تحقیقات علوم رفتاری
تحقیقات علوم رفتاری دوره دهم پاییز 1391 شماره 3 (پیاپی 24) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف، بررسی اثر پیش بینیپذیری کیفیت زندگی از روی صفات شخصیتی و ویژگیهای جمعیت شناختی (سن، وضعیت اشتغال شامل شاغل و بیکار، جنسیت، نوع ماده مصرفی به تفکیک سه نوع تقسیم بندی کلی شامل سوء مصرف مواد افیونی، محرک ها و چند مصرفی) در افراد معتاد انجام شد.
مواد و روش ها: در این پژوهش 200 آزمودنی به صورت تصادفی از بین معتادان خودمعرف مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران انتخاب شدند و به فرم کوتاه مقیاس 26 سؤالی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی
(World health organization quality of life یا WHOQOL-Brief) و فرم کوتاه 56 سؤالی صفات شخصیتی Cloninger (Cloninger¢s temperament and character inventory یا TCI) پاسخ دادند. داده های خام با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون خطی گام به گام سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: متغیرهای خودهدایت گری، پشتکار و وضعیت اشتغال با تبیین 33 درصد از واریانس نمره کل کیفیت، خودهدایت گری و پشتکار با تبیین 16 درصد از واریانس کیفیت زندگی از بعد جسمانی، خودهدایت گری، پاداش وابستگی و وضعیت اشتغال با تبیین 34 درصد از واریانس کیفیت زندگی از بعد روان شناختی، خودهدایت گری و وضعیت اشتغال با تبیین 20 درصد از واریانس کیفیت زندگی از بعد اجتماعی و خودهدایت گری و وضعیت اشتغال با تبیین 26 درصد از واریانس کیفیت زندگی از بعد ارتباط با محیط اثر پیش بینی کنندگی معنیداری به لحاظ آماری داشتند.
نتیجه گیری: به نظر میرسد با تشدید صفات شخصیتی خودهدایت گری و پاداش وابستگی و کاهش صفات پشتکار و بیکاری در افراد سوء مصرف کننده مواد، کیفیت زندگی کاهش می یابد.
تأثیر استفاده از روبات انسان نما در بهبود تماس چشمی کودکان با اختلال درخودماندگی (اوتیسم)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعه حاضر به بررسی تأثیر استفاده از روبات انسان نما در بهبود تماس چشمی کودکان درخودمانده پرداخته است.
مواد و روش ها: روش پژوهش آزمایشی، از نوع مطالعه مورد منفرد با طرح چند خط پایه بود که در سال 1389 در شهر تهران بر روی 5 کودک درخودمانده (2 دختر و 3 پسر) با دامنه سنی 7 تا 9 سال طی نمونه گیری در دسترس بررسی شدند. در این مطالعه از مقیاس درجه بندی درخودماندگی گارز جهت همتاسازی درجه اختلال و یک عروسک روباتی انسان نمای کنترل از راه دور و نیمه خودکار که مطابق با اهداف تحقیق ساخته شد، استفاده و برنامه مختصری به منظور ایجاد شرایط یکسان در جلسات طراحی و متن آن طی 3 جلسه آزمایشی- مقدماتی روی یک کودک درخودمانده تثبیت شد. کودکان طی این تحقیق برای 15 جلسه، 2 جلسه در هفته و هر جلسه 30 دقیقه، 15 دقیقه تماس انسان- روبات و 15 دقیقه تماس انسان- انسان حضور یافتند. همه جلسات با 2 دوربین ضبط و با مشاهدات مستقلی زمان برقراری تماس چشمی انسان- انسان از هر جلسه استخراج و نمودار آن ها رسم و سپس با روش مشاهده نمودارهای ترسیمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نمودارهای تماس چشمی طی جلسات سیر صعودی داشته اند که این موضوع می تواند به سبب تأثیر متغیر مستقل بوده است.
نتیجه گیری: روبات ها می توانند شریک درمانی خوبی برای کودکان درخودمانده باشند. اگر چه باید اذعان داشت، بنابر شدت مشکل گاهی برخی از این کودکان نیاز به درمان های گسترده ای حتی برای سال ها دارند تا رفتارشان بهبود یابد و تعاملی سهل در جامعه داشته باشند.
