مجتبی امیری

مجتبی امیری

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
پست الکترونیکی: mamiry@ut.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۴۰ مورد.
۱.

طراحی مدل خط مشی گذاری در ورزش ایران با رویکرد توسعه ورزش های همگانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل موقعیت خط مشی گذاری ورزش همگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۸۲
هدف: هدف این پژوهش، طراحی مدل خط مشی گذاری در ورزش ایران با رویکرد توسعه ورزش های همگانی است. از نظر هدف، این پژوهش کاربردی است؛ زیرا علاوه بر جنبه آگاهی بخشی و علمی، برای سازمان های مختلف مرتبط با ورزش و سلامت جنبه کاربردی نیز دارد. همچنین از آنجا که این پژوهش درصدد طراحی مدل است و موضوعیت جدید و نوآورانه ای دارد، از نوع اکتشافی است. روش: روش پژوهش از نوع کیفی کمّی است. بخش کیفی با رویکرد تحلیل موقعیت، به عنوان یکی از روش های نظریه زمینه ای انجام گرفت. مطالعه کیفی پژوهش، مصاحبه با خبرگان بود؛ از این رو با ۱۲ نفر از خبرگان مصاحبه شد که این افراد استادان دانشگاه در حوزه خط مشی گذاری و مدیریت ورزشی یا مدیران سازمان های کلان مرتبط با ورزش با بیش از ده سال سابقه اجرایی و تصمیم گیری بودند. نمونه گیری با دو روش هدفمند و گلوله برفی انجام شد. در بخش کمّی نیز از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. این رویکرد، روشی مبتنی بر نظر خبرگان است و برای موضوعاتی مؤثر و کاراست که در آن، متغیرهای کیفی در سطوح متفاوت اهمیت، بر یکدیگر آثار متقابل دارند. یافته ها: پس از انجام مطالعه و بررسی دقیق و عمیق مصاحبه ها و همچنین اطلاعات و داده های به دست آمده، نخست تک تک مصاحبه ها تجزیه وتحلیل شد و استخراج کدهای اولیه صورت گرفت. سپس مفهوم ها و مقوله ها ساخته شدند. نقشه موقعیت ساخت یافته و ساخت نیافته و در ادامه، نقش عرصه ها جهان های اجتماعی شناسایی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مقوله های اصلی مدل خط مشی گذاری توسعه ورزش همگانی در ایران، تشکیل شده است از: عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، نهادهای نقش آفرین و تأثیرگذار، الزامات اجرایی، پیچیدگی های محیطی، ریسک ها، مشکلات قانونی، عوامل برون سازمانی، هزینه و مخارج و در نهایت، چالش های بین سازمانی. در ادامه و با کمک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل سازی مفهومی انجام شد. نهادهای نقش آفرین و تأثیرگذار، عوامل بسیار مهم در فرایند خط مشی گذاری ورزشی ایران هستند و نسبت به سایر عوامل، بیشترین قدرت نفوذ و کمترین وابستگی دارند. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت ورزش همگانی و نقش آن در میان سیاست های کشور، توسعه ورزش همگانی می تواند اهمیت خاصی پیدا کند و خط مشی گذاران باید به آن بپردازند. نهادهای نقش آفرین و تأثیرگذار بر فرایند خط مشی گذاری در ورزش ایران، به دلیل ارتباط زیاد و تعارض با یکدیگر، به هماهنگی زیادی نیاز دارند. در کشور ما، به ورزش همگانی و تفریحی سازمان یافته، کمتر توجه شده است و هنوز سازوکاری برای پایش خط مشی های ورزشی و اجرای مستمر آن وجود ندارد؛ از این رو پیشنهاد می شود که یک طرح ملی برای پایش فعالیت بدنی، بر مبنای سامانه جامع و البته الکترونیکی اجرا شود. مسلم است که مشارکت مدیران و مجریان و همکاری آن ها با خط مشی گذاران، در فرایند شکل گیری خط مشی ضروری است؛ از این رو خط مشی گذاران تا جایی که امکان دارد می بایست در فرایند اجرا مداخله کنند. همچنین شرایطی فراهم شود تا بخش خصوصی نیز بتواند در این زمینه فعالیت های خود را پیاده سازی کند.
۲.

ارائه مدل توسعه قابلیت های سازمانی وزارت آموزش وپرورش اقلیم کردستان عراق با استفاده از گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه قابلیت سازمانی روش کیفی گراندد تئوری قابلیت های بنیادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین مؤلفه های قابلیت های سازمانی، روابط بین این مؤلفه ها و در نهایت، ارائه مدل توسعه قابلیت های سازمانی وزارت آموزش وپرورش کردستان عراق است. روش: با توجه به هدف پژوهش، این پژوهش به روش کیفی و با ماهیت اکتشافی اجرا شده است. از استراتژی گراندد تئوری، رویکرد ظاهرشونده (گلیزر) داده ها کدگذاری و بعد تجزیه وتحلیل شدند. داده های پژوهش از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس مصاحبه های عمیق و تشکیل گروه های کانونی با متخصصان، جمع آوری شد. در این پژوهش با 13 نفر در قالب ۴ گروه کانونی، متشکل از مشاوران و مدیران کل و خبرگان وزارت آموزش وپرورش اقلیم کردستان عراق مصاحبه صورت گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده از کدگذاری ها، به شناسایی 18 مؤلفه اصلی قابلیت ها و ۴ سطح از قابلیت های سازمانی انجامید. همچنین نتایج نشان داد که مراحل توسعه قابلیت های انسانی، مشتمل بر 4 مرحله چرخه ای است. در نهایت، ۲ محور برای توسعه قابلیت های سازمانی در آموزش وپرورش اقلیم کردستان شناسایی شد. نتیجه گیری: بررسی ارتباطات قابلیت های سازمانی شناسایی شده نشان داد که قابلیت های سازمانی وزارت آموزش وپرورش اقلیم کردستان عراق عبارت اند از: قابلیت بنیادی، قابلیت استراتژیک، قابلیت توانمندساز و قابلیت عملیاتی. همچنین یافته ها نشان داد که مراحل توسعه قابلیت های سازمانی عبارت اند از: تعیین هدف ها و الزامات، ارزیابی هدف ها و اولویت گذاری، اجرا و پیاده سازی برنامه، و برنامه ریزی مجدد و ادغام های آتی. در این پژوهش، دو محور آزادی و فرصت برای توسعه قابلیت های سازمانی در آموزش وپرورش اقلیم کردستان شناسایی شد. هردو محور آزادی و فرصت، در چرخه مراحل توسعه قابلیت های سازمانی و فراوان شدن سطح قابلیت های سازمانی تأثیرگذار است.
۳.

