مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تعیین اثر بخشی درمان های روان شناختی بر پرهیز از مواد با در نظر گرفتن متغیرهای مهمی همچون باورهای خودکارآمدی افراد معتاد که 0.69 درصد واریانس مصرف ماری جوانا و 0.50 درصد واریانس مصرف الکل را پیش بینی می کند، بسیار مفید و روشنگر خواهد بود. مواد و روش ها: این مطالعه که به روش آزمایشی طراحی شد با هدف مقایسه اثر بخشی دو مدل درمانی بر بهبود خودکارآمدی در پرهیز از مواد انجام گرفت. نمونه از میان نوجوانان مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهر تهران برای ترک اعتیاد بعد از غربالگری اولیه با استفاده از مقیاس سنجش تغییر دانشگاه رودآیلند (URICA) جهت تعیین مرحله تغییر (انگیزه) آزمودنی ها به تعداد 45 نفر نوجوان معتاد خود معرف، که رضایت خود را جهت شرکت در دوره گروه درمانی اعلام نمودند، انتخاب و با استفاده از پرسش نامه خودکارآمدی پرهیز مواد (DASES)، به طور تصادفی در گروه های آزمایشی (مداخله شناختی - رفتاری، مداخله فرانظری) و گروه شاهد جایگزین شدند. ارزیابی مجدد نیز بلافاصله بعد از درمان و دو ماه پیگیری به عمل آمد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره جهت مقایسه میانگین های سه گروه در سه موقعیت، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به روشنی بیانگر اثر بخشی هر دو مدل درمانی بر افزایش خودکارآمدی پرهیز از مواد نوجوانان بود. همچنین نتایج مقایسه ای بیانگر اثر بخشی بیشتر و پایدارتر مدل فرانظری نسبت به مدل شناختی - رفتاری هم در پس آزمون و هم پیگیری دو ماهه بر خودکارآمدی اختصاصی پرهیز بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش اهمیت فرآیند تغییر را مشخص کرد و نشان داد که چگونه درمان منطبق با مراحل تغییر می تواند برای ایجاد تغییر مثبت و مناسب در نوجوانان معتاد، مورد استفاده قرار گیرد. همچنین اهمیت تاکید بر نقش خود مراجعین و احساس خودکارآمدی آن ها در فرآیند تغییر و ترک اعتیاد روشن شد.
تاثیر همایندی صفات شخصیت اسکیزوتایپی مثبت و منفی بر پیامد درمانی انواع فرعی اختلال وسواس فکری - عملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شخصیت اسکیزوتایپی با پاسخ درمانی ضعیف در اختلال وسواس فکری - عملی همراه است. تحقیقات به طور مکرر عوامل مثبت و منفی اسکیزوتایپی را نشان داده اند. هدف پژوهش، بررسی تاثیر همایندی ابعاد مختلف صفات شخصیت اسکیزوتایپی در پیامد درمانی انواع فرعی وسواس فکری - عملی بود. روش: این مطالعه به روش شبه آزمایشی طراحی شد. نمونه ای به حجم 30 نفر از بین مبتلایان به اختلال وسواس فکری - عملی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه خالص، با علایم مثبت شخصیت اسکیزوتایپی و با علایم منفی شخصیت اسکیزوتایپی به طور داوطلبانه تحت درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. نمونه ها با مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی STA و پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی فرم کوتاه SPQ - B مورد آزمون قرار گرفت و داده ها با روش های آماری تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: میزان کاهش علایم در گروه ها متفاوت بود (6.64، 5.71، 8.05 و F=6.01، P<0.01) و افزایش نمرات در نشانه شناسی مثبت شخصیت اسکیزوتایپی شاخص پیش بینی پیامد درمانی ضعیف در اختلال وسواس فکری – عملی می باشد. همچنین، بین گروه اختلال وسواس فکری – عملی خالص و گروه اختلال وسواس فکری – عملی با نشانه شناسی منفی شخصیت اسکیزوتایپی تفاوتی در کاهش نشانه های وسواس فکری – عملی بر اساس عامل های فرعی اختلال مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: ابعاد مثبت و منفی شخصیت اسکیزوتایپی تاثیرات متفاوتی در پیش آگهی وسواس فکری – عملی بر اساس عامل های فرعی این اختلال دارند. بر اساس یافته های این پژوهش، همایندی صفات مثبت (و نه منفی) شخصیت اسکیزوتایپی با پاسخ درمانی ضعیف در اختلال فکری – عملی همراه است.
