تحقیقات علوم رفتاری
تحقیقات علوم رفتاری دوره شانزدهم بهار 1397 شماره 1 (پیاپی 51) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : کارکردهای اجرایی، کارکردهای عالی شناختی و فراشناختی می باشند که نقص در آن ها، یکی از ویژگی های اصلی اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHA) است. این اختلال منجر به بروز مشکل در رفتارهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی بر اساس مدل کارکرد اجرایی Anderson بر رفتارهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مبتلا به ADHA انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود. جامعه مورد بررسی را دانش آموزان مبتلا به ADHA از بین تمام دانش آموزان پایه ششم مدارس ابتدایی منطقه 15 تهران تشکیل داد. با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 30 دانش آموز انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزشی کارکرد اجرایی بر اساس مدل Anderson را طی 10 جلسه دریافت کرد. ابزارهای مورد استفاده، پرسش نامه عملکرد تحصیلی درتاج و مقیاس رفتارهای یادگیری (Learning Behaviors Scale یا LBS) McDermott بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: برنامه آموزشی کارکرد اجرایی بر اساس مدل Anderson، منجر به افزایش معنی دار متغیرهای خودکارامدی، تأثیرات هیجانی، برنامه ریزی و فقدان کنترل پیامد گردید (001/0 > P). همچنین، در افزایش متغیرهای انگیزه شایستگی، نگرش نسبت به یادگیری، پشتکار/ توجه و راهبرد/ انعطاف پذیری رفتارهای یادگیری تأثیرگذار بود (001/0 > P). نتیجه گیری: برنامه آموزشی کارکرد اجرایی بر اساس مدل Anderson، موجب ارتقای رفتارهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مبتلا به ADHA می شود.
پیش بینی عملکرد جنسی و خودکارامدی جنسی زنان بر اساس نشانه های مشکلات رفتاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : مشکلات رفتاری می توانند رفتار جنسی را تحت تأثیر قرار دهند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عملکرد جنسی و خودکارامدی جنسی زنان بر اساس مؤلفه های مشکلات رفتاری انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 210 نفر از دانشجویان زن متأهل 18 تا 50 ساله دانشگاه های آزاد اسلامی واحد رودهن، تربیت مدرس و تهران انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسش نامه عملکرد جنسی (Female Sexual Function Index یا FSFI)، پرسش نامه خودکارامدی جنسی وزیری- لطفی (Sexual Self Efficacy Questionnaire یا SSEQ) و چک لیست تجدید نظر شده علایم روانی (Symptom Checklist-90-Revised یا 90-R-SCL) جمع آوری گردید و با استفاده از همبستگی Pearson و Multiple linear regression به شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: رابطه منفی و معنی داری بین شاخص کلی علایم مرضی و مؤلفه های شکایات جسمانی، وسواس، حساسیت فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، پارانویا و روان پریشی با عملکرد جنسی و خودکارامدی جنسی مشاهده گردید (050/0 > P). از بین مؤلفه های مورد بررسی، افسردگی، شکایات جسمانی و روان پریشی توانایی پیش بینی عملکرد جنسی و خودکارامدی جنسی زنان را داشت و در مجموع، شکایات جسمانی 9/25 درصد از واریانس و تغییرپذیری عملکرد جنسی زنان و مؤلفه های افسردگی و روان پریشی نیز 4/17 درصد از واریانس و تغییرپذیری خودکارامدی جنسی زنان را تببین نمود. نتیجه گیری: نشانه های مشکلات رفتاری نقش معنی داری در پیش بینی عملکرد جنسی و خودکارامدی جنسی زنان دارد. در نظر گرفتن نشانه های مشکلات رفتاری جهت تشخیص و درمان مشکلات جنسی، می تواند تشخیص و درمان مؤثری را فراهم آورد.
