مهدی اجلی

مهدی اجلی

مدرک تحصیلی: فوق دکترا، مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

شناسایی و رتبه بندی مهم ترین پروژه های فناورانه بخش کشاورزی استان همدان در افق پنج ساله 1400-1404(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پروژه های فناورانه رتبه بندی بخش کشاورزی استان همدان SWOT فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تاپسیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 155 تعداد دانلود : 559
استان همدان از جایگاه مهمی در تولید محصولات اساسی زراعی، باغی و دام و طی ور در سطح کشور برخوردار است. همدان به لحاظ بهره مندی از پتانسیل های کشاورزی، فرصتی ارزشمند برای سرمایه گذاران به شمار می رود به طوری که می توان با جذب سرمایه گذاری در این بخش، رسیدن به توسعه پایدار را سرعت داد. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی مهم ترین پروژه های فناوارانه بخش کشاورزی استان همدان در افق پنج ساله (1400-1404) با بکارگیری رویکرد ترکیبی SWOT، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس می باشد. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل 30 نفر از خبرگان و متخصصان دانشگاهی و صنعت هستند که به دلیل محدودبودن جامعه، از تمامی اعضا به عنوان نمونه آماری بهره گرفته شد. بدین منظور، در ابتدا به فرصت ها و چالش های شهرستان های استان همدان در بخش کشاورزی اشاره شده؛ سپس با استفاده از نظرات خبرگان، نقاط (قوت، ضعف، فرصت و تهدید) بخش کشاورزی شهرستان های استان شناسایی شده؛ در ادامه با بکارگیری رویکرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، شاخص های کلیدی در ارزیابی پروژه های با پتانسیل بالا موردارزیابی قرار گرفته و وزن شاخص ها محاسبه شدند. خروجی این رویکرد نشان داد که شاخص ها از نظر اهمیت به ترتیب: 1- امکان پذیری، 2- فناورانه بودن پروژه، 3- جذابیت پروژه و 4- تکمیل زنجیره ارزش قرار گرفتند. در پایان، با استفاده از تکنیک تاپسیس و نظرات خبرگان، پروژه های مذکور ارزیابی و رتبه بندی شدند. نتیجه نهایی ارزیابی این تکنیک حاکی از قرار گرفتن پروژه "گلخانه با فناوری پیشرفته سبزی" در رتبه اول و پروژه "بانک ژن" در رتبه آخر..
۲.

نقش رهبری اصیل در بهبود کیفیت خدمات اداره کل تعاون استان گیلان با نقش میانجی رفتار شهروندی و اعتماد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهبری اصیل کیفیت خدمات رفتار شهروندی اعتماد سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 539 تعداد دانلود : 425
 زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش رهبریاصیل در بهبود کیفیت خدمات اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان گیلان با نقش میانجی رفتار شهروندی و اعتماد سازمانی است. روش شناسی/رهیافت: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش؛ همبستگی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها، میدانی است. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه حاوی 33 سئوال استفاده گردیده است جامعه آماری پژوهش، شامل؛ 253 نفر از کارکنان اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان گیلان است که پس از تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 157 نفر با روش نمونه گیری تصادفی از میان آنها انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده نیز از نرم افزارهای SPSS22 و Smart PLS3 استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که رهبری اصیل از طریق نقش میانجی متغیرهای رفتار شهروندی سازمانی و اعتماد سازمانی بر کیفیت خدمات اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان گیلان تاثیر مثبت دارد. در پایان پیشنهاد شده است که مدیران در صورت ارتکاب اشتباه، آن را بپذیرند و به آن اعتراف کنند، از استانداردهای اخلاقی پیروی نمایند و همچنین کارکنان نظرات و پیشنهادات نوآورانه و خلاقانه ای را به سازمان ارائه نمایند و همواره به همکاران و ارباب رجوع کمک کنند. اصالت/نوآوری: این پژوهش ضمن مطالعه نقش رهبری اصیل در بهبود کیفیت خدمات، بدنبال ارائه چارچوبی برای بررسی نقش میانجی متغیرهای رفتار شهروندی و اعتماد سازمانی در رابطه میان رهبری اصیل و بهبود کیفیت خدمات کارکنان اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان گیلان است.
۳.