بررسی رابطه ی هوش هیجانی و مؤلفه های آن با باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی با باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی برعملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
مواد و روش ها: پژوهش توصیفی- همبستگی حاضر بر روی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 90-1389 صورت گرفت. 1300 دانشجو از میان همه دانشجویان به شیوه تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه مورد بررسی انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری، دو پرسش نامه هوش هیجانی Bar-on و راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (Motivational strategies for learning questionnaire یا MSLQ) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معنیداری همبستگی، آزمون 2c و مدلیابی معادلات ساختاری و شاخص های برازش مدل های ساختاری استفاده شد.
یافته ها: ضرایب مسیر مربوط به عامل روابط بین فردی و عامل همدلی معنیدار نبود. ضریب مسیر برای مؤلفه های شادمانی، واقع گرایی و مسؤولیت پذیری با باورهای انگیزشی معنیدار به دست نیامد. در تأثیر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی، تمام مسیرها معنیدار بودند و در تأثیر مؤلفه های هوش هیجانی و باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی تمام مسیرها رابطه معنیداری را نشان دادند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش میتواند برای برنامه ریزان و پژوهشگران تعلیم و تربیت در جهت سرمایه گذاری و انجام مداخله در حیطه های مختلف هوش هیجانی، ارتقای عملکرد تحصیلی و راهبردهای انگیزشی سودمند باشد.
نقش پذیرش درد در کاهش شدت درد و ناتوانی بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شواهد پژوهشی نشان می دهد که پذیرش درد باعث عملکرد بهتر بیماران دارای درد مزمن می شود، اما این موضوع تاکنون در بیماران ایرانی مبتلا به درد مزمن مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه پذیرش درد مزمن با ناتوانی جسمی ناشی از آن بود.
مواد و روش ها: مطالعه توصیفی- همبستگی حاضر بر روی 245 بیمار درد مزمن صورت گرفت. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران درد مزمنی که در بهار و تابستان سال 1389 به درمانگاه های درمان درد در شهر تهران مراجعه نموده بودند، انتخاب شدند. این افراد مقیاس های پذیرش درد مزمن، ناتوانی جسمی، شدت درد و اختلال در عملکرد روزانه به واسطه درد و پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. داده ها با محاسبه ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون چند متغیره چند مرتبه ای تحلیل شدند.
یافته ها: بین میزان پذیرش درد مزمن با شدت درد، ناتوانی جسمی و اختلال در عملکرد روزانه به دلیل درد، ارتباط معنی داری (01/0 > P) وجود داشت. در تحلیل رگرسیون، میزان پذیرش درد مزمن توانست بعد از کنترل اثر متغیرهای زمینه ای و شدت درد، واریانس معنی داری (01/0 > P) از هر دو مقیاس ناتوانی (ناتوانی جسمی و اختلال عملکرد روزانه) را تبیین کند.
نتیجه گیری: پذیرش درد مزمن از عوامل مهم و مؤثر بر میزان ناتوانی ادراک شده در بیماران درد مزمن است. بنابراین جهت به حداقل رساندن ناتوانی، علاوه بر کاهش شدت درد، می توان استفاده از روش های درمانی را که بر افزایش میزان پذیرش درد مزمن تمرکز دارند، پیشنهاد کرد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس شکایات روان تنی تاکاتا و ساکاتا در بین دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برای سنجش شکایات روان تنی دانشجویان ایرانی، مقیاس مناسبی وجود ندارد. مطالعه حاضر با هدف، بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس شکایات روان تنی تاکاتا و ساکاتا در جامعه دانشجویان اجرا گردید.
مواد و روش ها: جامعه آماری مطالعه، همه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه محقق اردبیلی بودند. از این جامعه آماری، 291 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از مقیاس شکایات روان تنی تاکاتا و ساکاتا و مقیاس سلامت عمومی Goldberg استفاده شد. جهت بررسی اعتبار آزمون، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و برای بررسی پایایی آزمون، ضریب همبستگی Pearson و ضریب Cronbach's alpha مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مقیاس شکایات روان تنی تاکاتا و ساکاتا دارای روایی صوری، روایی محتوایی، روایی همزمان (68/0 = r) و روایی سازه کافی (تبیین 10/33 درصد واریانس بخش ها توسط یک عامل) جهت اجرا بر روی دانشجویان می باشد. همچنین مقیاس مذکور از پایایی بازآزمایی (83/0 = r) و همسانی درونی مناسب (85/0 = a) برخوردار بود.
