در یک تقسیم بندی کلی و جرم شناسانه، می توان خشونت را به دوسته، خشونت های تعارض آمیز (مانند: خشونت های خانوادگی) وخشونت های تعرض آمیز (مانند: درگیری های خیابانی) تقسیم نمود. خشونت پیشینه ای به قدمت تاریخ زندگی بشر دارد که برداشت سنتی از خشونت در گذشته در گونه بدنی محدود می شد، ولی امروزه دامنه ای وسیع از رفتارهای آزارگونه و آسیب زننده بدنی، کلامی و روانی را در بر می گیرد، و یکی از مهمترین جرائم موجود در دنیای صنعتی بویژه در شهرهای بزرگ از جمله جامعه بشری، محسوب می شود. اینگونه جرائم که از دامنه و گستردگی برخوردار هستند به رغم اختلاف های فراوان، در دارا بودن عوامل پرخاشگری با یکدیگر مشترک هستند. پایین آمدن و تضعیف سطح آستانه مقاومت روانی و روحی اشخاص بویژه در کلان شهرها موجب شده افراد به جای حل مسالمت آمیز و در واقع رفع مشکلات عاطفی فیمابین و یا سوء تفاهم با تحریک پذیری بیشتر و غیرعادی، واکنش های غیرقابل کنترل و دارای نتایج غیرقابل پیش بینی بروز دهند. که این می تواند ناشی از فقدان فرهنگ گفتگو و تبادل افکار و عدم گفتمان منطقی باشد. این امر موجب می گردد که افراد به جای پیروی از یک چارچوب منطقی و عقلایی با احساس گرایی و تبعیت از واکنش های غریزی سعی در حل وفصل سوء تفاهم ها و مشکلات داشته باشند.