بررسی تأثیر مدیریت تصویرپردازی بر موفقیت شغلی با نقش واسط نظریه رهبر-پیرو در آموزش و پرورش

کلید واژه ها: مدیریت تصویرپردازی موفقیت شغلی نظریه رهبر-پیرو آموزش وپرورش منطقه سردرود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 30 تعداد دانلود : 886
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه راه کارهایی جهت موفقیت شغلی کارکنان آموزش وپرورش با بررسی تأثیر مدیریت تصویرپردازی (تأثیرگذاری) بر موفقیت شغلی با نقش واسط رابطه رهبر-پیرو در کارکنان آموزش وپرورش است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت جزء پژوهش های فرضیه ای– قیاسی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان و معلمان اداره آموزش پرورش منطقه سردرود در سال تحصیلی 99 -1398 به تعداد 190 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول دمورگان، 123 نفر به دست آمد، به خاطر افت آزمودنی 130 نفر انتخاب شد و درنهایت 125 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار پژوهش پرسش نامه های استاندارد برگرفته از پژوهش های بولینو و ترنلی (1999) شامل 22 سؤال مدیریت تصویرپردازی؛ پرسشنامه راهبر- پیرو لیدن و ماسلین (1998) شامل 12 سؤال در 4 مقیاس علاقه و دوست داشتن، وفاداری، مشارکت و احترام حرفه ای؛ و پرسشنامه موفقیت شغلی رادسیپ (1984) با ۳۰ سؤال بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS22 و Smart PLS انجام شد. یافته ها نشان داد که رابطه رهبر- پیرو نقش واسط در تأثیر مثبت مدیریت تأثیرگذاری بر موفقیت شغلی کارکنان آموزش وپرورش منطقه سردرود دارد. همچنین مدیریت تأثیرگذاری بر موفقیت شغلی کارکنان آموزش وپرورش منطقه سردرود تأثیر مثبت دارد، مدیریت تأثیرگذاری بر رابطه رهبر- پیرو کارکنان آموزش وپرورش منطقه سردرود تأثیر مثبت دارد و رابطه رهبر- پیرو بر موفقیت شغلی کارکنان آموزش وپرورش منطقه سردرود تأثیر مثبت دارد. نتیجه گیری نشان داد که با افزایش مهارت های مدیریت تصویرپردازی مثبت و تنظیم درست رابطه رهبر- پیرو در سازمان آموزش وپرورش، زمینه های افزایش و ارتقای موفقیت شغلی فرآهم خواهد شد.
۴.

تأثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی با قابلیت نوآوری بر عملکرد نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 955 تعداد دانلود : 331
سازمان های دولتی و خصوصی، برای توسعه، رشد و پایداری در عرصه رقابتی امروز به مدیریت راهبردی منابع انسانی و نوآوری سازمانی نیاز دارند تا در قالب آن بتوانند پاسخگوی نیازها و خواسته های مشتریان خود باشند. به علت وجود تحولات اخیر در دانشگاه ها، بررسی ارتباط میان مدیریت راهبردی منابع انسانی، عملکرد نوآوری و قابلیت نوآوری بیش از پیش اهمیت می یابد. هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت راهبردی منابع انسانی بر عملکرد نوآوری با نقش میانجی قابلیت نوآوری در دانشگاه هوایی شهید ستاری است. پژوهش حاضر از لحاظ روش، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و روایی محتوایی پرسشنامه ها با استفاده از نظرات خبرگان این رشته و نظر اساتید محترم تأیید شد، پایایی پرسشنامه نیز بر روی نمونه 30 نفری با استفاده از آلفای کرونباخ با مقدار ضریب 907/0 تأیید شد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان در دانشگاه هوایی شهید ستاری به تعداد 350 نفر بوده که با استفاده از فرمول جامعه محدود کوکران، از این میان، 183 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری توسط نرم افزار SPLS و آزمون کلموگروف و اسمیرنف انجام شد. لازم به ذکر است که مقدار شاخص برازش برابر 637/0 شده است. یافته ها حاکی از آن است که مدیریت راهبردی منابع انسانی بر عملکرد نوآوری از طریق نقش میانجی قابلیت نوآوری؛ مدیریت راهبردی منابع انسانی بر قابلیت نوآوری؛ مدیریت راهبردی منابع انسانی بر عملکرد نوآوری، و قابلیت نوآوری بر عملکرد نوآوری تأثیر مثبت و معناداری دارد. در نهایت پیشنهاد شد مدیریت منابع انسانی در سیاست گذاری ها و اقدامات خود، جانب احتیاط را کنار گذاشته و انجام ابتکارات متهورانه نظیر جذب مبتنی بر شایستگی، جبران خدمات نوآورانه و تشویق، مدیریت عملکرد نتیجه محور و توانمندسازی سرمایه های انسانی را سرلوحه ی کار خود قرار دهد به نحوی که زمینه برای خلاقیت و نوآوری فراهم شود و به برنامه های توسعه قابلیت های نوآوری به منظور توسعه خدمات نوین و ارائه برنامه هایی به منظور ایجاد دانش جدید بر اساس دانش موجود توجه نمایند.
۵.