طراحی مدل خط مشی گذاری مبتنی بر توسعه قابلیت های انسانی وزارت آموزش وپرورش اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قابلیت های انسانی مدل خط مشی گذاری آموزش وپرورش عوامل تبدیل کننده اقلیم کردستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۹
هدف: رویکرد قابلیت، نتیجه آخرین نظریه های توسعه، دیدگاه نوینی است که توسعه را با مفاهیم «کارکردها» و «قابلیت ها» پیوند می زند و می تواند به عنوان رویکردی اساسی در نظام آموزش وپرورش به کار گرفته شود. هدف این پژوهش طراحی یک مدل سیاست گذاری، بر اساس توسعه قابلیت های انسانی وزارت آموزش وپرورش منطقه کردستان است. در این راستا، پس از شناسایی قابلیت های انسانی در زمینه آموزش وپرورش در منطقه کردستان، ارتباطات منطقی بین اجزای تأثیرگذار برقرار شد تا سیاستی به منظور توسعه قابلیت های انسانی تدوین شود. روش: این پژوهش با استفاده از روش پژوهش کیفی و رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شد. در این راستا، داده های پژوهش از طریق روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. این نمونه گیری از طریق به کارگیری افراد متخصص و خبره در حوزه آموزش وپرورش در منطقه کردستان انجام گرفت. داده ها از طریق اجرای مصاحبه های عمیق جمع آوری شدند. ابتدا، افراد متخصص در زمینه آموزش وپرورش با دقت انتخاب شدند و فقط با افرادی مصاحبه شد که در این حوزه توانمندی و تجربه کافی داشتند. این نمونه گیری هدفمند پس از تعیین معیارهای دقیق برای انتخاب افراد صورت گرفت تا بهترین دیدگاه ها و تجربه های ممکن کسب شود. سپس با انجام مصاحبه های عمیق با افراد انتخاب شده، داده های لازم برای پژوهش جمع آوری شد. این مصاحبه ها به صورت گسترده و جزئی انجام گرفت و از افراد در مصاحبه ها، سؤال های متنوع مرتبط با موضوع پژوهش پرسیده و هم زمان، داده ها جمع آوری و تحلیل شد. بر اساس رویکرد گلیزری، داده ها کدگذاری و مفهوم پردازی شدند. این مرحله با دقت انجام شد تا الگوها، مفهوم ها و تفاوت های مهم در داده ها به وضوح برجسته شود. کدگذاری دقیق این اطلاعات باعث شد تا تحلیل گسترده و عمیقی از داده های جمع آوری شده ارائه شود.   یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که در نظام آموزش وپرورش منطقه کردستان، دو سطح اصلی از قابلیت های انسانی وجود دارد که عبارت است از: قابلیت های مبتنی بر مهارت و قابلیت های مبتنی بر فرصت. این دو سطح قابلیت به طور گسترده در ساختار آموزش وپرورش، از سطوح مختلف آموزشی گرفته تا بخش های غیررسمی و آموزش خودآموز، دیده می شود. قابلیت های مبتنی بر مهارت بر مهارت ها، توانایی ها و مهارت های فردی افراد متمرکز است. مهارت های آکادمیک، تخصصی و عملی که افراد در حوزه آموزش وپرورش کسب می کنند، جزء این قابلیت ها محسوب می شود. قابلیت های مبتنی بر فرصت، به توانمندی افراد در بهره گیری از فرصت ها و امکانات محیط خود اختصاص دارد. این قابلیت ها شامل توانایی های اجتماعی، ارتباطی و کارآفرینانه است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که اگر توجه به عوامل زمینه ای، عوامل تبدیل کننده و عوامل تسهیل کننده صورت گیرد، این قابلیت ها به کارکردهای مطلوب تبدیل می شوند. این تحولات، نه تنها در سطح آموزش رسمی، بلکه در فرایندهای آموزش غیررسمی نیز دیده می شود. این نتایج نشان می دهد که جنبه جامع و گسترده توسعه قابلیت های انسانی، در نظام آموزش وپرورش منطقه کردستان است، همچنین نتایج بر نقش اساسی این قابلیت ها در بهبود فرایندهای آموزش و افزایش توانمندی افراد تأکید می کند. نتیجه گیری: اگر سیاست گذاران آموزشی نظام آموزش وپرورش منطقه کردستان، به جوانب مختلف قابلیت های انسانی دیدگاهی جامع و تعاملی داشته باشند، می توان انتظار داشت که کارکردهای مطلوبی همچون تقویت رفاه و سعادت در زمینه اجتماعی و آموزشی در این منطقه شکل گیرد. این امر به تقویت نهادهای اجتماعی، احترام به هنجارها و قوانین منطقه ای، ارج نهادن به ویژگی های قومیتی و مدیریت موفق عوامل ژئوپلیتیکی وابسته است. به این ترتیب، رویکرد قابلیت، به عنوان یک چارچوب مفهومی، نه تنها با پارادایم های سنتی توسعه هم خوانی دارد، بلکه در ایجاد ساختاری پویا و واکنشگر برای سیاست گذاری آموزشی، نقش کلیدی ایفا می کند.
۴.