تبیین اختلال فزون کنشی جنسی بر اساس الگوی پنج عاملی شخصیت در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : اختلال فزون کنشی جنسی (Hypersexual disorder یا HD)، به تلاش های ناموفق متعدد افراد برای کنترل یا کاهش مدت زمان صرف شده، درگیر شدن در تخیلات، تمایلات و رفتارهای جنسی تعریف می شود که در پاسخ به حالات خلقی ملال آور یا رویدادهای استرس زا می باشد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلال HD در دانشجویان بر اساس الگوی پنج عاملی شخصیت (Five-factor model of personality یا FFM) انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی بود که در آن 320 دانشجوی پسر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 96-1395 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بر اساس دانشکده و کلاس انتخاب شدند و پرسش نامه رفتار فزون کنشی جنسی (Hypersexual Behavior Inventory یا HBI) و سیاهه شخصیتی NEO (NEO Personality Inventory) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون همبستگی Pearson و تحلیل Multiple linear regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط منفی و معنی داری بین HD با ابعاد توافق جویی (01/0 > P، 29/0- = P) و وظیفه شناسی (05/0 > P، 12/0 = P) وجود داشت، اما این اختلال با بعد روان نژندگرایی (01/0 > P، 46/0 = P) رابطه مثبت و معنی داری را نشان داد. الگوی FFM، اختلال HD دانشجویان را با توان مطلوبی پیش بینی کرد ( 2 R: 9/23 درصد). همچنین، ابعاد شخصیتی توافق جویی و روان نژندگرایی قادر به پیش بینی واریانس HD در دانشجویان بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده، ضرورت توجه به ابعاد شخصیتی توافق جویی و روان نژندگرایی را در اختلال HD دانشجویان نشان می دهد.
تأثیر تمرینات ادراکی- حرکتی بر شناسایی حرکت و هماهنگی حرکتی زنان سالمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرینات مداخله ای ادراکی- حرکتی بر شناسایی حرکت و هماهنگی حرکتی زنان سالمند بود. مواد و روش ها: در این تحقیق نیمه آزمایشی، 19 زن سالمند به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) و شاهد (9 نفر) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون های هماهنگی دو دست و شناسایی حرکت در سیستم نرم افزار Vienna جمع آوری شد. مداخله تمرینی در گروه تجربی، استفاده از تمرینات ادراکی- حرکتی بود که با استفاده از بسته یونیورسال Vienna به مدت 8 هفته به شکل کوشش های تعقیب بینایی به عنوان شاخصی از ادراک دیداری- حرکتی و پروتکل تمرینی شناسایی حرکت انجام گرفت. گروه های تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرینات مذکور را به مدت 30 دقیقه اجرا نمودند. از آزمون های ادراکی- حرکتی تشخیصی و هماهنگی دو دستی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کواریانس و Paired t در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان، 2/4 ± 3/58 سال بود. بر اساس یافته ها، هر دو عامل زمان شناسایی حرکت و هماهنگی دو دستی بهبود معنی داری را در گروه تجربی نشان داد (001/0 = P)؛ در حالی که گروه شاهد تغییر معنی داری را در مرحله پس آزمون تجربه نکرد. نتیجه گیری: تمرینات مداخله ای ادراکی- حرکتی می تواند زمینه بهبود ویژگی های ادراکی- حرکتی همچون شناسایی حرکت و هماهنگی حرکتی را مهیا نماید.
اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر کژکاری های جنسی زنانه مقاوم درمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (Intensive Short-Term Dynamic Psychotherapy یا ISTDP) در درمان زنان مبتلا به کژکاری های جنسی مقاوم به درمان های جنسی معمول (شناختی- رفتاری و زیستی- پزشکی) و بررسی نگهداری بهبودی در پیگیری بعدی انجام گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه مبتنی بر طرح های پژوهشی تک آزمودنی بود و فرایند اجرای طرح از دو بخش غربالگری و مداخله تشکیل شد. نمونه 5 نفره تحقیق بر اساس ملاک های متعدد ورود و غربالگری درمانی، از میان درمانجویان زن مبتلا به کژکاری های جنسی در شهر تهران انتخاب شد و آزمودنی ها تحت ISTDP قرار گرفتند. داده ها با استفاده از شاخص کارکرد جنسی زنان (Female Sexual Function Index یا FSFI)، پرسش نامه کیفیت جنسی زندگی زنان (Sexual Quality of Life-Female یا SQOL-F) و مقیاس ارزشیابی ذهنی کارکرد جنسی همسر (Subjective evaluation of partner sexual function یا SEOPSF) جمع آوری گردید. یافته ها: روش ISTDP در مقایسه با سکس تراپی رایج، توانست منجر به بهبود کارکرد جنسی آزمودنی ها شود و آنان را به بالای خط برش بهنجار جابه جا کند. همچنین، این تغییر موجب ارتقای اساسی کیفیت جنسی زندگی آنان شد. روند تغییر در بازه ای که نخستین رخنه در ناهشیار برای یک آزمودنی خاص رخ داد، رشد قابل توجهی داشت که این امر می تواند شاهدی بر سبب شناسی پویشی کژکاری باشد. ارتقای ایجاد شده در کارکرد جنسی و کیفیت جنسی زندگی آزمودنی ها همچنان در جلسه پیگیری 8 هفته ای برجسته بود. نتیجه گیری: درمان های روان پویشی معاصر که ماهیتی یکپارچه نگر، فشرده و کوتاه مدت دارند، می توانند جایگزین شایسته ای برای سکس تراپی رایج در نظر گرفته شوند و در این راستا به نظر می رسد ISTDP بهترین گزینه باشد.
