مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
اگزیستانس
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۵۰
حوزه های تخصصی:
مارتین هایدگر در کتاب درباره حقیقت اظهار می دارد که «ذات حقیقت آزادی است». این مقاله در صدد تفسیر این عبارت و روشن ساختن تفسیر عمیق تری است که هایدگر از معنا و مفهوم حقیقت و نسبت آن را آزادی آدمی ارایه می دهد. در این بحث آزادی نه در معنا و مفهومی سیاسی یا اجتماعی بلکه در گفتمانی وجودی (اگزیستانسیل) و هستی شناختی (اولتولوژیک) به کار رفته است.
نظریه هرمنوتیکی- اگزیستانسیال رافائل کاپرو درباره اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رافائل کاپورو» از منظری فلسفی اطلاعات را تعریف کرده است. کاپورو پیش فرضهای سوبژکتیویستی حاکم بر دانش اطلاع رسانی را که ریشه در ثنویت سوژه، ابژه دارند نقد کرده و بر اساس هرمنوتیک فلسفی «هایدگر» و «گادامر» نظریه ای هرمنوتیکی ـ اگزیستانسیال دربارة اطلاعات مطرح میکند. او در این نظریه میکوشد اطلاعات را در پیوند با روال اگزیستانسیال زندگی طرح کند. بر این اساس، اطلاع ساحتی اگزیستانسیال از وجود ـ در ـ عالم ـ با ـ دیگران است. به بیان دیگر، اطلاع عبارت است از صورت بندی یک فهم عملی پیشین از عالم مشترک. با ابتنا به این نگاه هرمنوتیکی، کاپورو به نظریه پردازی درباره جنبه هرمنوتیکی ـ بلاغی دانش اطلاع رسانی میپردازد
زمینه ها و پیشینة فلسفه های اگزیستانس و برخی برداشت های ناصواب
حوزه های تخصصی:
اگزیستانسیالیسم یکی از مکاتب فلسفی است که بخش بزرگی از فلسفة معاصر را دربر می گیرد. فیلسوفان اگزیستانسیالیست بر هستی انسان همچون گونه ای متمایز از هستی دیگر هستندگان تأمل می کنند و با دقت به این تمایز، هستی انسان را «وجود» یا existence می نامند. آن ها درصدد نشان دادن تفاوت میان وجود یا بودنِ انسان در این دنیا با سایر اشکال هستی اند. در نتیجه، به تحقیق در شیوه و شکلِ بودنِ انسان در دنیا و بررسی مباحث وجودی و حالات او ناچارند.
ضمن این که این رهیافت بسیار مورد توجه اندیشمندان آن عصر و پس از آن قرار گرفت، می توان سورن کی یر کگارد را با تأملات اساساً دینی، در برابر فلسفه منطقی و اصول عقلانی هگل، آغازگر اگزیستانسیالیسم خواند و از گابریل مارسل، کارل یاسپرس، مارتین هایدگر، و ژان پل سارتر در مقام نمایندگان اصلی این مکتب نام برد.
شایان توجه است که فیلسوفان اگزیستانس از نظام سازی و ارائه فلسفه سیستماتیک پرهیز کردند و با وجود تنوع افکار فلسفی در این حوزة وسیع، که بعضاً باعث کج فهمی هایی شده، شیوه فلسفه ورزی مشترک و آغاز و تأکید آن ها بر انسان به جای طبیعت، آن ها را ذیل عنوان اگزیستانسیالیست گرد می آورد.
وجود در حکمت متعالیه و اگزیستانسیالیسم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «وجود» و جایگاه آن در تفکر فلسفی انسان و پیوندش با دیگر مفاهیم، راه پرفراز و نشیبی را در تاریخ اندیشه بشری می پیماید. جای شگفتی است مفهومی که در بسیاری از سنت های فلسفی، بدیهی و به تعبیری روشن ترین بدیهی شمرده می شود دچار چنین تطوری گردد. این مفهوم در برخی از دیرینه ترین سنت های فلسفی دوران باستان جایگاهی بس محوری داشته است، به گونه ای که موضوع فلسفه، وجود بماهو وجود دانسته می شود. در دوره های پسین این مفهوم در حاشیه مباحث فلسفی قرار گرفت. در سده های گذشته در حکمت متعالیه و اگزیستانسیالیسم غربی دیگربار احیا شد و افق های تازه ای بر اندیشه بشری گشود. گذری کوتاه بر مسائلی که در این دو جریان فلسفی ارائه می شود، از نزدیکی قابل توجهی درباره وجود پرده برمی دارد.
در این نوشتار با طرح پاره ای از مسائل مهم در باره وجود در حکمت متعالیه و نزد گروهی از بزرگان اگزیستانسیالیسم، روزنه ای را برای تطبیق و مقایسه جست وجو خواهیم کرد.
ترانسندانس: معنای اسمی، معنای فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از بدیع ترین اندیشه های یاسپرس، نظریه او درباره «متعالی» یا به تعبیر خود او «ترانسندانس» است. پژوهش حاضر به بیان جایگاه این نظریه در اندیشه این فیلسوف اگزیستانس می پردازد. از نظر او، شناخت علمی و معرفت متافیزیکی محدود است، اما انسان می تواند به سوی امری فراتر از عقل که قوام هستی انسان بدان است، راهبری شود که این همان «متعالی» است که آخرین وجه وجود است. این پژوهش بر آن است که متعالی از نظر یاسپرس را می توان در دو جنبه اسمی و فعلی مورد بررسی قرارداد؛ جنبه اسمی و جنبه فعلی ترانسندانس دو ساحت متمایز «متعالی» است که هریک از این دو جنبه به نحوی مکمل جنبه دیگر است.
تأملی عمیق تر در خصوص مراحل اگزیستانس نزد کرکگور
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان گفت مهمترین دیدگاه سورن کرکگور مراحل تطور وجود انسان است. وی معتقد است که می توان تمامی انسانها را در یکی از سه مرحله استحسانی، اخلاقی و دینی جای داد. در واقع انسان یا می تواند در نازلترین مرتبه وجودی در حیات بشری یعنی مرحله استحسانی باقی بماند یا به مرحله بالاتر یعنی مرحله اخلاقی که ویژگی آن دوری از تمتعات حسی زودگذر و التزام به قانون اخلاقی عام و کلی منتقل شود و یا به اصیل ترین مرحله اگزیستانس یعنی مرحله ایمانی نائل آید. ویژگی مرحله استحسانی، استمتاع دنیوی و لذت صرف است و ویژگی حیات اخلاقی تکلیف و تعهد به امر عام است. این دو مرحله در اثر معروف کرکگور «یا این یا آن» منعکس شده است. اما باید دانست از آنجا که حیات اخلاقی تمهیدی بر مرحله بالاتر یعنی حیات ایمانی است و خود، موضوعیتی ندارد لذا لحن این کتاب که همان «یا این یا آن» است در نهایت منجر به « نه این و نه آن » می شود.
مفهوم اگزیستانس نزد یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ فلسفه معمولاً کِیْر کِگُر را بنیان گذار فلسفه اگزیستانس می دانند. او این اصطلاح را که به معنای نحوه وجود خاص انسان است، در تقابل با اندیشه هگل وضع کرده است. با مروری کوتاه بر جدال فلسفی میان اندیشه کِیْر کِگُر و هگل سعی می شود از بعضی از ویژگی های مفهوم اگزیستانس پرده برداشته شود. بعد از این، نوبت به شرح مفهوم ""اگزیستانس"" از نگاه یاسپرس می رسد. اگزیستانس تعریف ناپذیر است و در مفهوم نمی گنجد. او معتقد است که اگرچه واقعیت اگزیستانس را نمی توان همچون وجود تجربی مستدل ساخت اما می توان به آن به مدد «نشانه» اشاره کرد. یاسپرس الفاظی همچون «اگزیستانس»، «خودبودن»، «آزادی» و سایر اصطلاحات خاصی را که درفلسفه خود به کار می برد، نشانه هایی می داند که فی نفسه معنایی مستقل ندارند وحتی در قالب نشانی برای آگاهی کلی نامفهوم باقی می مانند. میزان در رد و قبولی نشانی ها و صحت و کذب آنها خودْ بودن فرد است. اگزیستانس همواره اگزیستانس فردی است. اگزیستانس خودبودنِ اصیل انسان است که با تصمیمی آزاد و بی قید و شرط، به خود فعلیت می بخشد. اگزیستانس، زندگی صرف را همچون امکانی بالقوه همراهی می کند، امکانی که انسان یا بدان چنگ می اندازد یا از دست زدن به آن سر باز می زند.
اگزیستانسیالیسم و فیزیکالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
159-185
حوزه های تخصصی:
این مقاله به نزاع میان اگزیستانسیالیسم 1 و فیزیکالیسم بر سر اصالت یا عدم اصالت «تفکر و آزادی انسان» و به تعبیری امکان یا عدم امکان تقلیل و تأویل نحوه تفکر، کنش ها، انتخاب ها و تصمیمات آدمی بر اساس شرایط و امور فیزیکی، بیولوژیک، مغزی و نورولوژیک پرداخته است. به بیان ساده تر، نحوه تفکری که از آن، به اعتبارهایی متفاوت و در قرون هفده تا بیست، به تعابیر گوناگونی چون طبیعت گرایی (ناتورالیسم)، ماده گرایی (ماتریالیسم) و قول به اصالت امر فیزیکی (فیزیکالیسم) یاد می شود، می کوشد بر اساس روشی تقلیل گرایانه (Reductionist) حقیقت وجودی انسان و آن بارقه ای را که نحوه هستی خاص آدمی است و در زبان اسطوره ای افلاطون از آن به «روح»، در زبان و ادب فارسی «جان»، در زبان کانت «قوه خیال استعلایی»، در زبان کی یرکه گور و اگزیستانسیالیسم «اگزیستانس»، و در زبان هایدگر «دازاین» تعبیر می گردد، به منزله محصول و معلول امور مادی، طبیعی یا فیزیکی تلقی کرده، قدرت تفکر و توانایی انتخاب یا آزادی آدمی را نه به عنوان اموری اصیل -یعنی تقلیل ناپذیر (Irreducible)- بلکه نتیجه فرعی امور طبیعی، فیزیکی و فرآیندهای بیولوژیک بنمایاند. این مقاله مدعی است که در چالش میان فیزیکالیسم و تقلیل گرایی از یکسو با اگزیستانسیالیسم و معتقدان به وجود اگزیستانس یا دازاین از سوی دیگر، چالش گاه اصلی و محل نزاع غالباً به خوبی تعیین نگشته، لذا بحث در خصوص این چالش نظری در مسیر مناسبی سیر نکرده است. نگارنده، علاوه بر کوشش به منظور نشان دادن دقیق محل نزاع مذکور، در صدد است تا اصلی ترین مبانی فیزیکالیسم را مورد تردیدهای جدی قرار دهد.
بررسی مؤلفه های اگزیستانس در عزاداران بیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
97 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله روشنگری سه اصل اگزیستانس (استحسانی، اخلاقی و ایمانی) در داستان عزاداران بیل است. اگزیستانس (فلسفه اصالت وجود) یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مکتب های فلسفی و ادبی جهان است که مهد پیدایش آن اروپاست. در این مکتب فلسفی و ادبی، انسان فاعلی آگاه شناخته می شود و در تجربه هستی و لمس معنای وجود، به طور بی واسطه با موقعیت های مرزی «مرگ، رنج، ترس و گناه» رویارو شده و این موقعیت هاسبب می شوند تا انسان از ابعاد نهفته درونی خویش آگاهی یابد و خود را بهتر بشناسد. یکی از ویژگی های داستان عزاداران بیل ، اجتماعی بودن آن است. اجتماعی بودن این داستان عمدتاً از شناخت درست ساعدی از جامعه، دردها و مشکلات اساسی آن برمی خیزد. این امر خود از مهم ترین دغدغه های اگزیستانس هاست. داستان های این نویسنده پر از مضامینی چون مرگ و رنج، ترس و گناه است. این نویسنده می کوشد تا زشتی ها، فساد و نابرابری های موجود اجتماع را در برابر چشم خوانندگان به تصویر بکشد و پیامدهای این بی عدالتی را نیز بیان می کند. نتایج تحقیق حاکی از تأثیرپذیری جهان بینی ساعدی از تحلیل های فیلسوفان است. فلسفه اگزیستانس تحلیل خود از سرنوشت بشر را بر سه استنباط بنیادی استوار ساخت و سه نشانه هستی برای آن در نظر گرفت.
بازتاب اگزیستانس در داستان «آتما سگ من»
حوزه های تخصصی:
اگزیستانس -فلسفه اصالت وجود- یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مکتب های فلسفی و ادبی جهان است که مهد پیدایش آن «اروپا» است. در این مکتب فلسفی و ادبی، فرد انسانی در تجربه هستی و لمس معنای وجود، به طور بی واسطه با موقعیت های مرزی «مرگ، رنج، ترس وگناه» رویارو شده است، این موقعیت ها سبب می شوند تا انسان از ابعاد نهفته درونی خویش اطلاع یافته، خود را بهتر بشناسد. فلسفه اگزیستانس تحلیل خود از سرنوشت بشر را بر سه استنباط بنیادی استوار ساخت وسه نشانه هستی برای آن در نظر گرفت. هدف این مقاله روشنگری سه اصل اگزیستانس (استحسانی،اخلاقی وایمانی) در آتما سگ من است. نتایج تحقیق حاکی از تأ ثیر جهان بینی چوبک از تحلیل های فیلسوفان است. داستان های این نویسنده سراسر پر از مضامینی چون (مرگ،رنج،ترس وگناه) است. این نویسنده می کوشد تا زشتی ها، فساد و نابرابری های موجود اجتماع را در برابر چشم خوانندگان به تصویر بکشد، علاوه بر آن پیامدهای این بی عدالتی را نیز بیان می کند. نتایج این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد در داستان «آتما سگ من»، شخصیت اول پس از گذشتن از مرحله اگزیستانس استحسانی واخلاقی به مرحله اگزیستانس ایمانی نائل می شود.
بررسی تطبیقی اگزیستانس در رمان کوری و سنگ صبور
حوزه های تخصصی:
«کوری» رمان تمثیلی، اثر ژوزه ساراماگو است. در این رمان از اهریمن کوری که حیوانیت درون را حاکم ساخته، سخن رفته است. ساراماگو در این رمان با استفاده از تمثیلهای فراوان رؤیا گونه و با طنزی تلخ وگزنده، زندگی یکنواخت و بی افق را برجسته نموده است. چوبک در رمان «سنگ صبور» نیز کابوسی هولناک از جامعه پیشرفته و صنعتی با تمام امکانات بازآفرینی شده را به تصویر می کشد. جامعه ای که کرامت انسانی در آن فراموش گردیده و به دوران بربریت بازگشته است. مطالب دو رمان حاکی از تأثیر جهان بینی ساراماگو و چوبک از آرای فیلسوفان اگزیستانس است. فلسفه اگزیستانس تحلیل خود از سرنوشت بشررا بر سه استنباط مهم استوار ساخته و سه نشانه هستی برای آن در نظر گرفته است. هدف این مقاله روشنگری سه اصل اگزیستانس (استحسانی، اخلاقی وایمانی) دراین دو رمان است. دست آوردهای پژوهش بیانگر آن است که رمان سنگ صبور و کوری سراسر پر از مؤلفه های اگزیستانس نظیر؛ مرگ، رنج، ترس وگناه است. شخصیت های این دو رمان در نتیجه رنج و گناه هایی که در زندگی تجربه کردند در آزمون بلا تطهیر یافتند و با گذر از مرحله اگزیستانس استحسانی به اگزیستانس اخلاقی و سپس اگزیستانس ایمانی نائل گردیدند.
بررسی گستره وجودی انسان در اندیشه هایدگر از نگاه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
123 - 158
حوزه های تخصصی:
«انسان» یکی از مهم ترین موضوعاتی است که در اندیشه متفکران و فیلسوفان جایگاهی محوری دارد. مسئله ما بحث از گستره وجودی انسان است. این بحث زیربنای باور به جهان مادی یا فرامادی بوده و نوع نگاه ما نسبت به سعادت را نیز رقم خواهد زد. روش ما مبتنی بر رجوع به مبانی تفکر هایدگر و صدرا درباره وجود و انسان و استخراج نظرگاه این دو در مسئله مورد بحث خواهد بود. بر این اساس می کوشیم نظر هایدگر را در این باره به دست آوریم که اندیشه او به طور جدی در جامعه فکری ما مورد توجه است. پس از آن نظرات وی را بر اساس دیدگاه حکمت متعالیه بررسی و ارزیابی خواهیم کرد. بحث از گستره وجودی انسان، پیوندی عمیق با بحث از نفس دارد. بر این اساس لازم است دیدگاه دو متفکر را در این باره استخراج کرده، به ارزیابی آنها بپردازیم. بنا به تفاوت های روش فلسفی دو متفکر که یکی متکی به برهان و دیگری بر پایه پدیدارشناسی است، از منظر صدرا گستره وجودی انسان، عوالم قبل و بعد از دنیا را نیز در بر می گیرد؛ ولی از نظرگاه هایدگر گستره وجودی انسان، محدود به دنیاست
رویکرد صدرا و هایدگر به دوآلیسم نفس و بدن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
33 - 53
حوزه های تخصصی:
نحوه ارتباط نفس و بدن از جمله مسائلی است که با آغاز تفکر فلسفی مورد توجه قرار گرفت. تأثیر ذهنیت گرایی دکارتی بر حوزه های مختلف از جمله اخلاق و فرهنگ، موجب شده است که حل مسئله دوآلیسم به یک دغدغه تبدیل شود. در این مقاله با مقایسه تطبیقی و با روش توصیفی-تحلیلی مشخص می شود که صدرا و هایدگر در رویکردی مشابه، انسان را یک موجود می انگارند، موضوعی که از نظر ایشان، مورد غفلت قرار گرفته است. این دو فیلسوف اگر چه با اصطلاحات متفاوت، بر این باور هستند که تمایز نفس از بدن امری عقلی و انتزاعی است و انسان به لحاظ وجودی ویژگی های خاص خود را دارد. صدرا