تحقیقات علوم رفتاری
تحقیقات علوم رفتاری دوره هفتم پاییز و زمستان 1388 شماره 14 (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش انجام شده بررسی مقایسه ای تنیدگی فرزند پروری مادران کودکان پسر استثنایی و عادی بود.
مواد و روش ها: نمونه گیری در این پژوهش از مادران دانش آموزان پسر عادی (386 نفر) و استثنایی (352 نفر) 7 تا 12 سال مدارس شهر قم بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای انجام شد. این تحقیق به روش علّی– مقایسه ای یا پس رویدادی طراحی شد. داده های پژوهش حاضر شامل فرم کوتاه تنیدگی فرزند پروری والدین Abidin بود که با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات مادران گروه استثنایی و عادی تفاوت معنیداری از لحاظ میزان تنیدگی فرزند پروری وجود داشت. بررسی اثر گروه در هر یک از خرده مقیاس ها نشان داد که میزان تنیدگی مادران استثنایی در خرده مقیاس های تنیدگی والدین، تعامل نا کارآمد کودک– والدین و ویژگیهای کودک مشکل آفرین بیشتر از مادران عادی است.
نتیجه گیری: مادران کودکان استثنایی نسبت به والدین کودکان عادی، استرس فرزند پروری بیشتری را تجربه میکنند.
بررسی تأثیر القای هیجانی بر سرعت قضاوت های اخلاقی شخصی و غیر شخصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات در حیطه روان شناسی اخلاق به دنبال یافتن سیستم های شناختی و هیجانی تعیین کننده در قضاوت اخلاقی هستند. هدف این پژوهش نیز تعیین تأثیر القای هیجانی بر زمان پاسخ به داستان های اخلاقی بود.
مواد و روش ها: مطالعه انجام شده از نوع علی- مقایسه ای بود و بر روی 85 نفر دانشجوی 25-18 ساله مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی، که به روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام شد. به منظور سنجش قضاوت اخلاقی از 2 داستان شخصی و غیر شخصی و به منظور القای هیجانی از سه دسته تصاویر با بار هیجانی مثبت، منفی و خنثی استفاده شد. این پژوهش در 5 مرحله، 3 مرحله جهت سنجش قضاوت اخلاقی و 2 مرحله جهت القای هیجانی، انجام گرفت. سپس یافته ها با آزمون واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: داده های به دست آمده نشان داد که تفاوت زمان واکنش به داستان های شخصی در مرحله اول و سوم (01/0 P <) و همچنین مرحله اول و پنجم (026/0 P <) معنی دار بود، اما این تفاوت در مورد داستان های غیر شخصی معنی دار نمی باشد. همچنین یافته ها بیانگر افزایش میانگین زمان واکنش به داستان های قضاوت اخلاقی پس از القای هیجانی منفی است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که تأثیر عوامل محیطی بر تصمیم گیری ها به خصوص تصمیم گیری های اخلاقی به نوع هیجان های القاء شده و جنس تصمیم گیری های هیجانی و شناختی بستگی دارد.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس خودناتوان سازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودناتوان سازی به عنوان راهبردی تعریف می شود که فرد برای توجیه شکست احتمالی خود با دست کاری، موقعیت عذری ایجاد می کند. پژوهش ها نشان داده اند این رفتار در موقعیت هایی که برای فرد مهم است، مانعی برای موفقیت می شود. ویژگی های روان سنجی مقیاس خودناتوان سازی تاکنون در ایران مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس مذکور بود.
مواد و روش ها: طرح پژوهش از نوع توصیفی (همبستگی) بود که در یک نمونه 650 نفری از دانشجویان کارشناسی دانشگاه که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، اجرا گردید. ابزار پژوهش، نسخه اصلی مقیاس خودناتوان سازی (25 ماده ای) و سیاهه عزت نفس روزنبرگ بود. داده های جمع آوری شده با روش های تحلیل عاملی اکتشافی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسن مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل عاملی اکتشافی داده ها نشان داد که 23 ماده از مقیاس بر روی سه عامل ""خلق منفی""، ""تلاش""، و""عذرتراشی"" بار می شوند. بر اساس نظریه، جمع نمره خلق منفی با نمره معکوس تلاش نشان دهنده خودناتوان سازی رفتاری و جمع نمره خلق منفی با عذرتراشی نشان دهنده خودناتوان سازی ادعایی است. آلفای کرونباخ عوامل از 6/0 تا 72/0 و برای کل مقیاس 77/0 می باشد. ضریب پایایی 84/0 است که نشان دهنده پایایی مقیاس خودناتوان سازی است. همچنین ضریب همبستگی نمره خودناتوان سازی با نمره عزت نفس 54/0- می باشدکه نشان دهنده روایی توافقی مقیاس مذکور است.
