این مقاله درصدد بررسى مصلحت و حکمت در افعال الهى است. آیا افعال الهى بر یک سلسله مصالح و حکمت ها مبتنى است؟ آیا مى توان فرض کرد افعال الهى خالى از مصالح و به گزاف صادر شود؟ هدف این نوشتار بررسى دقیق سنخ افعال الهى و یکسانى و یا تفاوت آنها با افعال انسان هاست. پاسخ به این سؤال باب وسیعى از معرفت ذات ربوبى را به روى ما مى گشاید و شناخت برخى از افعال و صفات الهى را براى ما تسهیل مى کند. روش نوشتار در مقام گردآورى، اسنادى و در مقام تبیین، توصیفى و تحلیلى بوده و با محوریت دیدگاه علّامه طباطبائى در تفسیر شریف المیزان صورت گرفته است. با بررسى دیدگاه مؤلف تفسیر المیزان، به تعریف جدیدى از مصلحت در افعال الهى غیر از آنچه بین اشاعره و معتزله مشهور بود مى رسیم. این دیدگاه نوعى جمع بندى ابتکارى و بدیع بین آیاتى از قرآن کریم است که در این مقاله به آنها اشاره شده است.