مطالب مرتبط با کلیدواژه

حقیقت


۱۰۱.

روش شناسی ادراکات اعتباری(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اعتبار حقیقت رابطه تولیدی صورت و ماده استدلال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۴۴۷
ادراکات حقیقی محصول انعکاس جهان خارج در افق ذهن اند؛ درحالی که ادراکات اعتباری محصول تطبیق مفهوم بر مصداق غیرحقیقی خودند؛ به همین دلیل، ادراک دانستن اعتباریات ازاساس همراه با نوعی تسامح است. ادراکات اعتباری هیچ گونه رابطه نفس الامری ندارند. روابط ادراکات اعتباری یا میان ادراکات اعتباری و ادراکات حقیقی، تابع جعل و قرارداد است؛ ازاین رو مراحل فکر در به دست آوردن ادراک اعتباری با مراحل فکر در به دست آوردن ادراک حقیقی و روش استنتاج در ادراکات اعتباری با روش استنتاج در ادراکات حقیقی متفاوت است. هیچ گاه نمی توان ادراک اعتباری را تولیدشده ادراک حقیقی یا ادراک اعتباری دیگر دانست. اگرچه در برخی اشکال استدلالی، ادراکات اعتباری با یکدیگر رابطه استنتاجی دارند، این رابطه غیر از رابطه تولیدی ادراکات است. جنس استدلال در استدلال های اعتباری جدلی است. این جدلی بودن منحصر به ماده استدلال نیست، بلکه صورت استدلال نیز جدلی است. همین مسئله باعث می شود در استدلال های اعتباری بتوان از استدلال هایی نتیجه گرفت که عقیم اند؛ چون صورت استدلال همچون ماده استدلال در اعتباریات، اعتباری و تابع اعتبار معتبران است.
۱۰۲.

چیستی حقیقت ملکوت در قرآن کریم و تحلیل دیدگاه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقیقت تدبیر امور آیات ملکوت وجه باطنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن جهان و طبیعت در قرآن
تعداد بازدید : ۱۳۸۹ تعداد دانلود : ۶۳۰
چیستی ملکوت و مسائل مرتبط با آن، محل بحث مفسران و قرآن پژوهان بوده است. منشأ آن آیات 83 یس، 88 مومنون، 75 أنعام و 185 أعراف است که به صراحت از ملکوت سخن گفته است، همین امر سبب به وجود آمدن دیدگاه های گوناگونی درباره ملکوت شده است. مقاله حاضر در تلاش است«چیستی ملکوت» و مسائل مرتبط با آن را، نخست از منظر آیات قرآن بررسی نماید و سپس به تبیین و بررسی مهم ترین دیدگاه ها در این زمینه بپردازد. در تفسیر ملکوت سه دیدگاه در میان مفسران مطرح است، ملکوت جنبه عمومی شهود است، ملکوت امر باطنی است و ملکوت مقام قربِ مختص به اولیای الهی است. دیدگاه دوم، افزون بر ارائه تفسیری روشن، جامع و قابل حمل بر آیات ملکوت، با در نظر گرفتن معنای عینی برای واژه ملکوت از حمل آن بر معنای اعتباری جلوگیری نموده است. از نگاه این دیدگاه، ملکوت امری باطنی در نظام عرش الهی است که از آن به چهره انتساب اشیاء به خدای متعال به لحاظ ارتباط تدبیری میان آنها تعبیر می شود و با مفاهیم امر الهی، هدایت، امامت، یقین و عرش مرتبط است.
۱۰۳.

نوعی مجاز با دلالت دوگانه (حقیقی و غیرحقیقی) شگردی برای گسترش دامنه معنی در ابیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقیقت مجاز حافظ جانشین سازی دامنه معنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
تعداد بازدید : ۲۴۷۰ تعداد دانلود : ۹۹۳
حافظ با جانشین کردن دو مفهوم در دو مصرع یک بیت، براساس روابط مجازی میان آن ها، مجازهای تازه با معانی بدیع می آفریند؛ به صورتی که مجاز در مصراع دوم با یک رابطه مجازی جانشین حقیقت در مصراع نخست می شود. جانشینی مجاز و حقیقت، تسویه و برابری این دو امر را در پی دارد. مجاز علاوه بر معنی مجازی، دلالت اصلی و مستقل نیز دارد؛ که موجب دوبعدی شدن کلام و گسترده شدن دامنه معنی بیت می شود. معنای حاصل از این روش، برخاسته از نوع رابطه مجازی، دلالت دوگانه مجاز و تسویه مجاز و حقیقت در رابطه جانشینی است. مجموع این روابط و حضور توأمان حقیقت و مجاز، قابلیت هایی در زبان خواجه ایجادکرده؛ که وی را در آفرینش معانی و تصاویر بدیع یاری بخشیده است. حداقل 365 مجاز با دلالت دوگانه (مجاز و حقیقت) با روش جانشینی در غزلیات حافظ به کاررفته است، این رقم که فاقد تعداد مجازهای به علاقه شباهت (استعاره) است، حدود نه درصد از ابیات وی را تشکیل می دهد. از کارکردهای هنری این روش می توان به موارد زیر اشاره کرد: ایجاز در لفظ، اطناب در معنی، تناقض، اغراق، ترسیم و توصیف جزییات یک تصویر با حفظ ایجاز، ایهام، سمبل سازی، ایجاد تلمیح و طنز.
۱۰۴.