نقش ویژگی های شخصیتی ناگویی خلقی در پیش بینی نشانه های آسیب شناسی روانی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از آن جا که نارسایی های عاطفی در بروز نشانه های آسیب شناسی روانی در اختلالات خلقی، از اهمیت خاصی برخوردارند، این پژوهش به منظور تعیین نقش ویژگی های شخصیتی ناگویی خلقی در پیش بینی نشانه های آسیب شناسی روانی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی طراحی شد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی - تحلیلی (مقطعی) بر روی نمونه ای به تعداد 323 بیمار با اختلال افسردگی اساسی 32 تا 45 ساله (225 زن و 98 مرد) با میانگین سن 38±3 که به روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعین به درمانگاه های روان پزشکی استان اردبیل انتخاب شده بودند انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس ناگویی خلقی تورنتو و فهرست تجدید نظر شده نشانه های روانی بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که فقط اولین جنبه ناگویی خلقی (دشواری در شناسایی احساسات) تمامی نشانه های آسیب شناسی روانی را در بیماران با افسردگی اساسی به طور معنی داری پیش بینی می کند (P=0.001). به نظر می رسد نقش جنبه های دیگر ناگویی خلقی در پیش بینی نشانه های آسیب شناختی روانی ناچیز باشد. نتیجه گیری: به طور کلی، بسیاری از نشانه های آسیب شناسی روانی در اختلال افسردگی اساسی با دشواری در شناسایی هیجانات مرتبط است.
اثربخشی مداخلات شناختی - رفتاری مدیریت استرس بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به آسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مداخلات روانشناختی می تواند به واسطه بهبود وضعیت جسمی - روانی و اجتماعی سهم به سزایی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسم داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی - رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به آسم بود. مواد و روش ها: این پژوهش به روش آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد انجام شده است. نمونه شامل 24 بیمار با تشخیص آسم بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسم استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس طی هشت جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و در این فاصله ضمن ادامه درمان های متداول پزشکی در هر دو گروه، گروه شاهد جهت درمان روانشناختی در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش پیدا کرد (P<0.05).. نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به آسم بود.
تاثیر آموزش الگوی یادگیری اجتماعی بر عزت نفس، اعتماد به نفس، رفتارهای خودابرازی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاس سوم دوره راهنمایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عزت نفس، اعتماد به نفس و رفتارهای خود ابرازی نقش اساسی در سلامت روان ایفا می کنند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر آموزش الگوی یادگیری اجتماعی بر سازه های روان شناختی فوق در دانش آموزان مقطع راهنمایی استان چهارمحال و بختیاری بود. مواد و روش ها: این پژوهش به صورت نیمه تجربی طراحی شد و پس از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی بر روی دانش آموزان کلاس های دخترانه و پسرانه پایه سوم دوره راهنمایی استان چهارمحال و بختیاری (304 نفر) در سال تحصیلی 86-85 انجام شد. پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت، اعتماد به نفس برن رویتر (فرم کوتاه)، رفتارهای خود ابرازی وامونز و معدل نمرات به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله اجرا و الگوی یادگیری اجتماعی به روش مشارکتی و فعال طی 15 جلسه با استفاده از روش آموزش مهارت های اجتماعی به گروه آزمایش ارایه شد. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون کواریانس چند متغیره و واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: میانگین نمرات عزت نفس، اعتماد به نفس، رفتارهای خود ابرازی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معنی داری بهبود یافته بود (P<0.01)؛ ولی رابطه معنی داری بین اثربخشی آموزش الگوی یادگیری اجتماعی با مناطق مختلف آموزشی و جنسیت مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش موید تاثیر و پایداری اثر ارایه آموزش الگوی یادگیری اجتماعی صرف نظر از جنسیت و مناطق آموزشی مختلف بر برخی از سازه های روان شناختی خود و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود.
مقایسه ویژگی های شخصیتی گروهی از گردشگران ایرانی با گروه غیر گردشگر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اگر چه عوامل اجتماعی - اقتصادی به طور وسیع در فهم رفتار گردشگران مورد استفاده قرار گرفته است، اما در پژوهش های اخیر، آگاهی رو به افزایشی در این زمینه که شخصیت نیز ممکن است در فهم رفتار گردشگران موثر باشد، مشاهده می شود. به همین منظور، پژوهش حاضر به مقایسه ویژگی های شخصیتی گروهی از گردشگران ایرانی با گروه غیر گردشگر می پردازد. مواد و روش ها: در این پژوهش که از نوع علی - مقایسه ای بود، 150 گردشگر و 150 نفر غیرگردشگر با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده، از طریق پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی NEO و فرم پنج مقیاس هیجان خواهی زاکرمن مورد ارزیابی قرار گرفتند و در نهایت داده ها با استفاده از روش های آماری t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که بین گردشگران و گروه غیرگردشگر در هیجان خواهی، برون گرایی و گشودگی در برابر تجربه، تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.0001)، اما در سایر ویژگی های شخصیتی (نوروزگرایی، توافق پذیری و با وجدان بودن) تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش، شواهد تجربی در این زمینه که ویژگی های شخصیت ممکن است با گردشگری ارتباط داشته باشد، فراهم می کند.