زوج درمانی بعد از وقوع خیانت زناشویی مردان: یک مطالعه کنترل شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : درمان زوجین آسیب دیده از خیانت، فرایندی پیچیده و چند وجهی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان خیانت صورت گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد و پیگیری بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی زوجینی که در سال 1394 به سبب مشکل خیانت زناشویی به مراکز مشاوره شهر کرمان مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. نمونه ها شامل 16 زوج بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسش نامه میل به طلاق داودی، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. در گروه آزمایش بین 6 تا 12 جلسه مداخله به صورت زوج درمانی (میانگین 9 جلسه) صورت گرفت و داده ها با استفاده از آزمون Repeated measures ANOVA مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: درمان خیانت منجر به کاهش معنی دار میل به طلاق زوجین گردید و نمرات میل به طلاق زوجین در سه بار اندازه گیری با یکدیگر تفاوت معنی داری داشت (010/0 > P). نتیجه گیری: دسترسی به خدمات سلامت روان پس از وقوع خیانت مردان، باعث کاهش میل به طلاق در زوجین می شود.
اثربخشی آموزش قدردانی Emmons بر کیفیت زندگی و سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : قدردانی از ویژگی های شخصیتی مثبت می باشد که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از روان شناسان قرار گرفته است. بهبود قدردانی می تواند کیفیت زندگی و سلامت روان را در افراد بهبود بخشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش قدردانی بر کیفیت زندگی و سلامت روانی انجام شد. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، همراه با گروه شاهد بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 20 زوج شهر نیشابور انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه تحت آموزش قدردانی روش Emmons قرار گرفتند، اما گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. پیگیری نیز بعد از یک ماه صورت گرفت. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات کیفیت زندگی و سلامت روان افراد بر حسب گروه (شاهد و آزمایش) پس از تعدیل پیش آزمون وجود داشت (050/0 > P) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش قدردانی، سلامت روان و کیفیت زندگی بالاتری را نشان دادند. نتیجه گیری: می توان بیان داشت که آموزش قدردانی با افزایش ویژگی های مثبت در زوجین، جهت گیری کلی مثبت، فرایندهای شناختی مثبت و کارکرد عاطفی مثبت را در زوجین افزایش می دهد و کیفیت زندگی و سلامت روان را بهبود می بخشد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر بر تاب آوری و عزت نفس نوجوانان دارای علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر، رویکرد نوظهوری به درمان می باشد که درمان شناختی- رفتاری (Cognitive-behavioral therapy یا CBT) را با روان شناسی مثبت نگر و درمان راه حل محور به بهترین وجه تلفیق کرده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر بر تاب آوری و عزت نفس نوجوانان دارای علایم افسردگی بود. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد انجام شد. بدین منظور، پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) در پنج مدرسه متوسطه اول پسرانه اجرا گردید. از بین دانش آموزانی که نمره افسردگی بالاتر از نمره برش کسب کردند و ملاک های ورود و خروج را داشتند، 34 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و 17 نفر به گروه آزمایش و 17 نفر به گروه شاهد (بدون مداخله) اختصاص یافت. مقیاس تاب آوری Connor و Davidson (Connor-Davidson Resilience Scale یا CD-RISC) و مقیاس عزت نفس Rosenberg (Rosenberg Self-Esteem Scale یا RSES ) به عنوان پیش آزمون اجرا و سپس مداخله درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر در گروه آزمایش انجام شد. در پایان، مقیاس های فوق به عنوان پس آزمون اجرا گردید. یافته ها: نمرات تاب آوری دانش آموزان گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری بیشتر بود. همچنین، درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر منجر به افزایش معنی دار نمرات عزت نفس دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر می تواند به عنوان رویکرد مؤثری جهت تقویت مؤلفه های عملکرد مثبت در نوجوانان دارای علایم افسردگی کاربرد داشته باشد و انجام پژوهش های بیشتر در آینده این موضوع را مشخص می کند.
