تحقیقات علوم رفتاری

تحقیقات علوم رفتاری

تحقیقات علوم رفتاری دوره هجددهم تابستان 1399 شماره 2 (پیاپی 60) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

پیش بینی تمایل به خودکشی بر اساس متغیرهای دشواری تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری شناختی، انعطاف پذیری خانواده و تحمل پریشانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری شناختی تحمل پریشانی تنظیم هیجان خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 278 تعداد دانلود : 194
زمینه و هدف: خودکشی به عنوان یکی از علل اصلی مرگ در سراسر جهان یکی از نگرانی های عمده در بهداشت عمومی است؛ لیکن کمتر پژوهشی به بررسی عوامل موثر بر آن در خانواده های درآستانه طلاق پرداخته است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تمایل به خودکشی بر اساس دشواری تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری شناختی، انعطاف پذیری خانواده و تحمل پریشانی توانایی در نوجوانان و جوانان خانواده های در آستانه طلاق شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان و جوانان خانواده های در آستانه طلاق شهر اصفهان بود. براساس فرمول کوکران ۳۷۳ نفر انتخاب و به مقیاس سنجش افکار خودکشی بک، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی، پرسش نامه انعطاف پذیری خان واده و مقیاس تحمل پریشانی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام و با استفاده از نرم افزار SPSS-۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که دشواری تنظیم هیجانی با تمایل به خودکشی رابطه مثبت و معنی دار دارد، اما بین متغیرهای انعطاف پذیری شناختی، انعطاف پذیری خانواده و تحمل پریشانی با تمایل به خودکشی رابطه معکوس و معنی داری دارد (۰۱/۰>p). همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که عامل انعطاف پذیری شناختی و دشواری تنظیم هیجان در مجموع توان پیش بینی ۱۷ درصد از تغییرات واریانس تمایل به خودکشی را دارند (۰۱/۰>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی نقش مهمی در تمایل نوجوانان و جوانان خانواده های در آستانه طلاق به خودکشی دارند.
۲.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخوری عصبی زنان دارای اضافه وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد پرخوری عصبی اضافه وزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 457 تعداد دانلود : 781
زمینه و هدف: اختلالات خوردن از دسته اختلالات روانی/ روان تنی به شمار می آیند که مشکلات متعددی در سلامت جسمانی و عملکرد روانی را موجب می شوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد بر پرخوری عصبی زنان دارای اضافه وزن بود. مواد و روش ها: مطالعه ی حاضر، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. در این مطالعه 40 نفر از زنان دارای اضافه وزن با شاخص توده بدنی بزرگتر از 30 در منطقه 1 شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه بازخوردهای خوردن گارنر و همکاران (1982)، پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به صورت گروهی دریافت کردند در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مقایسه گروه های آزمایشی با گروه گواه نشان داد که پرخوری عصبی و خرده مقیاس های آن (رژیم لاغری، پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا و مهار دهانی) در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرد و اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخوری عصبی در مرحله پس آزمون تأیید می گردد (001/0>p). میزان این تأثیر بین 7/75 تا 1/81 درصد بود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج حاکی از تأثیر معنادار یک دوره درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر متغیرهای پرخوری عصبی و کاهش وزن در زنان دارای اضافه وزن بود و می توان از این روش برای درمان عصبی افراد دارای اضافه وزن استفاده کرد.
۳.

بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی مراقبان بیماران اسکیزوفرنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اعتبار روایی اسکیزوفرنی بار مراقبت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 392 تعداد دانلود : 738
زمینه و هدف: : بار مراقبت از بیماران روانی به عنوان یک عامل مهم برای حفظ بیمار در سطح جامعه اثرگذار است، در زمینه ارزیابی و اندازه گیری این موضوع در بیمارن اسکیزوفرنی ابزار اندازه گیری مشخصی وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مراقبان بیماران اسکیزوفرنی بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد ۱۴۷نفر از مراقبان بیماران اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان روانپزشکی روزبه و سازمان حمایت از خانواده بیماران اسکیزوفرنی احباء در شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه مراقبان بیماران اسکیزوفرنی، پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه علائم مثبت و منفی استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی و تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شد. یافته ها: در تحلیل عاملی اکتشافی شش عامل (توانمندی مراقب، روابط بین فردی، استقلال، شأن اجتماعی، نگرانی مراقب و خستگی مراقب) استخراج شد. در مجموع این شش عامل توانسته اند ۷/۷۰ درصد از واریانس ۳۲ سوال این پرسشنامه را تبیین کنند. همسانی درونی خرده مقیاس ها نیز با آلفای کرونباخ در دامنه مطلوب به دست آمد. ماتریس چرخش یافته واریماکس نشان داد که همه سوالات قابل استفاده هستند. نتیجه گیری: نتایج تحلیل آماری نشان می دهد پرسشنامه بار مراقبت از بیمار اسکیزوفرنی از ویژگی های روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار معتبر (با ضریب اعتبار ۶۷/)۰ در جمعیت ایرانی استفاده نمود.
۴.

نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان خشونت جسمی غفلت کژکاری جنسی سوء استفاده جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 805 تعداد دانلود : 48
زمینه و هدف: کژکاری جنسی یکی از اختلال های شایع در بین زنان است و معمولاً با ناراحتی چشمگیر بالینی در توانایی پاسخ دهی جنسی فرد یا تجربه لذت جنسی همراه است. ازاین رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه های شهرستان شاهرود بود. چهارصد دانشجوی زن متأهل شهر شاهرود به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به شاخص عملکرد جنسی زنان، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مقیاس خود گزارشی کودک آزاری پاسخ دادند. داده های پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزارهای SPSS وLISREL و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان، بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان رابطه وجود دارد (۰۵/۰>p). بعلاوه، راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان میانجی رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت می کند که راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان میانجی رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان هستند.
۵.

اثربخشی بسته آموزشی تاب آوری مبتنی بر بازی بر سازگاری اجتماعی کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سازگاری اجتماعی بسته آموزشی تاب آوری کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 459 تعداد دانلود : 519
زمینه و هدف: همواره در نظام رفاه کودک، به کودکان و نوجوانان تحت مراقبت به عنوان یک جمعیت شکننده و در معرض خطر توجه می شود؛ از اینرو مداخلات پیشگیرانه در جهت کاهش آسیب ها بسیار حائز اهمیت می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته آموزشی تاب آوری مبتنی بر بازی بر سازگاری اجتماعی کودکان تحت سرپرستی بهزیستی بود. مواد و روش ها: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان ۷-۵ سال تحت سرپرستی بهزیستی استان تهران بودند. ابتدا ۵ مرکز به شیوه هدفمند انتخاب و سپس ۳۰ نفر از کودکان دارای ملاک های پژوهش با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند(هر گروه ۱۵ نفر). ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه اختلال رفتاری کودکان راتر(۱۹۶۷)، مقیاس تاب آوری کودک و نوجوان انگار و لیبنبرگ (۲۰۰۹) و بسته آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی(محمدی شمیرانی، ۱۳۹۸) بود. گروه آزمایش، آموزش تاب آوری را به مدت ۱۴ جلسه ی ۶۰ دقیقه ای به صورت هفته ای دو جلسه دریافت کردند. به منظور تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، تحلیل کوواریانس چند متغییره و تک متغییره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تاب آوری بر سازگاری اجتماعی و مولفه آن (بیش فعالی- پرخاشگری، اختلال کمبود توجه، ناسازگاری اجتماعی) تاثیر معناداری داشت(۰۱/۰p<) اما در مولفه های اضطراب- افسردگی و رفتار ضداجتماعی به طور معناداری موثر نبوده است(۰۵/۰ < p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده از این مطالعه به نظر می رسد می توان از بسته آموزشی تاب آوری برای افزایش سازگاری اجتماعی کودکان تحت سرپرستی بهزیستی استفاده کرد.
۶.

اثر بخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب بدنی، شناختی، رفتاری و کیفیت خواب مادران باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بارداری استرس ذهن آگاهی اضطراب خواب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 587 تعداد دانلود : 803
زمینه و هدف: بارداری مهم ترین چرخه ی تولیدمثل است که برای زنان فرایندی طبیعی به شمار می آید بااین وجود به دلیل تغییراتی که در حوزه های روان شناختی و اجتماعی روی می دهد، می تواند با اختلالات خلقی و اضطرابی همراه باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب بدنی، شناختی و رفتاری و کیفیت خواب مادران باردار انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش یک تحقیق نیمه آزمایشی بر اساس طرح گروه آزمایش و کنترل همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود که در آن ۶۰ نفر از مادران باردار واجد شرایط بیمارستان امین شهر اصفهان به صورت هدفمند انتخاب و به روش تصادفی سازی بلوکی در دو گروه ۳۰ نفره توزیع شدند. از هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه های اضطراب بدنی، شناختی و رفتاری و کیفیت خواب، مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ی ۵/۲ ساعته (هفته ای یک بار) تحت آموزش مداخله ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. سپس مرحله پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها با نسخه ۲۵ نرم افزار SPSS و آزمون های آماری T-Test مستقل و T زوجی بررسی شدند. یافته ها: نتایج نشان می دهند درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و کیفیت خواب تأثیر داشته است (P<۰/۰۵). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش اضطراب بدنی، شناختی، رفتاری و بهبود کیفیت خواب مادران باردار می شود. بنابر این در نظر گرفتن نقش این مداخله توسط متخصصان حوزه ی سلامت و درمانگران در مراکز بهداشت مادران ضروری به نظر می رسد.
۷.

چالش های کادر درمان در طول شیوع کرونا ویروس: مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: پرسنل کادر درمان کروناویروس چالش ها تحقیق کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 368 تعداد دانلود : 346
زمینه و هدف: یکی از گروه های اصلی که در طی شیوع بیماری کرونا ویروس تحت فشار زیاد با منابع و امکانات ناکافی قرار داشتند کادر درمان بودند. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناسایی چالش های پیش رو کادر درمان در کار با بیماران مبتلا به کروناویروس انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی – توصیفی استفاده شد. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه کادر درمان اعم از پرستاران و پزشکان بیمارستان های شهر قم که در بخش کرونا ویروس از ابتدای شیوع بیماری مشغول به فعالیت بودند را در برمی گرفت. تعداد 11 نفر از کادر درمان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با رسیدن به اشباع نظری مورد مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از شیوه تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر شامل 9 مضمون اصلی (تجربه آشفتگی روانی و هیجان های منفی، تجربه سختی و فشار کاری، عدم به کارگیری متخصصان سلامت روان و کمبود مهارت های روان شناختی، عدم آمادگی کافی در مقابله با بیماری، کمبود دانش تخصصی، تجربه تعارض شغلی، کاهش روابط بین فردی و ننگ کرونا ویروس، اختلاف نظر و تعارض با اعضای خانواده، تجربه ناکامی و درماندگی به علت ماهیت بیماری) و 22 خرده مضمون بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد کادر درمانی با چالش هایی در حوزه های هیجانات، روابط بین فردی و خانوادگی، محیط شغلی و سختی کار مواجه می باشند. بدین منظور لازم است از راهکارهایی مانند بهره گیری از متخصصین سلامت روان برای کادر درمان و خانواده هایشان، ایجاد آمادگی کافی قبل از شیوع در بعد تجهیزات، نیروی انسانی، آموزش های لازم در مورد بیماری و فرایند آن و ماهر سازی کادر درمان و ایجاد مشوق های متعدد استفاده نمود.
۸.

پیش بینی علائم اختلال وسواسی- جبری بر اساس مؤلفه های ذهن آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال وسواسی - جبری ذهن آگاهی تنظیم شناختی هیجان راهبردهای مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 601 تعداد دانلود : 632
زمینه و هدف: اختلال وسواسی-جبری، یکی از اختلالات ناتوان کننده و شایع در نوجوانان است. عوامل زیادی در ایجاد و تداوم این اختلال نقش دارد که اخیراً سازه های شناختی توجه زیادی به خود جلب کرده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علائم اختلال وسواسی-جبری بر اساس مؤلفه های ذهن آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول شهر تبریز در سال تحصیلی 1398-1397 بود. درنهایت داده های 357 نفر (200 دختر و 157 پسر) که به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند، تحلیل شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه بازنگری شده وسواسی-اجباری (OCI-R، فوا و همکاران، 2002)، پرسش نامه مهارت های ذهن آگاهی کنتاکی (KIMS)، فرم کوتاه پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ-P-short) و مقیاس راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (CISS) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که خودسرزنشی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (01/0>P و 159/0=r) و مقابله اجتناب مدار از راهبردهای مقابله ای (01/0>P و 058/0=r) با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه ی مثبت و معنی داری دارند. همچنین پذیرش بدون قضاوت (01/0>P و 151/0-= r) و توصیف کردن (01/0>P و 103/0-=r) از مؤلفه های ذهن آگاهی و مقابله مسئله مدار (01/0>P و 073/0-=r) از راهبردهای مقابله ای با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه ی منفی و معنی دار دارند که درنهایت، متغیرهای خودسرزنشی و پذیرش بدون قضاوت توانستند در دو گام 9/ 3 درصد از واریانس علائم اختلال وسواسی-جبری را تبیین کنند. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن این نتایج، به نظر می رسد برای پیشگیری نوجوانان به اختلال وسواسی-جبری، توجه به متغیرهای خودسرزنشگری و پذیرش بدون قضاوت بسیار ضروری است.
۹.

شناسایی آلزایمر با استفاده از شبکه عصبی یادگیری عمیق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بیماری آلزایمر شبکه عصبی یادگیری عمیق طبقه بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 465 تعداد دانلود : 557
زمینه و هدف: بیماری آلزایمر شایع ترین شکل زوال عقل است که مهم ترین نمود آن اختلال در حافظه است. آسیب دیدگی مغزی و اختلال استرس پس از حادثه (حوادث ایجادشده برای جانبازان جنگ، رزمندگان و نیروهای مسلح)، نقش بسزایی در افزایش خطر بیماری آلزایمر دارد. ماهیت ابعاد بالای داده های عصبی، درعین حال تعداد کمی از نمونه های موجود، باعث می شود که یک سیستم تشخیص دقیق کامپیوتری ایجاد شود. هدف از انجام مطالعه حاضر به کارگیری شبکه های عصبی یادگیری عمیق برای ایجاد یک سیستم خودکار تشخیص بیماری می باشد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر، بر روی ۲۰۰ نمونه تصاویر مغزی جانبازان جنگ توسط نرم افزار پایتون انجام شده است. در مدل پیشنهادی این پژوهش ۷۰% از تصاویر پایگاه داده برای آموزش و ۳۰% تصاویر پایگاه داده برای آزمون انتخاب شدند. در مرحله اول آموزش از یادگیری عمیق با شبکه کانولوشن برای استخراج ویژگی سپس در مرحله دوم به منظور طبقه بندی وضعیت سلامت بر پایه ویژگی های یاد گرفته شده می باشد. یافته ها: نتایج حاصل از خروجی تجزیه وتحلیل شده و با روش های ارائه شده در مطالعات قبلی مقایسه شده است. روش پیشنهادی، دقت تشخیص بالاتری دارد که نسبت به روش های موجود باعث افزایش بیش از ۱۰% در دقت تشخیص در بسیاری از موارد گردیده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از روش های هوشمند بر مبنای یادگیری عمیق می تواند با دقت مطلوبی بیماری آلزایمر را تشخیص دهد. همچنین از الگوریتم های استفاده شده در این تحقیق را می توان در سایر امور مدیریتی، نظامی و دفاعی نیز استفاده کرد.
۱۰.

رابطه بین ویژگی های محیط مسکونی با افسردگی ساکنان: یک مقاله مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: محیط ساخته شده سلامت روان افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 515 تعداد دانلود : 463
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای افسردگی و خطرات ناشی از آن که زندگی فردی و اجتماعی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد تلاش بر آن است تا عوامل محیط مسکونی مرتبط با آن شناسایی گردد تا در ادامه پژوهش های آتی بتوانند از آن در جهت ارتقای محیط های مسکونی با رویکرد کاهش افسردگی بهره گیرند. پژوهش حاضر با هدف مرور مطالعات انجام شده با موضوع رابطه بین ویژگی های محیط مسکونی و افسردگی ساکنین آن انجام شده است. مواد و روش ها: در این مقاله مروری برای یافتن مستندات مرتبط با موضوع مقاله، نویسنده به بررسی منظم پیشینه منتشرشده بین سال های ۲۰۲۰- ۲۰۰۵ در مورد رابطه بین ویژگی های محیط مسکونی و افسردگی پرداخته و مطالعات مرتبط موردنظر در پایگاه داده های Pub Med، Elsevier، google scholar، Isi، MDPI، BMC، Magiran، SID با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط هم چون: رابطه بین محیط ساخته شده، محیط فیزیکی، محیط زندگی، محیط همسایگی و محله، محیط داخلی و خارجی، محیط طبیعی، محیط مسکونی، محیط کالبدی با سلامت روان (افسردگی، اختلالات روانی) بررسی گردید. یافته ها: از بین تعداد ۹۶ مقاله انتخابی مرتبط با موضوع، اکثر مقالات مقطعی بودند و رابطه آماری معنی داری میان حداقل یکی از ویژگی های محیط مسکونی و افسردگی را تأیید می کردند. از بین جنبه های متفاوت ویژگی های محیط، عدم دسترسی به فضاهای سبز، ویژگی های همسایگی، آلودگی صوتی، خصوصیات محیط ساخته شده، میزان روشنایی و قابلیت پیاده روی با خلق افسرده مرتبط تر بود و این رابطه برای زیبایی محیط، محیط شهری، دسترسی به خدمات و تراکم جمعیت و تداخل فواصل روانی تناقض هایی را نشان می داد. نتیجه گیری: مرور نتایج پژوهش ها حاکی از آن است که ویژگی های محیط ساخته شده مسکونی در بسیاری از جنبه ها با افسردگی مرتبط است و توجه به آن برای ارتقای سلامت روان (کاهش افسردگی) ساکنین محیط های مسکونی ضروری است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