تحقیقات علوم رفتاری

تحقیقات علوم رفتاری

تحقیقات علوم رفتاری دوره نوزدهم پاییز 1400 شماره 3 (پیاپی 65) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

اثربخشی بازی درمانی فلورتایم بر مدیریت هیجان، خودکنترلی و کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلابه بیش فعالی/ نقص توجه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال نقص توجه و بیش فعالی کارکردهای اجرایی مدیریت هیجان بازی درمانی فلورتایم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۳۵
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که تخلیه انرژی کودکان مبتلابه بیش فعالی و نقص توجه تحت عنوان بازی می تواند نتایج خوبی بر عملکردهای روزانه داشته باشد. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر اثربخشی بازی درمانی فلورتایم بر مدیریت هیجان، خودکنترلی و کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلابه بیش فعالی و نقص توجه می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع طرح های پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری چند گروهی با گروه کنترل می باشد، از بین جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی مبتلابه اختلال نقص توجه و بیش فعالی در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اراک، ۲۴ آزمودنی به روش نمونه گیری هدفمند و لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب و با شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، هر دو گروه پژوهش در آغاز مداخله (بازی درمانی فلورتایم)، اتمام مداخله و دو ماه پس از خاتمه درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه مهارت مدیریت هیجان کودک زیمن و همکاران (۲۰۰۱)، پرسشنامه خودکنترلی ادراک شده کودکان هامفری (۲۰۰۰) و مقیاس کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان بارکلی (۲۰۱۲) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بازی درمانی فلورتایم بر مدیریت هیجان، کنترل رفتار و کارکردهای اجرایی اثر معنی داری داشت (۰۰۱/۰>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد که بازی درمانی فلورتایم می تواند به عنوان یک مداخله ی اثربخش جهت بهبود کارکردهای اجرایی، کنترل رفتار و مدیریت هیجان کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه و بیش فعالی محسوب شود.
۲.

اثربخشی برنامه توانمندسازی والدینی خانواده های دارای فرزندخوانده بر تنش های والدگری و رابطه والد-فرزندی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: توانمندسازی والدین فرزندخوانده تنش های والدگری رابطه والد- فرزندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۰
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که توانمدسازی والدین در ارتباط با فرزندان و مشکلات آن ها می تواند اثرگذار باشد؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر اثربخشی برنامه توانمندسازی والدینی خانواده های دارای فرزندخوانده بر متغیرهای تنش های والدگری و رابطه والد- فرزندی بود.. مواد و روش ها: جامعه آماری شامل والدین دارای فرزندخوانده شهر تهران در سال 1399 بود. تعداد 30 والد به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شده اند. با بهره گیری از یک طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، والدین ابتدا پرسشنامه های تنش های والدگری و رابطه والد- فرزندی را تکمیل کردند و سپس کاربندی آزمایشی توانمندسازی والدینی در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا و بعد از اتمام جلسات پس آزمون برای هر دو گروه ارائه شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) به کمک نرم افزار SPSSV19 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد برنامه توانمندسازی والدینی بر تنش های والدگری (004/0≥p) و رابطه والد- فرزندی (008/0≥p) اثربخش است و بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری ایجاد کرد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، برنامه آموزشی توانمندسازی والدینی دارای فرزندخوانده بر تنش های والدگری و رابطه والد- فرزندی اثربخش بوده و لذا آگاهی متخصصان حوزه های مشاوره، خانواده، روان شناسی و سایر متخصصان از این پژوهش می تواند کمک کننده باشد.
۳.

