مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مجاز
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
ویلیام آلستون اعتقاد دارد: پرسش اصلی بحث «سخن گفتن از خدا» این است که «آیا ما میتوانیم از طریق زبان طبیعی به طور حقیقی، معنادار و صادق دربارة خداوند و اوصاف و افعال او سخن بگوییم».
آنچه سبب دشواری این شیوة خاص سخن گفتن شده است، از یکسو به محدودیتهای زبان طبیعی و قالبها و مدلهای آن و از سوی دیگر، به نحوة وجود منحصر به فرد خداوند و تعالی و به کلی دیگر بودن او مربوط میشود.
زبان عادی و رایج ما متناسب با همین عالم امکانی و جسمانی و محدود است. مفاهیم رایج در این زبان در خور این عالم و متناسب با آن هستند. چگونه میتوان از طریق همین مفاهیم و مدلها دربارة امری متعالی سخن گفت که با این عالم و حوادث رایج در آن هیچ شباهتی ندارد؟
مفاهیم امکانی، جسمانی و محدود چگونه میتوانند از موجود و واجبالوجود به بسیط، مجرد، نامتناهی حکایت کنند؟ آلستون در پاسخ به این پرسش معتقد است: ما میتوانیم با استفادة از همین زبان عادی و مفاهیم رایج در آن، زبان دیگری بسازیم که هم قابل اطلاق بر خداوند و هم قابل اطلاق بر انسان باشد.
او معتقد است که برای رسیدن به این مطلوب باید ویژگیهای امکانی، جسمانی و زمانی و مکانی این مفاهیم را کنار نهاده، هستة اصلی معنا را که امری مشترک بین خدا و انسان است، به خدا نسبت دهیم از دیدگاه آلستون، ما ممکن است بتوانیم مفاهیمی از قبیل عشق، علم و قدرت را پالایش کنیم؛ یعنی آنها را از تمام ویژگیهای مخلوقانهای که متناسب با زمانمندی، جسمانیت و غیره است، بپراییم و هستهای از معنا را باقی نگه داریم که قابل اطلاق بر خداوند باشد. چنین واژههای پیراستهای را میتوان به نحو حقیقی بر خداوند اطلاق کرد و با استفادة از آنها میتوان گزارههای صادقی دربارة خدا سامان داد.
آلستون در راه رسیدن به این مطلوب، به نظریة «کارکردگرایی» متوسل میشود. در نظر وی، کلید اصلی داشتن زبان حقیقی مشترک میان خالق و مخلوقات در این نکته نهفته است که ما بتوانیم مفهوم واحد و مشترکی را از اوصاف خدا و انسان بهدست آوریم. او مدعی است که به رغم تفاوت آشکاری که میان خدا و انسان وجود دارد میتوان به این مفاهیم مشترک دست یافت و خاستگاه انتزاع این مفاهیم مشترک کارکرد و عمل مشترک این اوصاف، در خدا و انسان است. واقعیت علم خدا و علم انسان فی حد ذاته مفهوم مشترکی با هم ندارند و ما میتوانیم با توجه به کارکرد مشترک و واحد علم در خدا و انسان، به مفهوم کارکردی واحد و مشترکی دست یابیم که هم قابل اطلاق بر خداوند و هم قابل اطلاق بر انسان باشد.
