آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

زمینه و هدف : یکی از پایه های اصلی اختلال شخصیت مرزی، نظریه روابط موضوعی و طرحواره های شناختی است. نقش روابط موضوعی و طرحواره های شناختی در اختلالات شخصیت، همواره مورد علاقه محققان و درمانگران بوده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نشانگان شخصیت مرزی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع همبستگی بود و به روش توصیفی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان تشکیل داد. نمونه ها شامل 310 دانشجو بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسش نامه روابط موضوعی Bell (Bell Object Relations Inventory یا BORI)، طرحواره Young- فرم کوتاه (Young Schema Questionnaire-Short form یا SYQ-SF) و مقیاس شخصیت مرزی Claridge و Broks جمع آوری گردید و سپس با استفاده از آزمون همبستگی Pearson و Regression گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نشانگان شخصیت مرزی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رابطه معنی داری وجود داشت. نتایج Regression حاکی از آن بود که از بین مؤلفه های روابط موضوعی، «خودمیان بینی و بی کفایتی اجتماعی» در مجموع 23 درصد از واریانس نشانگان شخصیت مرزی را تبیین کردند و از بین مؤلفه های طرحواره های ناسازگار نیز «رهاشدگی، استحقاق، نقص/ شرم، ایثار و بازداری هیجانی» در مجموع توانستند 36 درصد از تغییرات نشانگان شخصیت مرزی را تبیین نمایند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار، نقش مهمی در پیش بینی نشانگان مرزی دارند و در نظر گرفتن آن ها برای پیشگیری و درمان شخصیت مرزی، ضروری به نظر می رسد.

تبلیغات