معتقد است نفس از بدن حادث می شود و در امتداد آن است و اگرچه ویژگی های خاص خود را به عنوان امر مجرد نیز داراست، این امر به آن معنا نیست که دو موجود مستقل وجود داشته باشد، بلکه از نظر وجودشناختی یک موجود بیشتر نیست. ازاین رو تعدد این موجود به نفس و جسم، به اعتبار عقل است و این وجوه، اموری وجودی نیستند. هایدگر نیز معتقد است انسان در تجربه زیسته خود یکتاست. در نظر وی هرگونه برداشت دیگری از تجربه زیسته، فرع بر آن و محصول انتزاع عقلی و نه امر وجودی است. در دیدگاه وی تمایز دکارتی موجب می شود وجه سابژکتویسم انسان در فلسفه غالب گردد و تحت این عنوان، هستی خاص انسان به عنوان دازاین فراموش شود.
در جست وجوی مدینه فاضله؛ نگاهی تطبیقی به آثار منتخب هارپر لی و آلدس هوکسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
249 - 270
حوزه های تخصصی:
در هر برهه از زمان و در هر نقطه ای از جهان، روشنفکران به دنبال کشف ابدیت و آرمان های خود، جامعه و جهان آرمانی بوده اند. از این رو آن ها توجه خود را معطوف به آثار هنری و ادبیات نموده اند که کانون اصلی دغدغه های فکری و الهامات آن ها بوده است. یکی ار توجهات قبلی و فعلی انسان و اشتیاق دیرینه او دستیابی به مدینه فاضله و آرمانی بوده که تمام خصلت های خلقت او را در برگیرد. با توجه به مؤلفه های داستان مثل موضوع پردازی، صحنه پردازی و شخصیت پردازی، هدف از این مقاله نگرش تحلیلی به اثر برگزیده هوکسلی «دنیای شگفت انگیز نو» و اثر هارپر لی «کشتن مرغ مینا» است تا به این پرسش که آیا تشابهی یا وجه مشترکی بین این دو اثر با توجه به موضوع تحقیق وجود دارد یا خیر، پاسخ داده شود. همچنین، در این مقاله این حقیقت به وضوح نشان داده می شود که ادبیات و تکنیک های برجسته آن، حوزه وسیعی از هنر و علوم را در انعکاس و پیش بینی آینده بشر در جهان را در بر می گیرد.
اندیشه وجودی در «شعله های آب» از مرتضی مردیها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۸
183 - 233
حوزه های تخصصی:
اگزیستانسیالیسم یکی از مهم ترین فلسفه های قرن بیستم است که به مسائل انسان که امروز «وجودی» نامیده می شوند، می پردازد. مسائلی مانند معنای زندگی، مرگ و رنج. این فلسفه از جهت اهمّیتی که برای مقام انسان قائل است و او را صاحب قدرت اراده و آفرینندگی می داند، شایسته توجّه است. تأثیر فلسفه وجودی اگزیستانسیالست بر نمایشنامه و رمان ها گویاتر است تا رساله های فلسفی. در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به بررسی بازتاب این فلسفه در داستان بلند «در شعله های آب» از «مرتضی مردیها» پرداخته می شود. ترتیب بیان موضوع ها به گونه ای است که سیر تدریجی اندیشه های نویسنده-راوی را از مرگ اندیشی که حاصل مواجهه انسان با حقیقت هستی است، تببین می کند. آنگاه، بیداری رنج آمیز شخصیّت داستانی را که برخاسته از این خودآگاهی است تا چگونگی ایمان به خداوند در مقام آگاهی جاودانه جهان و اتحاد عاشقانه با او روشن می سازد؛ زیرا تنها راه رسیدن به جاودانگی روحی و جسمانی است. در این پژوهش کوشش نهایی بر معرفی و تبیین ساختار اگزیستانسیالیست در رمان «در شعله های آب» از مرتضی مردیها است که بنا بر آن، رویکردهای استحسانی و اخلاقی و ایمانی هرکدام با زیرشاخه های متعددش در تار و پود اثر درهم تنیده شده است.