پیش بینی سلامت روانی براساس مقیاس ذهن آگاهی، سن و جنس در ورزشکاران استان گیلان در زمان شیوع COVID-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سلامت روان ذهن آگاهی مردان زنان کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۰۳
زمینه و هدف: شیوع جهانی COVID-19 بر سلامت روان اثر گذاشته و پیامدهای روان شناختی بسیاری به ویژه برای ورزشکاران به همراه داشته است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش پیش بینی سلامت روان براساس مقیاس ذهن آگاهی، سن و جنس در ورزشکاران استان گیلان در زمان شیوع COVID-19 می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق را ورزشکاران نخبه استان گیلان در سال 1400 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و براساس معیارهای ورود و خروج با مراجعه به باشگاه های ورزشی و ادارات تربیت بدنی 95 نفر تعیین شد. ابزارهای تحقیق را ذهن آگاهی براون و رایان MMAS)) در سال 2007 و پرسشنامه SCL-90-Rدراگوتیس و همکارانش در سال 1999 تشکیل داد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و شاخص های پراکندگی و همچنین آمار توصیفی و آزمون های آماری همبستگی مانند پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه روش گام به گام استفاده شد. از نرم افزار SPSS نسخه 25 با سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مقیاس ذهن آگاهی و سلامت روان در ورزشکاران مرد و زن استان گیلان روانی با توجه به سن ارتباط وجود دارد (001/0≥ P). همچنین متغیر ذهن آگاهی پیش بینی کننده سلامت روان با توجه به جنسیت در ورزشکاران استان گیلان می باشد (001/0≥ P). نتیجه گیری: به نظر می رسد که ذهن آگاهی می تواند پیش بینی کننده سلامت روان در مردان و زنان ورزشکار باشد.
۴.

مقایسه اثربخشی آموزش های قبل از ازدواج به روش برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی و رویکرد چندبعدی بومی نگر بر باورهای ناکارآمد زوجی در افراد متقاضی ازدواج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: برنامه آگاهی انتخاب بین فردی بومی نگر باورهای ناکارامد ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۵۴
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که آموزش کافی در مورد مسائل مرتبط با ازدواج می تواند بر باورهای زوجین اثرگذار باشد بنابراین پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش های قبل از ازدواج به روش برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی و رویکرد چندبعدی بومی نگر بر باورهای ناکارامد زوجی در افراد متقاضی ازدواج انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد متقاضی ازدواج شهر اراک مراجعه کننده به کانون زندگی پایدار در سال 1399 بود و از بین آنان تعداد 60 نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی (20 نفر)، گروه آموزشی بومی نگر (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. در این مطالعه، محتوای جلسه های آموزش قبل از ازدواج با تکیه بر اصول و فنون برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی (PICK) به صورت هفتگی دو جلسه 90 دقیقه ای و آموزش چندبعدی بومی نگر به صورت 10 جلسه 40 دقیقه ای انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه باورهای ارتباطی ایدلسن و اپستین (1982) بود و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثربخشی آموزش های قبل از ازدواج به روش برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی و رویکرد چندبعدی بومی نگر بر باورهای ارتباطی توقع ذهن خوانی و عدم تغییر همسر معنادار بود(P≥0.001) . نتیجه گیری: به نظر می رسد که افرادی که در برنامه های آموزش پیش از ازدواج شرکت می کنند، از رشد ارتباطی بهتری، تبادلات مخرب کمتر و حمایت بیشتری برخوردارند و همچنین آمار طلاق در آن ها کمتر است.
۵.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا (گزارش موردی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب کرونا درمان شناختی رفتاری عدم تحمل بلاتکلیفی کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۱۹۹
زمینه و هدف: شیوع و دنیاگیری کووید-19 علاوه بر تعداد زیاد ابتلا و مرگ و میر فراوان، منجر به مشکلات روانشناختی از جمله اضطراب کرونا شده که زنان بیش از مردان در معرض این اضطراب قرار دارند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع گزارش موردی با خط پایه چندگانه و پیگیری دوماهه بود. سه بیمار زن به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های تعیین شده برای ورود به پژوهش از جامعه آماری مورد نظر انتخاب شدند و به مدت 15 جلسه بر اساس پروتکل درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی تحت درمان قرار گرفتند. شرکت کنندگان سه بار در مرحله خط پایه و در جلسات 3، 6، 9، 12 و 15 و همچنین در جلسات پیگیری ماهیانه به مدت دوماه با تکمیل مقیاس اضطراب بیماری کرونا، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا و پرسشنامه ابعاد نگرانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدل عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب کرونای زنان از نظر بالینی و به لحاظ آماری موثر بوده است (05/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی می تواند یک مداخله موثر برای کاهش نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا باشد.
۶.