ارائه مدل خودتوانمند سازی کارکنان بهداشت و درمان و حوزه سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودتوانمندسازی توانمندسازی منابع انسانی بیمارستان نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۸
زمینه و هدف: خودتوانمندسازی به فرایندهایی اشاره می کند که کارکنان، خود تصمیم به طی آن می گیرند و به تبع مهارت ها، دانش و توانایی هایی که فرد در راستای خودتوانمندسازی کسب می کند، به شکل گیری احساس شایستگی، معناداری، حق انتخاب، اثرگذاری و... منجر می شود. بر این مبنا، مقاله حاضر درصدد ارائه مدل خودتوانمندسازی کارکنان بهداشت و درمان و حوزه سلامت است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی داده بنیاد و با بهره گیری از ابزار مصاحبه اجرا شده است. جامعه هدف پژوهش خبرگان، استادان و مطلعان دانشگاهی در حوزه مدیریت و نیز مدیران دو بیمارستان منتخب با نام های «عرفان، واقع در سعادت آباد» و «عرفان واقع در نیایش» بودند. از میان آن ها، ۴۰ نفر به شیوه نمونه گیری نظری (۲۰ نفر از مدیران بیمارستانی و ۲۰ نفر از خبرگان و صاحب نظران علمی و دانشگاهی) انتخاب شد و جمع آوری اطلاعات تا مرحله اشباع و کفایت نظری ادامه پیدا کرد. یافته ها: «عوامل علّی» (عوامل درون و برون سازمانی)، «عوامل زمینه ای» (محیطی مشتمل بر عوامل سازمانی و اجتماعی و فرهنگی) و نیز «عوامل مداخله گر» (الزامات سازمانی)، در بروز و ظهور خودتوانمندسازی در مراکز بیمارستانی اثرگذارند؛ از این رو در مدلی که به منظور خودتوانمندسازی کارکنان بهداشت، درمان و حوزه سلامت ارائه می شود، باید «راهبردهای کلان مدیریتی» در جهت تغییر پارادایم مدیریتی، از جمله دگرگونی در ساختار، تقویت فرهنگ سازمانی و... را اِعمال کرد تا شاهد پیامدها و دستاوردهای «سازمانی و فراسازمانی» بود که مشتمل است بر رشد و تعالی فردی (کارکنان)، تحول نظام اداری، رضایتمندی مدیران، کارکنان و مراجعه کنندگان به مراکز بیمارستانی. نتیجه گیری: از آنجا که خودتوانمندسازی باور فرد درباره توانایی و قدرت لازم برای ادای وظیفه است، چنانچه از سویی این باور تقویت شود و از سوی دیگر، مراکز بیمارستانی با اِعمال روزآمدی و نیز، تلاش برای حمایت از کارکنان و حاکم شدن عدالت و قانونمندی در سازمان که زمینه ساز استقرار شایسته سالاری و حاکم شدن ضابطه بر رابطه است، می توان انگیزه های لازم برای خودتوانمندسازی را در کارکنان ایجاد کرد.
۵.

ارائه الگوی جلب مشارکت کارکنان در سازمان با تأکید بر رویکرد رفتار سازمانی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت کارکنان رفتار سازمانی مثبت گرا خودکارآمدی امیدواری خوش بینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۶۶
مشارکت کارکنان بعنوان یک موضوع مهم و تأثیر گذار در سازمان ها جهت بکارگیری توان فکری و اندیشه های کارکنان، تبدیل به یک مزیت رقابتی شده است و با توجه به دستاوردهای قابل توجه رویکرد مثبت گرایی از جمله رفتار سازمانی مثبت گرا در سازمان ، هدف از این پژوهش طراحی مدل جلب مشارکت کارکنان در سازمان با تأکید بر رفتار سازمانی مثبت گرا می باشد.داده ها در مرحله اول از طریق مصاحبه با 18 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزه مدیریت (دانشگاهی) که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش دلفی و در مرحله دوم از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. جامعه آماری این پژوهش 305 نفراز کارکنان معاونت توسعه مدیریت و برنامه ریزی منابع دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می باشند که نمونه آماری با فرمول کوکران 170 نفر محاسبه شد. برازش مدل پژوهش با استفاده از نرم افزارSmart PLS3 و آزمون تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری انجام پذیرفت.نتایج نشان داد که بین عوامل ساختاری، عوامل رفتاری ، عوامل رفتار سازمانی مثبت گرا، عوامل محیطی و جلب مشارکت کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مشارکت کارکنان بر رضایت شغلی، تعهد سازمانی و توانمندسازی آنان موثر است. با توجه به نتایج این پژوهش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می تواند مواردی نظیر، ایجاد نظام پیشنهادها، کاهش تمرکز گرایی در سازمان ، تعدیل رسمیت سازمان، اشتراک گذاری اطلاعات، ایجاد انگیزش در کارکنان، ایجاد جو سازمانی حمایتگر، تقویت نگرش مثبت مدیران نسبت به مشارکت، توسعه خودکارآمدی کارکنان ، افزایش امیدواری و توسعه سبک خوش بینی در محیط کار را برای جلب مشارکت کارکنان بکارگیرد.
۶.

شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت مسیر پیشرفت شغلی اساتید برتر دانشگاههای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشاغل بی مرز موفقیت مسیر پیشرفت شغلی اساتید دانشگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین عوامل اثرگذار بر موفقیت پیشرفت شغلی اساتید برتر دانشگاههای ایران و ارائه مدل در این حوزه انجام شده است. روش: روش تحقیق این پژوهش، کیفی بوده و از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، با 20 نفر از اساتید برجسته ایران در رشته های مختلف مصاحبه شد. متدکترای مدیریت منابع انسانی، دانشیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشکده فارابی دانشگاه تهران. قم، ایرانون مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون بررسی شد. برای بررسی قابل اعتماد بودن یافته ها نیز از معیارهای چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شده است. یافته ها: در نتیجه، 120 کد در 26 مضمون سازمان دهنده و هشت مضمون فراگیر شکل گرفت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در قالب مدل، شامل سه بخش حوزه شخصی، حوزه محیطی/ زمینه ای و حوزه سازمانی می باشد. در پایان پژوهش، محدودیتها و پیشنهادهای کاربردی مطرح شده است.
۷.