نتیجه گیری: مقیاس فارسی 23 ماده ای خودناتوان سازی، اعتبار و روایی مناسبی دارد و برای سنجش خودناتوان سازی معتبر است. پیشنهاد می شود ویژگی های روان سنجی مقیاس مذکور در نمونه های غیر دانشجویی نیز بررسی شود.
سبک های دلبستگی و نگرش های مذهبی به عنوان پیش بین های موفقیت و شکست رابطه زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی امکان پیش بینی موفقیت و شکست رابطه زناشویی در زوج های متقاضی طلاق و عادی با استفاده از سبک های دلبستگی بزرگسالی و نگرش های مذهبی انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش مورد- شاهد طراحی شد. نمونه شامل 49 زوج (98 نفر) متقاضی طلاق و 52 زوج (104 نفر) عادی بود. در این پژوهش برای انتخاب نمونه طلاق از جامعه زوج های متقاضی طلاق به روش نمونه در دسترس و برای انتخاب نمونه عادی از روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی استفاده شد. همه زوج ها به وسیله پرسش نامه سبک های دلبستگی بزرگسالی Hazan و Shaver و پرسش نامه جهت گیری مذهبی آذربایجانی مورد سنجش قرار گرفتند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، فرضیه پژوهش را مبنی بر توان پیش بینی سبک دلبستگی ایمن، عقاید و اخلاق در پیش بینی موفقیت رابطه زناشویی تأیید کردند. این نتایج الگوی ارایه شده در این پژوهش را با جزئیات آن مورد تأیید قرار داد.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش مؤید این است که موفقیت و شکست در رابطه زناشویی را میتوان از طریق متغیرهای سبک دلبستگی و نگرش های مذهبی پیش بینی نمود؛ هر چه زوجین دارای سبک دلبستگی ایمن بالاتر و سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرای پایین تری باشند و همچنین از نظر نگرش های مذهبی در سطح بالاتری باشند، احتمال موفقیت در رابطه زناشویی آن ها بالاتر است.
اثربخشی درمان ترکیبی حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری - شناختی بر کاهش تعمیم پذیری بیش از حد حافظه بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افراد افسرده در پیگردی رویدادهای خاص از حافظه دچار مشکل هستند و بیشتر به اطلاعات کلیتر میپردازند. این مطالعه به ارزیابی اثر بخشی ترکیب روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری- شناختی سنتی در کاهش تعمیم پذیری بیش از حد بیماران دارای اختلال افسردگی در سال 1387 انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش کار آزمایی بالینی با انتخاب تصادفی انجام شد. از بین بیماران مراکز مشاوره دانشگاه تهران، دانشگاه شاهد و کلینیک توان بخشی صبا تعداد 90 بیمار از بین 160 پرونده فعال روان پزشکی به طور تصادفی ساده با معیارهای تشخیصی DSM-IV، که برای اختلال افسردگی اساسی تحت درمان بودند، انتخاب شدند. سپس بیماران به طور تصادفی به سه گروه 30 نفره شامل گروه ترکیبی، درمان رفتاری- شناختی و درمان متداول (TAU) تقسیم شدند. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای DSM-IV، آزمون حافظه سرگذشتی و آزمون بک II ارزیابی شد. نتایج به دست آمده با تحلیل کوواریانس و آزمون های تعقیبی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی اثر معنی داری در افزایش حافظه اختصاصی و مقوله ای داشت، به عبارت دیگر بیماران این گروه تعمیم پذیری کمتری در فراخوانی خاطرات از حافظه نشان دادند. همچنین درمان های ترکیبی و CBT کاهش معنیداری را در نمرات بک II در طول مطالعه باعث میشدند.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که عناصری از درمان شناختی- رفتاری در ترکیب با روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی میتواند در پردازش اطلاعات حافظه سرگذشتی و میزان افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مفید باشد.
رابطه جو روان شناختی ادراک شده سازمانی با کنترل شغلی در کارکنان کارخانه صنعتی اِسنوا در اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ادراکات جو روان شناختی توجه به نسبت زیادی را در متون پژوهش سازمانی به خود جلب نموده است. پژوهشگران روابطی را بین جو روان شناختی و پیامدهایی از قبیل خشنودی شغلی، فرسودگی، دلبستگی شغلی، رفتار مدنی سازمانی، توانمند سازی روان شناختی، کنترل شغلی و عملکرد شغلی گزارش داده اند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه جو روان شناختی با کنترل شغلی به مرحله اجرا در آمد.
مواد و روش ها: این پژوهش مقطعی به روش همبستگی انجام شد. به این منظور از کارکنان کارخانه صنعتی اِسنوا 459 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و توسط پرسش نامه جو روان شناختی و کنترل شغلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. شواهد مربوط به روایی پرسش نامه ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و شواهد مربوط به پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت که هر دو در حد قابل قبولی بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی است بین مؤلفه های جو روان شناختی (استقلال، انسجام، اعتماد، فشار، حمایت، قدردانی، انصاف و نوآوری) با کنترل شغلی و حیطه های آن رابطه معنیدار (01/0 > P) وجود دارد. نتایج رگرسیون همزمان نیز نشان داد که مؤلفه های استقلال، حمایت، انسجام و نوآوری مهم ترین مؤلفه های پیش بینی کننده کنترل شغلی و حیطه های آن بوده است.