بررسی انتقادی مقاومت در اندیشه میشل فوکو(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: قدرت حقیقت مقاومت میشل فوکو مبانی انسان شناسی سوژه زدایی سیاست حقیقت اخلاق مقاومت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۳۲۸
رهایی و مقاومت به مثابه هدف نهایی طرح های پژوهشی فوکو، مسئلة است که در عین اهمیت، کمتر بدان توجه شده است. این مقاله، پس از توصیف و تحلیل مقاومت از منظر فوکو، به نقد مبنایی آن بر بنیاد برخی مفروضات انسان شناسی مفروض در آن پرداخته است. ازآنجاکه سوژه زدایی یا نفی سوژه، کانون بحث مقاومت در اندیشه فوکو می باشد، مقاومت همچون سوژه بر محور های سه گانه حقیقت، قدرت و اخلاق دوران دارد. مقاومت چون کاربست نیرو، در مقابل قدرت و رژیم حقیقت آن است همچون قدرت دارای دو شکل ایجابی و سلبی است. شکل ایجابی مقاومت، که خارج از چارچوب سلطه به وجود می آید، از دید فوکو به صورت زیبایی شناسی خود ظهور می کند. اما جوهر مقاومت سلبی را نفی و امتناع از انقیادِ حاصل از رژیم حقیقت - قدرت و محدودیت های بر سازنده آن، در جهت نیل به رهایی و آزادی شکل می دهد که خود به دو صورت نظری و عملی قابل تقسیم است.
۱۰۵.

مفهوم حقیقت در اندیشه ریچارد رورتی

کلیدواژه‌ها: حقیقت رورتی واقع گرایی عینیت گرایی نظریه مطابقت صدق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۵۵ تعداد دانلود : ۱۳۱۷
بر پایه خوانش رورتی از سنت فلسفی غرب ،حقیقت به معنای مطابقت میان باورهای درونی و واقعیت های بیرونی موضوع اصلی تاریخ فلسفه بوده است. در این سنت ""حقیقت کشف کردنی بود نه ساختنی""؛ در حالی که به گمان وی ازآن جایی که هیچ راهی برای توصیف واقعیت ها جز به کمک زبانمان وجود ندارد ،حقیقت نمیتواند از عمل به کارگیری زبان از سوی ما برای طرح ادعاهای ماجدا باشد؛ زیرا جملات نمیتوانند در بیرون وجود داشته باشند. بنابراین، ""حقیقت ساختنی است نه کشف کردنی"". فرض ما این است که هر چند رورتی حقیقت وعینیت را به معنای سنتی رد کرده ، همچنان کم و بیش به دام عینیتگرایی و واقع گرایی باقی افتاده و حقیقت بازهم به طور عینی در قالب مفاهیمی دیگردر فلسفه اش پدیدار گشته است.
۱۰۶.

حقیقت، وجود و تقرر؛ تاملی تاریخی درباره ی نظر صدرا در باب تحقق وجود در برابر نظر میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود حقیقت تقدم جعل تقرر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۶۸۲ تعداد دانلود : ۴۲۸
یکی از استدلال های صدرا (که تنها یک مقدمه دارد) برای نظریه ای که امروزه تحت عنوان «اصالت وجود» نامیده می شود چنین است: چون حقیقت هر چیز همان وجودش است که بواسطه ی آن وجود احکام و آثار آن چیز بر آن حمل می شود، پس وجود نسبت به آن چیز اولی به تحقق است. این نوشتار قصد دارد تنها مقدمه این استدلال را در بستری تاریخی واکاوی کند. شواهدی ارائه خواهد شد که چگونه این مقدمه در تقابل با نظر میرداماد در باب وجود مطرح شده است. بنا بر نظر میرداماد وجود موخر از تقرر ماهیت است. در مقابل برای صدرا وجود مقدم بر ماهیت است.
۱۰۷.