تحلیل معادلات ساختاری ناگویی هیجانی براساس جو عاطفی خانواده و سبک های دلبستگی با میانجیگری تمایزیافتگی و تصویر بدنی افراد متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ناگویی هیجانی جو عاطفی سبک دلبستگی تمایزیافتگی تصویر بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۱۹۴
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده اند که ناگویی هیجانی می تواند متاثر از تصویر بدنی و شرایط خانوادگی باشد. بنابراین؛ پژوهش حاضر با هدف تحلیل معادلات ساختاری ناگویی هیجانی بر اساس جو عاطفی خانواده و سبک های دلبستگی با میانجیگری تمایزیافتگی و تصویر بدنی انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری، متشکل از کلیه زنان و مردان متأهل ساکن منطقه 2 شهر تهران در سال 1399 بود. حجم نمونه با استفاده از روش پیشنهادی شوماخر و لوماکس (2004)، 400 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و آنلاین انجام شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های پژوهش شامل ناگویی خلقی تورنتو (1994)، جو عاطفی خانواده هیل برن (1964)، سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990)، تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1988) و تصویر بدنی مدیروس و گارسیا (2002)، بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که سبک دلبستگی اضطرابی به صورت مثبت و سبک وابستگی و نزدیک بودن، جو عاطفی خانواده، تمایز یافتگی خود و تصویر بدنی به صورت منفی و معنادار بر ناگویی هیجانی اثر دارند. همچنین تمایز یافتگی خود، اثر سبک دلبستگی اضطرابی بر ناگویی هیجانی را به صورت مثبت و اثر سبک دلبستگی نزدیک بودن بر ناگویی هیجانی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. تصویر بدنی اثر سبک دلبستگی اضطرابی بر ناگویی هیجانی را به صورت مثبت و اثر سبک دلبستگی نزدیک بودن بر ناگویی هیجانی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. تمایزیافتگی خود و تصویر بدنی اثر جو عاطفی خانواده بر ناگویی هیجانی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که بهبود جو عاطفی خانواده و سبک دلبستگی هم به طور مستقیم و هم از طریق افزایش تمایریافتگی خود و بهبود تصویر بدنی، در کاهش ناگویی هیجانی افراد متأهل موثر هستند.
۷.

اثربخشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص بر تاب آوری در زنان مطلقه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدیریت زندگی آموزش یادآوری خاص تاب آوری زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۱۸۳
مقدمه: فرآیند طلاق بر آسیب پذیری فرد در برابر مشکلات جسمانی و روان شناختی می افزاید و به گونه ای منفی بر سلامت هیجانی، اجتماعی، جنسی و شغلی او اثر می گذارد که در همین راستا پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص (MEST) بر تاب آوری در زنان مطلقه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه ی آماری، زنان مطلقه ی شهرستان نایین بودند، 30 زن تحت پوشش کمیته ی امداد امام (ره) و بهزیستی شهرستان نایین به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه ی تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (Conner, 2003 & Davidson) بود. بسته ی آموزشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص برای یک دوره ی آموزش 11 هفته ای با جلسات 90 دقیقه ای برای حداکثر 15 نفر شرکت کننده تهیه و تنظیم شد که شامل تلفیقی از مهارت های زندگی، تکنیک های درمان مثبت نگر، بهزیستی روان شناختی و آموزش بازیابی خاطرات سرگذشتی (یادآوری خاص) به منظور تغییر باورهای بنیادین و افکار خودآیند منفی و ایجاد تغییرات شناختی همراه با تمرین و تکالیف خانگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد، متغیر تاب آوری در طی مراحل پس آزمون و پیگیری تغییر کرده است که نسبت به مرحله ی پیش آزمون معنادار به شمار می رود (P<0/05). همچنین متغیر مبتنی بر تلفیق مدیریت زندگی با آموزش یادآوری خاص بر مؤلفه ی تاب آوری در زنان مطلقه دارای تأثیر معنی داری بوده است (P<0/05). بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان استنباط کرد که روش مداخله ی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص با ایجاد سبک زندگی جدید و تغییر در نظام شناختی- رفتاری می تواند نگرش ها و الگوهای رفتاری و اجتماعی آزمودنی ها را نسبت به زندگی گذشته تغییر داده و در نهایت با افزایش تاب آوری، بینشی مثبت و امیدوارانه را نسبت به شرایط حال و آینده ایجاد و تأمین سلامت و بهزیستی روان شناختی را تحقق بخشد.
۸.

