مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
زبان
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق در پی آن بود تا واژه های مرتبط با هیجان و شناخت را در لغت نامه های معتبر زبان فارسی (معین، عمید و معاصر فارسی امروز) و نسبت های خوشایندی/ناخوشایندی، جسمی/غیر جسمی و رایج/غیر رایج این واژه ها را تعیین کند.
روش: نمونه مورد مطالعه این تحقیق، کلیه ورودی های درج شده در لغت نامه های سه گانه بود. با استفاده از نظر تخصصی سه روان شناس مستقل و یک زبان شناس به عنوان معیار سنجش و با ارزیابی واژه ها به لحاظ اهداف تعیین شده، ویژگی های کیفی و توصیفی واژه ها استخراج گردید.
یافته ها: جنبه های عناصر روان شناختی مورد هدف در این مطالعه (هیجان و شناخت) متفاوت اند و در تقابل با یکدیگر قرار دارند.
نتیجه گیری: یافته ها با توجه به نظریه های روانشناختی و از نگاه فرهنگی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
تحکیم همبستگی ملی با تاکید بر عناصر جغرافیای فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله عوامل وحدت ملی در ایران را با توجه به عناصر جغرافیای فرهنگی – تحلیل و بررسی می کند . کشور ایران در شمالشرق خاور میانه قرار گرفته و نزدیک به 70 میلیون نفر جمعیت دارد . دین اسلام یکی از عوامل تحکیم وحدت در کشور است . اکتشاف نفت از سال 1908 میلادی در ایران به عنوان یک عامل اقتصادی در استحکام ملی موثر بوده – اما عناصری مانند موانع جغرافیایی نظیر کوهها – کویرها و آب و هوای مختلف باعث عدم تجانس در کشور شده است . قومیت های مختلف – ایلات و عشایر و خرده فرهنگ های متعدد نیز در ایران فراوانند . این اقوام که به طور سنتی به صورت ایل سازمان یافته اند به ایلات و سنت های خود بیش از وحدت ملی پایبند هستند . هدف از تحقیق آن است که عوامل وحدت ملی و موانع تحکیم آن در کشور مورد بررسی قرار گیرد و فواید و مضرات آن برای دولتمران و مردم روشن گردد تا در جهت همبستگی ملی گام برداشته شود . در این مطالعه منابع آرشیوی و تاریخی برای تحلیل موضوع مورد مداقه قرار گرفتخ است . نتیجه تحقیق بیانگر آن است که عوامل فرهنگی ( مذهب – زبان – موسیقی ) – اقتصادی ( نفت ) – سیاسی ( سیاست دولت – سرزمین مشترک ) و اجتماعی ( شیوه زندگی – امکانات رفاهی ) از جمله موارد تقویت و یا تضعیف همبستگی ملی به شمار می آیند .
نظریههایى در باب انسان
حوزه های تخصصی:
آنچه در این نوشتار عرضه مىگردد، گزارشى است بسیار کوتاه از کتاب نظریههایى در باب انسان نوشته آقاى راجر تریگ. موضوع کتاب درباره ماهیت انسان است. نویسنده چهار مسأله عمده را که مستقیم یا غیرمستقیم با موضوع ارتباط دارد انتخاب نموده و جواب آنها را از ده متفکر یعنى افلاطون، ارسطو، آکوئیناس، هابز، هیوم، نیچه، مارکس، داروین، فروید تا ویتگنشتاین استخراج کرده و به مقایسه گذاشته است.
این مسایل عبارتند از: 1. جایگاه انسان در این جهان در بین سایر موجودات؛ 2. انسان چیست؛ 3. جامعه انسانى؛ 4. ارتباط هریک از این نظریهها با دیدگاههاى معاصر و جدید.
روابط ایران و عرب و تأثیر آن در ادبیات فارسی و عربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
استعاره و ایجاد معانی جدید در زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۰
حوزه های تخصصی:
پل ریکور، فیلسوف معاصر فرانسوی، در این مقاله نقش استعاره در ایجاد معانی جدید در زبان را بررسی میکند. وی با اقتباس از برخی نویسندگان معاصر، تمام پیشفرضهای سنّت بلاغی قدیم را مورد تردید قرار میدهد و میگوید: استعاره فقط برای زینت گفتار به کار نمیرود، بلکه به عنوان روشی است که معانی جدید به وسیله آن وارد زبان میشود.
ریکور استدلال میکند که استعارهها از تنش میان دو لغت به وجود میآیند. چنانچه آنها به شیوهای غیرمعمول و غیر از معانی حقیقی به کار روند، شنونده را به راههای جدیدی از فهم رهنمون میشوند. هنگامی که استعارهها کارکرد استعاری خود را از دست بدهند. به عنوان یکی از معانی چندگانه لغت، سر از لغتنامه درمیآورند. با این توضیح، میبینیم که کاربرد استعاره باعث ایجاد معانی جدید در فرهنگ لغت میشود. ریکور ادعا میکند که شیوه استعاری نه تنها در گفتار دینی، بلکه در شعر، هنر و حتی در علم نیز دخیل است.
استقلال قرآن از امور انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۲
حوزه های تخصصی:
هر چند خدای متعال قرآن کریم را برای هدایت انسانها نازل کرده است و لذا فیالجمله، برخی امور انسانی در این زمینه مورد عنایت بوده است، اما قرآن کریم مستقل از امور انسانی بوده و هیچ امر انسانی در آن تأثیر نداشته و هیچ مطلب یا فرهنگ غلطی از زمان نزول، در آن منعکس نشده است؛ زیرا وجود مطالب غیر واقع در قرآن با هدف اصلی آن یعنی هدایت مردم منافات دارد. البته چون خداوند قرآن را برای هدایت فرو فرستاده، به برخی از امور انسانی عنایت داشته و از آنها استفاده و بهگزینی کرده است. قرآن به زبان قوم است و از مثالها، تعبیرات، استعارات، کنایات و لغات دخیلِ رایج در بین مردم بهره جسته و مصلحت مخاطبان را رعایت نموده است. استقلال قرآن کریم از امور انسانی یکی از مبانی تفسیر به شمار میآید.
ضمایر در ترجمه: زبان و فرازبان (با تمرکز بر متون دینی)
حوزه های تخصصی:
ترجمه ضمایر در نگاه اول ممکن است برخلاف ترجمه سایر مقولات مانند اسم، فعل و غیره خالی از مشکل به نظر رسد. ولی واقعیت امر این است که ضمایر در ترجمه می توانند بیشتر از سایر مقولات مشکل آفرین ظاهر شوند. علت این مشکل آفرینی مضاعف این است که ضمایر علاوه بر اینکه در نظام زبانی زبان مبدا و مقصد مطرح هستند، به دلیل اشاره ای بودن آنها زبان را با ابعادی از گفتمان مانند زمان، مکان، ... پیوند می دهند. نظام زبانی جنسیت دستوری علاوه بر مطابقت، عدد و حالت ضمایر را در دو زبان مبدا و مقصد به چالش می کشد. ضمایر، برخی از ابعاد اجتماعی را کدگذاری می کنند، نیازمند مرجع هستند و از همه مهم تر تعبیر آنها وابسته به گفتمان است و در خصوص متون دینی، بیشتر از سایر متون، متن و تاریخ را نیز در سیطره گفتمان به چالش می کشند. مقاله حاضر به بررسی ترجمه ضمایر در ترجمه های قرآن می پردازد ولی موضوعات مطرح شده، قابل تعمیم به سایر متون و ترجمه ضمایر به طور کلی هستند.
ضمایر در ترجمه: زبان و فرازبان (با تمرکز بر متون دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه ضمایر در نگاه اول ممکن است برخلاف ترجمه سایر مقولات مانند اسم، فعل و غیره خالی از مشکل به نظر رسد. ولی واقعیت امر این است که ضمایر در ترجمه می توانند بیشتر از سایر مقولات مشکل آفرین ظاهر شوند. علت این مشکل آفرینی مضاعف این است که ضمایر علاوه بر اینکه در نظام زبانی زبان مبدا و مقصد مطرح هستند، به دلیل اشاره ای بودن آنها زبان را با ابعادی از گفتمان مانند زمان، مکان، ... پیوند می دهند. نظام زبانی جنسیت دستوری علاوه بر مطابقت، عدد و حالت ضمایر را در دو زبان مبدا و مقصد به چالش می کشد. ضمایر، برخی از ابعاد اجتماعی را کدگذاری می کنند، نیازمند مرجع هستند و از همه مهم تر تعبیر آنها وابسته به گفتمان است و در خصوص متون دینی، بیشتر از سایر متون، متن و تاریخ را نیز در سیطره گفتمان به چالش می کشند. مقاله حاضر به بررسی ترجمه ضمایر در ترجمه های قرآن می پردازد ولی موضوعات مطرح شده، قابل تعمیم به سایر متون و ترجمه ضمایر به طور کلی هستند.
نفوذ فرهنگ و هنر ایران در فرهنگ و هنر لهستان در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه هنر و صنایع دستی در دوره صفوی سبب شد دوستداران هنسر شرق و مردم عادی لهستان چشم به راه تاجرانی باشند که صنایع دستی و آثار هنری ایران را با خود به اروپا می بردند.
بررسی چند زبانگونگی در شهر تهران
حوزه های تخصصی:
در این مقاله‘ رفتار زبانی جامعه ایرانیان ارمنی زبان و جامعه ایرانیان ترک زبان (با گویش آذربایجانی) مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا مفاهیم نظری مورد استفاده در تحقیق تشریح می شود. سپس اطلاعات تاریخی و طرحی از وضعیت اجتماعی – مردم نگاری جوامع مورد بررسی ارائه می شود. شناخت حوزه های استفاده از هر زبان برای افراد دو زبانه برای برنامه ریزان فرهنگی و آموزشی این امکان را فراهم می آورد تا با در نظر گرفتن واقعیتها و وضعیت موجود فعلی روشهای مناسبی را برای تعلیم و تربیت این افراد و رسیدن به اهداف فرهنگی و آموزشی کشور تدوین نمایند.
تحلیل برخی نتایج آموزهای ویتگنشتاین متاخر برای علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابعادی از فلسفه ویتگنشتاین مورد بررسی انتقادی قرار می گیرد که این فلسفه را برای عالمان علوم اجتماعی مطلوب و خواستنی جلوه داده است. مستدل خواهد شد که اگر چه برخی از محققان در حیطه های متعدد علوم اجتماعی فلسفه متأخر ویتگنشتاین را مفید می دانند و به رغم آنکه بصیرت های ویتگنشتاین درباره امر اجتماعی بسیار راهگشا است، رویکرد او در کل دچار نواقص جدی است. تاثیر کلّی این نقایص مفهومی، به خطر انداختن عینیت علوم اجتماعی و ارزش شناختی تحقیق است
ترجمهء عملی یا تجربی: نقش تئوری ها! ترجمه در آموزش ترجمه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم ترجمه شناسى امروزه بیشتر به عنواد یک واقعیت زنده، فعال و بسیار کارآمد در جهت انتقال و تبادل عقاید و نظرات در نظر گرفته مى شود. تحقیقات انجام شده در زمینهء زبان شناسى کاربردى و نقش آن در ترجمه و تربیت مترجم باعث گردیده تا تحقیقات نظرى و کاربردى ترجمه حوزهء مستقلى را در مطالعات به خود اختصاص دهد. هدف از مقالهء حاضر ارائهء دیدگاه هاى کلى و عملى در زمینهء ترجمه است که و سعى خواهد شد تا سه دیدگاه مطرح در دنیاى ترجمه، یعنى ترجمه پذیر بودن، ترجمه ناپذیر بودن و نسبى بودن ترجمه را با توجه به نظریات زبان شناسان و ترجمه شناسان مورد بررسى و تجزیه و تحلیل قرار داد. با توجه به این که دیدگاه هاى فوق داراى بعد فلسفى نیز مى باشندبنابراین در این مقاله فقط سعى شده به مسائل زبانى و مشکلات ترجمه از زبانى به زبان دیگر بدون در نظرگرفتن ابعاد فلسفى آن پرداخته شود و ابعاد زبان شناسى موضوع مورد بررسى قرار گیرند
نثر محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمود دولت آبادی ، مقتدرترین نثر نویس ایران در سالهای پس از انقلاب است که از طریق ترکیب امکانات گونه های مختلف زبان ادبی و گویشی موجود در گذشته و حال ، یعنی پاره هایی از نثر ساده عصر سامانی ، شماری از امکانات زبان شعری و ادبی قدیم ، برشهایی از زبان ادبی و شعری معاصر ، گزینشهایی از امکانات گویشی منطقه خراسان و ابتکارات کلامی خود ، پیکره این نثر پخته را پدید آورده است . او در کلیدر ، با ترسیم توامان سه دوره تاریخی دامپروری و چادرنشینی ، کشاورزی و فئودالیته ، و شهرنشینی و سرمایه داری ، در قالب یک ماجرای مفصل ، از یک سو بر حضور و زیست همزمان این دوره ها که به قول خود او روزگار سپری شده مردم سال خورده است تاکید می کند و در سویه دیگر ، مقاومت نظامهای سنتی در برابر قانون تکامل و تغییر را به تصویر می کشد و از جانب سوم نیز شیوه معیشت و فکر و فرهنگ حاکم بر روح این نظامها را که زبان نیز جزیی از آن است در یک بافت و فضای شاعرانه ، حماسی ، پر احساس و حزن انگیز به نمایش می گذارد .
رسانه های جمعی و زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر زبان رسانه های جمعی قدرتمند همچون تلویزیون و رادیو بر جامعه و گویش مردم‘ ایجاب می کند که این زبان‘ تا حد ممکن آراسته و ویراسته شود؛ متاسفانه این مهم در بسیاری از برنامه ها‘ به خصوص آنجا که سرو کار با ترجمه است‘ رعایت نمی شود و زبان برنامه های علمی‘ ادبی‘ داستانی‘ هنری و حتی خبری‘ گاهی با غلط های فاحش و اشتباه و ایراد فراوان همراه است. در این زمینه سؤالات بسیاری مطرح است؛ این که چه قدر مفاهیم مطرح شده در برنامه های خارجی توسط مترجمان فهم و درک می شود؟ تا چه حد عبارت ها و واژه های فارسی‘ معادل عبارت ها و واژه های زبان اصلی یا زبان علمی است؟ اشتباه ها و غلط های راه یافته در ترجمه ها از کجا ناشی میشود؟ آیا متن اصلی معیوب و مغلوط بوده یا مترجم کارایی لازم را نداشته و یا گویندگان و مدیران دقت کافی نداشته اند؟ تلاش این مقاله بر این است تا به این مباحث بپردازد و بتواند راهکاری را ارائه دهد.
مارسل پروست و زبان افشاگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه نام مارسل پروست را بلند آوازه کرد، تحلیل های روانشناختی او بود که در رمان ماندگار در جستجوی زمان از دست رفته می خورند. با این همه، غنای زبان شناختی این اثر کمتر مورد توجه ناقدان قرار گرفته است. در واقع پروست به گوناگونی های زبان توجه ویژه ای داشت تا آنجا که وی نیز در نوشتن از سبک نویسندگان بزرگ دیگر تقلید می کرد. در عین حال او اولین داستان پرداز فرانسوی است که به هر یک از شخصیت های رمان شگفت انگیزش زبانی خاص بخشیده: لحن، لهجه ،واژه ها و شیوه صرف و نحوی که می تواند محل تولد، موقعیت اجتماعی و طرز تفکر آن ها را بارز گرداند و نیز خصلت های اخلاقیشان را آشکار سازد. وانگهی پروست مشاهدات و بررسی های خود را درباره زبان، با توضیحات و اندیشه هایی همراه می سازد که به صورتبندی قوانینی کلی گرایش دارند. به همین سبب می توان مارسل پروست را زبان شناسی - البته نه حرفه ای - تلقی کرد که می کوشد از خلال گفتار اشخاص به روحیه و ذهنیت آن ها پی ببرد. و از این نقطه نظر، زبان شناسی این نویسنده بزرگ، با تحلیل های روان شناختی او در هم می آمیزد.
ژاک لکان، زبان و ناخودآگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مـا دیـدگـاه لکان را درباره زبان و ناخودآگاه بررسی می کنیم .دیدگاه هایی که برگرفته از تئوری های «فروید» است. ژاک لکان برای ناخودآگاه ذهن انسان ساختاری شبیه به ساختار زبان قایل است. یعنی همان رابطه دال و مدلول حاکم در نظام زبانی که در ساختار ناخودآگاه ذهن نیز وجود دارد. به عبارت دیگر، همچنان که بکارگیری دال هایی همچون اصوات و کلمات، زنجیره ای از مدلول ها یا معانی را در ذهن مخاطب ایجاد می کنند، ناخودآگاه ذهن نیز در تماس با دال هایی همچون مزه خوراکی ها، رایحه برخی اشیاء یا اشخاص و یا دیدن بعضی از تصاویر، خاطراتی را از گذشته به صورت مدلول هایی در ذهن ما بیدار می کند. پیش از لکان، ساختارگرایانی همچون کلود لوی- استروس نیز، برای تمامی فرایندهای اجتماعی، از جمله زبان، ساختاری بنیادین قایل بودند که غالب اوقات به شکل ناخودآگاه باقی می ماند. درست همانند زبان که زنجیره ای از واحدهای نشانه ای و نمادین را تشکیل می دهد، ناخودآگاه انسانی نیز مجموعه ای از عناصر نشانه ای را که حاصل امیال ارضاء نشده فرد است، همچون کدها و رمزگان زبانی درخود ذخیره می کند. لکان به تآسی از فروید، میان سه مفهوم «نیـاز»،«کشش» و «میل» تفاوتی اساسی قائل است؛ و در حالی که مفهوم نخست را یک نیرویی فیزیکی قلمـداد می کند، برای دو مفهوم دیگر فرایندی روانشناختی قایل است. لکان فرضیه «عقده ادیپ» را وارد نظام زبانی می کند. از دیدگاه او وقتی که کودک متولد می شود، در فضایی رقابتی با پدر، برای تصاحب مادر قرار می گیرد، حال این کودک یرای رقابت با پدر باید در همان نظام نمادینی که پیش تر پدر وارد آن شده، حضور یابد و از زبان به عنوان ابزاری برای ایجاد این گفتمان استفاده کند. این مقاله تلاشی است تا چگونگی تشکیل گفتمانی را با حضور عنصر زبان به عنوان نظامی نمادین نشان دهد، نظامی که در ذهن کودک شکل گرفته تا او را در فضایی رقابتی با پدر برای تصاحب مادر قرار می دهد.
چگونگی گفتگوی تمدن ها(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شک نیست که تمدّن، همچون هر فرآوردهی عقلی دیگر بشر، دارای گونههای مختلفی است. همچنین، گفتگو، به جز صورتهای مرسوم و معمول آن، میتواند گفتگوی حقیقی بدون نام، یعنی به زبان واقعیّتهای آفرینشی، باشد.
ما همواره دو زبان برای گفتگو داریم؛ یکی زبان قال، و دیگری زبان حال، و چنانچه در عرصهی فناوری، شاهد هستیم، کارامدترین زبان است و ما برای گفتگو با دیگران، در عرصهی فناوریها چه زبانی را شایسته یافتهایم؟
در باب زمینهها دو مورد، مناسب برای گفتگو است : یکی مسائل مورد علاقه، و دیگری متولّیان آنها.
مسائل متفاوت، متولّیان متفاوتی هم دارند و شک نیست که اگر کار گفتگو در هر موضوعی به اهل آن واگذار شود، بهتر نتیجه میدهد، لیکن پیش از هر چیز، باید روشن شود چه موضوع هایی از اولویّت بحث و بررسی برخوردارند؟
برای این که اولویّت را زودتر دریابیم، باید به دلیل گفتگوها توجّه کنیم و ببینیم چرا باید گفتگو کنیم؟
آنچه از اولویّت برخوردار است، همانا مسائل عقیدتی و، به عبارتی، ایدئولوژیکی است و مسائلی که تماس نزدیکتری با زندگی دارند مقدّمتر میباشند.
مهمّ در گفتگو، داشتن آمادگیهای نقدینهای متناسب برای گفتگو است، که هم علاقهی طرف را به انجام گفتگو برمیانگیزاند و هم خود انسان را قویدل و شجاع، به میدان میفرستد.
تمدّن، تنها صبغهی مادّی ندارد، صبغهی معنوی تمدّن، پرقیمتتر است و این کالا اگر در هیچ بازاری رونق نداشته باشد در این بازار، که ویژهی تمدّن است از ارزش درجهی یک برخوردار است.
