصت ها و موانعی که در این راه وجود دارد بررسی می شود. در ادامه دربارة چگونگی الگوبرداری یک سازمان، به خصوص سازمان های رسانه ای، برای رسیدن به تعالی سازمانی سخن به میان می آید. در زمینة چگونگی تغییر در نیروی انسانی و ساختار و تکنولوژی نیز توضیحاتی داده می شود و خصوصیات سازمان های فراگیر و اجزای آن معرفی می شود. این سازمان ها می توانند الگوهای مناسبی برای سازمان های رسانه ای باشند.