نقش مزاج در آمادگی به اعتیاد در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اعتیاد مزاج طب ایرانی پیشگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۶۹
زمینه و هدف: یکی از عوامل مؤثر بر آمادگی به اعتیاد، ویژگیهای شخصیتی و مزاجی است. با توجه به اینکه تاکنون در زمینه ارتباط مزاجهای گوناگون طب ایرانی با آمادگی به اعتیاد مطالعه اندکی صورت گرفته است، پژوهش حاضر درصدد بررسی نقش این مزاجها در آمادگی به اعتیاد دانشجویان بود. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مقطعی بود. تعداد 241 دانشجوی مشغول به تحصیل در دانشگاه های شهر مبارکه با روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند و به مقیاس ایرانی آمادگی به اعتیاد و پرسشنامه تعیین مزاج پاسخ دادند. پس از تعیین مزاج افراد نمونه، میانگین آمادگی به اعتیاد افراد با 9 نوع مزاج با استفاده از روش تحلیل واریانس مقایسه شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین آمادگی به اعتیاد در حداقل یکی از مزاجها با مزاجهای دیگر تفاوت معناداری دارد. بررسی نتایج آزمون تعقیبی حداقل اختلاف معنی دار نشان داد که میانگین آمادگی به اعتیاد در مزاج گرم- معتدل به طور معناداری از میانگین آمادگی به اعتیاد در مزاجهی سرد- تر، سرد- معتدل، سرد- خشک و گرم- خشک پایین تر است. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که افراد دارای انواع مزاجهای سرد و مزاج گرم- خشک بیشترین آسیب پذیری و افراد با مزاج گرم- معتدل کمترین آسیب پذیری را نسبت به اعتیاد دارند. این نتایج در بافت نظری و پژوهشی تبیین شد و راهکارهای طب ایرانی در حفظ سلامتی و اعتدال مزاجها، برای محافظت از گرایش به اعتیاد در افراد با مزاجهای آسیب پذیر و جلوگیری از حرکت مزاجهای غیرآسیب پذیر به آسیب پذیر ارائه شد.
۹.

مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان و ادراک بیماری در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سندروم روده تحریک پذیر درمان فراتشخیص درمان پذیرش و تعهد تنظیم هیجان ادراک بیماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۱۸۰
زمینه و هدف: در بین اختلالات گوارشی کارکردی، سندرم روده تحریک پذیر شایع ترین، پرهزینه ترین و ناتوان کننده ترین نوع آن ها است. پژوهش حاضر باهدف مقایسه میزان اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه کنترل بر تنظیم هیجان و ادراک بیماری در بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مرکز پورسینای حکیم شهر اصفهان در سال 1398-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 45 نفر بیمار مبتلا بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو مداخله به مدت 8 جلسه (90 دقیقه ای) برای هر دو گروه آزمایش در فاصله زمانی دو ماه اجرا شد. از پرسشنامه های ادراک بیماری برادبنت و همکاران و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج و برگه اطلاعات جمعیت شناختی برای گردآوری یافته ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شد. نرم افزار مورداستفاده SPSS نسخه 19 بود. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات درمانی فراتشخیصی و پذیرش و تعهد بر افزایش ادراک بیماری و کاهش راهبردهای غیرانطباقی تأثیر معناداری نداشته است. درمان فراتشخیص و پذیرش و تعهد در افزایش راهبردهای انطباقی تاثیر داشتند (05/0P<). نتیجه گیری: درمانگران می توانند با استفاده از مداخلات مذکور روش های مؤثری جهت بهبود وضعیت بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر اتخاذ کنند که اثربخشی درمان های خود را ارتقاء بخشند.
۱۰.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش وزن و کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان شناختی رفتاری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کیفیت زندگی شاخص توده بدنی کاهش وزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
زمینه و هدف: اضافه وزن و چاقی از شایع ترین مشکلات مربوط به سلامت در جوامع معاصر هستند. مداخلات روانشناختی متعددی برای کاهش وزن تدوین شده اند. لذا اهمیت زیادی دارد که اثربخشی این مداخلات مورد سنجش قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دو مداخله شناختی رفتاری و مبتنی بر پذیرش و تعهد در شاخص توده بدنی و کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون –پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل و با گمارش تصادفی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه ی زنان دارای اضافه وزن ساکن شهر مشهد بودند. چهل و پنج زن دارای اضافه وزن به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، و گروه گواه قرار گرفتند. شاخص توده بدنی در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شد و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی-فرم کوتاه و پرسشنامه جمعیت شناختی توسط شرکت کنندگان در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه تکمیل شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که شاخص توده بدنی در گروه های مداخله به شکل معناداری از گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری کمتر بود البته بین دو گروه مداخله تفاوتی در این زمینه وجود نداشت. یافته ها همچنین نشان دادند که نمرات شاخص های کیفیت زندگی در شرکت کنندگان گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری به شکل معناداری بیشتر بود. علاوه بر آن نمرات شرکت کنندگان در گروه مبتنی بر پذیرش و تعهد در دو شاخص کیفیت کلی زندگی و سلامت روان نسبت به گروه شناختی رفتاری به شکل معناداری بیشتر بود. نتیجه گیری: هر دو مداخله اثربخشی مطلوب در کاهش وزن داشتند اما مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بهتری در برخی از شاخص های کیفیت زندگی نشان دادند.
۱۱.

رابطه بین ابعاد فضای مسکونی و افسردگی ساکنین (نمونه موردی ساکنین شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: فضای مسکونی مساحت واحد مسکونی افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۲
زمینه و هدف: اﻓﺴﺮدﮔی بیماری اﺳﺖ که بر عملکرد افراد تأثیرگذاشته و در سال های اخیر به دلایل مختلف هم چون زندگی آپارتمانی افزایش یافته است. هدف اصلی این پژوهش مطالعه رابطه بین ابعاد فضای سکونتی با نمره افسردگی ساکنین آن بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش نیز کلیه ی ساکنین محیط های مسکونی مناطق پانزده گانه شهر اصفهان بودند که در نهایت 749 نفر، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. شایان ذکر است که برای هر ساختمان مسکونی از حداقل دو نفر از ساکنین پرسشنامه تکمیل شده دریافت شد که شامل سوال هایی برای ارزیابی نمره افسردگی، ویژگی های جمعیت شناختی (سن، جنس، تحصیلات،...) افراد و ویژگی های محیط مسکونی هم چون ابعاد و مساحت فضای اقامتی، تعداد اتاق خواب، ارتفاع سقف واحد مسکونی و تأمین خلوت مورد نیاز ساکنین می شد. در ادامه نیز از روش همبستگی و تحلیل آنوا جهت تجزیه تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که افزایش مساحت واحد مسکونی، ارتفاع سقف، تعداد اتاق های خواب و تأمین خلوت مورد نیاز افراد، نمره افسردگی ساکنین را به طور معناداری کاهش داده و با نمره افسردگی به طور معکوس مرتبط است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، ابعاد فضای مسکونی برای تأمین سلامت روان بیشتر اهمیت داشته بنابراین می توان گفت که توجه به ابعاد فضا و افزایش مساحت واحد مسکونی و تعداد اتاق های خواب مورد نیاز ساکنین و تأمین خلوت مورد نیاز افراد، می تواند به عنوان عاملی محیطی در راستای ارتقای سلامت روان و کاهش نمره افسردگی ساکنین مورد استفاده قرار گیرد.
۱۲.

طراحی مدل گردشگری پزشکی در دوران کوئید ۱۹ با استفاده از رویکرد ترکیبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: گردشگری گردشگری پزشکی داده بنیاد رویکرد ترکیبی کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۱۶۹
زمینه و هدف: گردشگری پزشکی، شکل جدیدی از توریسم است که تا قبل از پاندمی کوئید ۱۹ به طور فزاینده ای رشد پیدا کرده بود. گردشگری پزشکی ب ه منظور بهبود سلامتی افراد و در مک انی خ ارج از محل سکونت آن ها انجام می شود. هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل گردشگری پزشکی در دوران کوئید ۱۹ با استفاده از رویکرد ترکیبی است. مواد و روش ها: در این تحقیق پژوهشگر از رویکرد ترکیبی استفاده کرده است. برای این منظور، در مطالعه اول، برای شناخت مؤلفه های بازاریابی گردشگری پزشکی از رویکرد داده بنیاد و در مطالعه دوم، به آزمون مدل با استفاده از روش کمی پرداخته شده است. ابزار جمع آوری داده های مورد نیاز در مطالعه اول، پروتکل و مصاحبه عمیق، با بیست مدیر مرکز گردشگری و در مرحله بعد، داده های مورد نیاز بین 384 بیمار مرکز گردشگر توزیع و نتایج توسط نرم افزار ایموس تحلیل شده است. یافته ها: محقق با انجام پانزده مصاحبه به اشباع نظری و در نهایت 100 کد باز استخراج و بر اساس ادبیات نظری اقدام به کدگذاری محوری و انتخابی کرده و نتایج را در قالب شش بعد اصلی و سی و یک بعد فرعی ارائه کرده است. نتیجه گیری: محقق تحقیق خود را در قالب یک مدل شامل شش بعد: رضایت از برند مرکز گردشگری، اعتماد به برند درمانی مرکز گردشگری پزشکی، تنوع خدمات درمانی، بازاریابی گردشگری پزشکی، بسته درمانی مناسب، وفاداری به برند مرکز درمانی؛ و سی و یک بعد فرعی ارائه کرده است. نتایج تحقیق نشان داده است که کم هزینه ترین اقدام جهت بهبود وضعیت صنعت توریسم پزشکی، برنامه ریزی و ضرورت بخشی به ارائه خدمات حرفه ای در خور نیاز بیماران خارجی و همراهان آنها توسط افراد متخصص این حوزه باشد.
۱۳.

ارائه الگوی مولفه های شخصیتی و عوامل روان شناختی موثر بر تدریس معلمان در زمان شیوع کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تدریس مؤلفه های شخصیتی معلمان عوامل روانشناختی عوامل اجتماعی کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که نظام های آموزشی و تدریس معلمان می تواند متأثر از بحران های اجتماعی مانند کووید-19 باشد بنابراین هدف از این مطالعه ارائه الگوی مؤلفه های شخصیتی و عوامل روان شناختی مؤثر بر تدریس معلمان در زمان شیوع کووید-19 می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی ناحیه 2 مشهد که در سال تحصیلی 98 -97 مشغول به تدریس می باشند که با بررسی های صورت گرفته مشخص شد که 873 نفر در مقاطع ابتدایی مشغول به تدریس هستند که 329 نفر زن و 544 نفر مرد بودند. ابزار به کاررفته در پژوهش حاضر عبارت اند از پرسشنامه تدریس تحول آفرین، پرسشنامه عوامل اجتماعی و پرسشنامه عوامل شخصیتی هگزاکو که با رعایت اصول اخلاقی پژوهش، توسط اعضای نمونه تکمیل شد. داده های به دست آمده با بهره گیری از معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با بهره مندی از نرم افزار لیزرل تحلیل شد. یافته ها: یافته های آماری نشان دهنده برازش مطلوب مدل و تأیید معنادار مدل پژوهشگر بود (001/0≥P). نتیجه گیری: به نظر می رسد که توجه به مؤلفه های شخصیتی عامل مهمی در ارائه تدریس در زمان شیوع کووید-19 می باشد.
۱۴.

تدوین مدل علّی بخشودگی زناشویی بر اساس هوش هیجانی و هوش معنوی با نقش واسطه ای تمایزیافتگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدل علّی بخشودگی زناشویی هوش هیجانی هوش معنوی تمایزیافتگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۲۲۳
زمینه و هدف: بخشودگی زناشویی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در رضایت زناشویی و به عنوان متغیری مؤثر در حل تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زناشویی در نظر گرفته می شود. هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل علّی بخشودگی زناشویی بر اساس هوش هیجانی و هوش معنوی با نقش واسطه ای تمایزیافتگی زوجین بوده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل 25 تا 45 ساله شهر همدان بوده که از بین آن ها تعداد 408 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های بخشش زناشویی، هوش معنوی، هوش هیجانی و تمایزیافتگی زوجین را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری به کمک نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین هوش هیجانی (102/0) و هوش معنوی (286/0) زوجین با بخشودگی زناشویی رابطه مستقیم مثبت وجود دارد. مسیر رابطه بین هوش معنوی زوجین و سطح تمایزیافتگی آن ها مستقیم، منفی و معنی دار است (139/0-). همچنین مسیر رابطه بین سطح تمایزیافتگی (348/0-) و بخشودگی زناشویی زوجین مستقیم و رابطه بین دو متغیر منفی است. سطح تمایزیافتگی زوجین بر رابطه بین هوش هیجانی و بخشودگی زناشویی (07/0-) و همچنین رابطه بین هوش معنوی و بخشودگی زناشویی (048/0) زوجین اثر میانجیگری دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت مدل علی بخشودگی زناشویی بر اساس هوش هیجانی و هوش معنوی با نقش واسطه ای تمایزیافتگی از برازش خوبی برخوردار است و لذا آگاهی مشاوران، روانشناسان و متخصصان از این متغیرها می تواند کمک کننده باشد.
۱۵.

مقایسه اثربخشی دارو درمانی و واقعیت مجازی بر ادراک زمان سپری شده درد در بیماران سوختگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سوختگی ادراک زمان سپری شده درد دارو درمانی واقعیت مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۱۷۱
زمینه و هدف: سوختگی یکی از مخرب ترین و دردناک ترین آسیب های پزشکی است. به دلیل فرایندهای دردناک درمان، مدت زمان سپری شده تعویض پانسمان و فرایندهای درمانی، برای این بیماران بسیار طولانی و طاقت فرسا ادراک می شود. اخیرا درمان های نوظهوری همچون واقعیت مجازی سه بعدی برای کاهش مدت زمان سپری شده ادراک درد مورد استفاده قرار گرفته اند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دارو درمانی و واقعیت مجازی بر ادراک زمان سپری شده درد بیماران سوختگی مرکز امام موسی کاظم (ع) شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر نوع طرح نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور از جامعه آماری این پژوهش که کلیه بیماران واجد شرایط بستری در بخش سوختگی مرکز آموزشی درمانی امام موسی کاظم (ع) شهر اصفهان در سال 1397 را تشکیل می داد، 75 نفر از بیماران بخش سوختگی مرکز آموزشی درمانی امام موسی کاظم به شیوه نمونه گیری از نوع در دسترس انتخاب شدند. سپس با درنظر گرفتن معیارهای ورود، تعداد 45 بیمار وارد مطالعه شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش1 (واقعیت درمانی مجازی)، آزمایشی2 (دارو درمانی) و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) گماشته شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخلات به مقیاس درجه بندی تصویری درد (GRS) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که هر دو درمان واقعیت مجازی و دارو درمانی بر اضطراب درد سوختگی بیماران مبتلا به سوختگی تأثیر معنی دار داشت و در مقایسه دو درمان، اثربخشی درمان واقعیت مجازی بیشتر از دارو درمانی بود و تفاوت گروه های دارو درمانی و درمان واقعیت مجازی معنی دار بود (05/0>p). همچنین هر دو درمان واقعیت مجازی و دارو درمانی بر ادراک زمان سپری شده درد در بیماران مبتلا به سوختگی تأثیر معنی دار داشت و در مقایسه دو درمان، میان اثربخشی درمان واقعیت مجازی و دارو درمانی تفاوت معناداری در کاهش شدت درد یافت نشد (05/0>p). همچنین اثرات هر دو درمان در طول زمان پایدار بود. نتیجه گیری: برای کاهش آسیب های ناشی از فرایند درمان در بیماران سوختگی، علاوه بر دارو درمانی، استفاده از فناوری های نوظهوری همچون واقعیت مجازی مفید به نظر می رسد.
۱۶.

مقایسه سلامت روان دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار: مطالعه بازنگری نظام مند و فراتحلیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سلامت روان سلامت عمومی دانشجو ورزشکار غیر ورزشکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۱۸۵
زمینه و هدف: سلامت روان به معنای بهزیستی شناختی ، رفتاری و احساسی است. همه چیز در مورد نحوه تفکر ، احساس و رفتار مردم است. سلامت روان می تواند بر زندگی روزمره ، روابط و سلامت جسمی تأثیر بگذارد. هدف از این مطالعه مرور سیستماتیک و فراتحلیل پژوهش هایی بود که به مقایسه سلامت روان دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار پرداخته بودند. مواد و روش ها: جستجوی مقالات به زبان فارسی در پایگاه اطلاعات جهاد دانشگاهی، نورمگز، سویلیکا، علم نت بدون محدودیت زمانی تا بهمن ماه سال 1399 با کلیدواژه های مرتبط با "سلامت روانی"، "سلامت عمومی"، "ورزشکار و غیر ورزشکار" انجام شد. معیارهای ورود شامل تحقیقاتی که از نوع مقطعی و به شکل مقایسه بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران و تحقیقاتی بود که از پرسشنامه استاندارد 28 GHQ استفاده کرده بودند. مقالات با استفاده از چک لیست PRISMA مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بر اساس معیارهای ورود و خروج در نهایت 12 مقاله از 478 مطالعه مورد بررسی جامع قرار گرفت. طبق بررسی صورت گرفته نتایج مطالعات تعداد کل نمونه های ورزشکار 1252 نفر و غیر ورزشکار 1451 نفر در این 12 مطالعه بود. نتایج فراتحلیل نشان داد که تفاوت معنی داری و قابل توجهی بین سلامت روان دانشجویان ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار (34/3- تا 96/6-)CI 95%، 15/5- MD= وجود دارد و در چهار زیر مقیاس سلامت روان علائم جسمانی (70/0- تا 75/1-) CI 95% ، 23/1- MD= ، اضطراب و اختلال خواب (24/1- تا 21/2-) CI 95% ، 73/1- MD= ، اخلال در کار کرد اجتماعی(74/0- تا 25/2-) CI 95% ، 50/1- MD= و افسردگی (85/0- تا 2-) CI 95% ، 43/1- MD= تفاوت معنی داری بین دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که دانشجویان ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار از سلامت عمومی بهتری برخوردار بودند. لذا ورزش و فعالیت بدنی می تواند باعث ارتقای سلامت روانی دانشجویان گردد. واژه های کلیدی: سلامت روان، سلامت عمومی، دانشجو، ورزشکار، غیر ورزشکار

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