شناسایی عوامل مؤثر بر خودتوانمندسازی کارکنان در بیمارستانهای خصوصی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودتوانمندسازی توانمندسازی عوامل علّی منابع انسانی بیمارستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۸۶
مقاله حاضر با هدف شناسایی «عوامل مؤثر بر خودتوانمندسازی کارکنان در بیمارستانهای خصوصی در ایران» و پاسخ به این سوال اصلی که چه عوامل در شکل گیری پدیده خودتوانمندسازی کارکنان در بیمارستانهای خصوصی در ایران اثرگذار می باشند؟ با تلفیق روش های کیفی (داده بنیاد) و کمی (پیمایشی) به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش از دو قسمت کیفی– کمی تشکیل شد؛ در بخش کیفی، 40 فرد مدنظر بود که از این میان، 20 فرد از مدیران و کارکنان بیمارستانهای خصوصی و 20 نفراز اساتید دانشگاه و صاحبنظران در حوزه مدیریت در نظر گرفته شد و تا رسیدن به اشباع نظری جمع آوری داده ها ادامه پیدا نمود و در روش کمّی، با استفاده از فرمول کوکران 293 نفر به صورت تصادفی در نظر گرفته شدند اطلاعات گردآوری شده حاصل از مصاحبه ها، با استفاده از روش پژوهش داده بنیاد (زمینه ای) و اطلاعات حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاکی از آن بود که خودتوانمندسازی پدیده ای روانشناختی و مبتنی بر کنشگری فردی تلقی می شود که اشاره به فرایندی دارد که مجموعه ای از عوامل علّی(مشتمل بر عوامل فردی و سازمانی یا به تعبیری عوامل درون و برون سازمانی)، عوامل زمینه ای(مشتمل بر عوامل فرهنگی- اجتماعی و سازمانی) و عوامل مداخله گر سازمانی (مشتمل بر عدالت سازمانی و تحول و روزآمدی سازمانی)، در شکل گیری آن اثر گذار می باشد که در این میان، در خصوص عوامل علّی پاسخگویان از عوامل فردی نسبت به عوامل سازمانی، در خصوص عوامل زمینه ای، از ماهیت سازمانی نسبت به عوامل فرهنگی و اجتماعی و در خصوص عوامل مداخله گر، از تحول و روزآمدی سازمانی نسبت به عدالت سازمانی ارزیابی بهتری را داشته اند.
۸.

شناسایی تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی (مورد مطالعه: فروشگاه های زنجیره ای رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد نیروی فروش هوش هیجانی فروشگاه های زنجیره ای تحلیل تم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۰۷
هدف: علی رغم تأثیر شایان توجه مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش، فقط تعداد انگشت شماری از پژوهش های بازاریابی با رویکرد توسعه هوش هیجانی، به بررسی تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش پرداخته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی در فروشگاه های زنجیره ای رفاه است. روش: پژوهش حاضر، در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل تم صورت گرفته است. برای استخراج تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی با 19 نفر از متخصصان و خبرگان صنعت خرده فروشی با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند مصاحبه انجام شده است. یافته ها: مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی، در قالب 4 تم اصلی، 15 تم فرعی و 66 مفهوم استخراج شدند. یافته ها نشان داد که مؤلفه های رفتاری تأثیرگذار روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی عبارت اند از: ادراک محیطی (داخلی و خارجی)، مدیریت احساسات، مدیریت استرس و شادکامی. نتیجه گیری: عملکرد نیروی فروش بایستی در راستای توسعه هوش هیجانی باشد. عملکرد نیروی فروش با درک نسبی از توانایی ها و روحیه های افراد و با فهم صحیح از زمان حال و شناخت از هنجارهای یک گروه آغاز می شود و با شناخت علایق و سلایق فردی و احترام به ویژگی های احساسی دیگران توسعه می یابد. نتایج نشان داد با مدیریت استرس و توسعه مهارت لذت از زندگی و تقویت خوش بینی و برون گرایی، می توان به اهمیت نقش هوش هیجانی در توسعه تعاملات انسانی و بهبود روابط متقابل پی برد.
۹.

ارائه مدل جامع توسعه فردی منابع انسانی شایسته محور (مرور نظام مند ادبیات و توسعه مفهوم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه فردی شایستگی مرور نظام مند توسعه منابع انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۳۴۱
امروزه توجه مطالعات توسعه منابع انسانی، بر سطوح تجزیه وتحلیل توسعه منابع انسانی است. برهمین اساس پژوهش حاضر به توسعه منابع انسانی در سطح فردی پرداخته است. پژوهش های انجام شده در زمینه برنامه توسعه فردی ازلحاظ مفهوم، روش و رویکرد متفاوت هستند و هریک به بخش هایی از مدل توسعه فردی اشاره دارند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی یکپارچه ادبیات موجود و توسعه مدل جامع توسعه فردی شایسته محور است. روش انجام این پژوهش مرور نظام مند ادبیات (مرور سیستماتیک) است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و ابزار نرم افزار  Atlas ti 9بهره بردیم. در این جستجو 7322 سند شناسایی شد پس از اعمال معیارهای عدم شمول 37 سند برای بررسی عمیق به نرم افزار وارد شد. درنتیجه  359 روایت استخراج شده در 177 کد، 21 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی دسته بندی شدند. این پژوهش به خلق مدل جدیدی منجر شد که شامل مقولات ذیل است: درون داد، برنامه توسعه فردی (تعیین اهداف، اولویت بندی اهداف، راهبرد های تحقق اهداف، مدیریت زمان، تدوین برنامه توسعه فردی، اجرای مشارکتی، تعیین معیارهای ارزیابی، ارزیابی، ارائه بازخورد، بازنگری برنامه توسعه فردی)، برون داد، عوامل مداخله گر، شرایط زمینه ای و عوامل بسترساز. این مدل می تواند مبنایی برای توسعه فردی موفقیت آمیز منابع انسانی سازمان باشد.  
۱۰.