بررسی تاثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی قابلیت مدیریت و محوریت کارآفرینانه

تعداد بازدید : 948
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد سازمانی با نقش میانجی قابلیت مدیریتی و محوریت کارآفرینانه انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان اداره کل دامپزشکی استان همدان در سال 96 به تعداد 150 نفر و مطابق فرمول کوکران، اندازه نمونه آماری تقریباً برابر با 98 نفر می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت تحلیل داده های پژوهش از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری و روش تحلیل مسیر با نرم افزارSPLS بهره گرفته شد. نتایج آزمون تحلیل عاملی تأییدی و سنجش بارهای عاملی نشان داد که متغیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی به میزان 74 درصد از تغییرات عملکرد سازمانی، مدیریت استراتژیک منابع انسانی به میزان 67 درصد از تغییرات قابلیت مدیریتی، مدیریت استراتژیک منابع انسانی به میزان 57 درصد از تغییرات محوریت کارآفرینانه را تبیین می کند؛ لذا مدیریت استراتژیک منابع انسانی به طور مستقیم تأثیر بیشتری بر عملکرد سازمانی (نسبت به متغیرهای قابلیت مدیریتی و محوریت کارآفرینانه) دارد. همچنین قابلیت مدیریتی به میزان 58 درصد از تغییرات عملکرد سازمانی، و محوریت کارآفرینانه به میزان 48 درصد از تغییرات عملکرد سازمانی را تبیین می کند. نهایتاً عملکرد سازمانی به میزان 63 درصد ناشی از تغییرات عملکرد مالی و 52 درصد ناشی از تغییرات عملکرد کارکنان است. به عبارتی عملکرد مالی تأثیر بیشتری بر عملکرد سازمانی دارد. همچنین با آزمون ضرایب معناداری Z (مقادیر t) مشخص شد که ضریب مربوط به تمامی مسیرها از جمله مسیرهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی به قابلیت مدیریتی (469/5)، مدیریت استراتژیک منابع انسانی به محوریت کارآفرینانه (748/4)، مدیریت استراتژیک منابع انسانی به عملکرد سازمانی (387/7)، قابلیت مدیریتی به عملکرد سازمانی (294/5) و محوریت کارآفرینانه به عملکرد سازمانی (374/6)، از 96/1 بیشتر است که معنادار بودن این مسیرها و مناسب بودن مدل ساختاری را نشان می دهد. لذا تمامی فرضیه های پژوهش نیز تأیید می شوند.
۶.

تأثیر استراتژی مشتری مداری با قابلیت مدیریت منابع انسانی و نوآوری بر عملکرد مالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استراتژی مشتری مداری عملکرد مالی قابلیت مدیریت منابع انسانی قابلیت نوآوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 788 تعداد دانلود : 968
سازمان ها برای ادامه حیات خود نیازمند گزینش استراتژی مناسب جهت حداکثرسازی بهره برداری از فرصت های محیطی با توجه به نقاط قوت و ضعف خود هستند. بدین ترتیب، سازمان ها با انتخاب بهترین استراتژی گام مهمی در جهت بهبود عملکرد مالی خود برمی دارند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر استراتژی مشتری مداری بر عملکرد مالی با نقش میانجی قابلیت مدیریت منابع انسانی و نوآوری در شرکت رادیاتور ایران در جهت بهبود عملکرد مالی این شرکت است. این تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شرکت رادیاتور ایران به تعداد 350نفر است. در این پژوهش 183نفر از این کارکنان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شده است. برای آزمون فرضیه ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مشتری مداری 8 درصد از عملکرد مالی، 75/5 درصد از قابلیت مدیریت منابع انسانی، 50/7 درصد از قابلیت نوآوری شرکت رادیاتور ایران را تبیین و پیش بینی می کند. همچنین قابلیت مدیریت منابع انسانی 40/7 درصد از عملکرد مالی و قابلیت نوآوری 13/5 درصد از عملکرد مالی شرکت رادیاتور ایران را تبیین و پیش بینی می کنند. برای سنجش متغیر میانجی از روش بوتاسترپ در نرم افزار آموس استفاده شد. نتایج نشان داد که قابلیت مدیریت منابع انسانی و قابلیت نوآوری هر دو در روابط بین مشتری مداری و عملکرد مالی شرکت رادیاتور ایران نقش میانجی تأثیرگذار دارند. بنابراین به مدیران شرکت رادیاتور ایران پیشنهاد می شود که اهداف و استراتژی های شرکت را در راستای رضایتمندی مشتریان قرار داده و استراتژی های رقابتی این شرکت  را نیز مبتنی بر درک نیازهای مشتریان تنظیم نمایند و نسبت به تامین نیازهای مشتریان متعهد شوند.
۷.

بررسی تأثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی کارآفرینی در شرکت رنگ سازی ایران

کلید واژه ها: مدیریت کیفیت فراگیر کارآفرینی عملکرد سازمانی شرکت رنگ سازی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 326 تعداد دانلود : 816
هدف: تحقیق حاضر باهدف «بررسی تأثیر مدیریت کیفیت فراگیر و کارآفرینی بر عملکرد سازمانی شرکت رنگ سازی ایران» به روش توصیفی- همبستگی صورت گرفته است. روش شناسی پژوهش: جامعه آماری تحقیق 200 نفر از کارکنان شرکت رنگ سازی ایران بود که تعداد 132 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از سه پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر مقیمی (1388)، کارآفرینی آنتونیک و هیستریچ  (2003)، پرسشنامه عملکرد سازمانی کارابولوت (2015) استفاده شده است که پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 86/0، 82/0 و 89/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPLS استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که مدیریت کیفیت فراگیر و کارآفرینی بر عملکرد سازمانی شرکت رنگ سازی ایران تأثیر مثبت و معنی داری دارد. نتایج همچنین نشان داد که کارآفرینی بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. درنهایت نتایج نشان از تأثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی کارآفرینی دارد. اصالت/ارزش افزوده علمی:  درزمینهٔ مدیریت کیفیت فراگیر و کارآفرینی، سازمان هایی که به این متغیرها اهمیت می دهند، در دست یابی به سطوح بالای رشد و توسعه، بهتر عمل می کنند.
۸.

ارزیابی عوامل کلیدی موفقیت اجرای سیستم مدیریت استراتژیک دانش در بانک سپه منطقه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت استراتژیک دانش تحلیل مسیر تکنیک سوارا رتبه بندی بانک سپه منطقه همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 609 تعداد دانلود : 700
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت استراتژیک دانش در بانک سپه منطقه همدان با رویکرد تحلیل مسیر و تکنیک نوین سوارا است. بدین منظور در این پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، متخصصان و مدیران بانک، 9 عامل کلیدی و بحرانی در موفقیت سیستم شناسایی و 9 فرضیه مرتبط پیشنهاد شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. برای تحلیل داده های پژوهش از رویکرد تحلیل مسیر و تکنیک تصمیم گیری نوین سوارا با نرم افزارهایSPLS  وExcel   بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش در دو بخش درنظر گرفته می شود؛ در خصوص بررسی عوامل نهایی تأثیرگذار بر اجرای سیستم مدیریت استراتژیک دانش در بانک سپه با رویکرد تحلیل مسیر، نظرات کلیه کارکنان به تعداد 330 نفر درنظرگرفته شد. روش نمونه گیری این پژوهش، روش تصادفی ساده است و مطابق جدول مورگان و فرمول ذکر شده، اندازه نمونه آماری برابر با 180 نفر است که در این پژوهش، پرسشنامه طراحی شده در اختیار 200 نفر از مدیران، خبرگان و کارشناسان سازمان مذکور قرار گرفت تا دیدگاه ها و نظرات خود را در خصوص اهمیت و تأثیرگذاری این عوامل اعلام نمایند. همچنین در رابطه با ارزیابی، تعیین وزن، اهمیت عوامل و نهایتاً رتبه بندی آن ها از تکنیک سوارا و بکارگیری عقاید مدیران و متخصصان با حداقل مدرک کارشناسی و ۵ سال سابقه کار در بانک سپه منطقه همدان استفاده شد که تعداد کل آن ها، 93 نفر است؛ به طوری که نهایتاً با استفاده از نمونه ای 61 نفری از این جامعه نسبت به ارزیابی عوامل اقدام شد. خروجی تحلیل مسیر نشان داد که تمامی 9 عامل در پیاده سازی سیستم مذکور مؤثر هستند. بر مبنای خروجی نهایی تکنیک سوارا نیز، عامل «استراتژی منابع انسانی» در بالاترین اولویت و «فرآیندهای مارپیچ دانش سازمان» در پایین ترین اولویت از نظر اهمیت در پیاده سازی سیستم مدیریت استراتژیک دانش شناسایی شد.
۹.

تحلیلی بر ابعاد کلیدی تاب آوری تأمین کنندگان با رویکرد ترکیبی تحلیل مسیر و دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها:

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 798 تعداد دانلود : 803
در سال های اخیر بر تاب آوری زنجیره تأمین و تأمین کنندگان تاب آور تمرکز بیشتری شده است، اما پژوهش های چندانی در رابطه با ارزیابی ابعاد کلیدی تاب آوری تأمین کنندگان انجام نشده است. هدف اصلی این پژوهش، مرور گسترده بر ادبیات ابعاد کلیدی تاب آوری، دسته بندی عوامل، آزمون و تأیید ابعاد، و نهایتاً رتبه بندی ابعاد از نظر اهمیت (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) با استفاده از رویکرد ترکیبی تحلیل مسیر و دیمتل فازی است. به این منظور در این پژوهش، پس از مرور جامع و سیستماتیک ادبیات در شش ماهه نخست سال 1397(با جستجوی واژه های تاب آوری تأمین کنندگان، تأمین کنندگان تاب آور) و مصاحبه با خبرگان صنایع بالادستی پتروشیمی، شش بعد کلیدی و کلی تاب آوری تأمین کنندگان در هجده عامل شناسایی گردید. سپس با استفاده از رویکرد تحلیل مسیر(تحلیل عامل تأییدی با نرم افزار SPLS) این ابعاد مورد ارزیابی قرار گرفتند و تمامی ابعاد تأیید شدند. در ادامه با به کارگیری تکنیک دیمتل فازی، ارتباط میان ابعاد بررسی و ابعاد تأثیرگذار و تأثیرپذیر شناسایی و نقشه مفهومی(علّی- معلولی) از روابط میان ابعاد، ترسیم و ارائه گردید. خروجی نهایی روش دیمتل فازی نشان داد که ابعاد "پاسخگویی تأمین کننده"، "کاهش ریسک تأمین کننده" و "پشتیبانی فنی تأمین کنندگان" به عنوان ابعاد تأثیرگذار و ابعاد "فاکتورهای کلیدی عملکرد"، "پایداری تأمین کننده" و "مدیریت فناوری اطلاعات" به عنوان ابعاد تأثیرپذیر استخراج شدند. نهایتاً ابعاد "پاسخگویی تأمین کننده" و "مدیریت فناوری اطلاعات" به ترتیب به عنوان مهم ترین عوامل از نظر مجموع تأثیرگذاری و تأثیرپذیری در ارزیابی تأمین کنندگان تاب آور تعیین گردید. با این رتبه بندی، صنعت مذکور گام بزرگی در جهت ارتقای زنجیره تأمین و افزایش تاب آوری تأمین کنندگان در جهت مقابله با اختلالات و ریسک ها، بهبود تأمین و دستیابی به مزایای رقابتی و ارضای بیشتر نیازهای مشتریان خواهد برداشت.
۱۰.