تأملی در برخی از فنون بلاغی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رزم ابزارهای مجازی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صور خیال و تصویرسازی جزو جدایی ناپذیر شعر است و اگر آن را از شعر بگیرند، هستی را از او گرفته اند؛ از این رو است که شعر را «کلام مخیل» گفته اند. می توان گفت، صور خیال مهمترین ابزار دست شاعران برای آفرینش آثار ادبی است. فردوسی به مانند دیگر سرایندگان، در سرودن شاهنامه به خوبی از این ابزار بهره برده، اما با توجه به ماهیت حماسی شاهنامه، در آفرینش این تصاویر هنری ابزار دیگری به نام ابزارهای رزمی یا همان سلاح های میدان جنگ، در اختیار دارد، به گونه ای که در سراسر شاهنامه، چه آن جا که میدان های نبرد را توصیف می کند، چه زمانی که به غنا روی آورده، شجاعت و دلاوری را با عشق و دلدادگی در هم می آمیزد؛ با زبردستی و زیبایی از این دو ابزار بهره می برد. جنگ و ابزارهای آن حتی بر فرو رفتن و برآمدن خورشید نیز سایه می افکند و تصویرهایی که فردوسی از صبح و شام می سازد، بیشتر رنگ حماسی دارد. پیوند این دو ابزار افزون بر زیبایی هایی که ذکر شد، سبب ساخت سلاح های مجازی در شاهنامه نیز شده است. فردوسی «نهنگ» را به جای «شمشیر» و «اژدها» را به جای «نیزه» نشانده تا هم از تکرار نام سلاح ها بکاهد و هم بر زیبایی و رونق کلام خود بیفزاید. در این نوشتار این گونه سلاح های مجازی در شاهنامه بررسی می شود
گفتمان تبلیغاتی: محل تعامل کلمه و شیء
حوزه های تخصصی:
استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس بی شک‘ تحقق گفتمان تبلیغاتی به چگونگی به کار گیری راهکارهایی که شیوه های بیان و نقل و متفاوتی را در بر می گیرند‘ بستگی دارد. از میان این راهکارها می توان به راهکار روایی‘ گفتمانی ‘ بلاغتی و توصیفی اشاره نمود. در این تحقیق‘ گفتمان زیمنس که مارا با تبلیغ نوعی تلفن همراه مواجه می سازد نمونه ای است که می توان از طریق آن به فرایند تعامل بین کلمه و شیء ونقش آن در ایجاد نظام ارزشی در گفتمان پی برد. همین نظام ارزشی است که ما را با دو نوع ارزش مواجه می سازد: ارز ش مطلق و ارزش جهانی. علاوه بر این بر اساس همین تعامل است که حضوری مجازی اما غیر تزیینی و زنده و حساس شکل می گیرد. و با لاخره هویتی را که گفتمان زیمنس عرضه کننده آن است از این نکته حکایت دارد که این تبلیغ تجاری از دیدگاه نشانه- معنا شناختی راهکار اصلی خود را بر تمایز و استمرار استوار نموده است. تمایز‘ چرا که گونه های متفاوتی از روایت و بیان جهت ارائه مبایل زیمنس به کار گرفته شده است و استمرار‘ چرا که همه این گونه ها حکایت از یک معنای واحد دارند: «شدن» بر اساس زنجیره ای پیوسته و جهت دار و هدفمند.
مجازها در زبان و ادبیات آلمانی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجاز به معنای به کارگیری کلمه و کلام در معنای غیرحقیقی، از جمله مقولاتی است که در زبان و ادبیات همه ملل دیده می شود؛ اما تمامی شیوه های به کارگیری واژه و سخن که در یک زبان و ادبیات به عنوان مجاز تلقی می گردند، در زبان و ادبیات دیگر الزاماً به عنوان مجاز شناخته نمی شوند و در مواردی میان مجاز های شناخته شده نیز شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. در زبان و ادبیات آلمانی ?? گونه مجاز تمیز داده می شود: استعاره، مجاز مرسل [کیفی]، مجاز مرسل علی، مجاز مرسل کمی، دگرگویی، دگرگویی خاص و عام، وارونه گویی، بزرگ نمایی، کوچک نمایی، تأکید [روی معنای نهفته] ؛ درحالیکه در زبان و ادبیات فارسی از 2 تا ? مجاز: تشبیه، استعاره، مجاز مرسل، کنایه سخن گفته می شود. در این مقاله به بررسی مجازها در زبان و ادبیات آلمانی و فارسی پرداخته می شود که در حقیقت به شکلی نیز بررسی مجاز ها در زبان و ادبیات مغرب زمین و مشرق زمین خواهد بود.
فعل حرکتی udmu-xodumb در مفهوم مجازی و طریقة بیان آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، «مجاز» بهعنوان مهمترین منبع غنی سازی قاموس واژگان زبان، توجه زبان شناسان روس را به خود جلب کرده است. زبان های روسی و فارسی تصاویر کم و بیش متفاوتی از حرکت را به دست می دهند، در عین حال وجوه مشترکی دارند که با توجه به تعلق آنان به دو خانواده زبانی مختلف، جالب به نظر می رسد. کارکرد فعل حرکتی در گروه واژه های پایدار فعلی- اسمی به علت کارایی گسترده در همهً سبک های زبان قابل بررسی است. از میان دستورنویسان فارسی، خسرو فرشیدورد این دسته از ترکیب واژه ها را تحت عنوان «افعال مرکب»، «ترکیبات فعلی» یا «گروه های فعلی ترجمه ای» بررسی کرده است. تکیـهً اصلی مقالهً حاضر، بررسی مقایسه ای نقش فعل حرکتی udmu-xodumb در معنای مجازی و در قالب ترکیب واژه های پایدار است.