طراحی مدلی بومی برای تعیین ابعاد انعطاف پذیری منابع انسانی در بانک های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری منابع انسانی انعطاف پذیری در فعالیت های مدیریت منابع انسانی انعطاف پذیری ادراکی شناختی انعطاف پذیری مهارتی انعطاف پذیری رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۶۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی انعطاف پذیری منابع انسانی در بانک های دولتی اجرا شده است. انعطاف پذیری منابع انسانی، متغیر قابلیت سازمانی است که به توانایی سازمان در پذیرش محیط در حال تغییر اشاره می کند؛ اما در خصوص اجزا، مؤلفه ها و ابعاد تشکیل دهنده آن اختلاف نظر فراوانی مشاهده می شود. به دلیل تفاوت آرا در خصوص ابعاد متغیر انعطاف پذیری منابع انسانی و نقدهای موجود در عدم جامعیت ابعاد معرفی شده، بررسی بیشتر این موضوع ضروری به نظر می رسد. از این رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است که در این زمینه چارچوب بومی و جدیدی ارائه شود تا خلأ تحقیقاتی موجود پوشش داده شود. روش: این پژوهش از لحاظ رویکرد، پیمایشی اکتشافی و از لحاظ نوع، کیفی است. جامعه آماری آن، گروهی از خبرگان، شامل مدیران اجرایی و متخصصان حوزه مدیریت منابع انسانی بانک ها و استادان دانشگاهی بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، افرادی به عنوان نمونه آماری انتخاب و با آنها مصاحبه شد. انتخاب خبرگان و انجام مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در مجموع با 6 خبره مصاحبه شد. رویکرد اتخاذ شده در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، تحلیل تم بود. یافته ها: از نتایج مصاحبه های صورت گرفته، 79 تم اولیه استخراج شد، سپس تم های شناسایی شده از طریق توجه عمیق به وجه تشابه و افتراق آنها با یکدیگر، در 27 گروه کلی تر به نام «مقوله « دسته بندی و در نهایت، در 5 بُعد طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش به الگویی پنج بُعدی در زمینه انعطاف پذیری منابع انسانی در بانک های دولتی منجر شد. انعطاف پذیری در فعالیت های مدیریت منابع انسانی، انعطاف پذیری ادراکی شناختی، انعطاف پذیری مهارتی، یادگیری فردی و سازمانی و انعطاف پذیری رفتاری ابعاد این الگو هستند.
۱۱.

تأثیر بعد پیچیدگی ساختار بر ابعاد مسئولیت اجتماعی کارکنان (مطالعه موردی: دانشگاه صنعتی شریف)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سازمان ساختار سازمانی پیچیدگی سازمانی مسئولیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۱
مسئولیت پذیری اجتماعی ازجمله مهم ترین عناصر فلسفه وجودی سازمان ها شناخته شده است. مسئولیت اجتماعی و رعایت آن از سوی سازمان ها می تواند از کارکردی مثبت بر عملکرد سازمان ها برخوردار باشد به نحوی که به طور معناداری تعهد سازمانی کارکنان را تحت تأثیر خود قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر پیچیدگی سازمانی بر ابعاد مسئولیت اجتماعی در دانشگاه صنعتی شریف انجام شد. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از نظر روش در زمره ی تحقیقات توصیفی - همبستگی بود که به صورت پیمایشی صورت گرفت. ابزار سنجش شامل پرسشنامه سنجش ابعاد ساختاری رابینز (1998) و پرسشنامه سنجش مسئولیت اجتماعی سازمان کارول (1991) بود. جامعه آماری پژوهش 1200 نفر از کارکنان (هیئت علمی و غیرهیئت علمی) دانشگاه شریف بود که با استفاده از فرمول کوکران 291 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون پارامتری رگرسیون خطی ساده و نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد بین بعد سازمانی پیچیدگی سازمانی بر ابعاد اخلاقی، اقتصادی، مسئولیت اجتماعی تأثیر مثبت و مستقیم دارد. همچنین پیچیدگی بر بعد حقوقی تأثیر منفی و معکوس و بر بعد مسئولیت داوطلبانه مسئولیت اجتماعی تأثیر منفی و معکوس دارند.
۱۲.

ارائه مدل توسعه قابلیت های انسانی مدیران سازمان های محلی (مورد مطالعه: شهرداری شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه قابلیت های انسانی مدیران نظریه پردازی داده بنیاد سازمان های محلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۹
هدف پژوهش، ارائه مدل توسعه قابلیت های انسانی مدیران سازمان های محلی است. روش تحقیق، کیفی و بهره مند از راهبرد داده بنیاد طراحی شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران، متخصصان در فرآیند توسعه قابلیت های انسانی مدیران در شهرداری شهر تهران که که به روش نمونه گیری نظری 20  نفر از آن ها به صورت انتخاب هدف مند تعیین شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است که پس از جمع آوری اطلاعات بررسی و مقوله ها از طریق کدگذاری باز، انتخابی و نظری، تحلیل شد. در مرحله ی کدگذاری باز، 120 کد اولیه شناسایی شد که پس از پالایش و ادغام کدهای مشابه، 77 کد مشخص شد که در نهایت در 12 مقوله اصلی و 21 مقوله فرعی، طبقه بندی و با مشخص شدن روابط بین مؤلفه ها، مدل هدف، طراحی شد. یافته های پژوهش، مبین آن است که پیاده سازی مدل توسعه قابلیت های انسانی مدیران سازمان های محلی، باعث توسعه قابلیت های منابع انسانی به عنوان یکی از کارکردهای منابع انسانی در کنار جذب و استخدام، آموزش و بهسازی، نگه داشت و بازنشستگی به عنوان معیار شناخت، رشد و توسعه توانمندی های منابع انسانی خواهد شد.
۱۳.