ارتباط روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نشانگان شخصیت مرزی در دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : یکی از پایه های اصلی اختلال شخصیت مرزی، نظریه روابط موضوعی و طرحواره های شناختی است. نقش روابط موضوعی و طرحواره های شناختی در اختلالات شخصیت، همواره مورد علاقه محققان و درمانگران بوده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نشانگان شخصیت مرزی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع همبستگی بود و به روش توصیفی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان تشکیل داد. نمونه ها شامل 310 دانشجو بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسش نامه روابط موضوعی Bell (Bell Object Relations Inventory یا BORI)، طرحواره Young- فرم کوتاه (Young Schema Questionnaire-Short form یا SYQ-SF) و مقیاس شخصیت مرزی Claridge و Broks جمع آوری گردید و سپس با استفاده از آزمون همبستگی Pearson و Regression گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نشانگان شخصیت مرزی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رابطه معنی داری وجود داشت. نتایج Regression حاکی از آن بود که از بین مؤلفه های روابط موضوعی، «خودمیان بینی و بی کفایتی اجتماعی» در مجموع 23 درصد از واریانس نشانگان شخصیت مرزی را تبیین کردند و از بین مؤلفه های طرحواره های ناسازگار نیز «رهاشدگی، استحقاق، نقص/ شرم، ایثار و بازداری هیجانی» در مجموع توانستند 36 درصد از تغییرات نشانگان شخصیت مرزی را تبیین نمایند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار، نقش مهمی در پیش بینی نشانگان مرزی دارند و در نظر گرفتن آن ها برای پیشگیری و درمان شخصیت مرزی، ضروری به نظر می رسد.
تأثیر معنویت درمانی با تأکید بر آموزه های دین مبین اسلام بر عزت نفس و تاب آوری در افراد معتاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : مطالعه حاضر با هدف اثربخشی معنویت درمانی بر عزت نفس و تاب آوری افراد معتاد انجام شد. مواد و روش ها: جامعه پژوهش متشکل از افراد معتاد مرکز متادون درمانی ترک اعتیاد نیکو سلامت شهرستان قروه در سال 1392 بود. ابتدا 90 نفر از معتادان مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد، بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس 40 نفر از آنان که پایین ترین نمرات را در پرسش نامه عزت نفس Coopersmith (Coopersmith Self-Esteem Inventory یا CSEI) و مقیاس تاب آوری Connor-Davidson (Connor-Davidson Resilience Scale یا CD-RISC) کسب کرده بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای گروه آزمایش 9 جلسه دو ساعته معنویت درمانی اجرا گردید، اما گروه شاهد تحت هیچ گونه آموزشی قرار نگرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: میانگین نمرات عزت نفس و تاب آوری گروه آزمایش در مرحله پس آزمون، به طور معنی داری بیشتر از میانگین نمرات گروه شاهد بود. نتیجه گیری: معنویت درمانی با تأکید بر آموزه های دین مبین اسلام، در ارتقای عزت نفس و تاب آوری افراد معتاد مؤثر است.