تأملی در مجاز، استعاره و تشخیص
حوزه های تخصصی:
ساختارشناسی جوک
حوزه های تخصصی:
فنون و صنایع ادبی در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
متن پیشرو، ترجمه مقالهای است پیرامون برخی فنون و صنایع ادبی به کار رفته در قرآن. فنون و صنایع ادبی عموماً به دو دسته تقسیم میشوند. شگردهایی که به واسطه آرایش چشمگیر واژگان (موسوم به تمهیدات) معنا را پررنگ میکنند و شگردهایی که به واسطة به کارگیری واژگان در معنایی غیرمتعارف (موسوم به مجازها) معنا را تقویت میکنند. در پرتو این تمایز، میتوان فصل و وصل بلاغی، مراعات نظیر، مراعات نظیر معکوس و اختمام را جزء تمهیدات و جانبخشی، و مجاز جایگزینی، مجاز جزء به کل و بالعکس، استخدام و همبندی نحوی را جزء مجازها قلمداد کرد. با این حال، این تقسیمبندی در سطح دانشگاهی حائز اهمیت است. آنچه به واقع اهمیت دارد، هدفی است که از به کارگیری این شگردها مستفاد میشود و تأثیری است که این شگردها ایجاد میکنند. نویسنده در این جستار نشان داده است که استفادة قرآن از فنون و صنایع ادبی حائز اهمیت است و این مقاله به برخی از توانمندیهای زبان قرآن که جای بحث و بررسی دارد، اشاره کرده است.
بهبود زبان فارسی از منظر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیهی است که زبان ادبی و اصولاً ادبیات هر کشور به نوبه خود باعث بهبود آن زبان از جمله از منظر زیباییشناسی است. منظور ما از کلمه بهبود آن نیست که زبان به بنبست رسیده و آسیب پذیرفته است؛ بلکه مراد آن است که ادبیات هر کشور باعث بهتر شدن و زیباتر شدن و غنای زبان آن کشور میشود. علت پرداختن به این مسأله این موضوع است: با علم بر اینکه آگاهیم که کارایی واژگان و گستره معنایی آنها محدود است و گفته پرداز غالباً نمیتواند افکار خود یا تجربههای خود را به کمک واژگان بیان کند، زیرا وسعت معنایی واژگان کم است، به این فکر افتادیم تا راه حلی برای آن بیابیم. با تقسیم زبان به دو زبان خودکار (محاوره) و زبان هنجار گریز یا ادبی، نگارندگان مقاله سعی دارند بیشتر روی قسمت دوم آن بحث کنند و راهکارهایی را برای بهبود زبان خودکار ارائه دهند.
بلاغت حذف و ایجاز و رابطه آن با مجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه از دیرباز دربارة اهمیت و ارزش لفظ و معنی، در تراکیب بیانی، میان علمای بلاغت گفتگو بوده است، بعضی یافتن معانی را، ساده و لطف و رونق کلام را در انتخاب الفاظ مناسب، دانسته اند و طرفداران اصالت معنی، الفاظ را خادم معانی و حتی زیبایی صنایع لفظی را نه از لفظ بلکه مربوط به معانی می دانند، لیکن حقیقت این است که لفظ و معنی هر دو در ترکیب بیانی مؤثر و دارای نقش ویژه است و تلاؤم و تناسب حروف و واژه ها و معانی مستفاد از آنها کاملاً به یکدیگر ارتباط دارد، میزان معنی و تعداد واژه های عهده دار انتقال این معنی- قلّت و کثرت کلمات – در یک کلام و بلاغت آن، تأثیر شگفت دارد، زبان عربی با وجود غنای زبانی، به ایجاز و گزیده گویی متمایل و از اطناب و اسهاب روی گردان است، تا جایی که ایجاز را «حلیه القرآن» نامیده اند، بلاغت ایجاز و بلاغت مجاز و رابطه ایجاز و مجاز، در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است تا روشن گردد: مجاز و ایجاز کجا با هم تلاقی دارند؟ آیا هر ایجازی، مجاز است؟ آیا مجاز حذف نوعی از مجاز مرسل یا مجاز عقلی است؟ و …
امکان حصول قطع در تفسیر و جایگاه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امکان حصول قطع در تفسیر از سوی برخی اندیشمندان مورد انکار قرار گرفته است این مساله در زمان گذشته از سوی کسانی که حجیت ظواهر قرآن را انکار می کرده اند و تفسیر قران را تنها در حیطه اختیارات معصومان می دانسته اند وامروزه از سوی کسانی که به نسبی بودن شناخت متون و تبعیت آن از فضای ذهنی مخاطب معتقدند مورد بحث واقع شده است این مقاله بر آن است تا نشان دهد نصوص قرآن کریم چه تنصیص به کمک قرائن پیوسته لفظی و حالی و چه به کمک قرآن منفصله که شامل سایر آیات قرآن روایات معتبر و سنت مقطوعه و اله عقلی قطعی می شود می تواند برای مفسر ایجاد قطع کند مفسیر باید با احاطه به کل محتوای قرآن کریم و آیات ناظر به یکدگیر و نیز احاطه به روایات صحیح معصومان و علوم قطعی و مسلم و استفاده از عقل فطری خود و احاطه به علوم عربی به تفسیر قرآن به پردازد .
استعمال لفظ واحد و اراده معانی متعدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لفظی که دارای چند معناست، یا مشترک است و چند معنای حقیقی دارد که لفظ به صورت بدلی بر آنها شمول دارد یا اینکه دارای معانی حقیقی و مجازی است یا اینکه چند معنای مجازی دارد که عند القرائن از آن اراده می¬شوند. در مورد جواز ارادة معانی متعدد از این نوع از الفاظ و جواز حمل آن بر معانی متعدد آن، اصولیون به اختلاف اقوال افتاده¬اند که مشهورترین این اقوال جواز و عدم جواز است. این اختلاف اصولی در میان فقها نیز دیده می¬شود و آنان نیز در مواردی چون مسألة نقض وضو با هم دچار اختلاف شده¬اند و بدین سبب، بر این مسأله آثاری فقهی مترتب شده است. جواز ارادة معانی ظاهراً از نظر آنها عاری از ترتب محال است. در مورد حمل لفظ بر معانی متعدد آن، قائلان به جواز حمل نگاهی به قیاس آن بر عام و نگاهی هم به احتیاط داشته¬اند که به نظر نگاه احتیاطی قوی¬تر و راجح¬تر است.
جستار درباره مجاز مرسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" معانی و بیان که جز علوم بلاغی محسوب می شوند، معیارهای سخن سنجی و زیبا شناسی کلامند. اعراب در عصر جاهلیت یعنی قبل از ظهور اسلام، اشعار را نقادی می کردند؛ اما این نقادی به صورت مکتوب و مدون نموده است. با ظهور اسلام و نزول معجزه آسمانی، قرآن که دارای فصاحت و بلاغت بی نظیری بود، ایرانیان در بسیاری از علوم عقلی و نقلی منجمله علوم بلاغت و معانی و بیان پیشگام بودند. یکی از وسیع ترین مباحث معانی و بیان، مجاز است. اصطلاح مجاز و شناخت زیبایی های مجازی، هم در فارسی، هم در عربی و هم در بسیاری زبان های دیگر در مغرب زمین وجود دارد. در بلاغت اسلامی- ایرانی، مجاز به دو نوع عقلی و لغوی تقسیم می شود که مجاز لغوی نیز انواع مختلفی دارد. در پایان، نمونه هایی از اشعار شعرای نامی ایران و پیشگامان شعر فارسی تا قرن پنجم نقل می شود تا خوانندگان به این نکته توجه کنند که با وجود تاثیر ظرافت های ادبی و سبک معجزه آسای کلام ربانی و تاثیر علوم بلاغی و معانی و بیان در ادبیات فارسی، شاعران ایرانی خود نیز دارای ابداعات زیبا و سخنان بلیغ و ذهن نقاد و ذوق سلیم بوده، مصداق این ضرب المثل قدیمی هستند که: فارسی شکر است.
"
صُوَر بیانی مضاعف در شعر فارسی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی گونه های مختلف «صُوَر بیانی مضاعف» در شعر فارسی نگارش یافته است و قصد دارد با بررسی نمونه های به دست آمده از این صور بیانی، به تحلیل و دسته بندی آنها بپردازد. روش تحقیق در این گفتار کتابخانه ای بوده، نتایج به دست آمده، به روش توصیفی و تحلیلی طبقه بندی و ارائه شده اند.
صور بیانی مضاعف، گونه هایی بسیار کمیاب از صور خیال هستند که در آن، یک صورت بیانی با یک صورت بیانی دیگر و یا با یک آرایه بدیعی ترکیب شده، تشکیل یک صورت بیانی مضاعف را می دهد. بر این اساس، صور بیانی مضاعف به دو دسته کلی تقسیم می گردد:
الف) ترکیب دو صورت بیانی با یکدیگر؛ که خود دو گونه است: 1. ترکیب یک صورت بیانی با همان صورت بیانی؛ مانند: استعاره در استعاره (که به سه گونه تقسیم می شود: «استعاره در استعاره» در استعاره مصرحه؛ « استعاره در استعاره» در استعاره مکنیه؛ « استعاره در استعاره» به صورت ترکیب استعارهمصرحه با استعارهمکنیه )، تشبیه در تشبیه، کنایه در کنایه، مجاز در مجاز؛ 2. ترکیب یک صورت بیانی با صورت بیانی دیگر؛ مانند: تشبیه بعد از استعاره، استعاره در تشبیه، کنایه در تشبیه و … .
ب) ترکیب یک صورت بیانی با یک آرایه بدیعی؛ مانند: استعاره در ایهام، استخدام در استعاره، ایهام در تشبیه و....
نگارنده در این مقاله، پیش از بررسی این تصاویر مضاعف با شواهدی از شعر فارسی، به تحلیل ارزش زیبایی شناختی این گونه تصاویر بر مبنای نظریات مختلف پرداخته است.
این نوشتار، نگرش و دیدی « از گونه دیگر » است به دنیای صور بیانی، که می تواند دریچه ای برای کاوش های بعدی در این زمینه باشد.
تطور تاریخی کنایه در ادب فارسی و عربی تا قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنایه یکی از مهم ترین و زیباترین مباحث علم بیان است که در افواه و نوشته های ادبی جمیع ملل، کاربرد بیشتری از مجاز و استعاره دارد؛ به همین منظور، علمای علم بلاغت در تعریف و تبیین اقسام آن در طول قرون متمادی - با وجود اختلاف نظرهایی که دارند- تلاش های برجسته ای کرده و آثار ماندگاری از خود به جا گذاشته اند. در این مقاله سعی بر آن است که مبدا تاریخی کنایه از دو منظر لغوی و اصطلاحی در ادب فارسی و عربی بررسی و خاستگاه اصلی آن به صورت مستند و به دور از گرایش های ملی و تعصبات قومی، در اختیار صاحبان اندیشه و جویندگان علم و معرفت، قرار داده شود.
تحلیل اشعار سیّد حسن حسینی از منظر صور خیال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صور خیال، بیان غیرمستقیم معنای پوشیده، در پس کلمات است و شاعران برجسته، به ارزش تصویر پردازی بجا، بموقع و به اقتضای کلام آگاه اند. آثار سیّد حسن حسینی، از نظر صور خیال بسیار غنی است. در این مقاله کوشش شده است، صور خیال در مجموعه های شاعر، براساس عناصری چون، تشبیه، استعاره، نماد، کنایه، مجاز، پارادوکس و حسّامیزی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. در حوزه تشبیهات، در آثار سیّدحسن حسینی، تشبیه مفصّل و بلیغ و تشبیهات حسّی به حسّی بسامد بیشتری دارند. از نظر موضوع، مشبّه اغلب خود شاعر، قهرمان شاعر و عناصر انتزاعی است و به لحاظ مشبّهٌ به، غالباً از عناصر طبیعی، اشیا، حیوانات، عناصر دینی و ملّی و بندرت عناصر انتزاعی استفاده شده است. از انواع استعاره، نوع مصرّحه و استعاره مکنیه هر دو بسامد بالایی دارد و در تشخیص نیز شاعر به مفاهیم متنوّعی توجّه نشان داده و در سطح گسترده ای از آن استفاده کرده است. عناصر سازنده خیال او به لحاظ مستعارٌمنه عمدهً عناصر طبیعی، اشیا و جانداران میباشند و عناصر سازنده خیال به لحاظ مستعارٌله را تصاویر مربوط به معبود ازلی، شاعر و خصوصیات وی، دین و پیامبر و اهل بیت و تصاویر مرتبط با انقلاب و جنگ و شهیدان تشکیل میدهند. شاعر در همه آثارش از اسناد مجازی بوفور بهره میگیرد. در بخش نماد، سیّد حسن حسینی، از سه خاستگاه نماد؛ یعنی طبیعت، آیین های ملّی و اساطیری و دین و مذهب و بیش از همه از طبیعت برای ارائه تصاویر و بیان احساسات خود استفاده کرده است. نمادهای به کار گرفته شده در اشعار او عمدهً نمادهای قراردادی و مرسوم اند. کاربرد عناصر طبیعت در مقام نماد منجر به شکل گیری سمبولیم اجتماعی در آثار او شده است. کنایه های موجود در آثار شاعر به لحاظ مکنی عنه، کنایه های فعلی و به لحاظ وضوح و خفا، تقریباً تمامی آن ها از نوع ایما است. مجاز به علاقه های مختلف در اشعار او به کار رفته که مجاز به علاقه آلیه و لازمیه نسبت به انواع دیگر بیشتر به چشم میخورد.
پارادوکس ها به دو صورت بیانی و اسنادی آمده که تعداد آنها در حد متوسط قرار دارد. در مورد حسّامیزی نیز، گاهی دو حسّ ظاهری به یکدیگر نسبت داده شده و گاهی یک حسّ ظاهری به یک امر ذهنی که نوع اوّل بسامد بیشتری دارد.
نقد استعاره تمثیلیه در کتب بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در باب استعاره و صورت های گوناگون آن، در کتب بلاغت بحث ها و نکته ها آورده اند و از دیدگاههای مختلف استعاره را تقسیم بندی کرده اند. یکی از بحث انگیزترین مباحث، موضوع استعاره تمثیلیه است که گاهی با عنوان های استعاره مرکب و مجاز مرکّب بالکنایه نیز تعریف شده است. در بسیاری از این کتاب ها، این سه موضوع تحت عنوان یک تعریف آمده و شواهد مشترکی برای آن ذکر کرده اند؛ امّا با غور در این کتاب ها و با دقّت نظر بیشتر می توان تعاریف دقیق تر و روشن تری برای آن ارائه کرد و مرز بین آنها را تفکیک نمود. در این وجیزه سعی بر این است که ضمن تطبیق تعاریف ارائه شده در کتب بلاغی در مورد استعاره تمثیلیه، موارد تشابه و اختلاف مورد نقد و بررسی قرار گیرد و مرزهای استعاره مرکّب، استعاره تمثیلیه و کنایه تا حد ممکن تفکیک گردد تا تعاریف دقیق تری از آنها ارائه شود و شواهد آن در کتب بلاغی در ترازوی نقد قرار گیرد
«تشابه» در روایات و کارکرد «مجاز» در پیدایش و رفع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع تشابه در آیات قرآنی و روایات معصومان(ع)، امری مسلّم است که در اقتضای الفاظ و عربیت زبان ریشه دارد. موضوع تشابه آیات، از دیرباز، بحث های فراوانی را در علوم قرآنی به خود اختصاص داده است؛ اما تشابه روایات، ویژگی و فلسفه ی وجودی آن در دانش حدیث، چندان مورد توجه قرار نگرفته است؛ حال آن که بر اساس ادلّه ی روایی، انقسام روایات معصومان(ع) به محکم و متشابه، قطعی است. علاوه بر این، فلسفه ی وجود متشابهات روایی و راهکارهای فهم صحیح آنها نیز در دسته ای از روایات مطرح شده است. بر این اساس، «محکم» و «متشابه» مفاهیمی نسبی هستند که با میزان علم و جهل افراد، نسبت مستقیمی دارند. فلسفه ی وجود تشابه در روایات، به تفاوت سطح فهم مخاطبان، اقتضای الفاظ و افصح و ابلغ بودن کلام معصومان(ع) بازمی گردد که در این میان، نقش مجاز در ایجاد تشابه، به مثابه ی مهم ترین ابزار بیان معانی، حائز اهمیت ویژه است. از سوی دیگر، مجاز به دلیل اشتراکات معنایی با تشابه و نسبیت مفهوم آن ها، کارکردی مؤثر در محو و رفع تشابه از روایات دارد.