مفهوم پردازی گزاره های ارزشی کارکنان: مرور نظام مند ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گزاره های ارزشی کارکنان ارزش پیشنهادی کارکنان ارزش پیشنهادی کارفرما ارزش پیشنهادی اشتغال مرور نظام مند ادبیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۸۲
زمینه و هدف: گزاره های ارزشی کارکنان نوعی راهبرد برای ایجاد مزیت رقابتی کارفرما در بازار کار به شمار می رود که با هدف اطمینان از به کارگیری بهترین افراد و نگهداشت کارکنان فعلی اجرا می شود. این مفهوم جدید، بر مزایایی تمرکز می کند که از همکاری با یک کارفرمای مشخص به دست می آید و تاکنون اجزای متفاوتی برای آن معرفی شده است؛ از این رو پژوهش حاضر، به دنبال شناخت ماهیت و اجزای تشکیل دهنده گزاره های ارزشی کارکنان با رویکردی یکپارچه است.روش: این پژوهش کاربردی رویکرد تفسیری دارد و از روش مرور نظام مند ادبیات به عنوان نوعی روش کیفی استفاده کرده است. منابع اطلاعاتی پژوهش مقاله های مرتبط منتشرشده در پایگاه های اطلاعات علمی منتخب است که بر اساس معیارهای مدنظر غربالگری و با استفاده از روش کدگذاری تحلیل شدند.یافته ها: با مرور تعاریف گزاره های ارزشی کارکنان، ماهیت و هدف و شرایط بهره مندی از آن بازشناسی شد. همچنین اجزای آن نیز، از پنج مقوله اصلی تشکیل شده اند که عبارت اند از: ارزش های ارتباطی و فرهنگی، ارزش های اقتصادی، ارزش های توسعه ای، ارزش های حاصل از شغل و ارزش های غرور و اعتبار سازمانی.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش می تواند به کسب شناخت کمابیش جامعی از ارزش های مورد انتظار کارکنان از سازمان مساعدت کند تا توان رقابتی سازمان ها را در جذب و نگهداشت بهترین افراد ارتقا دهد.
۱۴.

تحلیل جامعه شناختی نظام خط مشی گذاری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام خط مشی گذاری جمهوری اسلامی ایران جامعه شناسی جوامع سنتی جوامع مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۲۱
نظام خط مشی گذاری را از منظرهای متفاوتی می توان مورد بررسی و تحلیل قرار داد. یکی از این منظرها، منظر جامعه شناختی است. در همین راستا، هدف این پژوهش، تحلیل نظام خط مشی گذاری جمهوری اسلامی ایران از منظر جامعه شناختی است. برای رسیدن به این هدف از روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی استفاده گردید؛ بدین گونه که پس از گردآوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای و تحلیل آن ها، نظام خط مشی گذاری جمهوری اسلامی ایران توصیف و از منظر جامعه شناختی مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل جامعه شناسانه نظام خط مشی گذاری ج.ا.ا. نیز از یکی از پرکاربردترین نوع شناسی های جامعه شناسی یعنی تقسیم بندی جوامع به جوامع سنتی و جوامع مدرن استفاده شد. نتایج تحلیل جامعه شناسانه نظام خط مشی گذاری ج.ا.ا. حاکی از این است که این نظام به صورت همزمان هم ویژگی های ساختارهای  سنتی را دارد و هم ویژگی های ساختارهای مدرن و در صورتی چنین ترکیبی می تواند سودمند باشد که پیش برندگی مؤلفه های به کار رفته از سنت و مدرنیته در نظام خط مشی گذاری کشور در نظر قابل توجیه و در عمل نیز کارامد و اثربخش و قابل سنجش باشد؛ در غیر این صورت، وضعیتی غیرسنتی و کژ مدرن خواهد داشت و موجب تقابل های ناسودمند و کژکارکردهای آسیب زا در میان اجزاء نظام خط مشی گذاری کشور می گردد.
۱۵.

طراحی مدل تعامل بهینه صداوسیما با نظام خط مشی گذاری تقنینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۳۲۰
این پژوهش با هدف طراحی مدل تعامل بهینه صداوسیما با نظام خط مشی گذاری تقنینی کشور انجام شده است. مبانی فلسفی پژوهش حاضر ریشه در تفسیرگرایی و راهبرد پژوهش مبتنی بر نظریه داده بنیاد و به شیوه تک مقطعی است. مشارکت کنندگان مشتمل بر خبرگان حوزه رسانه و قانونگذاری شامل اساتید دانشگاهی در رشته مدیریت رسانه، اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس، مرکز پژوهش های مجلس و مدیران ارشد سازمان صداو سیما در محدوده شهر تهران بود. با استفاده از نمونه گیری قضاوتی هدفمند و نظری از 10 نفر مصاحبه به عمل آمد و داده های حاصل از طریق نظریه داده بنیاد تحلیل شد. از 186 گزاره معنادار، 212 کد استخراج شد که با حذف موارد تکراری 168 خرده مقوله و 35 مقوله محوری استخراج شده است. مهمترین شرایط علّی مؤثر بر تعامل بهینه شامل پویایی محیطی، نبود قانون و چارچوب مشخص، جهت گیری های سیاسی، ضعف ساختارها و فرایندها و غلبه منافع شخصی / حزبی بر منافع ملی مشخص شد. مهمترین عوامل زمینه ای شناسایی شده نقش آفرینی صداوسیما در کنار قوای سه گانه، نقش آفرینی اثربخش مجلس شورای اسلامی و حاکمیت سلایق بر ضوابط مدیریتی بود. همچنین چهار عامل مسائل بودجه ای، مداخله دستگاه های نظارتی و قوای سه گانه، اسناد بالادستی کشور و مطالبات عمومی به عنوان شرایط مداخله گر احصا شد. مهمترین راهبرد های تعامل بهینه، شناسایی فرصت های بهبود تعامل، ترسیم و ارتقای جایگاه مجلس از طریق رسانه، حفظ استقلال عملکردی صداوسیما، تغییر رویکرد منفعل صداوسیما و ایفای نقش تحلیلگر و مشاور برای مجلس، طراحی سازوکار های نظارتی و سازماندهی برای صداوسیما، فضاسازی برای تعامل سازنده، برنامه ریزی آموزشی همزمان در مجلس و صداوسیما، تدوین قانونی جامع و مانع، ایجاد قابلیت حسگری توسط صداوسیما، مشارکت رسانه و مجلس در تشکیل کارگروه ها، اتاق های فکر، فراکسیون ها و کمیته های مشترک، برنامه ریزی منظم و ادواری صداوسیما برای مطالبه گری و نظارت و کمک صداوسیما به تصمیم سازی مجلس بود. مهمترین پیامدهای تعامل بهینه نیز رشد سرمایه اجتماعی، کمرنگ شدن تلقی جانبدارانه صداوسیما در جامعه، نیل به اولویت های نظام جمهوری اسلامی، افزایش همگرایی صداوسیما و مجلس و بهبود عملکرد مجلس و صداوسیما بود.
۱۶.

