مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
زبان
حوزه های تخصصی:
نوآوریهای نیما محدود به وزن و قالب و قافیه نیست. زبان شعر او نیز تازه است. وی تا آنجا که میتواند، زبان شعر را ساده می سازد و آن را به زبان نثر و نمایش نزدیکتر میگرداند. پرداختن به طبیعت و به کارگیری عناصر طبیعی و و بهره گیری از مفاهیم نمادین آنها در آفرینش تصاویر شعری نیز موجب محسوس تر و ملموس تر شدن اندیشه و احساس او میگردد. هرچه در شعر نیما هست ، طبیعی و از تحمیل و تکلف به دوراست. کلماتی که در شعر خود به کار میبرد یا تخیلی که آن را به تصویر میکشد ، غالباً با انگیزه ها و شور و شوق شاعرانه او متناسب است. زبانی زنده و خلاق که حقیقت مفهوم ذهنی شاعر را یکراست و آنچنان که هست، به ذهن هوشیار خواننده انتقال میدهد. وی سخنی را میپسندد که برخاسته از دل و جوشیده از جان باشد. او شعر را جدا از شاعر نمیداند و آن را جزئی از زندگانی میشمارد ، بنابراین زبان شعر او به زبان مردمان عادی نزدیکتراست. البته پرداختن به مسائل اجتماعی و بیان مفاهیم و مضامین مربوط بدان نیز از این لحاظ بیتاثیر نیست. توسل به شیوه تمثیل، حکایت پردازی و روایتگری نیز نزدیکی بیش از اندازه او به فرهنگ و زبان عامه را نشان میدهد. وی زیبایی را در سادگی میجوید. از پیچیدگیهای زبانی بیزار است و آن را نوعی انحراف میداند. سادگی زبان شعر نیما در نمونه های غنایی او مشهودتر است. حتی در سخنان بسیار عادی نیز روح شاعرانگی میدمد و بدانها زندگانی دوباره میبخشد. از این رو، دنیایی که در شعر خود میآفریند، آکنده از لطافت، طراوت، زیبایی و آکنده از زندگی است.
مروری بر تمدن هاراپا: راز زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه فرهنگ و تمدن جهان نه تنها مورد توجه باستان شناسان و تاریخ نویسان بوده بلکه برای هر انسانی دارای شگفتیها و جذابیت های بسیاری است. تمدن هاراپا از فرهنگی غنی برخوردار بوده و بعنوان یکی از بزرگترین تمدن های باستانی است که نقش بسزایی در پیشبرد تمدن جهان داشته است. نمونه هایی از زبان و شیوه های ارتباطی مردم هاراپا به شکل گفتاری و نوشتاری توسط محققان ارایه شده که تا کنون کوشش های علمی نتوانسته به دلیل برخی مشکلات به نحوی شایسته رمزگشایی نماید و همچنان بشکل یک راز باقی مانده است. نویسنده در مقاله حاضر، ابتدا به معرفی تمدن هاراپا پرداخته و سپس به بررسی مقوله زبان و سیستم ارتباطی آن دوره خواهد پرداخت.
صمت در آیات و روایات
حوزه های تخصصی:
گرچه هر عضوی از اعضای آدمی نقش تعیین کننده ای در سعادت و شقاوت وی ایفا می کند، لیکن برخی از اعضا و جوارح مثل زبان، چشم، گوش، فکر و ... از اهمیت ویژه ای برخوردارند. در این میان، زبان به عنوان عضوی کوچک از اعضای آدمی از چنان اهمیتی برخوردار است که گفته اند: ایمان و کفر، خوشبختی و بدبختی، عزت و ذلت و صلاح و فساد او در گرو صلاح و فساد زبان وی بوده و مراقبت دایمی از آن، از شرایط مهم پرهیزکاری و سلوک الی الله محسوب گشته و کنترل آن در پاک سازی آیینه دل، نقش مؤثری ایفا می کند. در این مقاله موقعیت و آفات زبان، انواع سکوت و علل برتری آن در برابر کلام و زیانهای هذر و هذیان از دیدگاه آیات و احادیث بررسی گردیده است.
درآمدیبر داستان گوییصوفیانه (قصه هایکرامت)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بخش عمده قصه هایکوتاه صوفیانه، با محوریت کرامات عارفان، مورد بحث قرار گرفته، بین سندیت تاریخیقصه ها با جنبه هایداستانیآن ها ارتباطیبر اساس رویکردهاینوین به تاریخ و روایت برقرار میشود، آن گاه رویدادهایغیرعادیکرامت در فضایروایت به نقد کشیده شده، ساختمان این نوع داستان ها از نظر عناصر طرح، راوی، شخصیت، زاویه دید و ... مورد بررسیقرار میگیرد و در نهایت تناقض هایبیانیعرفا از منظر زبانیبه تفصیل تحلیل میشود.
زبان و هرمنوتیک در فرایند مرجع
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از الگوهای پوزیتویستی، زبان به عنوان پدیده ای تعریف میشود که نقش بازنمایی واقعیت را دارد. یعنی کار و نقش زبان در سایه این الگوها، بازنمایی ان چیزی است که واقعیت نامیده میشود. تنیدگی علم زبان شناسی با فرایند مرجع و پاسخگویی به نیاز مراجعان و نیز با همه انواع مطالعات انسانی و پژوهشهای اساسی دیگر بدان جهت است که زبان صرفا الگوی معنا نیست: بلکه بنیان معناست. رویکرد هرمنوتیکی به فرایند مرجع، آن عمل رمزگشایی است که از محتوا و معنای ظاهر – که همان علائم و نشانه های مراجع است که در قالب پرسش ارائه میگردد. به معنای نهفته و مکنون آن، که تشخیص نیاز و پاسخ یابی است میرسد. مصاحبه مرجع و ایجاد کنش ارتباط دو سویه بخش مهمی از هر فرایند مرجع است و این ارتباط دو سویه و رسیدن به دریافتی مشترک، از رهگذر زبان حاصل میشود.
نقش زبان در شعر سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان، بی گمان تجسم و نماد ذهن است. عمل ذهنی زمانی که به مرحله ی زبان می رسد، بیان می گردد و بیان چیزی جز ترکیب کلمات و واژه ها نیست. در واقع شاعران ذهن نامرئی خود را در« چه گفتن» و «چگونه گفتن» مرئی و قابل درک می کنند.
در میان شاعران معاصر فارسی، سیمین بهبهانی هم به لحاظ «چه گفتن» و هم به لحاظ «چگونه گفتن»، شاعر موفقی است. او به تمامی، نماینده ی «غزل نو» امروز است. غزل نو از تاثیر شعر نو بر غزل شکل گرفت. این نوع غزل در قلمرو زبان و تعبیرات، تفاوت های آشکاری با غزل گذشته دارد. غزل سرایان معاصر در غزل به جای سودجویی از مضامین تکراری و زبانی سرشار از ترکیبات ملال آور، اندیشه های شاعرانه ی خویش را، با زبان، ترکیبات دلپذیرو سحرآفرین صورت بسته اند. در مقاله ی حاضر به حوزه ی زبان شعری سیمین بهبهانی پرداخته شده و برخی از ویژگیهای زبانی این «بانوی غزل» مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
سبک شناسی ادبی (سرشت سخن ادبی، برجستگی و شخصی سازی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشترین پژوهش ها در سبک شناسی به بازشناساییِ سبک های ادبی، زبان شخصی و فردیتِ خلاقِ مؤلف اختصاص دارد. به همین دلیل، در مطالعات سبکی کاربرد زبان در ادبیات بسیار مورد توجه قرار می گیرد. این مقاله، نخست با اشاره به اهمیت سبک در ادبیات و کارکردهای سبک شناسی در مطالعات ادبی، تمایز فرمالیستی میان زبان و ادبیات را مورد تردید قرار می دهد. و باور به امری مستقل و ذاتی به نام «زبان ادبی» را رد می کند و نشان می دهد که تفاوت کاربرد زبان در سخن ادبی و غیرادبی ناشی از نقش هایی است که زبان برعهده دارد؛ همین نقش ها در سخن ادبی به برجستگی و شخصی سازی زبان و شکل گیری سبک شخصی می انجامد. آنگاه سبک شخصی و سبک ادبی ونسبت آن ها با سنت و تقلید را به بحث می گذارد و رابطه میان تنوع سبک های شخصی و غلبه گفتمان های سنت گرا را بررسی می کند.
بازتاب گوشه هایی از ایران و فرهنگ ایران در آثار جاحظ بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازتاب فرهنگ ایرانی وآثار فکری وفرهنگی وتمدنی آن درمیان دیگرملل وآثار نویسندگان آنها موضوع مشهور و شناخته شده ای است؛ اما آنچه به روشن تر شدن دقیق این مساله کمک شایانی می کند ، بررسی موردی این بازتاب و نفوذ در میان آثار برجستگان دیگر ملل است. در این رابطه جاحظ بصری نویسنده و دانشمند توانای عرب قرن 3 هجری ،یکی از این مصادیق مهم است. موضوع این پژوهش بررسی نفوذ و بازتاب زبان ،فرهنگ و تمدن ایران در آثار این دانشمند توانمند است ،که در چند بخش ،شامل استناد به اقوال بزرگان ایرانی و توجه به زبان و فرهنگ ایران ، و مسایل اعتقادی و اجتماعی مربوط به آنها از جمله مواردی هستند که در این مقاله پیرامون آنها سخن به میان می آید .
نظریه ی تصویری زبان ؛ با تاکید بر لوازم معرفت شناختی آن
حوزه های تخصصی:
ویتگنشتاین، در طول فعالیت فلسفی خود، دو نظریه ی کاملاً متفاوت درباره ی زبان و ماهیت و ساختار آن ابراز داشت. یکی از نقاط اصلی اختلاف در فلسفه ی او، همان اختلافی است که در دو نوشته ی مهم او رساله ی منطقی ـ فلسفی، مشهور به تراکتاتوس و پژوهش های فلسفی، در مورد تحلیل زبان، به چشم می خورد که می توان آن را تقابل میان «نظریه ی تصویری زبان» و «نظریه ی کاربردی زبان» دانست.
ویتگنشتاین، در دوره ی اول فلسفی خود، با پذیرش اتمیسم منطقی و رویکرد زبان صوری (متاثر از نظریات راسل) و تقسیم گزاره ها به تحلیلی و ترکیبی (متاثر از هیوم) و بی معنا تلقی کردن قضایای تحلیلی و نیز پذیرش گزاره های بسیط و گزاره های مرکب در عالَم زبان و واقعیات بسیط و واقعیات مرکب در عالَم خارج، نظریه ی تصویری زبان را در تراکتاتوس، بیان کرد. مساله ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، ماهیت زبان، ماهیت اندیشه و واقعیت است. اندیشه ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، این است که زبان، تصویری منطقی از جهان ارائه می کند. زبان، یک ماهیت مشترک دارد و وظیفه ی آن، تنها تصویر واقع است و نمی تواند به فراسویِ واقعیت برسد. متافیزیک، مساله ی حیات، اخلاق، زیبایی شناسی و دین، همگی فراتر از زبان هستند؛ این امور، رازورزانه هستند و برای گام نهادن در این امور، باید با آن ها ارتباط وجودی برقرار کرد.
بررسی علل افت تحصیلی دانشجویان رشته های غیر زبان در درس زبان انگلیسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
چه عواملی بر یادگیری تأثیر منفی میگذارند؟ چگونه میتوان شرایطی ایجاد کرد تا زمینه حذف و یا تقلیل اثر این عوامل فراهم گردد؟ اهمیت یادگیری زبان انگلیسی بر هیچ کس پوشیده نیست. این درس با عنوانهای زبان تخصصی، زبان عمومی و گاهاً زبان پیش برای همه دانشجویان ارائه میشود. ولی واقعیت امر نشان میدهد که اکثر دانشجویان در یادگیری آن افت داشته اند و در این مورد شکایتهای زیادی به گوش میرسد. از آنجایی که عوامل زیادی در این زمینه میتوانند تأثیرگذار باشند، تحقیق حاضر به بررسی عواملی چند که به نظر محقق میتواند بر افت تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی در بین دانشجویان رشته های غیرزبان موثر باشد میپردازد و در این رابطه تعداد شش فرضیه را مطرح نموده است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان رشته های غیرزبان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان میباشد که برای تحقیق هدف فوق نمونه ای به حجم 220 نفر از دانشجویان مذکور انتخاب شدند و آزمون روی آنها اجرا گردید سپس با حذف پاسخنامه های ناقص (29 عدد) این نمونه 220 نفری به 191 نفر تقلیل یافت (42 نفر دانشجوی افتاده و 149 نفر دانشجوی پاس کرده). ابزار تحقیق پرسشنامه 36 گویه ای بود که دارای 5 زیر مقیاس (1، 2، 3، 4 و 5) به نشانه های تأثیر خیلی کم، تأثیر کم، تاثیر متوسط، تأثیر زیاد و تأثیر خیلی زیاد میباشد که تاثیر عوامل مؤثر بر افت تحصیلی را میسنجد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان میدهد که عواملی مانند مشکلات مالی خانواده، کمبود امکانات آموزشی و کتب درسی و کمبود اساتید با تجربه در افت تحصیلی دانشجویان در درس زبان تأثیر چندانی ندارند ولی عوامل نبود انگیزه و علاقه کافی، عدم برنامه ریزی آموزشی مناسب و مشکلات محیطی اجتماعی بر افت تحصیلی دانشجویان در درس زبان تأثیر دارند.
درآمدی بر نظریه نقش و جایگاه زبان های بومی در قرائت و درک فضا و محیط زیست انسانی؛ با تاکید بر زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
مبحث رابطه زبان و ذهن از مدت ها قبل در جهان مطرح و نظریات متعدد و روبه تحولی در این حوزه مطرح بوده است؛ آنچه در این عرصه متاخر به حساب می آید نحوه ارتباط متقابل زبان و محیط زیست از طریق ارتباط بین زبان و ذهن و فرآیندهای تفکر است. در این میان، و در مورد خاص زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، موضوع ما در این مقاله ارتباط مستقیم بین زبان و محیط زیست است. این ارتباط آن قدر مستحکم و عمیق است که هر فارسی زبانی برای درک، شناخت، ارزیابی و اظهار نظر در مورد محیط انسان ساخت یا طبیعی چاره ای ندارد جز یاری گرفتن از چارچوب و اجزای زبان فارسی. این بدین معنا است که زبان تنها یک وسیله ارتباطی نیست و نقش آن بسیار فراتر از این محدوده کوچک می رود. در این مقاله ضمن ارایه مستنداتی محکم در قالب روش تحلیل محتوا در مورد وجود غیر قابل انکار نقش زبان (در اینجا زبان فارسی) در فهم جهان اطراف، نشان داده شده است که وقتی ما در زبان فارسی به مفهومی اشاره می کنیم آن مفهوم ویژه این «جهان – زبان» خاص است و ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد. به زبان دیگر فهم ما از محیط از زبانمان نشات می گیرد و در نتیجه زبان فارسی مرجع بسیار مهم و غیر قابل جانشینی برای دریافت و فهم ویژگی های خاص محیط زیست انسانی اصیل ایرانی است.
نگرشی تازه به شیوه نگارش زنانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این دهه، دهه بازتاب های روشنفکری در ایران، دهه موضع گیری در برابر عقب ماندگی، انحطاط، خرافات، تردیدها و در عین حال بیداری ها و نوگرایی هاست. گسترش کمی نویسندگان زن در سال های اخیر، بیانگر بروز نوعی خودآگاهی زنانه در سطوح گسترده در جامعه و دلبستگی آنان به کسب هویت خویشتن می باشد. بدون شک در همین سال ها زنان در عرصه داستان نویسی هم رشد چشمگیری داشته اند. حرکت زنان در عرصه های هنر و نویسندگی، یک حرکت فرهنگی و طبیعی است نه یک عارضه خارجی .در این مجموعه سعی شده است تا به تحولات رخ داده در زمینه های فکری و نویسندگی این قشر از جامعه پرداخته شود.
تحلیل ریشه شناختی (اتیمولوژیکی) و روان کاوانه واژه آدم و رابطه آن با مفهوم عقده و نماد گره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
«ریشه شناسی» (Etymology) که در ادبیات نیز وجوه کاربردی بسیاری دارد، دانشی است که می توان با بهره گیری از آن از رهگذر یافتن ریشه و یا اشتقاق های یک واژه به وجوه معنایی آن بیشتر و بهتر پی برد. در این مقاله تلاش کرده ایم تا با طرح ریشه شناسی واژه «آدم» (ADOM) (و ارایه معنای اصلی آن که نشانگر پویایی و استحاله پذیری آدم است) و نیز با بررسی نماد «گره» یا به تعبیر روان کاوانه همان «عقده» یا (Complex) به ارایه تحلیلی دین شناختی و روان کاوانه از این مفاهیم بپردازیم و نشان دهیم که چگونه توجه به این نکات در شناخت بهتر و بیشتر هویت راستین آدمی و استعداد تربیت پذیری او یاریمان می کند. به عنوان مثال طرح این مطلب در مقام رهیافتی ادبی- زبان شناختی در حوزه فهم آثار عرفانی که اساسی ترین موضوع آن «پویایی» آدم و «حرکت» او به سوی خدا برای رسیدن به کمال است، خالی از فایده نیست.
بسترهای آفرینش هنری در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر، به واکاوی پیوندهای موجود میان اندیشه عرفانی و جنبه های زیباشناسانه متون عرفانی پرداخته شده است. به عبارت دیگر، این مقاله در پی معرفی بسترهای فکری ای است که از متون عرفانی آثاری هنری ساخته اند. اهمیت این بسترها را باید در دخالت آگاهانه یا ناآگاهانه آنها در فرآیند آفرینش متون پیگیری کرد، چنانکه حتی متونی همچون مقالات، تذکره ها، نامه ها و متون تعلیمی صوفیه را نیز به آثاری شاعرانه تبدیل کرده اند. برای دستیابی به این هدف ابتدا به مرور اصطلاحات آشنایی زدایی و برجسته سازی به عنوان سنجه هایی برای شناسایی زبان ادبی در نظریات فرمالیست ها و ساختارگرایان پرداخته شده است. در ادامه، نقش مؤلّفه هایی از اندیشه عرفانی چون تأویل و رمز، مکاشفه، عادت گریزی، آفرینش پیاپی، نسبی گرایی و حیرت در آفرینش هنری نشان داده شده است. این مؤلّفه ها نگاهی چند لایه و باطنی در نویسندگان متون عرفانی بر می انگیزند که نتیجه چنین نگاهی را در زبان این متون می توان دید؛ زبانی که با برجسته کردن برخی عناصر زبانی، ادراکی هنری را در خواننده آنها پدید می آورند.
فرهنگهای دوزبانه روسی و فارسی و یک قرن تجربه
حوزه های تخصصی:
فرهنگ نویسی درکشورهای مختلف سابقه ای طولانی دارد ، و در کشور ما نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است . محققین شروع تاریخ فرهنگ نگاری توسط ایرانیان را از اوایل قرن 9 میلادی می دانند که در مقایسه با کشورهای اروپایی از سابقه طولانی آن حکایت می کند . فرانسویها از قرن 16 ، انگلیسیها از قرن 17 و روسها از قرن 18 بدین امر همت گمارده اند . هدف این پژوهش مقایسه اجمالی فرهنگهای به چاپ رسیده و پر کاربرد دو زبانه روسی به فارسی و فارسی به روسی و ارائه قابلیتها و ویژگی های یک فرهنگ خوب می باشد .
تحلیل ساختارگرایانه پیرنگ رمان هایی از چهار نویسنده زن
حوزه های تخصصی:
رمان هایی که در سال های اخیر، زنان خلق کرده اند، شباهت های فراوانی با هم دارند. به نظر می رسد نویسندگان زن ـ خواسته یا ناخواسته ـ از الگوی واحدی برای نگارش رمان های خود استفاده می کنند. در این مقاله سعی شده است تا وجود شباهت ها در پیرنگ چهار رمان اثبات شود. برای تحلیل این مسئله، از رویکرد ساختارگرایی استفاده شده است، چرا که در ساختارگرایی، ادبیات با دیدگاهی کلی و خود بسنده مطالعه می شود. با استفاده از این رویکرد، شباهت ها و جهت گیری اصلی این رمان ها در پیرنگ کشف می شود. پیرنگ این رمان ها کمابیش شباهت های ساختاری عمده ای با هم دارند. دلیل این شباهت ها پیش از هر چیز، وضعیت فرهنگی مشابه پدیدآورندگان این رمان ها است که باعث شده است ساختارهای ذهنی مشابهی در خلق آثار دیده شود. در این مقاله ابتدا توضیح مختصری درباره ساختارگرایی داده می شود، سپس در بخش بحث و بررسی، آن دسته از نظریات ساختارگرایان، که با موضوع مقاله ارتباط دارد، به طور خلاصه مرور می شود. مباحثی درباره پیرنگ و بحث های تخصصی تر ساختارگرایان درباره آن نیز در همین قسمت آمده است. در پایان نیز مطالعه موردی پیرنگ چهار رمان از منظر ساختارگرایانه آورده شده است که نشان می دهد پیرنگ این رمان ها از الگویی کلی پیروی می کند. رمان های بررسی شده عبارتند از: 1. خط تیره آیلین (ماه منیر کهباسی)،2. چراغ ها را من خاموش می کنم (زویا پیرزاد)، 3. چه کسی باور می کند رستم (مهرانگیز شریفیان)، 4. رؤیای تبت (فریبا وفی).
زبان، جستجو و آپوریا در نامهی هفتم افلاطون (Language, Search and Aporia in Plato’s Seventh Letter)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله رابطهی میان زبان و وجود را آن گونه که در به اصطلاح انحراف فلسفی نامهی هفتمِ منسوب به افلاطون فهمیده شده است، بررسی میکند. در اینجا نویسندهی نامه، برخلاف گواهی بسیاری از رسالات افلاطون، مدعی است که هیچ کلمه ای دربارهی فلسفهی افلاطون نوشته نشده است و نخواهد شد؛ وبه علاوه، گویا نگارنده به این دلیل که مطلب چندان سردرگم کننده نبوده است، در ادامه توضیح میدهد که در واقع مسائل فلسفی به هیچ وجه بیان شفاهی را نمیپذیرند.این مقاله، برای طرح استدلالات این ادعاها و بیان نتایج آنها، آنچه را میجوید که به گفتهی نامه تنها راه خروج از کمبودهای معرفت شناسانه و وجود شناسانهی ذاتی زبان است. این مقاله در کوشش برای کشف اینکه چگونه نویسندهی نامه برای نابسندگی فهم عقلانی، نظری و زبانی واقعیت نهایی استدلال میکند، در مفاهیم سونوسیا (sunousia) و تریبو (tribô) (که شاید در این بافت به ""گفتگوی زنده"" و ""صرف زمان"" ترجمه شدنی باشد)، به عنوان تنها اعمال به قدر کافی نیرومند برای چیرگی بر موانع زبان و دست یابی به فهمی حقیقی از وجود، کنکاش میکند. این مقاله به منظور استدلال علیه تفسیری اسطوره ای از مفاهیم سونوسیا و تریبو- بر اساس وحدت مسلم سوژه و ابژه- مدعی است که بر طبق نامه، رابطهی فلسفی حقیقی با وجود، به عنوان نتیجهی نوع خاصی از جستجو فهمیده نمیشود، بلکه باید به عنوان خود جستجو فهمیده شود. مقاله میگوید نه سونوسیا و نه تریبو، هیچ کدام نوع خاصی از موقعیت تأملی را تسخیر نمیکنند، بلکه یک گفتگوی مفصل منعکس کنندهی شرایط خاصی از یک رهیافت فلسفی است.
تحلیلی از متانت گفتاری زبان قرآن در حوزه ی التذاذات جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان قرآن را می توان به سه معنای 1- زبان عربی، 2- زبان عربی متناسب با اندیشه و زبان مخاطب و 3- زبان عربی متناسب با اندیشه و زبان مخاطب و هماهنگ با سیستم اندیشه وری گوینده در نظر گرفت. کم و کیف متانت گفتاری زبان قرآن (به هر سه معنی) در حوزه های پنج گانه ی التذاذات جنسی (التذاذات قلبی، بصری، سمعی، لمسی و مقاربتی) قابل اثبات است. کنایی بودن همه ی تعابیر جنسی قرآن، صراحت گریزی قرآن در مقام تفهیم و احتراز قرآن از واژگان متداول برخی از ادبای عرب و همچنین هم خوانی زیرساخت های اندیشه های قرآنی (در بخش جهان بینی و اخلاق) با روش زبانی قرآن در اهمیت دادن به متانت گفتار، همگی نشان دهنده ی این شیوه ی اخلاقی قرآن در نحوه ی بیان مسائل و کاربرد تعابیر جنسی است.
از تحلیل ابعاد این متانت گفتاری می توان به برخی از مولفه های راهبردی در زمینه ی حاکمیت پارادایم متانت گفتاری در سه قلمرو سیاست گذاری های کلان، سیاست گذاری های حوزه ای و منطقه ای و حوزه ی محاورات فردی و شخصی و گفت وگوهای دو جنس مخالف پی برد.