نقش پذیرش، ذهن آگاهی و حساسیت سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری در پیش بینی آشفتگی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : آشفتگی های هیجانی ناشی از عوامل مختلفی می باشد که شامل دو مؤلفه کلی بیولوژیکی و شناختی است. شناخت عوامل مؤثر بر آشفتگی های هیجانی، نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی افراد دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پذیرش و ذهن آگاهی و حساسیت سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری در پیش بینی آشفتگی هیجانی دانشجویان انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تشکیل داد. بدین ترتیب، 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری Carver و White، نسخه دوم پرسش نامه پذیرش و عمل (Acceptance and Action Questionnaire یا AAQ-II)، پرسش نامه ذهن آگاهی پنج وجهی (Five Facet Mindfulness Questionnaire یا FFMQ) Baer و همکاران و مقیاس های اﻓﺴﺮدﮔی، اﺿﻄﺮاب و اﺳﺘﺮس (Depression Anxiety and Stress Scales یا 21-DASS) استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی Pearson و Multiple regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: سیستم های فعال ساز رفتاری، بازداری رفتاری و پذیرش و ذهن آگاهی توانستند به طور معنی داری 45 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه افسردگی، 53 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه اضطراب و 41 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه استرس آشفتگی هیجانی را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که استرس، اضطراب و افسردگی به عنوان آشفتگی های هیجانی، نتیجه تأثیر حساسیت سیستم های فعال ساز رفتاری و بازداری رفتاری و پذیرش و ذهن آگاهی می باشد. جهت تنظیم هیجان بهتر است بر سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری به همراه ذهن آگاهی توجه گردد.
تأثیر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شاخص های روان شناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) در بیماران زن مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : همبودی اختلالات روان شناختی در بین افراد دارای دردهای مزمن و از جمله مبتلایان به فیبرومیالژیا بسیار رایج است که در طیفی از افسردگی، اضطراب، استرس، ناامیدی، ناکامی و خشم قرار دارد و با پیامدهای روان شناختی همچون اختلال در خواب، اختلال در کارکردهای روزانه و نگرانی در مورد آینده همراه می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر افسردگی، اضطراب و استرس مرتبط با آن در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. مواد و روش ها: روش این تحقیق، نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، همراه با گروه شاهد بود. از میان بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و مطب های خصوصی شهر اصفهان در نیمه دوم سال 1395، 24 بیمار مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. داده ها با کمک فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی (21-Depression Anxiety and Stress Scales یا 21-DASS) جمع آوری گردید. گروه آزمایش طی 8 جلسه 2 ساعته، درمان ACT را دریافت کرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: روش ACT در راستای کنترل علایم بیماری، منجر به کاهش علایم افسردگی، اضطراب و استرس در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا نسبت به گروه شاهد شد (050/0 > P). همچنین، میانگین سه زیرمقیاس افسردگی (001/0 = P)، اضطراب (001/0 = P) و استرس (006/0 = P) در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون به طور معنی داری کاهش یافت. نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر ACT از طریق ایجاد و توسعه پذیرش و افزایش عمل مبتنی بر ارزش ها، می تواند از آسیب های روان شناختی بیماران بکاهد و با وجود درد و بیماری، به زندگی آن ها غنای بیشتری بخشد.
مقایسه عملکرد خانوادگی و رضایت زناشویی والدین نوجوانان اقدام کننده و غیر اقدام کننده به خودکشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد خانوادگی و رضایت والدین نوجوانان اقدام کننده به خودکشی با غیر اقدام کنندگان در زندگی مشترک صورت گرفت. مواد و روش ها: نمونه های مطالعه شامل 100 نفر نوجوان (50 نوجوان اقدام کننده به خودکشی و 50 نفر غیر اقدام کننده) بود که به ترتیب به روش نمونه گیری در دسترس و خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. گروه غیر اقدام کننده از نظر ویژگی های جمعیت شناختی با گروه اقدام کننده همگن سا زی شدند. ابزارهای پژوهش شامل نسخه ایرانی مقیاس عملکرد خانواده McMaster (Family assessment device یا FAD) و پرسش نامه رضایت زناشویی ENRICH بود که پایایی آن ها به ترتیب 93/0 و 92/0 محاسبه گردید. مقیاس FAD را نوجوانان و پرسش نامه ENRICH را مادران آن ها تکمیل کردند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، آزمون های Independent t، ضریب همبستگی Pearson و Logistic regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری بین عملکرد خانوادگی و رضایت زناشویی والدین و ابعاد آن در دو گروه وجود داشت (05/0 > P). همچنین، بین این متغیرها همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده شد. عملکرد خانوادگی و رضایت زناشویی می تواند پیش بینی کننده رفتار خودکشی در نوجوانان باشد. در این میان، بعد نقش ها در عملکرد خانواده و حیطه مسایل شخصی، مدیریت مالی و ازدواج و فرزندان (فرزندپروری)، متغیرهای پیش بین بهتری برای اقدام به خودکشی در نوجوانان بود. نتیجه گیری: رضایت زناشویی والدین و عملکرد خانواده در رفتار خودکشی نوجوانان تأثیر دارد و این مهم بیانگر اهمیت درمان های سیستمی و ارایه خانواده درمانی و زوج درمانی در طرح های درمانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی می باشد.
تأثیر تمرینات هوازی بر توانایی های شناختی و فراشناختی مردان سالمند غیر فعال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات هوازی بر توانایی های شناختی و فراشناختی مردان سالمند غیر فعال انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود که در آن 40 داوطلب مرد غیر فعال با سن بالاتر از 60 سال، به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. به منظور ارزیابی توانایی های شناختی و فراشناختی به ترتیب از مقیاس معاینه مختصر وضعیت شناختی و پرسش نامه فراشناخت-30 استفاده گردید. پروتکل آزمایشی شامل انجام فعالیت های هوازی به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه با شدت 50 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب بود. داده های به دست آمده از سنجش های پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کواریانس در سطح اطمینان 95 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری بین گروه های تجربی و شاهد در پس آزمون از نظر حافظه، تصمیم گیری، شناخت اجتماعی، باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل پذیری افکار و خطرات، نیاز به کنترل افکار و سطح کلی توانایی های فراشناختی وجود نداشت (050/0 < P)، اما اختلاف معنی داری بین دو گروه از نظر کنترل مهاری و توجه انتخابی، برنامه ریزی، توجه پایدار، انعطاف پذیری شناختی، سطح کلی توانایی های شناختی، عدم اطمینان شناختی و خودآگاهی شناختی مشاهده شد (050/0 > P). نتیجه گیری: مداخلات تمرینی هوازی به مدت هشت هفته می تواند جهت بهبود سطوح کنترل مهاری و توجه انتخابی، برنامه ریزی، توجه پایدار، انعطاف پذیری شناختی، سطح کلی توانایی های شناختی، عدم اطمینان شناختی و خودآگاهی شناختی مردان سالمند مؤثر باشد.
رابطه ساختار خانواده و جهت گیری مذهبی با واسطه گری ارزش های ازدواج در افراد متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : با توجه به نقش مذهب در عملکرد اعضا و سلامت روانی جامعه و با عنایت به تأثیرگذاری زمینه های خانواده و ارزش های آن در شکل گیری جهت گیری مذهبی، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر واسطه ای ارزش های ازدواج در رابطه بین ساختار خانواده و جهت گیری مذهبی در افراد متأهل انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه، 357 نفر (208 زن و 149 مرد) که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای (منطقه ای)، از بین افراد متأهل شهرستان بابل انتخاب شده بودند، شرکت نمودند. مشارکت کنندگان ابزارهای مدل ساختار خانواده Olson، جهت گیری مذهبی Allport و ارزش های ازدواج دلخموش را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشانگر تأثیر مستقیم انسجام خانواده با جهت گیری مذهبی درونی (01/0 > P)، جهت گیری بیرونی (01/0 > P)، محاط شدگی (01/0 > P)، برابرنگری (01/0 > P) خودمختاری عاطفی (05/0 > P)، خودمختاری عقلانی (05/0 > P) و سلسله مراتبی (01/0 > P) بود. همچنین، بین مؤلفه انعطاف پذیری با جهت گیری درونی (05/0 > P)، خودمختاری عاطفی (05/0 > P)، خودمختاری عقلانی (05/0 > P) و برابرنگری (01/0 > P) تأثیر مستقیمی وجود داشت و تحلیل مسیر و شاخص های برازش نکویی مدل نیز از اثر واسطه ای ارزش های ازدواج حمایت کرد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که مؤلفه های ساختار خانواده و ارزش های ازدواج به عنوان دو سازه روان شناختی، می توانند در نوع جهت گیری مذهبی نقش داشته باشند.