طراحی مدل هویت سازمانی با تأکید بر نقش برند کارفرما با استفاده از نظریه داده بنیاد (موردمطالعه شرکت سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت سازمانی برندکارفرما رضایت شغلی تعهدسازمانی بهره وری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۳۴۶
امروزه سازمان های برتر در تلاشند تا کارکنان بالقوه حرفه ای و متخصص را جذب کنند و در حفظ منابع انسانی خود بکوشند. یک هویت سازمانی قوی بالطبع می تواند باعث نگهداری کارکنان شود. همچنین یک برند کارفرمای قوی از طریق مؤلفه های خود بر ایجاد هویت سازمانی قوی و در نتیجه حفظ و ماندگاری کارکنان اثر می گذارد. مقاله حاضر درصدد ارائه مدل هویت سازمانی با رویکرد برند کارفرما با بهره گیری از نظریه داده بنیاد در شرکت سایپا است. در این میان اثری که برندکارفرما بر هویت سازمانی می گذارد، می تواند با توجه به اختلاف بین نسل های کاری و سابقه خدمت متفاوت باشد و موجب شود که کارکنان برای جذب شدن و ماندن در سازمان ها، اولویت هایشان تغییر نماید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ابزار گردآوری داده های آن مصاحبه است. اطلاعات با استفاده از روش داده بنیاد بررسی گردید و مقوله ها از طریق کدگذاری آزاد، محوری و انتخابی (گزینشی) تحلیل شد. در نهایت به صورت مدلی مبتنی بر اثر هویت سازمانی بر نگهداری کارکنان با تأثیر برند کارفرما به عنوان شرایط علّی و نیز ایجاد رضایت شغلی، تعهد سازمانی و بهره وری به عنوان راهبردها و تأثیر عوامل زمینه ای (محیطی) و مداخله گر ارائه گردید.
۱۷.

طراحی چارچوب شایستگی کارکنان مبتنی بر راهبردهای سازمان (مورد مطالعه معاونت برق وزارت نیرو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چارچوب شایستگی قابلیت سازمانی شایستگی فردی وزارت نیرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۲۲۰
هدف: هدف این پژوهش که در حیطه پژوهش کاربردی قرار دارد، طراحی چارچوب شایستگی کارکنان ستادی معاونت برق وزارت نیرو است. روش: این پژوهش از نظر هدف و از نظر چگونگی گردآوری داده ها، در گروه «پژوهش آمیخته» طبقه بندی می شود. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان صنعت برق کشور بوده است. بمنظور شناسایی قابلیت های سازمانی مرتبط با 12 راهبرد وزارت نیرو در حوزه برق و انرژی های تجدیدپذیر، مصاحبه های نیمه ساختاریافته طراحی و اجرا گردید. پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه با تکنیک های تحلیل تِم و شناسایی قابلیت های سازمانی، ارتباطات آنها با استفاده از مدل ساختاری- تفسیری (ISM) تعیین شد. برای تعیین شایستگی های فردی مرتبط با هر یک از قابلیت ها، نظرات خبرگان در قالب ماتریس های مقایسه زوجی جمع آوری و با استفاده از مدل تصمیم گیری های چند معیاره فازی (FAHP) تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: از بررسی و استقرای کُدهای حاصل از تحلیل مصاحبه ها، 20 تِم فرعی و 6 تِم اصلی شامل قابلیت های سازمانی: «مدیریت عرضه و تقاضای برق»، «تامین تجهیزات و فناوری»، «توسعه بازار انرژی، کالا و خدمات»، «بهبود اقتصاد برق»، «ارتقای بهره وری» و «تولید انرژی پاک»؛ شناسایی شد. همچنین از تحلیل ماتریس های مقایسه زوجی تعداد 23 شایستگی فردی مرتبط با هر قابلیت تعیین گردید. نتیجه گیری: بررسی ارتباطات قابلیت های شناسایی شده نشان داد که «مدیریت عرضه و تقاضای برق» اثرگذارترین و «تولید انرژی پاک» اثرپذیرترین قابلیت ها هستند. همچنین مشخص شد که از میان 23 عنوان شایستگی شناسایی شده، 12 شایستگی شامل «آینده نگری و تفکر راهبردی»، «پایش محیطی»، «مشارکت سازی»، «مدیریت مالی»، «مدیریت فناوری»، «قدرت  مذاکره و متقاعد سازی»، «مدیریت تعارض»، «سازماندهی وهماهنگی»، «دانش و مهارت حرفه ای»، «کار تیمی»، «آگاهی سازمانی» و «درک و آگاهی سیاسی»؛ مجموعاً بیش از 82 درصد بر تحقق راهبردهای بخش برق و انرژی های تجدید پذیر تاثیر دارند.
۱۸.

