مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
ماشینیسم
حوزه های تخصصی:
«الیناسیون» یکی از مباحث کلیدی اندیشه شریعتی است. او با این مفهوم، مسائل انسان امروز را تجزیه و تحلیل می کند. از نظر وی در «از خودبیگانگی» انسان «دیگری» را «خود» احساس می کند و آگاهی به خویش را از دست می دهد و دچار نوعی «خود آگاهی کاذب» می شود.از خود بیگانگی همان از دست رفتن «وجود حقیقی و فطری» و «خویشتن اجتماعی» است. او، هر آنچه انسان را از ویژگی های انسانی اش ـ که تعریف خاصی از آن دارد ـ دور کند عامل «الینه» کنندگی می داند. از نظر شریعتی عقلانیت ابزاری، بوروکراسی و ماشینیسم انسان را در قرن بیستم از خود بیگانه کرده اند و از این منظر آنها را نقد می کند.
بررسی تطبیقی خواهرم و عنکبوت جلال آل احمد با طاعون و بیگانه آلبر کامو (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین (أختی والعنکبوت) لجلال آل أحمد، و (الطاعون) و (الغریب) لألبیر کامو)
حوزه های تخصصی:
درباره جلال آل احمد و آثارش کم نوشته نشده؛ اما آنچه در این مقاله به آن توجه شده، از رنگی دیگر است.این مقاله، تلاشی است درجهت بررسی تاثیر اندیشه های آلبرکامو بر جلال آل احمد. اگر بپذیریم که ادبیات فرانسه بر برخی از نویسندگان ایرانی تاثیر گذاشته است، در گفتار حاضر، جایگاه جلال آل احمد به عنوان یکی از نامدارترین و اندیشمندترین نویسنده معاصر که آثارش از حیث سیر تفکر و اندیشه با آلبر کامو شباهت هایی دارد، بررسی می شود. با بررسی تطبیقی، تاثیر و تاثرهایی آشکار می شود که قیاس آنها می تواند در بسیاری از موارد راهگشای پژوهشگران در درک بهینه آثار ادبی این نویسنده باشد. جهت نیل به این مقصود، در این مقال سعی شده است با انجام نقد روان شناسی از دیدگاه ژاک لاکان و نشانه شناسی رولان بارت، برروی یکی از داستان های کوتاه جلال آل احمد با نام خواهرم و عنکبوت، بتوانیم به ژرفای متن نفوذ کنیم و ناخودآگاه آن را بیرون بکشیم و مضامینی مانند نیهیلیسم، ماشینیسم و مدرنیته ستیزی را که این نویسنده ایرانی با الهام از تفکرات و اندیشه های کامو به عاریت گرفته است، استخراج کنیم، و به این ترتیب، به تشابهات و مشترکات فکری این دو نویسنده پی ببریم.چکیده عربی:الداراسات التی تتناول جلال آل أحمد ونتاجاته لیست قلیلة إلا أن ما تطرقنا إلیه فی هذا المقال یختلف عن مثیلاته حیث یحاول هذا المقال أن یدرس تأثیر آراء ألبیر کامو علی جلال آل أحمد. إذا قبلنا أن الأدب الفرنسی أثّر علی عدد من الکتّاب الإیرانیین، یمکننا أن نعتبر آل أحمد بوصفه مفکرا ذا شهرة أدبیة واسعة من أکثر الکتّاب المعاصرین الذین یقترب کثیرا فی نتاجاته من ألبیر کامو. فالدراسة المقارنة بین الأدیبین تمهد الطریق للباحثین فی استیعاب أفضل لنتاجات آل أحمد الأدبیة. یحاول هذا المقال أن یدرس إحدی قصص آل أحمد القصیرة بعنوان (أختی والعنکبوت) دراسة نقدیة وفقا لمکتب جاک لاکان للتحلیل النفسی وسیموطیقا رولان بارت؛ وذلک للوصول إلی أعماق النص وخفایاه کی یستخرج مضامین: کعداءه للعبثیة وثورة الماکینات والحداثة، التی استعارها هذا الأدیب الإیرانی من آراء ألبیر کامو. وأخیرا یبین المقال المشترکات الفکریة لدی الأدیبین.
کاربست وحدت تشکیکی وجود ملاصدر در حل مسأله معناداری زندگی
منبع:
اسفار سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶
211-231
حوزه های تخصصی:
بحث معناداری زندگی در دنیای امروز، که عصر تکنولوژی و رواج تفکر ماشینیسم است، از اهمیت دو چندانی برخودار است. بر مبنای ماشینیسم یکپارچگی مفهوم هستی انکار می گردد. از لوازم آن خداناباوری مدرن است که براساس آن هرگونه باور به خدا به عنوان غایت الغایات و علت العلل، باطل است؛ و از لوازم ضروری خداناباوری، بی معنایی زندگی و پوچ انگاری هستی است. تفکر خدامحور نقش مهمی در پاسخ دهی به مسأله معناداری زندگی ایفا می کند. از اینرو، پرسش این تحقیق این است که بر مبنای اصول حکمت متعالیه صدرایی چگونه می توان معناداری زندگی را تبیین نمود و به این دغدغه پاسخ داد؟ در این مقاله اولاً می خواهیم نشان دهیم بی معنایی و پوچ گرایی ریشه در الحاد مدرن دارد که براساس آن وجود خدا مورد انکار یا تردید قرار گرفته است. ثانیاً با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه به ویژه نظریة وحدت تشکیکی وجود، حقیقت وجود خدا و مراتب گسترده وجود به صورت تشکیکی ثابت می شود و نیز عین الربط بودن انسان و زندگی انسان به خداوند، که اعلی مراتب وجود و وجود صرف است تبیین می گردد. در این صورت بی معنایی زندگی قابل طرح نخواهد بود چرا که زندگی انسان مرتبه ای از مراتب حقیقی وجود است و در پرتو حرکت جوهری، به سوی کمال مطلق و وجود محض در حرکت است.
بازگشت به خویشتن به مثابه سنت برساخته (بررسی موردی آرای جلال آل احمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
151 - 170
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های روشنفکران دهه 40 و 50ش. در ایران مفهوم بازگشت به خویشتن بود که چنین دغدغه ای به وفور در آثار جلال آل احمد، شریعتی، فردید و نصر به چشم می خورد. در همین زمینه باید پرسید: بازگشت به کدامین خویشتن؟ در مقابل، این بازگشت از یک سو، به معنای نفی حال و از سوی دیگر، به معنای بازگشت به گذشته است. با وجود این، چنین بازگشتی متضمن دو پیش فرض است: اولاً دلالت بر آگاهی نسبت به میراث گذشته دارد؛ در ثانی این بازگشت به معنای رجعت به سنت اصیل است. در حالی که با مداقه، باژگونی این دو پیش فرض بیش از پیش نمایان خواهد شد. ازاین رو، جستار حاضر بر این فرض مبتنی است که سنت برساخته در آرای آل احمد بر یک آنتاگونیسم استوار است که تالی منطقی آن چیزی نیست جز بومی گرایی و ممزوج کردن امر دینی با امر سیاسی.