ارتباط گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیل تر شدت رقابت در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و نرم افزارهای رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرایش به کارآفرینی قابلیت بازاریابی عملکرد شرکت شدت رقابت فناوری اطلاعات و ارتباطات نرم افزارهای رایانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 820 تعداد دانلود : 619
  پژوهش های متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص کاربرد قابلیت های بازاریابی در شرکت های تولیدی انجام شده، گویای این واقعیت است که قابلیت های بازاریابی، کاربردی و مؤثر بوده و می توانند تأثیرات مثبتی در سطح شرکت ها ایجاد نمایند. از طرفی، سازمان ها به طور فزاینده ای در موقعیت هایی قرار می گیرند که گرایش داشتن به کارآفرینی برای آن ها امری ضروری است و ازاین روست که جهت بقاء و دستیابی به موفقیت های رقابتی، به طور فزاینده ای به انجام فعالیت های کارآفرینانه متعهد شده اند. این پژوهش بر آن است که تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیت های بازاریابی را بر عملکرد سازمانی شناسایی کند، زیرا مدیران می توانند با در نظر گرفتن این عوامل، عملکرد سازمانی را ارتقاء بخشیده و به مزیت هایی نظیر سهم بازار بیشتر و سودآوری بالادست پیدا کنند. بدین منظور، پس از مرور ادبیات مرتبط، مدلی مفهومی از ارتباط میان گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیل گر شدت رقابت و فرضیات پژوهش پیشنهاد شده است. سپس روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری، شاخص های KMO و بارتلت تائید شد. همچنین حصول ضریب آلفای کرونباخ مناسب برای پرسشنامه ها نشان از پایایی داده ها داشت. مقادیر مناسب  برای سازه های درون زا نشان از کفایت مدل، مقدار مناسب ، نشان از قدرت پیش بینی مناسب مدل در خصوص سازه های درون زا و تائید برازش مناسب مدل ساختاری و نهایتاً مقدار مناسب GOF، نشان از توان مناسب مدل در پیش بینی متغیر مکنون درون زای مدل دارد. برای بررسی فرضیه ها و آزمون معنی داری بین متغیرها نیز از خروجی نرم افزار PLS (مقدار t و ضرایب مسیر) استفاده و تمامی فرضیات پژوهش تائید شدند. پژوهش های متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص کاربرد قابلیت های بازاریابی در شرکت های تولیدی انجام شده، گویای این واقعیت است که قابلیت های بازاریابی، کاربردی و مؤثر بوده و می توانند تأثیرات مثبتی در سطح شرکت ها ایجاد نمایند. از طرفی، سازمان ها به طور فزاینده ای در موقعیت هایی قرار می گیرند که گرایش داشتن به کارآفرینی برای آن ها امری ضروری است و ازاین روست که جهت بقاء و دستیابی به موفقیت های رقابتی، به طور فزاینده ای به انجام فعالیت های کارآفرینانه متعهد شده اند. این پژوهش بر آن است که تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیت های بازاریابی را بر عملکرد سازمانی شناسایی کند، زیرا مدیران می توانند با در نظر گرفتن این عوامل، عملکرد سازمانی را ارتقاء بخشیده و به مزیت هایی نظیر سهم بازار بیشتر و سودآوری بالادست پیدا کنند. بدین منظور، پس از مرور ادبیات مرتبط، مدلی مفهومی از ارتباط میان گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیل گر شدت رقابت و فرضیات پژوهش پیشنهاد شده است. سپس روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری، شاخص های KMO و بارتلت تائید شد. همچنین حصول ضریب آلفای کرونباخ مناسب برای پرسشنامه ها نشان از پایایی داده ها داشت. مقادیر مناسب  برای سازه های درون زا نشان از کفایت مدل، مقدار مناسب ، نشان از قدرت پیش بینی مناسب مدل در خصوص سازه های درون زا و تائید برازش مناسب مدل ساختاری و نهایتاً مقدار مناسب GOF، نشان از توان مناسب مدل در پیش بینی متغیر مکنون درون زای مدل دارد. برای بررسی فرضیه ها و آزمون معنی داری بین متغیرها نیز از خروجی نرم افزار PLS (مقدار t و ضرایب مسیر) استفاده و تمامی فرضیات پژوهش تائید شدند.
۱۱.

فاکتورهای بحرانی مؤثر بر به کارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین بشردوستانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناوری اطلاعات فاکتورهای بحرانی موفقیت مدیریت زنجیره تأمین بشردوستانه مدل سازی ساختاری تفسیری دیمتل فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 279 تعداد دانلود : 98
هرساله بلایای طبیعی و حوادث پیش بینی نشده نظیر زلزله، سیل، طوفان، خشک سالی و آتش سوزی بخش های مختلفی از جهان را گرفتار می کنند و عدم آمادگی و مقابله مناسب با آن ها تلفات و خسارات سنگینی را به ملت ها و دارایی های آن ها وارد می کند که بعضاً جبران ناپذیر است. آتش سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو، زلزله اخیر سرپل ذهاب در کرمانشاه نیز از حوادث ناگواری بود که علاوه بر خسارت های سنگین مالی، تلفات جانی و نگرانی های بسیاری را در خصوص ساختمان های قدیمی دیگر و حوادث پیش بینی نشده آینده به همراه داشت. در این راستا، اطلاعات یک محرک کلیدی زنجیره تأمین بشردوستانه است، زیرا بدون داشتن اطلاعات مناسب و کافی، یک گروه امدادرسانی نمی تواند خواسته های آسیب دیدگان را بداند. در این پژوهش، با مرور ادبیات و مصاحبه با مدیران و خبرگان حوزه امداد و نجات و مدیریت بحران کشور، ده فاکتور بحرانی موفقیت به کارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین بشردوستانه استخراج شد. سپس ارتباط میان این فاکتورها با مدل سازی ساختاری تفسیری تبیین گردید و نهایتاً فاکتورها در پنج سطح قرار گرفتند. در ادامه با استفاده از تکنیک دیمتل فازی شدت ارتباط میان فاکتورها مشخص و یک نقشه مفهومی (روابط علی و معلولی فاکتورها) پیشنهاد شد به طوری که 7 فاکتور به عنوان عوامل تأثیرگذار و 3 فاکتور به عنوان عوامل تأثیرپذیر شناسایی گردید. بر اساس نتایج نهایی، "استخدام کارکنان دانشی " به عنوان تأثیرگذارترین فاکتور با پایین ترین سطح و "برنامه ریزی استراتژیک " به عنوان تأثیرپذیرترین فاکتور با بالاترین سطح شناخته شدند که توجه جدی مدیران نجات و امداد و مدیریت بحران کشور را می طلبد.
۱۲.

تبیین روابط میان موانع بکارگیری مدیریت کیفیت جامع با استفاده از رویکرد ترکیبی فازی (صنعت گاز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت کیفیت جامع دیمتل فازی موانع بکارگیری مدل سازی ساختاری تفسیری فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 381 تعداد دانلود : 957
گرایش زیاد سازمان های ایرانی در استقرار مدیریت کیفیت جامع موجب شده است که دانشگاهیان و محققان کشور نیز در سال های اخیر تحقیقات قابل توجهی در این زمینه انجام دهند. اما عدم توجه به موانع و چالش های اساسی موجود در بکارگیری موفقیت آمیز سیستم های مدیریت کیفیت در سازمان های ایرانی موجب شده است که زمینه های لازم برای تحقق کامل این سیستم فراهم نشود. شناسایی موانع بکارگیری TQM در سازمان ها، می تواند اولین گام در پیاده سازی این سیستم محسوب شود؛ زیرا تا زمانی که مدیران و کارکنان سازمان، اقداماتی در خصوص رفع این موانع نداشته باشند، شکست چنین پروژه ای حتمی به نظر می رسد. در این پژوهش پس از شناسایی موانع کلیدی بکارگیری موفق TQM در صنعت گاز از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، 5 مانع اصلی شناسایی شد. سپس ارتباط و توالی این موانع با مدلسازی ساختاری تفسیری فازی مشخص گردید. با توجه به اینکه شدت (میزان تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری) روابط میان برخی موانع در FISM مشخص نبود، در ادامه با استفاده از روش دیمتل فازی شدت روابط میان موانع تعیین شد. نتایج نشان داد که موانع مرتبط با نیروی انسانی و مفهومی، تاثیرگذارترین موانع می باشند که باید توجه زیادی بدان ها شود. با عنایت به مدل پیشنهادی، یک برنامه ی عملی برای مقابله با موانع بکارگیری موفقیت آمیز TQM در صنعت گاز فراهم خواهد شد.
۱۳.