حیث وجودشناسانه ابژکتیویته از منظر گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابژکتیویته Sachlichkeit زبان حقیقت تجربة هرمنوتیکی گادامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۸۵۳
ابژکتیویته به عنوان ایدئال علوم - به خصوص علوم انسانی - مورد نقد گادامر است چون تجربه ای از خودبیگانه در انسان شکل داده و سبب انسداد وجودشناسانه می شود. این ایدئال ناشی از تفوق نقد عقل محض کانت بر علم جدید و همچنین غفلت سنت فلسفه غربی از زبان است. هر چند دیلتای تلاش کرد با استفاده از سنت زبانی و هرمنوتیکی جایگاهی مختص علوم انسانی فراهم آورد، اما، به دلیل بنیان دکارتی اش و نیز تلقی ابزارگرایانه اش از زبان و آگاهی تاریخی، دچار سوبژکتیویسم شده و علوم انسانی را همچون حکمِ زیباشناسانه کانتی، عاری از حقیقتِ موضوع کرد. گادامر با بازخوانی تجربه هنری و تجربه تاریخی در کانت و دیلتای و همچنین استفاده از فلسفه هایدگر و هگل،به همراه توجه انتولوژیک به زبان، تجربه هرمنوتیکی را سامان داد تا ایدئال آن، نه فرایند ابژکتیوسازی، بلکه ظهور خودِ موضوع در زبان باشد و این همان زاخلیخکایت(Sachlichkeit)بوده که آشکارگی موضوعیّتِ موضوع یا شیئیّتِ شیء است.
۱۰۸.

استعاره موجود حقیقی به مثابه امر ثابت نزد ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ثبوت حقیقت تقرر استعاره وجود ماهیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۳۴۴
براساس نظریه شناختی استعاره، فهم مفاهیم انتزاعی به واسطه استعاره های مفهومی میسر می گردد به گونه ای که این استعاره ها بخشی از فرایند شناخت محسوب می گردند و با حذف آنان، بخشی از معنای مفاهیم مذکور نیز از دست می رود. استعاره موجود حقیقی به مثابه امر ثابت به صورت گسترده ای توسط فلاسفه یونانی و مسلمان همانند پارمینیدس، افلاطون، ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا مورد استفاده قرار گرفته است. هرکدام از این فلاسفه تعبیر خاص خود را از موجود حقیقی ارائه داده اند اما در تمام این موارد یکی از مهمترین صفاتی که جهت توصیف موجود حقیقی به کار رفته است، ثبات و عدم تغییر است. در آثار فلاسفه مسلمان، واژگان حقیقت، تقرر و قوام از حیث لغوی به معنای ثبوت هستند. این واژگان در چارچوب استعاره مذکور جهت مفهوم سازی موجود حقیقی به کار گرفته شده اند. در فلسفه سینوی، هرکدام از وجود و ماهیت به صورت مستقل به ثبوت، حقیقت، تقرر و قوام متصف شده اند در حالی که در فلسفه صدرایی، تنها وجود استحقاق اتصاف به این صفات را دارد.
۱۰۹.

بن مایه عدالت در کلام امام رضا (علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت امام رضا (ع) توحید حقیقت تقوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۸ تعداد دانلود : ۴۷۸
حقیقت و مفهوم عدالت از مباحث مهمی است که درباره خداوند و افعال او، نظام هستی و از همه مهم تر انسان و افعال فردی و اجتماعی او مطرح است. تاکنون بحث های مهمی درباره عدالت شده است؛ اما آنچه در این نوشتار بدان پرداخته شده، بررسی بن مایه و حقیقت عدالت در کلام امام رضا (علیه السلام) است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی این پرسش اصلی را بررسی کرده است که «ریشه و بنیان عدالت در نگاه امام رضا (علیه السلام) چیست؟» متفرع بر این پرسش اصلی، این پرسش را مطرح کرده است: عدالت امری اعتباری و قراردادی است یا امری اصیل و حقیقتی واقعی؟ راه تحقق عدالت در فرد و اجتماع چیست؟ فرضیه مورد نظر این است که بن مایه عدالت در نگاه امام رضا (علیه السلام) عبارت است از حقیقت توحیدی و وحدت عدالت با این حقیقت محضه. بنابراین، عدالت امری واقعی و نفس الامری است، هرچند در امور قراردادی نیز جریان دارد. تنها راه تحقق عدالت در امور فردی، تهذیب نفس و مزیّن شدن انسان به تقواست. تحقق عدالت در حوزه اجتماعی نیز به پیاده کردن احکام و دستورهای الهی و پایبندبودن به آن در جامعه وابسته است.
۱۱۰.

عرفان؛ روح اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خاستگاه عرفان مؤیدهای اسلامی آموزه‎های عرفانی الهام کشف طریقت حقیقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۵۹۳
در این نوشتار به تبیین رابطه عرفان اسلامی با آموزه‎های اسلام، اعم از کتاب، سنت و سیره نقلی و عملی معصومان پرداخته می‌شود. پرسش اصلی این نوشتار این است که بین عرفان و اسلام چه نسبتی از نسبت‎های چهارگانه برقرار است؟ بر این اساس، تلاش شده جایگاه رفیع و بی‎بدیل عرفان را در میان سایر علوم اسلامی نشان داده و از آن رفع اتهام شود. روش مناسب برای این کار، بررسی آموزه‎های اصلی عرفان و مقایسه آن با آموزه‎های اسلامی است. بنابراین با طرح چهار بحث «خاستگاه عرفان»، «مؤیدهای اسلامی آموزه‎های عرفانی»، «وحی، الهام، کشف» و «شریعت، طریقت، حقیقت» به پرسش‎های فرعی به‎دست‌آمده از تحلیل پرسش اصلی، پاسخ داده شده است تا از این طریق پاسخی برای پرسش اصلی فراهم شود. نتیجه آن‌که نسبت عرفان با اسلام ضدیت کلی نیست؛ عرفان با دین اسلام سازگاری مضمونی دارد و این سازگاری به نحو جزئیت و بلکه عینیت است. بنابراین عرفان أخص مطلق از اسلام است و با نظری دقیق‎تر عین اسلام است و بین آن دو نسبت تساوی برقرار است. عرفان هیچ بخشی از دین را مهمل نگذاشته، به همه بخش‎ها، مرتبه‎ها و لایه‎های دین اهتمام دارد. از سوی دیگر در کامل‎ترین و عالی‎ترین نوع دین‎فهمی و دین‎داری هیچ بخشی از دین از نگاه عرفانی مغفول نمانده است. عرفان روح دین است که در همه بخش‎ها و لایه‎های آن حضور دارد.
۱۱۱.

رویکرد باطنی شهید ثانی به شریعت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: شهید ثانی باطن شریعت طریقت حقیقت قلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۴۱۳
فهم باطنی از شریعت در میان عالمان شیعی با فراز و فرودهایی در طول تاریخ همراه بوده است. اگرچه کمتر عالم شیعی می توان یافت که منکر باطن برای دین باشد، نبود توجه کافی به باطن شریعت نوعی ظاهرگرایی افراطی و خشک ضد عرفانی را در میان عالمان شیعی می نمایاند. در این میان، نگاه باطنی شهید ثانی هم سو با رویکرد رایج در میان عارفان مسلمان است. از نگاه وی، اصالت دادن به باطن و تبعی دانستن ظاهر بر اهمیت بُعد باطنی دین می افزاید. بنابر این رویکرد، عالمان رسمی محتاج عالمان حقیقی ای هستند که بر علوم حقیقی اشراف دارند و جایگاه ایشان بسیار برتر از عالمان ظاهری است. به باور شهید ثانی، در میان اعضا و اعمال انسان نیز، قلب و اعمال مربوط به آن اصل و مقصد دین است. وی در مقام فقیهی بنام افزون بر توجه به علوم ظاهری همچون فقه و انجام دادن عبادت ها و فهم قرآن، بدون انکار ظواهر و کاستن از اهمیت آن، همواره جانب باطنِ حقیقت را به عنوان امر اصیل رعایت کرده است. از رهگذر توجه به رویکرد باطنی عالمان و فقیهان بنام امامیه، می توان از خطر ظاهر گرایی که در میان برخی از عالمان اهل سنت و حتی عالمان شیعی درحال رواج است دور ماند.
۱۱۲.

بررسی ومقایسه مقوله فتوت وجوانمردی درمتون نثرعرفانی تا پایان قرن ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهل فتوت متون نثرعرفانی جوانمردی حقیقت اهل تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۳۵۰
فتوت و جوانمردی به معنای مجموع خصایل پسندیده مانند: ایثار، فداکاری، شفقت نسبت به دیگران و مراقبه احوال نفسانی، یکی از آیین های ارزشمند مردمی بوده که در طول قرن های متمادی با تکیه بر قدرت اجتماعی در ایران وجود داشته و تداوم یافته است. این آیین در ایران از پیشینه ای بس طولانی برخوردار است و قدمت آن به دوران قبل از اسلام می رسد. آیین فتوت و جوانمردی دارای دو رویکرد اجتماعی وفردی بوده و پیوسته اهل فتوت را در دو جنبه مختلف به سوی تکامل انسانی سوق داده است. فتوت در متون نثر عرفانی نیز به عنوان یکی از راههای وصول به حقیقت همواره موردتوجه بوده است. در این آثار به جوانب مختلف آیین فتوت از جمله جنبه های فردی، اجتماعی، الهی و نیز آداب و رسوم فتیان اشاره می شود. لیکن بیشترین توجه نویسندگان متون نثر عرفانی متوجه جنبه نظری آن است و به تعریف و تفسیر واژه فتوت پرداخته اند. در این پژوهش قصد داریم مقوله فتوت و جوانمردی را از دیدگاه اهل تصوف و نویسندگان متون نثر عرفانی تا پایان قرن ششم هجری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل علمی قرار دهیم. روش تحقیق ما در این پژوهش، توصیفی تحلیلی است.
۱۱۳.

نقد و بررسی سطوح مختلف آموزه های دینی از منظر مشایخ برجسته عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان و تصوف باطن و ظاهر شریعت طریقت حقیقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۳۳۵
تقسیم و تفکیک تعالیم دین و شریعت به معنای عام آن توسط عارفان مسلمان و به تبع آن تفکیک قلمرو صاحبان هر یک از این حوزه ها را می توان از آموزه های معرفتی و سلوکی مشترک عارفان مسلمان دانست. این گروه نه تنها تعالیم دینی را بر اساس چنین تقیسمی سامان داده بلکه مراتب سیر و سلوک عارفانه را نیز مبتنی به آن نموده و لایه های دین و دینداری را بر پایه ظاهر و باطن و باطن به باطن و به تعبیر دیگر شریعت و طریقت و حقیقت نموده است. این تقسیم بندی به وضوح در تعالیم صوفیان مشاهده می شود. و البته از زمینه ها و عوامل مهم حساسیت و خرده گیری مخالفان متشرع تصوف نیز به حساب می آید. درباره رابطه عرفان و تصوف و جایگاه دین و آموزه های دینی و تعالیم شریعت و نیز نوع عملکرد صوفیان مباحث و محورهای مختلفی مورد بحث است. نوشتار پیش رو در نظر دارد تا ضمن تبیین جایگاه شریعت و طریقت و حقیقت نزد عارفان مسلمان و گزارش نگاه خاص تصوف اسلامی نسبت به این محورها رابطه و نسبت هریک از این سه و نیز جایگاه ظاهر و باطن تعالیم دینی را با یکدگر بررسی و به تبیین دیدگاه ویژه عارفان برجسته مسلمان بپردازد.
۱۱۴.

هایدگر و گادامر: دو رویکرد به مفهوم حقیقت نزد افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون هایدگر گادامر تمثیل غار حقیقت ایده خیر دیالکتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۸ تعداد دانلود : ۷۶۶
حقیقت در فلسفه هایدگر، یکی از مضامین اساسی است. وی از آغاز اندیشه خویش کوشید مفهوم بنیادی تری از حقیقت عرضه کند و در طول فعالیت فلسفی خویش رویه های گوناگونی در این خصوص در پیش گرفت. با وجود این هرگز از این بصیرت اساسی خویش دست نکشید که حقیقت ἀλήθεια است؛ یعنی کشاکش میان پوشیدگی و آشکارگی. به علاوه، هایدگر معتقد است در فلسفه افلاطون، تحولی در ذات حقیقت پدید آمده، به طوری که حقیقت به «درستی» مبدل شده است. از دیدگاه هایدگر، این تحول منشأ «فراموشی وجود» است. گادامر در مقابل بر آن است که افلاطون به واقع قائل به حقیقت بنیادی ἀλήθεια بوده است و رأی هایدگر دایر بر این که اندیشه افلاطون لاجرم منجر به فراموشی وجود و سوبژکتیویسم مدرن می شود، رأی صوابی نیست. گادامر در اثبات دیدگاه خود راهبردهای گوناگونی در پیش می گیرد. در این مقاله به جایگاه ایده خیر در نظریه مُثُل و مفهوم دیالکتیک در نامه هفتم افلاطون اشاره خواهیم کرد و خواهیم کوشید همراه با گادامر نشان دهیم که در اندیشه افلاطون امکاناتی نهفته است که می توانند وی را از انتقادات هایدگر مبرا سازن.
۱۱۵.

تحلیل مسئله حقیقت و زمان در حفاظت و مرمّت میراث فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان حقیقت مرمت حفاظت میراث فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۷ تعداد دانلود : ۴۸۱
بیان مسئله: رویارویی مرمّت و حقیقت با محوریّت مسئله زمان در این مقاله بررسی شده است. با فرسایش اثر در محیط پیرامون براساس نوع مادّه معدنی یا آلی، پرسشی برای مرمّت گر ایجاد می شود که در اثر فرسوده، حقیقت چگونه ارزیابی می شود؟ چالش موجودیّت اثر در گذشته، یا وضعیت فرسوده فعلی آن در حال به عنوان حقیقت، مسئله ای است که مرمّت همواره با آن مواجه است و پاسخ گویی به آن با تحلیل زمان می تواند نحوه نگرش و گزینش روش حفاظت، مرمّت بهینه برای ماندگاری اثر را تعیین کند. هدف: دستیابی به نظریه ای با محوریّت زمان برای تعیین جایگاه حقیقت اثر به عنوان موجودیّتی در حال یا گذشته. روش تحقیق: مسئله حقیقت در این پژوهش با تکیه بر تئوری های زمان، با مبانی نظری پدیده شناسی از وجوه مختلف بررسی شده است بر این اساس حقیقتِ نهان در نقاب مادّه اثر با وجود انسان مرتبط است و از جنبه های دیگر، حقیقت به عنوان موجودیّت اثر درگذشته یا شرایط کنونی آن در حال مورد بحث قرار گرفته است. نتیجه گیری: با نگاهی پدیده شناسانه وابستگی حقیقت به وجود انسان به اثر شأن حفاظتی می دهد؛ همچنین تئوری طرح شده در این مقاله، حقیقت اثر به عنوان موجودیّتی در حال یا گذشته را با تکیه بر نظریه های زمان معیّن می نماید و می تواند بنیان های نظری را برای گزینش روش های مرمّتی مناسب به منظور حفاظت و نگهداری بهینه ای اثر ایجاد کند. با پذیرش تئوری زمان دینامیک، گذشته وجود ندارد؛ تنها زمان حال هست و حقیقت، تمام موجودیّت اثر در حال است، نه چیزی جای مانده در گذشته که مرمّت با زدودن لایه های سطحی اثر به دنبال آن باشد و تمامیّت وجود اثر در حال برای انتقال به آینده مورد حفاظت و نگهداری قرار می گیرد. در تئوری زمان استاتیک با نگاهی تقویم وار به زمان، گذشته وجود دارد و حقیقت اثر چگونگی آن در گذشته است با ارجاع به مستندات معتبر، موجودیّت گذشته اثر، در حال با مرمّت بازیابی می شود.
۱۱۶.

واکاوی تشابه و افتراق مؤلّفه های سوررئالیسم غربی و مؤلّفه های مشابه در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوررئالیسم مثنوی تخیل حقیقت رویکرد تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۴۸۳
سوررئالیسم مکتبی است که در قرن بیستم در فرانسه پدیدار شد. این مکتب دارای اصولی است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: رؤیا و تخیّل، نگارش خودکار، تصادف عینی، جنون و دیوانگی، امر شگفت و جادو و ... . هر چند این مکتب در اروپا مطرح شد، امّا پیشتر در میان فرهنگ های دیگر نشانه هایی از آن دیده می شد. آثار عرفانی شرق از جمله عرفان ایران نمونه ای از آن است. می توان گفت نویسندگان متون صوفیه پیش از ظهور سوررئالیسم در اروپا آثار ارزشمندی با ویژگی های سوررئالیستی ارائه کرده اند. گاه بین این آثار و آثار سوررئالیستی غرب، تفاوت های عمیقی وجود دارد که از اصالت سوررئالیسم ایرانی حکایت می کند. مثنوی مولانا یکی از آثاری است که در کنار طرح اندیشه های سوررئالیستی، در مواردی تفاوت های بارزی با شاخصه ها و مفاهیم این مکتب دارد و این مقاله سعی دارد به بررسی وجوه تشابه و تمایز مفاهیم مثنوی و سوررئالیسم بپردازد. درواقع هرچند بین مثنوی و آثار سوررئالیستی شباهت هایی دیده می شود امّا تمایزاتی نیز وجود دارد که علاوه بر اثبات فرضیّه تقدّم و استقلال سوررئالیسم ایرانی، در برخی موارد، دلایلی بر برتری آن ارائه می دهد؛ تمایزاتی که در حوزه تخیّل، کرامت و جادو، حقیقت و واقعیّت و اصالت مستی بروز یافته اند.
۱۱۷.

نگاه ملاصدرای فیلسوف به علم فقه و عقلانیت پذیری گزاره های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصول دین حقیقت صدرالمتألهین شیرازی طریقت عقلانیت فروع دین فقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۲۹۹
شهرت حِکمی صدرالمتألهین شیرازی معمولاً شأن فقهیش را تحت الشعاع قرار می دهد. مجموعه آثار حِکمی، تفسیری، حدیثی و اخلاقی وی نمایشگر چهره فقهی ایشان است. او به معانی لغوی، روایی و اصطلاحی فقه و موضوع این علم و مفاهیم اساسی رایج در این علم، از قبیل طاعت و معصیت و احکام پنج گانه فقهی التفات کامل دارد و جایگاه این علم در میان علوم و نسبت آن با گزاره های اعتقادی و اخلاقی در دین و نیز وجه اشتراک و تفاوت شریعت با طریقت و حقیقت را با رویکرد خاص خود تبیین می کند. هم از ضرورت پایبندی همگان به گزاره های فقهی سخن گفته است و هم به تبیین ضرورت گزاره های فقهی در دین می پردازد و در مسیر تبیین عقلانیت پذیری گزاره های فقهی، علاوه بر اینکه این گزاره ها را خردستیز نمی داند، وضع آنها را مقتضای مصالح و مفاسدی نفس الأمری می داند و از ناتوانی عقل بشر از درک آنها در مقام اثبات سخن می گوید. تکاپوی عقل در این زمینه معمولاً به خطا می انجامد؛ زیرا یا مصالح جزیی را بر مصالح عمومی در متعلقات احکام ترجیح می دهد یا مصالح دنیوی را بر مصالح حقیقی رجحان می بخشد. اعتماد به این گزاره ها روح تعبد انسانی را تقویت می کند. هر چند به این جهت می توان از فراخردی این گزاره ها سخن گفت؛ ارائه دلیل عقلی محکمی برای اعتماد به آن گزاره ها دشوار نیست؛ چون دستکم گزاره های قطعی الصدور فقهی فراخرد از منبعی صادر شده اند که عقل بر عصمتش گواهی می دهد و اطمینان به صدق این گزاره ها، عقلانیت پذیری آنها را به دنبال دارد.
۱۱۸.

تحلیل رابطه دوجانبه ی تاویل ساختارشکنانه حقیقت اندیشی افلاطون و تاریخ حقیقت نزد هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقیقت هایدگر نامستوری تاریخ حقیقت تاویل ساختارشکنانه افلاطون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۳۳۷
حقیقت از کلیدی ترین مفاهیم فلسفه ی هایدگر است به طوری که بخش عمده آثار هایدگر را می توان در پرتوی این مفهوم کلیدی تفسیر کرد. پژوهش بر عهده خود می نهد تا بر تمرکز بر روی کتاب های آموزه افلاطون در باب حقیقت و ذات حقیقت تصویری روشن از ساختارشکنی تاریخ حقیقت نزد هایدگر ارایه دهد. ادعای اصلی هایدگر در این دو کتاب این است که مجال یافتن اعاده حقیقت در معنای نامستوری مستلزم شناسایی دقیق انحراف حقیقت در تاریخ حقیقت است. برای تحقق این هدف هایدگر افلاطون و تمثیل غارش در کتاب جمهوری را به عنوان نقطه آغازین انحراف معنای حقیقت مورد موشکافی فلسفی قرار می دهد. به نظر می رسد که با روشن شدن نقد هایدگر بر افلاطون بر یکی از کلیدواژه های فلسفه ی هایدگر یعنی تاریخ حقیقت پرتو افکنده می شود.هدف پژوهش در سرتاسر این مقاله پرتوافکنی بر تفسیر ساختارشکنانه هایدگر از افلاطون در پرتوی دو کتاب فوق الذکر است. بنابراین پرسش راهنمای این است که تاویل ساختارشکنانه هایدگر از افلاطون در این دو کتاب چگونه مجال بروز می یابد؟ و این تفسیر چه افق های پیموده نشده از حقیقت را بر روی ما می گشاید؟ و نسبت این تفسیر با تاریخ حقیقت چیست؟ سعی در این مقاله این است که تا سرحدّتوان پاسخگوی پرسش های فوق باشیم.
۱۱۹.

تحول زیبایی شناسی در فلسفه هنر هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هگل فلسفه هنر زیبایی شناسی مطلق حقیقت هنرهای زیبا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۰۰
هگل طرح سوبژکتیو و تقلیل گرایانه پروژه زیبایی شناسی در فلسفه عصر روشنگری را در نظام فلسفی خود دگرگون کرده و مسیر تازه ای را جایگزین آن می کند، به طوری که در این رویکرد تازه، موضوع «ذوق» جای خود را به بازاندیشی پیرامون نسبت هنر و حقیقت می دهد. هگل با تجدید نظر در میراث اندیشه روشنگری و به تبع آن، ممتاز کردن هنر در حیطه زیبایی شناسی (که پیشتر زیبایی طبیعی و هنری را در بر می گرفت) آن را صراحتاً نمودی از حقیقت در جریانی تاریخی خواند. در نظام کلی فلسفه هگل، هنر به همراه دین و فلسفه، عظیم ترین نمود تجلی حقیقت است، لیکن در امر محسوس. زیبایی شناسی هگل با رویکرد دیالکتیکی خود، بدون قصد بازگشت به دوره پیشانقدی، به دنبال گشودن افق تازه ای برای فلسفه هنر و در نتیجه، آگاهی تکامل یافته تری در مسیری تاریخی به هنر است. در این پارادایم نوین، هنر به قلمرو حقیقت ارتقا می یابد، قلمروی که با فلسفه مشترک است، و بنابراین گذر از زیبایی شناسی صرف را به فلسفه هنر ممکن می سازد. بدین ترتیب، عطف توجه به زیبایی هنری و پیوند دادن آن با حقیقت و فلسفه، دگرگونی های دامنهداری را در این زمینه به دنبال دارد. پیرو پرداختن به زیبایی هنری به جای طبیعی، مفهوم هنر و زیبایی، تحت عنوان بیانی انسانی و تاریخی، در راستای آگاهی و آزادی قرار می گیرد. از این رو، هنر و فلسفه به قلمرو واحدی تعلق دارند و دیگر بیگانه باهم در نظر گرفته نمی شوند، اگرچه ظاهراً به بیان هگل، فلسفه در جایگاهی برتر از هنر نشانده شود.
۱۲۰.

بررسی معانی حق در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حق حقیقت صدق مطابقت علم حصولی علم حضوری شهود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۶ تعداد دانلود : ۶۰۱
فارابی حق را به سه معنا مورد استفاده قرار داده و ابن سینا نیز به تبع او همین معانی را برای حق در نظر گرفته است. دو معنای وجودی و یک معنای معرفت شناسانه. حق به معنای وجود مطلق (دائم) و وجود بالفعل و حق به معنای صدق. قول یا اعتقاد (حکم) را هنگامی که مطابِق واقع است صادق و هنگامی که واقع مطابَق با آن است حق می نامند. فلاسفه مسلمان بالاتّفاق مطابقت را به عنوان ملاک صدق در نظر گرفته اند. ضمناً ابن سینا از بُعد عقل عملی نیز برای حکمت، شأن عملی قائل است. عدالت به عنوان رکن اصلی عقل عملی است و او در حکمت عملی حق را ملاک عدل گرفته است. با وجود آنکه ابن سینا رویکرد استدلالی را در فلسفه اخذ کرده است اما به نحوی نگاهی اشراقی و عارفانه نیز دارد. سومین لحاظی که حق نزد ابن سینا مورد توجه قرارگرفته بُعد شهودی و عرفانی حکمت است. ابن سینا در کنار اعتقاد راسخ به علم حصولی (مبتنی بر صورت ذهنی) به علم حضوری قائل است. نزد شیخ حق وجه وجودی نیز دارد، پس با اعتقاد به علم حضوری است که حق با بُعد معرفت شناسانه اتّصال و به معنای دقیق تر اتحاد می یابد.