مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
برخورد
حوزه های تخصصی:
از آنجا که در بحث تمدنها، ایدهی گفتگو و فرضیهی برخورد تمدنها در دنیا بسیار مطرح شدهاند، بجاست که جهت فهم جایگاه صحیح این دو رأی و نقد هر یک به نکاتی منطقی و روششناختی دربارهی آنها توجه نمود. به خصوص برای نقد دقیق فرضیهی برخورد تمدنها و تلاش برای ابطال علمی آن باید جایگاه درست آن را شناخت وگرنه نقدها بیاثر و شعاری خواهند بود، چنانکه تاکنون کثیری از نقدها چنین بودهاند و مقام توصیف و تبیین را با مقام توصیه و تکلیف خلط نمودهاند. این مقاله بر آن است که نشان دهد بر فرض عدم ابطال فرضیهی برخورد تمدنها باز هم ایدهی گفتگوی تمدنها، که ورای هر فرضیهی علمی از ارزشهای والای اخلاقی سرچشمه میگیرد، میتواند الگویی مفید و سازنده باشد.
در این مقاله، نویسنده با تفکیک رویکرد توصیفی - تبیینی (علمی) در پاسخ به مسألهی تمدنها و رویکرد توصیهای - ارزشی (اخلاقی) در پاسخ به آن، بر آن است که رویکرد فرضیهی «برخورد تمدنها» توصیفی - تبیینی (علمی) است و رویکرد ایدهی «گفتگوی تمدنها» توصیهای - ارزشی (اخلاقی) است و این دو، به دلیل تفاوت رویکردها، لزوماً با یکدیگر در تعارض نیستند و منفصلهی حقیقیه پنداشتن عبارتی که یک طرف آن فرضیهی برخورد و طرف دیگر آن ایدهی گفتگو باشد، مغالطه است.
نویسنده ضمن اینکه مخاطب را به این نکته توجه میدهد که در این بحث منطقی و روش شناختی درصدد داوری و ارزیابی فرضیه یا ایدهای نیستیم، تأکید میکند که هر سخن علمی لزوماً درست نیست و هر سخن درستی نیز لزوماً علمی نیست و دایرهی درست و نادرست بزرگتر از علمی و غیرعلمی است.
نویسنده، در ادامه، به بررسی تطبیقی فرضیهی علمی «برخورد تمدنها» و ایدهی اخلاقی «گفتگوی تمدنها» پرداخته و پس از بررسی مواضع خلاف و وفاق، در بخش نتیجهگیری، این نکته را مطرح میکند که فرضیهی برخورد و ایدهی گفتگو نه تنها، لزوماً، با هم ناسازگار نیستند، بلکه حتی میتوان میان آنها نوعی نزدیکی و مکملیت تصویر نمود، به نحوی که فرضیهی «برخورد تمدنها»، در صورت عدم ابطال به روش علمی، واقعیت را آنچنان که هست (یا ممکن است در آینده باشد) نشان داده و امکان کنترل آن را به دست دهد، و ایدهی «گفتگوی تمدنها» واقعیت را به صورتی که مطلوب است (آنچنان که باید باشد) تغییر داده و مانع از حوادث تلخ و ناگوار، برای جوامع بشری، در آینده، شود.
نحوة برخورد با بُغات در فقه با تکیه بر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منابع اسلامی، کلمة «بغی» را به معنای «ظلم و تعدّی بدون حق، یا قیام و شورش» معنا کرده اند و منشاء انتخاب این معنی، آیة شریفة (الحجرات/9) می باشد. این آیه، هرچند اختصاص به قتال و نبرد و جنگ دارد، امّا از آنجاییکه جنگ به غیر حق یکی از جرائم سیاسی می باشد، می توان دانست که مراد از «بغی» در این آیه جُرم سیاسی است. روایات وارده در منابع دینی مؤیّد این مطلب است.اسلام جلوگیری از ظلم و ستم را هر چند به قیمت جنگ با ظالم تمام شود، لازم شمرده است و بهای اجرای عدالت را از خون مسلمانان نیز بالاتر دانسته است و این در صورتی است که مسأله از طرق مسالمت آمیز حل نشود. جنگ خارجی مشتمل بر فایده هایی برای امّت است، از جمله ارادة امّت را از آلودگی ها پاک می کند و آن را از مراکز ضعف خود آگاه می سازد و نسبت به مسئولیّت آن حسّاسیّت پیدا می کند و ارزش های تمدّنی را در آن به وجود می آورد، امّا جنگ داخلی به دنبال خود چیزی جز زیان و ویرانی و هلاکت ندارد و گاه باعث رسیدن آن به پایانی هولناک می شود. بر اساس این آیه، نخستین مسئولیّت مسلمانان، متوقّف ساختن کشتار و بر پا داشتن صلح و سلم است به هر وسیله که ممکن باشد و این مسئولیّت همة مردم است، چه آنان نیروی باقی مانده میان دو گروه اَند، امّا اگر گروه سومی را میان آنان وارد کنیم، باید همچون طرفی در مبارزه شرکت کند.
بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه «الجبّار» از نجیب محفوظ و «برخورد» از احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
105-123
حوزه های تخصصی:
زندگی روستایی همواره ویژگی های متمایزی داشته، این ویژگی ها در گذشته پررنگ تر از امروز بوده است؛ ازجمله این ویژگی ها وجود دو ضلع مهم و تعیین کننده ارباب (مالک و زمین دار) و رعیّت بوده است. در گذشته ارباب نقش سرنوشت سازی در زندگی رعیّت داشته است، امّا امروزه این مناسبات تا حدّ زیادی کم رنگ شده است. رابطه بین این دو همواره مورد توجّه نویسندگان در ادبیّات داستانی بوده است و ادبیّات داستانی عربی و فارسی نیز از این توجّه برکنار نبوده اند. دو نویسنده مصری و ایرانی؛ یعنی «نجیب محفوظ» و «احمد محمود»، در داستان های «الجبّار» از مجموعه داستان دنیا الله و «برخورد» در مجموعه داستان زائری زیر باران، ظلم ارباب بر رعیّت را سوژه داستان خود قرار داده اند. این مضمون مشترک، ویژگی های ساختاری و محتوایی مشترکی را بین دو داستان به وجود آورده است و به طبع، به خاطر تفاوت سبک داستان نویسی و جغرافیای متفاوت فرهنگی دو نویسنده، تفاوت هایی بین دو اثر وجود دارد. در جستار پیش رو، شباهت ها و تفاوت های بین دو داستان بررسی و تحلیل شد. نتیجه کلّی پژوهش حاضر این است که در این دو داستان، جنبه های ساختاری همچون شخصیّت و روایت گری تحت تأثیر محتوای مناسبات ارباب رعیّتی است. به طبع، استقلال سبکی دو نویسنده نیز، باعث ایجاد برخی تفاوت ها بین دو داستان شده است.
روش های تعامل ائمه (ع) با امامیه
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری فرقه ها و گروه های مختلف در جهان اسلام امامان شیعه که پاسداران اسلام و آموزه های آن بودند با روش های مختلف با آنها برخورد می کردند. این روش ها گاه با بحث و مناظره و گاه با روش های اخلاقی، احساسی و عاطفی و به هنگام نیاز با طرد آنها همراه بود. محور اصلی این مقاله برخورد امامان شیعه با شیعه امامیه است. پرسش این مقاله این است که امامان شیعه با این گروه که فرقه ای درون دینی بودند چگونه برخورد و آنها را هدایت می کردند. با بررسی روایات و دسته بندی آنها روش های برخورد ائمه را در چند محور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی- تربیتی و عاطفی تقسیم بندی کرده و اصول و مؤلفه های اصلی آنها از جمله: ظلم ستیزی، حفظ عزت شیعیان، تلاش در راه انجام بهترین رفتارها، ضرورت شناخت و معرفت ائمه و رعایت حدود الهی استخراج شده است.
بررسی گفتمانیِ امکان گفت وگوی تمدن اسلامی و تمدن غرب (مبتنی بر دو نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی)
حوزه های تخصصی:
غرب، تمدن اسلامی را به عنوان تمدن به رسمیت می شناسد، اما حاضر به «گفت وگو» با آن نیست و درمقابل از رویکردِ «برخورد» استفاده می کند؛ این امر مسئله ای اساسی بین تمدن اسلامی و تمدن غرب است. نخستین و مهم ترین گام نظریه پردازان سیاسی غرب برای برخورد، آن است که امکان گفت وگو بین تمدن اسلامی و تمدن غرب را از بین ببرند. با مراجعه به دو نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی، استفاده می شود که غرب بدین منظور، با گفتمان سازی بر محور نشانه «تزویر» می کوشد به جهانیان القا کند که تمدن اسلامی از ظرفیت گفت وگوی بیناتمدنی برخوردار نیست. غرب در این مسیر، از حربه هایی چون اسلام هراسی و برچسب زنی به مسلمانان استفاده می کند. درمقابل تمدن اسلامی با تمسک به نشانه «آگاهی»، باید به دنبال فراهم آوردن امکان گفت وگو باشد. در این مقاله با روش گفتمانی، این دو رویکرد در دونامه رهبر معظم انقلاب در قالب گفتمان، مفصل بندی، و زمینه های هژمونیک شدن هریک بررسی شده است. امام خامنه ای در پی گفتمانی اند که شرایط مناسب برای گفت وگوی تمدن اسلامی با اهالی تمدن غرب و نه نظریه پردازان و سیاست مداران تمدن غربی، را مهیا سازد؛ چراکه اینان با مقاصدی، به دنبال برخورد تمدنی اند.
شخصیت پردازی در رمان «برخورد» دانیل استیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
33 - 49
حوزه های تخصصی:
آشنایی و ارتباط ملت های مختلف و شناخت ادبیات آن ها همواره بستری مناسب برای ایجاد تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی بوده. نویسندگانی که خود را جزئی از مردم، و حرکت های اجتماعی و فرهنگی می دانند با ثبت این تحولات و تعاملات فرهنگی و اجتماعی، باعث رشد و شکوفایی ادبیات و هویت فرهنگی ملت ها می شوند. از آنجا که ادبیات داستانی و شخصیت پردازی، از زمینه های جالب توجه و مهم در عرصه پژوهش است، اساس داستان بدون شخصیت را نمی توان تصور کرد. بی شک یکی از عناصر مهم و کلیدی که در داستان نویسی امروز بسیار حائز اهمیت است و تعیین کننده در شکل و روند داستان می تواند باشد، شخصیت و شخصیت پردازی است. شخصیت در اثر نمایشی و روایتی فردی است که تمام کیفیت های روانی و اخلاقی او در قول و فعل باید وجود داشته باشد. در این پژوهش، نگارنده به بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در کتاب «برخورد» دانیل استیل پرداخته است. مواردی از قبیل چگونگی توصیف شخصیت ها(مستقیم و غیر مستقیم)، ساده و جامع بودن، پروتپ ها، شاخصه های درونی و شاخصه های بیرونی و...؛ پس از استخراج مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در پایان برای سهولت در درک شخصیت های موجود در داستان جداولی ارائه شده است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و فیش برداری می باشد.
شیوه برخورد پیامبر در دعوت به مبانی اسلام با تکیه بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
171 - 196
حوزه های تخصصی:
در دنیای غرب، برخی اسلام و پیامبرش را جنگجو، خشن، خونریز و قسی القلب معرفی کرده اند و جایگاه مسلمانان را تا حد تروریست تنزل داده اند! حال آنکه حقیقت امر جز این است و منشأ این نوع تحلیل و برداشت را می توان در دشمنی غرب با اسلام، گزینشی برخورد کردن با سیره و منش پیامبر اسلام، و فهم نادرست از دین اسلام و عدم اطلاع جامع از دین اسلام دانست. پیامبر اکرم برای انجام رسالت خود اصول و مبانی را در دستور کار خود قرار داد که در فراگیر شدن اسلام در عربستان و کشورهای همسایه با ایجاد صلح و دوستی میان مردم و ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان مردم آن منطقه نقش بسزایی را ایفا کرد. از همین روی برای معرفی چهره جامع از پیامبر اکرم(ص) در این مقاله سعی شده است شیوه های بر خورد پیامبر اکرم(ص) در دعوت به مبانی اسلام بازخوانی شود و مبانی و اصول کلی آن با تکیه بر آموزه های قرآنی استخراج شود.