خط مشی گذاری برای توسعه سرمایه انسانی تاب آور در مواجهه با بحران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه انسانی تاب آوری بحران شایستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۲۵۶
در زندگی روزمره ی ما انسان ها، ماهیت برخی شرایط و تجارب به گونه ای است که افراد، خواه ناخواه دچار مشکل می شوند؛ به طوری که ممکن است سلامت روانی آنان تهدید شود. تاب آوری، شامل مجموعه ای از ظرفیت های فردی و روانی است که فرد به کمک آنها می تواند در شرایط دشوار مقاومت کند و دچار آسیب دیدگی نشود و حتی در تجربه ی این شرایط مشکل آفرین یا بحرانی، خود را به لحاظ شخصیتی ارتقاء بخشد. پژوهش حاضر درصدد خط مشی گذاری برای توسعه سرمایه انسانی تاب آور در مواجه با بحران است. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاط اجرا از نوع کیفی با رویکرد اکتشافی است. برای انتخاب افراد خبره جهت برگزاری مصاحبه ها، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. داده های پژوهش حاضر، با انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 18 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان آتش نشانی و جمعیت هلال احمر تهران، از طریق تجزیه و تحلیل مضمون (تم) صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، از نرم افزار MAXQDA12 استفاده شد. با توجه به تجزیه و تحلیل مضمون (تم) و پاسخ های ارائه شده، خط مشی های مؤثر بر تاب آوری در مواجه با بحران، در پنج دسته؛ تحول در ارزش ها و نگرش ها، برنامه ریزی و مدیریت، افزایش توان سازگاری، توانایی تطبیق با شرایط و توانمندی مواجهه با خطر دسته بندی شدند.  
۱۹.

طراحی الگوی خبره تعیین سازوکار تأمین مالی در رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأمین مالی رشته های دانشگاهی مطلوبیت اسناد و برنامه های توسعه سیستم استنتاج فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۸ تعداد دانلود : ۲۱۳
از آنجا که سیاست گذاری دولت در تأمین مالی آموزش عالی در ایران بدون اثربخشی و کارایی کافی است لازم می دانیم با بررسی الگوها و سازوکارهای تأمین مالی و اولویت گذاری بین رشته های دانشگاهی نقش دولت و سایر بازیگران در صنعت آموزش عالی بازتعریف شود. در این پژوهش با تمرکز بر مطلوبیت فردی و مطلوبیت اجتماعی رشته های دانشگاهی گروه علوم انسانی در مقطع کارشناسی، یک الگوی خبره به منظور تعیین سازوکار تأمین مالی مناسب هر رشته با استفاده از دانش خبرگان در کنار ادبیات پژوهش و مبتنی بر سیستم استنتاج فازی در نرم افزار متلب مدل سازی شد. مدل نهایی به منظور انتخاب سازوکار مناسب تأمین مالی رشته های دانشگاهی علوم انسانی در قالب یک نرم افزار ارائه شد که با دریافت امتیاز رشته در ابعاد مختلف مطلوبیت، گروه سازوکار مناسب را پیشنهاد می کند. مطالعه موردی انجام شده برای دو رشته نمونه منجر به پیشنهاد گروه سازوکار «بازار» برای رشته حقوق و «دولت» برای رشته زبان و ادبیات فارسی شد. نتایج نشان داد توجه هم زمان به مطلوبیت فردی و اجتماعی رشته ها می تواند باعث بهبود اولویت بندی و سیاست گذاری در تأمین مالی آن ها شود. بنابراین، می توان با استفاده از این رویکرد، نقش دولت و تنظیم روابط بازیگران در صنعت آموزش عالی را مجدد تعریف کرد تا ضمن افزایش کارایی و اثربخشی سرمایه گذاری دولت در آموزش عالی و تحقق اهداف و برنامه های توسعه کشور از مزایای دیگر آن مثل تعادل عرضه و تقاضا در بازار آموزش عالی، عرضه رشته های بازار محور و جلوگیری از تولید انبوه دانش آموخته و توسعه بی رویه دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی بهره مند شد.
۲۰.

طراحی مدل زنجیره فولاد و برآورد میزان مصرف با رویکرد مدل سازی عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت زنجیره تأمین برآورد میزان مصرف زنجیره فولاد روش تحلیل تم روش دیمتل مدل سازی عامل بنیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۸ تعداد دانلود : ۳۴۱
این پژوهش با هدف ارائه مدلی عامل بنیان که بتواند با در نظرگرفتن عوامل کلیدی صنعت فولاد، زنجیره تأمین فولاد را شبیه سازی و میزان تولید و مصرف آن را برآورد کند، اجرا شده است. رویکرد پژوهش حاضر آمیخته (کمّی و کیفی) است که در این راستا در بخش نخست پژوهش (کیفی) عوامل تعیین کننده مدل برآورد میزان مصرف زنجیره فولاد از طریق مصاحبه با خبرگان از روش تحلیل تم به دست آمدند، در بخش دوم پژوهش(کمّی) برای درک و بررسی روابط علّی و معلولی عوامل استخراج شده از مصاحبه ها و روش تحلیل تم از پرسشنامه استفاده شده و سپس مدل روابط به روش دیمتل آزمون شده است. در انتها با استفاده از نرم افزار AnyLogic و کدگذاری به زبان جاوا مدل برآورد میزان مصرف زنجیره فولاد با رویکرد مدل سازی عامل بنیان طراحی شد و طبق نظر خبرگان شبیه سازی عامل بنیان، فرایند تبیین مدل نیز مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به نتایج این شبیه سازی، مدل ارائه شده می تواند برآورد مناسبی از آتیه زنجیره تأمین فولاد و میزان مصرف زنجیره را ارائه دهد؛ همچنین ترکیب عامل های شناسایی و معرفی شده در این پژوهش منطبق بر تأثیر عوامل بر تولید، مصرف، واردات و صادرات زنجیره فولاد در مدل ساختاری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان