تحقیقات علوم رفتاری
تحقیقات علوم رفتاری دوره دهم تابستان 1391 شماره 2 (پیاپی 23) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب در بیماران کرونری قلب از شایع ترین علایم روان پزشکی است که تداوم آن به پیامدهای نامطلوبی برای این بیماران منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی همراه و بدون حمایت خانوادگی بر کاهش اضطراب در بیماران کرونری قلب انجام شد.
مواد و روش ها: در یک طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و کنترل همراه با پیگیری از بین بیماران کرونری قلبی شهر تهران، تعداد 59 نفر از مردان متأهل به صورت در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایشی و شاهد گمارده شدند. مشارکت کنندگان پرسش نامه اضطراب حالتی- صفتی (STAI)، پرسش نامه حمایت خانوادگی (FSQ) و پرسش نامه عوامل جمعیت شناختی را طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه های آزمایش طی 7 جلسه (هفته ای یک بار) تحت مداخلات درمانی و 6 ماه پس از مداخله مورد پیگیری قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد.
یافته ها: تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی، فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی همراه با حمایت خانوادگی با گروه شاهد در کاهش علایم اضطراب تفاوت آماری معنی داری وجود دارد (001/0 > P).
نتیجه گیری: با توجه به تأثیرات مداخله فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی و حمایت خانوادگی در کاهش اضطراب بیماران کرونری، این نتایج برای متخصصان بالینی و سلامت تلویحات کاربردی دارد.
مقایسه سلامت روان شناختی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر، بیماران مبتلا به اختلال های ارگانیک دستگاه گوارش و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سندرم روده تحریک پذیر شایع ترین اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که عوامل روان شناختی در ایجاد و تشدید علایم آن نقش مهمی ایفا می کند. این پژوهش با هدف مقایسه سلامت روان شناختی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر، اختلال های ارگانیک دستگاه گوارش و افراد بهنجار انجام شد.
مواد و روش ها: در قالب یک طرح علی- مقایسه ای سه گروه شرکت کننده شامل 86 نفر بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر، 86 نفر بیمار مبتلا به اختلال های ارگانیک دستگاه گوارش و 86 نفر از افراد بهنجار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کننده ها پرسش نامه SCL-90-R یا Symptom cheklist-90-revised را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در تمام مؤلفه های سلامت روان شناختی بین بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر با بیماران مبتلا به اختلال های ارگانیک دستگاه گوارش و افراد بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد؛ در حالی که بین بیماران مبتلا به اختلال های ارگانیک دستگاه گوارش و افراد بهنجار فقط در خرده مقیاس شکایت های جسمانی تفاوت معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: با توجه به این که مبتلایان به سندرم روده تحریک پذیر نسبت به بیماران مبتلا به اختلال های ارگانیک دستگاه گوارش و افراد بهنجار، سلامت روان شناختی پایین تری داشتند، نقش عوامل روان شناختی در سبب شناسی و درمان این سندرم باید مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و روان درمانی معنوی- مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلام بر کاهش اضطراب آشکار دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی رفتار درمانیشناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی با تأکید بر آموزه های اسلام بر کاهش میزان اضطراب آشکار دانشجویان پسر خوابگاهی انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع کارآزمایی های بالینی بود. با اجرای آزمون اضطراب آشکار Cattels به منظور غربال گری، از بین دانشجویان خوابگاهی ساکن در خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی (در سال تحصیلی 86-87) که دارای اضطراب بودند، تعداد 45 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی در سه گروه، به عنوان گروه آزمایشی اول (مداخله رفتار درمانیشناختی)، گروه آزمایشی دوم (مداخله روان درمانی معنوی- مذهبی) و گروه شاهد قرار گرفتند. اعضای گروه های آزمایشی هر یک در 12 جلسه مداخله درمانی به صورت گروهی 2 ساعت در هفته شرکت کردند و در گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نشد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین دو شیوه درمانی در کاهش میزان اضطراب آشکار دانشجویان تفاوت معنی داری وجود نداشت و هر دو شیوه درمانی به طور معنی داری (01/0 < P) در کاهش میزان اضطراب آشکار دانشجویان مؤثر بود.
نتیجه گیری: تأکید بر آموزه های اسلامی در قالب روان درمانی معنوی- مذهبی نیز همانند روش های شناختی رفتاری میتواند در کاهش اضطراب مفید واقع گردد.
مقایسه کودک آزاری در بیماران مبتلا به اختلال وابستگی به مواد و افراد غیره وابسته در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مورد آزار قرار گرفتن در دوران کودکی و نوجوانی، یکی از زنگ خطرهای مهم وابستگی به مواد است. هدف مطالعه حاضر مقایسه میزان کودک آزاری بیماران مبتلا به اختلال وابستگی به مواد و افراد غیره وابسته در شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع علی- مقایسه ای است. 120 بیمار مرد مبتلا به اختلال وابستگی به مواد (گروه بالینی) که به مراکز درمانی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و با 120 مرد که مبتلا به اختلال وابستگی به مواد نبودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. در این مطالعه از مقیاس خود گزارشی کودک آزاری محمدخانی و همکاران استفاده شد.
یافته ها: میزان کودک آزاری جسمی، جنسی و عاطفی در افراد وابسته به مواد به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد است
(0/05 > P). علاوه بر این، یافته ها نشان داد که بیتوجهی و غفلت در افراد گروه شاهد بیشتر از افراد گروه بالینی است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، مورد آزار قرار گرفتن کودکان در دوران کودکی، یکی از عوامل خطر زای اختلال وابستگی به مواد در بزرگ سالی است. والدین ایرانی نیز، نیاز بیشتری به آموزش در زمینه توجه به کودکان دارند
اثربخشی مداخلات آموزشی روانی گروهی بر ارتقای کیفیت زندگی و کیفیت روابط در خانواده بیماران مبتلا به اختلالات دوقطبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی مداخلات آموزشی روانی گروهی بر ارتقای کیفیت زندگی و کیفیت روابط در خانواده بیماران مبتلا به اختلالات دوقطبی بود.
مواد و روش ها: این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با گروه شاهد و گمارش تصادفی بود. در این پژوهش، گروه آزمایشی را 6 نفر و گروه شاهد را 9 آزمودنی تشکیل دادند. کلیه شرکت کنندگان که اعضای خانواده بیماران مبتلا به اختلالات دوقطبی را تشکیل می دادند، پرسش نامه های کیفیت زندگی و کیفیت روابط Pires را تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه در جلسات مداخلات آموزشی روانی گروهی شرکت داشتند، ولی گروه شاهد در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. همچنین به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: افزایش معنی داری در میانگین نمره های کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی گروه آزمایش به وجود آمده، ولی در مورد میانگین نمره های تعارض و عمق روابط در دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مداخلات آموزشی روانی گروهی می تواند کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی را بهبود بخشد، اما در مورد تعارض و عمق روابط چندان تأثیری ندارد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش علایم افسردگی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اثربخشی آموزش مهارت های زندگی در کاهش علایم افسردگی در پژوهش های زیادی بررسی شده است. با این وجود مطالعه کافی در ایران انجام نشده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش علایم افسردگی دانش آموزان شهر پیرانشهر انجام شد.
مواد و روش ها: از بین دانش آموزان دبیرستان های پسرانه شهر پیرانشهر تعداد 62 دانش آموز، که نمره افسردگی آن ها در آزمون افسردگی کودکان در دامنه (140-96) قرار داشت، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایشی 12 جلسه آموزش مهارت های زندگی را به صورت گروهی دریافت کردند، اما گروه شاهد در این جلسات شرکت نکردند. دو گروه قبل و بعد از مداخله پرسش نامه افسردگی کودکان (CDS یا
Children's depression scale) را تکمیل نمودند.
یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر کاهش علایم افسردگی کلی دانش آموزان مؤثر است و همچنین این آموزش به طور مؤثری مشکلات اجتماعی، اشتغال ذهنی با بیماری خود و مرگ را کاهش داد، اما در کاهش مشکلات عاطفی، احساس گناه و افزایش عزت نفس و خوشی و لذت دانش آموزان اثر معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی به منظور تأمین سلامت روان و کاهش علایم افسردگی مورد تأکید قرار می گیرد.
