نظم متافیزیکی و آزادی وجودی در هنر: تحلیل تطبیقی دیدگاه های فارابی و سارتر
منبع:
مطالعات نظری هنر سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
235 - 298
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل تطبیقی دیدگاه های فلسفی فارابی و ژان-پل سارتر درباره زیبایی شناسی و نقش هنر در دستیابی به کمال و آزادی می پردازد. از نظر فارابی، فیلسوف برجسته اسلامی، زیبایی تجلی کمال نهایی و ارتباط با خداوند است. او هنر را ابزاری برای انتقال مفاهیم عقلانی و اخلاقی به جامعه و هدایت افراد به سوی سعادت و کمال در چارچوبی متافیزیکی می داند. در مقابل، سارتر، متفکر پیشرو اگزیستانسیالیسم، بر اهمیت آزادی فردی و خلق معنا تأکید دارد و هنر را رسانه ای برای بیان آزادی و مسئولیت انسان در جهانی بدون نظم متافیزیکی از پیش تعیین شده می بیند. این پژوهش نقش هنر در دستیابی به خیر، سعادت و اصالت را در هر دو دیدگاه بررسی می کند و به طور خاص بر نمایشنامه هملت اثر ویلیام شکسپیر تمرکز دارد. این اثر به عنوان نمونه ای برجسته از تجسم تعارضات اخلاقی و وجودی انسان تحلیل می شود و تنش میان نظم متافیزیکی و آزادی وجودی را نشان می دهد. این مطالعه با مقایسه این دو دیدگاه، نقش چندوجهی هنر در پاسخ به پرسش های بنیادین درباره وجود، هدف و مسئولیت اخلاقی انسان را روشن می سازد.