* پیش از هر چیز باید بدانیم که مسألهی گفتگو، غیر از مسألهی برخورد تمدّنها است؛ یعنی عکس پارادیم برخورد تمدنها، نمیتواند در جهت نتیجهی معکوس آن به کار رود و ما نمیتوانیم تمدّنها را از قبل دسته بندی کنیم.
* باید رقابتهای سالمِ «بهگزینی» را به راه انداخت تا همه شرکت کنند و به طور طبیعی، «خود» شان را نشان دهند.
* پارادیم پیشنهادی ما این است که باید شکل رقابتی را به موضوع گفتگوی تمدّنهابدهیم.
* در یک دعوت جهانی به اقتضای طبع آن، نمیتوان پارامترهای کوتاه و جداکننده را در پارادیم آن، شرکت داد؛ بلکه برعکس، هرچه از شمار جداکنندهها بکاهیم موفّقتر خواهیم بود.
* استفادههای غیرهدفی، در خلال این برنامه، به ناکامی آن منتهی خواهد شد، زیرا دیگران نیز، یا همین کار را خواهند کرد و یا در مقابل آن، باب دیگری خواهند گشود و یا از آن، زده خواهند شد و به ادامهی روند، رغبتی نخواهند داشت، که هر دو به شکست گفتگوها میانجامد.
تیمهای پیشرو، طبعا حالت الگویی پیدا میکنند و تیم الگو، آموزشهای غیرمستقیمی برای همگان دارد که در قانون طبیعت، رقم خورده و چیزی همچون سرنوشت محتوم است.
تأثیر سوررئالیسم بر تفکر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه ادبیات معاصر غرب که همه چیز آن در بحث پسامدرن، یا سایر صفاتی که برای این دوره بکار می برند، فرو رفته است، به قضایایی برخورد می کنیم که نزد سایر ادبا و شاعران نیز رواج داشته است. از جمله شکل گیری مکتب سوررئالیسم است که در ابتدای قرن بیستم در فرانسه ظاهر شد. در مقالهً حاضر، بدون این که به جزئیات تاریخی این مکتب اشاره شود، به پژوهش در زمینه نقاط مشترک جهان بینی این نوع ادبیات و آنچه که در تفکر معاصر شاهد آنیم، پرداخته ایم. هرچند در غرب پژوهش های بسیاری در بارهً مکتب سوررئالیسم انجام گرفته است، اما با توجه به بازنمایی چندین ویژگی از این جنبش در نوشته های ادبی- فلسفی سال های اخیر و دگرگونی علوم انسانی، یافتن پیوندهای دنیای سوررئالیست ها با دنیای امروز و تطبیق برخی از پیام های آن ها با یافته های جدید، ضرورت می یابد. این مقاله در نظر دارد در سه بخش این تشابهات را نشان دهد
جایگاه جهانی عربستان هنگام بعثت
حوزه های تخصصی:
در سدههاى پنچ و شش میلادى، شبه جزیِره عربستان و اعراب آن سامان، از جایگاه نیرومند سیاسى-بازرگانى برخوردار شدند.شناخت این پدیده بزرگ تاریخى، به بررسى روابط سیاسى- نظامى و اقتصادى ابر قدرتها، جایگاه جغرافیایى- سیاسى شبه جزیره عربستان و پیشرفت ادبیات عرب در آن روزگار، بستگى دارد.در این مقاله، تلاش شده است تا این بررسى انجام پذیرد.
زبان در گفتمان طنز احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد ویژه زبان، همان عنصری است که متن ادبی را از غیر ادبی متمایز می سازد و آن را از سطح زبان عادّی فراتر می برد. هر شاعری متناسب با توانایی خود، زبان خاصّی دارد که او را از دیگر شاعران متمایز می سازد. در گفتمان کاوی شعر باید ویژگیهای این زبان شعری را شناخت تا به تحلیلی صحیح از افکار، اندیشه ها وتجربه شاعر دست یافت؛ زیرا تجربه شعری معادل همان تجربه بشری است که به زبان شعر سروده شده است. مهمترین ویژگی شعر احمد مطر، زبان خاص اوست که دارای طنزی تلخ با واژگانی ساده و به دور از ابهام و غموض است. زبانی که نشان دهنده تجربه تلخ زندگی شاعر است که قالب شعر نو یا آزاد را برای بیان آن انتخاب کرده است.