تحلیل روابط میان عوامل مدیریت کیفیت زنجیره ی تأمین صنعت گاز با رویکرد ترکیبی مدل سازی ساختاری تفسیری فازی و تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت کیفیت فراگیر مدیریت کیفیت زنجیره تأمین مدل سازی ساختاری تفسیری فازی صنعت گاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 965 تعداد دانلود : 997
با افزایش رقابت پذیری ناشی از جهانی سازی، رقابت سازمان های امروزی در میان زنجیره ی تأمین افزایش یافته و تمام کانال های زنجیره و سازمان های خارجی را شامل شده است. دیدگاه های درون سازمانی مرتبط با کیفیت دارای محدودیت هایی می باشد، بنابراین تولیدکنندگان باید توجه خود را به رویکرد های میان سازمانی کیفیت نظیر مدیریت کیفیت زنجیره ی تأمین 0 معطوف نمایند. چراکه بکارگیری مدیریت کیفیت زنجیره ی تأمین، شرکت های تولیدی را در نیل به نیازهای مشتریان در بازار رقابتی توانمند خواهد ساخت.برای این منظور در این تحقیق پس از شناسایی ساختار مدیریت زنجیره تأمین و عملیات مدیریت کیفیت از طریق مرور مفهومی ادبیات، تعریفی مفهومی و جامع از مدیریت کیفیت زنجیره ی تأمین ارائه شده و در نهایت با بررسی ابعاد آن، چارچوبی مفهومی شامل 2عامل اصلی ارائه شد. ارتباط و توالی این عوامل با مدل سازی ساختاری تفسیری فازی مشخص گردید. در این راستا پس از ارزیابی، این عوامل در پنج سطح قرار گرفتند. در ادامه مدل ساختاری بدست آمده، با روش تحلیل مسیرتأیید شد.به این ترتیب مدل ارائه شده می تواند چراغ راه صنعت گاز در پیاده سازی مدیریت کیفیت در زنجیره تأمین شان و دستیابی به مزایای رقابتی و ارضای هر چه بیشتر نیازهای مشتریان باشد
۱۵.

ارائه یک مدل ترکیبی با استفاده از PROMETHEE فازی و برنامه ریزی خطی چندهدفه برای برون سپاری خدمات گارانتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برون سپاری خدمات گارانتی PROMETHEE فازی برنامه ریزی خطی چندهدفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 941 تعداد دانلود : 784
در این مقاله به ارائه یک مدل ترکیبی برای برون سپاری خدمات گارانتی خواهیم پرداخت. مدل از دو مرحله تشکیل شده است. هنگامیکه محصولی معیوب برای تعمیر فرستاده می شود، در فاز اول با استفاده از PROMETHEE فازی شروع به رتبه بندی پیمانکاران طرف قرارداد می نماییم و در فاز بعدی با استفاده از برنامه ریزی چندهدفه، اقدام به تخصیص و ارسال محصول برای انجام تعمیرات مورد نیاز میکنیم. هدف اصلی در این مدل، کمینه کردن هزینه های تحمیل شده به شرکت­ها و بیشینه کردن رضایت مشتریان است که این امر با استفاده از برنامه­ریزی خطی صفر و یک دوهدفه و با تکیه بر اولویت­های تعیین شده در گام اول مدل محقق می­شود. هرچه بتوانیم زمان انتظار مشتری در صف و مسافت طی شده برای رسیدن محصول به تعمیرگاه طرف قرارداد را کمتر نماییم، رضایت مشتری بیشتری را به دست آورده­ایم که البته این هدف با در نظر گرفتن مسافت بررسی میشود. لازم به ذکر است که مدل ما پویاست و می­توان از آن در بسیاری از شرکت­ها استفاده نمود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان