مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
زبان
حوزه های تخصصی:
دادگان های گفتاری نقش مهمی را در تحقیقات و پیاده سازی های مربوط با زبان شناسی رایانه ای ایفا می کنند. در این مقاله، پس از مطالعه واحدهای آوایی مختلف قابل استفاده برای این منظور، مراحل تهیه یک دادگان دایفون ویژه زبان فارسی ارایه می شود. برای این منظور، در ابتدا پایگاه واژگانی که دایفون های زبان را شامل شوند، تهیه گردید. سپس نرم افزاری طراحی و پیاده سازی شد که با گرفتن صورت های واجی واژه ها، دایفون هایی را که قرار است از آن استخراج شوند، مشخص کند. در مرحله بعد سیگنال های گفتاری واژه ها ضبط گردید و نکات افزایش بررسی گردید. در پایان نیز جداسازی دایفون ها و تهیه دادگان مورد نظر صورت پذیرفت. برای افزایش دقت دادگان تهیه شده، مراحل جداسازی دایفون ها از سیگنال های گفتاری ضبط شده با استفاده از سه روش شنوایی، بررسی سیگنال زمانی و مطالعه طیف نگاشت، ارزیابی و از ترکیب هر سه روش برای افزایش دقت دادگان استفاده شد.
نقش زبان و ادبیات در پیشرفت هاى علمى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت جامع وکامل هیچ علمى حاصل نمى شود مگر آنگاه که شخصى به دستگاه اصطلاح شناختى آن علم احاطه پیدا کند ازگزاره ها و احکام آن علم درکى عمیق و همه جانبه به دست آورد و ساختار متنى آثار مکتوب آن علم را بدرستى دریابد و این همه بدان معنى است که شناخت هر علمى چیزى جز احاطه به زبان خاص آن علم نیست زبانى که به عنوان پدید ه اى فرهنگى، با زبان طبیعى و خود روى گفتار عامیانه فرق اساسى دارد. از این گذشته، نیل به پیشرفت در هر علمى درگرو پرورش روحیه آفرینشگرى و ابداع در میان اصحاب آن علم است و این نیز هنگامى به بهترین وجه حاصل مى شودکه شخص در عرصه ادبیات به تمرین خلقت گرى پرداخته باشد.
جنسیت، قدرت و کاربرد زبان از دیدگاه تاریخگرایی نوین در گلنگری گلن راس اثر دیوید ممت
حوزه های تخصصی:
در بین نمایشنامه نویسان، فیلمنامه نویسان و کارگردانان معاصر دنیا و به خصوص آمریکا، نام دیوید مَمِت بی تردید در زمرهء بهترین و مشهورترین آنان قرار می گیرد. این مقاله به تحلیل و بررسی نمایشنامهء گلنگری گلن راس، معروفترین اثر مَمِت و برندهء جایزهء پولیتزر می پردازد. اسلوب و رویکرد ادبی به کار گرفته شده در این مقاله، تاریخ گرایی نوین و تمرکز بر تئوریها و نظریات میشل فوکو می باشد. در تحلیل مباحث درونی نمایشنامه، به بررسی ردپای نظام سرمایه داری آمریکا و چگونگی اعمال قدرت این نظام بر اقشار مختلف جامعه خواهیم پرداخت. همچنین نقش قدرت و گفتمان غالبی که در اختیار صاحبان قدرت در هر نهاد قرار دارد را مورد مداقه قرار می دهیم. از طرف دیگر، جایگاه جنسیت و ریشه یابی مفهوم آن و گفتمان رایج مربوط به اعتقاد و گرایش دیوید مَمِت در این رابطه تشریح می گردد. بعلاوه بررسی دلایل عدم حضور زن در این نمایشنامه به عنوان یک کاراکتر مؤثر و پررنگ، تحلیل ارتباط مستقیم قدرت و جنسیت و چگونگی آشکار شدن این ارتباط در درگیریها و کنش و واکنش های اجتماعی و شغلی هدف دیگر این مقاله می باشد. و در آخر، به تشریح کاربرد و نحوهء استفادهء دیوید مَمِت از زبان به عنوان ابزاری جهت بسط و نمایش هنرمندانهء موارد مذکور خواهیم پرداخت
مقایسه تحلیل انتقادی گفتمان داستان های کوتاه معاصر بزرگ سالان و داستان های کوتاه معاصر نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی و مقایسه ی ساختارها و مؤلفه های گفتمان مدار موجود در داستان های کوتاه معاصر بزرگ سال و نوجوان پرداخته و سعی در بیان این مطلب دارد که تا چه حد و به چه منظور نویسندگان ادبی در آثار خود از این ساختارها و مؤلفه ها استفاده کرده و با پوشیدگی سخن می گویند. بر این اساس،10 داستان کوتاه بزرگ سال و 10 داستان کوتاه نوجوان انتخاب و بررسی شد. تعداد ساختارهای گفتمان مدار موجود در متن بر اساس الگوی ون لیوون، تعیین و شمارش شد. طول متن داستان ها نیز با استفاده از شمارش واحدهای پایانی مشخص گردید. در ادامه درصد به کارگیری مؤلفه ها در هر گروه از داستان ها محاسبه شد و هم چنین به منظور تعیین معناداری تفاوت میان این دو گروه از روش مجذور خی استفاده شد. نتایج حاصل به شرح زیر بود:1. در متون ادبی افزونه بر مؤلفه های مطرح شده در الگوی ون لیوون، مؤلفه های گفتمان مدار دیگری نیز دیده می شود که پنهان کاری را در پی دارد.2. تفاوت داستان های بزرگ سالان و نوجوانان در میزان استفاده از مؤلفه های گفتمان مدار معنادار نیست.3. استفاده از مؤلفه های ادبی در داستان های نوجوانان بیش از بزرگ سالان است.4. استفاده از ساختارهای گفتمان مدار موجود در متون ادبی بیشتر به منظور بیان ایدئولوژی به معنی بیان ارزش های اجتماعی و فرهنگی است.5. ادبیات هم می تواند به صورت ابزاری در دست جناح های مختلف برای بیان ایدئولوژی به معنی ترویج گرایش های گروهی قرارگیرد
هنر زبانی مولوی در کلیات شمس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
جامعیت چهاروجهی زبان قرآن و برون داد روش شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسیترین مبانی درخور پژوهش در حوزه فهم قرآن مجید، زبان شناسی این کتاب الهی است. امروزه پرسش های فراوانی درباره زبان قرآن مطرح است؛ ازجمله اینکه: زبان قرآن معنادار است یا بیمعنا؟ شناختاری است یا ابزاری؟ ادبی، رمزی یا عرفی است یا به گونه ای دیگر؟ دارای ساختار گفتاری است یا نوشتاری؟ نسبت اجزای درونی و مفاهیم آیات قرآنی با یکدیگر چگونه است؟ و ... .
هر پاسخی به پرسش های پیش گفته افزون بر تعیین نوع نگاه به قرآن، زیرساختی تئوریک برای چگونگی فهم قرآن و قواعد آن نیز خواهد بود. تحقیق حاضر، ضمن شناختاری انگاشتن زبان قرآن برآن است که این کتاب آسمانی به لحاظ زبانی دارای جامعیت چهاروجهی میباشد. این ویژگی، نتایجی در فهم و تفسیر دارد که در این مقاله به آنها پرداخته میشود.
بررسی چگونگی توسعه مهارت های ارتباطی و توانش زبانی در آموزش مجازی در سطح دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی میزان شناخت مدرسان زبانهای خارجی از نقش فرایند یادگیری و آموزش زبان با استفاده از راهبردها و ابزارهای الکترونیکی تحت وب در حوزه زبان خارجی است. در این راستا ابتدا با بهره گیری از روش تحقیق اسنادی ماهیت زبان در ارتباطات الکترونیکی تحت شبکه تارگستر جهانی و روشهای مطرح در بهبود توسعه توانش زبانی و ارتباطیزبان آموزان در آموزش بر خط (online) بررسی شد و سپس با توجه به اهمیت آشنایی مدرسان رشته زبان بویژه در بخش آموزش و ترجمه زبانهای خارجی و آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان با نقش آموزش الکترونیکی، میزان آشنایی مدرسان زبان با راهبردها و ایزارهای فناوری مطرح در آموزش برخط ، با استفاده از روش تحقیق توصیفی – پیمایشی مورد سنجش قرارگرفت. نتیجه حاصل از نظرسنجی از 68 مدرس زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و فارسی از 7 دانشگاه سنتی و مجازی در این تحقیق مشخص کرد که اکثریت مدرسان زبان خارجی شناخت مناسبی از ابزارها و راهبردهای الکترونیکی موجود رشته خود ندارند. با توجه به نیاز کشور به ارتباط متخصصان با شبکه های علمی جهان به منظور دستیابی و یا انتقال دانش و تسلط آنها به حداقل یک زبان خارجی جهانی، برنامه ریزی و تهیه الگویی مناسب جهت تربیت مدرس آموزش الکترونیکی و بر خط زبان خارجی می تواند گامی اساسی برای ارتقاء سطح دانش زبان خارجی در سطح دانشگاههای کشور وهمچنین توسعه زبان فارسی در شبکه های علمی- آموزشی و فرهنگی در جهان باشد.
تضاد و انواع آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضاد یکی از پیوندهای معنایی میان کلمات و یکی از مؤلّفه های مهم زبان است که در بعد واژگانی در حوزه مطالعات دستور زبان قرار می گیرد و در بعد معنایی از مقولات بلاغی به حساب می آید. اهل زبان به طور ناخودآگاه از این مؤلّفه در سخن خویش استفاده می کنند و چون از ابتدا با آن مأنوس و آشنا هستند هنگام به کاربردنش با مشکلی روبه رو نمی شوند؛ ولی غیر فارسی زبانان در بسیاری از موارد هنگام یافتن متضاد کلمهای دچار مشکل میشوند؛ زیرا ساختار تضاد در زبان فارسی کاملاً قیاسی نیست و در بسیاری از موارد سماعی است. در برخی ساختارهای قیاسی نیز کاربر، علاوه بر نحوه ساخت، باید به معنای آن نیز توجه نماید؛ زیرا متضاد به دو کلمهای اطلاق می شود که در تمام ویژگیها غیر از یک مشخصه، یکسان باشند. کلمات متضاد اعم از کلمات منفی است و رابطه هم نشینی مهمترین عامل در تشخیص متضادهاست، چون هنگام کاربرد متضاد باید به تمام ویژگیهای همسان و غیر همسان آن دو کلمه توجه داشته باشد. در زبان فارسی تضاد دو ساختار عمده دارد: متضادهای قیاسی یا مشتق که از ترکیب پیشوندهای مختلف با اسم، صفت، بن فعل و... ساخته می شوند؛ زیرا در زبان فارسی پسوند یا میانوند متضادساز وجود ندارد. دوم متضادهای سماعی یا مرکب که گاه با توجه به تکیه اصلی بر روی معنی کلمه یک جزء آن ثابت و یک جزء دیگر تغییر می کند و گاه نیز هر دو جزء متغیر است. گاهی نیز ترکیب های متضاد با واو عطف یا بدون آن ساخته میشود که اگر این گونه متضادهای مرکب یک مفهوم واحد را به ذهن برساند، در مقوله پارادوکس یا متناقض نمایی نیز که در حوزه بلاغت است، قرار گیرد. در کتابهای دستور کمتر به مقوله تضاد پرداخته شده است. دستور پژوهان نوعاً به تضاد نپرداختهاند یا اشارهوار از آن گذشتهاند. در یک بررسی میدانی که بر روی نزدیک به شصت کتاب دستور انجام گرفت؛ از مجموع بیش از 20 هزار صفحه حجم این کتابها کمتر از هفت صفحه مطلب درباره تضاد یافت شد.
زبان و واژگان شاعر
حوزه های تخصصی:
هر شعری، پیش و پس از سروده شدن، با زبان و واژه ها سروکار دارد. فکر، تخیل و به طور کلی ماهیت هر شعری، در چارچوبِ نظام زبانی و دایرة واژگانی شاعر شکل می گیرد. به تدریج، سنت ها و عادات، هر گروه از کلمات را در حوزة معنایی و سبکی خاص جای می دهد. شاعران بزرگ، همواره توانسته اند حدودِ عادات واژگانی را شکسته و خود روش های تازه ای را در این زمینه پدید آورند. معانی و مضامین گوناگون هر شاعری، با تعدادِ معین و معدودی از واژه ها آفریده می شود. هر شاعری، به گروهی از کلمات وابستگی عاطفی و روانی دارد. کلماتِ کلیدی و مکرر شاعر یا واژه هایی که در شعر وی بسامد بالا دارند، با دنیای ذهنی و نگرش شاعرانة وی پیوندی عاطفی یافته اند. به همین دلیل، از ظرفیت و قوت زیادی برخوردار گشته و بار بیشترین معانی و صور خیالی شاعر را به دوش می کشند.
نگاهی سبک شناختی به واژگان در زبان شعر فروغ
حوزه های تخصصی:
فروغ فرخزاد از چهره های صاحب سبک شعر پارسی است. یکی از وجوه مهم سبک شناختیِ شعرِ او، زبان متمایز شعرهایش است که در هر دو محور عمدة نحو و واژگان برجسته است. این نوشتار، واژگان شعر فروغ را با شیوة توصیف و ارائه آمار بررسی کرده و هم چنین به تبار لغات، دایرة واژگانی، برجستگی واژگان خاصِ مفرد و مرکب و نیز نوع و ساختمان فعلِ اشعار او و پیوند میان سبک واژگانی و عواطف و ذهنیت شاعر پرداخته است.
زیبایی شناسی زبان در نوبت سوم کشف الاسرار
حوزه های تخصصی:
آنچه بیش از هر چیز در نتیجة تحقیق در سبک ادبی بخش سوم کشف الاسرار به چشم می خورد، کشف توازن های بسیار موسیقایی (لفظی و معنوی) در بند بند این پیکرة نگارین است: توازن ها و نگارگری هایی از نوع سجع، جناس، تناسب و طباق و ... . حال آنکه با تأملی ژرف تر درمی یابیم که حضور شیوه ها و شگردهای تازه تر اما پنهانی است که افزون بر شیوه های پیدای قاعده افزایی، سبب سحرانگیزی و دلربایی هر چه بیشتر نثر میبدی شده است.
در این گفتار با ذکر نمونه هایی از مجلدات ده گانة این اثر بر این باوریم که شاید انواع شیوه های هنجارگریزی زبان ـ به ویژه هنجارگریزی نحوی ـ و شگردهایی چون خلاف آمد، غافلگیری، عکس، متناقض نما و ...، بیش از شیوه های مرسوم بلاغت سنتی در شکل گیری زبان مؤثر و مهیج نویسندة توانای این اثر کارگر افتاده است؛ شیوه های تازه ای که حاصل جست وجو در ظرفیت های بالقوه و بی انتهای پنهان زبان است.
زبان و مسائل پیرامون آن در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به زبان یکی از آراء و اندیشه های مولوی در مثنوی معنوی است. در تفکر عرفانی مولوی، حقیقت زبان نه چیزی از جنس لفظ که از جنس معنا است و آن معنا که سرچشمة اصلی کلمات است، ""بانگ حق"" است.
بر اساس آنچه که در سنت عرفانی «زبان در مقام تحلیل» نامیده می شود، مولوی خلافِ بسیاری از متفکران مسلمان دربارة زبان رویکردی صرفاً ظاهری و مبتنی بر قرارداد اتخاذ نمی کند، زیرا چنین تفسیری بیرون از عرصة آرا و اندیشه هایی است که او پیرامون زبان به دست می دهد.
این مقاله می کوشد با نگاهی تازه، فلسفه زبان و مسائل پیرامون آن را از منظر عرفانی در قالب طرح بسیاری از پرسش ها بحث و بررسی کند.
هرمنوتیک از دیدگاه هانس گئورگ گادامر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
به موازات پیچیده شدن زندگی انسانی نماد ها، به ویژه نماد های مکتوب، سیطره و احاطة روزافزونی بر زندگی انسانی پیدا کرده است. از آنجا که نمادها از یک سو، انسان را به جهانی که به میانجی نمادها به بیان درآمده است، فرا میخواند و از سوی دیگر، همواره دال های صریح و فاقد پیچیدگی معنایی نیستند، انسان ها ناگزیر برای راه یافتن به جهان مکنون نمادها، دست به تأویل میزنند. علمِ هرمنوتیک، در یک نگاه، دانشی برای فهمِ نمادهای مکتوب به شمار میآید و میکوشد از طریق کشف قواعد و ضوابطِ درستِ تأویل معانی و مدالیل، نمادها را آشکار نماید. این علم در دستگاه فکری هایدِگر و گادامر، دچار تحول بنیادین شد و به جای «متعلق فهم» خود «فهم» به مسئله و موضوع هرمنوتیک بدل شد. در این نوشتار، در ضمن بررسی اجمالی تحول هرمنوتیک از معرفت شناسی به هستیشناسیِ هایدِگر و گادامر، سعی شده است اجمالی از آرای گادامر به عنوان یکی از برجسته ترین متفکران این عرصه بررسی، تبیین و سپس نقد گردد.
زبان هنری داستان ـ شعر در آثار بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار، ضمن بیان عوامل پدیدآورندة سبک، به تحلیل روش و سبک هنری، ساختار، و ویژگی های زبانی آثار نویسنده معاصر، بیژن نجدی (1320- 1376)، می پردازیم. نجدی با فرم و محتوای ارزشمند و آمیختن شعر و داستان مبدع سبک خاصی شده است و با مهارت از عهده ظرافت های آن بر آمده است. استعداد کم نظیری در ادبیات داستانی داشته است اما با مرگ زود هنگام فرصتی برای خلق آثاری بیش تر نیافت. تحقیق و بررسی در آثار نجدی و مطالعة ویژگی های زبانی، بلاغی، و شاعرانگی آثار او، که نوعی تشخص سبکی به آثار وی بخشیده است، شاید بتواند راهی برای خوانش بهتر و دقیق تر آثار دیگر نویسندگان امروز ایران باشد؛ زیرا ناشناخته ماندن نویسندگانی که از شیوه و سبکی نو در روایت داستان هایشان بهره برده اند مطالعات ادبی را محدود می کند و علاقه مندان را از توجه به ادبیات معاصر باز می دارد.
در این مجال، سه اثر داستانی نجدی را با نام های یوزپلنگانی که با من دویده اند، دوباره از همان خیابان ها، و داستان های ناتمام بررسی می کنیم. بیژن نجدی با به کارگیری زبان شاعرانه و با دایره ای گسترده و بسیار سنجیده و هم چنین با رعایت توازن عناصر داستان به زبان شعر نزدیک شده است. ازاین رو، داستان هایش را می توان داستان شاعرانه نامید. پیش از نجدی کسان دیگر در زمینة درآمیختن شعر و داستان تلاش کرده اند، اما هیچ یک نتوانستند موفقیت نجدی را به دست آورند.
نخست، به عوامل پدیدآورندة سبک ادبی، چگونگی بیان در روایت داستان، و عوامل شاعرانگی و آشنایی زدایی پرداخته می شود و سپس می کوشیم آن عوامل را در داستان های نجدی بیابیم و با ذکر نمونه هایی بازشناسیم. فرض در این نوشتار بهره گیری نویسنده از اصول زبانی، بلاغی، و شاعرانگی است. سعی شده است با مطالعه دقیق آثار، تحلیل جزئیات آن، و تطبیق داستان های نویسنده با اصول زبانی، بلاغی، و ساختاری این موضوع اثبات شود.
زبان، کدام رسانه؟ (نسبت میان زبان و هنر و شعر نزد هایدگر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه مابعدالطبیعی «زبان» را کنش اندیشة انسانی در مقام ظهور تلقی می کند و آن را رسانة ارتباطی و واسطة «بیانی» می پندارد. آن گاه که ذوق و احساس و تخیل آدمی درهم آمیزد و در بیان زیبایی را تجلی بخشد، زبان از رسانة ارتباطی «عام» به رسانة ارتباطی «خاص» تحویل یافته و «هنر» نام گذاری می شود. هنر گاه در ترکیبی از بازی حرف و کلمه، گاه در قاب نگاری از خط و نقش و رنگ، و گاه در پیکربندی سنگ و آهن و چوب، و گاه در امواجی از لحن و آواز و آهنگ بازنمایی شده و شعر، نمایش، نقاشی، پیکرتراشی، و موسیقی خوانده می شود. بنابراین شعر را باید صورت نوعی هنر و هنر را صورت نوعی زبان شناخت و نسبت عموم و خصوص مطلق را میان آنان برقرار ساخت. هایدگر (M. Heidegger) اما با طرح پرسش بنیادین از ذات هستی، حقیقت، انسان، زبان، هنر، و شعر به ویران سازی و بازخوانی تاریخ غرب مابعدالطبیعی پرداخته و ورطة باژگونگی بنیادها و نسبت ها را از طلیعة اندماج نخستین غفلت از حقیقتِ هستی و فقدان هستی شناسی در صورت بندی چیستی و هستی تا موضوعیت و موردیت نفسانی و حلول طبیعت انسانی در امر واقعی و تمامیت تسلیم وجود به موجود در قالب نیست انگاری، لایه برداری می کند و به نسبت تازه ای میان هستی، حقیقت، انسان، زبان، هنر، و شعر دست پیدا می کند.
ایران فرهنگی: تعامل یا تقابل با هویت غرب
حوزه های تخصصی:
ایران فرهنگی ازجمله حوزه های اصلی فرهنگی ـ تمدنی در جغرافیای هویتی امروز است که همواره مورد توجه پژوهشگران و اندیشمندان بوده است. میراث فرهنگی ـ تمدنی که به واسطة عناصر و مؤلفه های مشترک زبانی، فرهنگی، و اجتماعی پدید آمده است، حاصل تجربة تاریخی طولانی ای است که با پیوند دادن معرفت و هویت «خودآگاهی تمدنی» را به بار آورده است؛ معرفت به میراث غنی مشترک میان کشورهای منطقه و هویتی برآمده از عناصر و مؤلفه های درونی و بومی. هویت ایران فرهنگی همچون سایر هویت ها، همواره با هویت های دیگر تمدن ها، ازجمله تمدن غربی، در تعامل و یا تقابل بوده است. هویتی که تلاش می کند داعیة جهان شمولی و همه گستر خود بر سایر هویت ها و تمدن ها را اثبات کند. پژوهش حاضر تلاشی است در جهت روایت هویت ایران فرهنگی به گونه ای که نسبت تعامل و یا تقابل آن با هویت غربی تبیین شود و اگر گونه ای تقابل در این رابطه وجود داشته باشد با ارائة روشی مناسب آن را به فرصتی برای تعامل تبدیل کند و با ارزیابی موقعیت و جایگاه ایران فرهنگی و ظرفیت های تاریخی، تمدنی، هویتی، دینی، و زبانی آن در جهت نقد استیلای فرهنگ و هویت غربی برآید. نوع مطالعه در این نوشتار توصیفی ـ تحلیلی است که با استفاده از روش کتابخانه ای و بهره گیری از منابع اینترنتی صورت می پذیرد.
زبان از دیدگاه عطّار
حوزه های تخصصی:
زبان مهم ترین وسیلة ارتباطى بین انسان ها است. شاعران و نویسندگان نیز براى بیان احساس خویش و درمیان نهادن آن با دیگران، از همین زبان بهره مى جویند. از این نظر، به مقولة زبان از دیدگاه عطار پرداخته شد تا شاید بتوان دانست که از نظر عطار زبان چیست و چه کاربردهایى دارد و طریقة درست بهره گیرى از آن کدام است.
بازشناسی مفهوم «راه» از دیدگاه یک جهانِ زبانی ـ فرهنگی با تأکید بر واژه های حوزة معناییِ «فضاهای ارتباطی» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان یکی از نظام های نشانه ای از یک سو رو به فرهنگ دارد و از سوی دیگر رو به جهانِ مردمی که در آن جامعة زبانی زندگی می کنند. بنابراین یکی از روش هایی که می توانیم به ریشه، عمق فرهنگ و جهانِ مردم یک جامعة خاص پی ببریم، مراجعه به زبان آنها در چارچوب نشانه شناسی فرهنگی است. نیازهای جدید و رشد سریع علوم و فنون، باعث ورود یکبارة نظریه ها و عناصر کالبدی بسیاری به حوزة شهرسازی شده است. در این ارتباط دو سهل انگاری عمده صورت گرفت؛ یکی فراموشی میراث غنی و سرمایه ای که از گذشته به ما رسیده و دیگر عدم برنامه ریزی قابل قبول برای تحولات جدید و تنها وارد کننده بودن که گاه حتی منجر به کژفهمی در درک و به کارگیری عناصر ذهنی و عینیِ وارداتی شده است.
هدف این پژوهش، کنکاشی در میراث غنی فرهنگ ایرانی و اثبات فرضیة خاص بودن مفاهیم در این فرهنگ، از طریق بررسی واژه های زبان فارسی برای حوزة معنایی ""فضاهای ارتباطی"" است؛ تا مفاهیم موجود در مورد این پدیده را پیدا کرده و آنها را (چه از لحاظ کالبدی و چه زبانی ـ فرهنگی) با درک کلیت شان در نظام نشانه ای غنا بخشد و بستر مناسبی برای به کارگیری در آینده فراهم آورد. بدین منظور از نظریه های موجود در علم نشانه شناسی و به ویژه زبان شناسی برای نشان دادن چگونگی این رابطه کمک گرفته شده است شیوة مورد استفادة این پژوهش را می توان در حوزة پدیدارشناسی و از نظر روش شناسی در چارچوب تحلیل محتوا دانست.
بر اساس یافته های پژوهش، در زبان فارسی واژه های بسیاری برای اشاره به حوزة معنایی فضاهای ارتباطی استفاده می شود که به ابعاد و جنبه های گوناگونی اشاره دارد. این مفاهیم به شش دسته قابل تقسیم است. مفاهیم جدید و امروزی می توانند با توجه به این الگوها بومی سازی شوند و مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی شرایط تولید و دریافت معنا در ارتباط گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مسئله که چه عواملی در شکل گیری و انتقال معنا نقش دارند و چگونه زبان مى تواند چهار چوب محدود خود را پشت سر گذارد و سبب تولید معنا هایی جدید و غیر منتظره شود، همواره پرسشی تازه است. نمی توان معنا را امری از پیش تعیین شده و ثابت دانست؛ زیرا شکل گیری معنا تابع جریانی زنده، فعال، باز و سیال است؛ به همین دلیل، هر گاه از معنا سخن گفته می شود، باید به فرایند معنا سازی توجه کرد. در واقع، معنا در چرخة تعامل، بر اساس موقعیت و طی فرایندی تحقق می یابد که در آن، شرکای گفتمانی (گفته پرداز و مخاطب) به طور فعال دخالت دارند. در این مقاله، در پی پاسخ این پرسشیم که تولید و دریافت معنا در ارتباط گفتمانی، تابع چه کارکرد هایی است.
هدف از نگارش این مقاله، علاوه بر پاسخ به پرسش بالا، بررسی این نکته مهم است که معنا فقط تولید نمی شود؛ بلکه دریافت و تفسیر نیز می شود و بر اساس همین دریافت و تفسیر، کنش ها و واکنش های معنایی، در ارتباط و تعامل با یکدیگر، به تولید معنا هایی جدید و کیفی منجر می شوند.
زبان سعدی در غزلیّات
حوزه های تخصصی:
بزرگان ادب فارسی همواره سعدی را به زبان شیرین، فصیح وساده اش می ستایند. این نوشته قصد دارد تا با بررسی زبان غزل های سعدی، در حد بضاعت خود، به راز زیبایی و سادگی کلام سعدی پی ببرد. به این منظور زبان غزل های او را از ابعاد مختلف تحلیل کرده است. درابتدا ویژگی های کلام سعدی درسطح واژگانی و نحوی و شیوه جمله بندی بررسی شده است؛ در ادامه پیرامون دیگر اجزای زبان سعدی یعنی طرز کار برد حروف، حذف و ایجاز کاربرد زبان محاوره ای وزبان کنایه ای سخن رفته است و در نهایت به نقش زبان در پدید آوردن تصویرهای بی تصویر پرداخته است.