تحقیقات علوم رفتاری
تحقیقات علوم رفتاری دوره 20 پاییز 1402 شماره 3 (پیاپی 73) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: همه گیری کووید 19 اثر زیادی بر زندگی مردم به ویژه دانشجویان پزشکی داشته است. بااین حال، اطلاعات کمی در مورد اثر این بیماری همه گیر بر یادگیری، استرس و فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی وجود دارد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین ترس از سرایت کووید-19 و فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی انجام شد.
مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند (4000N=) در سال تحصیلی 401-1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 436 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ترس از سرایت کووید-19، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و سیاهه فرسودگی مسلش- زمینه یابی دانشجویان پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که اثر مستقیم ترس از سرایت کووید-19 بر خودکارآمدی تحصیلی معنادار است اما اثر آن بر فرسودگی تحصیلی غیرمعنی دار بود. اثر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی معنی دار بود. همچنین اثر غیرمستقیم ترس از سرایت کووید-19 با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی معنی دار است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش پیشنهاد می کند که خودکارآمدی تحصیلی نقش مهمی در افزایش اثر ترس از سرایت بیماری های همه گیر مثل کووید-19 بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی دارد. یافته های این پژوهش می تواند به تدوین یا استفاده از آموزش های مبتنی بر خودکارآمدی طی دوره های همه گیری برای کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی کمک کند.
تأثیر روان درمانی وجودی رولومی بر اضطراب مرگ، احساس تنهایی و معنای زندگی در زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تعداد زنان سرپرست خانوار در سال های اخیر رو به افزایش است که منجر به ایجاد فشارهای روانی شدیدی در این گروه زنان شده است، بر این اساس انجام مداخلات روانشناختی در این گروه از زنان در بهبود سلامت روان آن ها می تواند کمک کننده باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روان درمانی وجودی رولومی بر اضطراب مرگ، احساس تنهایی و معنای زندگی در زنان سرپرست خانوار انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری آن شامل کلیه زنان سرپرست خانوار در سازمان بهزیستی شهر اصفهان بوده است. نمونه آماری شامل ۳۰ نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به تصادف در گروه های آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت روان درمانی وجودی رولومی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه توسط پرسشنامه های اضطراب مرگ تمپلر(۱۹۷۰)، احساس تنهایی راسل و همکاران(۱۹۸۰) و پرسشنامه ی معنای زندگی استگر(۲۰۱۰) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS۲۳ و روش تحلیل واریانس اندازه های مکرر استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که روان درمانی وجودی بر بهبود اضطراب مرگ، حضور معنا، جستجوی معنا و احساس تنهایی در زنان سرپرست خانواده در مرحله پس آزمون تأثیر معنی داری داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است (۰۰۱/۰>p).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حکایت از تأثیر روان درمانی وجودی بر اضطراب مرگ، احساس تنهایی و معنای زندگی در زنان سرپرست خانواده دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود نهادهای مسئول شرایط مداخله ی روان درمانی وجودی رایگان برای زنان سرپرست خانواده را فراهم آورند تا شرایط این خانواده ها مناسب تر شود.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری واحد پردازه ای بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام در بیماران زن مبتلا به وسواس عملی شستشو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری- عملی یکی از اختلالات روانی است که تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی و کاهش مقاومت فرد در برابر اختلال می گذارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری واحدپردازه ای بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام در بیماران زن با وسواس شست وشو انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان جوان مبتلا به وسواس شست و شو بود که طی سه ماهه نخست سال ۱۳۹۸ به مرکز مشاوره و روان شناختی کاوش شهر نیشابور مراجعه کرده بودند. از بین آن ها ۶۰ نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و پس از اجرای اولیه پیش آزمون پرسشنامه وسواس شست وشوی ییل براون، تعداد ۳۰ نفر که دارای بیشترین تراز اختلال بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (۱۵ نفر آزمایش و ۱۵ نفر کنترل) جایگزین شدند. سپس پروتکل درمان شناختی رفتاری CBT که با طرح ریزی محقق در قالب ۸ جلسه ۴۵ دقیقه در مدت ۲ ماه هفته ای یک جلسه تدوین شده بود بر روی گروه آزمایشی اجرا شد در پایان پرسشنامه تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (IUS) و مقیاس عدم تحمل ابهام از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری واحدپردازه ای به طور معناداری موجب بهبود تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام (۰۵/۰>p) در بیماران زن با اختلال وسواس شست وشو شده است.
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان شناختی- رفتاری واحدپردازه ای می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر در درمان افزایش میزان تحمل پذیری بلاتکلیفی و تحمل ابهام زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری شستشو پیشنهاد گردد.
اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری (ACT-CBT) بر تغییر نگرش و عزت نفس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری (ACT-CBT) بر تغییر نگرش و عزت نفس بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معتادان خودمعرف مراکز ترک اعتیاد دزفول بود. ابتدا یک مرکز ترک اعتیاد دزفول انتخاب شد. سپس نمونه ای به حجم ۳۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، طی ۱۰ جلسه، تحت درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری قرار گرفت. گروه گواه، در این مدت، هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه نگرش نسبت به اعتیاد و مواد مخدر نظری (۱۳۷۸) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (۱۹۶۵)، در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، توسط شرکت کنندگان، تکمیل گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در این تحقیق، از تحلیل کوواریانس تک متغیره، در نرم افزار SPSS-۲۰، استفاده شد. سطح معناداری تمام آزمون ها نیز کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
یافته ها: درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی- رفتاری اثر معناداری بر تغییر نگرش و عزت نفس معتادان خود معرف در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه داشت
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که این درمان راهبردی مؤثر بر تغییر نگرش و عزت نفس معتادان خودمعرف می باشد و می توان از آن، به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد
اثربخشی مداخله مثبت نگر بر کاهش درماندگی روانشناختی مادران دارای نوزاد کم وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: کم وزنی هنگام تولد یکی از شاخص های مهم بهداشتی در ارزیابی مراقبت های دوران بارداری در سراسر جهان است. لذا با شناخت عوامل خطرزای مرتبط با کم وزنی می توان از بروز کم وزنی پیشگیری کرد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله مثبت نگر بر کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوزاد کم وزن است.
مواد و روش ها: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای نوزاد کم وزن در شهر شهر دزفول بود که از میان آنان 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و در 2 گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزار پژوهش مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لاوبوند و لاوبوند، 1995) بود. ابتدا پیش آزمون در دو گروه اجرا شد، سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله مثبت نگر قرار گرفت. این جلسات به صورت گروهی و هفتگی برگزار شد. در پایان، هر دو گروه مورد سنجش پس آزمون قرار گرفتند. از تحلیل واریانس یک طرفه برای تغییرات بین گروهی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و سطح معنی داری 05/0>P استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که مداخله مثبت نگر موجب کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوزاد کم وزن شده است (001/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که مداخله مثبت نگر یک درمان مؤثر برای کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوزاد کم وزن و به طور کلی بهبود سلامت روان افراد باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روانشناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روانشناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار می باشد.
مواد و روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش- آزمون- پس- آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه کودکان کار شهر اهواز در سال ۱۴۰۰ تشکیل داد که برای گردآوری اطلاعات از این جامعه، ۴۵ نفر از این کودکان (در فاصله سنی ۱۲ الی ۱۷) با استفاده از مصاحبه تشخیصی و شفاهی غربال گری و به صورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از همسان سازی بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی به روش زوج و فرد و به صورت گمارش تصادفی در ۳ گروه ۱۵ نفره، (گروه آزمایش با آموزش تنطیم هیجان (۱۵ نفر)، گروه آزمایش با درمان شفقت محور (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) گمارده شدند. در ابتدا همه شرکت کنندگان مقیاس افسردگی-اضطراب- تنیدگی (لاویبوند و لاویبوند، ۱۹۹۵) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی و همکاران، ۱۳۹۰) را تکمیل نمودند سپس آزمودنی های گروه های آزمایش تحت آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور قرار گرفتند، درحالی آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اجرای مداخله ها بار دیگر همه آزمودنی ها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیر و تک متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روان شناختی و رفتار خطرپذیر مؤثر می باشد (۰۵/۰≥p) و در نتیجه این مداخله ها می تواند باعث کاهش نشانگان روان شناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار گردند. به علاوه نتایج آزمون های تعقیبی نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با درمان شفقت محور بر کاهش رفتار خطرپذیر در کودکان کار اثرگذاری بیشتری داشته است (۰۵/۰≥p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که هردو به یک اندازه بر متغیرهای پژوهش اثرگذار هستند؛ هرچند که در مرحله پیگیری آموزش تنظیم هیجان اثر ماندگارتری داشته است.
مقایسه اثربخشی آموزش خلاقیت و آموزش راهبردهای یادگیری بر خوش بینی و عملکرد انطباقی دانش آموزان دختر اهمال کار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از مهمترین دغدغه های آموزش و پرورش امروز، افزایش کیفیت یادگیری در دانش آموزان و حل و فصل مشکلات یادگیری در آنان است. از جمله عواملی که می تواند در این زمینه تأثیرگذار باشد، اهمال کاری است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر «مقایسه اثربخشی آموزش خلاقیت و آموزش راهبرد های یادگیری بر خوشبینی و عملکرد اجتماعی انطباقی دانش آموزان دختر اهمال کار»، بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر اراک در سال تحصیلی ۹۸ به تعداد ۱۳۷۰۰ نفر بود. از این تعداد ۶۰ نفر از دانش آموزانی که نمره اهمال کاری تحصیلی آنان پایین بود با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در سه گروه دو گروه آزمایش و یک گروه گوا گمارده شد(هر گروه ۲۰ نفر). گروه آزمایش اول مداخله ی آموزشی تحقیق شامل برنامه آموزش خلاقیت براساس الگوی پیرخائفی (۱۳۹۸) و گروه آزمایش دوم آموزش راهبردهای یادگیری براساس الگوی کرمی و امیرتیموری (۱۳۹۲)، دریافت نمودند. در این پژوهش پرسشنامه های اهمالکاری، خوش بینی و عملکرد انطباقی استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که در حوزه آموزش خلاقیت و آموزش راهبردهای یادگیری بین دوگروه آزمایش وگواه در میزان سرزندگی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد و همچنین بین هم سنجی تاثیر آموزش ها تفاوت معنی داری به نفع آموزش خلاقیت وجود دارد (۰۰۱/۰≥p).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که آموزش خلاقیت و راهبردهای یادگیری باعث ارتقای خوش بینی و عملکرد انطباقی در دانش آموزان دختر اهمال کار می گردد.
اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با استفاده از آزمون هوش حافظه کاری وکسلر نوع رایانه ای تهیه و تدوین از خرده مقیاس فراخنای ارقام مقیاس هوش وکسلر است که برای اندازه گیری حافظه کاری از آن استفاده شد. نمونه آماری شامل 20 دانش آموز مقطع متوسطه بود که به صورت تصادفی از دانش آموزان پسر پایه متوسطه شهرستان ورامین در سال تحصیلی 1399-1400 در دبیرستان های دولتی دوره متوسطه در رشته های ریاضی، تجربی و انسانی انتخاب گردیدند. زمودنی ها در دو گروه کنترل (10 نفر) و آزمایش (10 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند.
یافته ها: توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقای حافظه شنیداری/تکرار روبه جلو، حافظه شنیداری/ تکرار معکوس، حافظه دیداری/ تکرار روبه جلو، حافظه دیداری / تکرار معکوس، حافظه شنیداری، حافظه دیداری و فراخنای حافظه شنیداری دانش آموزان مؤثر است؛ اما بر ارتقای فراخنای حافظه دیداری دانش آموزان مؤثر نیست. همچنین افزایش آماری معنی داری در افزایش آماری معنی داری در میانگین نمره همه ابعاد حافظه کاری از زمان قبل از مداخله تا دوره پیگیری وجود داشت (001/0≥p) و تنها در بعد دیداری / تکرار معکوس میانگین قبل از مداخله معنی داری بین دو میانگین وجود نداشت (001/0≤p).
نتیجه گیری: به طورکلی نتایج نشان از اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان دارد
نقش میانجی نظارت زناشویی آنلاین در رابطه بین رفتارهای دلبستگی با رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رضایت زناشویی با برخی متغیرهای روان شناختی ازجمله رفتارهای دلبستگی مرتبط است؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی زنان با نقش میانجی نظارت آنلاین بود.
مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر، طرح همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است که یک روش همبستگی چند متغیری بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه ی زنان متأهل استان خوزستان بودند که همسران آن ها از شبکه های اجتماعی استفاده می کردند. با استفاده از روش نمونه گیری روش گلوله برفی بدون تبعیض 350 نفر از زنان متأهل باسواد الکترونیکی و مسلط به استفاده از شبکه های اجتماعی، انتخاب شدند. آزمودنی ها به مقیاس نسخه اصلاح شده مقیاس رفتارهای دلبستگی ساندبرگ و همکاران 2012، مقیاس نظارت آنلاین نسخه اصلاح شده الیسون 2007 و مقیاس رضایت زناشویی پاسخ دادند. از نرم افزار آماری SPSS نسخه 27 و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 24 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که اثر مستقیم رفتارهای دلبستگی بر نظارت آنلاین و اثر مستقیم نظارت آنلاین بر رضایت زناشویی معنی دار است 05/0>p. همچنین اثر مستقیم رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی معنی دار است 05/0>p. اثر غیرمستقیم رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی به واسطه ی نظارت آنلاین نیز معنی دار است 05/0>p. با توجه به معنادار بودن اثر رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی در مدل، باید گفت نظارت آنلاین نقش میانجی گری جزئی در رابطه بین رفتارهای دلبستگی با رضایت زناشویی ایفا می کند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان گفت که رفتارهای دلبستگی از طریق نظارت آنلاین بر رضایت زناشویی زنان متأهل اثرگذار است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد مبتلا به وسواس فکری و عملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری و عملی اختلالی است مزمن و ناتوان ساز که با پیدایش افکار و رفتارهای تکرارشونده و مقاوم همراه با اضطراب شناخته می شود. این اختلال آثار گسترده ای در جنبه های گوناگون زندگی فرد به ویژه زمینه های شغلی، تحصیلی، اجتماعی و همچنین روابط خانوادگی بر جای می گذارد. از آنجایی که اختلال وسواس بیش از سایر اختلالات خانواده فرد را درگیر می کند، بنابراین با توجه به اهمیت و نقش خانواده در روند اختلال وسواس بر افراد خانواده، هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد دارای وسواس فکری و عملی است.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی، دارای فرایند دو مرحله ای پیش آزمون و پس آزمون که بر روی سه گروه آزمایشی (گروه آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، گروه آموزش درمان مبتنی بر ذهنی سازی و گروه گواه) انجام گرفت. در این فرایند متغیرهای مستقل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی و همچنین متغیر وابسته آن، شیوه های حل تعارض می باشد. نمونه های پژوهشی شامل 45 نفر از همسران افراد دارای اختلال وسواس بودند که در سه گروه 15 نفره آزمایشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان مبتنی بر ذهنی سازی و گروه گواه جای گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد نمرات شیوه های حل تعارض در پس آزمون گروه پذیرش و تعهد و گروه ذهنی سازی دارای تفاوت معنادار است و این تفاوت به نفع گروه پذیرش و تعهد است. یعنی شیوه های حل تعارض در پس آزمون گروه پذیرش و تعهد از گروه ذهنی سازی به گونه معناداری کمتر بوده است (05/0>P).
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در این دو رویکرد درمانی، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد دارای اختلال وسواس نسبت به درمان مبتنی بر ذهنی سازی بیشتر می باشد
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین بدخیمی در زنان می باشد و علیرغم پیشرفت های پزشکی و توسعه درمان ها، این بیماری همچنان تأثیرات روانشناختی و جسمانی بر ابعاد زندگی بسیاری از افراد مبتلا همچون نگرش به مرگ و تحمل پریشانی ایجاد کند که باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در این پژوهش هدف اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روش ها: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه می باشد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دارای تشخیص سرطان پستان، در مراکز درمانی سرطان دولتی واقع در اصفهان بود. نمونه شامل 36 نفر از بیماران با سرطان پستان بیمارستان سیدالشهداء (ع) اصفهان و مرکز پیشگیری و کنترل سرطان آلاء که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (18 نفر)و گواه (18 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت درمان طرحواره هیجانی قرار گرفت. داده ها در این پژوهش، توسط پرسشنامه نیمرخ نگرش به مرگ نسخه تجدید نظر شده (وونگ، رکر و گسر، 1994) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر،2005)، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد و با استفاده از آزمون های متناسب آماری و نرم افزار SPSS-26 انجام شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی، نگرش به مرگ و تحمل پریشانی گروه آزمایش را در سطح معناداری بهبود بخشید (05/0>P).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی می تواند تاثیر بسزایی بر ویژگی های روانشناختی بیماران با سرطان پستان از جمله نگرش به مرگ و تحمل پریشانی می گذارد که پیشنهاد می شود از این نوع درمان برای یاری به بیماران با سرطان پستان استفاده شود.
اثربخشی بازی درمانی بر مشکلات رفتاری، احساس تنهایی و افسردگی کودکان ناشنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بازی درمانی بر مشکلات رفتاری، احساس تنهایی و افسردگی کودکان ناشنوا بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه های کنترل و آزمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق را کودکان ناشنوا شهرستان شاهرود تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند بوده که براساس معیارهای ورود به تحقیق 30 نفر از کودکان مدارس استثنایی شهرستان شاهرود انتخاب شدند که به صورت تصادفی ساده به 2 گروه تقسیم شدند. پرسشنامه های تحقیق شامل احساس تنهایی آشر کودک و نوجوان، پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان کوای و پترسون (RBPC) – فرم تجدیدنظر شده و افسردگی کودکان ﻣﺎریﺎ ﮐﻮاس (CDI) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 با سطح معنی داری 05/0>P در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت نمره های پیش آزمون- پس آزمون دو گروه برای متغیر مشکلات رفتاری و افسردگی معنادار است و میانگین نمره های گروه آزمایش در متغیر مشکلات رفتاری و افسردگی نیز به طور معناداری کمتر از گروه کنترل است (001/0>p). هم چنین تفاوت میانگین نمره های پس آزمون احساس تنهایی در دو گروه آزمایش و کنترل معنادار است (031/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که بازی درمانی رویکرد و مداخله مناسب در کاهش مشکلات رفتاری، افسردگی و احساس تنهایی کودکان ناشنوا می باشد.
شناسایی و اصلاح عادت واره های فردی و اجتماعی در مواجهه با بیماری کرونا در مراسم مذهبی (مورد مطالعه: رابطین هیأت های مذهبی شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع کرونا ویروس با سرعتی زیاد بسیاری از نگرش ها، رفتارها، عادت واره ها و ارزش های بشر را دستخوش تغییرات جدی کرد به گونه ای که این تغییرات منجر به دگرگونی در شیوه زندگی مردم شد. هدف پژوهش بررسی اثربخشی یک مداخله آموزشی بر اصلاح عادت واره ها در مواجهه با ویروس کرونا بوده است.
مواد و روش ها: تحقیق از نوع شبه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری تحقیق رابطین هیأت های مذهبی شهر اصفهان بودند که به روش تصادفی حجم نمونه با فرمول کوکران 40 نفر برآورد شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که روایی محتوایی آن با نظر کارشناسان و متخصصان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید گردید. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس تک متغیره (آنکوا) و چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بسته آموزشی مبتنی بر آموزه های علمی و اسلامی (محقق ساخته)، بر اصلاح عادت واره های اجتماعی تأثیرگذار بود. همچنین مجذور اِتا نشان می دهد 42 درصد از تغییرات در نمرات مؤلفه جامعه شناختی، 3/42 درصد از تغییرات در نمرات مؤلفه مذهبی (اسلامی) و 2/24 درصد از تغییرات در نمرات مؤلفه پزشکی در گروه آزمایش در اثر مداخله بسته آموزشی حاصل شده است.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیانگر آن است که بسته آموزشی مبتنی بر آموزه های علمی و اسلامی بر مؤلفه های جامعه شناختی، مذهبی (اسلامی) و پزشکی در پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا تأثیر دارد
اثربخشی مداخله کیفیت زندگی درمانی بر هیجان خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان در نوجوانان با اعتیاد به اینترنت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت یک اعتیاد رفتاری است که در آن فرد به استفاده از اینترنت یا سایر وسایل آنلاین به عنوان روشی ناسازگار برای مقابله با استرس های زندگی وابسته می شود که عواقب زیادی را برای فرد به همراه دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر هیجان خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان در نوجوانان با اعتیاد به اینترنت بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. 30 نوجوان با اعتیاد به اینترنت شهر اصفهان به روش هدفمند با توجه به ملاک های ورودی از بین نوجوانانی که دارای اعتیاد به اینترنت بودند؛ انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش مداخله کیفیت زندگی درمانی دریافت نمودند. و گروه گواه هیچ درمانی را دریافت نکردند. پرسشنامه ها شامل اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ (1998)، هیجان خواهی زاکرمن (1978)، رفتارهای پرخطر زاده محمدی (1389) و روابط با همسالان رزاقی و همکاران (1396) بود. داده ها از طریق تحلیلی واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که مداخله کیفیت زندگی درمانی هیجانی خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (001/0>P).
نتیجه گیری: می توان گفت مداخله کیفیت زندگی درمانی با بهره گیری از اصول و تکنیک های تغییر شرایط با تغییر کیفیت زندگی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت بهبود هیجانی خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان نوجوانان با اعتیاد به اینترنت مورد استفاده گیرد
ویژگی های روان سنجی مقیاس شدت توکوفوبیا در زنان باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توکو فوبیا ترس بیمار گونه از زایمان است که می تواند منجر به بروز اضطراب و نگرانی در زنان باردار گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس شدت توکوفوبیا در میان زنان باردار بود.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی بوده و نمونه پژوهش شامل 205 نفر از زنان باردار بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این مطالعه داده ها با استفاده از مقیاس شدت توکوفوبیا ووتن و همکاران (2020) و پرسش نامه سنجش شدت نگرانی گلادستون و همکاران (2005) جمع آوری شدند. برای اندازه گیری پایایی مقیاس، از روش آلفای کرونباخ و تنصیف و برای انداره گیری روایی از تحلیل عامل تأییدی و روایی همزمان از طریق همبستگی با مقیاس سنجش شدت نگرانی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و AMOS نسخه 24 استفاده و سطح معنی داری آزمون 01/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عامل تأییدی، نشان داد که مدل دو عاملی مقیاس شدت توکوفوبیا در جامعه زنان باردار قابلیت برازش دارد. پایایی به روش آلفای کرونباخ و تنصیف به ترتیب برابر 87/0 و 84/0 به دست آمد که حاکی از پایایی و روایی مطلوب بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به صحت پایایی و روایی قابل قبول مقیاس شدت توکوفوبیا در زنان باردار می توان از آن به عنوان یک ابزار تشخیصی برای شناسایی ترس شدید از زایمان و شروع آموزش مدیریت این ترس در مادران باردار استفاده کرد
کارکردهای نوروپسیکولوژیک (عصب روان شناختی) بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی کارکردهای نوروپسیکولوژیک (عصب روان شناختی) بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش پژوهش ، مقطعی- تحلیلی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی شهر ارومیه در بازه زمانی فروردین تا دی ماه 1401 بود. نمونه آماری پ ژوهش شامل 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی (15 نفر برای هر گروه از بیماران) مراجعه کننده به مراکز درمان روان پزشکی و روان شناختی شهرستان ارومیه و 15 نفر از افراد سالم بدون تشخیص اختلال وسواسی جبری بود. روش نمونه گیری به صورت دردسترس بود. شرکت کنندگان در گروه های مختلف از نظر سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و خانواده ای و دامنه هوشی همتا گردیده بودند. آزمودنی ها با استفاده از پرسش نامه بازنگری شده وسواسی اجباری، پرسشنامه وسواسی-جبری مادزلی، آزمون ویسکانسین، آزمون برو/نرو، آزمون خطرپذیری بادکنکی بارت و آزمون برج لندن مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی تفاوت معناداری در ارزیابی های عصب شناختی از نظر مهار پاسخ، انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله با گروه سالم دارند.
نتیجه گیری: این نتایج نشان دهنده ی نقص در مهار پاسخ، انعطاف پذیری شناختی و حل مسئله در این بیماران می باشد؛ درحالی که الگوی اختلالات عصب شناختی در این دو اختلال متفاوت هست