نتیجه گیری: این مطالعه فرایندی را توصیف مینماید که به واسطه آن ادراکات کارکنان از محیط کار (جو روان شناختی) قادر به پیش بینی کنترل شغلی آنان میباشد. این پژوهش نشان داد که محیطی که توسط کارکنان از جهت روان شناختی ایمن و معنی دار ادراک گردد، با کنترل شغلی بیشتر در هنگام کار رابطه دارد.
مقایسه اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری، فلوکستین و هایپیران در کاهش شدت علایم افسردگی اساسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: روش های متنوعی جهت درمان افسردگی وجود دارد. این مطالعه با هدف مقایسه اثر بخشی سه روش روان درمانی گروهی شناختی- رفتاری، داروی ضد افسردگی فلوکستین و داروی گیاهی هایپیران در درمان افسردگی زنان انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش آزمایشی و با انتخاب تصادفی 45 آزمودنی زن، که با پرسش نامه سنجش میزان افسردگی و بر اساس ملاکهای DSM- IV توسط روان پزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند، انجام شد. نمونه های تشخیص گذاری شده به عنوان افسرده اساسی، در سه گروه آزمایش گمارده شدند؛ گروه تحت درمان گروهی شناختی- رفتاری، گروه تحت درمان با داروی فلوکستین و گروه تحت درمان با داروی گیاهی هایپیران. نمرات قبل و بعد از مداخله و مرحله پیگیری در هر سه گروه جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری کواریانس، واریانس یکراهه و آزمون های تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه میانگین ها نشان داد که بین میزان اثر بخشی سه روش درمانی با یکدیگر تفاوت معنیدار وجود دارد (01/0 P <). نتایج آزمون شفه نیز بیانگر آن بود که درمان گروهی شناختی- رفتاری از هایپیران مؤثرتر است، در حالی که بین اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری با فلوکستین و فلوکستین با هایپیران تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0 P >). پایداری نتایج درمان در مطالعه پیگیری نیز تأیید شد، البته بین میزان پایداری روش های درمانی تفاوت معنیدار مشاهده شد (01/0 P <).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید اثر بخشی سه روش درمان افسردگی بودند. به خصوص برتری درمان گروهی شناختی- رفتاری در مقایسه با هایپیران در مرحله پس آزمون و نسبت به فلوکستین و هایپیران در مرحله پیگیری تأیید شد.
پیش بینی پایگاه های هویتی دانش آموزان دبیرستانی دختر و پسر مرتبط با غیر همجنس بر اساس پاره ای از ویژگی های دموگرافیک و روان شناختی آن ها در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کسب هویت منسجم در زمینه های مختلف زندگی مؤثر است و عوامل متعددی نیز در آن دخیل هستند. به این دلیل بررسی عوامل مؤثر بر پایگاه های هویتی در دانش آموزان، ضروری به نظر می رسد و هدف این پژوهش پیش بینی پایگاه های هویتی دانش آموزان دبیرستانی دختر و پسر مرتبط با غیر همجنس بر اساس پاره ای از ویژگی های دموگرافیک و روان شناختی آن ها بود.
مواد و روش ها: طرح تحقیق از نوع مقطعی و با روش همبستگی بود که در جامعه دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی مشغول به تحصیل در سال 1385 در شهر تهران که با غیر همجنس خود ارتباط داشتند، انجام شد. نمونه این پژوهش شامل 200 دانش آموز دبیرستانی (101 دانش آموز پسر و 99 دانش آموز دختر) بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. اطلاعات با استفاده از دومین پرسش نامه گسترش یافته سنجش عینی منزلت هویت من و پرسش نامه مقیاس عشق اشترنبرگ به دست آمد و با روش های آماری توصیفی و استنباطی (تحلیل رگرسیون چند متغیری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد هیچ یک از متغیرهای تحقیق با پایگاه هویت یافته، رابطه معنی دار نداشت. متغیر جنسیت با پایگاه در حال هویت یابی (857/13 =F ، 01/0 > P)، متغیرهای ترتیب تولد، هیجان، صمیمیت و جنسیت با پایگاه هویت زودرس (595/4 =F ، 01/0(P < و متغیرهای صمیمیت و هیجان با پایگاه هویت سردرگم رابطه معنی داری داشتند (648/16 = F، 01/0 P <).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، می توان گفت که رشد هیجانی مطلوب فرد با تشکیل هویت وی مرتبط است. پس توجه به تمام ابعاد رشد از جمله رشد اجتماعی– هیجانی در کنار رشد عقلی و جسمانی می تواند هدف مربیان تعلیم و تربیت قرار گیرد.