احتکار وسواسی در دانشجویان با صفت اسکیزوتایپی بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: احتکار وسواسی یکی از انواع فرعی اختلال وسواس فکری - عملی است. اسکیزوتایپی با اختلال وسواس فکری - عملی نیز رابطه دارد. هدف پژوهش انجام شده بررسی احتکار وسواسی در افراد با صفات اسکیزوتایپی بالا با توجه به عامل جنسیت بود. مواد و روش ها: این تحقیق از نوع پس رویدادی است. نمونه ای به حجم 454 نفر با مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی غربال شده، از بین آنها 31 نفر به عنوان گروه اسکیزوتایپی و 31 نفر هم به عنوان گروه شاهد انتخاب و با پرسشنامه رفتار ذخیره ای مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس دو عاملی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه اسکیزوتایپی در مقایسه با گروه شاهد نمرات بیشتری در مقیاس احتکار وسواسی کسب می کنند. نتایج بیانگر تاثیرگزاری جنسیت در تفاوت مشاهده شده بود و افراد اسکیزوتایپی مونث در مقیاس احتکار وسواسی نمرات بیشتری کسب کردند.
مقایسه عملکرد خانواده دختران اقدام کننده به فرار از منزل با گروه شاهد در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با در نظر گرفتن اهمیت رابطه عملکرد خانواده با رفتارهای سازش یافته در اعضای آن، هدف این تحقیق مقایسه عملکرد خانواده دختران در شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: این پژوهش، از نوع پیمایشی بود. نمونه این پژوهش، تمامی 31 دختر فراری بودند که در 6 ماهه اول سال 1385 از طریق نیروی انتظامی و قوه قضائیه به مرکز اورژانس اجتماعی شهر اصفهان ارجاع گردیدند. 31 نفر نیز به عنوان گروه شاهد از میان دانشجویان یکی از دانشگاه های آزاد اسلامی، انتخاب شدند. نمونه گیری دو گروه، به روش در دسترس انجام گرفت و هر دو گروه به سوالات پرسشنامه عملکرد خانواده بلوم پاسخ دادند. در نهایت، داده ها به کمک آزمون تجزیه و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: دو گروه در مقیاس های جامعه پذیری، منبع کنترل بیرونی، تعارض، سبک های تربیتی مستبد، آزاد منش و بی قید و بند، آرمان خانواده، پیوستگی و ابراز وجود (بیانگری) با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند (P<0.05).. نتیجه گیری: خانواده دختران فراری با ویژگی هایی چون عدم نزدیکی عاطفی، برقراری ارتباطات اجتماعی محدود و تمایل کم به این گونه روابط، تحت کنترل ندیدن رویدادها، تعاملات همراه با تعارض اعضای خانواده، قوانین محدود یا سرسختانه، مشارکت ضعیف اعضا در تصمیم گیری ها، فخر و مباهات کم به خانواده، عدم ابراز آزادانه احساسات و افکار مشخص می شوند.
سنخ شخصیتی D(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مطالعات نقش عوامل خطرساز روانی - اجتماعی و رفتاری را در سبب شناسی و فیزیوپاتولوژی اختلالات قلبی - عروقی نشان داده است. مطالعات قبلی ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و افزایش خطر ابتلا به بیماری های قلبی را نشان داده است. در سال های اخیر یک سازه شخصیتی جدید تحت عنوان سنخ شخصیت D مطرح شده است. این سنخ از شخصیت، از طریق تمایل همزمان به تجربه هیجانات منفی (عواطف منفی) و اجتناب از ابراز این هیجانات در تعاملات اجتماعی با دیگران (بازداری اجتماعی) مشخص می شود. تشخیص این سنخ شخصیتی با مقیاس های اندازه گیری ویژگی های مذکور امکان پذیر است. برخی شواهد نقش عوامل ارثی را در تکوین این ویژگی ها تایید می نماید. بررسی یافته های مطالعات مختلف نشان داد سنخ شخصیت D یک عامل خطر مستقل برای بروز آشفتگی های روان شناختی، بیماری های قلبی، پیش آگهی بد در بیماران قلبی و افزایش مرگ و میر است. شواهد ارتباط بین سنخ شخصیتی D و واکنش پذیری قلبی - عروقی، بی نظمی در محور HPA و به دنبال آن افزایش سطح کورتیزل و فرآیندهای سایکونوروایمونولوژی را تایید می نماید. این تغییرات ممکن است عوامل واسطه ای بین سنخ شخصیت D و پیامدهای بالینی در بیماران قلبی باشد. شناسایی بیماران قلبی با سنخ شخصیت D و استفاده از مداخلات روان شناختی در توانبخشی آنان ضروری به نظر می رسد. به علاوه، سنخD یک سازه شخصیتی است که نه تنها می تواند در مورد بیماری های قلبی مورد توجه قرار گیرد بلکه در مورد سایر اختلالات روان - تنی نیز قابل بررسی می باشد.