نیازسنجی آموزشی پرستاران شاغل در بخشهای روان پزشکی بیمارستان های شهر اصفهان در سال 1390(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برنامه های آموزشی به منظور تأمین نیازهای آموزشی فراگیران طراحی می شوند. با توجه به گسترش سریع مرزهای علم، پرستاران نیاز به کسب مهارتهای جدید دارند. بنابراین شناخت نیازهای آموزشی پرستاران شاغل،گامی مؤثر و مهم در راه ارتقای توانمندی آنان می باشد. هدف از مطالعه حاضر تعیین نیازهای آموزشی پرستاران شاغل در بخشهای روانپزشکی بوده است.
مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش مقطعی از نوع پیمایشی بوده که بر روی 76 نفر از پرستاران شاغل در بخش های روانپزشکی بیمارستانهای نور، فارابی و الزهرا(س) شهر اصفهان در تابستان 1390 انجام شده و نمونه گیری به شیوه سرشماری صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخته بوده که به روش اعتبار محتوا و استفاده از ضریب آلفای کرانباخ ( 89%=r) پایائی و روائی آن تأیید گردیده است. تحلیل داده ها با استفاده از مدل آماری استباطی و توسط نرم افزار آماری SPSS انجام شده است.
یافته ها: یافته های مطالعه نشان داده که بیشترین نیاز آموزشی پرستاران به ترتیب در سه حیطه«شناخت بیماریها»، « مراقبتهای پرستاری» و سپس «مراقبتهای دارویی و غیردارویی» بوده است. مهمترین نیاز آموزشی پرستاران شاغل در بخشهای روانپزشکی در حیطه شناخت بیماریها شامل اختلالات روانپزشکی کودکان و نوجوانان، و اورژانس های روانپزشکی؛ در حیطه مراقبت های پرستاری مشتمل بر نحوه کنترل بیماران تهاجمی و تدابیر مناسب به منظور پیشگیری از خودکشی؛ و در نهایت در حیطه مراقبتهای دارویی و غیردارویی، آشنایی با عوارض جانبی داروها و چگونگی مدیریت این عوارض جانبی حائز اهمیت بوده است. همچنین یافته ها حاکی از آن بوده که تفاوت معنی دار آماری بین متغیرهای سن، سابقه کار و محل خدمت پرستاران با نیازهای آموزشی آنها وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به نیازهای اظهار شده توسط پرستاران در سه حیطه «شناخت بیماریها»، «مراقبت های پرستاری» و «مراقبت های دارویی و غیردارویی» پیشنهاد می گردد به منظور ارتقای دانش و مهارت کادر پرستاری و بهبود ارائه خدمات پرستاری به بیماران، به نیازهای مذکور بیشتر توجه شود و برای پرستاران دوره های آموزشی کوتاه مدت و بلندمدت برگزار گردد.
فراتحلیل اثربخشی دارو درمانی بر میزان نشانه های اختلال وسواسی– اجباری: (ایران 1389-1379)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر، متخصصان در زمینه اختلال وسواس فکری– عملی به دنبال سنجش، اعتبار و کارایی مداخلات دارویی بوده اند. پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل اثربخشی دارو درمانی بر بیمارانی بود که نشانه های اختلال وسواسی– اجباری داشته اند. این فراتحلیل بر اساس تحقیقات ده سال اخیر در ایران انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این پژوهش، با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل، میزان اثرگذاری دارو درمانی را بر کاهش نشانه های وسواس فکری– عملی مورد بررسی قرار داده است. به منظور انجام این تحقیق، بیست پژوهشی که در ده سال اخیر در ایران صورت گرفته، این مقایسه بین میانگین های گروه های آزمایش و شاهد بوده است، انتخاب و روش فراتحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. ابزار پژوهش، عبارت از چکلیست فراتحلیل بود.
یافته ها: میزان اندازه اثر مداخلات دارو درمانی بر کاهش نشانه های وسواس فکری– عملی 11/1 = d بود (001/0 ≤ P).
نتیجه گیری: میزان اندازه اثر دارو درمانی بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی- اجباری مطابق جدول تفسیر اندازه اثر Cohen در حد بالا بود.