نتیجه گیری: مقیاس سنجش شکایات روان تنی تاکاتا و ساکاتا برای تشخیص شکایات روان تنی دانشجویان قابل استفاده است، لذا استفاده از این مقیاس در مشاوره های دانشجویی توصیه می شود.
تفکرات غیر منطقی در مورد داشتن فرزند در خانم های نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نازایی میتواند باعث چالش های عاطفی، روانی و اجتماعی مختلف شود و خانم ها در مقایسه با آقایان در برابر عواقب منفی نازایی آسیب پذیرتر به نظر میرسند. مطالعات زیادی بر روی مشکلات روان شناختی خانم های نابارور هم چون افسردگی، اضطراب، ناسازگاریهای زناشویی و ... صورت گرفته است؛ در حالی که در مورد نگرش نسبت به نازایی پژوهش های محدودی انجام شده است. لذا مطالعه حاضر با هدف، تعیین تفکرات غیر منطقی در خصوص داشتن فرزند در زنان نابارور و عوامل فردی مرتبط با آن انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش مقطعی بر روی 137 نفر از مراجعه کنندگان به مرکز باروری و ناباروری اصفهان که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، صورت گرفت. داده ها با استفاده از پرسش نامه های مشخصات فردی و تفکرات غیر منطقی در رابطه با فرزنددار شدن و کیفیت زندگی جمع آوری گردید و سپس به وسیله آزمون ANOVA، ضریب همبستگی Pearson و Spearman و توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین تفکرات غیر منطقی نسبت به داشتن فرزند 3/10 + 41 بود. بین تفکرات غیر منطقی با تحصیلات زوجین، وضعیت اقتصادی خانواده و کیفیت زندگی رابطه معکوس وجود داشت (01/0 > P). تفکرات غیر منطقی با فشار اطرافیان برای بچه دار شدن رابطه آماری معنیداری داشت (05/0 > P).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیانگر سطوح بالای تفکرات غیر منطقی خانم های نابارور و نیاز به داشتن فرزند به منظور شاد زیستن میباشد که خود لزوم مشاوره این افراد را به منظور اصلاح نگرش نشان میدهد. همچنین با توجه به عوامل فردی مرتبط با این تفکرات، آموزش اطرافیان و نیز حمایت های بیمه ای و مالی هزینه های درمان نازایی ضروری به نظر میرسد.
اثربخشی بازیهای گروهی بر مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی 6 تا 7 ساله شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیهای گروهی بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان دختر پیش دبستانی 6 تا 7 ساله شهر اصفهان انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع آزمایشی و حجم نمونه مورد نظر شامل 20 دختر پیش دبستانی بود که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند و گروه آزمایش به 12 جلسه بازی پرداختند. ابزار پژوهش، چک لیست مهارت های اجتماعی بود و ارزیابی مداخله ای به صورت پیش آزمون- پس آزمون و تحلیل داده ها به کمک آزمون ANCOVA صورت گرفت.
یافته ها: تحلیل های آماری نشان دادند که مهارت های اجتماعی کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد، به طور معنی داری افزایش یافت.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بازیهای گروهی میتواند به گونه ای مؤثر، مهارت های اجتماعی کودکان دختر پیش دبستانی را افزایش دهد.
ارزش بررسیهای عصب روان شناختی در تشخیص پیش رس زوال عقل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مطالعات عصب روان شناختی نشان داده اند که سال ها پیش از ظهور نقایص قابل توجه شناختی و عملکردی که برای تشخیص بالینی زوال عقل نیاز است، یک دوره پیش از بیماری وجود دارد. این مرحله با تعدادی از تغییرات مغزی و عصب روان شناختی متفاوت مشخص می شود. در این راستا و در پژوهش های متعدد مشخص شده است که نقایص شناختی همراه با بیماری آلزایمر، هم چون بروز نقص ناگهانی در حافظه رویدادی و دانش معنایی در تمایزگذاری بین بیماران مبتلا به مراحل پیش بالینی آلزایمر و سالمندان سالم مؤثر بوده است. هر چند نقص در حافظه رویدادی به طور معمول نخستین تغییر شناختی پیش از تحول سندرم زوال عقل است، اما عدم تقارن در توانایی های شناختی نیز ممکن است در مرحله پیش بالینی اتفاق افتاده و زوال عقل زود هنگام را پیش بینی کند.